مدیریت دانش(Knowledge Management)

Parsa_IE

عضو جدید
در این تاپیک مروری بر مفاهیم مدیریت دانش KM خواهیم داشت و دوستان در این زمینه به بحث و تبادل نظر خواهند پرداخت.

امیدوارم که دوستان فعالیت خوبی داشته باشند تا من و سایر اعضای باشگاه بتوانیم دید بهتر و وسیع تری نسبت به این موضوع پیدا کرده در عین حال از تجربیات و نظرات و دانش دوستان استفاده و بهره برداری کنیم .

موفق باشید:gol:
 

Parsa_IE

عضو جدید
مقاله ای تحت عنوان : مدیریت دانش از دیدگاه یک استراتژی
ترجمه سرکار خانم مهندس صدیقه احمدی فصیح
 

پیوست ها

  • 18.pdf
    154.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Parsa_IE

عضو جدید
مقاله ای تحت عنوان : مديريت دانش، فن آوري و خلاقيت و نقش آن ها در بهبود كارآيی

نوشته سرکار خانم دکتر مهوش عبدالکریمی

از منبع : http://www.iie.ir
 

پیوست ها

  • KM.pdf
    227.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

yanic

عضو جدید
با تشکر از همه دوستان خصوصا آقای پارسا که تحولی در تاپیک ایجاد کردن این هم یه فایل برای آشنایی بیشتر با مدیریت دانش هستش.
 

پیوست ها

  • modiriate danesh.pdf
    476.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

arminspeedy

عضو جدید
مدیریت دانش

مدیریت دانش

با تشکر از دوستان برای به راه انداختن این تاپیک
تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش شامل خلق دانش، کسب دانش، ذخیره سازی دانش ، انتشار و به اشتراک گذاری دانش و بالاخره به کارگیری دانش می باشد.و یا به عبارت دیگر:
به طور کلی مدیریت دانش در اختیار گرفتن دانش کارکنان سازمان و حتی دانش خارج از سازمان و انتشار به هنگام آن برای انجام وظایف موجود در سازمان می باشد، که رشد و توسعه بیشتر سازمان را در پی خواهد داشت.
حالا به نظر من بیاین در مورد نحوه ی برقراری ارتباط بین کارکنان یک سازمان صحبت کنیم.در واقع سازمان ها چه راه هایی برای پیاده سازی KM در بین کارکنان دارن؟
یکیشو من می گم، ایجاد یک شبکه محلی یا همون اینترانت درون سازمان (LAN) برای به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات افراد.
با تشکر:smile:
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در این تاپیک مروری بر مفاهیم مدیریت دانش KM خواهیم داشت و دوستان در این زمینه به بحث و تبادل نظر خواهند پرداخت.

امیدوارم که دوستان فعالیت خوبی داشته باشند تا من و سایر اعضای باشگاه بتوانیم دید بهتر و وسیع تری نسبت به این موضوع پیدا کرده در عین حال از تجربیات و نظرات و دانش دوستان استفاده و بهره برداری کنیم .

موفق باشید:gol:
باسلام
جناب آقای Parsa-IE
با توجه به اینکه این تاپیک رو شما تولید کردید ، باید بگم خدمتتون که من توی اولین همایش مدیریت دانش که 13 و 14 بهمن برگزار شد ، شرکت کردم .
مقالات برگزیده اون رو هم دارم ، هم می تونم توی این تاپیک بزارم ، و هم می تونم توی تاپیک جزوات بزارم
شما انتخاب کنید.
ولی پیشنهاد می کنم که شما هم مقالات و لینک ها رو توی یه تاپیک جزوات دوباره ایجاد کنید که توی اونجا یه بانک اطلاعاتی از مقالات مربوط به مدیریت دانش داشته باشیم.
بااحترام
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
نظر

نظر

با سلام:

به نظرم بحث خوبی رو شروع کردین، اما لطف کنید به صورتی بازتر راجع بش بنویسید.اونم به صورت عامیانه تا ملموس تر باشه و همه در بحث شرکت کنن.با نظر جناب JIT هم موافقم.

با احترام
 
آخرین ویرایش:

salma_eslami

عضو جدید
با تشکر از دوستان برای به راه انداختن این تاپیک
تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش شامل خلق دانش، کسب دانش، ذخیره سازی دانش ، انتشار و به اشتراک گذاری دانش و بالاخره به کارگیری دانش می باشد.و یا به عبارت دیگر:
به طور کلی مدیریت دانش در اختیار گرفتن دانش کارکنان سازمان و حتی دانش خارج از سازمان و انتشار به هنگام آن برای انجام وظایف موجود در سازمان می باشد، که رشد و توسعه بیشتر سازمان را در پی خواهد داشت.
حالا به نظر من بیاین در مورد نحوه ی برقراری ارتباط بین کارکنان یک سازمان صحبت کنیم.در واقع سازمان ها چه راه هایی برای پیاده سازی KM در بین کارکنان دارن؟
یکیشو من می گم، ایجاد یک شبکه محلی یا همون اینترانت درون سازمان (LAN) برای به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات افراد.
با تشکر:smile:
تعریف جالب و جامعی رو در مورد KM ارائه دادین.
البته من یک نکته رو به این موضوع اضافه کنم که قلمرو مدیریت دانش تنها در حیطه دانش هست و فراتر از اون پا نمی ذاره.مثلاً در مورد ادراک و یا خردورزی که از دانش فراترتد صحبتی به میان نمی یاره.
ایکاف تو کتاب خودش میگه که یک مثقال اطلاعات از خروارها داده بهتره.
یک مثقال دانش از خروارها اطلاعات بهتره.
یک مثقال درک از خروارها دانش بهتره و در نهایت یک مثقال خردورزی از خروارها درک بالاتره.
داده------> اطلاعات------->دانش--------> ادراک------->خردورزی
با تشکر
 

yanic

عضو جدید
چرا مدیریت دانش شکست می خورد؟

چرا مدیریت دانش شکست می خورد؟

این مقاله به عوامل عدم موفقیت مدیریت دانش بوسیله مطالعه موردی در یک سازمان در هنگ کنگ پرداخته است.
 

پیوست ها

  • imen-sim.pdf
    282.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Parsa_IE

عضو جدید
این مقاله به عوامل عدم موفقیت مدیریت دانش بوسیله مطالعه موردی در یک سازمان در هنگ کنگ پرداخته است.

دوست عزیز این مقاله را قبلا من در پست :
" مقاله ای تحت عنوان : چرا مدیریت دانش شکست می خورد؟ آموزشی از یک مطالعه موردی
ترجمه آقای سید داود ایمن
از سایت منبع: http://www.wizact.com
با لینک مستقیم : http://www.wizact.com/articles/articles.aspx?id=48 "
آورده بودم

ولی اشکال ندارد باز هم ممنون:gol:
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوست عزیز این مقاله را قبلا من در پست :
" مقاله ای تحت عنوان : چرا مدیریت دانش شکست می خورد؟ آموزشی از یک مطالعه موردی
ترجمه آقای سید داود ایمن
از سایت منبع: http://www.wizact.com
با لینک مستقیم : http://www.wizact.com/articles/articles.aspx?id=48 "
آورده بودم

ولی اشکال ندارد باز هم ممنون:gol:
باسلام
پارسای عزیز ، دور باطل نزنیم .
الان یه دونه بانک مقالات درست کردیم توی مجموعه مقالات و جزوات ، و این تاپیک رو ایجاد کردیم موازی با اون تاپیک.
بیاین راجع به مدیریت دانش بحث کنیم ، همین مقاله شکست مدیریت دانش رو تحلیل کنیم ، در نتیجه من پیشنهاد می کنم ، اسم تاپیک رو عوض کن و بحث رو با همین مقاله شروع و مدیریت کن.من هم کمک می کنم.پس سه روز وقت برای اینکه همه این مقاله رو بخونن.
بااحترام
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
بسیارعالی

بسیارعالی

باسلام
پارسای عزیز ، دور باطل نزنیم .
الان یه دونه بانک مقالات درست کردیم توی مجموعه مقالات و جزوات ، و این تاپیک رو ایجاد کردیم موازی با اون تاپیک.
بیاین راجع به مدیریت دانش بحث کنیم ، همین مقاله شکست مدیریت دانش رو تحلیل کنیم ، در نتیجه من پیشنهاد می کنم ، اسم تاپیک رو عوض کن و بحث رو با همین مقاله شروع و مدیریت کن.من هم کمک می کنم.پس سه روز وقت برای اینکه همه این مقاله رو بخونن.
بااحترام
با سلام:
من هم موافقم.
اینجوری لا اقل یکم راجع بش صحبت میشه.پس منم تا سه روز دیگه راجع به مقاله نظر میدم.
امتیاز هم دادمااااااااااااا.
 

Parsa_IE

عضو جدید
با سلام
ایده بسیار خوب و بجایی است
من در خدمت شما و سایر دوستان هستم فقط متاسفانه نمیتونم اسم تاپیک را تغییر بدم
دو راهکار وجود دارد:
اول اینکه اگر برای مهتابی عزیز مقدور است زحمت این کار را متقبل شوند
و دوم اینکه در تاپیک جدیدی بحث کنیم که فکر نکنم درست باشد و بهتر است در همین تاپیک ادامه بدیم
از دوستان هم تقاضا میکنم با مطالعه مقاله فوق الذکر برای شروع بحث و تشریک مساعی در باب این موضوع آمادگی لازم را کسب کنند تا انشاالله در روز پنج شنبه شروع کنیم به تبادل نظرات و تجربیات

موفق باشید
 
آخرین ویرایش:

arminspeedy

عضو جدید
با سلام
ایده بسیار خوب و بجایی است
من در خدمت شما و سایر دوستان هستم فقط متاسفانه نمیتونم اسم تاپیک را تغییر بدم
دو راهکار وجود دارد:
اول اینکه اگر برای مهتابی عزیز مقدور است زحمت این کار را متقبل شوند
و دوم اینکه در تاپیک جدیدی بحث کنیم که فکر نکنم درست باشد و بهتر است در همین تاپیک ادامه بدیم
از دوستان هم تقاضا میکنم با مطالعه مقاله فوق الذکر برای شروع بحث و تشریک مساعی در باب این موضوع آمادگی لازم را کسب کنند تا انشاالله در روز پنج شنبه شروع کنیم به تبادل نظرات و تجربیات

موفق باشید
با تشکر از شما Parsa جان
من حتماً این مقاله رو مطالعه می کنم و تو بحثتون شروع می کنم.تا شما شروع کنین منم به شما می پیوندم;)
 

arminspeedy

عضو جدید
KM

KM

با سلام خدمت دوستان
من این مقاله رو مطالعه کردم. هرچند از لحاظ آکادمیک نویسی این مقاله درست ترجمه نشده بود اما باز هم مطالب جالب زیادی در مورد دلایل شکست مدیریت دانش تو اون وجود داشت که خواندن اون برای من خالی از لطف نبود.
از دلایل اصلی که KM در این شرکت هنگ کنگی (HS) شکست خورده بود به طور کل تضاد بود. شاید در شروع پیاده سازی مدیریت دانش ما متوجه این تضاد نشیم اما همان طور که مقاله جلو میره و تضاد ها رو بیان می کنه می بینیم که KM می تونه مثل یه چاقوی 2 لبه عمل کنه. در این شرکت نه تنها KM نتونست مشکلات رو بر طرف کنه بلکه به این دلیل که خودش یک سری هزینه ها رو که مهم ترین اونا زمان بود رو ، به دنبال داشت ، باعث افت بیش از پیش شرکت شد.
از دوستان می خوام که این مقاله رو مطالعه کنن و در مورد دلایل اصلی شکست KM در این شرکت به بحث بپردازیم. البته این خود می تونه جز عارضه یابی هم به صورت غیر مستقیم باشه.
با تشکر
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
با سلام
ایده بسیار خوب و بجایی است
من در خدمت شما و سایر دوستان هستم فقط متاسفانه نمیتونم اسم تاپیک را تغییر بدم
دو راهکار وجود دارد:
اول اینکه اگر برای مهتابی عزیز مقدور است زحمت این کار را متقبل شوند
و دوم اینکه در تاپیک جدیدی بحث کنیم که فکر نکنم درست باشد و بهتر است در همین تاپیک ادامه بدیم
از دوستان هم تقاضا میکنم با مطالعه مقاله فوق الذکر برای شروع بحث و تشریک مساعی در باب این موضوع آمادگی لازم را کسب کنند تا انشاالله در روز پنج شنبه شروع کنیم به تبادل نظرات و تجربیات

موفق باشید

با سلام:
آقای پارسا چه اسمی رو پیشنهاد میکنید؟
از آقای آرمین هم ممنون که خوندن
بچه ها جهت اینکه این تاپیک از دست نره تا 4 شنبه همگی بخونیم و آماده ی بحث شیم.
پس بسم الله.
من منتظرم در همین تاپیک هم بحث رو شروع میکنیم.
هر کی هم نخونه امتیاز منفی داره.گفته باشمااااااا
با احترام
 

amirhakimi

عضو جدید
با سلام:
آقای پارسا چه اسمی رو پیشنهاد میکنید؟
از آقای آرمین هم ممنون که خوندن
بچه ها جهت اینکه این تاپیک از دست نره تا 4 شنبه همگی بخونیم و آماده ی بحث شیم.
پس بسم الله.
من منتظرم در همین تاپیک هم بحث رو شروع میکنیم.
هر کی هم نخونه امتیاز منفی داره.گفته باشمااااااا
با احترام

منم موافقم
تا 4 شنبه من حتما (اگه از آسمون سنگ هم بیاد) میخونمش.
تا حالا هم ببخشید که فرصت نشد بخونم.:redface:
 

Parsa_IE

عضو جدید
با سلام به همه دوستان عزیز
من اسم خاصی مد نظر ندارم اگر JIT عزیز لطف کنند و یا خود شما مدیر محترم اسم مناسبی یشنهاد کنید ممنون خواهم شد
در ضمن بنده این مقاله را هفته گذشته مطالعه کردم و هر وقت دوستان شروع کنند من هم آمادگی تبادل نظر دارم ...

موفق باشید
 

amirhakimi

عضو جدید
مقاله رو خوندم (بالاخره :smile:)
راستش به طرز جالبی ترجمه شده بود (مثلا cutting-edge solution یعنی راه حل نوین، نه راه حل تیغه برشی :surprised:)
قبل از انجام هر پروژه ابتدا باید مطالعات امکان سنجی انجام بشه (بماند که قبل از اون هم باید kf و csf تعیین بشه) که معلوم بشه پروژه قابل اجراست یا خیر، که در این مورد کوتاهی شده.
مهمترین عامل در موفقیت هر پروژه ایمان داشتن مدیر ارشد سازمان به پروژه و حمایت همه جانبه وی از اجرای پروژه است، قبل از اجرای پروژه مدیران ارشد طرح تفصیلی پیاده سازی رو پذیرفتند ولی در حین اجرای پروژه به بیراهه رفتند که این یعنی شکست قطعی پروژه !
وقتی پرسنل میبینند که مدیران اینگونه رفتار میکنند آنها هم کاسه داغ تر از آش نخواهند شد.
در حین اجرای پروژه یک نوع سردرگمی در میان پرسنل وجود داشته و درک مناسبی از متدولوژی نداشته اند که این امر معلول کم کاری در نحوه تدوین مستندات است.
{هر فرد نیازی ندارد که با انبوهی از اطلاعات محاصره شود، تنها باید اطلاعاتی که برای او مفید و قابل درک است در دسترسش قرار گیرد}
این امر بسیار حیاتی است، چرا که ممکن است با برداشت بد فرد از پروژه مقاومت وی در برابر تغییر بالارود.
درک درستی از توانایی های پرسنل وجود نداشته است (مثلا برای اشتراک گذاری دانش میخواستند از IT استفاده کنند در حالیکه پرسنل با آن بیگانه بودند.)(به نوعی عارضه ناشی از عدم انجام مطالعات امکان سنجی)
یکی از امور ضروری در حین و بعد از انجام پروژه post implementation یا بازنگری و بهبود مستمر است که به آن توجهی نشده است.
ببخشید که زیاد نوشتم، اینا چیزهایی بود که به عقل ناقص من رسید.:redface:
خوشحال میشم نظر بقیه دوستان رو هم بدونم.
 
آخرین ویرایش:

mahtabi

مدیر بازنشسته
خلاصه بحث

خلاصه بحث

با سلام:
طبق حرفی که زدم از امروز شروع به بحث راجع به این مطلب میکنیم و نهایتا یک سری نتایج از بحث رو به همراه مقاله اول ضمیمه میکنیم تا بانک اطلاعاتی کاملی داشته باشیم.

از دوستانی که خوندن تشکر میکنم و از بقیه هم میخوام که جهت تثبیت مطالب و همچنین پویایی تالار شروع مقاله رو بخونن و به جمع ما اضافه شن.
بگمم که ممکنه این مطلب بسیار روان نباشه و ذهنتون رو خسته کنه اما به یکبار خوندنش می ارزه.
بحث راجع به مدیریت دانشه.
من واقعا به این کلمه دقت نکرده بودم اما به نظرم اگه کمی دقت شه کاملا تمام مطالب رو درون خودش داره و گویای این مطلبه که ما میخوایم دانش رو در یه سازمان مدیریت کنیم.
خیلی مشخص هست که بعضی افراد در بکارگیری دانش خودل و یا برخی در انتقال اون به دیگران دچار مشکل هستن و یا حتی ضعفی در میزان دانش افراد در سازمان حس میشه که مسبب برخی از کم کاری ها و مشکلات در سازمان می باشد.
هدف از مدیریت دانش رو ابتدا تعریف میکنیم و طبق اون به برنامه ریزی در مورد انتقال دانش در بین افراد می پردازیم.
کلا این مطلب خیلی حائز اهمیته که ببینیم دانش در سازمان به چه نحوی در جریانه و ما به عنوان فردی که ناظر بر این مطلب هستیم دانش افراد درون سازمان را به صورت کاملا برنامه ریزی شده و آهسته و پیوسته توزیع کنیم.دقت کنیم که برای انجام هر تغییری در سازمان باید حتما ابتدا افراد درون سازمان از همه نظر در مورد ایجاد این تغییرات توجیه و مجاب بشن بعد از این مرحله شروع کنیم به اینکه ببینیم آیا نیازی به ایجاد جلسات بحثی در مورد اینکه ببینیم افراد دارای چه سطح دانشی و چه کمبود دانشی و یا حتی ارتباطات اونها از نظر تبادل اطلاعات و دانش هست یا خیر؟
این جلسات چطور باشن؟
چه افرادی حضور پیدا کنند؟
دذر چه موردی بحث شه؟
و سوالاتی از این قبیل برای توجیه اینکه این جلسات باشن یا نه و چطور برگزار شن.
باید تویه این مرحله دقت کنیم که این بحث ها از مطلب اصلی که پیدا کردن کارایی کم کارکنان و تبادل اطلاعات بین اونهاست ، خارج نشه .
بعد از این باید برنامه ای جهت رفع این مشکل پیدا کرد و اون رو با همکاری تمامی افراد درون سازمانی به اجرا درآورد.

حالا یه سری مطلب دیگه هم هست که ترجیحا اول بچه ها نظراتشون رو بگن تا ادامه بدیم.
با تشکر از همراهیتون
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
با سلام به همه دوستان عزیز
من اسم خاصی مد نظر ندارم اگر JIT عزیز لطف کنند و یا خود شما مدیر محترم اسم مناسبی یشنهاد کنید ممنون خواهم شد
در ضمن بنده این مقاله را هفته گذشته مطالعه کردم و هر وقت دوستان شروع کنند من هم آمادگی تبادل نظر دارم ...

موفق باشید


در مورد اسم بهتره خودتون پیشنهاد بدین.آخه به نظرم اسم تاپیک خوبه که.نهایتا بذاریم گفتگو در ارتباط با مدیریت دانش.و در قسمت مقالات هم بذاریم بانک اطلاعاتی مدیریت دانش.اگر هم خواستین میشه طبق مقاله این تاپیک رو تفکیک کنیم اما تعدد تاپیک میشه.
در مورد مقاله هم بنده منتظر نظرات شما هستم.
با تشکر
 

amirhakimi

عضو جدید
دقت کنیم که برای انجام هر تغییری در سازمان باید حتما ابتدا افراد درون سازمان از همه نظر در مورد ایجاد این تغییرات توجیه و مجاب بشن بعد از این مرحله شروع کنیم به اینکه ببینیم آیا نیازی به ایجاد جلسات بحثی در مورد اینکه ببینیم افراد دارای چه سطح دانشی و چه کمبود دانشی و یا حتی ارتباطات اونها از نظر تبادل اطلاعات و دانش هست یا خیر؟
این جلسات چطور باشن؟
چه افرادی حضور پیدا کنند؟
دذر چه موردی بحث شه؟
و سوالاتی از این قبیل برای توجیه اینکه این جلسات باشن یا نه و چطور برگزار شن.
باید تویه این مرحله دقت کنیم که این بحث ها از مطلب اصلی که پیدا کردن کارایی کم کارکنان و تبادل اطلاعات بین اونهاست ، خارج نشه .
بعد از این باید برنامه ای جهت رفع این مشکل پیدا کرد و اون رو با همکاری تمامی افراد درون سازمانی به اجرا درآورد.

حالا یه سری مطلب دیگه هم هست که ترجیحا اول بچه ها نظراتشون رو بگن تا ادامه بدیم.
با تشکر از همراهیتون

مدیریت دانش ممکنه در اولین نگاه زیاد مهم به نظر نرسه ولی زیربنای سازمان رو تشکیل میده و باعث میشه که با انتقال و مدیریت اطلاعات، سازمان سالهای سال با موفقیت به حیاتش ادامه بده.

من شخصا فکر میکنم تشکیل این جلسات یک گزینه نیست بلکه ضرورته. از نظر دوره زمانی باید یه جورائی شبیه جلسات بازنگری مدیریت در فواصل منظم تشکیل بشه (چون هر تکنولوژی که میخواد وارد سازمان بشه باید قبلش آمادگی پذیرش و آموزشش رو برای پرسنل فراهم کرد و گرنه اون تکنولوژی هر چقدر هم که کارآمد باشه تو سازمان شکست میخوره)
راجع به افرادی که تو جلسه ها باید باشن:

اولویت اول کارشناسان خبره اون دانش یا تکنولوژی (تا نیازها و پیشنیازهای آموزشی رو تخمین بزنن)

اولویت دوم کارشناسان واحد مدیریت منابع انسانی سازمان (کارشناسان دانش جدید بدون کمک کارشناسان منابع انسانی به جایی نمیرسند چون شناخت وضع موجود پرسنل در تخمین نیازهای آموزشی نقش اساسی داره)
کارشناسان منابع انسانی کاملا واقف هسنتد که کجاها پرسنل مشکل در انتقال دانش دارند(اصولا بعضی از انسانها دوست ندارند که دانش در سطح سازمان فراگیر بشه و دانش رو امتیازی برای خودشون میدونند) و خیلی خوب میتونن گلوگاهها رو پیداکنند.

اولویت سوم کارشناسان گروه آموزش {تقریبا زیر مجموعه همون منابع انسانی} که وظیفه دارند بر اساس نیازهای آموزشی پرسنل یک تقویم آموزشی تدوین کنند و برگزاری این دوره ها رو بر عهده بگیرن و تا حدودی هم پرسنل رو بعد از آموزش ارزیابی کنند.

اینها چیزهایی بود که به ذهن من رسید (شاید هم اشتباه کرده باشم) مطمئنا اعضای دیگری هم تو این جلسه حضور دارند (بسته به سازمان فرق میکنه) ولی این اولویت ها جزء ملزومات هستند و نمیشه کنار گذاشتشون.
مشتاقانه منتظر نظر دوستان هستم.

من یه چند روزی برای نظام وظیفه باید بیمارستان ارتش بستری باشم ونمیتونم سر بزنم خواهشا نزارین تاپیک فراموش بشه چون واقعا بحثای شیرین و قشنگی هستن.
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
مدیریت دانش ممکنه در اولین نگاه زیاد مهم به نظر نرسه ولی زیربنای سازمان رو تشکیل میده و باعث میشه که با انتقال و مدیریت اطلاعات، سازمان سالهای سال با موفقیت به حیاتش ادامه بده.

من شخصا فکر میکنم تشکیل این جلسات یک گزینه نیست بلکه ضرورته. از نظر دوره زمانی باید یه جورائی شبیه جلسات بازنگری مدیریت در فواصل منظم تشکیل بشه (چون هر تکنولوژی که میخواد وارد سازمان بشه باید قبلش آمادگی پذیرش و آموزشش رو برای پرسنل فراهم کرد و گرنه اون تکنولوژی هر چقدر هم که کارآمد باشه تو سازمان شکست میخوره)
راجع به افرادی که تو جلسه ها باید باشن:

اولویت اول کارشناسان خبره اون دانش یا تکنولوژی (تا نیازها و پیشنیازهای آموزشی رو تخمین بزنن)

اولویت دوم کارشناسان واحد مدیریت منابع انسانی سازمان (کارشناسان دانش جدید بدون کمک کارشناسان منابع انسانی به جایی نمیرسند چون شناخت وضع موجود پرسنل در تخمین نیازهای آموزشی نقش اساسی داره)
کارشناسان منابع انسانی کاملا واقف هسنتد که کجاها پرسنل مشکل در انتقال دانش دارند(اصولا بعضی از انسانها دوست ندارند که دانش در سطح سازمان فراگیر بشه و دانش رو امتیازی برای خودشون میدونند) و خیلی خوب میتونن گلوگاهها رو پیداکنند.

اولویت سوم کارشناسان گروه آموزش {تقریبا زیر مجموعه همون منابع انسانی} که وظیفه دارند بر اساس نیازهای آموزشی پرسنل یک تقویم آموزشی تدوین کنند و برگزاری این دوره ها رو بر عهده بگیرن و تا حدودی هم پرسنل رو بعد از آموزش ارزیابی کنند.

اینها چیزهایی بود که به ذهن من رسید (شاید هم اشتباه کرده باشم) مطمئنا اعضای دیگری هم تو این جلسه حضور دارند (بسته به سازمان فرق میکنه) ولی این اولویت ها جزء ملزومات هستند و نمیشه کنار گذاشتشون.
مشتاقانه منتظر نظر دوستان هستم.

من یه چند روزی برای نظام وظیفه باید بیمارستان ارتش بستری باشم ونمیتونم سر بزنم خواهشا نزارین تاپیک فراموش بشه چون واقعا بحثای شیرین و قشنگی هستن.

چه خوب که به فکر این تاپیک هستین.
بله عالیه.
من هم موافق هستم.
راستی به نظرم بچه ها بیان نظر بدن و بعد بریم سراغ مقاله دوم.
پس بچه ها من منتظرم.
:)
 

Parsa_IE

عضو جدید
با سلام خدمت مدیر محترم تالار و دیگر دوستان عزیزم
و با تشکر از فعالیت شما در این مبحث
در مورد اسم اگر اجازه بدید فعلا خودمان را در گیر اسم نکنیم و با همین اسم تاپیک را ادامه بدیم
در مورد مدیریت دانش دوستان صحبت های خوبی داشتند و من یک نکته کلیدی در مورد مدیریت دانش به نظرم رسید که خدمتتان عرض میکنم.
در یک سازمان با نظام های مختلف مدیریتی رسمی و غیر رسمی و سطوح مختلف از نظامات اجتماعی همواره اصطکاک و مقاومت از سوی کارکنان در مقابل مدیریت وجود داشته و دارد، مدیریت دانش نیز از این امر مستثنی نیست، اغلب اوقات افراد خبره و کارشناس در مقابل ارائه و انتقال دانش خود به دیگر افراد مقاومت میکنند و این امر ناشی از چند دلیل است که مهمترین آن احساس خطر از نظر شغلی است
بنابراین مدیریت دانش ابتدا باید فرهنگ سازمانی در این مورد را ارتقا دهد، با استفاده از آموزش های تخصصی حین کار، گردش کار(Job Rotation) و نیز استفاده از خرد جمعی در گروه کانونی(Focused Group) میتوان زمینه هایی برای توزیع دانش در سطوح مختلف سازمان فراهم آورد

موفق باشید
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بحث فرهنگی

بحث فرهنگی

باسلام
من دیر کردم عذر می خوام
در مورد این مقاله من بیشتر دوست دارم صحبت کنم و رویکردم هم فرهنگیه ، کلا هر داستانی که در یه سازمان می خواد پیدا بشه ، ایزو ، مدیریت دانش ، 5S یا هر چیزه دیگه ای باید یه فرهنگ و یه بستر سازی واسه ش بشه ، برای شروع این بستر سازی ابتدا باید مدیریت ارشد رو آماده این داستان کرد ، مدیریت ارشده که باعث جاری و ساری شدن این فرهنگ در سطوح مدیران ارشد سازمان و یا مدیران میانی میشه ، اگه این پروسه دنبال نشه و به ترتیب اتفاق نیافته ، شکست حتمیه ، حالا توی این داستان یه عده مدیران ارشد به سبب غرض سود بیشتر وارد این وادی میشن (اغلب مدیران ایرانی) اگه سقف هزینه ها بالا بره یا سود مورد نظر رو به سرعت بدست نیارن یا توی اجرا دچاره مسامحه بشن ، بی انگیزگی ، در سازمان جاری میشه و نتیجه اینکه هزینه های رفته به باد و هیچ چیزه نمانده بر جا.
بااحترام
 

Parsa_IE

عضو جدید
JIT عزیز درست میفرمایند
در کل در هر سازمانی،اراده و تصمیم مدیریت ارشد حرف اول در پیاده سازی هر نظامی اعم از نظامات مدیریتی، نظامات کیفی و ... را دارد.
در شرکت های خصوصی در کشورمان بالاخص کارگاه های تولیدی با مدیریت های سنتی این امر کاملا مشهود است بدین ترتیب که اگر مدیریت ارشد یا صاحب واحد حرفی را قبول نکند هر چند مسئله ساده و با توجیه کاملا منطقی باشد هرگز کوچکترین عضو واحد و حتی اپراتور ها هم زیر بار اجرا نخواهند رفت ولی اگر به نحوی مدیر ارشد تمایل خود به بحثی را ابراز کند مطمئنا آن بحث مورد توجه مدیران و کارکنان سازمان قرار میگیرد
شاید همه شما شنیده باشید یا خودتان از مدعیان انتقاد از بحث مدیریت کشور باشید
مدیریت کنونی کشور ما در همه ارکان چه دولتی و چه خصوصی بر پایه دانش نیست(هیچ چیز سر جای خودش و هیچ کس در پست مناسبش قرار ندارد)
اکثر مدیران ما با رابطه و باند بازی وارد سیستم شده و هنگامی که به مدیریت میرسند کاملا دیکتاتورانه رفتار میکنند
حتی معدود مدیران با تجربه و فعال کشور نیست از بیم از دست دادن جایگاه خود کمتر ضعف خود را خواهند پذیرفت و این دشمن اساسی مدیریت علمی و پیاده سازی مدیریت دانش می باشد
 

Similar threads

بالا