نماد و المان

مهناز

عضو جدید
:: فرزانه هدفی
نمادها و المان های شهری از جمله بناهای مهم در طراحی معماری و طراحی شهری محسوب می شوند، به نحوی که گاه حتی از خود شهر پراهمیت تر جلوه می نمایند؛ چراکه بیانگر هویت، شخصیت و عصاره شهر در یک ساختار نمایان هستند.

بررسی و مطالعه در خصوص این نمادها نشان می‌دهد که بنیان این نوع بناها برپایه مفاهیم، سنت ها، فرهنگ، هویت و تاریخ شهر استوار شده‌است. از المان های شهری مهم می توان به «طاق نصرت» در فرانسه اشاره نمود که یادگاری از متن تاریخ است و یا «برج ایفل» که یادگار عصر صنعت و آهن در فرانسه است. این بنیان ها بدلیل دارا بودن ساختاری استوار بر بینش ها و مفاهیم عمیق، هنوز هم باشکوه و ارزشمند بوده و گذر سالیان چیزی از ارزش آنها نکاسته است. همینطور، در دهه های اخیر، پس از فروپاشی دیوار برلین غربی- شرقی، نمادی از آن بصورت نوار موبیوس با مفاهیم خاص خود و با فضاهای فعالیتی و عملکردی چند منظوره سر به فلک کشید تا یادگاری از سالهای دوری و نفاق باشد (طراح: "پیتر آیزمن"). برج آزادی در ایران، نمونه ای از این ساختارها به طراحی و اجرای حسین امانت است که معماری شاخص آن تلفیق طاق های معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ های نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.
ساخت المان ها و نمادهای شهری و محله ای همواره ادامه خواهد یافت چراکه نیاز بشر به این نمادهای شاخص برای نشانه گذاری شهری و زیبایی شناسی همواره مستدام خواهد بود. در طرح پارک "لاولایت" کاری از معمار معاصر "برنارد چومی"، نمادهای مکعبی قرمز رنگ به منظور قفل و بست طرح بکار گرفته شده اند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که المان های محله ای با المان های شهری به لحاظ انتقال مفاهیم، محتوا و ابعاد تفاوت اندکی دارند. المان های محله ای از نظر ابعاد و اندازه کوچکتر بوده و توسط خصوصیات و نقش کالبدی تعریف شده برای آنها (که به عنوان مثال، طبق نظر معمار در محور فرهنگی- تاریخی شهر طراحی و مطابق مفاهیمی خاص تکرار گردیده)، می توان بافت و کالبد قدیم و جدید را به هم دوخت و دوز کرد و انسجام و یکپارچگی شهر را به نمایش گذارد. از مفاد فوق چنین استنباط می گردد که به لحاظ زیبایی شناسی بصری و انتقال مفاهیم و جاذبه های شهری نمی توان به سادگی از این مبحث گذر کرد و صرف سرهم بندی کردن تعدادی پاره سنگ و آجر (که البته اگر به جا و طبق الگو مورد استفاده قرار گیرند،
 

مهناز

عضو جدید
نماد

نماد


من دارم روی نمادها کار می کنم
حالا یه سوال با اسکیس یا 3دی نماد دروغ رو برام بفرستید
این یه مسابقه است جایزشم روزی 10 تا میل معماریه :gol:
 

peyman howram

عضو جدید
المان یا نشانه ها خوب یا بد خواه یا نا خواه خود را به معماری وشهر سازی بشر تحمیل کرده اند و عمری به درازای تاریخ معماری و شهر سازی دارند
ما معمولا سبک ها رو با آثار شاخص آن سبک وشهر هارو با بناهای شاخص آن میشناسیم یه جورایی این نشانه ها شناسنامه شهر حساب می شوند
وماهیت شهر رو به نمایش میگذارند
معملا شهر ها و مکانهایی که نشانه ای طبیعی یا مصنوع ندارند در خاطر کسی نمی مانند
اسم ونیز رو که میاری همه میگن برج پیزا اما کی اسم برن یا پنوم پن رو یادش میمونه
چرا ؟ چون هیچ نشانه خاصی از اونا تو خاطر کسی نمیمونه
پس چه بهتر که این نشانه ها طراحی شده و فکر شده به کار گرفته شوند
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
المان شهری

المان شهری

تعریف المان شهری : المان یا نماد شهری یا ترکیبی است پیکره وار که در ساخت آن از ویژگی های درونی احجام و اشکال هندسی - صفحات قائم یا منحنی - اجزائ سازه ای - کابلها - پوترها و فریم ها و به طور کلی هر آنچه میتواند جنبه ی تزئینی و ساختمانی داشته باشد به صورت یک کلیت یکپارچه و تلفیقی از موارد فوق استفاده میشود.... و قبل از هر چیز این ترکیب دارای یک نظام هندسی و تعادلی پایدار و زیباست به گونه ای که پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونه ای جذب خود مینماید و ذهنشان را درگیر خود میکند که تا مدتها در آن منطقه از شهر به صورت سمبلیک مشخصه ای برای شناخت شهر در منطقه ی مورد نظر میگردد.... در واقع جزو شاخصه های شهری میگردد....به گونه ای که ذهن با برده شدن نام منطقه ی مذبور ناخودآگاه به دنبال شاخصه ها و ویژگی های خاص آن منطقه المان مورد نظر را در خود تصویر سازی خواهد کرد.......
این خصوصیت به ویژه برای توریستها و کسانیکه کمتر به منطقه ی مورد نظر رفت و آمد میکنند اهمیت دارد چرا که در مسیر یابی و آدرس دهی صحیح برای پیدا نمودن یک منطقه ی خاص شهری مشخصه و نماد خاص آن منطقه اهمیت دارد..... این نماد در شناخت منطقه اهمیت دارد و چه بسا برگرفته از اتفاق یا تاریخچه ای خاص در محل مورد نظر باشد و به نکته ای خاص در آن محل اشاره کند و با تاریخچه ای عجین باشد....به گونه ای یکی از اهداف المانها میتواند اطلاع رسانی و معرفی منطقه ای خاص به لحاظ تاریخی - جغرافیایی - فرهنگی و ویژگی های خاص مردم آن منطقه بوده و یا به اتفاق یا رویداد خاصی در منطقه ی مزبور اشاره کند که همه ی اینها در برقراری ارتباط بهتر مخاطبین و کسانیکه به محل رفت و آمد دارند با منطقه ی مورد نظر موثر است.
چه بسا خود همین نماد پس از مدتی به یک اثر تاریخی و ماندگار تبدیل گردد و آوازه ی آن در شهرهای دیگر بپیچد..... نمونه های بسیاری از این نوع المانها وجود دارد.... به این گونه سازه ها بنای یادبود یا اصطلاحا مانیومنت manumental structures نیز گفته میشود.....
اما ویژگی دیگر اینگونه نماد ها ایجاد یک فضای زیبا و یک اتمسفر هنری در سطح شهر ها میباشد که قسمتهای مختلف شهر ها را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج مینماید....به هر بخش از شهر یک هویت و ویژگی خاص میبخشد.....در کالبد شهر روح زندگی میدمد و مهمتر از همه اینها به محیط های شهری مقیاس زیستی و انسانی می بخشد.....در فضایی که با هنر عجین شده انسان راحت تر نفس میکشد چرا که هنر در خون هر انسان است و ناخودآگاه جذب عظمت و زیبایی میشود....
**المان با مجسمه تفاوت دارد.... **متاسفانه سوء برداشتها و سوءء مدیریتها و تا حدی نیز عدم اطلاع و آگاهی کافی از این دو مقوله سبب شده که متولیان شهرسازی و معماری ما در سطح شهرها خیلی سبک و پیش پا افتاده با مسئله ی فوق برخورد کنند و به قولی با قرار دادن چند مجسمه با نام میادین اصلی سر و ته قضیه را به گکونه ای به هم بیاورند....! مجسمه هایی که بدون اینکه هیچگونه فکر و جاذبه ای در شخص ایجاد کنند مستقیما منظور خود را بیان میکنند و در نتیجه حتی برای لحظه ای نیز نمیتوانند نگاه مخاطب را روی خود حفظ نمایند و طبعا نمیتوانند در دراز مدت اثری ماندگار و جزو ویژگی های منطقه به حساب آیند.....
تفاوت اصلی مجسمه با المان در نگاه انتزاعی و غیر مستقیم المانهاست به یک موضوع! نگاهی که ذهن انسان را بعنوان یک موجود متفکر درگیر خود میکند....لقمه ای آماده نیست که در دهان انسان گذارده شود! فکر و اندیشه و تامل انسان را در برخودر با خود میطلبد.... در حرکت انسان مکث و تامل ایجاد میکند و همین ویژگی باعث ماندگاری آن میشود چرا که آنچه موجب درگیری ذهن شود در اذهان باقی میماند..... اما مجسمه خیلی پیش پا افتاده و به قول معروف شسته رفته گویی لقمه ای آماده را در دهان فرد میگذارد و مفهوم را مستقیما به وی عرضه میدارد.....در گیری فرد با موضوع به سطح نزول میکند و در چنین حالی و از چنین اثری نمیتوان انتظار ماندگار شدن و اثر گذاری در ذهن را داشت.... علاوه بر این مجسمه پیکره ایست تراشیده شده از سنگ یا یک نوع از مصالح خاص....معممولا تنوع خاصی ندارد و کالبدی یکنواخت است در صورتیکه المانها چه به لحاظ فرمها وئ آرایه های به کار رفته و حتی چه به لحاظ مصالح و رنگها و تزئینات معمارانه میتوانند سرشار از تنوع و زیبایی باشند... المان یک ترکیب معمارانه است چرا که در آن از هندسه و ویژگی های درونی اشکال و احجام استفاده میشود در صورتیکه هنر پیکره سازی و مجسمه سازی مقوله ی دیگریست که مستقیما در این گروه طبقه بندی نمیشود .... اما در برخی موادر ما مجبوریم برای نشان دادن مکانی خاص از مجسمه استفاده کنیم مثلا مکانهایی که به نام شخصیتی خاص معرفی شده اند و هدف نشان دادن چهره یا پیکره ی شخصیتی خاص میباشد.... این شخصیت را نمیتوان با خط و صفحه نشان داد! اما در اکثر موارد برای نشان دادن مفاهیم و موضوعات و بویژه آنچه که اصولا شکل خاصی ندارد و صرفا مفهومی را بیان میکند استفاده از آرایه ها و المانها ضروری است.....
انواع المان :
المان نمایشی:
المانهای نمایشی همانگونه که از اسمشان بر میآید صرفا جنبه ی نمایشی - هنری و زیبایی دارند - مفهوم خاصی را اصولا بیان نمیکنند و هدف و رسالتی برای القاء مطلبی به بیننده و یا انتقال پیامی ب وی را ندارند....ترکیباتی هستند انتزاعی از برخورد توده ها - احجام - اجزاء سازه ای و صفحات (به نوعی بازی با خط و حجم و صفحه با توجه به ویژگی های هندسی و روابط درونی آنها) که تنها به لحاظ ویژگی های زیایی شناسانه و تعادل بصری و هنری میتوانند با گروهی خاص از انسانها ارتباط برقرار کنند... این خاص بودن مخاطب از ویژگی های منحصر به فرد یک المان نمایشی میباشد.... یعنی در هر مخاطبی احساس تعلق و تامل را بوجود نمیآورد لذا به دلیل نوع مخاطببن آن که طبعا افرادی هستند که بیشتر درگیر مسائل هنریند و تعادلها و نظامهای هندسی را میشناسند و در مورد سبکهای هنری و هنر مفهومی و انتزاعی مطالعه دارند اینگونه المانها در سطح شهر ها کمتر دیده میشوند و مکان استقرار آنها نیز طبعا گالریهای هنری - نمایشگاههای آثار هنری و به طور کلی مکانهایی میباشد که مخاطب خود را پیدا کنند...
میدان e'yre در پارک شهر مادرید (اسپانیا)
المان بیانی :
همانطور که از نام آن پیداست هدف طراح از خلق این اثر بیان مطلب خاصی میباشد ....بعبارت دیگر قطعا مفهومی در پس آن نهفته است و طراح اثر رسالتی را در انتقال پیامی خاص دنبال میکند.... حال این میتواند ثبت واقعه ای خاص در مکان مورد نظر باشد و یا مفهومی خاص را با توجه به نام و ویژگی های منطقه به بیننده القا کند..... ویژگی بسیار مهم المانهای بینی در عام گرایی آنهاست یعنی میبیاست بتوانند با مخاطب عام و عادی که از هنر سررشته ی چندانی ندارد نیز ارتباط برقرار کند و لذا دقت نظر طراح در خوانایی و شیوایی بیان مطلب در عین انتزاعی بودن فرم ها و استفاده از آرایه های معمارانه (که پیشتر در مورد آن گفته شد) از اهمیت والایی برخوردار است.... مکان قرار گیری این نوع المانها طبعا برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطبین وسیع تر در جامعه در سطح شهر و بویژه در میادین شهری است... معمولا المان مورد نظر با نام میدان یا منطقه ی شهری مورد نظر ارتباط دارد.... ویژگی مشترک این نوع المانها و المانهای نمایشی تنها در به کار گیری نظامی مشترک برگرفته از هندسه - آرایه ها - اشکال و احجام هندسی و تلفیق و ترکیب آنها به شکلی زیبا و نظام مند است حال آنکه به این ترکیبات تعادلی و بصری در این مرحله عنصر مفهوم و بیان موضوع را نیز اضافه میکنیم.... اما کاملا انتزاعی - غیر مستقیم و در لفافه....
میدان ضد مشهد (در حال حاظر تخریب شده)
المان عملکردی :
این نوع از المان تا حدی از تعاریف فوق فاصله میگیرد چرا که عنصر عملکرد برای ما محدودیتهایی به لحاظ قوانین فرمی ایجاد خواهد نمود و در این مرحله خلق فضا با استفاده از همان آرایه ها و عناصر بصری را خواهیم داشت....فضایی که انسان ولو برای مدتی درون آن و یا در اطراف آن استقرار می یابد و از آن عملکرد استفاده مینماید لذا میایست اصول و قوانین زیستی انسان و استانداردهای طراحی محیط زیست میبایست در آنها رعایت شود.... طراحی چنین فضاهایی نیاز به تحقیقات بیشتر و همچنین یک برنامه ی فیزیکی مدون دارد.... بعبارت دیگر برای طراحی اینگونه فضاها طراح ملزم به دانستن یک سری از نیازهای خاص انسان در ارتباط با ثابتها و استانداردهای بدنی و نیازهای انسانی برای استفاده ی بهینه از موضوع مورد طراحی میباشد... ویژگی دیگر اینگونه المانها در تعداد بیشتر آنها در سطح شهر ها میباشد..... چرا که عنصر عملکرد ایجاب میکند در هر مکانیکه نیاز به موضوع مورد نظر باشد نمونه ای از آن وجود داشته باشد به طور مثال ایستگاههای اتوبوس - مترو - کیوسکهای تلفن - دکه های روزنامه فروشی - سردرها و مکانهای خدمات و اطلاع رسانی در سطح شهر ها و همچنین انواع چراغها و تاسیسات خاص شهری در صورتیکه موارد فوق دارای طراحی قوی - منحصر به فرد - شاخص و با استفاده از اجزاء و نظامهای هندسی و بصری که پیشتر ذکر آن رفت توسط متخصصین و هنرمندان ساخته شوند و ویژگیهای بصری و هنری باز هم اولین عامل در بازشناسی یک اثر ماندگار است..... در صورتیکه یک سازه ی عملکردی دارای زیبایی و نظام هنری باشد میتواند برای هر شهر به سبک خود طراحی شده و با سایر شهرها متفاوت باشد (مثلا بگوئیم در فلان شهر ایستگاهای اتوبوس یا دکه های روزنامه فروشی به این شکل ساخته شده اند و این خود یکی از ویژگی ها و شاخصه های آن شهر میشود ) از این نظر و به دلیل گستردگی تعداد المانهای عملکردی در سطح شهرها وسطح وسیعتری از مخاطبین که پوشش میدهند میتوانند نشان از اهمیت و موقعیت خاص این نوع از المانها داشته و مسئولیت دقت نظر بیشتری را از متولیان زیبا سازی و برنامه ریزی شهرها میطلبد..... مکان قرار گیری این نوع المانها در سطح شهرها و هر جا که انتظار کار بری مورد نظر میرود میباشد و متناوبا به چشم میخورند....
نمونه ی ایستگاه اتوبوس ( curtiba - برزیل )

***نکته*** هر گونه برج یا آسمان خراش منحصر به فرد چه به لحاظ معماری و چه به لحاظ ارتفاع و یا اهمیت منطقه ای میتواند نقش یک المان عملکردی را ایفا کند به شرطی که در منطقه ی مورد نظر تک و شاخص باشد مانند برج مخابراتی میلاد در تهران.....
برج مخابراتی میلاد (تهران)

*** اما ویژگی مشترک تمام المانها علاوه بر استفاده از آرایه های هدسی و معمارانه در قابل بازی با صفحات - فرمها و احجام مقیاس انسانیی میباشد که میبایست داشته باشند بعبارت دیگر المانها با توجه به فاصله ای که به طور معمول و استاندارد انسانها از کنار آن عبور میکنند یا از آن فاصله به آنها نگاه میکنند - عمق میدانی که درآن قرار دارند ـ وسعت فضایی که پوشش میدهند همچنین عملکرد و اهمیتی که از آنها انتظاار میرود دارای ابعاد - ارتفاع و استانداردهای منحصر به فرد میباشند که میبایست علاوه بر اینکه در منطقه مورد نظر کاملا جلوه نمایند افراد از نگاه کردن به آنها احساس آرامش و حظ بصر داشته باشند..... در واقع المانها میبایست به محیط مقیاس انسانی بدهند.....
*** المانها میتوانند به صورت تلفیقی از دو یا حتی هر سه نوع شکل موجود باشند یعنی المانی جنبه ی نمایش - بیانی داشته باشد یا بیانی - عملکردی یا نمایشی - عملکردی و حتی مواردی نیز وجود دارد که هر سه نوع این مفاهیم در آنها به چشم میخورد.... !
به طور مثال میدان آزادی (شهیاد سابق) در تهران نمونه ای از المانهای عملکردی- بیانی است که هم دارای عملکرد میباشد (موزه و فضایی زیستی برای کاربری انسان در بالای آن تعبیه شده) و هم به لحاظ بیان مفهوم آزادی طراح سعی کرده با همان فرمها و ویژگیهای هندسی و معمارانه منظور خود را در قالب انتزاع بیان کند.....
میدان آزادی - شهیاد (تهران)
یا المان تئاتر شهر تبریز المانی نمایش- عملکردی میباشد که علاوه بر کاربری فوق از نوعی نظام تعادلی بصری با استفاده از سازه های کابلی و آرایه های معمارانه در آن استفاده شده و بدون اینکه طراح نیازی به انتقال پیامی خاص در آن ببیند صرفا جنبه ی زیبایی شناسانه و هنری دارد.....
میدان تئاتر شهر (تبریز)
اما المانهای نمایشی - بیانی که همانطور که از نام آنها پیداست مفهومی را در خود مستتر دارند اما این مفهوم به قدری انتزاعی و هنری است که تنها برای قشر خاصی که در مورد هنر مفهومی سررشته دارند قابل گیرایی است و با مخاطب عادی ارتباط چندانی برقرار نمیکند یعنی پیام تنها برای مخاطب خاص....
منبع:porsyar
 
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
المان‌های شهری نماد فرهنگ، هنر و ماندگاری شهر

المان‌های شهری نماد فرهنگ، هنر و ماندگاری شهر



«المان‌» ترکیب شکل‌های هندسی و حجم‌ها، به هم‌راه تداعی خاطره‌ای خوش، تاریخی پر افتخار یا ایجاد حس خوبی از نشاط و آرامش برای شهروندان است.
گاهی المان‌ها را در قالب مجسمه‌ی شخصیت‌های بزرگ تاریخی و فرهنگی و گاهی به شکل نمادها و نشانه‌هایی دیده‌ایم که علاوه بر زیبایی، دارای مفهومی عمیق هستند و برای لحظاتی ما را وادار به توقف و خیره شدن به خود کرده‌اند. این تندیس‌ها و پیکره‌ها در بیش‌تر موارد، به نماد و نشانه‌ای برای محلی که در آن قرار گرفته‌اند؛ تبدیل شده‌اند و همه‌ی شهروندان، آن نقطه از شهر را به آن نشانی می‌شناسند.

علاوه بر این، المان‌ها در صورت طراحی صحیح، اصولی و جذاب، می‌توانند به یکی از نمادهای شهر تبدیل و موجب جذب گردش‌گر به شهرمان شوند و تا مدت‌ها در ذهن مسافران و گردش‌گران باقی بمانند.

برای آشنایی با مفهوم المان، انواع و کارکرد آن، چگونگی بومی‌سازی و ایجاد خلاقیت در طراحی المان‌ها با «نیما جهان‌بین» دکترای معماری و شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه گفت‌وگو کردیم.

المان‌ شهری به چه چیزهایی گفته می‌شود؟

المان‌های شهری، بخشی از عناصر شهری و زیر مجموعه‌ی نشانه‌های شهری هستند؛ نشانه‌های شهری هم یکی از عناصر «سیمای شهر» هستند. گاهی سیمای شهری را به اشتباه مترادف با «منظر» و «نما»ی شهری قرار می‌دهند؛ در حالی‌که «سیما» ترجمه‌ی واژه‌ی image و به معنی برداشت و تصویری است که در ذهن ناظر یا مخاطب شکل می‌گیرد؛ سیما به معنی سهم ذهن ناظر از تصویر واقعی و منظر شهر است.

نشانه‌ها که بخشی از سیمای شهر هستند؛ شامل طیف وسیعی از عوامل از قبیل تابلوها و علایم هشدار دهنده و نشان‌گر جهت و مکان هستند؛ بخشی از این نشانه‌ها، المان‌ها هستند. المان‌ها کارکرد نشانه‌ای دارند و به مخاطب کمک می‌کنند تا تصویر دقیق‌تری از شهر و آن بخش خاص شهر که المان در آن قرار دارد؛ در ذهن خود داشته باشد.
المان‌ها دو جنبه دارند؛ یکی کالبد و پیکره‌ی آن‌ها و دیگری مفهومی که به مخاطب القا می‌کنند. برخی از نمونه‌های رایج المان، تندیس‌ها و سردیس‌هایی هستند که از شخصیت‌های ادبی و تاریخی مثل مجسمه‌ی خواجوی کرمانی ساخته شده‌اند. نمونه‌ی دیگر المان، پیکره‌ها و نشانه‌هایی است که نمایان‌گر مفهومی هستند؛ مثل تندیس جلوی دانشگاه باهنر یا المانی که در خیابان شفا قرار داده شده است.

از جنبه‌های مختلف، تقسیم‌بندی‌های متعددی برای المان‌ وجود دارد؛ یک تقسیم‌بندی، از نظر واقعی یا مفهومی و ذهنی بودن المان است. تقسیم‌بندی دیگر از جنبه‌ی نوع کارکرد المان است؛ برای مثال برخی از المان‌ها در بخش‌های معینی از شهر مثل تقاطع‌ها و نقاط عطف شهری و به عنوان یک نقطه‌ی پایان گذاشته می‌شوند؛ یا این‌که در فضای معینی، المان خاصی را برای استفاده‌ی مشخصی قرار می‌دهند. دسته‌بندی دیگر از لحاظ هنری است؛ به این معنی که به المان‌ها بر اساس ترکیب حجم‌ها، فرم و شکل هندسی آن‌ها توجه می‌شود. اما آن‌چه بیش‌تر در شهر وجود دارد و برای شهروندان ملموس‌تر است؛ دسته‌بندی المان‌ها بر اساس واقعی یا مفهومی بودن و کارکرد آن‌ها است.

برای ساخت المان‌های شهری، از چه مواد و مصالحی استفاده می‌شود؟

به طور کلی باید از مواد و مصالحی استفاده شود که در طول زمان و در معرض تغییرات آب و هوایی، ماندگاری بالایی داشته باشند؛ دوام و استحکام زیادی داشته باشند؛ به خصوص این‌که اگر المان‌ها استحکام لازم را نداشته باشند؛ ممکن است خطرآفرین و آسیب‌زننده شوند. علاوه بر این، المان باید با محیط و شرایط اقلیمی هماهنگی داشته باشد؛ برای مثال طراحی تندیس یا المانی با چوب در کرمان و با توجه به خشکی هوا، تغییرات دمایی و وجود حشراتی مثل موریانه، مناسب نیست و موجب تخریب سریع‌تر المان مورد نظر می‌شود.

با وجود لزوم رعایت مواردی که گفته شد؛ در نهایت مسئله‌ی اصلی و تعیین کننده در انتخاب نوع مواد و مصالح، به طرح و شکل المان بستگی دارد؛ چرا که گاهی نوع مصالح و مواد، نقشی اساسی را در رساندن مفهوم مورد نظر و برقراری ارتباط مناسب با مخاطب دارد. برای مثال نشانه‌ای که در خیابان شفا گذاشته شده و نشان‌دهنده‌ی پیکره‌ی انسانی در حال بیرون آمدن از یک قاب است؛ مصالح به کار رفته و نوع طراحی این نشانه، نوعی جدایی، کشیدگی و امتداد را ایجاد کرده که موجب انتقال بهتر حس رهایی و انعطاف به مخاطب است؛ اما اگر با مصالح دیگری برای مثال با قاب سربی و مجسمه‌ای فلزی ساخته می‌شد؛ دیگر حس و مفهوم مورد نظر را القا نمی‌کرد.

چه معیارها و اصولی در طراحی و ساخت المان‌های شهری در نظر گرفته می‌شود؟

مهم‌ترین اصل در طراحی و انتخاب فرم المان‌ها، این است که تلاش شود تا مفهوم مورد نظر به طور غیرمستقیم به مخاطب القا شود و هم‌چنین جذابیت کافی را داشته باشد؛ به گونه‌ای که مخاطب و بیننده را به تفکر و تامل وا دارد؛ به این ترتیب پیام آن در ذهن‌ها باقی می‌ماند.

از نظر مفهومی، بهتر است المان‌ها بر اساس فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و شرایط اقتصادی و شغلی مردم همان منطقه طراحی شود تا هم نماد آن شهر باشد و هم شهروندان بتوانند ارتباط بهتر و عمیق‌تری با آن برقرار کنند.

از نظر آب و هوا و شرایط اقلیمی هم باید به ویژگی‌های خاص منطقه توجه شود؛ برای مثال در شهر کرمان باید از مصالحی برای ساخت المان استفاده شود که با توجه به تغییرات زیاد دما در شبانه‌روز و خشکی هوا، بتوانند مقاومت کنند.

از لحاظ ابعاد، المان باید متناسب با فضایی که قرار است در آن باشد؛ طراحی شود. المان باید نسبت به زمینه‌ای که در آن قرار دارد؛ از هر نظر مثل ارتفاع، فرم، اندازه و رنگ متفاوت باشد تا بیش‌تر در معرض توجه مخاطبان قرار گیرد.

با توجه به فاصله‌ای که المان با مخاطبان و عابران دارد؛ عمق و وسعت فضایی که در آن قرار دارد و عملکردی که برای آن در نظر گرفته شده است؛ ابعاد، ارتفاع و حجم آن تعیین می‌‌شود.

اصل مهم دیگری که در طراحی المان باید به آن توجه کرد؛ مکان‌یابی برای آن است. مکان‌های پررفت و آمد، گره‌های شهری مثل تقاطع‌ها، نقاط عطف، پارک‌ها و پاتوق‌های شهری و هم‌چنین جداره‌های محل‌های پر رفت و آمد، مکان‌های مناسبی برای قرار گرفتن المان‌ها هستند.

چگونه می‌توان المان‌ها را بومی‌سازی کرد؟

برای بومی کردن المان‌ها، باید در طراحی آن‌ها، به فرهنگ، آداب و رسوم، تاریخ، اقتصاد و مشاغلی که در آن شهر رایج است و هم‌چنین به مسایل روز جامعه توجه کرد؛ یعنی مفهومی که المان قرار است به مخاطب منتقل کند؛ از میان این بخش‌ها انتخاب شود؛ هرچقدر که المان با فرهنگ مردم هماهنگ‌تر باشد؛ تاثیر و جذب مخاطب آن بیش‌تر است.
مسئله‌ی دیگری که در بومی‌سازی باید رعایت شود؛ استفاده از مواد و مصالح بوم‌ آورد است که بومی همان منطقه و ساخت همان اقلیم است؛ چرا که در صورت تطابق مصالح با اقلیم، الما‌ن شهری در برابر تغییرات آب و هوایی در شرایط اقلیمی، دوام بیش‌تری خواهد داشت.

علاوه بر مواردی که گفته شد؛ برای بومی‌سازی، استفاده از مشارکت و نظر مردم همان منطقه‌ای که قرار است المان مورد نظر در آن‌جا قرار بگیرد؛ بسیار مفید است.

المان‌های موجود در شهر کرمان، چه ضعف‌ها و مشکلاتی دارند؟

بیش‌ترین ضعف در مفهومی نبودن اغلب آن‌ها و القا کردن مستقیم پیام به مخاطب است.

اشکال دیگر، هماهنگ نبودن مقیاس المان با مکانی که در آن قرار گرفته، است؛ برای مثال کوچک بودن اندازه‌ی تندیس خواجوی کرمانی به نسبت وسعت فلکه‌ای1 که در آن قرار گرفته است؛ بزرگ بودن بیش از حد پرندگان در فلکه‌ی قرنی؛ کوچک بودن اندازه‌ی واقعی نوع پرندگان المان فلکه‌ی آزادی نسبت به عظمت اندازه‌ی کره‌ی زمین، موجب اختلاط نامناسب ذهنیت و عینیت شده است که در این مورد اگر عظمت جثه و مفاهیم ذهنی موردنظر بوده است؛ بهتر بود که از پرندگان اسطوره‌ای مثل سیمرغ استفاده می‌شد که تناسب منطقی‌تری را ایجاد می‌‌کرد. مشکل دیگری که در مورد برخی المان‌ها مثل سردیس شهید ایرانمنش که در ابتدای خیابان معلم وجود دارد؛ عدم تناسب مقیاس المان نسبت به فضایی که در آن قرار دارد؛ است.

با وجود نقص‌هایی که در برخی از المان‌های شهری کرمان وجود دارد؛ به تازگی تلاش‌های خوبی در ساخت المان‌های اصولی و مناسب مانند آن‌چه در خیابان شفا و روبه‌روی دانشگاه باهنر قرار گرفته، انجام شده است.

برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در ساخت المان‌های شهری، چه راه‌هایی را پیش‌نهاد می‌کنید؟

مهم‌ترین راه، استفاده از نظرهای متخصصان مرتبط با المان‌های شهری شامل هنرمندان، مجسمه‌سازان و کارشناسان شهرسازی است؛ علاوه بر این، استفاده از نظر مخاطبان این المان‌ها مثل شهروندان و حتی گردش‌گران و مسافرانی که به شهر ما می‌آیند؛ هم کمک بزرگی در طراحی بهتر و مناسب‌تر المان‌ها خواهد کرد.
ما در زمینه‌ی طراحی المان‌های شهری، قوانین مدون و مباحث علمی و مشخص فراوانی داریم؛ در صورتی که به همین منابع موجود هم توجه کافی شود؛ می‌توانیم طراحی خلاقانه، اصولی و صحیح‌تری را در زمینه‌ی المان‌های شهری داشته باشیم؛ ضمن این‌که باید به اصول ظریفی که در خصوص خلاقیت و نوآوری وجود دارد؛ هم توجه داشته باشیم؛ هم‌چنین می‌توانیم المان‌هایی که در گذشته به طور اشتباه طراحی شده‌اند را تغییر دهیم و موارد مناسب را جایگزین آن‌ها کنیم.

گاهی اوقات به دلیل ارتباط خاصی که مردم شهر با برخی تندیس‌ها و نشانه‌های شهری به عنوان خاطره برقرار کرده‌اند؛ تغییر آن‌ها کار دشواری است؛ برای رفع این مشکل، باید تندیس‌ها یا نشانه‌های قبلی را با المانی که از همه‌ لحاظ، بهتر و جذاب‌تر از نشانه‌ی قلبی باشد؛ جایگزین کرد تا امکان پذیرش آن توسط شهروندان بیش‌تر شود؛ هم‌چنین گاهی می‌توان نشانه‌ی جدید را به گونه‌ای طراحی کرد که اجباری برای حذف نشانه‌ی قبلی هم نباشد. یعنی در بخش دیگری از آن مکان، در صورت امکان و با ایجاد هماهنگی بتوان تندیس یا نشانه‌ی قبلی را هم حفظ کرد.
پی‌نوشت:
1- باید توجه داشت که در اصطلاح شهرسازی، میدان، به فضایی باز گفته می‌شود که محل تجمع مردم باشد و ظرفیت و مکان گردهمایی آن‌ها و انجام برخی فعالیت‌ها در آن فراهم باشد؛ اما آن‌چه ما به عنوان میدان به کار می‌بریم؛ در اصطلاح علمی، فلکه است که مورد استفاده‌ی ترافیکی دارد و برای نظم‌بخشی و هدایت صحیح وسایل نقلیه در محل تقاطع راه‌ها استفاده می‌شود. بنابراین ما در واقع فلکه‌ی آزادی، قرنی و خواجو را داریم.
منبع:kerna.ir
 
بالا