حرف های عاشقانه

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
می گويی بيخودی می ترسی
اما من از هميشه باخودی تر می ترسم
تو روز به روز داری بيشتر می روی
می ترسم آخرش تو هم ستاره شوی بروی بالا
بالا تر از حتی خيال های بی مهار من
و دستم که به آسمان نرسيده است عمری
حالا به تو هم نرسد
 

sahel_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهتره بگم :

مرد یعنی باید ! زن یعنی شاید !

مرد یعنی بودن ! زن یعنی فنا !

مرد یعنی دیدن ! زن یعنی چشم فروبستن !

مرد یعنی دم ! زن یعنی از پس هر دم ، شود هی بازدم !

مرد یعنی پیمودن ! زن یعنی صبوری !

مرد یعنی سوزوندن ! زن یعنی سوختن !

مرد یعنی خواستن ! زن یعنی کاستن !

مرد یعنی میتواند هیچ بودن ! زن یعنی پر کن تو آن نیمی دگر !

مرد یعنی سالار ! زن یعنی ره سپرده به دامان یار !

مرد امروز...

مرد یعنی یـــک واژه ... آنهــــــم مــــرد !!!...

زن یعنی یک واژه... گویای همه واژه ...آنهم عــــــــشق!!!...

 

sahel_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست دارم زیر باران باشیم و بدون چتر

کتم را بکشیم روی سرمان


آنوقت است که بی پروا هم را بغل می کنیم


دور از هر فکر و خیال


چقدر دوست دارم من باشم و تو


و بـــــاران بـــبـــــارد ...

 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلــم كــَمے خــُدا مــے خــوآهـَد كـــَمے سكــوت....
دلــَم دل بـــُريدن مــے خــوآهـَد....
كــَمے اَشكـــ كــَمے بــُهت كــَمے آغــوش ِ آسمــآنے كــمے دور شــُدن اَز ايــن جــنس ِ آدم ..

 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
سر از درد من در نمی آوری
تو به تماشای نابودی من نشسته ای و
کم مانده تخمه هم بشکنی !
تو نه دل می سوزانی
نه چشم می پوشی
تو تنها گناهت
ندیدن دردیست که
پشت رضایتمندی من از تو
ریشه می کند !
 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب همه چیز روبه راه است
همه چیز آرام…آرام…باورت میشود ؟
دیگر یاد گرفته ام شبها بخوابم ” با یاد تو “
تو نگرانم نشو
همه چیز را یاد گرفته ام !
راه رفتن در این دنیا را هم بدون تو یاد گرفته ام
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم …بی صدا کنم

تو نگرانم نشو همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی
یاد گرفته ام … نفس بکشم بدون تو … و به یاد تو
یاد گرفته ام که بی تو بخندم
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم… و بدون شانه هایت …
یاد گرفته ام… که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم
و مهم تر از همه
یاد گرفته ام که با یادت زنده باشم
اما هنوز یک چیز هست …
که یاد نگرفته ام…
که چگونه ……!
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم
و نمی خواهم که هیچوقت یاد بگیرم…
تو نگرانم نشو !!
“فراموش کردنت” را هیچوقت یاد نخواهم گرفت …

 

HaMiD.TcI

مدیر تالار موبایل متخصص سیستم عامل Apple
مدیر تالار
وقتی مریض میشدی و پزشک ازت میپرسید : بیماریت چیه ؟؟؟

منتظر مادرت میشی ...


و همیشه جواب دادن رو به اون میسپاری ...


چرا که میدونی مادرت همون احساسی رو داره که تو داری ...


حتی از خودت بیشتر دردت رو احساس می کنه !!!
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
این رسم روزگاره...
کسي را که خيلي دوست داري، زود از دست مي دهي **از آنکه خوب نگاهش کني. **از آنكه او را در آغوش
بگيري . ** از آنکه تمام حرفهايت را به او بگويي ، **از آنکه همه لبخندهايت را به او نشان بدهي مثل پروانه
اي زيبا، بال ميگيرد و دور مي شود ، و تو خيال ميكردي تا آخر دنيا مي توني هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا
كني .


رسم روزگاره:
کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود ، بدون اينكه حتي ردي و نشوني از خودش در دنياي
تو به جا بزاره .چه آرزوهايي با او نداشتي ، چه آينده ي زيبايي را با او مي ديدي، فرصت نشد كه فقط يك بار
سرت را بر روي شانه هايش بزاري و گريه کنی.
رسم روزگاره:
وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ، وقتي هنوز خوشبختي را در كنار او حس نكردي ، وقتي هنوز ترانه هاي
عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي ، دركمال ناباوري مي بيني كه او را در کنارت نيست . چه فكر پوچي بود كه
دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهي رفت و او صورتت را پر از بوسه ميکند.
رسم روزگاره:
با خود گفتي اگر اين بار ببينمش دست او را مي گيرم ، خيلي محكم مي گيرم و نمي گذارم كه برود . او بايد
براي هميشه ** بماند . دستي را گرفتي اما اين دست كيست كه خيلي سرده ؟ تو دست در دست تنهايي
دادي . اون دست رهات نمي كنه !

رسم روزگاره:
او که ميرود ، براي هميشه هم مي رود .و آنقدر تنها مي شوي که حتي نام روزها را فراموش ميکني و گذشت
زمان را احساس نمي كني ، از صداي تيك تيك ساعت بيزار مي شوي و با آنكه تنگ دل تو شكست اما
ماهيش آزاد نشد.
راستی تو كه او را خيلي دوست داري: اگه هنوز باد شمعهایت را خاموش نکرده، اگه هنوز شمع بالهايت را
نسوزانده ، اگه هنوز می توانی به او هديه اي ، شاخه گلي بدهي و پس قدر لحظه لحظه ي اين روزها را بدان
. او را در آغوش بگير و تا فرصت داري به او بگو :
دوستت دارم.....
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
اگر تو روی نیمکتی
این سوی دنیا
تنها نشسته ای
و همه ی آنچه نداری کسی ست


آن سوی دنیا
روی نیمکتی دیگر
کسی نشسته است
که همه ی آنچه ندارد
تویی

نیمکت های دنیا را بد چیده اند ...
 

sahel_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
در وجـــود هــــر مــــرد،

پسربچه‌ ی چهارساله‌ ی ببین ...


که از تو فقط مهربانی و توجه می‌خواهد،


در آغوشش گیر، نوازشش کن...


خیالش را راحت کن که هستی،


جایی نمی‌روی،


طوری رفتار کن که اطمینان حاصل کند !!!


مردهای دیگر برایت مهم نیستند،


وقتی با نگرانی مسیر نگاهت را دنبال می‌کند


برگرد و به لبخندی مهمانش کن و بگو، به زبان بیاور:



من فقط تو را می‌بینم !


در این میان مردی متولد خواهد شد ...


مردی برای فصل زن بودن !!!
 

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
همشه میخـــوآستم بهـــت بگم :

لعنت به تو که جنس ات خــــــراب است

چرکین تر می شود

هر بار صابون ات به دلم می خورد .


 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر می شن

توی دلت تبدیل به یه عشق عمیق می شن

ته نشین می شن توی قلبت

ولی توی سکوت میرن ...

سخته ، اما قشنگه

باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای . . .
 

مهندس2010

عضو جدید

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=125911&d=1354719363

آسمونم هنوز دستات لرزان و فکرت مغشوش و درگیره؟
هنوز هم عشق منو باور نکردی؟ هنوز هم به من بی اعتمادی؟
هنوز باور نکردی که خورشید تو رو از چشمانش عزیزتر می داند و تو رو بیشتر از جان خودش دوست داره؟ چرا سعی نمی کنی این اطمینان رو از چشمان امیدوارش بخونی؟نگاه کن!!! اونو ببین!!!
وجودش رو حس می کنی که مدام در کنارت ایستاده و هر گاه که لرزان شدی دستت رو می گیره تا بر روی پاهات بایستی...؟؟؟
چشمانت را ببند و با او در رویاهایش همگام شو...می بینی؟
بر بلندی تپه ای ایستاده به سبزی و شادابی دشت نگاه می کند، رقص شاپرکان را می بیند، بر لب می خندد و در دل از فراق می گرید...
نگاه کن!!!
قامتش را ببین که با سختی مانع از خمیدگی آن شده...می بینی که چقدر ضعیف و رنگ پریده است؟
نگاه کن و ببین و بعد به فرشته ات شک کن...یعنی نیروی عشق تو آنقدر قوی نیست که دست تردید را بشکند؟
او را و احساس خالصانه اش را درک کن...کاش می توانستی رویاهای او را که در خواب و بیداری با اوست ببینی،
کاش می توانستی صدای ناله ی او را بشنوی و بشنوی که چگونه تو را از خدا می طلبد...
کاش می دیدی چگونه سر بر سجده خاک گذارده و می گرید و از خدا می خواهد محبوب دلش در آرامش و سلامت باشد...
او هر لحظه با توست و تو را می بیند و با تو حرف می زند و مقابلت می ایستد و به چشمانت خیره می ماند و با اعماق قلب خود تو را فریاد می زند...
صدایش را می شنوی؟
آهسته است...اما فریادی دارد " هنوزم دوستت دارم"
 

پیوست ها

  • 104 (15).jpg
    104 (15).jpg
    56.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
i love you

i love you



صدا میکنم تو را

این جانی که میگویی جانم را میگیرد !!! نزن این حرف ها را !!!

دل من جنبه ندارد ، وقتی نیستی دمار از روزگارم در میاورد …




خسته ام … از تـــــو نوشتن …

کمی از خود می نویسم :

این “منم” که دوستت دارم …




قند لبانت ؛ نمک گیرم کرد !


نمیدانم فشارم بالاست یا قندم ؟!؟!




آخرین تصمیم من دست های تـــــــــو بود !

گرفتم و دور شدم …




چراغها را خاموش کن ، نور نمی خواهم …

نگاهم که می کنی برق نگاهت من را که هیـــــــــــچ ، تمام شب را مچاله می کند …



ببین روی زمین افتادم … !

قند خونم رسیده به صفر !

بگو : دوستت دارم !

من به این دروغ شیرین محتاجم …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
آغوش بگشا مهربان من ، میخواهم رکورد اصحاب کهف را بشکنم !



نم نم عشقت را با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم حتی اگر در طوفان غمت بمیرم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
.
امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند … چشمانم
بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد …
آخ که چقدر تنهایم … دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم
بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته
شده است …
رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته …. پیر
تنها…. تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های
دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ….
اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی
دوباره ای است … پس برگرد … عاشقانه برگرد
برای همیشه برگرد…
 

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز

اگر کسی دیوونت بود تو عاشقش باش
اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش
اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده
اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن
اینطوری وقتی همیشه یک پله ازش عقب باشی
اگر یه وقت خسته شد و یک پله جا موند تازه میشین مثل هم…

 
بالا