مهندسی ژنتیک

masood98

عضو جدید
مهندسی ژنتیک ، شامل تکنیکهایی مانند جدا سازی ، خالص سازی ، وارد کردن و تظاهر یک ژن خاص در میزبان برای بروز صفت خاص یا تولید محصول مورد نظر است. گیاهانی که تحت تاثیر مهندسی ژنتیک قرار گرفته‌اند و ژنهای اضافی وارد ژنوم آنها شده، ترانس ژن نام دارند.اطلاعات اولیه گیاهان نه تنها اهمیت بسزایی در کشاورزی دارند، بلکه بعضی از گیاهان زینتی و دارویی ارزش اقتصادی بالایی دارند. امروزه از کدئین ، کیتین و دیگوکسین گیاهانی برای ضد درد ، ضد مالاریا و ضد التهاب قلب استفاده می‌شود. با توجه به گسترش علم تکثیر مریستم در جوانه ، نوک ریشه ، گرهک در زمینه تولید پروتئینهای جانوری مانند زنجیره سبک ایمونوگلوبین‌ها ، انسولین ، آلبومین سرم انسانی و ... گامهایی برداشته شده است.برای جدا کردن ژنها و انتقال آنها به گیاهان وجود یک بانک ژن ضروری است. بدین منظور امروزه بسیاری از ژنهای گونه‌های مطلوب کشاورزی در بانکهای ژن به صورت کلون شده ، نگهداری می‌شود و سپس در مواقع مورد نیاز ژنها به داخل گیاهان تزریق شده و گیاهان ترانس ژن تولید می‌شود. تاکنون بیش از هزاران گونه گیاهی ترانس ژن تولید شده است. در کشورهای اروپایی استفاده از گیاهانی ترانس ژن به دلیل مخالفت نسلهای جدید و تعداد بالای طرفداران محیط زیست فوق‌العاده محدود است. تاریخچه استفاده از گیاهان ترانس ژن از سال 1984 گسترش قابل ملاحظه‌ای یافته است. در این سال گروه تحقیقاتی در دانشگاه بلژیک زیر نظر پروفسور مونتاگو و در آلمان زیر نظر پروفسور شل موفق به انتقال ژن به سلولهای گیاهی با استفاده از پلاسمیدهای یک گونه باکتری به نام آگروباکتریوم گردیدند. تولید گیاه از طریق کشت سلولی تولید گیاه از طریق کشت سلولی از نظر مهندسی ژنتیک اهمیت زیادی دارد. وقتی گیاه زخمی شود، تکه‌ای از بافت نرم اطراف آن را فرا می‌گیرد که به آن کالوس می‌گویند. اگر قطعه‌ای از این بافت نرم را در محیط کشت همراه با مواد غذایی و هورمونهای گیاهی قرار دهیم، سلولها تقسیم می‌شوند و یک توده سازمان نیافته‌ای از سلولهای تمایز نیافته به نام کالوس ، ایجاد می‌کنند که به این روش کشت کلونی گفته می‌شود.سلولی از این کشت را می‌توان انتخاب کرد و به محیط کشت جدید انتقال داد. سلولهای موجود در کالوس قادر به دریافت DNA نمی‌باشند، چون دیواره آنها حاوی سلولز است. ولی اگر با آنزیم سلولاز دیواره را از بین ببریم، پروتوپلاست بدست می‌آید. پروتوپلاست قادر به جذب DNA نوترکیب می‌باشد و در ضمن قادر به رشد در محیط مناسب و تبدیل به گیاه کامل نیز می‌باشد. ساختن گیاهان دو رگه با استفاده از ادغام پروتوپلاستی برای ایجاد تغییرات ژنتیکی مطلوب در گیاهان بطور کلی دو روش غیر از آمیزش جنسی گیاهان وجود دارد. روش اول انتقال مستقیم DNA به درون پروتوپلاست است. این روش ساده‌تر است و برای خود محاسن و معایبی دارد. به عنوان مثال در بعضی گیاهان به ویژه تک لپه‌ایها بکار گیری حاملهای بیان ژن ، نتایج رضایت بخشی ارائه نمی‌دهد.در روش دوم ، هنگامی که پرتوپلاستهای دو سلول دیپلوئید باهم ترکیب می‌شوند، یک سلول تتراپلوئید بدست می‌آید، در حالی که در بعضی از گیاهان می‌توان از دانه گروه آنها سلول هاپلوئید تولید کرد و با الحاق چنین پروتوپلاستهای هاپلوئیدی امکان تولید گیاه دیپلوئیدی وجود دارد. شاید بدین طریق بتوان گیاهانی را که از نظر ناسازگاری جنسی دو رگه نمی‌شوند، از طریق الحاق پروتوپلاستی گیاه دو رگه بارور ایجاد کرد. نقش آگروباکتر و پلاسمید Ti در ایجاد تومور تاجی از میان گروهی از باکتریهای خاک که به عنوان آگروباکتریوم شناخته شده‌اند، چندین گونه وجود دارد که می‌توانند گیاهان را عفونی کنند و سبب ایجاد تاول تاجی در گیاهان شوند. در این حالت یک توده یا کالوس از بافت توموری که در یک حالت غیر تمایزی در محل عفونت رشد می‌کند، ظاهر می‌شود.هنگامی که سلولهای تاول تاجی درون محیط کشت قرار گیرند، آنها جهت تشکیل یک کشت کالوسی حتی عاری از هورمونهای گیاهی ، رشد می‌کنند. هنگامی که سلولهای تاول تاجی بوسیله آگروباکترویوم به صورت تومور در آمده باشند، حتی اگر تمام آگروباکترویوم را توسط مواد ضد میکروب از سطح گیاه حذف کنیم، سلولهای گیاهی به صورت تومور باقی می‌مانند. القاء تومور تاجی در گیاه توسط پلاسمید باکتری آگروباکتریوم صورت می‌گیرد که به داخل گیاه منتقل می‌گردد. پلاسمید Ti در آگروباکتریوم پلاسمید Ti مولکولهای حلقوی هستند که دارای بخشهای مختلفی می‌باشند. قسمتی از آن به نام T-DNA وارد گیاه می‌شود، وظیفه T-DNA در داخل گیاه تولید هورمونهای اکسین و سیتوکینین است که باعث رشد تومور مانند قسمت زخم خورده گیاه می‌شوند. همچنین T-DNA یک اسید آمینه غیر ضروری برای گیاه به نام اوپین می‌سازد که این ماده به عنوان منبع ازت ، مورد استفاده خود آگروباکتریوم قرار می‌گیرد. موتانهای پلاسمید Ti با توجه به اینکه کروموزم باکتری نیز در ارتباط با برقراری رابطه میان آگروباکتریوم و گیاه نقش دارد، ولی از طریق هیبریداسیون و موتانهای فاقد پلاسمید Ti نشان داده شده است که قدرت ایجاد تومور تاجی وابسته به پلاسمید Ti است. آگروباکتریومی که فاقد پلاسمید Ti باشد، بیماری تاول تاجی ایجاد نمی‌کند. اگر توسط ترانسپوزون‌ها در توالی T-DNA تغییر بوجود آید، یا اوپینها سنتز نمی‌شوند، اما گال بوجود می‌آید و یا تومور القا نمی‌شود، این مطلب نمایانگر آن است که توالی T-DNA در ایجاد تومور موثر است. انتقال DNA به گیاه از طریق شوک الکتریکی با توجه به اینکه آگروباکتریوم فقط سلولهای دو لپه‌ای را آلوده می‌کند، در سلولهایی مانند گندم ، برنج و ذرت از طریق شوک الکتریکی برای انتقال DNA به درون سلول استفاده می‌شود. برای استفاده از الکتروپوریشن به سلول گیاهی احتیاج به پروتوپلاست است، ولی تولید گیاه کامل از پروتوپلاست تک لپه‌ای مشکل است و در واقع اگر DNA مستقیما به سلول تزریق شود بهتر است، علاوه بر این از طریق تزریق DNA توسط تفنگ ذره‌ای می‌توان DNA را وارد سلولهای حاوی دیواره نمود. کاربردهای انتقال ژن به گیاهان از مهمترین اهداف انتقال ژن به گیاهان می‌توان موارد زیر را ذکر کرد. ایجاد مقاومت در برابر حشراتتولید بازدارنده پروتئینازها در برابر حشراتتولید گونه‌های مقاوم به قارچهامقابله با ویروسهاتولید گیاهان مقاوم به علف کشهاتولید گیاهان مقاوم به استرسچشم انداز تاکنون آزمایشات متعددی برای ایجاد گیاهان ترانس ژنتیک از طریق پلاسمید Ti باکتری آگروباکتریوم و یا از طریق تفنگ ذره‌ای بکار برده‌اند و دانشمندان در فکر تولید انترفرون در گیاهان و در کشت سلول گیاهی هستند و از طرف دیگر تولید گیاهان برتر و با محصولات بیشتر یکی دیگر از اهداف مهندسی ژنتیک گیاهی می‌باشد.
 

masood98

عضو جدید
مهندسي ژنتيك گياهي:
مهندسي ژنتيك گياهي در رابطه با انتقال قطعه اي DNAبيگانه با كدهاي حاوي اطلاعات ژنتيكي مورد نظر از يك گياه به وسيله پلاسميد، ويروس بحث مي‌كند. زماني كه هيبريداسيون جنسي غير ممكن است مهندسي ژنتيك پتانسيل انتقال ژن عامل يك صفت مفيد را از گونه‌هاي وحشي با خويشاوندي دور به يك گونه زراعي براي اصلاح كننده نباتات فراهم مي‌سازد در استفاده از باكتريها در مهندسي ژنتيك از پلاسميدهاي باكتري Ecoli استفاده مي‌شود.
گياهان توليد شده از طريق مهندسي ژنتيك:
علم مهندسي ژنتيك تكنيكهائي را شامل مي‌شود كه بر اساس كار چندين دانشمند كه مؤفق به كسب جايزه نوبل شده‌اند، پايه‌گذاري شده است .مهندسي ژنتيكي يك علم افسانه‌اي به نظر مي‌رسد. اما امروزه در سطح وسيع در صنايع بيوتكنولوژي و آزمايشگاه هاي تحقيقاتي دانشگاهي انجام مي گيرد. تكنيكهاي مورد استفاده در اين عمل به خوبي تعريف شده است. اما بسياري از ادعاها در مورد مهندسي ژنتيك چندان درست نمي‌باشد. در اين مقاله چگونگي كاربرد تكنيكهاي مهندسي ژنتيك و مثالهاي مربوطه توصيف شده است. پاسخ بسياري از سؤالات پيرامون مهندسي ژنتيك در پي اين دو توصيف زير داده خواهد شد ضمناً تعريف بعضي از اصطلاحات در انتهاي اين مقاله آمده است .
1- مهندسي ژنتيك در گياهان چگونه صورت مي گيرد: دانشمندان معمولاً از مهندسي ژنتيك در عالم طبيعت در انجام كارهايشان الگو برداري مي كنند. مهندسي ژنتيك در عالم طبيعت در يك باكتري خاكزي تحت عنوان آگروباكتريوم تاموفاشين را به كار رفته است. اين باكتري شامل يك DNA حلقوي كوچك و آزاد بنام پلاسميد مي باشد از پلاسميد اين باكتري غالباً براي تغيير ساختار ژنتيكي يك گياه حساس به بيماري گال استفاده مي‌شود. دانشمندان در گام اول ژنهائي را كه يك خصوصيت مطلوب و يا يك صفت اتصالي را كنترل مي‌كنند ،شناسائي مي كنند. تا در گام بعدي اين ژن مطلوب را به گياه مورد نظر انتقال دهند. براي انجام چنين كاري در گياهي كه حاوي آن ژن مطلوب هست، ژن مربوطه را را از قطعه DNA آن گياه با استفاده از آنزيم‌هاي خاصي جدا مي‌كنند. اين آنزيم‌ها مانند يك قيچي عمل كرده و نيز پلاسميد حاصل از باكتري آگروباكتريوم را با همان آنزيم‌ها برش مي دهند و ايجاد يك قطعه DNA باز مي كنند سپس اين پلاسميد باز شده را در مجاورت ژن مطلوب قرار داده و با يكديگر ادغام مي كنند و با استفاده از آنزيمهاي خاصي اتصالات مربوطه را بين اين ژن و پلاسميد انجام مي‌دهند. آنها مي‌توانند پلاسميدي را توليد كنند كه حاوي اين ژن مطلوب مي‌باشد. چنين پلاسميدي را DNA ي نوتركيب يا RDNA مي‌نامند دانشمندان اين مجموعه را (پلاسميد نو تركيب) به داخل باكتري آگرو باكتريوم بر مي‌گردانند و در نتيجه اين باكتري شامل پلاسميد تغيير يافته مي‌شود . مجموعه پلاسميد+ ژن مطلوب+ آگروباكتريوم به گياه مورد نظر منتقل مي‌شود.
بعضي از سلولهاي اين گياه، ژن مربوطه را از پلاسميد دريافت كرده و جزء ساختار DNA خودي مي‌كنند. وقتي چنين سلولهاي گياهي در محيطهاي كشت رشد داده مي شوند، توليد گياهان كوچكي مي‌كنند كه مي‌توان وجود صفت جديد مورد انتظار از ژن انتقال يافته را در آنها تست كرد. اين چنين گياهاني ناميده مي‌شوند گياهان تراريخت و بايد آزمونهاي بيشتري بر روي آنها صورت گيرد.
 

masood98

عضو جدید
[FONT=&quot] مهندسی متابولیت ثانویه:[/FONT]
[FONT=&quot]بعضى از موجودات زنده خصوصاً گياهان، طيف وسيعى از تركيبات موسوم به متابوليت هاى ثانويه را توليد مى كنند. در مفهوم كلى، متابوليت هاى ثانويه تركيباتى آلى هستند كه نقش ضرورى در رشد و نمو موجود زنده ندارند. گياهان براى بيوسنتز اين مواد انرژى زيادى را به كار مى برند. زمانى كه اين تركيبات اثرى بر رشد و تمايز گياه نداشته باشند، قاعدتاً بايد منافع ديگرى داشته باشند. مطالعه در زمينه وظايف اين تركيبات در گياهان، يك موضوع جذاب و مهم براى بسيارى از پروژه هاى تحقيقاتى شده است و نقش اكولوژيكى تعدادى از اين تركيبات مورد بررسى و تحقيق قرار گرفته است. با مطالعاتى كه تاكنون صورت گرفته است، به نظر مى رسد كه متابوليت هاى ثانويه، به عنوان موادى طبيعى، نقش اكولوژيكى مهمى در واكنش هاى دفاعى گياهان و همچنين گرده افشانى و انتشار دانه هاى گياهان به وسيله حشرات و حيوانات دارند. بعضى از اين تركيبات به عنوان علف كش و حشره كش در صنعت استفاده مى شوند در حالى كه برخى ديگر كاربرد صنعتى ندارند. دسته بزرگى از متابوليت هاى ثانويه كاربرد دارويى و پزشكى دارند. تركيبات ديگرى از اين گروه نيز نقش مهمى در تغذيه انسان و دام دارند[/FONT]
• [FONT=&quot]تفاوت هاى متابوليت هاى ثانويه با متابوليت هاى اوليه[/FONT]
[FONT=&quot]سلول ها خصوصاً سلول هاى گياهى دو دسته از تركيبات را توليد مى كنند؛ متابوليت هاى اوليه و متابوليت هاى ثانويه[/FONT].
• [FONT=&quot]متابوليت هاى اوليه[/FONT]
[FONT=&quot]متابوليت هاى اوليه مستقيماً در رشد و متابوليسم درگير هستند و شامل كربوهيدرات ها، ليپيدها، پروتئين ها و اسيدهاى نوكلئيك مى شوند. در گياهان متابوليت هاى اوليه طى فرايند فتوسنتز توليد شده و سپس در ساخت تركيبات سلول نقش آفرينى مى كنند. اين تركيبات در حجم زياد و با ارزش اقتصادى پائين توليد مى شوند و عمدتاً به عنوان ماده خام صنعت، موادغذايى و افزودنى ها كاربرد دارند. روغن هاى گياهى، اسيدهاى چرب (براى ساخت صابون و شوينده ها) و كربوهيدرات هايى مانند ساكاروز، نشاسته، پكتين و سلولز مثال هايى از متابوليت هاى اوليه هستند. قيمت اين قبيل تركيبات به طور ميانگين دو دلار در هر كيلو بوده و توليد آنها در حجم انبوه امكان پذير است. البته برخى از متابوليت هاى اوليه مانند ميواينوزيتول و بتاكاروتن گران هستند كه علت قيمت بالاى آنها، سختى استخراج و تخليص آنها است[/FONT].
• [FONT=&quot]متابوليت هاى ثانويه[/FONT]
[FONT=&quot]متابوليت هاى ثانويه از بيوسنتز متابوليت هاى اوليه به دست مى آيند و به عنوان تركيبات فرعى و انتهايى متابوليسم اوليه در نظر گرفته مى شوند[/FONT]. [FONT=&quot]همچنين اين تركيبات در فرآيندهاى متابوليسمى وارد نمى شوند. مهمترين متابوليت هاى ثانويه آلكالوئيدها، فنوليك ها، روغن هاى ضرورى، استروئيدها، ليگنين ها، تانن ها و فلاوونوئيدها هستند[/FONT]. [FONT=&quot]متابوليت هاى ثانويه عمدتاً در گونه ها و خانواده هاى خاصى از سلسله گياهان توليد مى شوند. اين تركيبات به مقدار كمى در سلول ذخيره شده و عمدتاً در سلول هاى تخصصى و در مرحله خاصى از چرخه زندگى گياه توليد مى شوند و همين امر استخراج و تخليص آنها را در مقايسه با متابوليت هاى اوليه كه در تمام سلول ها توليد مى شوند، دشوار مى كند. گياهان دارويى از لحاظ ميزان متابوليت هاى ثانويه بسيار غنى هستند و تركيبات آنها را در انگليسى[/FONT] Medicinal [FONT=&quot]يا[/FONT] Officinal [FONT=&quot]مى نامند[/FONT]. [FONT=&quot]اين تركيبات كه از گروه متابوليت هاى ثانويه هستند، اثرات فيزيولوژيكى عميقى بر پستانداران دارند و از مهمترين تركيبات دارويى هستند. از اين گياهان و اثرات فيزيولوژيك تركيبات موثره آنها به عنوان داروى خوراكى استفاده شده و در نتيجه اين تركيبات، داروهاى گياهى يا داروهاى طبيعى نام گرفته اند. استفاده از داروهاى با منشاء گياهى بدون انجام فرآورى خاصى، يعنى استفاده از پودر گياه يا مواد موثره آن بدون خالص سازى عصاره گياهى، از قديم رواج داشته و حتى در حال حاضر و در پزشكى مدرن از طيف وسيعى از داروهاى با منشاء گياهى استفاده مى شود. گرچه تعدادى از اين داروها به طور مصنوعى براى مصارف ساخته مى شوند ولى هنوز بسيارى از آنها از منابع طبيعى به دست مى آيند. به محض اينكه اثر فيزيولوژيك يك گياه دارويى خاص كشف شود، تلاش ها براى يافتن خصوصيات دقيق شيميايى ماده موثره آن (داروى گياهى) و در پى آن، يافتن روش توليد شيميايى اين تركيبات به طور تجارتى صورت مى گيرد. براى تعيين خصوصيات شيميايى و شناسايى يك متابوليت ثانويه، جداسازى آن به صورت كاملاً خالص الزامى و اولين قدم است. روش هاى جداسازى گوناگون و مراحل آن اكثراً طولانى است. متابوليت هاى ثانويه به صورت خالص و با نسبت هاى مشخص در پزشكى استفاده مى شوند. البته در كنار خالص سازى مواد موثره گياهان دارويى، آنها بدون تغيير نيز در سامانه هاى مختلف تهيه دارو استفاده مى شوند[/FONT]. [FONT=&quot]اين نكته را نبايد فراموش كرد كه در كنار متابوليت هاى ثانويه، تعدادى از متابوليت هاى اوليه نيز اثرات فيزيولوژيكى قوى دارند. اكثر اين تركيبات پروتئينى بوده و عملكردهاى مختلفى دارند. هورمون ها و زهرمارها مثال هايى از پروتئين هاى با اثرات فيزيولوژيكى قوى هستند[/FONT]. [FONT=&quot]آنتى بيوتيك ها، واكسن ها و تعدادى از پلى ساكاريدها كه نقش هورمونى دارند، از جمله متابوليت هاى اوليه با اثر فيزيولوژيكى قابل ملاحظه هستند[/FONT].
• [FONT=&quot]مسيرهاى توليد متابوليت هاى ثانويه[/FONT]
[FONT=&quot]اسكلت كربنى متابوليت هاى ثانويه از كربوهيدرات ها تامين شده و طى فرآيند فتوسنتز ايجاد مى شود. متابوليت هاى اوليه ديگرى كه در توليد متابوليت هاى ثانويه نقش دارند، اسيدهاى آمينه هستند. استيل كوآنزيم و اسيد مِوالونيك نيز نقش مهمى در توليد انواع ترپنوئيدها دارند. مسير اسيد شيكيميك نيز در توليد ليگنين ها و ايندول آلكالوئيدها نقش آفرينى مى كند[/FONT].
• [FONT=&quot]مهندسى توليد متابوليت هاى ثانويه در گياهان[/FONT]
[FONT=&quot]در حال حاضر دستاوردهاى زياد و گوناگونى در مهندسى متابوليك متابوليت هاى ثانويه به دست آمده است. مسيرهاى بيوشيميايى مختلفى با استفاده از ژن هاى رمزكننده آنزيم هاى مهندسى شده و پروتئين هاى تنظيمى بررسى شده اند. در عين حال از ژن هاى آنتى سنس نيز براى مسدود كردن مسيرهاى بيوشيميايى و افزايش توليد متابوليت ثانويه خاصى استفاده مى شود. متابوليت هاى ثانويه وظايف مختلفى در طول چرخه زندگى گياه دارند. از جمله اين وظايف انجام نقش تركيبات واسطه در برهم كنش گياه و محيط اطرافش و برهم كنش گياه با حشرات، ريزسازواره ها و حتى گياهان اطراف است. توليد متابوليت هاى ثانويه همچنين ممكن است بخشى از سامانه دفاعى گياه باشد. اين تركيبات در توليدمثل گياه نيز نقش دارند كه از طريق جذب حشرات گرده افشان اين كار را انجام مى دهند[/FONT]. [FONT=&quot]متابوليت هاى ثانويه گياهى نقش مهمى در ايجاد كيفيت مواد غذايى (رنگ، طعم و بو) مختلف دارند[/FONT]. [FONT=&quot]همچنين رنگ گياهان زينتى و گلبرگ گل ها كه مهمترين خاصيت اين دسته از گياهان است، توسط متابوليت هاى ثانويه ايجاد مى شود[/FONT]. [FONT=&quot]بسيارى از متابوليت هاى ثانويه نيز براى توليد دارو، رنگ، حشره كش ها، طعم دهنده هاى غذايى و عطر استفاده مى شوند. به دليل كاربردهاى فراوان، متابوليت هاى ثانويه موضوع جالبى براى تحقيقات اصلاح نباتات از طريق فنون مولكولى و مهندسى ژنتيك محسوب مى شوند. در ده سال گذشته تحقيقات چندانى در ارتباط با متابوليت هاى ثانويه انجام نشده است. مانع بزرگ در انجام اين تحقيقات اطلاعات اندك از مسيرهاى توليد زيستى متابوليت هاى ثانويه و برهم كنش آنزيم هاى درگير در اين مسير است. همچنين تعداد معدودى از ژن هاى مربوط به متابوليت هاى ثانويه در دسترس است. يكى از مسيرهايى كه مطالعات بيشترى در سطح ژن هاى دست اندركار آن نسبت به ديگر متابوليت هاى ثانويه انجام شده است، مسير توليد فلاوونوئيدها و آنتوسيانين ها است. اكثر ژن هاى درگير در مسير توليد آنتوسيانين ها همسانه سازى شده و مطالعات فراوانى در سطح بيوشيميايى، مولكولى و ژنتيك اين دست از متابوليت هاى ثانويه صورت گرفته است. يكى از مهمترين دلايل مطالعات بيشتر در اين زمينه، آسانى بررسى اين مواد از روى رنگ گل ها به فنوتيپ قابل غربال گرى است. ديگر مسير توليد متابوليت هاى ثانويه كه در سطح آنزيم هاى درگير و مواد واسط مورد مطالعه قرار گرفته است و اهميت زيادى در داروسازى دارند، ايندول آلكالوئيدها هستند. اما در اين مسير هم ژن هاى محدودى مشخص شده اند. هدف از مهندسى ژنتيك مسير يك متابوليت ثانويه، افزايش مقدار يك ماده خاص يا گروهى از تركيبات و يا حتى كاهش مقدار اين تركيبات است[/FONT]. [FONT=&quot]براى دستيابى به هدف دوم كه كاهش ميزان توليد يك ماده خاص يا گروهى از مواد ناخواسته است، راه هاى مختلفى وجود دارد. [اين مواد ممكن است تركيبات سمى در يك محصول گياهى، مواد مانع خالص سازى يك فرآورده صنعتى يا موادى از اين دست باشد.] يكى از اين راه ها، مسدود كردن يك مرحله از مسير توليد متابوليت ثانويه و مختل كردن توليد يا فعاليت آنزيم مربوط به آن مرحله است. اين هدف مى تواند با كاهش ميزان[/FONT] mRNA [FONT=&quot]مسئول توليد اين آنزيم، با استفاده از فناورى آنتى سنس، [/FONT]RNAi [FONT=&quot]يا بيان بالاى يك آنتى بادى عليه آنزيم مسئول محقق شود. فناورى آنتى سنس به خوبى براى تغيير رنگ گل ها استفاده شده است. راه هاى ديگر دستيابى به اين هدف، تغيير مسير به سوى مسيرهاى موازى يا افزايش كاتابوليسم ماده نهايى است. اما ممكن است هدف از انجام تحقيقات، افزايش توليد يك تركيب خاص در گياه بوده يا انتقال ژن هاى مربوط به مسير توليد يك متابوليت ثانويه به يك گياه يا يك ريزسازواره مورد نظر باشد. همچنين ممكن است توليد يك ماده جديد كه به صورت طبيعى در گياهان توليد نشود هدف يك پروژه توليدى[/FONT]- [FONT=&quot]پژوهشى باشد. در برخى روش ها با تغيير ميزان بيان يك يا چند ژن، بر موانع توليد يك ماده غلبه مى كنند و در روش هاى ديگر، با حذف مسيرهاى موازى [/FONT]([FONT=&quot]رقابتى) يا كاهش كاتابوليسم ماده مورد نظر، مقدار آن ماده را در گياه مى افزايند. ايجاد تغييراتى در بيان ژن هاى تنظيمى كه كنترل مسير توليد زيستى متابوليت هاى ثانويه را برعهده دارند نيز از جمله روش هاى افزايش يا كاهش توليد تركيب مورد نظر است. در ادامه اين مطلب برخى از نتايج به دست آمده از بررسى نحوه توليد متابوليت هاى ثانويه ژن هاى مسئول و تنظيم بيان ژن هاى درگير ارائه مى شود[/FONT].
• [FONT=&quot]فلاوونوئيد ها و آنتوسيانين ها[/FONT]
[FONT=&quot]ـ ژن هاى مسئول بيوسنتز فلاوونوئيد ها و آنتوسيانين ها[/FONT]
[FONT=&quot]بيوسنتز فلاوونوئيد و آنتوسيانين از اولين مسير هاى متابوليت هاى ثانويه بود كه مهندسى ژنتيك آنها صورت گرفت. دليل اين موضوع اين بود كه مسير بيوسنتز آنها به خوبى شناخته شده بود و نتايج تغييرات انجام شده به راحتى از روى تغيير رنگ گل ها قابل مشاهده است[/FONT].
[FONT=&quot]آزمايش هاى زيادى شامل افزايش بيان ژن هاى مختلف براى ايجاد رنگ هاى جديد گل يا توليد تركيبات جديد در گياه انجام شده است[/FONT].
[FONT=&quot]به خاطر خواص آنتى اكسيدانى اين تركيبات افزايش ميزان توليد و مقدار آنها در غذا هاى گياهى موضوع جالب توجهى براى دانشمندان بوده است. اكثر پژوهش هاى انجام شده در زمينه بيوسنتز فلاوونوئيد ها و آنتوسيانين ها در گياه گوجه فرنگى صورت گرفته است[/FONT]. [FONT=&quot]مشخص شده است كه آنزيمى از گروه آيزومراز به نام[/FONT] CHI [FONT=&quot]از آنزيم هاى مراحل اوليه مسير توليد فلاوونوئيد نقشى كليدى در افزايش توليد فلاوونول دارد. افزايش بيان ژن[/FONT] CHI [FONT=&quot]گياه اطلسى باعث افزايش سطح فلاوونوئيد در پوست گوجه فرنگى به ميزان [/FONT][FONT=&quot]۷۸[/FONT][FONT=&quot] برابر مى شود همچنين با توليد گياهان گوجه فرنگى اصلاح ژنتيكى شده، ميزان فلاوونوئيد آنها بيش از [/FONT][FONT=&quot]۲۰[/FONT] [FONT=&quot]برابر گياهان شاهد بوده است. اين موضوع حاكى از آن است كه افزايش توليد تركيبات مفيد براى سلامتى در محصولات حاصل از گوجه فرنگى امكان پذير است[/FONT].
[FONT=&quot]بيوسنتز ايزوفلاوون ها كه تركيباتى ضدميكروبى هستند، بر اثر آلودگى ميكروبى در حبوبات القا مى شود. افزايش بيان ژن ايزوفلاوون سنتتاز كه يك آنزيم سيتوكروم[/FONT] P450 [FONT=&quot]است، باعث توليد اين تركيبات در آرابيداپسيس، توتون و ذرت كه به طور عادى توانايى توليد اين مواد را ندارند، مى شود. توليد اين تركيبات در اين گياهان بستگى به در دسترس بودن پيش ماده هاى مسير فنيل پروپانوئيد دارد. القا يا مهندسى اين مسير مى تواند در اصلاح و بهبود سامانه بيوسنتز ايزوفلاوون در گياهان ميزبان مهم باشد[/FONT].
[FONT=&quot]ـ ژن هاى تنظيم كننده، توليد فلاوونوئيد ها و آنتوسيانين ها[/FONT]
[FONT=&quot]يك روش براى مهندسى بيان ژن هاى يك مسير بيوشيميايى استفاده از عوامل رونويسى خاصى است كه ژن هاى مسير هاى بيوشيميايى متعددى را كنترل مى كنند[/FONT]. [FONT=&quot]در دانه ذرت توليد آنتوسيانين توسط تركيبى از دو عامل رونويسى[/FONT] R [FONT=&quot]و[/FONT] Cl [FONT=&quot]تنظيم مى شود. پروتئين هاى[/FONT] R [FONT=&quot]شباهت زيادى با پروتئين هايى كه توسط ژن هاى مهره داران رمز مى شود (ژن[/FONT] c-MYC) [FONT=&quot]دارد در حالى كه پروتئين هاى[/FONT] Cl [FONT=&quot]مشابه محصولات ژن هاى[/FONT] c-MYB [FONT=&quot]است. القاى مسير توليد فلاوونوئيد با افزايش بيان اين دو عامل رونويسى[/FONT] R [FONT=&quot]و[/FONT] C1 [FONT=&quot]در سلول هاى تمايز نيافته ذرت در محيط كشت صورت مى گيرد. در برنج افزايش بيان اين دو عامل رونويسى مربوط به گياه ذرت در كنار يك ژن ديگر باعث فعال شدن مسير بيوسنتز آنتوسيانين و همچنين افزايش مقاومت گياه برنج به قارچ ها مى شود. در آرابيداپسيس، يك عامل رونويسى از نوع[/FONT] MYB [FONT=&quot]به نام[/FONT] PAP1 [FONT=&quot]تشخيص داده شده است كه افزايش بيان آن باعث توليد رنگدانه هاى بنفش پررنگ در زمان نمو گياه مى شود. اين مثال ها نشان مى دهد كه مى توان با افزايش بيان يك يا چند عامل رونويسى (حتى با استفاده از ژن هاى بيگانه در گياه ميزبان)، بر اين سامانه قدرتمند تنظيمى ژنتيكى در هنگام نمو گياه، غلبه كرد. عوامل رونويسى گاهى به عنوان مانع ذخيره سازى تركيبات طبيعى نيز عمل مى كند. غيرفعال سازى ژن عامل رونويسى [/FONT]MYB4 [FONT=&quot]در آرابيداپسيس مى تواند باعث افزايش سطح موادى شود كه تحمل گياه را نسبت به تشعشعات اشعه ماوراءبنفش مى افزايند. افزايش بيان ژن هاى توليدكننده پروتئين[/FONT] FaMYB1 [FONT=&quot]كه از دسته پروتئين هاى[/FONT] MYB [FONT=&quot]است و از گياه توت فرنگى به توتون منتقل شده است، باعث كاهش توليد رنگدانه هاى گل شده و سطح آنتوسيانين و فلاوونول در گياه توتون پايين مى آيد. تحليل اين اتفاق اينگونه است كه[/FONT] FaMYB1 [FONT=&quot]در ميوه توت فرنگى به عنوان يك مانع در برخى از مراحل مسير توليد فلاوونوئيد عمل مى كند[/FONT].
• [FONT=&quot]آلكالوئيدها[/FONT]
[FONT=&quot]ـ ژن هاى بيوسنتز ايندول آلكالوئيدها[/FONT]
[FONT=&quot]مسير ترپنوئيد ايندول آلكالوئيد موضوع بسيارى از تحقيقات مهندسى ژنتيك بوده است چرا كه حدود [/FONT][FONT=&quot]۱۵[/FONT][FONT=&quot] نوع از تركيبات اين مسير از نظر صنعتى اهميت دارند كه آلكالوئيد ضدتومور وينبلاستين از آن جمله است[/FONT].
[FONT=&quot]همه اين آلكالوئيدها در يك قسمت از مسير بيوشيميايى تا توليد ماده واسط استريكتوزيدين مشترك هستند و از اين نقطه، مسير در گونه هاى مختلف گياهى توليدكننده مواد آلكالوئيدى منشعب مى شود[/FONT].
[FONT=&quot]بيشتر مطالعات انجام شده براى تهيه نقشه ژنتيكى بخش اوليه و مشترك مسير و افزودن ميزان بيان ژن هاى اين بخش از مسير بوده است. هدف از اين كارها افزايش فعاليت مسير توليد آلكالوئيدها است. به طور مثال، ژن هاى رمزكننده تريپتوفان دِكربوكسيدلاز [/FONT](TDC) [FONT=&quot]و[/FONT] STR-SS [FONT=&quot]در سلول هاى گياه[/FONT] Catharnthus roseus [FONT=&quot]به خوبى مورد مطالعه قرار گرفته است. افزايش بيان[/FONT] TDC [FONT=&quot]باعث افزايش ماده حدواسط تريپتامين شده در حالى كه به افزايش سطح آلكالوئيدها نمى انجامد اما با حضور[/FONT] STR[FONT=&quot]، افزايش ميزان آلكالوئيدها قابل ملاحظه است. با افزودن ماده حدواسط تريپتوفان و ترپنوئيدها به محيط غذايى لاين هاى سلولى مورد آزمايش، آنها ظرفيت توليد ميزان بالايى از آلكالوئيدها را تا حدود يك ميلى مول در ليتر بروز دادند. اين موضوع به اين معنى است كه شاخه ترپنوئيدى مسير بيوسنتز متوقف شده است. مطالعات تكميلى نشان مى دهد كه مراحل محدودكننده ديگرى نيز وجود دارند كه در اينجا از ذكر آنها خوددارى مى كنيم[/FONT]. TDC [FONT=&quot]و[/FONT] STR [FONT=&quot]در گياهان ديگرى كه مواد آلكالوئيدى توليد نمى كنند نيز بيان مى شود. تغذيه كشت سلولى سلول هاى گياه توتون با سِكولوگانين، باعث توليد استريكتوزيدين شده اما اين ماده كه يك گلوكو آلكالوئيد است، به جاى ذخيره در واكوئل براى توليد ايندول آلكالوئيد در مراحل بعدى [/FONT]([FONT=&quot]همانند آنچه در[/FONT] Catharnthus roseus [FONT=&quot]اتفاق مى افتد)، به محيط كشت ترشح مى شود. اين موضوع اهميت جنبه هاى فيزيولوژيكى را در توليد زيستى متابوليت هاى ثانويه نشان مى دهد به طورى كه نه تنها ژن هاى رمزكننده آنزيم هاى درگير كاتاليز مراحل توليد زيستى در اين امر مشاركت دارند بلكه ژن هاى ديگرى نيز از جمله ژن هاى تنظيم[/FONT] pH [FONT=&quot]و ژن هاى مربوط به انتقال مواد نيز يك پاى قضيه هستند[/FONT].
[FONT=&quot]ـ ژن هاى تنظيم كننده توليد ايندول آلكالوئيد[/FONT]
[FONT=&quot]دو عامل رونويسى به نام هاى[/FONT] ORCA2 [FONT=&quot]و[/FONT] ORCA3 [FONT=&quot]كه در چندين مرحله از مسير بيوشيميايى توليد آلكالوئيد در[/FONT] Catharnthus roseus [FONT=&quot]نقش تنظيمى دارند، تعيين شده اند[/FONT].
[FONT=&quot]افزايش بيان[/FONT] ORCA3 [FONT=&quot]به تنهايى باعث افزايش توليد آلكالوئيدها نمى شود چرا كه اين عامل رونويسى، ژن[/FONT] G10H [FONT=&quot]را كه يك آنزيم سيتوكروم[/FONT] P450 [FONT=&quot]موثر در كاتاليز مرحله اول توليد سكولوگانين است، تنظيم نمى كند. اما پس از تغذيه سلول ها با پيش ماده سكولوگانين كه همان لوگانين است، توليد آلكالوئيدها تا ميزان [/FONT][FONT=&quot]۳[/FONT] [FONT=&quot]برابر افزايش مى يابد. هر دو اين عوامل تنظيمى[/FONT] (ORCA2 [FONT=&quot]و[/FONT] ORCA3) [FONT=&quot]درگير توليد زيستى ترپنوئيد ايندول آلكالوئيد بوده گرچه كنترلى بر ژن[/FONT] G10H [FONT=&quot]ندارند. اين موضوع نشان مى دهد كه ژن هاى ديگرى نيز درگير تنظيم فعاليت اين مسير هستند كه مى تواند موضوع پژوهش هاى بعدى در اين زمينه باشد[/FONT].
[FONT=&quot]نتايج تمامى اين مطالعات يك پيام مهم را نيز داشت، براى افزايش بيان يك دسته از آنزيم هاى درگير در يك مسير بيوشيميايى مى توان از ژن هاى تنظيمى استفاده كرد به جاى آنكه بيان هر يك از ژن ها را به طور جداگانه افزايش داد[/FONT]..​
 

masood98

عضو جدید
پروبیوتیک چیست؟

به گفته متخصصان، فرآورده های پروبیوتیك می تواند راهكاری برای درمان طیف وسیعی از بیماری ها از سوء هاضمه و اختلالات گوارشی تا خستگی و بیحالی مزمن باشد و حتی از ابتلا به سرماخوردگی نیز پیشگیری كرده یا آن را درمان كند.


پروبیوتیك ها نه تنها در تولید مواد غذایی و انواع مختلفی از آشامیدنی ها كاربرد دارد، بلكه می توان آنها را در قالب مكمل های غذایی هم عرضه كرد. اما اساسا پروبیوتیك ها چه هستند؟ آیا مصرف آنها برای بدن مفید است یا می تواند عوارض جانبی به همراه داشته باشد؟


ابتدا بهتر است ببینیم واژه پروبیوتیك به چه معنی است. ریشه این واژه برگرفته از دو واژه یونانی Pro یا Promotion به معنی بهبودی و Biotic به معنی زندگی است.
در تعریف این واژه، نظرات متفاوتی وجود دارد، اما براساس تعریف اعلام شده از سوی سازمان خواربار و كشاورزی سازمان ملل متحد (فائو)، پروبیوتیك ها میكروارگانیسم های زنده ای هستند كه اگر به اندازه كافی در بدن میزبان وجود داشته باشند می توانند از جنبه های مختلف عملكرد بدن میزبان را بهبود بخشند.


ویژگی مهم این میكروارگانیسم ها این است كه زنده هستند و بخش مهمی از آنها را باكتری ها تشكیل می دهند.


وقتی از باكتری ها صحبت می شود اولین چیزی كه به ذهنمان می رسد، آنتی بیوتیك ها یا مواد آنتی باكتریال است كه هر دوی آنها باكتری ها را هدف قرار داده و از بین می برند و با همین هدف هم تولید شده و تجویز می شوند. پس چرا باید فرآورده ای را به بدن برسانیم كه حاوی باكتری های زنده است؟


مهم ترین دلیل اهمیت محصولات و فرآورده های پروبیوتیك این است كه در بدن موجودات زنده تعادل ایجاد می كنند. به طور طبیعی در دستگاه گوارش دو گروه باكتری موسوم به باكتری های خوب و بد وجود دارد كه هر دوی آنها برای بدن لازم است.


حفظ سلامت بدن ما در گرو ایجاد تعادل بین این دوگروه باكتری هاست. عوامل مختلفی نظیر مصرف داروهای مختلف، برنامه غذایی روزانه، ابتلا به بیماری ها و محیط اطراف می تواند تعادل بین این دو گروه از باكتری ها را كه در دستگاه گوارش زندگی می كنند از بین ببرد.


به نظر شما بدن ما به تنهایی می تواند تعادل از دست رفته را بازگرداند یا بهتر است فرآورده های پروبیوتیك به عنوان نیروهای كمكی وارد عمل شوند؟


اگرچه مدت زمان زیادی از ورود پروبیوتیك ها به صنعت غذا و دارو نمی گذرد، اما حقیقت این است كه پروبیوتیك ها از نخستین لحظات زندگی همراه ما بوده اند. از بین رفتن پروبیوتیك ها در بدن می تواند زمینه ساز ابتلا به بیماری های مختلف باشد و سیستم ایمنی بدن را تحت تأثیر خود قرار دهد.


پروبیوتیك ها به دو روش از بدن ما محافظت می كنند؛ نخست این كه تعادل بین جمعیت باكتری های خوب و بد در دستگاه گوارش به حفظ سلامت ما كمك می كند؛ وقتی دستگاه گوارش بتواند كارش را بدرستی انجام دهد، باكتری های مضر، مواد سمی و مواد شیمیایی و دیگر تركیباتی را كه برای سلامت بدن مضر است از بدن خارج می كند و مواد مفید و ضروری برای بدن را جذب می كند.


دوم این كه پروبیوتیك ها به حفظ سلامت سیستم ایمنی بدن هم كمك می كنند و این وظیفه آنها نقش مهم تری در حفظ سلامت بدن دارد. چنانچه به هر دلیلی در عملكرد سیستم ایمنی بدن اختلال ایجاد شود، زمینه ای برای ابتلا به انواع مختلفی از بیماری ها از واكنش های آلرژیك تا عفونت های گوارشی و بیماری های پوستی ایجاد می شود.


فرآورده های پروبیوتیك حاوی باكتری ها یا مخمرهایی هستند كه در حفظ تعادل بین جمعیت باكتری های مفید و مضر در بدن نقش بسیار مهمی ایفا می كند.


اگر با توجه به فواید پروبیوتیك ها تصمیم گرفتید در برنامه غذایی روزانه تان، فرآورده های پروبیوتیك را بگنجانید، حتما توجه داشته باشید كه اثر بخشی پروبیوتیك ها مستلزم مصرف مداوم این گروه از مواد غذایی است و فرآورده های لبنی بهترین محصولات پروبیوتیك هستند.


مصرف همزمان پروبیوتیك ها با بعضی از مواد غذایی مانند عسل، موز، سیر و پیاز به رشد بهتر باكتری های پروبیوتیك كمك می كند.


اگرچه همه مواد غذایی كه روزانه مصرف می كنیم حاوی مقادیری از میكروارگانیسم هاست، اما هیچ كدام از آنها از محصولات پروبیوتیك نیستند زیرا میكروارگانیسم های موجود در این مواد غذایی با میكروارگانیسم های موجود در محصولات پروبیوتیك متفاوت است.


منبع:jamejamonline.ir
 

masood98

عضو جدید


با آغاز هفته نوبل از روز دوشنبه و اعلام جوایز بخش پزشکی ، فیزیک و شیمی طی سه روز گذشته، تاریخچه 112 ساله جایزه نوبل با نگاهی به برندگان متوفی، برندگان دوگانه و مشهورترین افرادی که از دریافت جایزه نوبل خودداری کردند، خواندنی خواهد بود.به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، هنگامی که آلفرد نوبل، مخترع سوئدی ثروت خود را در وصیتنامه‌ای برای استفاده در ساخت بنیاد جایزه نوبل وقف کرد، بستگانش بسیار عصبانی شده و حتی تلاش کردند تصمیم او را در دادگاه مورد مجادله قرار دهند اما با این حال، پنج سال پس از مرگ این دانشمند بود که اولین جایزه نوبل اهدا شد.اعلام اسامی برندگان جایزه نوبل در بخش‌های مختلف ، امسال از روز دوشنبه 7 اکتبر (15 مهر) آغاز شده و تا دوشنبه 14 اکتبر (22 مهر) اعلام خواهد شد که شامل جوایزی در گروههای پزشکی، فیزیک، شیمی، ادبیات، صلح و اقتصاد است و تاریخچه غنی آنها به سال 1901 بر می‌گردد.
===
مرده‌هایی که جایزه گرفتند!رسما هیچ فرد مرده‌ای نمی‌تواند برای جایزه نوبل نامزد شود. اما داگ هامارسکجولد سوئدی که در سال 1961 جایزه نوبل صلح را بدست آورد و اریک اکسل کارلفلدت که در سال 1931 موفق به دریافت این جایزه شد، پس از مرگشان این اعتبار را دریافت کردند چرا که هر دو پس از ثبت‌نام و پیش از اعلام برندگان فوت کرده بودند.این کار در سال 1974 ممنوع شد و تنها در سال 2011 بود که این قانون شکسته شد. در آن سال زمانی که کمیته جایزه نوبل رالف اشتاینمن را برنده جایزه نوبل پزشکی اعلام کرد، نمی‌دانست که وی سه روز قبل درگذشته بود. در این مورد، کمیته، یک استثناء قائل شد و وارثان اشتاینمن بجای وی جایزه را دریافت کردند.
===کسانی که دو بار جایزه نوبل گرفتندتا کنون چهار دانشمند توانسته‌اند دو بار جایزه نوبل دریافت کنند. جان باردین از آمریکا دوبار جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد که یکبار برای کشف اثر ترانزیستور در سال 1956 و برای بار دوم در سال 1972 برای نظریه‌اش در مورد ابررسانایی بود.فردریک سانجر، شیمیدان انگلیسی نیز دو بار مفتخر به دریافت جایزه شد که یکی در سال 1958 برای کشف ساختار انسولین و دیگری در سال 1980 برای کشف شیوه تعیین توالی مولکولهای دی‌ان‌ای بود.لینوس پاولینگ، شیمیدان آمریکایی توانست ترکیب غیرمنتظره‌ای از جوایز را بدست بیاورد. وی در سال 1954 جایزه نوبل شیمی را بدست آورده و در سال 1962 برای مخالفت سرسختانه‌اش با آزمایش سلاحهای هسته‌ای توانست جایزه نوبل صلح را دریافت کند.
===زنانی که کمتر دیده شدندماری کوری شاید یکی از مشهورترین زنانی است که موفق به دریافت جایزه نوبل شده است. وی نیز توانست دو جایزه نوبل را بدست بیاورد که اولی در حوزه فیزیک برای پژوهشی در زمینه رادیواکتیویته در سال 1903 و دومی در حوزه شیمی برای کشف عناصر شیمیایی پلونیوم و رادیوم بودند.تاکنون جایزه نوبل تنها 44 بار به زنان اهدا شده است. در سه گروه علمی، این عدد به 16 یا کمتر از پنج درصد تقلیل یافته است. دو دانشمند زن موفق به کسب جایزه نوبل فیزیک و چهار دانشمند زن موفق به دریافت جایزه نوبل شیمی شدند. در حوزه پزشکی، 10 دانشمند زن توانسته‌اند جایزه دریافت کنند.
===زنده‌هایی که از گرفتن جایزه خودداری کردند!تا به امروز، یک برنده نوبل صلح و یک برنده نوبل ادبیات جایزه خود را نپذیرفته‌اند. لی دوس تو در سال 1973 از دریافت جایزه نوبل صلح خود به دلیل شرایط موجود در ویتنام امتناع کرد، در حالیکه ژان پل سارتر که در سال 1964 برنده جایزه نوبل ادبیات به دلیل اینکه همه افتخارات عمومی را رد می‌کرد، حاضر به دریافت جایزه نوبل خود نشد.در گروههای علمی جایزه نوبل هیچگاه رد نشده است. اما در دوران آدولف هیتلر، دانشمندان آلمانی اجازه نیافتند که جایزه‌شان را دریافت کنند. این قانون بر ریشارد کوهن (برنده جایزه نوبل شیمی 1938)، آدولف بوتناندت(برنده جایزه نوبل شیمی 1939) و جرارد دوماک(برنده جایزه نوبل پزشکی 1939) تاثیر گذاشت. هر سه دانشمند دپیلم نوبل و مدال را پس از پایان جنگ جهانی دوم دریافت کردند اما به جایزه نقدی آن دست پیدا نکردند.
===کدام کشورها بیشترین موفقیت را داشته‌اند؟آمریکا بیشترین جوایز نوبل را در گروههای علمی بدست آورده که شامل 43 درصد برندگان نوبلهای فیزیک، شیمی و پزشکی بوده است.در حوزه‌های شیمی و فیزیک، آلمان دومین جایگاه را از نظر بیشترین برندگان داشته و بریتانیا در جایگاه سوم قرار می‌گیرد. در این رتبه‌بندی، فرانسه جایگاه چهارم را در اختیار دارد.
===برندگان نوبل بیشتر متولد کدام ماه هستند؟روز 21 مه و 28 فوریه بیشترین تاریخ تولد برای برندگان جوایز نوبل بوده است
 
بالا