نمازکه میخوانم فرشته های بالای سرم عزامیگیرندکه چه کنند؛
ایاک نعبد را جزء عباداتم بنویسند
یاجزء دروغهایم!
ایاک نعبد را جزء عباداتم بنویسند
یاجزء دروغهایم!
ثانیه های خاکستری...
- شروع کننده موضوع MEMOL...
- تاریخ شروع
دورا دور
عاشقت شدم
دورا دور
نگرانت بودم
دورا دور
عشق ورزیدم
و حال
عاشق شدن
و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور
می بینم
و از همین دورا دور
میرم....
عاشقت شدم
دورا دور
نگرانت بودم
دورا دور
عشق ورزیدم
و حال
عاشق شدن
و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور
می بینم
و از همین دورا دور
میرم....
کاش یکی بود یکی نبود اول قصه ها نبود
[FONT="]اون که تو قصه مونده بود از اون یکی جدا نبود[/FONT]
[FONT="]ماه پیشونی رها بود از طلسم دیوای سیاه[/FONT]
[FONT="]پلنگ عاشق می پرید تا لب شیروونی ماه[/FONT]
[FONT="]سیاوش شاهنامه رو کاش کسی گردن نمی زد[/FONT]
[FONT="]کاش کسی توی قصه ها از عاشقی دم نمی زد[/FONT]
[FONT="]اون که تو قصه مونده بود از اون یکی جدا نبود[/FONT]
[FONT="]ماه پیشونی رها بود از طلسم دیوای سیاه[/FONT]
[FONT="]پلنگ عاشق می پرید تا لب شیروونی ماه[/FONT]
[FONT="]سیاوش شاهنامه رو کاش کسی گردن نمی زد[/FONT]
[FONT="]کاش کسی توی قصه ها از عاشقی دم نمی زد[/FONT]
ثانیه ها میگذرد و من
ارام بر دکمه ها مینوازم
شاید نت زیبایی شد
دوست داشتن قصه هست
عشق افسانه
محبت دروغ
هرگز ان چیزی را که میبینی باور نکن
اخر ادمها خوب بلدن تظاهر کنند
حتی خوب بلدن در چشمانت نگاه کنند و به زبان بگویند دوستت دارم اما در دل دیگری را دوست دارند
به انها تبریک میگویم که اینقدر خوب نقش بازی میکنند
ارام بر دکمه ها مینوازم
شاید نت زیبایی شد
دوست داشتن قصه هست
عشق افسانه
محبت دروغ
هرگز ان چیزی را که میبینی باور نکن
اخر ادمها خوب بلدن تظاهر کنند
حتی خوب بلدن در چشمانت نگاه کنند و به زبان بگویند دوستت دارم اما در دل دیگری را دوست دارند
به انها تبریک میگویم که اینقدر خوب نقش بازی میکنند
פֿوבґ رآ پُشتـ ـ טּِـقـ ـآبـ ـ قـ ـآیـґ مے ڪُنَـґ
تـ ـآ ڪَسے...
چِشـґ هآے پُفـ ـ ڪَرבه اَґ رآ نَبینَـב
غَـґ پِنهآטּ בر صِـבایَـґ رآ نَشنَوב
وَ פس نَڪُنَـב مُـ ـرבه اَґ...!
آدمها باعث میشن .....
از یه سری رفتارهای قشنگت دست بکشی
از داشتن یه سری رفتارهایقشنگ ناراحت باشی
با یه سری از احساسات قشنگت بجنگی از یه سری از فکرهای قشنگت پشیمون بشی...
آدمها باعث میشن که خودتو مجبور کنی
دنبال حس های قشنگ نری
اونقدر از حس های قشنگت ناراحت بشی که بخوای نباشن
که از بین ببریشون...
اونوقت همون آدمها یهو میان میگن :
پس کو اون حس ها و فکر ها و حرفهای قشنگ ؟
امان از دست این آدمــها.....
از یه سری رفتارهای قشنگت دست بکشی
از داشتن یه سری رفتارهایقشنگ ناراحت باشی
با یه سری از احساسات قشنگت بجنگی از یه سری از فکرهای قشنگت پشیمون بشی...
آدمها باعث میشن که خودتو مجبور کنی
دنبال حس های قشنگ نری
اونقدر از حس های قشنگت ناراحت بشی که بخوای نباشن
که از بین ببریشون...
اونوقت همون آدمها یهو میان میگن :
پس کو اون حس ها و فکر ها و حرفهای قشنگ ؟
امان از دست این آدمــها.....
خیانت بود یا عدالت؟
که نوشت دوستت دارم
و برای دو نفر فرستاد!
که نوشت دوستت دارم
و برای دو نفر فرستاد!
ghazal.
کاربر فعال
http://www.www.www.iran-eng.ir/uploads/gallerydir/5320/7.jpg
قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصه ي پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشاني ام اين بود که تو گم شوي و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پري باشي و تا آنسوي دريا بروي
من به سوداي تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ي اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ي ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم !!
قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصه ي پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشاني ام اين بود که تو گم شوي و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پري باشي و تا آنسوي دريا بروي
من به سوداي تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ي اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ي ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم !!
متن ترانه شادمهر ..اشک من ....!
آنـقـدر بـه آدمـهـآے روے زَمـیـن بـے اعـتـمـآد شـده اَمـ
کــه مـیـتـرسـَمـ
وَقـتـے اَز خـوشـحـآلـے بـه هــوآ بـپـرَمـ ...
زَمـیـن رآ اَز زیـر پـآیـَمـ بـِکـِشـَنـد !
کــه مـیـتـرسـَمـ
وَقـتـے اَز خـوشـحـآلـے بـه هــوآ بـپـرَمـ ...
زَمـیـن رآ اَز زیـر پـآیـَمـ بـِکـِشـَنـد !
برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، از تو بیزارم، بهانه هایت را برایم تکرار نکن
حرفی نزن ، بی خیال ، اصلا مقصر منم ، هر چه تو بگویی ، بی وفا منم!
نگو میروی تا من خوشبخت باشم ، نگو میروی تا من از دست تو راحت باشم…
نگو که لایقم نیستی و میروی ، نگو برای آرامش من از زندگی ام میروی….
این بهانه ها تکراریست ، هر چه دوست داری بگو ، خیالی نیست….
راحت حرف دلت را بزن و بگو عاشقت نیستم ، بگو دلت با من نیست و دیگر نیستم!
راحت بگو که از همان روزاول هم عاشقم نبودی ، بگو که دوستم نداشتی و تنها با قلب من نبودی
برو که دیگر هیچ دلخوشی به تو ندارم ، از تو بدم می آید و هیچ احساسی به تو ندارم
سهم تو، بی وفایی مثل خودت است که با حرفهایش خامت کند، در قلب بی وفایش گرفتارت کند ، تا بفهمی چه دردی دارد دلشکستن!
برو، به جای اینکه مرحمی برای زخم کهنه ام باشی ،درد مرا تازه تر میکنی !
حیف قلب من نیست که تو در آن باشی ،تمام غمهای دنیا در دلم باشد بهتر از آن است که تو مال من باشی….
حیف چشمهای من نیست که بی وفایی مثل تو را ببینند ، تو لایقم نیستی ، فکرنکن از غم رفتنت میمیرم!
برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، برو و دیگر اسم مرا صدا نکن
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار با تنهایی تنها باشم …
حرفی نزن ، بی خیال ، اصلا مقصر منم ، هر چه تو بگویی ، بی وفا منم!
نگو میروی تا من خوشبخت باشم ، نگو میروی تا من از دست تو راحت باشم…
نگو که لایقم نیستی و میروی ، نگو برای آرامش من از زندگی ام میروی….
این بهانه ها تکراریست ، هر چه دوست داری بگو ، خیالی نیست….
راحت حرف دلت را بزن و بگو عاشقت نیستم ، بگو دلت با من نیست و دیگر نیستم!
راحت بگو که از همان روزاول هم عاشقم نبودی ، بگو که دوستم نداشتی و تنها با قلب من نبودی
برو که دیگر هیچ دلخوشی به تو ندارم ، از تو بدم می آید و هیچ احساسی به تو ندارم
سهم تو، بی وفایی مثل خودت است که با حرفهایش خامت کند، در قلب بی وفایش گرفتارت کند ، تا بفهمی چه دردی دارد دلشکستن!
برو، به جای اینکه مرحمی برای زخم کهنه ام باشی ،درد مرا تازه تر میکنی !
حیف قلب من نیست که تو در آن باشی ،تمام غمهای دنیا در دلم باشد بهتر از آن است که تو مال من باشی….
حیف چشمهای من نیست که بی وفایی مثل تو را ببینند ، تو لایقم نیستی ، فکرنکن از غم رفتنت میمیرم!
برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، برو و دیگر اسم مرا صدا نکن
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار با تنهایی تنها باشم …
از سوختن چه باك
وقتي قُقنوسـي از ميان خاكستـر برمي خيزد
و زندگـي دوباره سبـز مي شـود.(ناصر زمانی)
وقتي قُقنوسـي از ميان خاكستـر برمي خيزد
و زندگـي دوباره سبـز مي شـود.(ناصر زمانی)
هر وقت افتاد تو سرت که دوباره بری سمتش ، یادت باشه
که "دلتنگی" هرگز بهونه ی خوبی برای تکرار یه اشتباه احمقانه نیست ...
که "دلتنگی" هرگز بهونه ی خوبی برای تکرار یه اشتباه احمقانه نیست ...
دلـــت کـه گـرفــت، دیگر مـنـتِ
زمیـــن را نــکـش!
راهِ آسمـان بـاز است...
پربکش!
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند...
زمیـــن را نــکـش!
راهِ آسمـان بـاز است...
پربکش!
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند...
خاکستری رنگیست وقتی نمیدانی ... وقتی نمیدانی که گناهکاری یا بی گناه ... وقتی نمیتوانی از زندگی نه لذت ببری نه درد بکشی ... وقتی ندانسته هایت بیشتر از دانسته هایت میشود .... اینجاست که دنیایت یکدست خاکستری میشود ..... هنوز نمیدانی زندگیت سیاه است که در حال سفید شدن است ... یا سفید است که در حال سیاه شدن است ...
یه وقتایی هست که نباید چیزی بگی !
طرفت اگه شعور داشته باشه خودش میفهمه !
طرفت اگه شعور داشته باشه خودش میفهمه !