آفات زبان ( جالب! )

john snow

عضو جدید
اول: آنچه «ابوسعید خُدْری» روایت کرده است که: چون بنی آدم بامداد برخیزد، تمام اعضای او به نزد زبان او بگریند و گویند به خدا تو را سوگند می دهیم که راست باشی که اگر تو راست باشی ما همه راست شویم و اگر تو کژ روی ما کژ شویم و معنای این نشانه آن است که نطق زبان در اعضای آدمی اثر می کند ،چه به توفیق و چه به خذلان. این معنی حکایت «مالک بن دینار» است که گفت: چون در دل خود قساوتی و در تن سستی و در روزی حرمان بینی بدان که سخن بیهوده گفته باشی.


دوم: آنکه حفظ وقت خویش کنی، که بیشترین سخنی که آدمی بر زبان آورد، به غیر ذکر خدای تعالی، لغو باشد و وقت بدان ضایع گردد. حق زبان، منزّه داشتتن آن از زشت گویی و عادت دادنش به خوبی و فرو گذاشتن زیاده گویی های بیهوده و نیکی به مردم و خوب گفتن درباره آنان است«حسان بن ابی سنان » به غرفه ای گذشت که نوساخته بودند، پرسید که چند روز است که این بنا نهاده اند؟ پس روی به نفس خود کرد و گفت: ای نفس مغرور! تو را به این چه کار، چرا سوال بی معنا می کنی؟ و نفس را با یکسال روزه گرفتن عقوبت کرد. می گویند: فقیه بزرگ، حضرت آیت ا... العظمی بروجردی یک روز هنگام بحث در یک مسئله فقهی درباره یکی از شاگردان خودعصبانی شد و سخن تندی به او گفت، پس از درس او را خواست و سخت از اودلجویی کرد، آنگاه با خدای خود پیمان بست که یک سال تمام روزه بگیرد تابا جریمه شدن نفس با یک سال روزه، از چنان عملی برای همیشه مصون بماند.


سوم: حفظ اعمال صالحه است که هر که زبان نگه ندارد و سخن بسیار گوید، به ناچار در غیبت مردمان افتد و سخن بیهوده و غیبت، خود صاعقه ای هلاک کننده است که گفته اند: مَثَل غیبت کننده، چون کسی است که با منجنیقی حسنات خویش را به شرق و غرب دراندازد و دیگر از حسنات تهی و خالی گردد. نقل می کنند که به یکی از عرفا گفتند: فلان کس غیبت تو را کرد. آن عارف طبقی رطب نزد او فرستاد و گفت: شنیدم که تو حسنات خود را به هدیه نزد من فرستادی، خواستم که آن را تلافی کرده باشم.


چهارم: ترک سخن که ترک آن سلامت از آفت های دنیاست و به تعبیر دیگر حفظ کردن زبان از گفتاری که خدایی نیست و ضربه از پی دارد.


پنجم: ذکر آفات آخرت و عاقبت آن است و در این باب یک نکته بگویم: بدان که آنچه گویی یا سخن حرام باشد یا مباح، اگر حرام باشد و محظور، خود عذاب خدای در زیر آن است که طاقت آن نداری که در حدیث است که: رسول خدا(ص) فرمود که: «آن شب که مرا به آسمان بردند، قومی را دیدم که مردار می خوردند گفتم: ای جبرئیل ایشان کیستند؟ گفت: کسانی هستند که گوشت مردگان خورند.» کتاب های مهم اخلاقی آفات زبان را در بیست مورد شمرده اند و در محور هر یک ازآفات به شرح و بسط مسئله اقدام کرده اند. در اینجا به ذکر عناوین بیستگانه اکتفا کرده و تفصیل آن را به مطالعه و تحقیق خوانندگان واگذار می کنیم: «هیچ سخنی را به زبان نمی گوید جز این که نزد آن برای نوشتن و حفظش نگهبانی آماده است.»


۱ـ سخن گفتن، در چیزی که سود و منفعت برای شنونده ندارد. ۲ـ اضافه و زیادی گفتن در حدی که، باعث رنج و زحمت دیگران شود. ۳ـ باطل گفتن. ۴ـ مراء و مجادله کردن. ۵ـ پیچیده و مغلق گفتن، در حدی که مستمع نتواند از گفتار استفاده کند. به تعبیر دیگر: هنرنمایی کردن برای نشان دادن شخصیت علمی خویش. ۶ـ فحش و ناسزا و بدگویی. ۷ بیجا لعنت کردن مردم ۸ـ غنا. ۹ـ شوخی. ۱۰ـ مسخره و استهزاء کردن مردم. ۱۱ سخن گفتن به صورتی که در مردم ایجاد دشمنی کند. ۱۲ـ فاش کردن اسرار مردم. ۱۳ـ وعده دروغ. ۱۴ـ دروغ. ۱۵ـ غیبت. ۱۶ـ سخن چینی و نمامی. ۱۷ـ دو زبانه بودن. ۱۸ـ تعریف و تمجید و مدح بیجا یا تملق گویی. ۱۹ـ سوال بی مورد. ۲۰ـ تهمت. امام باقر(ع) می فرمایند زبان تو کلید هر کار خیر و کلید هر کار شر است، لکن آن را زندان کن و آن جایی که به دردت می خورد و سبب نجات تو است بازش کن و در غیر آن در زندان نگه اش دار؛ بسیاری از معصیت ها احتیاج به خرج کردن و مقدمات دیگر دارد و همه جا ممکن نیست اما گناهان زبان در همه جا و بدون هیچ خرجی انجام شدنی است لکن تنها احتیاج به شنونده دارد. زبان و ایمان: قال رسول الله(ص): لا یَسْتِقیْمُ اِیْمانُ عَبْد حتّی یَسْتَقِیْمَ قَلْبُهُ وَلا یَسْتَقِیْمُ قَلْبُهُ حَتّی یَسْتَقِیْمَ لِسانُهُ.«ایمان هیچ بنده ای درست نشود تا آنکه دلش درست شود و دلش درست نشود تا آنکه زبانش درست شود.» حق زبان: قال السجاد(ع): حَقُّاللِّسانِ اِکْرامُهُ عَنِ الْخَنا وَتَعْویدُهُ الْخَیْرَ وَتَرْکُالْفُضُولِ الَّتی لا فائدَةً لَها وَالْبِرُّ بالنّاسِ وَحُسْنُالْقَوْلِ فِیهِمْ. «حق زبان، منزّه داشتن آن از زشت گویی و عادت دادنش به خوبی و فروگذاشتن زیاده گویی های بیهوده و نیکی به مردم و خوب گفتن درباره آنان است.» حبس زبان: قال علی(ع): ِحْبِسْ لِسانَکَ قَبْلَ اَن یُطیلَ حَبْسَکَ وَیُردی نَفْسَکَ، فَلا شَیْءَاَوْلی بِطُولِ سِجْن مِنْ لِسان یَعْدِلُ عَنِ الصَّوابِ وَیَتَسَرَّعُاِلیَ الْجَوابِ: پیش از آن که زبانت تو را به زندان طولانی و هلاکت درافکند، او را زندانی کن؛ زیرا هیچ چیز به اندازه زبانی که از جاده صواب منحرف می شود و به جواب دادن می شتابد، سزاوار زندان طولانی نیست.»

منیع : سایت Aftabir.com
 

Similar threads

بالا