گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

senator007

عضو جدید
به تو که میرسم مکث میکنم
انگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام

مثلا در صدایت... آرامش

یا در چشم هایت... زندگی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یه خـــاطره ي شـــيرين شــــــد يــــــه عـــبرت تـــلخ !!!

يه تـــلـــخي مکـــرر شد يه مـــرگ تـــدريجي
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻗـבﯾــﻢ ڪـﮧ ﺑـﻮבﯾــﻢ ﻫﻤـــﮧ ﭼﯿـﺰﻣــﺎטּ ﺑــﻮی ﻣـــــﺎﻧــבَטּ میـבآב...

ﺁטּ ﺭﻭﺯﻫــﺎ ﺣﺘــܨ ﺑﯿﺴڪـﻮﯾـﺖ ﻫــﺎ ﻣــــآבﺭ ﺑـﻮבﻧــב !!

ولــܨ حــالــآ... HI-BYE ﺷــבﻩ ﺍﻧــב !
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـــه زِنــــدگـــیـــم پــــوز خـــــنـــد نـــزن ؛

روزی کــســـی را داشــتـــم

کــه بـــا تـَـمــامِ وجــود صِــدایــم مــیــکــرد..

"عـــشــــقم "
 

tahereh68

عضو جدید
درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام
تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی‌ احساس
نمیــــــــفروشــــــــــم​..!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باور کن


“من” تنهاترین ضمیر دنیاست و “ او ” خوشبخت ترین ضمیر دنیا


چون “ تو ” را دارد . . .
 

tahereh68

عضو جدید
چقدر تلخه ب همه آرامش بدی...

سنگ صبوره همه باشی...

پای حرفا و درد و دلای همه بشینی و ب حرفاشون گوش بدی....

ولی وقتی خودت ی شونه ی گرم واسه همه دلتنگیات نیاز داری

هیچکس"

کنارت نباشه...
 

tahereh68

عضو جدید
یه جــــایـے هــــم هستــــ
بعــــد از کلــ ـے دویـــــــدن
یهـــــــو وایمیستــ ـے
سرتـــــو مینداز ـے پایین و اروم می گـــ ـے
دیگه زورم نمــ ـے رســـه
 

mar.1980

عضو جدید
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهــــــــــ مــــــــــا دروغــــــــــــ میگفتنــــــــــــد
بزرگ شویـــــــــد درد ها را فرامـــــــــــوش میکنیـــــــــــد:

درستـــــــــــ ایـــــــن استـــــــــ:
زنــــــــــــدگی انقــــــــــــد درد داره کهـــــــــــــ
از درد نـــــــــــــو درد کهــــــــــنه فرامـــــــــــــــــوشــــــــــــــــ میشــــــــــــــود
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــدو نـــــــــــه خنــــــــده
نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــدو نـــــــه سکــــــــوت
آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس
رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی

خدایــــــاتنهـــــا تــــو را دارم تنهـــــــایم مگـــــــذار :cry:
 

senator007

عضو جدید
گویند بهشت و حورعین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک

چون عاقبت کار چنین خواهد بود
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیـ‌ فلانـــی

چقَدر بـــی قَرآر بودی که زودتَر بروی


از دلی که روزی بی اجآزه وآرد آن شدی مَن سوگوآره نَبودَنَت نیستَم


مَن شَرمسآره این هَمه تَحَملَم !!!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و مـن همـیشـهـ دیــر رسیــدم ..
شایـَـد​
هـَــر بــار بــا قـطار قـبـلی

بایــد می آمــدم
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پـاییز است، نـه در بـیـرون بـلکـه در درون مـن، سـرمـا در درون من است،

بهـار و جـوانی، دور نرفتـه‌اند

امـا ایـن منـم کـه بـه پیـری گـرایـیـده‌ام.

مـرغان در هوا بـه پـرواز درآمـده‌انـد،

مـی‌خـوانـنـد و گـرم سـاخـتـن آشـیـانه‌ انـد؛

همـه‌جا زنـدگـی در تـکـاپـوسـت،

مـگـر در درون سیـنـه‌ی تنهـای مـن…
 
آخرین ویرایش:

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کــآش روزهــآے زنــدگــے اَم کــوتـآه بود


بــه تـِعدآد نــَפֿــ هـآے یــک پـآکــَت ســیگــآر


کــَم اَســت ، مـے בآنــَم


اَمـآ بـآ عـِشـــــق تـو בوב مــے شـُבَنـב وَ بــَر بـآב مــے رَفـتـَنـב
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آغاز من ، تو بودي و پايان من تويي
آرامش پس از شب طوفان من تويي
حتي عجيب نيست، که در اوج شک و شطح
زيباترين بهانه ايمان تويي
احساسهايي از متفاوت ميان ماست
آباد از توام من و ، ويران من تويي
آسان نبود گرد همه شهر گشتنم
آنک ، چه سخت يافتم : «انسان» من تويي
پيداست من به شعله تو زنده ام هنوز
در سينه من ، آتش پنهان من تويي
هر صبح ، با طلوع تو بيدار مي شوم
رمز طلسم بسته چشمان من تويي
هر چند سرنوشت من و تو ، دوگانگي است
تنهاي من ! نهايت عرفان من تويي
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تنهاییم را [/FONT] [FONT=arial,helvetica,sans-serif]به گردن هیچکس نمی اندازم ، [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]گردن هیچکس [/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تاب این همه سنگینی را ندارد ![/FONT]

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـا از اوناشیم کـه اگـرم ظاهرمـون بـه قشنگی خیلیـا نیـست ,

پیـش خودمـون خوشالیـم کـه باطنمـون از خیلیـا قشنگتـره .
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام هستي ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبي به پا کرد و او هرگز شکستم را نفهميد اگرچه تا ته دنيا صدا کرد​
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
همیشه وقتی که باید سکوت پیشه می کردم و نکردم، ضرر کردم
درست مثل همین الان
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
- یه لیوان از تو اون کابینته بردار

+ خب.

- پرتش کن زمین.

+ خب.

- شکست؟

+ آره.

- حالا ازش عذرخواهی کن.

+ ببخشید لیوان. منظوری نداشتم.

- دوباره درست شد؟

+ نه…

- متوجه شدی ...!!؟؟؟

+ مخاطب خـاصی که احتمالا هیچگاه نخواهد خواند !!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یقه بالا می دهیم

دست هـا در جیـب

سیگـآر به تـه رسیده میـآن لب

به دیـوار تکیـه می دهیـم

نه که کارآگاه باشیم یا عضـو مافیـا

نـَـه ...

بَـدبَـختیـم ... !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلت که شکست
تنها ارام بگیر
اینجا زمین هست
دل شکسته خریدار نداره
دلی که
شکست
دیگه ترمیم نمیشه
تنها
میشه جمعش کنی
بذاری تا تیزیش
دستی یا دلی زخم نکنه
که فردا
بیان بهت
بگن چرا اینکار کرد دلت
حالا که دل شکسته ام
گذاشتم کنار
دیوار
روش
کمی خاک ریختم
و حالا این خاک
به ارومی تماشا میکنم
چند تا دونه گل روش میزارم
و دور میشم
از کنار دیواری که
توان دوریش را ندارم
اما در زمانه من
دل داشته باشی
محکومی
بدانی محکومی
بازیگری بلد نباشی محکومی
در دنیای من
تو را احمق میدانند
اگر بهشان اعتماد کنی
اگر باورشان کنی
اگر لبخند بزنی به تمام دروغهایی که میدانی دروغ هست و باز بگویی حقیقت هست
در دنیایی من
دل شکستن بزرگترین هنر شده
اما
دلی را بدست اوردن
تنها سخت هست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

پسر: چه ساده بود
دختر: چه بی رحم بود
پسر: چه پر توقع که چی با بقیه نباشم میخوام با همه خوش بگذرونم چرا همش گیر میده با این و اون نباشم
دختر: چه ساده میگی دوستم داری ولی پای دوست داشتنت به دخترای دیگه نمیمونی انوقت میخوای باورت کنم بگو دوستم داری من بهت میگم چه عالی من هم دوستت دارم اما یه نیم نگاه به دلهایی که گفتی دوستت دارم هم بنداز اونا بد نکردند که باورت کردند
پسر: اوف چه سخته متعهد موندن وای چه دختر قشنگی الان رد شد
دختر: چه بد که ما دخترا باید متعهد باشیم اما پسرا زیر تعهدشون ساده میزنند
پسر: چرا بهم میگی با کسی نباشم خودت میدونی دوستت دارم
دختر: شاید هرگز نفهمیدی که نمیتونم بی تفاوت باشم به دلهایی که مشکنه و اینکه هرگز نمیگم با دخترا نباش تنها حالا که میگی دوستم داری مسئولیت پذیر باش به بقیه اینقدر نگو
پسر: سیگار میشکه و یه دختر شکوندتش
دختر: چند نوع اند یا میرن سراغ یکی دیگه یا اینکه اشک میریزند یا اخرین مدل میشن یعنی نه دیگه اعتماد میکنند نه دیگه دل میدند و نه نامردند که دل بشکنند و نه دوستت دارمی باعث شادیشون میشه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا