رد پای احساس ...

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دستهای مهربانی ندارم
اما خوب بلدم چگونه ارام کنم
دلهای ناارام را
اما هنوز دل ناارام خود را نتوانستم ارام کنم
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چشمهايت را نقاشي کشيدم ..

و هر شب از دلتنگي هايم با او حرف ميزنم

و چشمهايت در نقاشي ..

آرام آرام گريه ميکند !!!
 
  • Like
واکنش ها: noom

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
شعرهایت زیباست
گاهی نمیدانم چه بنویسم
تنها میتوانم بگویم
روزی احساست تو را به زیباترین مکانها میرساند
در نزد ادمها
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
سلام , خداحافظ
سلام , خداحافظ
چیزی تازه اگر یافتید
بر این دو اضافه کنید
تا بلکه
باز شود این در گم شده بر دیوار...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی باید گفت به امید دیدار
شاید روزی دوباره هم را دیدیم
نمیتوان فراموش کرد
روزی که مرگ بیاید دیگر حتی این سلام و خداحافظ
میشود حسرتی بر دلت
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
خیال ِ تو از انتهای سیاهی ِ چشمهایم سوسو می زند!

موضوع دوری ِ دستها و دیدارها مطرح نیست!

همنشین ِ نفسهای من شده ای!

با دلتنگی ِ دیدگانم یکی شده ای!
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه یادم بود

باد که می آید

آخرین شعرم را درآن زمزمه نکنم !
همیشه یادم بود

که با درخت درد و دل نکنم ...
همیشه یادم بود

با تو از مرگ هیچ حرفی نزنم ...
اما نمی دانم حالا

بی آنکه بادی وزیده باشد

چرا آخرین شعرم

برگ

برگ

ورد زبان درختان شده

وپاییز چرا با خود

برایم بوی مرگ می آورد ؟!...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
پایین رفتن نرخ احساس ادمها را نمیدانم
اما خوب میدانم برای من نرخ احساس ادمها
گران هست و ارزان نمیفروشم
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]من به چشمان پر از مهر تو عادت دارم[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]به تو[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]و طرز نگاه تو ارادت دارم[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]عطش حسرت دیدار تو را پایان نیست[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]اشتیاقی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]است که هر لحظه و ساعت دارم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
احساست را هدیه میکنی به کسی که دوستش داری
اما گاهی میشود که هدیه کنی به کسی که دوستش نداری
 

t4t

عضو جدید
وقتی احساست را هدیه به کسی بدهی که دوستش نداری کم کم از او متنفر میشوی

این نفرتت از من برای همین است؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخند میزنی به همه اما تا به من میرسی اخم میکنی
اشکهای همه را پاک میکنی اما اشکم را در میاوری
ارام مینشینم اما میدانی درونم پر تلاطم هست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دستانت را به هر کس تقدیم نکن
بعضیها لایق نیستند
به کسی هدیه کن که قدر دستانت را بداند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
صبوری را بلد هستی
اما نمیشود صبور ماند وقتی دیگر کسی را نداری تا دوستش بداری
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
هزار بوسه به سوی خدا فرستادم
از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود
شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=&quot]دوستت دارم را به هردویمان گفتی[/FONT][FONT=&quot]..........

خیانت میکردی ....یا [/FONT]

[FONT=&quot]....عدالت...؟؟؟؟؟!!!!!!! [/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
..

..

در قلب ادمها میشود اقیانوسی پیدا کنی
که هرگز به ساحل نمیرسد
اگر دنبال ساحلی امن هستی
هرگز به سراغ عشق نرو
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
خراب شود سقف ساعت بر سرش!
عقربه بی انصاف!
وقتی هستی میدود...
وقتی نیستی لنگ میشود!
 
  • Like
واکنش ها: noom

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زمان در همه حال میدود
تنها گاهی انقدر عجله دارد که نمیدانی
چگونه کار میکند ساعت
تنها کافیست با کسی باشی زمان اتمام بودن با ان با عجله میاید
اما اگر تنها باشی انگار عمری میگذرد
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
جامه ای بافته ام
تار و پودش از عشق
خواستم تا به تواش هدیه کنم
لیک دیدم که در آن گوشۀ باغ
لاله ای پنهانی
با نسیمی می گفت:
جامه ی عشق برازنده ی هرقامت نیست!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
تمام برگ های دفترم تمام شد
قلمم به پایان رسید
دستم سست شد
چه سر مشقی دادی به من...!؟
هنوز هم می نویسم:
"دل دادن خطاست...
 
  • Like
واکنش ها: noom

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بی‌چاره سایه‌اَم!
به‌ حتمْ عاشقَ‌ت شده است
این‌طور که ردِّپای رفتن‌َت را
قد کشیده تا غروب

رضا کاظمی
 
  • Like
واکنش ها: noom

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
بغض گلویم را میفشارد و من از همه ی دوستانم دور مانده ام

من دور مانده ام یا آنها از من دور شده اند

در این دنیا همیشه
تنها بوده ام

دیگر کسی پیدا نمیشود که با منـــــــ
گریه کند

که برای منــــــ
گریه کند

حتی کسی حاضر نیست با من بخندد

من در گوشه ای از این دنیا

تنهــا مانده ام

 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سالهاست که رفته ای
اما...
هنوز هم اشکهایم
دارند حسابِ "دیدنت" را با چشم هایم صاف می کنند...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2234

Similar threads

بالا