لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

tozi_1391

عضو جدید
آیا برای مهریه همسرم مرا در خواستگاری فریب داده است؟(چرا کسی جواب نمیده!؟.)

آیا برای مهریه همسرم مرا در خواستگاری فریب داده است؟(چرا کسی جواب نمیده!؟.)

از روز اول آشنایی به همسرم گفتم که من با شرط مهریه 14 سکه حاضر به ازدواج هستم ایشان هم هیچگونه مخالفتی نکردند.تا برای بله برون به شهر همسرم همراه با اقوام مسافرت کردیم.در آنجا بود که با برخورد متفاوت از سوی خانواده زنم روبرو شدم در شب بله برون بود که از سوی برادر زنم مهریه 1370 سکه عندالمطالبه مطرح گردید.خانواده ام مخالف بودند اما همسرم مرا در شرایطی قرار داد که نه راه پیش داشتم نه راه پس.از یک طرف خویشاوندانم را برای بله برون به شهر همسرم برده بودم و جلوی خانوادم به خاطر دختر مورد علاقم ایستاده بودم از یک طرف با شروط خانوده همسرم نظیر مهریه 1364 سکه ، داشتن حق تحصیل ، حق اشتغال ، حق سکونت و نصف کردن اموال بعد از ازدواج و ... مواجه شدم.با همسرم که صحبت کردم تنها با گریه از من میخواست جلوی فامیلهای خودش و اقوام خودم این شروط را بپذیرم من هم برای اینکه همسرم سرافکنده نشود این شروط را پذیرفتم و عقد صورت گرفت. بعد از عقد هم حتی خانواده همسرم اجازه ندادند که در اتاق همسرم بخوابم بعد از این ماجراحس میکنم فریب خوردم در دام افتام احساسم نسبت به همسرم کمی تغییر کرده است آیا بر روی چنین زنی می شود برای زندگی حساب کرد؟ به نظر شما هم الکی میگه دوستم دوستم داره و همه اینا تنها یک بازی برای سرکیسه کردن من است؟ آیا اشتباه کردم؟ چرا همسرم قبول نمیکنه حالا که اختیار در دستان خودمان است مهریه اش را ببخشه؟ چگونه باید با او رفتار کنم؟ چند روز است کم محلی اش می کنم تا شاید متوجه اشتباهش شود کار درستی می کنم؟ با این وضع آینده ازدواج ما به کجا کشیده می شود؟ آیا با این وضع میشه زندگی کرد؟
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
از روز اول آشنایی به همسرم گفتم که من با شرط مهریه 14 سکه حاضر به ازدواج هستم ایشان هم هیچگونه مخالفتی نکردند.تا برای بله برون به شهر همسرم همراه با اقوام مسافرت کردیم.در آنجا بود که با برخورد متفاوت از سوی خانواده زنم روبرو شدم در شب بله برون بود که از سوی برادر زنم مهریه 1370 سکه عندالمطالبه مطرح گردید.خانواده ام مخالف بودند اما همسرم مرا در شرایطی قرار داد که نه راه پیش داشتم نه راه پس.از یک طرف خویشاوندانم را برای بله برون به شهر همسرم برده بودم و جلوی خانوادم به خاطر دختر مورد علاقم ایستاده بودم از یک طرف با شروط خانوده همسرم نظیر مهریه 1364 سکه ، داشتن حق تحصیل ، حق اشتغال ، حق سکونت و نصف کردن اموال بعد از ازدواج و ... مواجه شدم.با همسرم که صحبت کردم تنها با گریه از من میخواست جلوی فامیلهای خودش و اقوام خودم این شروط را بپذیرم من هم برای اینکه همسرم سرافکنده نشود این شروط را پذیرفتم و عقد صورت گرفت. بعد از عقد هم حتی خانواده همسرم اجازه ندادند که در اتاق همسرم بخوابم بعد از این ماجراحس میکنم فریب خوردم در دام افتام احساسم نسبت به همسرم کمی تغییر کرده است آیا بر روی چنین زنی می شود برای زندگی حساب کرد؟ به نظر شما هم الکی میگه دوستم دوستم داره و همه اینا تنها یک بازی برای سرکیسه کردن من است؟ آیا اشتباه کردم؟ چرا همسرم قبول نمیکنه حالا که اختیار در دستان خودمان است مهریه اش را ببخشه؟ چگونه باید با او رفتار کنم؟ چند روز است کم محلی اش می کنم تا شاید متوجه اشتباهش شود کار درستی می کنم؟ با این وضع آینده ازدواج ما به کجا کشیده می شود؟ آیا با این وضع میشه زندگی کرد؟

سلام دوستم
این کار همسر شما درست نبوده و اشتباه کرده.
ولی دیگه کاریه که شده نباید بخاطر این مسائل زندگیتونو خراب کنید بالاخره باید گذشت توی زندگی باشه
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
شایدم این تصمیما از طرف خانواده بوده و خودش دوست نداشته که اینطور بشه ولی نتونسته مخالفت کنه
 

some1

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعی کن به جنبه + نگاه کنی
ولی احتیاط شرطه عقله
دوسش داشته باشو از رابطت لذت ببر ولی هواست به کاراش باشه
به نظرم با یه وکیل یا مشاور مشورت کنی بهتره
احتمال هر دو اتفاقو بده
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعی کن به جنبه + نگاه کنی
ولی احتیاط شرطه عقله
دوسش داشته باشو از رابطت لذت ببر ولی هواست به کاراش باشه
به نظرم با یه وکیل یا مشاور مشورت کنی بهتره
احتمال هر دو اتفاقو بده

بله به نظر منم باید با یک مشاور خبره مشورت کنن تا راهنمایش کنن
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
بنظرم هر دو نفر اشتباه کردید و این اشتباه رو ادامه نباید داد .

اول ک شما فقط مهریه رو 14 سکه در نظر گرفتید . هیچ دختری این گونه قبول نمیکنه . ممکنه در نظر برادر یا خانواده همسرتون این گونه باشه ک ممکنه شما قصد خاصی دارید . و شاید پیشگیری کردن در نظر خودشون

از اونطرفم خانواده همسرتون کار جالبی نکردن

ب نظرم کار خوبی نمیکنید ک بعد این ماجرا کم محلی کنید . باید از همسرتون بخواید در جایی ک فقط دو نفرتون باشه ب سوالات شما جواب قانع کننده بده . اگر زرنگ باشید میتونید در همین دیدار دوباره همسرتون رو ب سمت خود بکشید .

شما با این کار اجازه دخالت در زندگی خودتون رو ب بقیه دادید در همین اوایل زندگی . ممکنه با این کار شما یکم حرمتا شکسته بشه . باید با زیرکی خودتون رو توی دل بقیه اعضای خانواده جا کنید . باید از شما حساب ببرن . ن اینکه با بد رفتاری . با خوش رفتاری

بنظرم باید ب همسرتون بگید براتون توضیح بده یک گفتگوی صمیمانه ن با صدای بلند . و ازشون بخواید دیگه دخالت توی زندگی شما نباشه ب هیچ وجه ممکن
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظرم هر دو نفر اشتباه کردید و این اشتباه رو ادامه نباید داد .

اول ک شما فقط مهریه رو 14 سکه در نظر گرفتید . هیچ دختری این گونه قبول نمیکنه . ممکنه در نظر برادر یا خانواده همسرتون این گونه باشه ک ممکنه شما قصد خاصی دارید . و شاید پیشگیری کردن در نظر خودشون

از اونطرفم خانواده همسرتون کار جالبی نکردن

ب نظرم کار خوبی نمیکنید ک بعد این ماجرا کم محلی کنید . باید از همسرتون بخواید در جایی ک فقط دو نفرتون باشه ب سوالات شما جواب قانع کننده بده . اگر زرنگ باشید میتونید در همین دیدار دوباره همسرتون رو ب سمت خود بکشید .

شما با این کار اجازه دخالت در زندگی خودتون رو ب بقیه دادید در همین اوایل زندگی . ممکنه با این کار شما یکم حرمتا شکسته بشه . باید با زیرکی خودتون رو توی دل بقیه اعضای خانواده جا کنید . باید از شما حساب ببرن . ن اینکه با بد رفتاری . با خوش رفتاری

بنظرم باید ب همسرتون بگید براتون توضیح بده یک گفتگوی صمیمانه ن با صدای بلند . و ازشون بخواید دیگه دخالت توی زندگی شما نباشه ب هیچ وجه ممکن

موافقم
واقعا کارشون زشت بوده و باید حتما اینو بهشون گوشزد کنه که فکر نکن سادست و با راحتی میتونن هرکاری که میخوان انجام بدن
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولی این موضوع رو میدونین که مهریه هر چقدر باشه در نهایت فقط 120 تاش به زن تعلق میگیره.
این موضوع تو کشور تصویب شده حتی اگه مهریه 2000 هزارتا باشه بازم 120 تاشو میدن
 

karoon245

عضو جدید
سلام دوست عزيز خيليييييييييييي جالبه چون همچين بلايي 3 سال پيش سر من اومد دقيقا مثل شما با اين تفاوت كه بهم گفت قبول كن و بعد از عقد ميبخشم يا بهتر بگم 14 باشه ولي فرداي عقد زد زيرش كه من اين حرف را نزدم الان 2ساله عروسي كردم از زنم و خانواده زنم متنفر شدم و به زور دارم گذران عمر ميكنم خيلي ها اولش گفتن جنبه + قضيه رو ببين اما دروغ اونم اول زندگي به شريك زندگيت كجاش جنبه + داره كه من نديدم؟ داداش گذشته ها گذشته حواست باشه از الان به بعد پاچت نكنه. هيچ وقت يادم نميره قبل عقد ميگفت عمري باشه كنيزي خودت و خانوادتو بكنم اما................. بيخيال
 

faeal

عضو جدید
چه چیزایی که آدم نمیشنوه،به نظرم اصلا مهریه 1000تا 2000 تا اینا خوشبختی نمیاره،با این کار زندگی دخترشونو خراب کردن
 

Benefic.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته ای که وجود داره، اینه که عدد بالای مهریه در حال حاضر خیلی اهمیتی نداره، چراکه قانون عدد 110 سکه رو لازم الجرا میدونه، در ضمن این ه بعد از ازدواج دارایی های شما نصف میشه راه حلش اینه که تا اعتماد از دست رفتت بر نگشته، چیزی رو به نام خودت نکن. با این ذهنیت که نهایت 110 سکه مهریه همسرت هست دیدت رو به موضوع عوض کن و بدون خیالات ناگوار زندگی رو آغاز کن. طلاق برای دختر کم چیزی نیست که فکر کنی طرف نقشه کشیده که از قبل تو به خواد به پول برسه.

در ضمن تو ایران در شهرستان ها معمولا عددهای بالای مهریه بصورت رسم در اومده و بخاطر چشم رو هم چشمی انجام میشه.
 

ELnur

عضو جدید
کاربر ممتاز
همهی اینایی که گفتین اتفاق افتاده رفته نه میشه غصه خورد نه میشه سر کوفت زد اما باید بعد از این درست رفتار کنید ببینید با قهر کردنو بی محلی کردن امکان نداره چیزی درست بشه بلکه بترم میشه اگه یکم زرنگ باشید میتونید با رفتار درست کاراتونو به خوبی انجام بدین بهتره دونفره یه صحبت خیلی منطقی به دور از عصبانیت با همسرتون داشته باشین و حرفاتونو بهش بزنید اما توری حرف نزنید که حس کنه دارید بی احترامی میکنید طوری حرف بزنید که حس کنه واقعا دوسش دارید و این حرفا به خاطر زندگیتون هستش بعد ازش بخواید اونم هر چی که حرف داره بگه آخر سر با هم به یه نتیجه ی درست برسید در کل سعی کنید با منطق و درست جلو برید بخصوص جلوی همسرتون و به خانواده ها هم اگه احترام بزارید بی برو برگشت مشکلتون حل میشه ;)
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
از روز اول آشنایی به همسرم گفتم که من با شرط مهریه 14 سکه حاضر به ازدواج هستم ایشان هم هیچگونه مخالفتی نکردند.تا برای بله برون به شهر همسرم همراه با اقوام مسافرت کردیم.در آنجا بود که با برخورد متفاوت از سوی خانواده زنم روبرو شدم در شب بله برون بود که از سوی برادر زنم مهریه 1370 سکه عندالمطالبه مطرح گردید.خانواده ام مخالف بودند اما همسرم مرا در شرایطی قرار داد که نه راه پیش داشتم نه راه پس.از یک طرف خویشاوندانم را برای بله برون به شهر همسرم برده بودم و جلوی خانوادم به خاطر دختر مورد علاقم ایستاده بودم از یک طرف با شروط خانوده همسرم نظیر مهریه 1364 سکه ، داشتن حق تحصیل ، حق اشتغال ، حق سکونت و نصف کردن اموال بعد از ازدواج و ... مواجه شدم.با همسرم که صحبت کردم تنها با گریه از من میخواست جلوی فامیلهای خودش و اقوام خودم این شروط را بپذیرم من هم برای اینکه همسرم سرافکنده نشود این شروط را پذیرفتم و عقد صورت گرفت. بعد از عقد هم حتی خانواده همسرم اجازه ندادند که در اتاق همسرم بخوابم بعد از این ماجراحس میکنم فریب خوردم در دام افتام احساسم نسبت به همسرم کمی تغییر کرده است آیا بر روی چنین زنی می شود برای زندگی حساب کرد؟ به نظر شما هم الکی میگه دوستم دوستم داره و همه اینا تنها یک بازی برای سرکیسه کردن من است؟ آیا اشتباه کردم؟ چرا همسرم قبول نمیکنه حالا که اختیار در دستان خودمان است مهریه اش را ببخشه؟ چگونه باید با او رفتار کنم؟ چند روز است کم محلی اش می کنم تا شاید متوجه اشتباهش شود کار درستی می کنم؟ با این وضع آینده ازدواج ما به کجا کشیده می شود؟ آیا با این وضع میشه زندگی کرد؟


خب شما این مدت باید شناخت کافی از همسرتون بدست می اوردید وبلاخره متوجه میشدید اهل دروغ هست یا نه
اما جای تعجب این هست که اگر شما نظرتون با ایشون تمام کردین پس چرا انجا مطرح نکردین وسریع قبول کردین
برفرض از روی عشقتون بوده ..ولی میتونستید ان شب برنامشو به بعد موکول کنید تا بفهمید چی به چیه
اما حالا که کار از کار گذاشته همسرتون بشناسید ازش سوال بپرسید بذارید براتون ثابت بشه چون با این شک که همسرتون درو غ گفته حیله بوده یا نبوده زندگی خودتون خراب میکنید
بذارید مطمئن بشید ایا تقصیر همسرتون بوده یا نه
 

sara delrouz

عضو جدید
سلام من تو این مدت کوتاه چطوری برنامه ریزی کنم واسه کنکور ارشد؟
میخوام ارشد ریاضی شرککت کنم
اگه تاپیکی هم هست لطف کنید راهنماییم کنید ممنون میشم
 

یاکریم

عضو جدید
مشکل جدّی من ...

مشکل جدّی من ...

من پسری هستم 23 ساله که در یک شرکت تولیدی کار میکنم وترم آخر دوره کارشناسی هستم و چند ماه دیگه میرم خدمت سربازی
پسری هستم که به اعتقادات دینی بسیار پایبند هستم و گناه کردن مرا آزار میدهد.
سال قبل از دختری خواستگاری کردم ولی متاسفانه چشم هم چشمی وسخت گیری دو طرف باعث شد که این ازدواج سر نگیرد ... از آن به بعد افکار بد به سراغم می آید. زندگی مرا تحت تاثیر هوا هوس و وسوسه های شیطانی قرار میدهد...

بعد از طرح این مشکل پیش دوستانم آنها مرا به ازدواج موقت تشویق کرده اند...

الان در محل کار با خانم 30 ساله ای آشنا شدم که دو ازدواج ناموفق داشته والان طلاق گرفته است . تصمیم دارم با وی ازدواج موقت بکنم .( چون دوس ندارم به سمت گناه کشیده شوم ). فقط یه مشکلی دارم که آیا این ازدواج موقت با سن وسالی که دارم در روحیه ی من تاثیر بدی خواهد گذاشت یا نه ؟ واینکه این ازدواج می تواند وسوسه های شیطانی را ازمن دور کند؟
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.ازدواج موقت شاید مثل بسیاری از داروهای مسکن بتونه مشکل شما رو الان رفع بکنه ولی مثل همون داروها عوارضی هم خواهد داشت که شاید تا اخر عمر گریبانگیره شما بشه.مثلا وابستگیه عاطفی به علت ارتباط فیزیکی.در صورتی که شما به این خانم به چشم همسر نگاه نمیکنید. ولی ممکنه این ارتباط فیزیکی ذهن شما رو درگیر بکنه و تصمسم غیر عاقلانه ای بگیرید که با معیار های شما همخونی نداشته باشه.
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
من پسری هستم 23 ساله که در یک شرکت تولیدی کار میکنم وترم آخر دوره کارشناسی هستم و چند ماه دیگه میرم خدمت سربازی
پسری هستم که به اعتقادات دینی بسیار پایبند هستم و گناه کردن مرا آزار میدهد.
سال قبل از دختری خواستگاری کردم ولی متاسفانه چشم هم چشمی وسخت گیری دو طرف باعث شد که این ازدواج سر نگیرد ... از آن به بعد افکار بد به سراغم می آید. زندگی مرا تحت تاثیر هوا هوس و وسوسه های شیطانی قرار میدهد...

بعد از طرح این مشکل پیش دوستانم آنها مرا به ازدواج موقت تشویق کرده اند...

الان در محل کار با خانم 30 ساله ای آشنا شدم که دو ازدواج ناموفق داشته والان طلاق گرفته است . تصمیم دارم با وی ازدواج موقت بکنم .( چون دوس ندارم به سمت گناه کشیده شوم ). فقط یه مشکلی دارم که آیا این ازدواج موقت با سن وسالی که دارم در روحیه ی من تاثیر بدی خواهد گذاشت یا نه ؟ واینکه این ازدواج می تواند وسوسه های شیطانی را ازمن دور کند؟



اینکه هر کی بره خواستگاری و نشه باید وسوسه شیطانی مواجهه بشه بعد راهش اینه که بره ازدواج موقت کنه؟

ای خدا ..........
 

یاکریم

عضو جدید
سلام.ازدواج موقت شاید مثل بسیاری از داروهای مسکن بتونه مشکل شما رو الان رفع بکنه ولی مثل همون داروها عوارضی هم خواهد داشت که شاید تا اخر عمر گریبانگیره شما بشه.مثلا وابستگیه عاطفی به علت ارتباط فیزیکی.در صورتی که شما به این خانم به چشم همسر نگاه نمیکنید. ولی ممکنه این ارتباط فیزیکی ذهن شما رو درگیر بکنه و تصمسم غیر عاقلانه ای بگیرید که با معیار های شما همخونی نداشته باشه.

درسته ... ولی چند مدته دیگه میرم خدمت سربازی... فکر میکنی بازم وابستگی عاطفی پیدا کنم ؟
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول از همه وابستگی عاطفی می یاره مخصوصا برای شما در این سن و به خاطر تجربه

بالای اون خانم در بعضی مسائل زندگی به خاطر 2 ازدواج قبلیشون

دوم اینکه در کوتاه مدت شما رو راضی نگه می داره

و به نظر من با این تجربه موقت فکرهای شیطانی بیشتری به سراغتون می یاد
 

یاکریم

عضو جدید
اول از همه وابستگی عاطفی می یاره مخصوصا برای شما در این سن و به خاطر تجربه بالای اون خانم در بعضی مسائل

زندگی به خاطر 2 ازدواج قبلیشون

دو اینکه در کوتاه مدت شما رو راضی نگه می داره

و به نظر من با این تجربه فکرهای شیطانی بیشتری به سراغتون می یاد

ممنون .. راستش خودمم موندم چیکار بکنم...
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درسته ... ولی چند مدته دیگه میرم خدمت سربازی... فکر میکنی بازم وابستگی عاطفی پیدا کنم ؟
حتی 1 لحظشم وابستگی داره.شک نکن.تازه بعد تو خدمت میخای چی کار کنی؟شاید باز به فکر یه ازدواج موقت دیگه تو یه شهر دیگه بیفتی.اینه که میگم عوارض داره.
 

Similar threads

بالا