رموز فروش موفق

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در برابر راحت طلبی مقاومت کنید و هر روز با تجربه ای جدید، خودتان را وادار کنید تا توانایی ها و استعدادهایتان را بیشتر به کار بگیرید.

***
اجازه ندهید که ترس جواب رد شنیدن از مشتری شما را دلسرد کند. به یاد داشته باشید که این کار مشتری هرگز برخوردی شخصی نیست.

***
خودتان را در مقام یک مشاور ببینید نه یک فروشنده. این طرز فکر باید از ذهن شما شروع شود تا به ذهن مشتری هم منتقل شود.

***
در مورد تمام جزئیات محصولی که می فروشید و نیز درباره کالاهای مشابهی که رقیب هایتان عرضه می کنند اطلاعات دقیق و کامل داشته باشید.

***
آنچه برای کسب موفقیت امروزتان داشته اید، برای حفظ آن کافی نیست.

***
تفکر استراتژیک داشته باشید: هدف هایتان را تعیین کنید و فعالیت های لازم را برای رسیدن به هر کدام را دقیقا مشخص کنید.

***
از قانون طلایی در فروش استفاده کنید: "کالایتان را همانطور به مشتری بفروشید که دوست دارید به شما بفروشند."

***
خودتان را وقف ایجاد و حفظ روابط بسیار خوب تجاری با تمام مشتری ها و کسانی کنید که احتمال می دهید در آینده از شما خرید کنند.

***
برای جلب رضایت و اعتماد مشتری نسبت به کالایی که عرضه می کنید علاوه بر ذکر ضمانت های سازمان از تضمین های شخصی هم استفاده کنید.

***
برای اینکه مشتری احساس کند که از نظر شما فردی ارزشمند و محترم است، نیازهای عمیق ناخودآگاه او را ارضاء کنید.

***
فکرهای بزرگ در سر بپرورانید! شما هیچ محدودیتی برای بهتر شدن و رشد ندارید به جز همان هایی که خودتان در ذهن تان ساخته اید.

***
در مورد حرفه تان جدی باشید. از همین امروز تصمیم بگیرید که دست به هر کاری می زنید آن را با موفقیت کامل به اتمام برسانید.

***
برای خودتان قاطعانه مشخص کنید چه می خواهید، چرا آن را می خواهید، چه زمانی آن را می خواهید و برای به دست آوردنش حاضرید چه کارهایی بکنید.

***
هر کس همان چیزی را که کاشته است درو می کند. شما امروز دقیقا همان چیزی را درو می کنید که دیروز کاشته اید. آیا از آن راضی هستید؟

***
هر چیزی را که امروز در زندگی دارید خودتان به دلیل ویژگی هایی که در شخصیت تان داشته اید به سوی خود جذب کرده اید.

***
برای رسیدن به حداکثر بهره وری با دقت برنامه ریزی کنید. همیشه انرژی تان را جایی مصرف کنید که بالاترین بازدهی را داشته باشد.

***
تمام دلیل هایی را که به خاطر آن می خواهید در حوزه کاری تان جزء موفق ترین افراد باشید لیست کنید. این دلیل ها سوخت موتور موفقیت هستند.

***

اراده کنید که یکی از مشهورترین و معتبرترین فروشنده ها در حوزه خودتان بشوید.

***
هرگز هنگام کار، صبر و آرامشتان را از دست ندهید. همیشه راحت، با روحیه و مثبت باشید. حتی وقتی که وضعیت روحی خوبی ندارید.

***
همیشه نظر مشتری تان را تایید کنید. هرگز با او بحث نکنید. حتی وقتی که به نظر می رسد کاملا در اشتباه است.

***
به قلمرو فروش خود همان طور نگاه کنید که یک کشاورز به مزرعه حاصلخیز خود نگاه می کند، مزرعه ای که باید هر سال از آن محصول برداشت بشود.

***
با مشتری محکم دست بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و بگویید: "از آشنایی با شما خوشبختم
 

hmdjml

مدیر تالار مهندسی نفت
مدیر تالار
این نکات خیلی خوبه. ولی من در کل یه سوال دارم. به کدوم یک از اینها میشه عمل کرد؟
مثلا میگن تضمین و گارانتی ولی هیچ خبری ازشون نیست.
یا وقتی یه فروشنده خیلی گرم میشه با مشتری اینجوری به نظر میاد که میخواد جنسشو قالب کنه به خریدار. حالا اگه یه نفر هم نیتش خوب باشه بازم همین حس القا میشه.
منظورم اینه که فروشنده دلش برای خریدار نسوخته و تقریبا همیشه به فکر سود خودشه حالا به هر طریقی. اگر هم کسی باشه که هم به فکر خودش باشه و هم به فکر خریدار اونوقت این خریدار هست که میخواد سر فروشنده رو شیره بماله. این استراتژیهایی که گفته شده یه مقداری آرمانی نیست؟
من بدبین نیستم ولی یه راه حل کامل...
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این نکات خیلی خوبه. ولی من در کل یه سوال دارم. به کدوم یک از اینها میشه عمل کرد؟
مثلا میگن تضمین و گارانتی ولی هیچ خبری ازشون نیست.
یا وقتی یه فروشنده خیلی گرم میشه با مشتری اینجوری به نظر میاد که میخواد جنسشو قالب کنه به خریدار. حالا اگه یه نفر هم نیتش خوب باشه بازم همین حس القا میشه.
منظورم اینه که فروشنده دلش برای خریدار نسوخته و تقریبا همیشه به فکر سود خودشه حالا به هر طریقی. اگر هم کسی باشه که هم به فکر خودش باشه و هم به فکر خریدار اونوقت این خریدار هست که میخواد سر فروشنده رو شیره بماله. این استراتژیهایی که گفته شده یه مقداری آرمانی نیست؟
من بدبین نیستم ولی یه راه حل کامل...
اتفاقا به نظر من اینها توی هر جامعه و با هر فرهنگی میتونه موثر و مفید باشه
چون پایه و اساس اون بر درستی و صداقت هست .... این خود بخود میتونه باعث شهرت مثبت بشه
 

elenaee

عضو جدید
مرسي .اگه ما بخوايمم به اين چيزا عمل كنيم اونقدر قدرت مانوور نداريم به نظر من اين چيزا ذاتيه بعضيها تو وجودشونه كه آدمارو جذب ميكنن.
ا حالا پيش اومده كه به چيزي احتياج نداشته باشي ولي به خاطر فروشندش اونو بخري . چشم بسته بدون اينكه راجبش چيزي بدوني
 

nikan_eh

عضو جدید
همیشه نظر مشتری تان را تایید کنید. هرگز با او بحث نکنید. حتی وقتی که به نظر می رسد کاملا در اشتباه است...........
اين يكي خيلي جواب ميده من تجربه اش دارم اون لحظه يه قيافه حق به جانب ميگيرن انگار يه عمره اينكارن.
از مطلب مفيدتون ممنون
;)

 

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
با مشتری محکم دست بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و بگویید: "از آشنایی با شما خوشبختم
فروشنده ها جواب سلام مارو به زورمیدن
 

behnam.95

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه نظر مشتری تان را تایید کنید. هرگز با او بحث نکنید. حتی وقتی که به نظر می رسد کاملا در اشتباه است.

با مشتری محکم دست بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و بگویید: "از آشنایی با شما خوشبختم

:gol:
 

samira93

عضو جدید
از قانون طلایی در فروش استفاده کنید: "کالایتان را همانطور به مشتری بفروشید که دوست دارید به شما بفروشند."
;)
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی عالی بود.;)

هرگز هنگام کار، صبر و آرامشتان را از دست ندهید. همیشه راحت، با روحیه و مثبت باشید. حتی وقتی که وضعیت روحی خوبی ندارید.
 

behnaz68

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
همیشه نظر مشتری تان را تایید کنید. هرگز با او بحث نکنید. حتی وقتی که به نظر می رسد کاملا در اشتباه است.

با مشتری محکم دست بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و بگویید: "از آشنایی باشما
خوشبختم
]

هرگز هنگام کار، صبر و آرامشتان را از دست ندهید. همیشه راحت، با روحیه و مثبت باشید. حتی وقتی که وضعیت روحی خوبی ندارید.

طرز برخورد با مشتری خیلی مهمه که می تونه اونا جذب کنه یا نه.هم چنین اعتماد به نفس و صبری که نشون می دید .
ممنون:gol:
 

senaps

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیار عالی بودش....

راستش این رفتار ها بسیار مهم هستن.... من خودم شده جنسی رو از مغازه‌ای نخریدم، صرفا چون باهام کل کل کرده سر چیزی که اون اشتباه میکرده!!(مثلا گوشی یزایر رو اون وقتی که تازه اومده بود، میگفت دیزار! من میگفتم دیزایر..میگفت نه من یه عمره دارم میفروشم، دیزاره!!!!)....

یا فروشنده‌ای که رفتم میگم سلام اقا خسته نباشید..... بعد از نیم ساعت با ته گلو و کاملا ناراضی!! میگه سا.... میگم فلان مدل لپ تاپ چنده الان؟؟؟؟ بعد از نیم ساعت تازه میره از رو کاغذ میگه فلان قیمت....

شخصا عمرا از این دست ادما خرید نمی‌کنم... و بله.... من معمولا سعی میکنم وقتی میخوام نرم‌افزاری که نوشتم رو برای شخص مورد نظر تحویل بدم یا دارم سعی میکنم قرار داد ببندم، همیشه چیزی بیشتر و بزرگ تر از اونی که به من گفته رو براش فراهم میکنم و باهاش مشورت میکنم.... اینکه فلان چیز چقد خرج داره و در عوض چقد صرفه جویی داره و ....!!! شخصا راضیم از این روند....
 

man69

عضو جدید
خیلی ممنون همه اینهایی که گفتین خیلی نکات مفیدی بودن ولی یکی از مهم ترین اصول بازار یابی تبلیغات هستش تبلیغات برای هر محصول و خدماتی تو هر سطحی که باشه خیلی مهمه من فروشگاه لوازم التحریری رو میشناسم که کل مغازش 9متر هم نمیشه ولی به خاطر تبلیغات جذاب و زیادی که تو دانشگاه ها داشته همیشه مغازش نسبت به مغازه همسایش که از اون هم بزرگتره حتی تو بعضی خدمات هم ارزونتر عمل میکنه شلوغ تره البته مغازه بغلی هم به نوعی از این شلوغی استفاده میکنه هر چند فکر کنم خودش متوجه این قضیه نمیشه این البته یک نمونه برای یک فروشگاه بود برای کسایی که میخوان یه محصول خاص رو بفروشن دیگه تبلیغات اهمیت بیشتری پیدا میکنه
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی حرف تبلیغات به میون میاد ذهن همه به بیلبورد و تخفیف و تیزر تلویزیونی می ره
اما یه نکته جالب توجهی در مورد تبلیغات وجود داره و اونم این هست که تبلیغات باید متناسب گروه بازار هدف باشه
این یعنی مثلا...برای کالای خانگی در کانالهای خانوادگی و رسانه هایی که مورد توجه خانواده هستند تبلیغ کنیم
برای کالایی مثل رنگ صنعتی نوع تبلیغ و مکان و زمان متناسب انتخاب کنیم ...و کلا متناسب هر نوع کالا و بازار هدفش نوع تبلیغات رو برنامه ریزی کنیم:)
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
خودتان را در مقام یک مشاور ببینید نه یک فروشنده. این طرز فکر باید از ذهن شما شروع شود تا به ذهن مشتری هم منتقل شود.

با مشتری محکم دست بدهید. به چشم هایش نگاه کنید و بگویید: "از آشنایی با شما خوشبختم

عالی بودن . تشکر

 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
در برابر راحت طلبی مقاومت کنید و هر روز با تجربه ای جدید، خودتان را وادار کنید تا توانایی ها و استعدادهایتان را بیشتر به کار بگیرید.;)
ممنون
خوب بود.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

اول از همه طبق معمول تشکرات من وهلاک کرده!



تمام دلیل هایی را که به خاطر آن می خواهید در حوزه کاری تان جزء موفق ترین افراد باشید لیست کنید. این دلیل ها سوخت موتور موفقیت هستند


اینو خیلی قبول دارم چون خودم انجام دادم نتیجه هم گرفتمااااااااااااا

 

avisaafhar

کاربر فعال مهندسی مواد, ارتباط با صنعت
راست و دروغ رفتار مشتری‌ها در خرید

راست و دروغ رفتار مشتری‌ها در خرید

راست و دروغ رفتار مشتری‌ها در خرید

این را قبول کنیم که همه ما به نوعی مشتری هستیم؛ خواه گوشی تلفن بخریم، خواه کرم ضد چروک سوئیسی یا یک نوشابه در هرصورت خرید بخش بزرگی از زندگی روزمره همه ما را تشکیل می‌دهد. و به این علت است که ما هر روز شاهد پیام‌بازرگانی در تلویزیون و تبلیغات فروشندگان در بیلبورد اتوبان‌ها، اینترنت و حتی پارچه نوشته های سر در مغازه‌ها هستیم. برند‌ها و مارک‌های تجاری از هر سو با تمام سرعت به طرف ما می‌آیند. حال چگونه با این همه تبلیغات پایان‌ناپذیر که هر روز مشاهده می‌کنیم، آن ها را به خاطر بسپاریم؟ چه چیزی مشخص می‌کند که چه اطلاعاتی در ذهن خودآگاه و چه اطلاعاتی در ذهن ناخودآگاه ما می‌ماند؟
باید بدانیم چرا مشتریان به طرف یک مارک خاص لباس کشیده می‌شوند، یا مدل خاصی از ماشین، یا نوع خاصی از کرم دست و صورت، شامپو یا شکلات جواب این سوال در ذهن ما نهفته است. علم عصب شناسی یا بازاریابی عصب‌پایه بعنوان آینده علم بازاریابی، پنجره‌ای به سوی ذهن انسان خواهد گشود و بازاریابی عصب‌پایه کلید این کتاب یعنی خرید شناسی است: افکار نا‌خودآگاه، احساسات و سلیقه‌هایی که در خرید‌های روزانه ما تاثیر‌گذار هستند.

تصور ما از این علم که به ذهن انسان‌ها نفوذ می کند برای بیشتر مردم، حسن امتیاز خواهد بود. ولیکن بازاریابی عصب‌پایه ابزاری برای سوءاستفاده شرکت‌های تبلیغاتی تیست. بلکه مثل چاقو، صرفاً یک وسیله است؛ از چاقو هم می‌شود استفاده درست کرد و هم می‌توان با آن به شخصی آسیب رساند.
این علم صرفاً ابزاری است که به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که مشتریان در رویارویی با انواع کالا‌ها و مارک‌های تجاری به چه چیزی فکر می‌کنند و حتی بعضاً به ما کمک می‌کند روش‌های سوء استفاده بازاریاب‌ها را بشناسیم.
هجوم ناگهانی خون به مغز



شاید شما تصور می‌کنید که تصاویر و هشدارهای روی پاکت سیگار مانع از سیگار کشیدن افراد می‌شود یا حداقل آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد ولیکن این چنین نیست.
در آزمایش و تحقیق بزرگی در سال 2004 روی هزاران نفر از سراسر دنیا انجام گرفت از خانمی که سیگار مصرف می‌کرد پرسیدند: آیا هشدارهای روی بسته سیگار شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ پاسخ چنین بود: بله
آیا باعث می‌شود که کمتر سیگار بکشید؟ بله

ولی وقتی این فرد را تحت آزمایش ام.آر.آی قرار دادند. با یک وسیله کوچک آینه‌ای شبیه آینه جلو اتومبیل یک‌سری برچسب‌های هشدار دهنده پاکت سیگار را از زوایای مختلف، روی یک صفحه به او نشان دادند و از او خواستند تا میل خود به کشیدن سیگار را درحین پخش این تصاویر بیان کند. ونتیجه چنین بود که برچسب‌های هشداردهنده اصلا تاثیری روی میل و هوس او به سیگار نداشته است.
وقتی نتایج را مورد بررسی قرار دادند متوجه شدند که هشدارهای سیگار که به سیگاری ها اعلام می‌کند که در معرض ابتلا به بیماری‌های قلبی یا شرایط مزمن دیگری هستند درواقع ناحیه‌ای از مغز سیگاری‌ها به نام نقطه هوس nucleus accumbens را تحریک می‌کند. این ناحیه زنجیروار به نورون یا یافته ‌های خاص عصبی متصل هستند که وقتی بدن انسان هوس چیزی را می‌کند فعال می‌شود، خواه سیگار باشد خواه غذا و موارد دیگر وقتی تحریک شد، نقطه هوس به مقادیر بیشتر و بیشتری از آن احتیاج پیدا می‌کند تا آن عطش را فرو بنشاند. و این هشدارها نه‌تنها نمی‌تواند مانع سیگار کشیدن سیگاری‌ها شود، بلکه با تحریک منطقه هوس فعال می‌شود که در واقع سیگاری‌ها را تشویق می‌کند تا سیگار روشن کنند. پس می‌بینید که این هشدارها خود ابزار بازاریابی برای صنعت تتون و تنباکو شده‌است.
تصور کنید تا چه اندازه خرافات در زندگی ما هست؟ به تخته می‌زنید تا چشم نخورید، وقتی صبر می‌آید کاری نمی‌کنیم یا اسپند دود می‌کنیم. البته اگر از ما بپرسند می‌گوییم همه این‌ها خرافات است و من آن‌ها را باور ندارم. ولی بیشتر ما در عمل هرروز در زندگی آن‌ها را انجام می دهیم.
زیر فشار روانی یا حتی وقتی زندگی بر وفق مراد است مردم تمایل دارند چیزی بگویند درحالی که رفتار آن‌ها کاملا متفاوت است.



هرچیزی که او دارد می‌خواهم


آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا در زمان تماشای بازی فوتبال، وقتی بازیکن محبوب شما دچار خطایی می‌شود خودتان را پس می‌کشید و یا برعکس وقتی گل می‌زند، بالا و پایین می‌پرید؟ یا بعد از اینکه فیلم بروس‌لی را تماشا کردید حرکات رزمی انجام می‌دهید علت این عکس‌العمل‌ها یافته ‌های آینه‌ای هستند. یافته ‌های آیینه‌ای مشخص می‌کنند که چرا ما ندانسته رفتار دیگران را تقلید می‌کنیم. پس وقتی می‌بینیم هدفون غیر عادی از گوش کسی آویزان است، یافته ‌های آیینه‌ای ما رغبتی در ما ایجاد می‌کند تا عین همان وسایل محشر را داشته باشیم.
آیا تا به حال شده از محصولی دلزده یا به آن بی‌علاقه بودید و بعداز مدتی نظرتان عوض شده باشد؟ شاید نوعی از کفش باشد که فکر می‌کردید زشت هستند. تا اینکه می‌بینید از هر چند نفری که از کنار شما رد می‌شوند تعدادی آن‌ها را پوشیده‌اند. بلافاصله فکر شما از آن‌ها زشت هستند به دوست دارم الان از آن‌ها داشتم می‌رود. تلویزیون ال.سی.دی جدید و شیک دوستمان را می‌بینیم، یا گوشی موبایل جدیدی را می‌بینیم و دوست داریم خودمان یکی از آن‌ها را داشتیم.

ولی این یافته ‌های آیینه‌ای به تنهایی عمل نمی‌کنند. اغلب آن‌ها هم‌زمان با دوپامین که یکی از مواد شیمیایی مغز است عمل می‌کند. دوپامین یکی از مواد لذت‌بخش و اعتیادآور است که انسان شناخته‌است و تصمیم خرید تا حدودی تحت تاثیر فریبنده آن هدایت می‌شود. وقتی چشمانتان به دوربین پر زرق و برق یا گوشواره‌های مروارید براق می‌افتد، دوپامین با ظرافت مغز شما را با خوشی و مسرت لبریز می‌کند و بعد یک‌دفعه قبل از این‌که بدانید یا احساس کنید،رسید کارت اعتباری را امضا کرده‌اید (محققان هم عقیده‌اند که 2.5 ثانیه طول می‌کشد تا تصمیم به خرید گرفته شود). چند دقیقه بعد وقتی دارید از فروشگاه خارج می‌شوید و دوربین را داخل کیف دستی گذاشته‌اید و احساسات سرخوش‌کننده و شعف‌انگیز حاصل از دوپامین فروکش کرد، یک‌دفعه از خودتان می‌پرسید که آیا اصلا این دوربین به دردم می‌خورد یا اصلا از آ« گوشواره استفاده خواهم کرد یا خیر. این احساس برایتان آشنا نیست؟
پس خریداران هوشیار باشند. چرا که آینده تبلیغات دیگر سیگار و آیینه نیست بلکه یافته ‌های آیینه‌ای است. و آن‌ها بسیار قدرتمند خواهند شد تا وفاداری ما، ذهن ما، کیف پول ما و خرید شناسی ما را حتی بیشتر از آنچه که خود بازاریاب‌ها فکرش رابکنند تحریک نماید.


مایه‌ی تعجب و حیرت


امروزره ما بیشتر از هر زمان دیگر از نظر بصری تحریک می‌شویم. و حقیقت امر اینست که تحقیقات نشان‌داده است که هرچه بیشتر تحریک شویم، به همان اندازه کمتر به آن چیز توجه می‌کنیم. انکار نمی‌کنم که بینایی درخرید ما عامل مهمی است. ولی همچنانکه تحقیقات ثابت کرده‌است بینایی در بسیاری موارد به آن قدرتی که تصور می‌کنیم نیست و بویایی و شنوایی اساساً قدرتمندتر از آن‌است که تصورش را می‌کنید. حال چگونه بو می‌تواند همانند تصویر همان نواحی مغز را فعال کند؟ باز برمی‌گردیم به یافته ‌های عصبی آیینه‌ای. اگر صبح بوی نان تازه به مشام شما برسد، مغز ما یک فنجان چای یا قهوه را در کنار آن می‌تواند «ببیند». به برکت یافته ‌های عصبی آیینه‌ای، صدا هم می‌تواند به اندازه تصاویر بصری قدرتمند باشد. درسخنرانی‌هایم، اغلب از حضار می‌پرسم تا چشمان‌شان را ببندند. بعد از پاره کردن یک برگ کاغذ، از آن‌ها می‌پرسم که چه‌چیزی شنیدند. با چشمان بسته همگی گفتند: « یک تکه کاغذ را پاره کردید.» تنها تشخیص صدای پاره کردن کاغذ نبود بلکه عملاً در ذهن خود پاره کردن کاغذ را تجسم کردند.
فکر می‌کنید چرا شرکت کوکاکولا تصمیم گرفت نوشابه کوکاکولا با طعم وانیل را بیشتر از سایر محصولات روانه بازار کند؟ در واقع بوی وانیل جذاب است؛ آزمایشاتی در یکی از فروشگاه‌های لباس محلی نشان داد که وقتی «رایحه‌های زنانه» از قبیل وانیل در بخش لباس زنانه پخش شود، فروش لباس‌های زنانه دوبرابر می‌شود.
از حواس پنجگانه ما بویایی از همه مهمتر است. پرفسور بازاریابی دانشگاه ایالتی جورجیا می‌گوید: «در استفاده از حواس دیگر، ما اول فکر می‌کنیم بعد واکنش نشان می‌دهیم، ولی در مورد بو، مغز شما قبل از فکر کردن واکنش نشان می‌دهد.» حتی ظریف‌ترین رایحه‌ها هم می‌تواند تاثیر قوی روی خرید مشتریان داشته باشد.




 

avisaafhar

کاربر فعال مهندسی مواد, ارتباط با صنعت
7 رمز پنهان براي فروش موفق

7 رمز پنهان براي فروش موفق

7 رمز پنهان براي فروش موفق


طــــي سالها، ما براي شناسايي مسيرهاي بي شماري كه براي فروش وجود دارد، تلاش بسيار كرده ايم: گوش دادن به صدها نوارصوتي و تماشاي فيلمهاي ويديوئي فروش.
امروز هم، هنوز هنگامی كه از ما، درمورد افزایش مهارتهای فروش سوال می شود، حقیقتاً پاسخ ما به طور حیرت آوری، بی اندازه ساده است.
ما دریافته ایم كه هفت رمز پنهان برای فروش موفق وجود دارد، و ما از آنها برای رشد بعضی از موفق ترین شركتهای تجاری در آمریكا استفاده می كنیم. ما همچنین از این رموز تحت عنوان مشاور تجاری برای رشد شركتهای نخبه جهانی سود می بریم.
این وعده را به شما می دهیم كه با استفاده از این رموز، به زودی شاهد افزایش فروش خود باشید همچنین شاهد مشتریانی خرسندتر و تجارتی سودآورتر خواهیدبود. با این امید، ما هفت رمز فروش موفق را بیان می كنیم.



1 - گزینش هدف (هدف گذاری):
همه افراد موفق، اهداف بزرگی را برای خود ترسیم كرده، و سپس این اهداف بزرگ را به اهداف كوچكتر تقسیم می كنند.
اهداف به شما اجازه می دهند تا بر فعالیت خود تمركز كنید، و تمركز بیشتر، موفقیت بیشتری را برای شما فراهم می كند.
هنگامی كه اهداف فروش خود را مشخص كردید، نیازمندید تا آنها را به اهداف روزانه تقسیم كنید، و سپس برنامه ها و اهداف روزانه خود را یادداشت كنید. همچنان كه به فروش خود ادامه می دهید آن را با اهداف روزانه خود مقایسه كنید، تا به یك تعادل جدید برسید، از آنچه حاصل می شود می توانید اهداف روز بعد خود را تهیه كنید. آیا واقعاً دنبال كردن اهداف فروش روزانه با این طریق موثر خواهدبود؟ این عمل را بـــرای بیست و یك روز ادامه دهید، به زودی از نتایج آن شگفت زده خواهیدشد.

2 - یك برنامه فروش را دنبال كنید: همه پزشكان بزرگ، وكلای بزرگ، تكنسین های بزرگ و كسانی كه فروش بزرگی دارند، در یك چیز مشتركند، آنها همگی برنامه ای را كه شامل سوال كردن و گوش دادن به مشتریان است، دنبال می كنند. این مقاله اگرچه فضای لازم برای واردشدن به جزئیات بیشتر را ندارد، اما اجازه دهید آن را به سادگی بیان كنیم.
هر برنامه فروش كه به خوبی طراحی شده باشد دارای هشت مرحله است، كه با ایجاد رابطه دوستانه یا حسن تفاهم آغاز و با بستن فروش پایان می پذیرد. هنگامی كه شما به دقت دوره هــای آموزشی فروش را بررسی می كنید، باید از اینكه این دوره حول محور هشت مرحله ای دور می زند مطمئن شوید. اگر غیراز این باشد شمــا قطعــــاً باید به فكر دوره های دیگری باشید.

3 - به مشتریان اجازه انتخاب بدهید: مردم دوست دارند خرید كنند، اما نمی خواهند كالایی به آنها تحمیل شود. نمایشهای تلویزیونی، فروشگاههای موادغذایی، و فروشگاههای البسه، همگی به اهمیت اصل (آزادی انتخاب) پی برده اند، و فروشندگان بزرگ هم همینطور.
بــا آزادی گزینش، شما به مشتریان اجازه می دهید تا در كنترل شما باشند و به آنها آزادی لازم برای مقایسه خدمات خود را می دهید، قبل از آنكه آن را با پیشنهاد رقیبانتان مقایسه كنند. برای مثال شما ممكن است بگویید: ما می توانیم برای واترپمپهای استاندارد خود یكسال گارانتی قرار می دهیم. و یا بگویید: ما می توانیم برای پمپهای ممتاز خود یك عمر گارانتی قرار دهیم. كدامیك از این دو روراستی و صداقت را نشان می دهد؟ با آزادی انتخاب مشتریان را از خود خشنود می كنید، فروش شما بالا خواهدرفت و سود بیشتری نصیب شما خواهدشد.

4 - تمرین فروش كنید:
همه ورزشكاران بزرگ و فروشندگان، دریافته اند كه چه اصلی به ظرفیت عضلانی برمی گردد، خود را عادت دادن به اینكه مجبور نباشید، درباره چیزی كه بعداً باید انجام دهید فكر كنید. جایی كه شما یك مشتزن یا فروشنــده حرفه ای هستید، عكس العمل شما غریزی است و به صورت اتوماتیك عمل می كند.

ما به شما پیشنهاد می دهیم، تكنیك های فروش را به جای مشتریان با سایر همكارانتان تمرین كنید. در این حال شما می توانید توانائیهای خود را موردارزیابی قرار دهید. شما زمانی از دوره های فروش درك خوبی خواهید داشت كه آن را به یك برنامه تبدیل و سپس با همكارانتان یا مدیر تیم فروش تمرین كنید، گویی آنها مشتریان شما هستند. هر روز درمورد آن گفتگو كنید و نتایج حاصله را در مقابل مشتریان به كار ببندید. تمرین، تمرین و تمرین، این یكی از رموز موفقیت فروش است.

5 - هرگز به فروشندگان خود به عنوان ابزار فروش نگاه نكنید:
فروشندگان شما كاتب یا دستگاه پول شمار نیستند. نه دچار سوءتعبیر نشوید، نمی خواهیم بگوییم كه پول مهم نیست. بدیهی است مجبورید تا برای فروش خود اهدافی داشته باشید و مجبورید به اعداد و ارقام توجه كنید، اما هدف ما از بیان اینها چیست؟

اینكه واقعاً فروشندگان بزرگ با قلبشان فروش می كنند نه با قلمشان. هنگامی كه شما حقیقتاً نسبت به كسی حسن نیت دارید، آن را تماماً به نمایش می گذارید، و هنگامی كه مشتریان درك می كنند كه شما به آنها بیشتر از پولشان دلبستگی دارید، شما فرصت فروش بیشتری خواهید داشت.

6 - به همه مشتریان توجه كنید:
مطالعات جنرال الكتریك نشان داد تبلیغ از طریق چهره به چهره (محاوره ای)، سه تا پنج برابر موثرتر از شكلهای دیگر تبلیغ است. مشتریان ممكن است با انگیزه های متفاوت به شما مراجعه كنند، اما هیچ عاملی مهمتر از اعتقاد آنها به شما نیست.

یكی از ساده ترین و درعین حال آسانترین روشهای ایجاد انگیزه در مشتریانی كه مراجعه می كنند، صحبت كردن با آنهاست تا مطمئن شوید كه آیا از خدمات شما راضی هستند یا نه؟ و سپس از آنها تشكر كنید. در محیط رقابتی امروز اگر شما از این مقوله غافل شوید، سود زیادی را از دست خواهید داد. شما شریان حیاتی تجارت خود را بسته و مشتریان خود را از دست می دهید.

7 - با ابرستاره ها احاطه شوید: توقع مشتریان همواره بسیار زیاد است، و رقابت بین مشتریان هرگز شدید نیست. روزی خواهدآمد كه دیگر كالاها برای مشتریان ایجاد انگیزه نمی كند، در آن زمان كاركنان شما نباید كوتاه یا بلند باشند. باید مطمئن باشید دارای تكنسین هایی هستید كه می توانند در محیط رقابتی و زمان محدود، كالا و خدمات را با كیفیت بالا تولید كنند. شما مجبور هستید تا مدیران و ارزیابهایی را كه می توانند این رموز فروش موفق را به كار گیرند به استخدام خود درآورید.

مطالب خود را با این جمله تمام می كنیم، اگر شما اهداف فروش خود را مشخص كنید، اگر اطراف شما با ابرستاره ها احاطه شود، و اگر شما رموز فروش موفق ما را به كار بگیرید، مطمئن هستیم نه تنها فروش و سود خود را رشد می دهید، بلكه از همه مهمتر شما عامل مهم هر تجارت بزرگ را توسعه خواهید داد: مشتریانی خشنود.

منبع خبر : واحد پژوهش و تحقیق MLM

خبرگزاری ام ال ام - www.mlm.ir
 

babak_metalor

عضو جدید
ممنون ، خیلی مفید بود;);)



*فروشندگان بسیار موفق را الگوی خودتان قرار بدهید و همان کارهایی را بکنید که آنها می کنند.
*همیشه فردی خوشبین ، سرزنده و هدفمند باشید
*80 درصد از موفقیت یک فروشنده در گرو طرز تفکر او و فقط 20 درصد از آن بخاطر استعداد اوست.
* در روابط تجاری با دیگران ، هم منافع مشترک و هم منافع شخصی را در نظر داشته باشید .
*اگر کاری ارزشش را داشته باشد،باید آن را انجام داد. حتی اگر بار اول نتوانیم آن را خوب انجام بدهیم . از تجربه کردن نترسید.
*همیشه مثبت فکر کنید . همه چیز را از جنبه مثبت آن ببینید .
*اگر همیشه و در هر موقعیتی با شهامت عمل کنید ، خواهید دید که از جاهایی که انتظارش را هم ندارید به شما کمک می شود.
*ابتدا به این فکر کنید که می خواهید امسال چقدر پول بسازید . سپس تجسم کنید که این مقدار پول را به دست آورده اید.
منبع : کتاب رموز فروش موفق از برایان تریسی
 

mohammad.persia

عضو جدید
کاملا درسته
با برخورد صحیح با مشتری میتونیم جذب مشتری کنیم
و به مشتری اعلام کنیم که فرد مطمئنی برای سرمایه گذاری و یا فروش کالا هستیم
میشه گفت با انرژی مثبت درونمون میتونیم کنترلی برای جذب مشتری داشته باشیم
 

ya3man

عضو جدید
هر چیزی را که امروز در زندگی دارید خودتان به دلیل ویژگی هایی که در شخصیت تان داشته اید به سوی خود جذب کرده اید.
جالب بود.مرسی
;)
 

homa mohammadi

عضو جدید
برای خودتان قاطعانه مشخص کنید چه می خواهید، چرا آن را می خواهید، چه زمانی آن را می خواهید و برای به دست آوردنش حاضرید چه کارهایی بکنید.

عالی بود
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
کوروش کبیر فرمودند : راستگو باش تا استقامت داشته باشی
راستش این جمله رو من پارسال تو یتحقیقم در باره CRM بر خورد کردم میدونید من از این جمله برداشت کردم که اگر یک بازاریاب بهر نحوی بخواهد محصول را به مشتری به قبولاند یا به قول خودمون قالب کنه به اون مشتری بعد از یک مدت از گردنه خرید این محصول خارج میشه وقتی که یک بازاریاب مثلا میگه این موبایل رو که خریدی غیر ممکن تا 3 سال بد کار کنه یا مثلا غیر ممکنه که انتن نده ولی موقعی که عکس این موضوع برای مشتری ثابت میشه مشتری انتخاب این محصول را تعویق و سراغ جایگزین محصول میره بیشتر بچه های مدیرت هم میدونند که( هزینه از دست دادن یک مشتری قدیمی = 8 مشتری جدید )حالا اگر فرض کنید که یکروزی یک نفر توانست مچ مارو بگیره و مشکلات محصول ما رو بگه ما چه عکس العملی انجام میدیم من بیشتر مواقع دیدم که بیشتر مردم شروع به دروغ گفتن میکنن و انکار این موضوع پس چه بهتره که ما از همون اول راست بگیم و اعتماد یک مشتری رو جلب کنیم به طوری که مشتری به ما اعتماد داشته باشه تا به محصول
با تشکر
این تاپیک واقعا مفید هست ;)
 

WOMIS

عضو جدید
فکرهای بزرگ در سر بپرورانید! شما هیچ محدودیتی برای بهتر شدن و رشد ندارید به جز همان هایی که خودتان در ذهن تان ساخته اید.
ای کاش بتونم محدودیت هارو از ذهنم دور کنم تا بتونم پیشرفت کنم
ممنون از تاپیکه خوبت
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
3 راه برای ارتقای تجارت و كسب و كار شما در یك بازه ی اقتصادی كوچك!

3 راه برای ارتقای تجارت و كسب و كار شما در یك بازه ی اقتصادی كوچك!


ترقی و پیشرفت تا اندازه ای می*تواند سخت باشد. توسعه و ارتقای یك تجارت سالم نیازمند تدابیری است. در اینجا با سه گام ساده آشنا می*شویم ،كه می*توانید تجارت خود را حفظ كنید یا حتی در جهت توسعه و استحكام آن تدبیری بیندیشید.



1-پاداش مشتری وفادار.
با دقت در بازار و تمركز در وجود مشتریان ،به این نكته پی خواهید برد كه مشتریان شما را شناخته و به شما اعتماد كرده اند.این اعتماد بسیار آسان تر و ارزان تر از افزایش كسب و كار از طریق سرمایه گذاری بدست می*آید.پس سفارش تولیدات جدید را از مشتریان قدیمی*تان بگیرید و به آنها به پاس اعتمادی كه به شما كرده اند سرویس بدهید

2- هوشیار باشید. شما می*توانید از ركود بازار به نفع خود بدون ضرر رساندن به دیگران استفاده كنید. به طور مثال در یك بازار رو به ركود شما می*توانید درخواست یك عرضه ی بزرگتر با مقدار پول كمتر را داشته باشید. فراموش نكنید كه ركود اقتصادی در واقع نتیجه ی ضعف تبلیغات نیز هست. پس نقش تبلیقات را دست كم نگیرید.

3-تبلیغ خوب. شما می*توانید با عرضه ی كالای جدید به بازار و مشتری مداری تجارت خود را اندازه ای گسترش دهید، اما تنها چیزی كه می*تواند تجارت شما را مستحكم نگاه دارد،تبلیغات مناسب ،گفتگو با مشتریان در حد یك گفتگوی ادیبانه و نظر گرفتن از آنها......این همان چیزی است كه تجارت شما به آن نیاز دارد.



گردآوری : ای مشاور
 

aryaei

عضو جدید
با تشكر از مطالب زيبا و كاربردي بچه ها
هميشه فردي خوشبين و سرزنده هدفمند باشيد. 80 درصد از موفقيت يك فروشنده در گرو طرز تفكر او و 20 درصد از ان به خاطر استعداد اوست (تريسي) . مراقب افكارتان باشيد كيفيت افكارتان تعين كننده كيفيت زندگي شماست
 

Similar threads

بالا