مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد/ عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد.
دریا دلان ز فتنه ایام فارغند
دریای بی کران غم طوفان نداشته است

آزار ما بمور ضعیفی نمی رسد
داریم دولتی که سلیمان نداشته است
 

mx_2000

عضو جدید
دریا دلان ز فتنه ایام فارغند
دریای بی کران غم طوفان نداشته است

آزار ما بمور ضعیفی نمی رسد
داریم دولتی که سلیمان نداشته است

تا می عشق تو چشید دلم


از بد و نیک بر کران آمد


از سر نام و ننگ و روی و ریا

با سرِ درد جاودان آمد




 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دریا دلان ز فتنه ایام فارغند
دریای بی کران غم طوفان نداشته است

آزار ما بمور ضعیفی نمی رسد
داریم دولتی که سلیمان نداشته است

تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز

تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند،

خفته ایم و همه بیدار شدند

دام سقوط میکنم اما دقیق تر
افتادم از سکوت به چاهی عمیق تر
از ضربه های ممتد حرف تو در سرم
از چشم های یخ زده ای که برابرم
یک زن نشسته ای که چرا گریه میکنم
من مرد میشود تا تو را گریه میکنم
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دام سقوط میکنم اما دقیق تر
افتادم از سکوت به چاهی عمیق تر
از ضربه های ممتد حرف تو در سرم
از چشم های یخ زده ای که برابرم
یک زن نشسته ای که چرا گریه میکنم
من مرد میشود تا تو را گریه میکنم

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
// گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
// گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

یک کاغذ مچاله شده زیر خون تیغ
حسی عمیق توی عروقی و ......جیغ ... جیغ

دارد تمام میشود این روزهای بد
من مانده ام که پر شده از بوی این جسد
 

maryam72

عضو جدید
یک کاغذ مچاله شده زیر خون تیغ
حسی عمیق توی عروقی و ......جیغ ... جیغ

دارد تمام میشود این روزهای بد
من مانده ام که پر شده از بوی این جسد
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی خنده اش خونی است اشک آمیز
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من چون پرستوی بهاری است
از این صحرا به آن صحرا فراری است


توی حیاط شب زده دردی که پاشیده
حوضی که قرص ماه را آرام بلعیده
گلبرگ های له شده ..... گلهای پژمرده
در من کسی ......... در من کسی ..... در من ... تو را مرده !
 

OMID ALAIE

عضو
دوشم از آغاز شب جا ، بر در جانانه بود
تا به روزم چشم بر بام و در آن خانه بود

"وحشی بافقی"





دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند

دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشه تاج سلطنت می شکند گدای تو
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت / باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد // ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران // پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا