مشاعرۀ سنّتی

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سالي كه سنگر سفره‌ي غم شد ... صحرا پر از گل‌هاي پرپر بود ... بر سفره هاي هفت‌سين تنها ... سرو و صنوبرهاي بي‌سر بود
 

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم...زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست
تو در متن جنون جا مي‌گرفتي ... به دندان مشك خود را مي‌گرفتي ... سپاه سايه‌ها از پا مي‌افتاد ... تو با دستان خود پامي‌گرفتي .
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو در متن جنون جا مي‌گرفتي ... به دندان مشك خود را مي‌گرفتي ... سپاه سايه‌ها از پا مي‌افتاد ... تو با دستان خود پامي‌گرفتي .

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور...کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزگاریست که ما را نگران میداری
مخلصان را نه به وضع دگران میداری
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان....وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان

يكي افسانه اينده ميخواند/ كه شادي بيشر خواهي ازين راند
دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را...دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
 

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را...دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا[/QUOTE]
آه عمريست كه ويران شدهام ساكت و سرد و پريشان شده ام
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
میازار موری که دانه کش است،که جان دارد و جان شیرین خوش است
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی...دست دعا برآرم و در گردن آرمت

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا/بي وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها...که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
 

ستاره 20

عضو جدید
کاربر ممتاز
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی...دست دعا برآرم و در گردن آرمت

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها...که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
آن را که چنين دردي از پاي دراندازد / بايد که فروشويد دست از همه درمان‌ها
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا