آيا طبيعت مرد چند همسرى است؟

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز









حتما تعجب خواهيد كرد اگر بشنويد عقيده رايج روانشناسان و فيلسوفان‏اجتماعى غرب بر اين است كه مرد چند همسرى آفريده شده،تك همسرى بر خلاف‏طبيعت اوست. ويل دورانت در لذات فلسفه صفحه 91 پس از آن كه شرحى درباره‏آشفتگيهاى اخلاقى امروز از نظر امور جنسى مي‏دهد،مى‏گويد: «بى شك بسيارى از آن،نتيجه علاقه‏«اصلاح ناپذيرى‏»است كه به تنوع داريم وطبيعت‏به يك زن بسنده نميكند.»
هم او مي‏گويد: «مرد ذاتا طبيعت چند همسرى دارد و فقط نيرومندترين قيود اخلاقى،ميزان‏مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دائمى زوجه مى‏تواند تك همسرى را به اوتحميل كند.»
در شماره 112 مجله زن روز تحت عنوان‏«آيا مرد طبيعتا خيانتكار است؟» نوشته‏است:
«پروفسور اشميد آلمانى گفته است:…در طول تاريخ،مرد هميشه خيانتكار بوده وزن دنباله‏رو خيانت.حتى در قرون وسطى نيز برابر شواهد موجود 90 درصد ازجوانان به دفعات رفيقه عوض مى‏كردند و 50 درصد از مردان زندار به همسرانشان‏خيانت مى‏ورزيدند.رابرت كينزى، محقق معروف امريكايى در گزارشش-كه به‏كينزى راپورت مشهور شده-نوشته است:مردان و زنان امريكايى در بى‏وفايى وخيانت دست‏ساير ملل دنيا را از پشت‏بسته‏اند…كينزى در قسمت ديگر گزارشش‏آورده است:«زن بر خلاف مرد از تنوع‏جويى در عشق و لذت بيزار است.به همين‏دليل بعضى اوقات از رفتار مرد سر در نمى‏آورد.ولى مرد تنوع جويى را نوعى‏ماجراجويى تلقى مى‏كند،آسان از راه بدر مى‏رود و به نظر او آنچه مهم است لذت‏جسمى است نه لذت عاطفى و روحى.تظاهر به تماس عاطفى و روحى در مرد فقطتا وقتى است كه فرصتى براى درك لذت جسمى پيش نيامده است.روزى پزشك‏مشهورى به من گفت:«پوليگام‏»بودن مرد(تنوع دوستى و تعدد خواهى)و«منوگام‏»بودن زن(انحصار خواهى و يكه شناسى)يك امر بديهى است،زيرا در مردميليونها سلول‏«اسپرم‏»توليد مي‏شود در حالى كه زن در دوران آمادگى جز يك‏تخم از تخمدان توليد نمى‏كند.صرف نظر از فرضيه كينزى،بد نيست از خودمان‏بپرسيم:آيا وفادار بودن براى مرد مشكل است؟
هانرى دومنترلان فرانسوى در پاسخ اين سؤال نوشته است:وفادار بودن براى مردمشكل نيست‏بلكه غير ممكن است.يك زن براى يك مرد آفريده شده است و يك‏مرد براى زندگى و همه زنها.مرد اگر به تاريكى مى‏پرد و به زنش خيانت مى‏كندتقصير خودش نيست،تقصير خلقت و طبيعت است كه همه عوامل خيانت را در اوبه وجود آورده است.»
در شماره 120 همين مجله تحت عنوان‏«عشق و ازدواج به سبك فرانسوى‏» چنين مي‏نويسد: «زن و شوهر فرانسوى مساله بى‏وفايى را بين خودشان حل كرده و براى آن قاعده‏و قانون و حد و حدودى قائل شده‏اند.اگر مرد از مرز اين قاعده و قانون تجاوز نكندپرش به تاريكي‏اش بي‏اهميت است.آيا اصولا يك مرد بعد از دو سال زندگي‏زناشويى مي‏تواند وفادار بماند؟به طور يقين نه،زيرا اين خلاف طبيعتش است.امادر مورد زنان تا اندازه‏اى تفاوت مى‏كند و خوشبختانه آنها به اين تفاوت واقفند.درفرانسه اگر شوهرى مرتكب خيانت‏شود زنش احساس نارضايى نمى‏كند ياعصبانى نمي‏شود،زيرا به خودش دلدارى مى‏دهد:او فقط جسمش را با خودش‏نزد ديگرى برده نه روح و احساساتش را،روح و احساساتش مال من است.»
در چند سال پيش نظريه يك پروفسور زيست‏شناس به نام دكتر راسل لى در همين‏زمينه در روزنامه كيهان منتشر شد و مدتى مورد بحث و گفتگوى نويسندگان ايراني ‏بود.به عقيده دكتر راسل لى قناعت مرد به يك زن خيانت‏به نسل است،نه از نظر كميت‏بلكه از نظر كيفيت;زيرا بسنده كردن مرد به يك زن نسل او را ضعيف مي‏كند.نسل درچند همسرى قوى و نيرومند مي‏گردد.
به عقيده ما اين توصيف از طبيعت مرد به هيچ وجه صحيح نيست.الهام بخش اين‏مفكران در اين عقيده اوضاع خاص محيط اجتماعى آنها بوده نه طبيعت واقعى مرد. البته ما مدعى نيستيم كه زن و مرد از لحاظ زيست‏شناسى و روانشناسى وضع‏مشابهى دارند.
بر عكس، معتقديم زيست‏شناسى و روانشناسى مرد و زن متفاوت است‏ و خلقت از اين تفاوت هدف داشته است،و به همين جهت نبايد تساوى حقوق انساني ‏زن و مرد را بهانه براى تشابه و يكنواختى حقوق آنها قرار داد.از نظر روحيه‏تك همسرى نيز قطعا زن و مرد روحيه‏هاى متفاوتى دارند.زن طبعا تك شوهر است; چند شوهرى بر ضد روحيه اوست.نوع تمنيات زن از شوهر با چند شوهرى سازگارنيست.اما مرد طبعا تك همسر نيست،به اين معنى كه چند زنى بر ضد روحيه او نيست. چند زنى با نوع تمنياتى كه مرد از وجود زن دارد ناسازگار نيست.
اما ما با آن عقيده كه روحيه مرد با تك همسرى ناسازگار است مخالفيم.ما منكراين نظر هستيم كه مي‏گويد علاقه مرد به تنوع‏«اصلاح ناپذير»است.ما با اين عقيده‏مخالفيم كه وفادارى براى مرد غير ممكن است و يك زن براى يك مرد آفريده شده ويك مرد براى همه زنها.
به عقيده ما عوامل خيانت را محيطهاى اجتماعى در مرد به وجود مى‏آورد نه‏خلقت و طبيعت.مسؤول خيانت مرد خلقت نيست،محيط اجتماعى است.عوامل‏خيانت را محيطى به وجود مى‏آورد كه از يك طرف زن را تشويق مى‏كند تمام فنون‏اغوا و انحراف را براى مرد بيگانه به كار ببرد،هزار و يك نيرنگ براى از راه بيرون‏رفتن او بسازد;و از طرف ديگر به بهانه اينكه يگانه صورت قانونى ازدواج‏تك همسرى است،صدها هزار بلكه ميليونها زن آماده و نيازمند به ازدواج را از حق‏زناشويى محروم مى‏كند و آنها را براى اغواى مرد روانه اجتماع مى‏سازد.
در مشرق اسلامى پيش از آن كه آداب و رسوم غربى رايج گردد 90 درصد مردان،تك همسر واقعى بودند;نه بيش از يك زن شرعى داشتند و نه با رفيقه و معشوقه ‏سرگرم بودند.زوجيت اختصاصى به مفهوم واقعى كلمه بر اكثريت قريب به اتفاق‏خانواده‏هاى اسلامى حكم فرما بود.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا چند هزار سال پیش که انسان غار نشین بود همه مردها و زنها باهم زندگی میکردند و از هم مراقبت میکردند و با هم به شکار میرفتند و چیزی به عنوان همسر نبود.
 

نیچه

عضو جدید
بله تک همسری رو کاتولیک ها باب کردن و فمنیست ها هم بال و پرش دادند.
در اسلام هم تمامی رهبرانش، نزدیک 10 زن دارن، تازه روابط جنسیشون با کنیزها بماند و بچه هایی که از اونا داشتن.
یک زن نمیتونه نیاز جنسی مرد رو کامل برطرف کنه، ولی زن ها نمیتونن این رو درک کنند.
مردها هم امروز یا به خیانت روی آوردن یا تجاوز یا سرکوب میل جنسی !!!
در حالیکه بهتر بود این نیاز در روال طبیعیش میموند و خانواده هم حرمت خودش رو داشت.
 

nedashiva

کاربر بیش فعال
بله تک همسری رو کاتولیک ها باب کردن و فمنیست ها هم بال و پرش دادند.
در اسلام هم تمامی رهبرانش، نزدیک 10 زن دارن، تازه روابط جنسیشون با کنیزها بماند و بچه هایی که از اونا داشتن.
یک زن نمیتونه نیاز جنسی مرد رو کامل برطرف کنه، ولی زن ها نمیتونن این رو درک کنند.
مردها هم امروز یا به خیانت روی آوردن یا تجاوز یا سرکوب میل جنسی !!!
در حالیکه بهتر بود این نیاز در روال طبیعیش میموند و خانواده هم حرمت خودش رو داشت.

اونوقت یک آقا میتونه تمام نیاز یه خانمو برطرف کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه نه اینکه هردو جنس یه نیاز دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدارو شکر از اسلام چند همسریشو یاد گرفتین بازم جای شکرش باقیه...................
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا یکی زنم یکی این عقیده ی منه.
من شنیدم مردا نمیتونن نیاز زنشون رو برطرف کنن که زنهای متأهل میرن خیانت میکنن!!!!نشنیده بودم یه زن کمه برا یه مرد!!!که مردا میرن خیانت میکنن!!!!
یه نکته ی دیگه:
این جمله رو دقیقا بهش ایمان دارم هرکس از هر چیزی بترسه سرش میاد.استارتر محترم خیلی از الان حساس نباش!!!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله تک همسری رو کاتولیک ها باب کردن و فمنیست ها هم بال و پرش دادند.
در اسلام هم تمامی رهبرانش، نزدیک 10 زن دارن، تازه روابط جنسیشون با کنیزها بماند و بچه هایی که از اونا داشتن.
یک زن نمیتونه نیاز جنسی مرد رو کامل برطرف کنه، ولی زن ها نمیتونن این رو درک کنند.
مردها هم امروز یا به خیانت روی آوردن یا تجاوز یا سرکوب میل جنسی !!!
در حالیکه بهتر بود این نیاز در روال طبیعیش میموند و خانواده هم حرمت خودش رو داشت.

واقعا حرمت خانواده حفط میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Shopenhaver

عضو جدید
من شنیدم مردا نمیتونن نیاز زنشون رو برطرف کنن که زنهای متأهل میرن خیانت میکنن!!!!نشنیده بودم یه زن کمه برا یه مرد!!!که مردا میرن خیانت میکنن!!!!

تعداد زن هایی که با چند مرد رابطه دارند از نظرت بیشتر از تعداد مردهایی هست که با چند زن رابطه دارند؟؟!!!!!!!!
اینم نکته جالبی بود، شاید هم شما در تحقیقاتتون به این نتیجه رسیدین.
قضاوت با مخاطب.
حتی در جانوران هم موجود نر هست که چندین همسر انتخاب میکنه و غریزه جنسی هم یک غریزه کاملا حیوانی هست و تنها توانایی بر کنترلش هست که آدمیزاد به مدد مغز و تابوهای ذهنیش بر اون پیروز میشه.


ربط دادن یک زن به یک خدا هم یک نکته جالب دیگری بود.
 

نیچه

عضو جدید
اونوقت یک آقا میتونه تمام نیاز یه خانمو برطرف کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه نه اینکه هردو جنس یه نیاز دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدارو شکر از اسلام چند همسریشو یاد گرفتین بازم جای شکرش باقیه...................

من نگفتم این رو از اسلام یاد گرفتم و چون اسلام گفته قبولش دارم !!!
برای کسانی گفتم که اسلام را از طرف خالق جهان میدانند و گفتم او هم چند همسری و صیغه و کنیز و ازدواج موقت و.... را برای مردها تایید کرده است، پس کسی که معتقد هست، باید به همه قسمت های دینش معتقد باشد.
اگر هم معتقد نیست، بحث رو سمت طبیعت و غرایز فرد خواهیم برد.


نیاز جنسی برای مرد و زن هیچ وقت یکی نیست، وگرنه اینهمه تجاوز از سوی مردها صورت نمیگرفت.
ما شاهد میشدیم، زن ها با ماشین دنبال مردها میگشتند !!!
پس مسلما نیاز جنسی سرکش در مرد بسیار بسیار بیشتر و کنترلش نیز به همین میزان سخت تر هست و مردی که کنترل میکنه واقعا با اغتشاشات روانی زیادی درون خودش میجنگه.
اما زن نیازی به اینهمه جنگیدن نداره که بخواد فکرش رو هم مشغول بکنه و نیازش در یک حد جزئی هست.
 

نیچه

عضو جدید
واقعا حرمت خانواده حفط میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر هر چیزی سرجای خودش باشد، مشکلی پیش نمیاد.
نباید میل جنسی رو تا این حد وحشتناک و ویران گر دونست که اگر مردی با زنی دیگر هم رابطه داشت، خانواده اش از هم میپاشه.
اگر حسادت زنانه نبود، مشکلات به مراتب کمتر بودند و هرچیزی جای خودش بود.
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تعداد زن هایی که با چند مرد رابطه دارند از نظرت بیشتر از تعداد مردهایی هست که با چند زن رابطه دارند؟؟!!!!!!!!
اینم نکته جالبی بود، شاید هم شما در تحقیقاتتون به این نتیجه رسیدین.
قضاوت با مخاطب.
حتی در جانوران هم موجود نر هست که چندین همسر انتخاب میکنه و غریزه جنسی هم یک غریزه کاملا حیوانی هست و تنها توانایی بر کنترلش هست که آدمیزاد به مدد مغز و تابوهای ذهنیش بر اون پیروز میشه.


ربط دادن یک زن به یک خدا هم یک نکته جالب دیگری بود.

من زن رو به خدا ربط ندادم!!!!عدد یک رو به عدد یک ربط دادم!!!چرا حرفارو بد میفهمین؟؟؟
من عقیده ی شخصیمو گفتم!!!
گفتم زن یکی باید باشه و خدا هم یکی.به نظر من مردای چند زنه جز هوس بازی دلیل دیگه ای نباید داشته باشن برا این کاراشون.

تعداد زنهایی که با چند مرد رابطه دارن بیشترن.اصن این زنهای متأهل خیانت کار با من که خیانت نکردن با همون مردای خیانتکار رفتن خرابکاری کردن.
وقتی هم که یک مرد با چندنفر زن ارتباط داشته باشه بازم یعنی اینکه تعداد زنهای خیانتکار بیشترن!!!!خودت به حرف خودت فک کن!!!!!!!!!!
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر هر چیزی سرجای خودش باشد، مشکلی پیش نمیاد.
نباید میل جنسی رو تا این حد وحشتناک و ویران گر دونست که اگر مردی با زنی دیگر هم رابطه داشت، خانواده اش از هم میپاشه.
اگر حسادت زنانه نبود، مشکلات به مراتب کمتر بودند و هرچیزی جای خودش بود.

ببخشیدا 180 درجه با حرفت مخالفم.
اصن اصن اصن اصن اصن اصن اصن حرفت درست نیست!!!!!!
هرکسی تو رابطه دوس داره طرف مقابلش فقط با خودش باشه!!!!!!!!
عذر میخوام عذرمیخوام شما دوست دارین یه زنی بگیرین که با یه نفر دیگه هم باشه و شما حسادت نکنین به اون نفر دوم؟؟؟؟؟؟

چرا هر چیزی که برا خودت میپسندی برای بقیه هم نمیپسندی؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

تکنو کرات

اخراجی موقت
سعادت و خوشبختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است و همه اینها در چند همسری به خطر میافتد.

گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره،از نظر خود مرد آنقدر مسؤولیتهای تعدد زوجات سنگین و خرد کننده است که رو آوردن به آن پشت کردن به مسرت و آسایش است.

به موجب عقد ازدواج،هر یک از زوجین به دیگری تعلق میگیرد و از آن او میشود.حق استمتاعی که هر کدام نسبتبه دیگری پیدا میکنند از آن جهت است که منافع زناشویی طرف را به موجب عقد ازدواج مالک شده است. معاملهای که میان مرد و زن دیگری صورت میگیرد در حقیقت معامله«فضولی»است،زیرا کالای مورد معامله یعنی منافع زناشویی مرد قبلا به زن اول فروخته شده و جزء مایملک او محسوب میشود.پس آن کس که در درجه اول باید نظرش رعایتشود و اجازه او تحصیل گردد زن اول است.پس اگر بناست اجازه تعدد زوجات داده شود باید موکول به اجازه و اذن زن اول باشد،و در حقیقت این زن اول است که حق دارد درباره شوهر خود تصمیم بگیرد که زن دیگر اختیار بکند یا نکند.

بنابر این زن دوم و سوم و چهارم گرفتن درست مثل این است که شخصی یک بار مال خود را به شخص دیگر بفروشد و همان مال فروخته شده را برای نوبت دوم و سوم و چهارم به افراد دیگر بفروشد.صحت چنین معاملهای بستگی دارد به رضایت مالک اول و دوم و سوم،و اگر عملا شخص فروشنده مال مورد نظر را در اختیار افراد بعدی قرار دهد قطعا مستحق مجازات است.

این ایراد مبتنی بر این است که طبیعتحقوقی ازدواج را مبادله منافع بدانیم و هر یک از زوجین را مالک منافع زناشویی طرف دیگر فرض کنیم. این ایراد وقتی وارد است که تعداد زوجات از جانب مرد فقط جنبه تفنن و تنوع داشته باشد.بدیهی است که اگر طبیعتحقوقی ازدواج مبادله منافع زناشویی باشد و زن از هر لحاظ قادر باشد که منافع زناشویی مرد را تامین کند، مرد هیچ گونه مجوزی برای تعدد زوجات نخواهد داشت.اما اگر جنبه تفنن و تنوع نداشته باشداین ایراد مورد ندارد.مثلا اگر زن عقیم باشد،یا به سن یائسگی رسیده باشد و مرد نیازمند به فرزند باشد،یا زن مریض و غیر قابل استمتاع باشد،در این گونه موارد حق زن مانع تعدد زوجات نخواهد بود.
تازه این در صورتی است که مجوز تعدد زوجات امر شخصی مربوط به مرد باشد. اما اگر پای یک علت اجتماعی در کار باشد و تعدد زوجات به واسطه فزونی عدد زنان بر مردان و یا به واسطه احتیاج اجتماع به کثرت نفوس تجویز شود،این ایراد صورت دیگری پیدا میکند.در این گونه موارد،تعدد زوجات یک نوع تکلیف و واجب کفایی است;وظیفهای است که برای نجات اجتماع از فساد و فحشاء و یا برای خدمتبه تکثیر نفوس اجتماع باید انجام شود.بدیهی است آنجا که پای تکلیف و وظیفه اجتماعی به میان میآید،رضایت و اجازه و اذن مفهوم ندارد.اگر فرض کنیم اجتماع واقعا مبتلا به فزونی زن بر مرد استیا نیازمند به تکثیر نفوس است،یک وظیفه،یک واجب کفایی متوجه همه مردان و زنان متاهل میشود; پای یک فداکاری و از خود گذشتگی به خاطر اجتماع برای زنان متاهل به میان میآید.درست مثل وظیفه سربازی است که متوجه خانوادهها میشود و باید به خاطر اجتماع از عزیزشان دل بکنند و او را روانه میدان کارزار کنند.در این گونه موارد،غلط است که موکول به رضایت و اجازه شخص یا اشخاص ذی نفع بشود.
ازداوج

کسانی که مدعی هستند حق و عدالت ایجاب میکند که تعدد زوجات با اجازه همسر پیشین باشد،فقط از زاویه تفنن و تنوع طلبی مرد مطلب را نگریستهاند و ضرورتهای فردی و اجتماعی را از یاد بردهاند.اساسا اگر ضرورت فردی یا اجتماعی در کار نباشد،تعدد زوجات حتی با اجازه زن پیشین نیز قابل قبول نیست.
 

elnaz0020

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسه بابا چقدر درمورد این مسایل میحرفین ..برین سراغ درستون:)....شما اینده سازان ایرانین ..پس واسه درس وزندگیتون تلاش کنین<میناخانوم ناراحت نشیا>:)
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سعادت و خوشبختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است و همه اینها در چند همسری به خطر میافتد.

گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره،از نظر خود مرد آنقدر مسؤولیتهای تعدد زوجات سنگین و خرد کننده است که رو آوردن به آن پشت کردن به مسرت و آسایش است.

به موجب عقد ازدواج،هر یک از زوجین به دیگری تعلق میگیرد و از آن او میشود.حق استمتاعی که هر کدام نسبتبه دیگری پیدا میکنند از آن جهت است که منافع زناشویی طرف را به موجب عقد ازدواج مالک شده است. معاملهای که میان مرد و زن دیگری صورت میگیرد در حقیقت معامله«فضولی»است،زیرا کالای مورد معامله یعنی منافع زناشویی مرد قبلا به زن اول فروخته شده و جزء مایملک او محسوب میشود.پس آن کس که در درجه اول باید نظرش رعایتشود و اجازه او تحصیل گردد زن اول است.پس اگر بناست اجازه تعدد زوجات داده شود باید موکول به اجازه و اذن زن اول باشد،و در حقیقت این زن اول است که حق دارد درباره شوهر خود تصمیم بگیرد که زن دیگر اختیار بکند یا نکند.

بنابر این زن دوم و سوم و چهارم گرفتن درست مثل این است که شخصی یک بار مال خود را به شخص دیگر بفروشد و همان مال فروخته شده را برای نوبت دوم و سوم و چهارم به افراد دیگر بفروشد.صحت چنین معاملهای بستگی دارد به رضایت مالک اول و دوم و سوم،و اگر عملا شخص فروشنده مال مورد نظر را در اختیار افراد بعدی قرار دهد قطعا مستحق مجازات است.

این ایراد مبتنی بر این است که طبیعتحقوقی ازدواج را مبادله منافع بدانیم و هر یک از زوجین را مالک منافع زناشویی طرف دیگر فرض کنیم. این ایراد وقتی وارد است که تعداد زوجات از جانب مرد فقط جنبه تفنن و تنوع داشته باشد.بدیهی است که اگر طبیعتحقوقی ازدواج مبادله منافع زناشویی باشد و زن از هر لحاظ قادر باشد که منافع زناشویی مرد را تامین کند، مرد هیچ گونه مجوزی برای تعدد زوجات نخواهد داشت.اما اگر جنبه تفنن و تنوع نداشته باشداین ایراد مورد ندارد.مثلا اگر زن عقیم باشد،یا به سن یائسگی رسیده باشد و مرد نیازمند به فرزند باشد،یا زن مریض و غیر قابل استمتاع باشد،در این گونه موارد حق زن مانع تعدد زوجات نخواهد بود.
تازه این در صورتی است که مجوز تعدد زوجات امر شخصی مربوط به مرد باشد. اما اگر پای یک علت اجتماعی در کار باشد و تعدد زوجات به واسطه فزونی عدد زنان بر مردان و یا به واسطه احتیاج اجتماع به کثرت نفوس تجویز شود،این ایراد صورت دیگری پیدا میکند.در این گونه موارد،تعدد زوجات یک نوع تکلیف و واجب کفایی است;وظیفهای است که برای نجات اجتماع از فساد و فحشاء و یا برای خدمتبه تکثیر نفوس اجتماع باید انجام شود.بدیهی است آنجا که پای تکلیف و وظیفه اجتماعی به میان میآید،رضایت و اجازه و اذن مفهوم ندارد.اگر فرض کنیم اجتماع واقعا مبتلا به فزونی زن بر مرد استیا نیازمند به تکثیر نفوس است،یک وظیفه،یک واجب کفایی متوجه همه مردان و زنان متاهل میشود; پای یک فداکاری و از خود گذشتگی به خاطر اجتماع برای زنان متاهل به میان میآید.درست مثل وظیفه سربازی است که متوجه خانوادهها میشود و باید به خاطر اجتماع از عزیزشان دل بکنند و او را روانه میدان کارزار کنند.در این گونه موارد،غلط است که موکول به رضایت و اجازه شخص یا اشخاص ذی نفع بشود.
ازداوج

کسانی که مدعی هستند حق و عدالت ایجاب میکند که تعدد زوجات با اجازه همسر پیشین باشد،فقط از زاویه تفنن و تنوع طلبی مرد مطلب را نگریستهاند و ضرورتهای فردی و اجتماعی را از یاد بردهاند.اساسا اگر ضرورت فردی یا اجتماعی در کار نباشد،تعدد زوجات حتی با اجازه زن پیشین نیز قابل قبول نیست.

کاش همه دیدگاه شما رو داشتند ...... ;)
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسه بابا چقدر درمورد این مسایل میحرفین ..برین سراغ درستون:)....شما اینده سازان ایرانین ..پس واسه درس وزندگیتون تلاش کنین<میناخانوم ناراحت نشیا>:)

نه جانم ...این مقاله که خوندم نظرمو جلب کرد گذاشتمش اینجا..... گلم گاهی لازمه اینجور مسائل برایادم وا بشه.........
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسه بابا چقدر درمورد این مسایل میحرفین ..برین سراغ درستون:)....شما اینده سازان ایرانین ..پس واسه درس وزندگیتون تلاش کنین<میناخانوم ناراحت نشیا>:)

الناز تو اینجا چیکار میکنی؟؟؟
ما درساومونو خوندیم کتابا رو هم آویزون کردیم!تو برو دم درست.این حرفا هم هنوز زوده واسه تو...23و24 سالت شد بیان این طرفا
 

elnaz0020

عضو جدید
کاربر ممتاز
الناز تو اینجا چیکار میکنی؟؟؟
ما درساومونو خوندیم کتابا رو هم آویزون کردیم!تو برو دم درست.این حرفا هم هنوز زوده واسه تو...23و24 سالت شد بیان این طرفا

ایییییش:razz:..برو کتابای دیگه بخون ..برو واسه ارشد بخون :razz:
 

نیچه

عضو جدید
ببخشیدا 180 درجه با حرفت مخالفم.
اصن اصن اصن اصن اصن اصن اصن حرفت درست نیست!!!!!!
هرکسی تو رابطه دوس داره طرف مقابلش فقط با خودش باشه!!!!!!!!
عذر میخوام عذرمیخوام شما دوست دارین یه زنی بگیرین که با یه نفر دیگه هم باشه و شما حسادت نکنین به اون نفر دوم؟؟؟؟؟؟

اگر با فونت ریزتر هم بنویسی اتفاق خاصی نمیوفته !!!!
نیازی به نشان دادن خشم در فونت و رنگ شدید قرمز نیست، داریم بحث میکنیم دعوا نداریم !!!


اینجا هم بحث سر این نیست که من نوعی چی دوست دارم چی دوست ندارم.
بحث خواست مردهاست که مردها روابط جنسی رو بیشتر از زنان دوست دارند و تنوع در اون رو جذاب تر میدونن.
اگر عملیش نمیکنند به خاطر شرایط جامعه و آموزه های پیشینیان هست که خیلی ها به صورت تابو در ذهنشون نقش بسته.
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر با فونت ریزتر هم بنویسی اتفاق خاصی نمیوفته !!!!
نیازی به نشان دادن خشم در فونت و رنگ شدید قرمز نیست، داریم بحث میکنیم دعوا نداریم !!!


اینجا هم بحث سر این نیست که من نوعی چی دوست دارم چی دوست ندارم.
بحث خواست مردهاست که مردها روابط جنسی رو بیشتر از زنان دوست دارند و تنوع در اون رو جذاب تر میدونن.
اگر عملیش نمیکنند به خاطر شرایط جامعه و آموزه های پیشینیان هست که خیلی ها به صورت تابو در ذهنشون نقش بسته.

چرا میگین مردها تنوع دوس دارند؟؟؟
ببخشید صدامو بردم بالا.
این فونت بهتره....
 

Shopenhaver

عضو جدید
تعداد زنهایی که با چند مرد رابطه دارن بیشترن.اصن این زنهای متأهل خیانت کار با من که خیانت نکردن با همون مردای خیانتکار رفتن خرابکاری کردن.
وقتی هم که یک مرد با چندنفر زن ارتباط داشته باشه بازم یعنی اینکه تعداد زنهای خیانتکار بیشترن!!!!خودت به حرف خودت فک کن!!!!!!!!!!

حتی توی جوامع مدرن هم باز متجاوزین مردها هستند، در همون کشورها هم زن ها کنار خیابون وایمیستن نه مردها !!!
این اولین بار بود که شنیدم آمار زن هایی که علاقه به روابط جنسی با بیش از یک مرد دارند، از مردهایی که دوست دارند با چند زن رابطه داشته باشند، بیشتره !!!
حتی تئوری شما در غرب هم تایید شده نیست، چه برسه به جوامع اسلامی که به مرد اجازه داده تا 4 زن رسمی و هرچقدر هم خواست کنیز و صیغه داشته باشه.
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حتی توی جوامع مدرن هم باز متجاوزین مردها هستند، در همون کشورها هم زن ها کنار خیابون وایمیستن نه مردها !!!
این اولین بار بود که شنیدم آمار زن هایی که علاقه به روابط جنسی با بیش از یک مرد دارند، از مردهایی که دوست دارند با چند زن رابطه داشته باشند، بیشتره !!!
حتی تئوری شما در غرب هم تایید شده نیست، چه برسه به جوامع اسلامی که به مرد اجازه داده تا 4 زن رسمی و هرچقدر هم خواست کنیز و صیغه داشته باشه.

پس بگردین یه آمار بگیرین!!!
مردها بامن که روابط جنسی ندارن!!!!!؟؟؟؟با همون زنها دارن...
من کاری به اینکه اسلام چی گفته ندارم.میگم اخلاق میگه که چند همسری خوب نیست!
 

Similar threads

بالا