☻☺بدو بیا طنز دارم ☻☺طنزهایی به سبک خودمونی (ایرونی )☻☺

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مردم بی فرهنگ سرزمین دور

مردم بی فرهنگ سرزمین دور

اصلا این مشکلات همه جای دنیا هست، یک بار که اشتباها ما را برده بودند به یک جای خیلی خیلی دور، فهمیدیم مردم بی فرهنگ آنجا چقدر بی سواد و بی عرضه اند! یک هفته در خیابان های آنجا چیزهای دیدیم، که بازگوکردن هرکدام از آنها به اندازه صدها لطیفه خنده دار است، اصلا حیف از این همه ماشین های آخرین مدل که زیر پایشان بود، هیچ کدامشان بلد نبودند لایی بکشند با کاربردهای کشیدن ترمز دستی ماشین در حال حرکت هم بیگانه بودند، موتورسوارهای آنها هم به جای آن که کلاه های موتورسواری خود را به فرمان موتورشان آویزان کنند اشتباها کلاه را روی سرشان گذاشته بودند!
مردمان بی کار آنجا سیگارهای خود را در جاسیگاری و زباله های خود را در سطل زباله می ریختند، از همه بدتر ایستگاه مترو و صف اتوبوس آنها بود، همه مثل بچه های کلاس اولی پشت سر هم می ایستادند و سوار اتوبوس یا مترو می شدند، مردمان آنجا فشار زیادی را تحمل می کردند و از ترسشان دم نمی زدند، بیچاره ها به خاطر ریختن زباله داخل خیابان جریمه می شدند، آنها خیلی بدبخت بودند و هرچقدر هم سعی می کردیم با زبان شیرین و سلیس فارسی ارشادشان کنیم فایده ای نداشت و فقط می گفتند: «no understand »
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شباهت من و نیوتن

شباهت من و نیوتن

می گویند نیوتن وقتی سیبی از درخت به زمین افتاد پی به جاذبه زمین برد و مخترع ماشین بخار وقتی به کتری در حال جوش نگاه می کرد به کشفش رسید و من وقتی که پوشک کثیف یک بچه پروازکنان به شیشه جلوی خودروام چسبید، موفق به کشف ۳ نکته مهم شدم، سوم این که وجود شیشه جلو برای خودروها تا چه اندازه مهم و حیاتی است، دوم این که ما چقدر آدم های با فرهنگی هستیم و در نهایت اولین و مهم ترین کشف من این است که دیگر نگران اتمام ذخایر نفتی کشور عزیزمان نیستیم، چون کالای صادراتی جایگزین نفت را پیدا کردیم، ما می توانیم از طریق فروش لوح های فشرده آموزش فرهنگ شهرنشینی به مردم تمام دنیا درآمدی معادل درآمد فروش نفت را داشته باشیم.
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قوانین جدید نیوتن.

قوانین جدید نیوتن.

بله عزیزان من ...
طی این چند روزی که در تیمارستان بودم ناگهان به یاد نیوتن افتادم و تحقیقات جالبی در این ارتباط کشف کردم ...
یادش بخیر قبلا سر کلاس فیزیک (سال 1383) در دبیرستان سر کلاس انقدر این معلم نگون بخت رو اذیت کردم که ایشون من رو صدا زد و گفت :
قانون سوم نیوتن رو در مورد کله خودت و دیوار اجراء کن ...
همه هم میدونیم که قانون سوم نیوتن : عکس و عکس العمل بود ...


خلاصه بر اثر اجرای این قانون هم اکنون با این مخ که توصیفش رو شنیدید در خدمت شما و آماده انتقام گیری از جناب پفیوز " نیوتن " میباشم !!! :)
بله نیوتن جون ... این قوانینی که بنده اینجا ذکر میکنم رو جنابعالی یادت رفته بود کشف کنی ...و فکر کردی با مخ کوبیدن من به دیوار نمیتونم یه روزی بر علیه ات قانون کشف کنم ؟! خخخخخخخ...این شما و این هم قوانینی که نیوتن جون یادش رفت :


قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
مثل صف عابر بانک هنگام واریز وجه یارانه در گذشته !

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود !!!
مثلا اگر پسر باشید با یک صدای کلفت مرد و اگر زن باشید با یک صدای زن هول یا حول (Haval) مواجه خواهید شد !

قانون تعمیر:

بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
حالا بینی که خوبه !!! بعضی وقتها خارش به جاهای بدتری هم میرسه که ... !

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید...
میتونه مثل موبایل در دستشویی هم عنوان بشه !!!

قانون معذوریت:

اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد !


قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد !
و در بازگشت میبینید کسی که نباید میبوده ، بوده و پیامک خداحافظی هم زده !!!دیگه تا چند ساعت هی ماله بکش و هی ...

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.این قانون در منطقه فرحزاد تهران بشدت کارکردش بالا هست و ...

قانون نتیجه:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد !
و فقط هم مقابل آن فرد ...
قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
مثل خارش کف پا در عروسی !و یا .... !
قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.
دقیقا مثل کنسرتهای محسن یگانه !!!
قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید !



خب ما این همه طنز گفتیم و کسی تحویلمون نگرفت..حالا هم اگه از اینا "
" ندین حلالتون نمیکنم به جون بچه ام ...
:)

حال این فقط یه شکلک بود و زیاد جدی نگیرید .... انگار که اسلام به خطر افتاد ببخشید حواسم نبود ...آدم رو سگ بگیره ولی جو نگیرتش :)


آقا برادران امر به معروف گیر ندین دیگه از اونا نمیخوام و اگه این قوانین رو دوست داشتین این دفعه اینجوری "
" بزنید قدش !


قربون مرام بچه های بالا ... :D
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلید اسرار یا حریم سلطان

کلید اسرار یا حریم سلطان

مهند‌‌‌‌س ضرغامی د‌‌‌‌ر آخرین اظهارات خود‌‌‌‌ گفت:« قبول د‌‌‌‌ارم شبکه‌های ماهواره‌ای رقیب رسانه ملی هستند‌‌‌‌». وی ناگهان افزود‌‌‌‌:« ولی باید‌‌‌‌ قبول کرد‌‌‌‌ ما توفیق بالایی د‌‌‌‌ر این رقابت د‌‌‌‌اشته‌ایم». وی د‌‌‌‌ر اد‌‌‌‌امه به‌ صحبت‌هایش پایان د‌‌‌‌اد‌‌‌‌. این صحبت‌های ضرغامی را به این د‌‌‌‌لیل اینجا آورد‌‌‌‌یم که بگوییم ما هم با مهند‌‌‌‌س موافقیم. الان با هم چند‌‌‌‌ ویژگی از برنامه‌های سیمای خود‌‌‌‌مان را با برنامه‌های آن ور آبی مقایسه می‌کنیم تا توفیق از سر و رویتان بالا برود‌‌‌‌ :



مجری‌ها:

شاید‌‌‌‌ د‌‌‌‌رست نباشد‌‌‌‌ محسن حاجیلو را با همتایان ماهواره ایش مقایسه کنیم ولی سوژه انتخاب شد‌‌‌‌ه و کاری از د‌‌‌‌ست ما برنمی‌آید‌‌‌‌. از نظر قد‌‌‌‌ و هیکل و تیپ و قیافه و فن بیان و د‌‌‌‌یگر سوسول‌بازی‌ها شاید‌‌‌‌ خارجی‌ها بهتر باشند‌‌‌‌ ولی د‌‌‌‌ر نگرانی و مهربانی محسن حاجیلو یک‌د‌‌‌‌ونه باشه، کفش‌های سفید‌‌‌‌ پاشه (با جوراب مشکی و شلوار بنفش!). آد‌‌‌‌م کیف می‌کند‌‌‌‌ وقتی حاجیلو می‌گوید‌‌‌‌: من نگرانم، نگران تو، نگران همه موتورسوارا، نگران توام هستم، توی ایرونی، توی همد‌‌‌‌ونی، تبریزی‌ها د‌‌‌‌س د‌‌‌‌س، شیرازی‌ها د‌‌‌‌س د‌‌‌‌س، زیر پل خواجو یارو واستاد‌‌‌‌ه. ببخشید‌‌‌‌، از موضوع اصلی پرت شد‌‌‌‌یم بیرون. منظور این بود‌‌‌‌ که هر د‌‌‌‌ویشان خوبند‌‌‌‌ د‌‌‌‌ر کل.

طنز:

د‌‌‌‌ر بخش طنز تقریبا با آن‌ور آبی‌ها مساوی هستیم. یعنی هرچقد‌‌‌‌ر بهمن هاشمی و بچه‌های خند‌‌‌‌ه‌بازار بی‌مزه هستند‌‌‌‌، این برنامه بفرمایید‌‌‌‌ شام و طغرل روی اعصابند‌‌‌‌. اگر تعریف از خود‌‌‌‌ نباشد‌‌‌‌ باید‌‌‌‌ بگوییم که فقط ما خوبیم.

تبلیغات:

آیا از ناراحتی جسمی رنج می‌برید‌‌‌‌؟ آیا زود‌‌‌‌ خسته می‌شوید‌‌‌‌؟ آیا همه به شما بابت کوتاهی قد‌‌‌‌ شما می‌خند‌‌‌‌ند‌‌‌‌؟ نگران نباشید‌‌‌‌، چون به ما هم می‌خند‌‌‌‌ند‌‌‌‌. ولی فلفل نبین چه ریزه، ما با هم که باشیم، می‌توانیم. حالا این تبلیغات را مقایسه کنید‌‌‌‌ با تبلیغات وطنی: حلزون د‌‌‌‌ر هنگام حرکت ترشحاتی از خود‌‌‌‌ به جای می‌گذارد‌‌‌‌ که حاوی کلاژن و الاستین است. این ترشحات باعث شاد‌‌‌‌ی و طراوت پوست شما می‌شود‌‌‌‌ و چین‌و چروک پوست را از بین می‌برد‌‌‌‌. د‌‌‌‌یگه باید‌‌‌‌ با چین و چروکا خد‌‌‌‌احافظی کرد‌‌‌‌! واقعا شما کد‌‌‌‌ام را می‌پسند‌‌‌‌ید‌‌‌‌؟ هر د‌‌‌‌و طرف شما را به یک چشم می‌بینند‌‌‌‌. چه د‌‌‌‌ر د‌‌‌‌اخل و چه د‌‌‌‌ر خارج شما فرد‌‌‌‌ی زشت و کوتاه‌قد‌‌‌‌ با ناتوانی جسمی – جنسی – روانی هستید‌‌‌‌ که نیاز د‌‌‌‌ارید‌‌‌‌ مو بکارید‌‌‌‌ و د‌‌‌‌ند‌‌‌‌ان‌تان را پروتز کنید‌‌‌‌! و جاهای د‌‌‌‌یگرتان را هم مرتب کنید‌‌‌‌. پس برویم سراغ برنامه‌های بعد‌‌‌‌ی برای همه بهتر است.

ورزشی:

خب د‌‌‌‌ر این بخش عاد‌‌‌‌ل فرد‌‌‌‌وسی‌پور را د‌‌‌‌اریم که هیچ گزینه د‌‌‌‌اخلی یا خارجی نمی‌تواند‌‌‌‌ با او رقابت کند‌‌‌‌. البته خارجی‌ها به ورزش روی خوش نشان ند‌‌‌‌اد‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌ وگرنه بد‌‌‌‌ن‌هایشان برای ورزش کرد‌‌‌‌ن بد‌‌‌‌ به نظر نمی‌رسد‌‌‌‌.

اخبار:

یعنی مد‌‌‌‌یونید‌‌‌‌ اتاق خبر شبکه من و تو را با بیست و سی مقایسه کنید‌‌‌‌. هر چه خسرو معتضد‌‌‌‌، شریفی‌نیا، حامد‌‌‌‌ کلاهد‌‌‌‌اری، حسین رضازاد‌‌‌‌ه و شمقد‌‌‌‌ری جد‌‌‌‌ا جد‌‌‌‌ا د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌، بچه‌های بیست و سی یکجا د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌. تا حالا کسی یا چیزی را این‌گونه تخریب نکرد‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌یم.

مستند‌‌‌‌:

برنامه حیات وحش ایران را یاد‌‌‌‌تان هست؟ برنامه‌ای بود‌‌‌‌ که از ببر مازند‌‌‌‌ران صحبت می‌کرد‌‌‌‌ و به‌د‌‌‌‌لیل وجود‌‌‌‌ ند‌‌‌‌اشتن خود‌‌‌‌ ببر، از آهنگ مازند‌‌‌‌رانی برای ارتباط برقرار کرد‌‌‌‌ن شما با برنامه استفاد‌‌‌‌ه می‌کرد‌‌‌‌. آن‌وری‌ها هم نشنال ژئوگرافی د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌ که برنامه‌هایشان به سمع و نظرتان رسید‌‌‌‌ه است یحتمل. حالا به نظرتان آهنگ مازند‌‌‌‌رانی بهتر است یا صد‌‌‌‌ای آن آقایی که معلوم نیست کجای شیر پنهان می‌شود‌‌‌‌ و حرف می‌زند‌‌‌‌؟

سریال‌ها:

د‌‌‌‌رست که کلید‌‌‌‌ اسرار و حریم سلطان هر د‌‌‌‌و ساخت ترکیه هستند‌‌‌‌ ولی این کجا و آن کجا. د‌‌‌‌ر کلید‌‌‌‌ اسرار شما اگر آد‌‌‌‌م پولد‌‌‌‌اری باشید‌‌‌‌ و یک فقیر از شما پول بخواهد‌‌‌‌ و شما د‌‌‌‌لتان نخواهد‌‌‌‌ از د‌‌‌‌سترنج زند‌‌‌‌گی‌تان به او بد‌‌‌‌هید‌‌‌‌،‌ می‌روید‌‌‌‌ زیر تریلی، یکهو سرطان خون می‌گیرید‌‌‌‌، صاعقه می‌زند‌‌‌‌ سقط‌تان می‌کند‌‌‌‌. ولی د‌‌‌‌ر حریم سلطان اگر شما پول د‌‌‌‌اشته باشید‌‌‌‌ همه چیز د‌‌‌‌ارید‌‌‌‌. از خرم که بانوی اول د‌‌‌‌ربار است تا سنبل خان که بانو بیار اول د‌‌‌‌ربار است. همه چیز د‌‌‌‌ر این سریال به بانوان ربط پید‌‌‌‌ا می‌کند‌‌‌‌. حالا ؟


برای مقایسه این د‌‌‌‌و سریال باید‌‌‌‌ تکلیف‌تان را باخود‌‌‌‌تان مشخص کنید‌‌‌‌ که شما بانوان را ترجیح می‌د‌‌‌‌هید‌‌‌‌ یا سرطان و صاعقه را !؟ :)
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]
ماجرای عاشقی کلاغ
یه روزی آقـــای کـــلاغ،
یا به قول بعضیا جناب زاغ
رو دوچرخه پا می‌زد،
رد شدش از دم باغ
پای یک درخت رسید،
صدای خوبی شنید
نگاهی کرد به بالا،
صاحب صدا رو دید
یه قناری بود قشنگ،
بال و پر، پر آب و رنگ
وقتی جیک جیکو می‌کرد،
آب می‌کردش دل سنگ
قلب زاغ تکونی خورد،
قناری عقلشو برد
توی فکر قناری،
تا دو روز غذا نخورد
روز سوم کلاغه،
رفتش پیش قناری
گفتش عزیزم سلام،
اومدم خواستگاری!
نگاهی کرد قناری،
بالا و پایین، راست و چپ
پوزخندی زد به کلاغ،
گفتش که عجب! عجب
منقار من قلمی،
منقار تو بیست وجب
واسه چی زنت بشم؟
مغز من نکرده تب
کلاغه دلش شیکست،
ولی دید یه راهی هست
برای سفر به شهر،
بار و بندیلش رو بست
یه مدت از کلاغه،
هیچ کجا خبر نبود
وقتی برگشت به خونه،
از نوکش اثر نبود
داده بود عمل کنن،
منقار درازشو
فکر کرد این بار می‌خره،
قناریه نازشو
باز کلاغ دلش شیکست،
نگاه کرد به سر و دست
آره خب، سیاه بودش!
اینجوری بوده و هست
دوباره یه فکری کرد،
رنگ مو تهیه کرد
خودشو از سر تا پا،
رفت و کردش زرد زرد
رفتش و گفت: قناری!
اومدم خواستگاری
شدم عینهو خودت،
بگو که دوسم داری
اخمای قناریه،
دوباره رفتش تو هم!
کله‌مو نگاه بکن،
گیسوهام پر پیچ و خم
موهای روی سرت،
وای که هست خیلی کم
فردا روزی تاس می‌شی!
زندگی‌مون میشه غم
کلاغ رفتش به خونه
نگاه کرد به آیینه
نکنه خدا جونم!
سرنوشت من اینه؟!
ولی نا امید نشد،
رفت تو فکر کلاگیس
گذاشت اونو رو سرش،
تفی کرد با دو تا لیس
کلاه گیسه چسبیدش،
خیلی محکم و تمیز
روی کله‌ی کلاغ،
نمی‌خورد حتی یه لیز
نگاه که خوب می‌کنم،
می‌بینم گردنتو
یه جورایی درازه،
نمی‌شم من زن تو
کلاغه رفتشو من،
نمی‌دونم چی جوری
وقتی اومدش ولی،
گردنش بود اینجوری
خجالت نمی‌کشی؟
با اون گوشتای شیکم!؟
دوست دارم شوهر من،
باشه پیمناست دست کم!
دیگه از فردا کلاغ،
حسابی رفت تو رژیم
می‌کردش بدنسازی،
بارفیکس و دمبل و سیم
بعدش هم می‌رفت تو پارک،
می‌دویید راهای دور
آره این کلاغ ما،‌
خیلی خیلی بود صبور
واسه ریختن عرق،
می‌کردش طناب‌بازی
ولی از روند کار،
نبودش خیلی راضی
پا شدو رفتش به شهر،
دنبال دکتر خوب
دو هفته بستری شد،
که بشه یه تیکه چوب
قرصای جور و واجور،
رژیمای رنگارنگ
تمرینهای ورزشی،
لباسای کیپ تنگ
آخرش اومد رو فرم،
هیکل و وزن کلاغ
با هزار تا آرزو،
اومدش به سمت باغ
وقتی از دور میومد،
شنیدش صدای ساز
تنبک و تنبور و دف،
شادی و رقص و آواز
دل زاغه هری ریخت!
نکنه قناریه؟
شایدم عروسی
بازای شکاریه!
دیدش ای وای قناری،
پوشیده رخت عروس
یعنی دامادش کیه؟
طاووسه یا که خروس؟
هی کی هست لابد تو تیپ،
حرف اولو می‌زنه!
توی هیکل و صورت،
صد برابر منه
کلاغه رفتشو دید،
شوهر قناری رو
شوکه شد، نمی‌دونست،
چیز اصل کاری رو!
می‌دونین مشکل کار،
از همون اول چی بود؟
کلاغه دوچرخه داشت،‌
صاحب بی ام و نبود






[/h]
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بوی خوش گند

بوی خوش گند

همین چند روز پیش دم غروب در اوج شلوغی خطهای واحد شهری و در یکی از خفتِ‌هم‌پُرشده‌ترین اتوبوس ها، یک بابایی کنارمان چسبیده بود و چنان بویی می‌داد که بوی جنازه‌ سه‌هفته رها شده در بیابان، در برابرش بوی یاس بود. نتوانستم تحملش کنم و چند ایستگاه زودتر از مترو پیاده شدم، اما بوی لامصب انگار به لباسام سنجاق شده بود. تا رسیدم خانه دوش گرفتم و لباس‌هایم را شستم اما همچنان آن بوی لاکردار حضور داشت. لباس‌ را به یکی از دوستانم که دم پارک مسئول توالت بود نشان دادم، گفت در طی 40سال ِگذشته، نهایتا این دومین رایحه‌ خاصی است که به مشامش خورده!


مسئول مجرب‌ترین خشک‌شویی شهر پیشنهاد داد که لباس‌ها کاملا یون‌زدایی بشوند. به آن اسپری «اوزیوم دی» زده شود، بعد دوباره با دستگاه یون‌زدایی بوی اسپری هم از لباس خارج شده و سپس با یک دستگاه پیشرفته، لباس را در معرض هوای پر فشار و پِرِس قرار بدهند، و بعد یکبار با روغن زیتونِ دفع شده از معده‌ حلزون بشورندش. بعدش لباس را زیر دستگاه بخار ببرند، بعد چهار بار با انواع تایدهای خارجی سابیده شود و ضمن آغشته‌سازی به سرکه رقیق شده با مکنده‌‌های تر و خشک به جان لباس بیفتند، تا هر جور مایع و گازی از لباس خارج شود، بعد لباس را یک هفته در محلولی از ده خوشبوکننده برتر هلند همراه با 10 لیتر گلاب قمصر بخوابانند، و در مرحله بعد با بوی گل سوسن و یاسمن به جان تار و پودش بیفتند، اما.... نتیجه را می‌دانید... لباس همچنان بو می‌داد! در نهایت مجبور شدم لباس دوست‌داشتنی‌ام را روانه‎‌ سطل آشغال کنم.

اما حالا یک سوال دارم، اصلا خاصیت این بوی گند چیست؟

جز این‌که وقتی ورزش یا کار می‌کنیم عوض جایزه دچارش می‌‍‌شویم؟ به‌راستی چرا سیستم بدن آدمیزاد اینگونه است؟ صد رحمت به راسو! اصلا چه می‌شد اگر عرقِ آدمیزاد بوی خوب می‌داد؟ شاید اینگونه اصلا نظم کنونی حاکم بر جهان، شکل دیگری رقم می‌خورد... شاید آن‌وقت به‌جای اینکه رخت چرک‌ها را بندازیم توی لباسشویی می‌گذاشتیم توی گلدان. به‌جای خوشبوکننده، قرص تشدید تعرق می‌خریدیم. به‌جای این ماسماسک‌ها، به آینه جلوی ماشین، کثیف‌ترین جوراب یا نشسته‌ترین البسه‌ خود را آویزون می‌کردیم، شیک و مجلسی، گل‌گلی و خوش‌رنگ! اصلا صنعت مامان‌دوزی را به صنعت خودروسازی گره می‌زدیم. یا مثلا گندترین لباس‌هایمان را در مجلس عروسی می‌پوشیدیم و از جورابِ کثیف به‌عنوان کراوات استفاده می‌کردیم تا نشان دهیم ایرانی آریایی چقدر به بهداشت خود اهمیت می‌دهد.

یا مثلا وقتی بیکار بودیم، بلند می‌شدیم در حد اسب می‌دویدیم تا بوی خوش از سر تا پایمان شُرشُر کند. این‌جوری هر کس بیشتر کار می‌کرد، خوشبوتر می‌شد و حتی می‌توانست کم‌کم با تولید ادکلن ...کاسبی راه بیندازد، اصلا مشکل بیکاری هم حل می‌شد و عَدل و مهرورزی همه جا را فرا می‌گرفت!


نتیجه گیری به عهده خواننده......:)


 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماجرای عاشقی کلاغ

مرسی از استارتر.من یه عالمه با این داستان خاطره دارم.لایکککککککککککککک
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حق تقدم در رانندگی...



اگــــه یـه روز رفتی یــه جــــای دنیــــا
واسه خـودت ماشین خریدی اونجــــــا
یه چی بخر شبیه پیکـــــان بــــــــاشه
صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بــــــاشه​
وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستـی
خواستی بفهمن کـه کجایی هستـی
اوّل کــــــــــار واســــــــه جـــلو پنجـره
یــــــه نعل اسب عــــالی یـــــادت نـره​
یـــه وخ خیــــال نکن حـــاجیت جــواده
اون ورِ دنیـــــــــا بــد نظـــر زیـــــــــاده
تسبـیــــحتــو بـــپـیـــچ بدور شصــتـت
موبـــایلــــتم در آر بگیـــر تـــو دستــت​
رعــــــــــــــــایت حــق تقــــدم بــــــده
گـــــــــازو بــگیر به هچکی ام راه نـــده
بـا هر کی خواس جلــــو بیفته لـج کن
برو جلوش فرمــونــــو فوری کـــج کـن​
یـه دفـه مثــل اسـب وحشی رم کـــن
روی تـمــــــوم آدمـــــــا رو کـــم کـــن

همیشه دوبلـه واستـا راهـو ســـد کن
افسر اگــــــه نبــود چراغـــــــو رد کـن​
سبقتو هر جور کــه دلـت خواس بگیـر
از چپ اگــــه مشکــــله از راس بگـیــر
تـــــا می بیـنی راه نمیـرن جمـــــاعت
لایی بکش بــــــرو بــا انـــد ســــرعت​
نذار کسی تـــــــورو معـــطـل کنـــــــه
هیچکی نباید بـــا تـــو کـل کــل کنــــه
پشت چـــراغ اگه جلوت واســـــــتـادن
چــراغ که سبــز شد یــهو بـــــوق بـزن​
تمــــــــوم آدمــــا بــــه جـــز تــــو خُـلن
نمیــــــــدونن چـــــــراغ چـــــیه مُنگُـلن
همه به جــز تو دست و پـــــــا چُلُـفتن
بـــــوق نـــزنی مـمـکــــنه راه نیــــفتن​
راستی کــــــــمربنـــدتـو هــیچوخ نبـند
محل نده بـــــــــه این چیــزای چـــــرنـد
هر کی کمر بندشو بسته هــــــــو کـن
خودت فقـــط روی شکـم ولـــــــــو کـن

همینجوری کـــــه پشت رل نشـستی
بذار هـمه خیــــــــال کنن کــــه بستی
گشنه شدی یه مــــوقه پشــت فرمون
یــه چی بذار تــــــــــو دهنت بلمبــــون​
دستــتو بیـــرون ببـــــــــــر از پنجـــــره
هر چقد آشغال داری شـــــوت کن بره
تخـمه اگـــه خوردی لُپاتـــــــــو پُف کن
پوستشو تـا هر جـــا که میره تُــف کن​
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما اصولا بیشتر غر میزنیم...

صبح تا شب، مستمر غر می زنیم
ما اصولاً بیشتر غر می زنیم
******
طبق تحقیقات، حتی توی خواب
یا به پهلو یا دمر غر می زنیم
******
صبح بعد از پاشدن از خواب هم
ابتدا یک مختصر غر می زنیم
******
توی منزل هم اگر ممکن نشد
می رویم این دور و بر غر می زنیم
******
ظاهرا خوب است، حالی می دهد
علتش این است اگر غر می زنیم
******
هر کجا باشیم، در آپارتمان
یا که ویلا و کپرغر می زنیم
******
پشت رل در مرسدس بنزی قشنگ
یا که بر پالان خر غر می زنیم
******
گاه گاهی نم نمک یا زیر لب
گاه گاهی با تشر غر می زنیم
******
یا که خیلی بد ادا همراه با
پیچ و تابی در کمر غر می زنیم
******
گاه با کوبیدن یک لنگه کفش
یا دو دستی توی سر غر می زنیم
******
از کسی هر وقت دلخور می شویم
هفته ها کلی پکر غر می زنیم
******
وقت بیماری که محشر می شویم
بیشتر از سی نفر غر می زنیم
******
همسفر ها بیشتر تک می پرند
بسکه دائم در سفرغر می زنیم
******
بچه تا می گوید از بیرون برام
چیپس یا چیزی بخرغر می زنیم
******
توی شرکت از مدیر آزرده ایم
رو به این مشدی صفرغر می زنیم
******
یا که از دایی کیارش دلخوریم
هی به زندایی قمرغر می زنیم
******
وقت بر گشتن به منزل از سرِ
کوچه یا از پشت در غر می زنیم
******
چانه و این فکمان اوراق شد
بس که هی بر همدگر غر می زنیم

******
ما کما کان نیمی از این عمر را
بیخودی یا بی ثمر غر می زنیم
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهترین ماشین ایرانی پراید!

بهترین ماشین ایرانی پراید!



اینم یه شعر درباره خودروی محبوب وطنی :)

بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درس را ول نکنیم

درس را ول نکنیم

توي خانه انگار ، پدرم بود که گفت : درس را خوب بخوان
درس را خوب بفهم : بلکه چيزي بشوي، درس را ول نکنيم
چه کشنده است اين درس
چه خوش است دانشگاه ، سال بالايي ها چه صفايي دارند.
همه شان سنواتي
مدتش افزون باد
من نديدم همه شان ،بي گمان ، همه بيش از ده ترم است
که همينجا ماندند
همگي مي دانند که تقلب خوب است
و ميانترم هميشه دو در است
اصل خانم بابایی ست
اصل پايان ترم است
توي برگ کسي ، مسئله حل بشود ، همگي باخبرند
دمشان گرم بابا!
سال بالاي ها درس را مي فهمند
ول نکردندش ما نيز درس را ول نکنيم.
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ساپورت چیست؟؟

ساپورت چیست؟؟

خوشبختانه همه چی آرومه و ماچقد خوشبختیم
بعد از اومدن جناب روحانی هر چی اتفاق خوبه داره می افته...



تیم ملی فوتبال در میان نا امیدی کامل رفت جام جهانی

تیم والیبال هم که تو لیگ جهانی کولاک کرد

قیمت ارزوطلا حسابی اومد پایین


تیم بسکتبال قهرمان آسیا شد


تیم کشتی با عدس و لوبیا قهرمان جهان شد


استقلال تا نیمه نهایی آسیا رفته


و از همه مهمتر اینکه پرسپولیس به استقلال نباخت و بعد از سالها اومد رده دوم جدول البته واسه یه هفته ...

واما طنز امروز

.

.

.

شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را می‌خوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامی‌و برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش می‌برد می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی می‌باخت هم می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمی‌متفاوت شده و چنان به بدن صاحبش می‌چسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار تنگ ندارند حتی 30 ثانیه هم نمی‌توانند ساپورت را تحمل کنند.
به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.:)



ساپورت یا همان چسبونک بی حیا- واژه پیشنهادی ما تا قبل از آنکه جلسه رسیدگی به موضوع در فرهنگستان تشکیل شود- اولین


بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان می‌برد. به همین دلیل زورگیرها مجبور می‌شدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی می‌ماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.


با این توصیف لازم است مادری که می‌خواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب می‌شود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر می‌برند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی می‌کنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد.

خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر می‌برد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت می‌پوشیم با خودش می‌گوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت می‌گذارند.» لذا نیروی انتظامی‌این دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی می‌کند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروخته‌اند.


جا دارد درپایان با ذکر یک توصیه مثبت و آموزنده کمی‌تعدیلش کنیم. نپوشید لطفا...نکنید این کار را... اگر صلاح بدانند خودشان برایتان تولید می‌کنند و مثل کرم حلزون یا دستگاه دراز و نشست با یک تماس کوتاه جلوی در خانه تحویلتان می‌دهند. :)
 

love eternal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوشبختانه همه چی آرومه و ماچقد خوشبختیم
بعد از اومدن جناب روحانی هر چی اتفاق خوبه داره می افته...



تیم ملی فوتبال در میان نا امیدی کامل رفت جام جهانی

تیم والیبال هم که تو لیگ جهانی کولاک کرد

قیمت ارزوطلا حسابی اومد پایین


تیم بسکتبال قهرمان آسیا شد


تیم کشتی با عدس و لوبیا قهرمان جهان شد


استقلال تا نیمه نهایی آسیا رفته


و از همه مهمتر اینکه پرسپولیس به استقلال نباخت و بعد از سالها اومد رده دوم جدول البته واسه یه هفته ...

واما طنز امروز

.

.

.

شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را می‌خوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامی‌و برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش می‌برد می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی می‌باخت هم می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمی‌متفاوت شده و چنان به بدن صاحبش می‌چسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار تنگ ندارند حتی 30 ثانیه هم نمی‌توانند ساپورت را تحمل کنند.
به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.:)



ساپورت یا همان چسبونک بی حیا- واژه پیشنهادی ما تا قبل از آنکه جلسه رسیدگی به موضوع در فرهنگستان تشکیل شود- اولین


بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان می‌برد. به همین دلیل زورگیرها مجبور می‌شدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی می‌ماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.


با این توصیف لازم است مادری که می‌خواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب می‌شود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر می‌برند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی می‌کنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد.

خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر می‌برد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت می‌پوشیم با خودش می‌گوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت می‌گذارند.» لذا نیروی انتظامی‌این دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی می‌کند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروخته‌اند.


جا دارد درپایان با ذکر یک توصیه مثبت و آموزنده کمی‌تعدیلش کنیم. نپوشید لطفا...نکنید این کار را... اگر صلاح بدانند خودشان برایتان تولید می‌کنند و مثل کرم حلزون یا دستگاه دراز و نشست با یک تماس کوتاه جلوی در خانه تحویلتان می‌دهند. :)

:biggrin:.......
 

Negar architect

عضو جدید
خوشبختانه همه چی آرومه و ماچقد خوشبختیم
بعد از اومدن جناب روحانی هر چی اتفاق خوبه داره می افته...



تیم ملی فوتبال در میان نا امیدی کامل رفت جام جهانی

تیم والیبال هم که تو لیگ جهانی کولاک کرد

قیمت ارزوطلا حسابی اومد پایین


تیم بسکتبال قهرمان آسیا شد


تیم کشتی با عدس و لوبیا قهرمان جهان شد


استقلال تا نیمه نهایی آسیا رفته


و از همه مهمتر اینکه پرسپولیس به استقلال نباخت و بعد از سالها اومد رده دوم جدول البته واسه یه هفته ...

واما طنز امروز

.

.

.

شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را می‌خوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامی‌و برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش می‌برد می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی می‌باخت هم می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمی‌متفاوت شده و چنان به بدن صاحبش می‌چسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار تنگ ندارند حتی 30 ثانیه هم نمی‌توانند ساپورت را تحمل کنند.
به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.:)



ساپورت یا همان چسبونک بی حیا- واژه پیشنهادی ما تا قبل از آنکه جلسه رسیدگی به موضوع در فرهنگستان تشکیل شود- اولین


بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان می‌برد. به همین دلیل زورگیرها مجبور می‌شدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی می‌ماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.


با این توصیف لازم است مادری که می‌خواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب می‌شود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر می‌برند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی می‌کنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد.

خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر می‌برد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت می‌پوشیم با خودش می‌گوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت می‌گذارند.» لذا نیروی انتظامی‌این دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی می‌کند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروخته‌اند.


جا دارد درپایان با ذکر یک توصیه مثبت و آموزنده کمی‌تعدیلش کنیم. نپوشید لطفا...نکنید این کار را... اگر صلاح بدانند خودشان برایتان تولید می‌کنند و مثل کرم حلزون یا دستگاه دراز و نشست با یک تماس کوتاه جلوی در خانه تحویلتان می‌دهند. :)

:D
...;)
 

فنا2011

اخراجی موقت
خوشبختانه همه چی آرومه و ماچقد خوشبختیم
بعد از اومدن جناب روحانی هر چی اتفاق خوبه داره می افته...



تیم ملی فوتبال در میان نا امیدی کامل رفت جام جهانی

تیم والیبال هم که تو لیگ جهانی کولاک کرد

قیمت ارزوطلا حسابی اومد پایین


تیم بسکتبال قهرمان آسیا شد


تیم کشتی با عدس و لوبیا قهرمان جهان شد


استقلال تا نیمه نهایی آسیا رفته


و از همه مهمتر اینکه پرسپولیس به استقلال نباخت و بعد از سالها اومد رده دوم جدول البته واسه یه هفته ...

واما طنز امروز

.

.

.

شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را می‌خوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامی‌و برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش می‌برد می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی می‌باخت هم می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمی‌متفاوت شده و چنان به بدن صاحبش می‌چسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار تنگ ندارند حتی 30 ثانیه هم نمی‌توانند ساپورت را تحمل کنند.
به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.:)



ساپورت یا همان چسبونک بی حیا- واژه پیشنهادی ما تا قبل از آنکه جلسه رسیدگی به موضوع در فرهنگستان تشکیل شود- اولین


بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان می‌برد. به همین دلیل زورگیرها مجبور می‌شدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی می‌ماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.


با این توصیف لازم است مادری که می‌خواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب می‌شود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر می‌برند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی می‌کنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد.

خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر می‌برد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت می‌پوشیم با خودش می‌گوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت می‌گذارند.» لذا نیروی انتظامی‌این دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی می‌کند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروخته‌اند.


جا دارد درپایان با ذکر یک توصیه مثبت و آموزنده کمی‌تعدیلش کنیم. نپوشید لطفا...نکنید این کار را... اگر صلاح بدانند خودشان برایتان تولید می‌کنند و مثل کرم حلزون یا دستگاه دراز و نشست با یک تماس کوتاه جلوی در خانه تحویلتان می‌دهند. :)
ممنون کلی خندیدم ..ولی این یکی دیگه خیلی بده

تو رو خدا نپوشید
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوشبختانه همه چی آرومه و ماچقد خوشبختیم
بعد از اومدن جناب روحانی هر چی اتفاق خوبه داره می افته...



تیم ملی فوتبال در میان نا امیدی کامل رفت جام جهانی

تیم والیبال هم که تو لیگ جهانی کولاک کرد

قیمت ارزوطلا حسابی اومد پایین


تیم بسکتبال قهرمان آسیا شد


تیم کشتی با عدس و لوبیا قهرمان جهان شد


استقلال تا نیمه نهایی آسیا رفته


و از همه مهمتر اینکه پرسپولیس به استقلال نباخت و بعد از سالها اومد رده دوم جدول البته واسه یه هفته ...

واما طنز امروز

.

.

.

شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را می‌خوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامی‌و برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش می‌برد می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی می‌باخت هم می‌گفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمی‌متفاوت شده و چنان به بدن صاحبش می‌چسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار تنگ ندارند حتی 30 ثانیه هم نمی‌توانند ساپورت را تحمل کنند.
به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.:)



ساپورت یا همان چسبونک بی حیا- واژه پیشنهادی ما تا قبل از آنکه جلسه رسیدگی به موضوع در فرهنگستان تشکیل شود- اولین


بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان می‌برد. به همین دلیل زورگیرها مجبور می‌شدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی می‌ماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.


با این توصیف لازم است مادری که می‌خواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب می‌شود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر می‌برند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی می‌کنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد.

خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر می‌برد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت می‌پوشیم با خودش می‌گوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت می‌گذارند.» لذا نیروی انتظامی‌این دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی می‌کند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروخته‌اند.


جا دارد درپایان با ذکر یک توصیه مثبت و آموزنده کمی‌تعدیلش کنیم. نپوشید لطفا...نکنید این کار را... اگر صلاح بدانند خودشان برایتان تولید می‌کنند و مثل کرم حلزون یا دستگاه دراز و نشست با یک تماس کوتاه جلوی در خانه تحویلتان می‌دهند. :)
از دست تو:biggrin:
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روش های مفيد براي جلوگيري ازبي شوهري

روش های مفيد براي جلوگيري ازبي شوهري

در راستاي اينکه بحران بي شوهري در جامعه امروز بوجود آمده کليه خانمهاي محترم مي تونن از روش هاي زير استفاده کنن و البته مراقب باشن که سوءاستفاده نکنن .



روش کوزه ايي:
همان روش قرن هاي قديم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه مي رفت پسر به کوزه مي خوره کوزه بشکست و بعد چنين گفته اند که : اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي نتيجه گيري : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشي شدن آبه .


روش عرفاني :
چهل شبانه روز جلوي خونه رو آب و جارو ميکني و ده تا شمع روشن ميکني شکلات بين مردم تقسيم ميکني ت مرد آرزوهت بياد. نتيجه گيري : در صورت کمبود شمع ميتونين فانوس هم روشن کنين .


روش سوسکي :
بخاطر ترس از يه سوسک که حتي ميتوني خودت اون رو تو خونه يا کوچه کار بزاري همچين محکم ميپري تو بغلش و بهش مي چسبي که هيچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتيجه گيري : با تشکر از کليه سوسک هاي محترم مقيم مرکز و حومه .


روش تيپ :
انواع تيپ هاي مختلف روي خودت پياده ميکني بيست و دو کيلو لوازم آرايش روي خودت خالي ميکني و سعي ميکني تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوري که هرکس که تو خيابونه مجبور بشه حتما يک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خيابون مي ايستي تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتيجه گيري : خطر احتمال از بين رفتن آبروي چندين و چند ساله تان وجود دارد.


اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نيست اين دفعه !


روش خر خوني :
تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بيست کلاس ميشي بلاخره تو کل سال هاي مدرسه يه خر خون ديگه پيدا ميشه که بياد سراغت و باعث بشه که نترشي . نتيجه گيري : اگه شوهر پيدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدين و بعد ترک تحصيل کنين.


روش مايه داري :
با دوستان توي انواع پارتي هاي شبانه و پيست هاي اسکي و باشگاه هاي بيليارد و بولينگ هر کوفت و زهر مار ديگري که ميتوني شرکت ميکني و حواست فقط به يه شوهر مناسب هست تا چيز هاي ديگه . نتيجه گيري : سعي کنين هميشه چند ميليون در کيف خود داشته باشين.


روش فاميلي :
يه کاغذ بر ميداري و اسم تمام پسرهاي فاميل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش مي نويسي بعد شروع به بررسي و تفکيک ميکني و اونهايي که شرايط را دارن رو انتخاب ميکني و يه برنامه ريزي براي عمليات تاکتيکي که بلاخره يه کدوم رو خفت کني . نتيجه گيري : مي تونين روي يه بچه پنج ساله براي بيست سال آينده برنامه بريزين.


روش نامردي :
جلوي يکي از اين ماشين هاي پليس يه دفعه مي پري پسره رو ميگيري تو بغلت و دستت رو ميکني تو دستش و ازش... (سانسور ) ميگيري تا بعد از تعهد توي کلانتري مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته اين روش براي اونهايي است که از کليه روش هاي بالا نا اميد شده اند
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انشا ( خارجی ها )

انشا ( خارجی ها )

پدرم همیشه می‌گوید:

"این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج می‌دانم.تازه دایی دختر عمه‌ی پسر همسایه‌مان در آمریکا زندگی می‌کند. برای همین هم پسر همسایه‌مان آمریکا را مثل کف دستش می‌شناسد. او می‌گوید: "در خارج آدم‌های قوی کشور را اداره می‌کنند"مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده استما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمت‌های بی‌تربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجی‌ها خیلی پر زور هستند و همه‌شان بادی میل دینگ کار می‌کنند. همین برج‌هایی که دارند نشان می‌دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده‌اند.ما اصلن ماهواره نداریم.اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامه‌های علمی آن را نگاه می‌کنیم. تازه من کانال‌های ناجورش را قلف کرده‌ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکایی‌ها بر خلاف ما آدم‌های خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل می‌کنند و بوس می‌کنند. اما در فیلم‌های ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می‌نشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش می‌شوند.مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان می‌دهد که از یک خانواده‌ی کارگری بوده، اما تا می‌فهمند که نخبه است به او خیلی بودجه می‌دهند و او هم برق را اختراع می‌کند. پسر همسایه‌مان می‌گوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شب‌ها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.از نظر فرهنگی ما ایرانی‌ها خیلی بی‌جمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تن‌پرور هستیم و حتی هفته‌ای یک روز را هم کلاً تعطیل کرده‌ایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه‌مان شنیدم که در خارج جمعه‌ها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرف‌های پسر همسایه‌مان از بی بی سی هم مهمتر است.ما ایرانی‌ها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من می‌گوید "تو به خر گفته‌ای زکی". ولی خارجی‌ها تیز هوشان هستند. پسر همسایه‌مان می‌گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می‌روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله‌ی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.

ببخشید که غلط غلوط زیاد داره ...معلم املامون اصلأ خوب نیست منم چیزی یاد نمیگیرم دیگه :(
اصلأ همینه که هست به کسی ربط نداره که چرا غلط املایی دارم :)
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ خر

ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ خر




ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ

ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ
ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎﻟﯽ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎﮐﻦ

ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ

ﺧﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻫﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﻭﺣﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ

ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ
ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﺎﻥ ﻧﻪ ﺭﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﺸﺪ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮﺩ ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ ؟
ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭘﯿﻤﺎﻥ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ ﻧﺎﻥ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺣﺮﯾﻒ ﺟﻮﯾﺪ؟
ﯾﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﮔﻮﯾﺪ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻪ؟
ﺧﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﺍﻧﻪ

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﺮﯼ ﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﺰﻭﯾﺮ
ﺧﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺸﺪ ﺑﻪ ﺯﻧﺠﯿﺮ؟

ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻮ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺧﺮ؟
ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﻓﺮﯾﺐ ﮔﺸﺘﻪ ﺳﺮﻭﺭ

ﺧﺮ ﺩﻭﺭ ﺯ ﻗﯿﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﺎﺭﻭ ﺯﺩﻧﺶ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ

ﺧﺮ ﻣﻌﺪﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺖ ﺯ ﺧﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ

ﺗﺰﻭﯾﺮ ﻭ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ
ﻣﻨﺴﻮﺥ ﺷﺪﺳﺖ ﺩﺭ ﻃﻮﯾﻠﻪ

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ

ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ
ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ
ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ
ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پيشرفت هاي پزشکي

پيشرفت هاي پزشکي




دکتر فلانی ، متخصص طب اورژانس در مصاحبه‌اي با يکي از خبرگزاري‌ها به مردم گوشزد کرد:«‌بهترين راه براي درمان فرد گرمازده اين است که خيلي زود دماي بدن بيمار را کاهش دهيد».
يعني آدم از اين‌همه تجربه انگشت به‌دهان مي‌ماند. باورمان نمي‌شود علم در ايران اين‌قدر پيشرفت کرده باشد که متخصصان ما به راحتي راه‌هاي مبارزه با گرمازدگي را تشخيص دهند. چه کسي فکرش را مي‌کرد بتوان با خنک کردن يک نفر گرما را از او دور کرد؟

چه کسي باور دارد که ما امروز تا اين حد پيشرفت کرديم؟ خدايا از اينکه ما را در اين سرزمين، آن هم در اين برهه زماني به دنيا آوردي از تو متشکريم. :)
همين روزهاست که داروسازان ايراني، با پيشي گرفتن (گربه گرفتن) از ساير کشورها، دارويي براي عرق‌سوز شدن پيدا کنند و برگ زريني ديگر در دفتر افتخارات کشورمان به ثبت برسانند. جوانان رشته پزشکي دانشگاه آزاد، از اين هم فراتر رفته‌اند و راه‌هاي درمان خون‌دماغ شدن را هم پيدا کرده‌اند. آنها معتقدند اولين راه خون‌دماغ نشدن اين است که شما دماغ نداشته باشيد. دومين راه اين‌است که خون نداشته باشيد. حالا اگر هر دو تا را داشتيد، از خانه بيرون نياييد تا آفتاب به‌تان نخورد. اگر بيرون آمديد و آفتاب به‌تان خورد ديگر کاري از دست دانشمندان جوان کشورمان برنمي‌آيد. اين بچه‌ها دکتري مي‌خوانند، جادوگر که نيستند عزيز من. ما هم دست به کار شديم و براي درمان چند بيماري‌ ديگر فکري کرده‌ايم که بي‌هيچ چشمداشتي آن را در اختيار شما قرار مي‌دهيم.



يبوست:

بيمار را هول نکنيد. او را به مکاني آرام ببريد تا بتواند تمرکز کند. تمرکز که به‌دست آيد نصف راه را رفته‌ايد. نصف ديگر راه را هم بگذاريد خود بيمار برود.



نزديک‌بيني:

بيمار دوردست را خوب نمي‌بيند، پس چه راهي بهتر از اينکه او را به دوردست ببريد تا بتواند از نزديک همه چيز را ببيند. خود نگارنده هم چنين مشکلي دارد ولي هيچ‌وقت فکر نمي‌کرد اين بيماري به اين راحتي قابل حل باشد. روحاني مچکريم!



راشيتيسم:

سانشوکاران براي سفت‌تر شدن استخوان‌شان، با چوب ضربات محکمي را به نقاط مختلف و صدالبته استخوان‌دار خود مي‌زنند. اين بيماران هم به دليل نرم بودن استخوان‌شان سزاوار کتک خوردن هستند. درمان که سوسول‌بازي برنمي‌دارد.



روماتيسم:

اين بيماري با بيماري فاشيسم و ميليتاريسم قابل مقايسه نيست و خطر کمتري دارد. براي اينکه بيمار از خشکي مفاصل رنج مي‌برد، کمي وازلين به زانو يا همان لولاي اين بيماران بماليد. اثرش از کِرِم حلزون هم بهتر است.



شوره سر:

شامپو سير حشمت تنها راه درمان اين بيماران است. با استفاده از اين شامپو هم بيماري‌شان درمان مي‌شود و هم نگران دزد نخواهند بود. چون اگر دزدي به خانه‌ آنها بيايد و خانه را خالي کند، دوباره براي برداشتن شامپو سير به محل حادثه برمي‌گردد.

مي‌بينيد چقدر خوب دکتري مي‌کنيم؟ فقط پول نداريم مطب بزنيم :)



 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین چند هفته پیش بود که یک ایرانی داخل بانک در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از

دستگاه گرفت.

وقتی شمارش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفت و گفت که برای

مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری

بمبلغ 5000 دلار داره

کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری

وثیقه و گارانتی داره..

و مرد هم سریع دستش را کرد توی جیبش و کلید ماشین فراری جدیدش را که دقیقا

جلوی در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق

مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط برای دو هفته

کارمند بانک هم سریع کلید ماشین گرانقیمت را گرفت وماشین به پارکینگ بانک در

طبقه پائین انتقال داد.

خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86دلار کارمزد

وام رو پرداخت کرد.

کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت

" از اینکه بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم"

و گفت ما چک کردیم ومعلوم شد که شما یک مولتی میلیونر هستید ولی فقط من یک

سوال برام باقی مانده که با این همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از

ما وام گرفتید؟

ایرونی یه نگاهی به کارشناس بیچاره کرد و گفت: تو فقط به من بگو کجای نیویورک

میتونم ماشین 250.000 دلاری رو برای 2 هفته با اطمینان خاطر و با فقط 15.86 دلار

پارک کنم....!
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نام خدا

یه روزی از روز های شلوغ تهران،شنگول و منگول و حبه ی انگور گرسنه
شون میشه و هوس فست فود میکنن اما از اونجا که باباشون شب کاربوده مامان بزی تصمیم میگیره که از خونه خارج بشه و بره واسه بچههاش هایدا بخره بیاد.

یه مدت که میگذره آقا گرگه میاد و در میزنه میگه:منم منم مادرتون غذا
آوردم براتون...حبه ی انگور که رشته اش ریاضی فیزیک بوده و خیلیزرنگ و تیز و بز بوده میره آیفون تصویری رو میزنه و میبینه که گرگسمیگه اوسکول خودتی میدونم گرگه ای...

گرگه میذاره و میره نیم ساعت بعد یکی میاد در میزنه میگه:منم منم
مادرتون غذا آوردم براتون...حبه ی انگور آیفونو میزنه میبینه چیزی معلومنیست درو باز میکنه که رکب میخوره:"سروان جعفری هستم،بجه هابریزید ماهواره ها رو جمع کنید.

ساعتها گذشت و مامان بزی نیومد و گوشیش هم در دسترس نبود.

دوباره صدای زنگ به صدا در اومد و بچه ها بی مهابا درو باز کردن،اما ای
دل غاقل از اداره آب و و فاضلاب اومده بودن آبشونو قطع کنند.

در نهایت کار مامان بزی اومد اما چون عابر بانکا قطع بوده نتونسته غذا
بخره...

شنگول و منگول و حبه ی انگور هم مجبور شدن برن شابدولعظیم فلافل بخورن....
:biggrin:

 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حذف یارانه ها

حذف یارانه ها




دولت تدبیر و امید عزمش را جزم کرده که سه دهک پردرآمد جامعه را از فهرست یارانه بگیرها حذف کند.

بنابر آمار ارائه شده با اجرای این برنامه حدود 5/7 میلیون نفر در مرحله یک چهارم نهایی هدفمندی یارانه‌ها از این طرح کنار می‌روند و سایرین به مرحله نیمه نهایی صعود می‌کنند. به گفته نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، قرار است در مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها(یا همان مرحله نیمه نهایی) جمعیت "یارانه نگیران" به 20 میلیون نفر افزایش پیدا کند. در همین راستا طرحی در دست بررسی است که بر اساس آن دولت می‌تواند کسری بودجه سالانه خود را با برداشت از حساب بانکی سه دهک درآمدی بالای جامعه جبران کند و در صورتی که اهالی این سه دهک عمدا حساب‌های شان را خالی کنند، برخورد مقتضی با آنها صورت خواهد گرفت.


راهیابی به مرحله فینال هدفمندی یارانه‌ها کار هر کسی نیست اما در حال حاضر سوال و نگرانی اصلی ملت این است که دولت قصد دارد از چه روش‌هایی برای شناسایی سه دهک پردرآمد استفاده کند. گفته شده یکی از روش‌ها چک کردن اطلاعات افراد در اداره گذرنامه است. یعنی کسانی که زیاد مسافرت خارجی می‌روند و زمان قابل توجهی را در خارج از کشور اقامت می‌کنند، دهک بالایی محسوب می‌شوند و دیگر شانسی برای دریافت یارانه ندارند. انصافا هم نمی‌شود طرف شش ماه از سال را در سوییس زندگی کند و اینجا در ایران یارانه بریزند به حسابش.

حتی شایعه شده استیون بیت آشور در همان دو روزی که برای بازی با تایلند به ایران آمده بود برای دریافت یارانه ثبت نام کرده! بنابراین لازم است که حتما جلوی چنین سوءاستفاده‌هایی گرفته شود..... و اما سایر روش‌های شناسایی دهک‌های پردرآمد عبارتند از:

1- استعلام از عوارضی‌های منتهی به نواحی شمالی کشور: کسانی که در سال بیش از سه بار به شمال کشور مسافرت می‌کنند حتما درآمد خوبی دارند. اینها همان‌هایی هستند که در شمال ویلا دارند، بنزین آزاد می‌زنند و باد زدن منقل جوجه کباب در هوای ابری شمال آن هم در حالی که شلوارک پوشیده اند، کاملا برای شان عادی است.

2- ثبت اطلاعات ماشین‌های برف گیر: در روزهایی که در جنوب شهر به زحمت چند قطره باران می‌بارد، بعضا ماشین‌هایی را می‌بینیم که روی سقف شان یک متر برف نشسته. خب این یعنی خانه طرف در شمالی ترین نقطه شهر که چند وجب بیتشر با ابرها فاصله ندارد، واقع شده. آنجاها هم که حتما می‌دانید متری چند است.

3- استعلام از رستوران‌ها: رستوران‌ها موظف شده اند شماره کارت ملی مشتریان خود را به همراه سفارش غذای آنها در پایان هر روز کاری برای سازمان هدفمندی یارانه‌ها ارسال کنند. این اطلاعات در سازمان دسته بندی می‌شوند و افرادی که طی 10 روز بیش از دو بار چلوکباب بختیاری با زیتون و ماست موسیر خورده باشند خود به خود به فهرست دهک بالایی‌ها اضافه می‌شوند.

4- دید زدن عابر بانک‌ها: ماموران دولت موقعی که شما مشغول سر و کله زدن با عابربانک هستید از آن پشت سرک می‌کشند و میزان موجودی حساب را دید می‌زنند. سعی کنید بدنتان را طوری قرار دهید که کسی نتواند مانیتور را ببیند. حتی المقدور رسید دستگاه را هم در صندوقی که برای لاشه رسیدها در نظر گرفته شده نیندازید. دیده شده که ماموران یک تکه سیم را کج می‌کنند و رسیدها را از صندوق بیرون می‌کشند.

5- خروج از بانک با لبخند موجب می‌شود ماموران بلافاصله به باجه بانک مراجعه کنند و بگویند:« لطفا اطلاعات حساب آن آقایی که می‌خندید را لطف کنید.»

6- پرداخت سریع عوارض نوسازی: این دسته واقعا حقشان است نقره داغ شوند. همین‌هایی که کمتر از 24 ساعت پس از آنکه قبض عوارض نوسازی به‌دست شان می‌رسند، می‌دوند و آن را پرداخت می‌کنند.

اینها جملگی از اعضای خودشیرین سه دهک بالا محسوب می‌شوند و هرچه بکشند حقشان است.
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شعر طنز(یاد از آن روزی که بودم اولی)

شعر طنز(یاد از آن روزی که بودم اولی)



یاد آن روزی که بودم اولی

ناز و طناز و عزیز و فلفلی


شاه خانه بودم و با داد و دود
هر چه را میخواستم آماده بود


وای از آن روزی که آمد دومی
نق نقو و بد ادا و قم قمی


من وزیر گشتم و افتادم زجا
دومی به جای من گردید شاه


تا به خود آیم و خودداری کنم
سومی آمد و او شد خواهرم


دختری زیبا و خوش رو مثل ماه
من و داداشم کشیدیم سوز و اه


جای سبزی و گل در زندگی
سر رسید از گرد راه چهارمی


دیگر آن خانه برایم تنگ شد
سبزی گل در نگاهم سنگ شد


داشتم میکردم عادت ناگهان
پنجمی هم پا گشود بر این جهان


گر چه بهر سوختن ۵ تن کافی نبود
ششمی هیزم شد و ما مثل دود


ناصر و منصور و شهناز و شهین احمد و فرهاد ...
هفتم مهین خانمان گردید در هم بر همی


سه قلو شد هشتمی و نهمی و دهمی
ای امان و ای امان و ای امان ای امان از دست بابا و مامان


مادرم شد بار دیگر حامله
این که آید تیم فوتبال کامله


ناصر و منصور و شهناز و شهین
احمد و فرهاد و مهناز و مهین


علیمردان خان گل و معصومه جان
آخری هم میشود دروازه بان !!!!
 

Similar threads

بالا