لوکمی

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
درخون هرانسان سالم سه گروه اصلی گلبول یا گویچه زندگی می کنند که وظایف خاص خودرا انجام می دهند این گویچه ها عبارتند از :

  • گلبول قرمز
  • پلاکت
  • گلبول سفید

گلبول قرمز:کار انتقال اکسیژن از ریه ها به بافت های مختلف و بر عکس انتقال دی اکسیدکربن ازبافت ها به ریه رابر عهده دارد.
پلاکت ها :ذرات کوچکی هستند که همانند گلبول قرمز و سفید از سلولهای بنیادی مغز استخوان بوجود آمده ودر انعقاد خون به هنگام خونریزی دخالت می کنند.
گلبولهای سفید:به دو گروه لنفوسیتیک و میلوسیتیک تقسیم می شوند، کار دفاع از بدن را دربرابر عوامل خارجی را بر عهده دارند.
پیش ساز و مادر گلبولهای ومادر تمام گلبولهای خونی یک انسان بالغ ،درمغز استخوان زندگی می کند که سلول بنیادی نام دارد.
سلولهای بنیادی همانند تمام سلولهای بدن رشد می کنند وتقسیم می شوند.تفاوت اصلی سلولهای بنیادی با سایر سلولهای بدن این است که در فرایند رشد وتقسیم خود به سلولهای مختلف تبدیل میشوند ومیتوانند سه گروه اصلی گلبولهای انسانی را به وجود آورند




برای انکه سلولهای بنیادی درمغز استخوان بتوانند به سلولهای اختصاصی تبدیل شوند،باید مسیر طولانی را بپیمایند و فرآیند تقسیم آنها بسیار پیچیده است وبه سادگی شکل فوق نیست بلکه شکل فوق یک نمای شماتیک است.
همانطور که در شکل بالا ملاحضه میشود سلول بنیادی در تقسیم اولیه خود به دوزیر گروه سلولهای بنیادی میلوئید و سلولهای بنیادی لنفوئید تبدیل می شوند.به گروهی از بیماری ها و سرطانهای خونی که ریشه آنها درسلولهای بنیادی میلوئید باشد ،اختلالات میلوپرولیفراتیومیگویند.
گروهی از بیماریها که ریشه انها درسلولهی بنیادی لنفوئید باشد اختلالات لنفوپرولیفراتیو میگویند.
ذکر این نکته لازم است که تعدادی از سلولهای بنیادی رده لنفوئید به غدد لنفاوی رفته تا کار خود را ادامه دهند این نکته نشان میدهد که لنفوم(سرطان غدد لنفاوی)جزءاختلالات لنفوپرولیفراتیو میباشد.
نکته:وقتی میگوییم لوکمی منظورمان یک نوع سرطان خون است ولی وقتی می گوییم سرطان خون منظورمان حتما لوکمی نیست و میتواند بیماریهای دیگرباشد.
لوکمی:عبارت است از رشد غیر طبیعی وسرطانی سلولهای بنیادی در مغز استخوان.
تولید سلولهای فراوان و رهاکردن آنها درخون که دربسیاری از مواقع نابالغ هستندوتوانایی فعالیتهای طبیعی خود را ازذست داده اندسلول های تولید شده فراوان ،مغز استخوان را پر میکنند و اجازه رشد به سلولهای سالم وطبیعی سایر رده های خونی مثل پلاکت ها وگلبولهای قرمز رانمی دهند.ازطرف دیگر گلبولهای سفید نابالغ که وارد جریان خون میشوند به بافتهای مختلف رفته ودر انها جایگزین میشوند که باعث به وجود آمدن یک سری علائم پزشکی مثل

  • بزرگ شدن غددلنفاوی
  • بزرگی طحال
  • بزرگ شدن کبد میشوند.






منبع:کتاب سرطان خون دکتر محمود آبادی


گردآورنده:جناب آقای مجید شکری
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
سلام به دوستان گرامی در قسمت قبل دیدیم که گلبولهای قرمز، سفید و پلاکتها از سلولهای بنیادی درمغز استخوان تولید میشوند و بیماری لوکمی عبارت است از رشد غیر طبیعی و سرطانی سلولهای بنیادی در مغز استخوان. دراین قسمت به علائم بالینی این بیماری می پردازیم
علائم مربوط به لوکمی را در سه گروه اصلی تقسیم بندی می کنند :
1)علائم مربوط به ساخته نشدن گبولهای سالم درمغز استخوان:مغز استخوان در یک انسان بالغ جایگاه ساخته شدن گلبولهای سالم سه گانه یعنی گلبولهای قرمز، سفید و پلاکتها می باشد. هر کدام از گلبولهای سه گانه کارایی خاص مربوط به خود را دارند که کمبود آنها می توانند باعث به وجود آمدن علائم بالینی مختلف شود.الف) اختلال در به وجود آمدن گلبولهای سفید سالم: گلبولهای سفید که تعداد آنها حدود 7 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد خود به چند رده کوچکتر تقسیم بندی میشود که در زیر به آن اشاره شده است:

نکته:تقسیم بندی فوق به صورت کلی میباشد.

نکته2) به تقسم بندی فوق مونوستیها رامی توان اضافه نمود که پیش از ماکروفايه میباشند.
هرگاه گلبولهای سفید سالم به هردلیل کم شوند، عفونت آغاز میشودوذکر این نکته ضروری است که در لوکمی های متعدد، اختلالات متعدد رده گلبولهای سفید بوجود می آید و تظاهرات بالینی لوکمی ها که ناشی از عفونت ها هستند، با توجه به گلبولهای سالم ،همچنین شدت ونوع کمبود این گلبولها متفاوت می باشد. به عنوان مثال در لوکمی لنفوبلاستیک مزمن (CLL) ایمنی همورال دچار اختلال میشود و بیمار با عفونت های تکرار شونده مانند ذات الریه تکرار شونده مواجه میشودب)علائم مربوط به کمبود گلبولهای قرمز (کم خونی): وقتی سلولهای بدخیم لوکمی مغز استخوان را اشغال کنند،جایی برای تولید ورشد گلبولهای قرمز نمی ماند بنا براین بیمار دچار کم خونی میشود علائم مربوط به کم خونی عبارتند از :
· ضعف· بیحالی· خستگی· کسالت· بی اشتهایی· سرگیجه

ج)علائم مربوط به کمبود پلاکتها :پلاکتها یکی از اجزای بند آمدن خونریزی از بدن میباشند. علاوه برپلاکتها ،عواملی باعنوان فاکتورهای انعقادی و... به پلاکتها کمک می کنند. وقتی به علت پرشدن مغزاستخوان از سلولهای لوکمی،تعداد پلاکتها کم شود زمینه برای خونریزیهای غیرطبیعی مانند خونمردگیهای زیر پوستی وخون دماغ شدن و... آماده میشود.
به طورطبیعی در هر میکرولیتر خون انسان سالم بین 150هزار تا 400هزار پلاکت وجود دارد که کاهش آن باتوجه به آن شدت می تواند برای بیمارعلامت ایجاد کند.
نکته: ذکر این نکته ضروری است که کاهش پلاکتها علل متعدد دارد و یکی از دهها یا صدها علت آن بیماری لوکمی است.

2) علائم مربوط به جایگزین شدن سلولهای بدخیم در بافتهای مختلف:
· رسوب در کبدباعث بزرگی کبد· رسوب در طحال باعث بزرگی طحال· رسوب درغدد لنفاوی باعث بزرگی غدد لنفاوی· رسوب در پوست باعث ضایعات پوستی· رسوب در مفاصل باعث تورم ودرد مفاصل میشود

3)علائم مربوط به زیاد بودن گلبولهای سفید نابالغ در خون:
سردرد
سرگیجه
تنگی نفس
نکته:این تظاهرات وقتی روی می دهد که تعداد گلبولهای سفید نابالغ بیش از دویست هزار در میکرولیتر باشند

گردآورنده : جناب آقای مجید شکری

منبع : کتاب سرطان خون دکتر / محمود آبادی

 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
لوکمی 3 (سرطان خون)

لوکمی 3 (سرطان خون)

در قسمت های قبل به تعریف لوکمی و علائم بالینی آن پرداختیم در این قسمت به علل ایجاد لوکمی وچگونگی اثبات لوکمی وانواع آن می پردازم.
چه عواملی در ایجاد لوکمی دخیل هستند؟ اگرچه برای بسیاری از بیماران مبتلا به لوکمی نمی توان علت خاصی مشخص کرد اما ثابت شده است که در بعضی بیماران مبتلا به لوکمی، عوامل زمینه ای وجود دارد. اشعه ناشی از رادیوتراپی همچنین بمباران اتمی هیروشیما،ناکازاکی، بعضی از مواد شیمیایی مثل بنزن، بعضی داروهای شیمی درمانی مانند ملفالان یا سایر داروهایی که جزء مواداکلیله هستند می توانند زمینه ساز ایجاد لوکمی شوتد. البته باید متذکر شد که ژنتیک را هم جزئی از عوامل ایجاد لوکمی می دانند زیرا مشخص شده است که اگر یکی از دو قلوها به لوکمی مبتلا شود، نفر دیگر، چندین برابر مردم عادی در خطر ایجاد لوکمی قرار دارد.


لوکمی چگونه اثبات می شود؟ یکی از اولین یافته ها در بیمار مبتلا به لوکمی، وجود گلبولهای سفید نابالغ (بلاست) در آزمایشات اولیه خون محیطی بیمار می باشد.در خون انسان سالم نباید به هیچ وجه، سلولی با عنوان بلاست مشاهده شود. ذکر این نکته ضروری است که در صد بلاست در لوکمی های مختلف فرق می کند. وقتی پزشک به لوکمی شک کرد از بیمار نمونه ی مغز استخوان گرفته می شود واین نمونه برای آزمایشات متعدد از جمله رنگ آمیزی ساده، رنگ آمیزی بیوشیمیایی و... فرستاده می شود. یکی دیگر از علائم کاهش رده های خونی (پلاکت، گلبول سفید،گلبول قرمز) که در قسمت های قبل به اشاره کردیم. علاوه برخون محیطی مغز استخوان نیز مملو از سلول های بلاست می شود که برای اثبات لوکمی بایدبلاست ها بیشتراز20درصد سلولهای مغز استخوان را شامل شوند.


نکته: اسید اوریک بالا که ناشی از تخریب سلول های بلاست فراوان است یکی دیکر ازیافته های آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به لوکمی می باشد. این اسید اوریک بالاوقتی که بیمار تحت شیمی درمانی برای لوکمی قرار می گیرد خیلی شدید شده و می تواند علائم حاد اسید اوریک بالا مثل حمله نقرس،نارسایی کلیه و... را ایجادکند وبر همین اساس قبل از شروع شیمی درمانی برای این بیماران از داروهایی مثل آلوپورینول که باعث جلوگیری از ساخته شدن اسید اوریک می شود، استفاده می کنند.
چند نوع لوکمی داریم: در یک تقسیم بندی کلی لوکمی را به دونوع حاد و مزمن تقیسم بندی می کنند. که نوع حاد به چند زیر گروه و نوع مزمن هم به چند زیر گروه تقسیم می شود.
در زیر تقسیم بندی به طورکلی لوکمی آمده است.


لوکمی حاد: به این علت به آن حاد می گویند که ظرف چند هفته تاچندماه،بلافاصله ازبوجود آمدن،خودرا نشان می دهند. درلوکمی حاد علائم 3گانه ی بالینی ناشی از لوکمی ها، ظرف مدت کوتاهی پس ازبه وجود آمدن بیماری، در بیمار بروز می کند واو خیلی زود برای شناخت علل علائم بالینی خود به پزشک مراجعه می کند.به علاوه لوکمی های حاد در صورت عدم درمان خیلی زود منجر به مرگ بیمار می شوند.در قسمتهای بعد به طور کامل انواع آن وانواع درمان آن توضیح داده خواهد شد.
لوکمی مزمن: این لوکمی که سیری مزمن دارد گاه تا ماههای طولانی بدون علامت بدون علامت بوده وفرد به طور اتفاقی و درآزمایشات معمولی متوجه می شود گاهی هم باعث بوجود آمدن علائم بالینی می شود که عبارتند از:
• بزرگ شدن غدد لنفاوی قسمتهای سر وگردن
• بزرگ شدن حال
• عفونت های شدید و تهدید کننده حیات که پس از بررسی اولیه در بیمار متوجه می شویم
در قسمتهای بعد درمان لوکمی مزمن و درمانهای ان را خواهیم گفت.

گردآورنده : مجید شکری
منبع : کتاب سرطان خون / دکتر محمود آبادی
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
درمان ھای غیر اختصاصی لوکمی

درمان ھای غیر اختصاصی لوکمی

درمان ھای غیر اختصاصی لوکمی
منظوراز درمان ھای غیراختصاصی اقداماتی ھستند که بدون درنظرگرفتن نوع لوکمی باتوجه به علائم بالینی و ھمچنین عوارض به وجود آمده ازدرمان یا بدون آن مورد استفاده قرارمی گیرند.
اقدامات غیراختصاصی:
١) تزریق خون: گاھی اوقات قبل از شروع درمان اختصاصی و گاھی پس ازانجام درمان ھای اختصاصی مثل شیمی درمانی در یک بیمار مبتلا به لوکمی، تعداد گلبول ھای قرمز یک فرد آنقدر کاھش می یابدکه فرد شدیدا کم خون می شود. براین اساس گاھی در بیمار لوکمی بدون درنظر گرفتن نوع آن ھا یا درمرحله ای کھ بسر می برند، مجبور به استفاده از تزریق گلبول ھای قرمز می شویم.
٢) جلوگیری از به وجود آمدن عفونت: گاھی اوقات درفرآیند درمان یک بیمار لوکمی، گلبول ھای سفید آنقدر کاھش می یابند که زمینه را برای ایجاد عفونت ھای فرصت طلبی مثل ذات الریه با پنوموسیستیس کارینی فراھم می کنند. دراین مواقع از آنتی بیوتیک ھایی مثل کوتریمو کسازول برای جلوگیری از عفونت، استفاده می شود. گاھی برای درمان یا جلوگیری ازعفونت ھای قارچی دھان، ازداروھای ضد قارچ مثل قطره نیستاتین استفاده می کنیم.


٣) درمان عفونت ھای به وجود آمده: بعضی ازانوع لوکمی ھا مثل لوکمی مزمن لنفوبلاستیک (CLL) وھمچنین سایر لوکمی ھا پس ازدرمان و کاھش شدید گلبول ھای سفید بخصوص نوتروفیل ھا فرد کاملا آسیب پذیر می شود وانواع عفونت، قسمت ھای مختلف بدنش را مورد تھاجم قرارمی دھند.این عفونت ھا می توانند قبل از تشخیص لوکمی بوجود بیایند ودر واقع تظاھرات اولیه برای شک پزشک به لوکمی باشند ھمچنین می توانند در فرایند تشخیص ودرمان بوجود آیند. اھمیت شناخت ودرمان عفونتھا دربیماران مبتلا به لوکمی باعث به وجود آمدن یک فصل جداگانه در بسیاری از کتابھای عفونی شده است. پزشکان در ھنگام آموزش پزشکی به مقوله ای باعنوان (نوتروپنی وتب) برخورد می کنند. نوتروپنی به صورت کاھش شمارش مطلق نوتروفیل ھا (ANC) کمتراز(109L × 1/5) دربزرگسالان سفید پوست،وکمتراز(L 1/2109 × ) در بزرگسالان سیاه پوست تعریف میشود.


باید به خاطر داشت که ANC حاصل شمارش گلبول ھای سفید و درصد باندھا و نوتروفیل ھایی است که در شمارش افتراقی گلبول ھای سفید محاسبه شده اند.واژه آگرانولوسیتوز برای نوتروپنی شدید استفاده می شود،به طور معمول نوتروفیل ھا به کمتراز( 109L × 0/5) میرسند ممکن است با کاھش ائوزینوفیل و بازوفیل ھا ھمراه باشد.وقتی یک بیمار مبتلا به نوتروپنی با تب به پزشک مراجعه می کند یا پزشک در ویزیت ھای روزانه بیمار تحت درمان مبتلا به لوکمی متوجه تب (عفونت) در او می شود بلافاصله مانند یک اورژانس پزشکی با آن برخورد کرده و ھمه اقدامات تشخیصی - درمانی لازم را به عمل می آورد.


تزریق پلاکت: ھمانطور که دربحث علائم بالینی بیماران مبتلا به لوکمی عنوان کردیم، گاھی قبل از تشخیص،بیمار به خاطر خونمردگی ھای زیر پوستی یا خونریزی ھای جلدی- مخاطی نزد پزشک می آید و پزشک با انجام اقدامات تشخیصی متوجه کاھش شدید پلاکت ھا در او می شود ویا گاھی پس از آنکھ بیماری تشخیص داده شد و تحت درمان قرار گرفت،امکان دارد در فرآیند درمان بیمار،مغزاستخوان بیش از مھار شده وفرد دچار کاھش پلاکت و علائم بالینی ناشی از آن می شود. علائم بالینی و عوارض ناشی از کمبود آنھا بستگی دارد(البته در بعضی از بیماری ھای خونی، علی رغم نرمال بودن تعداد پلاکت ھا، کارایی لازم را ندارند.) ھمانطور که قبلا اشاره کردیم، در ھر میکرولیتر از خون،حدود ١۵٠ ھزار تا ۴٠٠ ھزار پلاکت وجود دارد و اگر تعداد پلاکت ھا به مقدار کمتر از ١۵٠ ھزار در ھر میکرولیتر برسد می گوییم فرد دچار ترمبوسیتوپنی شده است. ترمبوسیتوپنی یعنی کاھش پلاکت ھا. وقتی تعداد پلاکتھا بالاتر از ۵٠ ھزار باشد،نگرانی زیادی نداریم ولی وقتی از این مقدار ھم کمتر می شود نگرانی پزشکان شروع می شود به حدی اگر تعداد پلاکت ھا به کمتر از ۵تا ١٠ ھزار برسداحتمال خونریزی در نقاط حساس بدن مثل مغز می شود. در آزمایشات مکرر و روزانه ای که از بیمار مبتلا به لوکمی و تحت درمان بستری دربخش خون به عمل می آید، ھمواره، پلاکت به عنوان یک فاکتور مھم، قابل توجه می گیرد وقتی تعداد پلاکت ھاکم می شود، پزشک درمانگر، دستور تزریق پلاکت را صادر می کند ھر واحد پلاکت حدود ١٠ ھزار به تعداد پلاکت ھای خون صادرمی کند که این مقدار با توجه به عمل پلاکت ھا برای ۵روزباقی می ماند.


گردآورنده : جناب آقای مجید شکری


منابع : کتاب سرطان خون دکتر محمود آبادی و کتاب ھماتولوژی وانعقاد خون ھنری
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
لوکمی حاد: به این علت به آن حاد می گویند که ظرف چند هفته تاچندماه،بلافاصله ازبوجود آمدن،خودرا نشان می دهند. درلوکمی حاد علائم 3گانه ی بالینی ناشی از لوکمی ها، ظرف مدت کوتاهی پس ازبه وجود آمدن بیماری، در بیمار بروز می کند واو خیلی زود برای شناخت علل علائم بالینی خود به پزشک مراجعه می کند.به علاوه لوکمی های حاد در صورت عدم درمان خیلی زود منجر به مرگ بیمار می شوند.
چند نوع لوکمی حاد داریم؟ لوکمی حاد خود به دو زیرگروه اصلی یعنی لوکمی حاد لنفوبلاستیک(ALL) ولوکمی حاد میلوژنوز(AML) تبدیل می شود. لوکمی حاد میلوژنوز خودبه 8زیرگروه کوچکتر ولوکمی لنفوبلاستیک به 3زیر گروه کوچکتر تقسیم می شود.
لوکمی حاد میلوئید( میلوژنوز)AML چه ویژگی هایی دارد؟
این نوع لوکمی، حدود 80درصد لوکمی های حاد دربالغین را شامل می شود.ودر چند ماه اول زندگی شایع ترین لوکمی است،امادرطول دوران کودکی ونوجوانی عامل حدود یک سوم ازموارد لوکمی است.شروع بیماری شبیه عفونت حاداست وشامل علائم کمبود گرانولوسیتها با زخم مکوسی (به ویژه دهان و گلو) وتب می باشد.ضعف شدید و کسالت عمومی ممکن است وجود داشته باشند.در بیماران درمان نشده سیر بیماری به سرعت پیشرونده است. همچنین خونریزیهای جلدی- مخاطی به علت کاهش پلاکتها وجود دارد. وقتی بیمار با ااین شکایت ها به پزشک مراجعه می کند در آزمایشات اولیه متوجه کاهش یک یا چند رده گلبولی به علاوه متوجه گلوبلهای سفید نابالغ( بلاست) درخون می شویم. بلافاصله پس از مشاهده خون ودیدن بلاست های فراوان در آن بیمار تحت مکش مغز استخوان قرارمی گیرد.پس از مکش مغزاستخوان ومطالعات انجام شده روی آن ،نوع AMLرا مشخص نمود،پروتکل درمانی آغاز می شود.
برای انتخاب پروتکل درمانی، بیماران مبتلا بهAML را به دوگروه تقسیم بندی می کنند:
1) آنهایی که شانس کمی برای درمان قطعی با شیمی درمانی دارند.
2) آنهایی که شانس بالایی برای درمان با شیمی درمانی دارند.


اگرشرایط زیر وجود داشته باشد می گوییم بیماراز شانس کمی برای درمان قطعی برخوردار است:
1) بیمار قبل ازابتلا به AML به یک نوع بیماری بد خیمی خونی به نام سندرم میلودیسپلاستیک بوده باشد.
2) بیمار سابقه رادیوتراپی داشته باشد.
3) بیمار سابقه تماس با بنزن داشته باشد.
4) بیمار سابقه شیمی درمانی داشته باشد.
5) در مطالعات سیتوژنتیک متوجه اختلالات کروموزومی شویم.
قبل از توضیح مراحل درمان لازم است واژه رمیسیون راتوضیح دهم: می توان رمیسیون را با خوابانیدن یک نوزاد درگهواره تشبیه کرد:
قراراست نوزاد در گهواره بخوابد: مادر چه می کند؟
ابتدا با صدای بلند لالایی می خواند وبا دست خودگهواره را تکان می دهدپس از مدتی چشمان نوزاد گرم می شود مادر شدت صدای خود را کم می کند و با شدت کمتری گهواره را تکان می دهد مادر تکان دادن وشدت صدای خود را کم می کند تا از خوابیدن نوزاد مطمئن شود. وقتی می گوییم که یک بیمار سرطانی یاغیر سرطانی به رمیسیون رفته یعنی بیماری او خوابیده وآرزو می کنیم هیچ گاه از خواب بیدار نشود. درمان لوکمی حاد از مراحل مختلفی تشکیل می شود که می توان آن را تا حدودی با تکان دادن گهواره و خواندن لالایی برای نوزاد مقایسه نمود.
وقتی AML تشخیص داده شد و مشخص شد که فرد بیمارآن 5مورد شرای بالا را دارا نیست درمان او دارای 2مرحله است:
1) مرحله اول مرحله ایجاد رمیسیون نام دارد با ترکیبی از دو داروی سیت آرابین دونوروبیسین انجام می شود. این دو دارو را می توان به لالایی اولیه مادر تشبیه کرد. پزشک در مرحله اول با این دودارو AML را به رمیسیون می برد و وقتی با مکش مجدد مغز استخوان و ازمایشات مجدد روی خون از رمیسیون AML مطمئن شد درمان وارد مرحله دوم میشود.
2) یک دره دیگر شیمی درمانی که مقدار سیت آرابین 10تا30 برابر مقدار اول است بکار گرفته می شود و به این درمان تثبیت رمیسیون می گویند.
حالا پزشک هم AML را خوابانیده و هم برای خواب ماندن آن محکم کاری کرده است این سرنوشت برای افرادی ازAML است که شرایط 5گانه بالا را ندارند وبه یک پیش آگهی خوب است.
حدود 50تا80درصد بیماران AML در مرحله اول به رمیسیون می روند و با درمان مرحله دوم که از شدت بیشتری برخورداراست حدود30تا40 درصد بیماران کمتر از60سال بهبودی کامل پیدا می کنند.
بیمارانی که که هرکدام ازشرایط 5گانه را داشته باشند تنها10 درصد شانس بهبودی دارند بنابراین پس از آنکه به رمیسیون اولیه رفت برای پیوند مغز استخوان آماده می شود.


منابع : سرطان خون / دکتر محمود آبادی
هماتولوژی انعقاد و طب انتقال خون / هنری


گرداورنده : جناب اقای مجید شکری
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
لوکمی حاد لنفوسیتیک ALL چه خصوصیاتی دارد؟ این نوع لوکمی معمولادر کودکان بروز می کند وحدود 20درصد لوکمی حاد بالغین راشامل می شود. درایالات متحده سالانه 3000الی4000 مورد جدید گزارش می شود که 3/2 آن را کودکان شامل می شود. این نوع لوکمی از نظر ایجاد ظاهروعلائم بالینی تفاوت زیادی باAML ندارد وبیشتر بیماران مبتلا به آن با شکایت از کم خونی، کاهش گلبول های سفید بالغ که نتیجه آن عفونت وتب است وهمچنین کاهش پلاکت ها که نتیجه آن خونریزی جلدی- مخاطی است به پزشک مراجعه می کنند.
درمان ALL به این صورت است که پس ازآن که درخون محیطی بیمار بلاست گزارش شد وبیمار تحت مکش مغزاستخوان قرارگرفت، بااستفاده ازمطالعات بیوشیمیایی- بافتی وسلولی وسیتوژنتیک همانند AML در دوگروه جداگانه قرار می گیرند:
1. آنهایی که پیش بینی می شود بااستفاده از شیمی درمانی بهبودی مناسبی داشته باشند
2. آنهایی که پیش بینی می شود با استفاده از شیمی درمانی،بهبودی وپیش آگهی مناسبی نداشته باشند
چهارمورد زیر باعث می شوند که عدم جواب مناسب به درمان داشته باشیم (در ALL)
1.سن بالا
2.تعداد بالای گلبولهای سفید بلاست در آزمایشات اولیه
3.زمان زیاد برای رسیدن به رمیسیون اولیه
4.وجوداختلالات کروموزومی درسلولهای بلاست بیمار
هرگاه این شرایط چهارگانه وجود داشته باشد، احتمال جواب به درمان قطعی وبهبودی کامل کم است بنا براین درچنین شرایطی وقتی که بااستفاده از شیمی درمانی اولیه به رمیسیون رفت،مقدمات پیوند آلوژنیک مغزاستخوان فراهم میشود.
اگر بیمار در تقسیم بندی اولیه جز بیمارانی قرار گرفت که ازشانس بالایی برای ماندن رمیسیون وبهبودی کامل برخوردار بود سه دوره ی درمان انجام می شود
1.دوره اول ایجاد رمیسیون
2. دوره دوم تثبیت رمیسیون
3. دوره سوم درمان نگهدارنده که حدود5/1تا2سال ادامه می یابد.
ALL ازنوزادانی است که ثابت شده است درصورتی که برای 5تا 6ماه لالایی بخوانید واو را بخوابانید به علاوه از خوابانیدنش مطمئن شوید اگر دراین مرحله از کنار گهواره بلند شوید، عود می کند بنا براین بهتراست برای حدود 5/1 سال درکنار او بمانید وبه آهستگی لالایی بخوانید این نوع درمان را درمان نگهدارنده می گویند
یکی ازجاهایی که گلبول های سفید بلاست درALL ازدست درمان اولیه فرارکرده ودرآنجا پنهان می شود سیستم اعصاب مرکزی است. مشاهده شده است که گاهی اوقات علی رغم درمان مناسب اولیه چون داروی خوراکی یا تزریقی نمی توانند خودرا به دستگاه مغزواعصاب مرکزی برساند سلول هایی که به آنجا گریخته اند پس ازمدتی رشد کرده و باعث عود ALL می شوند بنا براین پس از آنکه با استفاده از شیمی درمانی اولیه ALL به رمیسیون رفت، اقدام به تزریق شیمی درمانی درنخاع می کنند یا به دستگاه اعصاب مرکزی اشعه می تابنند یاحتی از داروهای شیمی درمانی مخصوص استفاده می کنند که قابلیت نفوذ به مایع مغزی نخاعی را داشته باشد. این اقدامات باعث می شود تا از میزان عود ALL پس از رمیسیون کامل،کاهش یابد.
در یک جمع بندی کلی به طور متوسط از هر100نفر بیمار بزرگسال مبتلا به ALL که تحت شیمی درمانی قرار می گیرند 70نفر آنها به رمیسیون کامل می روند و حدود 40 درصد بهبودی کامل پیدا میکنند.
بیمار مبتلا به لوکمی مزمن CLL با چه تظاهراتی به پزشک مراجعه می کنند؟
این نوع لوکمی که سیری مزمن دارد گاه تا ماه های طولانی بدون علامت بوده وفرد به طور اتفاقی ودر آزمایشات معمولی متوجه آن می شود، گاهی هم باعث به وجود آمدن علائم بالینی می شود که عبارتند از:
1. بزرگ شدن غدد لنفاوی در قسمت های مختلف مانند سر وگردن
2. بزرگ شدن حال
3. عفونت های شدید و تهدید کننده حیات که پس از بررسی اولیه در بیمار متوجه می شویم
CLL چگونه تشخیص داده می شود؟ علاوه بریافته های بالینی مثل بزرگ شدن غددلنفاوی سرتاسر بدن همچنین بزرگ شدن طحال، مهمترین یافته آزمایشگاهی در این بیماران افزایش مشخص تعداد لنفوسیت های خون می باشد که معمولا بیشتر از 15 هزار در هر میکرولیتر می باشند درحالی که لنفوسیت ها در یک انسان بالغ حدود 2تا3هزار درهر میکرولیتر می باشند. وقتی یک بیمار با علائم بالینی که به آنها اشاره شد به پزشک مراجعه کرد وپزشک آزمایشات اولیه را درخواست کرد، متوجه افزایش تعداد لنفوسیت ها می شود که برخلاف لوکمی حاد، لنفوسیتها در CLL بلاست نیستند بلکه بالغ و کوچکتر ازحدمعمول هستند.علاوه بروجود لنفوسیت بالغ فراوان درخون محیطی، گاهی دراثر پرشدن مغزاستخوان به وسیله این لنفوسیتها،پزشک متوجه کاهش یک یادورده ی دیگر گلبولی می شود یعنی بیمارعلاوه برافزایش لنفوسیتها درخون محیطی دچار کم خونی ویا کاهش پلاکتها می شود که می توانندعلائم بالینی مربوط به خود راایجاد کنند.
بیماران مبتلا به CLL چه عاقبتی دارند؟ حدود3/1بیماران نیاز به درمان ندارند واین بیماری اگرچه درجاتی ازضعف و بی حالی و...برای آنها ایجاد می کند، امامنجربه مرگ آنها نمی شود
در3/1 بیماران، بیماری درابتدا خفیف بوده امامی تواند شدیدشده ومشکلاتی را بری بیمار به وجود بیاورد.
در3/1 باقیمانده، بیماری شدید بوده ونیازمند اقدامات درمانی سریع می باشد.
وقتی نام CLL برروی فرد بیمار گذاشته شد براساس معیارهایی که بیماری را درجه بندی می کنیم، فرد برای درمان انتخاب می شود وهمانطور که به آن اشاره شد، گاهی نیازمند شیمی درمانی نیست.
دریکی ازتقسیم بندی ها ، به محض تشخیص بیماری براساس وجود یا عدم وجود معیارهای بالینی یا آزمایشگاهی بیماری به 5مرحله تقسیم بندی می شود:
مرحله صفر: دراین مرحله، تنها نکته مثبت وجودلنفوسیت فراوان درخون محیطی است و هیچ یافته دیگری وجود ندارد.
مرحله یک:در این مرحله علاوه برافزایش تعداد لنفوسیتها، متوجه بزرگی غدد لنفاوی هم می شویم.
مرحله دو:علاوه برافزایش تعداد لنفوسیت ها،متوجه بزرگی کبد یا طحال درفرد می شویم.
مرحله سه: علاوه برافزایش تعراد لنفوسیتها،بیمار دچارکم خونی شده است.
مرحله چهار:علاوه بر افزایش تعداد لنفوسیتها،بیمار دچار کاهش پلاکتها هم درخون محیطی می شود.
درمان های CLL: درمان همه بیماران مبتلا به CLL شبیه هم نیست زیرا بیماران در مراحل مختلف بیماری قرار دارند.این اختلاف باعث می شود که برای بعضی هیچ اقدامی انجام ندهیم مثلا بیماران مرحله صفر یا بعضی از بیماران مرحله یک نیاز به اقدام درمانی ندارند.
براساس وجود ویا عدم وجود یافته های بالینی وآزمایشگاهی می توان از اقدامات درمانی مثل پردنیزولون ،اکسی متالون ویاداروهای شیمی درمانی استفاده کرد. دوداروی شیمی درمانی اصلی برای بیماران CLL که درمراحل بالا مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از: کلرامبوسیل و فلود آرابین
معمولا فلودآرابین به کلرامبوسیل ترجیح داده می شود که دو علت اصلی آن:
1. درصد بالاتر جواب به درمان
2. دوره طولنی تر رمیسیون
به خاطر داشته باشیم که بیماران مبتلا به CLL دچار اختلالات شدید ایمنی می شوند و گاهی استفاده از ایمونوگلبولینها وریدی می تواند خطر ابتلا به عفونتها راکم کند.
لوکمی سلول موئی شکل چیست؟ این لوکمی رفتاری شبیه لوکمی مزمن لنفوسیتیک دارد حدود 2تا3درصد کل لوکمی های بالغین راشامل می شود.
بیماران مانند CLL بابزرگی طحال، کاهش گلبولهای قرمز و پلاکتها همچنین عفونتهای متعدد به پزشک مراجعه می کنند. بیماران مبتلا به لوکمی سلول موئی شکل با خطر عفونت های باکتریایی، ویروسی و قارچی روبه رو هستند و علاوه بر آن دچار عفونت غیراختصاصی باسیل سل می شوند.
وقتی یک بیمار با این خصوصیات مراجعه به پزشک کرد و مورد نمونه برداری مغز استخوان قرار گرفت، در نمونه مغز استخوان او سلول های خاصی مشاهده می شود که دارای زوائد سیتوپلاسمی هستند وظاهری شبیه مو دارند که باعث نامگذاری این بیماری شده است.
درمان: یک دوره درمان واحد و یک هفته ای با دارویی به نام کلروداکسی آدنوزین باعث رمیسیون حدود 90درصد بیماران می شود.اگرچه این دارو درمان قطعی ایجاد نمی کند اما باعث می شود که حدود 50درصد بیماران عمر بالاتر از5سال داشته باشند.


منابع :


1. سرطان خون / دکترمحمودآبادی


2. هماتولوژی / هنری


گردآورنده : جناب آقای مجید شکری
 

...ANTY...

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه پدر من هم مبتلا به AML نوع m3 هستش که درمان با آرسنیک روش جواب نداد و سیتارابین زیر جلدی تجویز شد, اونم بعد یه مدت قطع درمان شد چون اصلا جواب نمیداد، امیدمون به خداست، دعا کنید برا بابام
 
بالا