دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

aida22

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی ک دیگر او را نداشتم،
احساس کردم ک او را داشته ام!
وقتی که دیگر نبود،من به بودنش نیازمند شدم،
وقتی که دیگر رفت،من ب انتظار آمدنش نشستم،
وقتی ک دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد،
من او را دوست داشتم،
وقتی ک او تمام کرد،من شروع کردم،
وقتی او تمام شد،من آغاز شدم
و چ سخت است تنها متولد شدن،
مثل تنها زندگی کردن است،
مثل تنها مردن است......
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
طرحِ ولایتِ فقیه و نقش مردمِ انتخاب کننده از نگاهِ شریعتی:

گرمیِ بازارِ شنوندگانِ علی‌ شریعتی، به اعتبارِ جملاتِ موزونِ گاه "پر‌معنای‌اش"، فضا‌ی کافی‌ را برایِ ارائه‌ی نگاه‌های تئوریکِ سیاسی فراهم کرد، او از درگیریِ دولتِ وقت در جنگِ سرد و مقابله با نفوذِ کمونیست‌ها، بهره‌یِ بهینه برد و توانست نگاهِ ایستایِ اسلامیانِ زمانِ خود را پویا کند.
نمونه‌ی بارز،سخنرانیِ ایشان در تاریخِ ۸ آبانِ ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد است ،که در کتابی‌ به نامِ "انتظار، مذهبِ اعتراض" چاپ شده است. علی‌ شریعتی‌ در این سخنرانی‌، طرحِ ولایتِ فقیه را روشن کرده و از دگر سو با کمالِ شگفتی "بی‌ اعتبار بودنِ حقِ رایِ مردمِ عامی" را در قبالِ ولیِ فقیه توجیه می‌کند!

- در دورانِ غیبتِ صغری، آقایِ مهدی تنها با چهار تن‌ "نایبِ خاص" که خودش انتخاب کرده بود در تماس بوده است و پس از اتمامِ آن دوران و مرگِ آن چهار تن‌، غیبتِ کبری فرا می‌رسد.[۱]

- در دورانِ غیبتِ کبری دیگر واسطه یا "نایبِ خاص" میانِ امام و عوام وجود ندارد از این روی تنها تماسِ مردم با آقایِ مهدی، "نایبِ عام" [= ولی فقیه] است. [۲]

- چگونگی‌ انتخابِ "نایبِ عام" را مردم با کمکِ "اهل خبره" [=مجلسِ خبرگان] صورت میدهند.[۳]

- توجیهِ عدمِ وجودِ دموکراسی آزاد در ولایتِ فقیه: "در این دوره‌ی غیبتِ کبری، یک نظامِ انتخاباتیِ خاص به وجود میاید و آن یک انتخاباتِ دمکراتیک است برای رهبر اما یک دموکراسی آزاد نیست!!! گرچه این انتخاب شونده به وسیله‌ی مردم انتخاب میشود، اما در برابرِ <<امام [=آقایِ مهدی]>> مسئول است و در برابرِ مردم نیز، بر خلافِ دموکراسی که منتخب به وسیله <<مردم>>، فقط در برابرِ <<خودِ مردم>> که انتخاب‌کنندگان و موکلین او هستند مسئول است. این است که مردم <<نایبِ عام>> را خودشان، با تشخیصِ آرایِ خودشان، بر اساس این ضوابط انتخاب کرده و رهبریِ او را می‌پذیرند و او را جانشینِ امام [=آقایِ مهدی ] تلقی‌ میکنند و این جانشین امام در برابرِ امام [=آقایِ مهدی] و مکتب و او مسئول است، یعنی‌ بر خلافِ نماینده‌ای که با نظامِ دمکراتیک انتخاب شده است، مسئولِ این نیست که ایده‌ها و ایده‌آل‌ها و نیازهایِ مردمی که او را انتخاب کرده‌اند بر‌آورده کند، بلکه مسئول است که مردم را بر اساسِ قانون و مکتبی‌ که امام[=آقایِ مهدی] هدایت کننده‌ی آن مکتب است، هدایت کرده و آنها را بر اساسِ آن مکتب تغییر و پرورش دهد."[۴]

- نقشِ رای دهندگان و چگونگی‌ رای دادن: " البته این انتخابات که یک انتخاباتِ مقیدی است، به این معنی‌ نیست که همه‌ی مردم بیایند و رای بدهند و هر کس شماره‌ی آرائش بیشتر بود به جانشینی امام منتخب شود و در مسندِ نیابتِ امام قرار گیرد، بلکه چون این فرد یک شخصیتِ اجتماعی است و در عینِ حال یک شخصیتِ علمی‌، بنابرین توده‌ی ناآشنا با علم، خود‌به‌خود شایستگی‌ انتخابِ او را ندارد و عقل حکم می‌کند کسانی‌ که آگاهی‌ و علم دارند و می‌دانند که عالم‌ترین و متخصص‌ترین و آشنا‌ترین فرد به این مکتب کیست، یعنی‌ <<عالم‌شناسان>> به این انتخابات مبادرت ورزند و مردم هم خود‌به‌خود با فضلا و روحانیون و علمایِ مذهبِ خودشان تماس و به آنها اعتقاد دارند و از آنها پیروی میکنند."[۵]

[۱] انتظار، مذهبِ اعتراض، اثرِ علی‌ شریعتی، برگِ ۸
[۲] همان، برگِ ۸ و ۹
[۳] همان، برگِ ۹
[۴] همان، برگِ ۱۰
[۵] همان، برگِ
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
من دوست دارم سوار دوچرخه باشم و به خدا فکر کنم تا آینکه در کلیسا باشم و به دوچرخه ام (ولتر)
من دوست دارم در خیابان با کفش م راه برم و به خدا فکر کنم تا آینکه در مسجد باشم و به کفشم فکر کنم (شریعتی) بنظر شما به شعور خواننده توهین نشده؟؟؟؟
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
بررسی مدارک علمی علی شریعتی!!

در مورد مدرک اقای علی شریعتی در بین نوشته هایی که در مورد وی نوشته شده، اقوال مختلفی وجود دارد از دکترای ادبیات گرفته تا جامعه شناسی و تاریخ ولی نکته حائز اهمیت آنجاست که هیچ سند ومدرکی در این زمینه از سوی وی یا مریدانش ارائه نمیشود که در این نوشتار به بررسی در این باره خواهیم پرداخت.

بد نیست قبل از هر چیزی گفته های خود اقای شریعتی را بخوانیم که ادعای چه فضایلی برای خویش داشته است:

از نظر زندگي خصوصي، من دو دکترا، يکي در جامعه شناسي مذهبي (مسلمانان) و ديگري در تاريخ گرفته ام و در ضمن، “مدرسۀ تحقيقات عاليه” (Ecole des hautes études) وابسته به دانشگاه سوربن را نيز در رشتۀ “جامعه شناسي اسلامي” گذراندم و در درس هاي “جامعه شناسي عمومي”، “تاريخ”، “علوم اسلامي” و “کشورهاي توسعه نيافته” شرکت مي کردم.

ر.ک: نهضت امام خمینی، ج3، ص219

این ادعاها توسط اقای شریعتی در قبال بازجویی های ساواک مطرح شده و علاوه بر آن که هیچ سند و مدرکی تا به حال برای این ادعاها پیدا نشده بلکه کمی دور از ذهن نیز به نظر می آید چرا که در کل اقای شریعتی کمتر از 5 سال در فرانسه بوده (1338-1343) آنهم با بورسیه دولت در رشته ادبیات و اخذ دو دکترای نامتناجس آنهم ظرف مدت 5 سال انهم برای کسی که با فرانسه در ابتدای ورودش آشنا نبوده کمی بعید است و البته شواهد دیگری نیز بر بعید بودن صحت این دعاوی وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم.

تنها مدرک ارائه شده از طرف مریدان شریعتی:

تنها مدرکی که مریدان اقای شریعتی توانسته اند برای دکتر بودن وی بیاورند سند رو به رو است

البته این مدرک جدای از حواشی که در موردش وجود دارد و به آن خواهیم پرداخت چیزی جز دکترای ادبیات نیست و البته آنهم با نمره پسایبل (passable) یعنی حداقل قابل قبول!! (به همین جهت میگفتم بعیده تو 5 سال دوتا دکترا گرفته باشه اونهم نامتجانس، وقتی همین ادبیات رو هم به زور و با حداقل نمره گرفته)

چند نکته راجع به مدرک فوق:

1- این مدرک در واقع استعلامی است که اداره آموزش و پرورش وقت کرده و طی آن دانشگاه فرانسه تایید میکند که این مدرک “معادل” دکتری است چرا که زمان بورسیه اقای شریعتی رو به اتمام بوده و ان دانشگاه نمیتوانسته تز ایشون رو قبول کنه.

2- تز اقای شریعتی همانطور که خودش هم برای ساواک گفته ترجمه کتاب فضایل بلخ به زبان فرانسه می باشد و هیچ ربطی به جامعه شناسی یا تاریخ و از این قبیل ندارد در این باره زیباست که دیدگاه يان ريشار (شرق شناس فرانسوي و متخصص اسلام سياسي شيعي )، که نخستين بار رسالهء دکتراي شريعتي را در پاريس پيدا کرده، نقل کنم که میگوید: مضمون اين رساله، که به سرپرستي استاد ژ. لازار، تدوين شده، در زمينهء جامعه شناسي نيست و صرفاً به زبان شناسيِ قرون وسطا در ايران مربوط مي شود.

ر.ک: تفکر اجتماعی شریعتی.شاهرخ اخوي،ص ۱۲۶

3- در مورد این پایان نامه و مدرک اقای شریعتی، دکتر جلال متینی رییس وقت دانشگاه فردوسی مشهد مینویسد: رساله دکترای دانشگاهی شریعتی ترجمه خلاصهء یک فصل از نسخه خطی کتاب فضائل بلخ به زبان فرانسه بود. با توجه به مدارک تحصیلی او، موجب تعجب ما شد. نامه ای محرمانه از دانشگاه ادبیات مشهد به دانشگاه پاریس نوشته شد، درباره سوابق تحصیلی شریعتی جوابی که از دانشگاه پاریس آمد به خط اعضای ژوری دفاع از رساله دکترای شریعتی، خلاصه آن این بود که این رساله قابل قبول نیست (در حالی که دانشگاه پاریس تا آن زمان رسالات بی سر و ته بسیاری را برای درجه دکترای دانشگاهی پذیرفته بود) ولی چون نویسنده رساله با بورس دولت ایران مشغول به تحصیل بود و امکان تمدید بورس نیز برایش وجود نداشت، رساله را پذیرفتیم آن هم به پایین ترین درجه یعنی Passable (قابل قبول).

ر.ک : دکتر علی شریعتی در دانشگاه مشهد.چاپ انتشارات ارش در سوئد

4- اما شاید بپرسید اصلا این کتاب فضائل بلخ چیست؟ دوباره نظر شما رو جلب میکنم به گفته دکتر جلال متینی که میگوید: کتاب فضائل بلخ چند سال پیش از انقلاب اسلامی به تصحیح عبدالحی حبیبی دانشمند افغانی در ایران چاپ شد. این کتاب یک متن سنگین فلسفی یا ادبی نیست که ترجمه آن کار هر کسی نباشد. بلکه متن بسیار ساده ای است در شرح احوال بزرگان شهر بلخ که مؤلف درباره هر یک از آنان حداکثر چند صفحه ای نوشته است از فقیه و محدث. و ژیلبرلا زار، استاد راهنمای شریعتی در تألیف و تدوین این رساله دکتری بوده است. ما در مشهد، در دوره لیسانس رشته های مختلف سال ها بود که ترجمه را از عربی یا فرانسه و انگلیسی به زبان فارسی به عنوان رساله دوره لیسانس نمی پذیرفتیم؛ چون متوجه شده بودیم که بعضی از دانشجویان رند، 50 تومانی به طلاب مدارس قدیمی مشهد می دادند و حضرات برایشان ترجمه می کردند.

ر.ک : همان

جمع بندی: اقای علی شریعتی علی رغم ادعاهای خودش برای ساواک و سخنرانیهای مختلفش که خود را چندین دکتر!! میداند و میخواند و همچنین علی رغم برچسبهای علمی که مریدانش به وی میچسبانند، تنها!! در رشته ادبیات مدرک معادل!! دکتری آنهم با حداقل نمره!! کسب کرده است. حال باید دید علت این همه تبلیغات پر سر وصدا برای وی چیست؟؟ آیا این کار راهی برای پوشاندن اشتباهات فاحش وی است ؟؟
 

aida22

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوه ها
اندوه هایی که در دل خدا انبوه شد
بادها،آه های اویند
خورشید،چشم راست او
ماه،چشم چپش
و افق پلک های خونیش.....
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
بررسی مدارک علمی علی شریعتی!!

در مورد مدرک اقای علی شریعتی در بین نوشته هایی که در مورد وی نوشته شده، اقوال مختلفی وجود دارد از دکترای ادبیات گرفته تا جامعه شناسی و تاریخ ولی نکته حائز اهمیت آنجاست که هیچ سند ومدرکی در این زمینه از سوی وی یا مریدانش ارائه نمیشود که در این نوشتار به بررسی در این باره خواهیم پرداخت.

بد نیست قبل از هر چیزی گفته های خود اقای شریعتی را بخوانیم که ادعای چه فضایلی برای خویش داشته است:

از نظر زندگي خصوصي، من دو دکترا، يکي در جامعه شناسي مذهبي (مسلمانان) و ديگري در تاريخ گرفته ام و در ضمن، “مدرسۀ تحقيقات عاليه” (Ecole des hautes études) وابسته به دانشگاه سوربن را نيز در رشتۀ “جامعه شناسي اسلامي” گذراندم و در درس هاي “جامعه شناسي عمومي”، “تاريخ”، “علوم اسلامي” و “کشورهاي توسعه نيافته” شرکت مي کردم.

ر.ک: نهضت امام خمینی، ج3، ص219

این ادعاها توسط اقای شریعتی در قبال بازجویی های ساواک مطرح شده و علاوه بر آن که هیچ سند و مدرکی تا به حال برای این ادعاها پیدا نشده بلکه کمی دور از ذهن نیز به نظر می آید چرا که در کل اقای شریعتی کمتر از 5 سال در فرانسه بوده (1338-1343) آنهم با بورسیه دولت در رشته ادبیات و اخذ دو دکترای نامتناجس آنهم ظرف مدت 5 سال انهم برای کسی که با فرانسه در ابتدای ورودش آشنا نبوده کمی بعید است و البته شواهد دیگری نیز بر بعید بودن صحت این دعاوی وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم.

تنها مدرک ارائه شده از طرف مریدان شریعتی:

تنها مدرکی که مریدان اقای شریعتی توانسته اند برای دکتر بودن وی بیاورند سند رو به رو است

البته این مدرک جدای از حواشی که در موردش وجود دارد و به آن خواهیم پرداخت چیزی جز دکترای ادبیات نیست و البته آنهم با نمره پسایبل (passable) یعنی حداقل قابل قبول!! (به همین جهت میگفتم بعیده تو 5 سال دوتا دکترا گرفته باشه اونهم نامتجانس، وقتی همین ادبیات رو هم به زور و با حداقل نمره گرفته)

چند نکته راجع به مدرک فوق:

1- این مدرک در واقع استعلامی است که اداره آموزش و پرورش وقت کرده و طی آن دانشگاه فرانسه تایید میکند که این مدرک “معادل” دکتری است چرا که زمان بورسیه اقای شریعتی رو به اتمام بوده و ان دانشگاه نمیتوانسته تز ایشون رو قبول کنه.

2- تز اقای شریعتی همانطور که خودش هم برای ساواک گفته ترجمه کتاب فضایل بلخ به زبان فرانسه می باشد و هیچ ربطی به جامعه شناسی یا تاریخ و از این قبیل ندارد در این باره زیباست که دیدگاه يان ريشار (شرق شناس فرانسوي و متخصص اسلام سياسي شيعي )، که نخستين بار رسالهء دکتراي شريعتي را در پاريس پيدا کرده، نقل کنم که میگوید: مضمون اين رساله، که به سرپرستي استاد ژ. لازار، تدوين شده، در زمينهء جامعه شناسي نيست و صرفاً به زبان شناسيِ قرون وسطا در ايران مربوط مي شود.

ر.ک: تفکر اجتماعی شریعتی.شاهرخ اخوي،ص ۱۲۶

3- در مورد این پایان نامه و مدرک اقای شریعتی، دکتر جلال متینی رییس وقت دانشگاه فردوسی مشهد مینویسد: رساله دکترای دانشگاهی شریعتی ترجمه خلاصهء یک فصل از نسخه خطی کتاب فضائل بلخ به زبان فرانسه بود. با توجه به مدارک تحصیلی او، موجب تعجب ما شد. نامه ای محرمانه از دانشگاه ادبیات مشهد به دانشگاه پاریس نوشته شد، درباره سوابق تحصیلی شریعتی جوابی که از دانشگاه پاریس آمد به خط اعضای ژوری دفاع از رساله دکترای شریعتی، خلاصه آن این بود که این رساله قابل قبول نیست (در حالی که دانشگاه پاریس تا آن زمان رسالات بی سر و ته بسیاری را برای درجه دکترای دانشگاهی پذیرفته بود) ولی چون نویسنده رساله با بورس دولت ایران مشغول به تحصیل بود و امکان تمدید بورس نیز برایش وجود نداشت، رساله را پذیرفتیم آن هم به پایین ترین درجه یعنی Passable (قابل قبول).

ر.ک : دکتر علی شریعتی در دانشگاه مشهد.چاپ انتشارات ارش در سوئد

4- اما شاید بپرسید اصلا این کتاب فضائل بلخ چیست؟ دوباره نظر شما رو جلب میکنم به گفته دکتر جلال متینی که میگوید: کتاب فضائل بلخ چند سال پیش از انقلاب اسلامی به تصحیح عبدالحی حبیبی دانشمند افغانی در ایران چاپ شد. این کتاب یک متن سنگین فلسفی یا ادبی نیست که ترجمه آن کار هر کسی نباشد. بلکه متن بسیار ساده ای است در شرح احوال بزرگان شهر بلخ که مؤلف درباره هر یک از آنان حداکثر چند صفحه ای نوشته است از فقیه و محدث. و ژیلبرلا زار، استاد راهنمای شریعتی در تألیف و تدوین این رساله دکتری بوده است. ما در مشهد، در دوره لیسانس رشته های مختلف سال ها بود که ترجمه را از عربی یا فرانسه و انگلیسی به زبان فارسی به عنوان رساله دوره لیسانس نمی پذیرفتیم؛ چون متوجه شده بودیم که بعضی از دانشجویان رند، 50 تومانی به طلاب مدارس قدیمی مشهد می دادند و حضرات برایشان ترجمه می کردند.

ر.ک : همان

جمع بندی: اقای علی شریعتی علی رغم ادعاهای خودش برای ساواک و سخنرانیهای مختلفش که خود را چندین دکتر!! میداند و میخواند و همچنین علی رغم برچسبهای علمی که مریدانش به وی میچسبانند، تنها!! در رشته ادبیات مدرک معادل!! دکتری آنهم با حداقل نمره!! کسب کرده است. حال باید دید علت این همه تبلیغات پر سر وصدا برای وی چیست؟؟ آیا این کار راهی برای پوشاندن اشتباهات فاحش وی است ؟؟

مهم مدرک نیست مهم اون فهم و درکشه
چیزایی گفته کا هزاران سال دیگه ام بخونی برای هر انسانی آموزنده و زیباست
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دوست دارم سوار دوچرخه باشم و به خدا فکر کنم تا آینکه در کلیسا باشم و به دوچرخه ام (ولتر)
من دوست دارم در خیابان با کفش م راه برم و به خدا فکر کنم تا آینکه در مسجد باشم و به کفشم فکر کنم (شریعتی) بنظر شما به شعور خواننده توهین نشده؟؟؟؟
نه چه توهینی؟
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من دوست دارم سوار دوچرخه باشم و به خدا فکر کنم تا آینکه در کلیسا باشم و به دوچرخه ام (ولتر)
من دوست دارم در خیابان با کفش م راه برم و به خدا فکر کنم تا آینکه در مسجد باشم و به کفشم فکر کنم (شریعتی) بنظر شما به شعور خواننده توهین نشده؟؟؟؟



جمله اول شما مربوط به انیشتین هست نه ولتر.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتـر شریعتی : قـرآن

این متن منتصب به علی شریعتی است

قرآن کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز ! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست …
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و … شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند ” چه کس مرده است؟ ”
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند… اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو آز آخر به اول، ‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
 

aida22

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیایش درسی است که یک روح وحشی و سخت،همان اندازه بدان نیازمند است که روح اهلی و نرم:روحی که هم معنی دوست داشتن را می فهمد،و هم زیبایی اشک را.هم می جنگد،و هم می داند که سر بر زانوی مهربان او نهادن و در زیر دست های نوازشگرش_که دو مسیح خاموش اند_به لذت تسلیم رام بودن،از شکوه آدمی نمی کاهد.......
 

aida22

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا:اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میاور که زرنگی های حقیر و پستی های نکبت بار و پلید شبه آدم های اندک را متوجه شوم؛چه دوست می دارم بزرگواری گول خور باشم،تا همچون اینان کوچکواری گول زن.......
 

ensan1

عضو جدید
من دوست دارم سوار دوچرخه باشم و به خدا فکر کنم تا آینکه در کلیسا باشم و به دوچرخه ام (ولتر)
من دوست دارم در خیابان با کفش م راه برم و به خدا فکر کنم تا آینکه در مسجد باشم و به کفشم فکر کنم (شریعتی) بنظر شما به شعور خواننده توهین نشده؟؟؟؟

نمیدونم چرا هر شخصی میاد تو این تاپیک اصرار داره که کسانی که این جا پست میذارن رو شریعتی تعصب دارند خب حق دارند چون شناختی از دکتر و شاگردانش ندارند
اماشما
چه قدر دکتر شریعتی رو میشناسید ؟ چقدر به معنی واقعی کلمه اثار ایشون رو مطالعه کردید؟

میدونید که در ادبیات جهان چقدر از این جملاتی که مثال زدید داریم

آنكس كه حق با اوستعریان و بی حفاظ چنان است
که گویی جوشنی از پولاد بر تن دارد،
و آن کس که حق با او نیست
و جور و ستم دلش را تباه کرده است
هرچند که خود را به هزار جوشن مجهز کند
همچنان زخم پذیر و برهنه است. شکسپیر

این رو مقایسه کنید با دعای"جوشن کبیر"
الان باید چی بگیم! بگیم شکسپیر تو مراسم شب قدر شرکت میکرده یا مراسم عاشورا ؟!



 

تکنو کرات

اخراجی موقت
نمیدونم چرا هر شخصی میاد تو این تاپیک اصرار داره که کسانی که این جا پست میذارن رو شریعتی تعصب دارند خب حق دارند چون شناختی از دکتر و شاگردانش ندارند
اماشما
چه قدر دکتر شریعتی رو میشناسید ؟ چقدر به معنی واقعی کلمه اثار ایشون رو مطالعه کردید؟

میدونید که در ادبیات جهان چقدر از این جملاتی که مثال زدید داریم

آنكس كه حق با اوستعریان و بی حفاظ چنان است
که گویی جوشنی از پولاد بر تن دارد،
و آن کس که حق با او نیست
و جور و ستم دلش را تباه کرده است
هرچند که خود را به هزار جوشن مجهز کند
همچنان زخم پذیر و برهنه است. شکسپیر

این رو مقایسه کنید با دعای"جوشن کبیر"
الان باید چی بگیم! بگیم شکسپیر تو مراسم شب قدر شرکت میکرده یا مراسم عاشورا ؟!



دوست خوب پیج قبلی رو خوندین؟توضیح..ممنون
 

ensan1

عضو جدید
دروغ ،وهم، .....

دوست گرامی کتاب های زیادی در نقد شریعتی نوشته شده که اکثر اونها با تعصب شدید همراهه،چند روز پیش هم شبکه 4 مناظره ای رو در این مورد پخش کرد که جالب بود
حتی این کتاب ها تو سایت خود دکتر هم وجود داره
فقط شریعتی نیست ،این حرف ها در مورد شهید چمران و بهشتی و رجایی هم گفته میشه

فرض رو بر این بگیریم که حرف شما درست
خود شما چه نقد اساسی رو اثار دکتر دارید؟مثلا در مورد کتاب انسان ایشون یا هر کتابی که مطالعه کردید نقد و نظرتون رو در مورد نوشته های ایشون بگید تا با هم صحبت گفت و گو کنیم....
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
دوست گرامی کتاب های زیادی در نقد شریعتی نوشته شده که اکثر اونها با تعصب شدید همراهه،چند روز پیش هم شبکه 4 مناظره ای رو در این مورد پخش کرد که جالب بود
حتی این کتاب ها تو سایت خود دکتر هم وجود داره
فقط شریعتی نیست ،این حرف ها در مورد شهید چمران و بهشتی و رجایی هم گفته میشه

فرض رو بر این بگیریم که حرف شما درست
خود شما چه نقد اساسی رو اثار دکتر دارید؟مثلا در مورد کتاب انسان ایشون یا هر کتابی که مطالعه کردید نقد و نظرتون رو در مورد نوشته های ایشون بگید تا با هم صحبت گفت و گو کنیم....
تعصب شد ؟؟؟؟ یا احتیاج به تفسیر داره؟ یا کسی که این مطالب رو نقد کرده مجتهد نیست ؟؟؟ من نوشته شخص درو غگو رو نمی خونم علاقه ی نیست .
 

ensan1

عضو جدید
تعصب شد ؟؟؟؟ یا احتیاج به تفسیر داره؟ یا کسی که این مطالب رو نقد کرده مجتهد نیست ؟؟؟ من نوشته شخص درو غگو رو نمی خونم علاقه ی نیست .

بله تفسیر مشکلی نیست منتها تفسیری که میکنن مثل جنابعالی مبنا مشخصی نداره، همین اقایونی که الان کتاب مینوسن در رد شریعتی در زمان خودشون جرات نمیکردن بگن مسلمانان هستن و شیعه ولی دکتر شریعتی در مورد اسلام و شیعه سخنرانی میکرد.....

وقتی شما علاقه ای ندارید علم که هیچ شناخت جزیی حتی ندارید پس چه طور نظر میدید؟

اصولا میدونید که نظر دادن در مورد یک شخص احتیاج به اطلاعات و کل نگری داره؟!
 

ensan1

عضو جدید
منشا، اشتباهات ندانستن نیست....بلکه اعتقادات کورکورانه است... عالم فرهیخته روز بخیر


الان با خودتون هستید یا من ؟

شما میاید بدون هیچ مطالعه ای "به گغته خودتون" نظر میدید بعد من اعتقاد کورکورانه دارم؟؟!!! جالبه

لطف دارید به بنده نه من عالم فرهیخته نیستم در بهترین حالت دانش جو هستم
 

arash30375

عضو جدید
خداوندا به من توفيق در شكست.صبر در نواميدي.رفتن بي همراه.جهادبي سلاح.كار بي پاداش.فداكاريدر سكوت.دين بي دنيا.مذهب بيعوام.عظمت بي نام. خدمت بي نان ايمان بي ريا.خوبي بي نمود.گستاخي بي خامي.مناعت بي غرور. عشق بي هوس. تنهايي در انبوه جمعيتدوست داشتن بي انكه دوست بدانند..روزي كن(دكتر شريعتي)
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز

دکتر علی شریعتی یک نام نیست، یک تفکر جاری است، یک راه است، تاثیر بی بدیل او بر چند نسل، چنان شگرف بوده که هیچ کس - موافق و مخالف - منکرآن نیست
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمامي تاريخ به سه شاهراه اصلي مي پيوندد:آزادي،عدالت و عرفان!

نخستين،شعار انقلاب كبير فرانسه بود و به سرمايه داري و فساد كشيد.

دومي شعار انقلاب اكتبر بود و به سرمايه داري و جمود كشيد.

سومين شعار مذهب بود و به خرافه و خواب!


دکتر علی شریعتی
 

fire.boy

کاربر فعال
شریعتی یک مهندس اسلام بود تیزبین ودقیق ولی دغدغه او متعلق به زمان خودش بود(اینکه اسلام موجود در زمان او، اسلام ناب نیست) یقینأ اگه دکتر در زمان ما بود، دغدقه اش چیز دیگه ای بود.

دکتر شریعتی زمان خودت باش:)
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
شریعتی یک مهندس اسلام بود تیزبین ودقیق ولی دغدغه او متعلق به زمان خودش بود(اینکه اسلام موجود در زمان او، اسلام ناب نیست) یقینأ اگه دکتر در زمان ما بود، دغدقه اش چیز دیگه ای بود.

دکتر شریعتی زمان خودت باش:)
مدعی نقض گفته های ایشانی/ ایا قادر به اثبات گفته ات هستی؟
اثبات کن.
 

Similar threads

بالا