*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***
- شروع کننده موضوع Medical_eng87
- تاریخ شروع
قاصدکِ قصهِ من, باورت را دوست دارم
در هر لحظه بی تو هزار بار می میرم
و این روز و شبِ منِ تنهاست
تا ابد میدانم که می مانی در دلی که
با تو عاشق شد و با تو گریست
دلی که با نگاهت فهمید هنوز هم امید هست
گم نشدم تا بیایی
باز ماندم پشت خلاء سردِ پنجره
و دستانم انتظار آمدنت را هر ثانیه نفس کشید
در هر لحظه بی تو هزار بار می میرم
و این روز و شبِ منِ تنهاست
تا ابد میدانم که می مانی در دلی که
با تو عاشق شد و با تو گریست
دلی که با نگاهت فهمید هنوز هم امید هست
گم نشدم تا بیایی
باز ماندم پشت خلاء سردِ پنجره
و دستانم انتظار آمدنت را هر ثانیه نفس کشید
هرچند نمیدانم خواب هایت را با که شریک میشوی
اما هنوز،
شریک تمام بی خوابی های منی.....
اما هنوز،
شریک تمام بی خوابی های منی.....
کاش میدانستى چِه لِذتى دارد
وقتى کِه میشود خیانَت کرد...
و نَکرد..
وقتى کِه میشود خیانَت کرد...
و نَکرد..
.
.
چه تلخ میشود
وقتی
تمام هستیت
مال یک نفر باشد
و اصلا برایش
نبود و بودنت مهم نباشد
این هم
سرنوشت
سیاهیست
که
انکه
هر روز با عاشقانه هایش
خوابم میکند
گاهی حتی
حواسش به اشکهایم نیست
و هر چه میگویم
اگر دوستم داری
کنارت تا همیشه هستم
ولی اگر نداری
راحت بگو
خیلی وقت میشود
حوصله ندارم
با احساساتم
معامله کنم
ان هم سر زندگیم
.
چه تلخ میشود
وقتی
تمام هستیت
مال یک نفر باشد
و اصلا برایش
نبود و بودنت مهم نباشد
این هم
سرنوشت
سیاهیست
که
انکه
هر روز با عاشقانه هایش
خوابم میکند
گاهی حتی
حواسش به اشکهایم نیست
و هر چه میگویم
اگر دوستم داری
کنارت تا همیشه هستم
ولی اگر نداری
راحت بگو
خیلی وقت میشود
حوصله ندارم
با احساساتم
معامله کنم
ان هم سر زندگیم
میگویم
اصلا مهم نیست...
اما
خودم میدانم
چقدر مهم است...!
اصلا مهم نیست...
اما
خودم میدانم
چقدر مهم است...!
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ...
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ
ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻨﺪﻡ...
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ
ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻨﺪﻡ...
من یه فنجون چای داغ را به تو ترجیح میدم،
چون اون فقط زبونمو میسوزونه، ولی تو... دلمو!
چون اون فقط زبونمو میسوزونه، ولی تو... دلمو!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
|
رد پای احساس ... | ادبیات | 13699 |
Similar threads
-
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم)
- شروع شده توسط حمید...HaMiD
- پاسخ ها: 122
-