ره توشـــــــــــه ی میهمـــــــــــــــــــــ ــانی بــــــــــــــــــزرگ خدا........ تاپیک ادعیه و اعمال و فضایل ماه مبارک رمضا

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه اثر پزشكى روزه

معده انسان حالت ارتجاعى و لاستيكى دارد, زيرا از ماهيچه هاى مورّب و مستقيم و حلقوى و بافت كش دار تشكيل يافته. افراط در غذا خوردن، معده را، مانند كش جوراب، تدريجاً هرزه كرده و در نتيجه حالت ارتجاعى آن ضعيف و بر وسعت معده افزوده مى شود و مانند مشكى شده كه جهاز هاضمه را مختل مى كند. راه علاج اين مشكل, استراحت معده است و بهترين راه, روزه ماه رمضان است, زيرا در يك ماه رمضان هر روز ده تا چهارده ساعت معده در استراحت است و تدريجاً حالت ارتجاعى از دست داده خود را باز مى يابد.

2ـ اصولاً هميشه معده و روده داراى سمومى است كه يا از طريق غذا وارد معده و روده مى شوند و يا يبوست مدفوع در قولون14هاى روده توليد سم مى كند و چاره دفع آن سموم, امساك است تا تدريجاً دفع شوند.

3ـ اكثر مردان و زنان در بدنشان ذخاير چربى كه زيان هاى مهلكى دارد، انباشته شده است كه با روزه گرفتن و امساك اين چربى ها به تحليل رفته و كاسته مى شود.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب بيست و هفتم ماه مبارك رمضان:


چهار ركعت در هر ركعت حمد و تَبارَكَ الَّذى بِيَدِهِ الْمُلْكُ و اگر نتواند بيست و پنج مرتبه توحيد


هر كس بخواند آمرزيده مى شود او و والدينش
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ،
وَصَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَى الْيُسْرِ،
وَاقْبَلْ مَعاذيرى ،
وَحُطَّ عَنّىِ الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ،
يا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحينَ
؛

خدايا پروردگارا فضيلت شب قدر را در اين ماه روزيم گردان
و بگردان كارهايم را در آن از سختى به آسانى
و عذرهايم را بپذير
و ورز و گناهم را بريز
اى مهربان به بندگان شايسته ات.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم
ثواب دعاى روز بيست و هفتم:

مثل اين است كه اطعام كرده است هر گرسنه را.

ثواب روزه روز بيست و هفتم:


هنگامى كه روز بيست و هفتم فرا رسد، گويا هر مرد و زن مؤمنى را يارى كرده، هفتاد هزار برهنه را پوشانده، به هزار جنگجوى در جبهه خدمت كرده و هر كتابى را كه خداى متعال بر پيامبران خود نازل نموده است، قرائت كرده باشيد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز


شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و یک

بسم الله الرحمن الرحیم
شیطان بر ما رحم نمی‌كند. شما مستحضرید كه شیطان اعداء عدوّ ماست! ما از صدر تا ساقه، از ساقه تا صدر در تمام بحث‌های اخلاقی، نیایش و دعا و ذكر باید این مسئله را كاملاً متوجّه باشیم و مكرّر هم به ذهن بسپاریم كه دشمن ما كسی است كه محصول چند هزار ساله خود را یك جا آتش زد!! كسی كه به خود رحم نكرد و از اوّلین و آخرین یك آدم لجباز لجوج لَدود عَنودی مثل شیطان نیامده و نخواهد آمد، چنین كسی دشمن ماست!

طبق بیان نهج البلاغه وجود مبارك حضرت امیر فرمود: چند هزار سال خدا را عبادت كرده؛ لا یُدری أمِنْ سِنِّی الدُّنیا أمْ مِنْ سِنِّی الآخِرَه. (1) حالا چهار هزار سال یا شش هزار سال شیطان خدا را عبادت كرد. در اثر خوی استكباری محصول شش هزار ساله خود یا چهار هزار ساله خود را یك جا آتش زد! و معلوم نیست آن سال‌ها، سال‌های دنیاست كه 365 روز است، هر شبانه روزی هم 24 ساعت، یا سال قیامت است كه یك روز هزار سال است، یا یك روز پنجاه هزار سال است، معلوم نیست؛ گرچه برای علی و اولاد علی (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) روشن است، ولی برای ماها معلوم نیست.


خوب شما هیچ كسی را نشان ندارید كه محصول عمر چند هزار ساله‌اش را یك جا در اثر خشم آتش بزند! افرادی هستند كه زندگی خودشان را می‌سوزانند، خودشان را انتحار می‌كنند، امّا بالأخره یك چیز محدودی‌اند. امّا كسی چند هزار سال عبادت بكند و محصول همه اینها را یك جا آتش بكشد، خیلی باید لجوج باشد! این به نام ابلیس و شیطان است. چنین دشمنی، خون آشام كه به خود رحم نكرده است، به خدا سوگند خورده است كه ما را بگیرد و بگزد! با همه توانی كه دارد، با خیل و رجلش؛ چنین انسانی كه خطرناك است! این عدّو مبین است. ما با او روبرویم . ما اگر خلیفةُ‌‌ الله باشیم می‌توانیم او را طرد كنیم ، وگرنه تحت ولایت او هستیم . ممكن است عمری تحت ولایت شیطان باشیم معاذ الله و ندانیم چه كرده‌ایم وَ هُمْ یُحسَبُونَ أنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً. (2) لذا انسان از ذات أقدس إله مسئلت می‌كند:
لا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرحَمُنی.
خدایا! بر من و بر ما، بر خانه من و بر میهن من، بر مكتب من و دین من و قرآن من كسی كه رحم نمی‌كند مسلّط نكن!


گاهی خداوند شیطان را بر افرادی به عنوان انتقام مسلّط می‌كند، إنّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ اُولیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤمِنُونْ (3). إنّا أرسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الكافِرینَ تَؤُزُّهُم.‎ْ أزّاً. (4) كَذلِكَ نُوَلّی بَعضَ الظّالِمینَ بَعضاً. (5) همةاین آیات نشان می‌دهد كه اگر كسی مورد قهر خدا قرار گرفت، ‌ممكن است خدا یك دشمن بی‌رحمی را بر او چیره كند.
در این دعاها عرض می‌كنیم: كسی كه بر ما رحم نمی‌كند بر ما مسلّط نفرما! و یك سَپری كه ما را حفظ می‌كند و برای همیشه باقی است برای ما قرار بده كه از گزند حوادث تلخ مصون بمانیم . آن نعمت‌های خوبی را كه قبلاً به ما دادی، از ما نگیر! و از فضلت رزق واسع ما مرحمت بكن! و ما را به حفظ خودت و حراست خودت حفظ بكن! وَ اكْلَأنِی بِكَلآءَ تِكْ . خداوند در شب و روز حافظ انسان است و این كه فرمود: مَنْ یَكلَؤُكُمْ بِاللِّیلِ وَالنَّهارْ مِنَ الرَّحمن(6)، چون كِلائَتی و حفظ و حراستی غیر از حراست الهی نیست!

باز مسئله حج بیت خدا مطرح است:
وَارْزُقنِی حَجَّ بِیتِكَ الحَرام فِی عامِی هذا وَ فِی كُلِّ عام وَ زِیارَةِ قَبرِ نَبِیّكَ وَ لا تُخْلِنی یا رَبِّ مِنْ تِلكَ المَشاهِدِ الشَّرِیفَه وَ المَواقِفِ الكَریمَه. یعنی خدایا! توفیق زیارت خانه خودت و اعتاب مقدّسه و مشاهد مشرّفه را به ما مرحمت بكن!


.....................
1- نهج البلاغه/ خطبه 192
2-سوره كهف/ آیه 104
3- سوره اعراف / آیه 27
4- سوره مریم/ آیه 83
5- سوره انعام/ آیه 129
6- سوره انبیاء / آیه 42




ادامه دارد.....


 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و دو

بسم الله الرحمن الرحیم


اُدعُونی اَستَجِبْ لَكُمْ (1)

تا انسان از تبهكاری‌ها توبه نكند، شرائط قُرب خدا را پیدا نمی‌كند. وقتی به خدا نزدیك نشد، صدای او هم به سمع فرشتگان نمی‌رسد. آنها افرادی كه دوراند، مورد عنایت خود قرار نمی‌دهند. لذا امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی عرض می‌كند:

"اَللّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتّی لا اَعصِیَكَ وَ ألْهِمْنِی الخِیرَ وَالعَمَلِ بِهِ وَ خَشیَتَكَ بِاللّیلِ وَالنَّهارِ مَا اَبقَیتَنِی یا رَبَّ العالَمِین."

اگر لطف الهی شامل حال انسان بشود و اگر خدا خیر را معرفتاً و عملاً‌ به انسان الهام بكند و خشیّت الهی نصیب انسان بشود در شبانه روز، دیگر بیگانه‌ای نمی‌هراسد و دست به تباهی دراز نمی‌كند.
و در صحیفه سجادیّه آمده است كه: ای كسی را لا تَنقَطِعُ عَنهُ حَوائِجَ المُحتاجِینْ. (2) در تمام لحظات، تمام اشیاء به خدا محتاج اند. هیچ لحظه‌ای نیازِ نیازمند قطع نمی‌شود. از طرفی هم یا مَنْ لا تُفْنِی خَزائِنُهُ المَسائِلْ. (3) پروردگارا! ای كسی كه هر چه سئوال بكنند و تو ببخشی، این مسئلت‌های سائلان و نیازمندان خزینه‌ات را تهی نمی‌كند. خوب؛ پس از این سوی دائماً سئوال، از آن سوی دائماً پاسخ مثبت! نه سئوال از این طرف قطع می‌شود، نه پاسخ از آن طرف قطع می‌شود، نه خزینه تُهی می‌شود.
محصول این حرف‌ها را آیه نورانی سوره الرَّحمن در بردارد كه: یَسئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرضْ كُلِّ یُومٍ هُوَ فِی شَأنْ (4)، كُلِّ یُومٍ هُوَ فِی شَأنْ یَسئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرضْ . چون هر لحظه سئوال است، هر لحظه او پاسخ مثبت می‌دهد. پروردگارا ! هیچ كسی از تو بی‌نیاز نیست. پس این توبه‌ای و اِِنابه‌ای كه فیض و فوز توست نصیب ما بفرما! تا ما در تمام شبانه روز در كنار سفره نعمت تو باشیم، چنین كه هستیم. بیگانه‌ای را نبینیم، چنین كه نباید ببینیم.
در حالی كه ما در تمام عبادت‌ها؛ چه نماز ، چه غیر نماز آن حضور قلب را نداریم. این دعای نورانی ابوحمزه ثمالی این مسئله را هم به صورت باز و عقلی تحلیل می‌كند. همه ما به این مشكل روبرو هستیم،


شاید اُوحدی از انسان‌ها مستثنی باشند كه در نماز حضور قلب نداریم . وقتی وارد نماز شدیم، در طلیعه نماز ممكن است با حضور و نیّت وارد بشویم، ولی باز حواس‌مان جمع نیست، پراكنده است. این نماز كه ستون دین است، پراكنده انجام می‌شود. آن وقت دینی كه ستونش پراكنده باشد، محصولش هم پراكندگی خواهد بود. اگر چنانچه ستون پراكنده باشد، مستقیم و استوار نباشد، آن خیمه هم مستقیم و استوار نیست .
ما چه كنیم كه در نماز مشكل غفلت نداشته باشیم، یك تمركزی داشته باشیم؛ وجود مبارك امام سجاد طبق این تحلیل می‌فرماید كه انسان بیرون نماز را باید مواظب باشد، نه درون نماز . درون نماز یك چهار پنج دقیقه بیش نیست. اگر كسی درون نماز بخواهد در تمام این چهار پنج دقیقه خودش را كنترل بكند، شاید خیلی سخت نباشد، ولی عمده بیرون نماز است. به بیرون نماز اگر حالاتی، احوالی، گفته‌هایی، رفته‌هائی، نوشته‌هایی و مانند آن داشت و انجام داد، همه این خاطرات می‌ریزد در صحنه نفس انسان . آنگاه همه اینها در حالت نماز ظهور پیدا می‌كند.
وقتی وارد نماز شدیم، در طلیعه نماز ممكن است با حضور و نیّت وارد بشویم، ولی باز حواس‌مان جمع نیست، پراكنده است. این نماز كه ستون دین است، پراكنده انجام می‌شود. آن وقت دینی كه ستونش پراكنده باشد، محصولش هم پراكندگی خواهد بود. اگر چنانچه ستون پراكنده باشد، مستقیم و استوار نباشد، آن خیمه هم مستقیم و استوار نیست .


این مجاری ادراكی و تحریكی ما نباید به روی بیگانگان باز باشد كه‌ آنها هر چه خواستند از راه درك و حركت ما وارد نفس و ذهن و قلب ما بكنند، آنگاه ما در حال نماز بخواهیم مطمئن باشیم و حضور قلب داشته باشیم . این چنین نیست! عمده بیرون نماز است. غذا خوردن‌ها، رفتن‌ها، نگاه كردن‌ها، گفتن‌ها، شنیدن‌ها، پوشیدنی‌ها، همه و همه اینها
اَدخِلْنِی مُدْخَلَ صِدقْ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقْ (5)، در آغاز و انجامش تك تك این گفتار و رفتار و نوشتار و مانند آن حضور و ظهور داشت،
انسان خاطرات خوبی دارد. در نماز نه تنها مزاحمی ندارد، بلكه معین و معاونی هم خواهد داشت. ولی اگر در خارج نماز مواظب خود نبود، هر خاطره‌ای را به ذهن راه داد، هر غذایی را خورد، هر حرفی را زد، هر جائی را نگاه كرد، هر كسی را نگاه كرد، هر چیزی را هم دید، چنین اَنبانی هرگز به انسان اجازه حضور و ظهور قلب نمی‌دهد.
ملاحظه فرمودید كه امام سجاد چگونه این مسئله عمیق را تحلیل می‌كند؛ عرض می‌كند:

"الهی! إنّی كُلَّمَا قُلتُ قَدْ تَهَیَّأتُ وَ تَعَبَّأتُ وَ قُمْتُ لِلْصَّلوهِ بِینَ یَدَیكَ وَ ناجَیتُكَ ألقَیتُ عَلَیَّ نُعاساً."

خدایا! چه طور شد كه هر وقت می‌خواستم مناجات كنم ، دعا كنم، دعای كمیل بخوانم، مناجات شعبانیّه داشته باشم ، ذكر داشته باشم، نمازی داشته باشم، زیارت عاشورائی داشته باشم، حواسم جمع نیست؟! یا خوابم می‌آید، یا اگر خوابم نمی‌آید، حالت پیلگی و چُرت است، یا اگر اینها نیست، شادابم ، وقتم و نیرویم درباره خاطرات تلخ دیگر صرف می‌شود. آن لذّت مناجات را از من می‌گیری، یا مناجات نمی‌كنم، یا مناجات بی‌محتوا دارم. چه طور شد خدایا، هر وقتی ما گفتیم سریره من صالح است و به محفل توّابین نزدیكم، یك ابتهالی، یك بَلیه‌ای، یك آفت و آسیب و گزندی می‌رسد كه پای مرا می‌لغزاند و نمی‌گذارد كه من به محفل نورانی آنها راه پیدا كنم.

پروردگارا ! شاید تو مرا از دَرِ خانه‌ات راندی؛ شاید دیدی كه من حقّ تو را سبك شمردم، تو مرا مطرود كردی؛ یا دیدی كه من چون از تو اِعراض كردم، با من عداوت داری؛ یا چون دیدی كه من در مقام دروغ گویان هستم، مرا مورد بی‌مهری قرار دادی و ترك كردی؛ یا دیدی كه نعمت‌های تو را شكر نمی‌كنم، مرا محروم كردی؛ یا دیدی كه در مجالس علماء و اندیشوران حاضر نیستم، مرا طرد كردی؛ یعنی به جای این كه در محافل علماء شركت كنم ، چیزی یاد بگیرم، در مجالس دیگران شركت می‌كنم . یا دیدی در بین غافلین به سر بردم ، از رحمت خاصّه من ناامید كردی؛ یا دیدی با مجلس‌های طنزگویان و بذله گویان و بَطّالین كه عمری را به بطالت می‌گذارند، آنجا صرف كردم، مرا مورد بی‌مهری قرار دادی؛ بِینِی وَ بِینِكَ خَلَّیتَنِی؛ یا نه، اصلاً دوست نداری صدای مرا بشنوی؛ برای این كه این حرف، این حنجره در غیر راه تو صرف شده است. دوست نداری چهره‌ام را در مجلس توّابین ببینی، برای این كه در مجلس بَطّالین دیدی. دوست نداری كه مرا در مجلس پرهیزكاران ببینی، چون دیدی كه من در مجلس علماء حضور ندارم، مرا دور كردی . شاید به جرم و جریرت مرا مكافات كردی، یا در اثر كم حیائی من مرا مجازات كردی؛ ببینید تمام این علل و عوامل؛ ترك واجب، فعل حرام، فكر فعل مكروه و مانند آن باعث می‌شود كه انسان یا توفیق مناجات و نماز ندارد، یا اگر توفیقی پیدا كرد و یك مناجات و نمازی داشته باشد، نماز بی‌حال و بدون حضور انجام می‌دهد.
امیدواریم توفیق حضور نصیب همه ما بشود.

.....................
1- سوره غافر/ آیه 60
2- صحیفه سجادیّه/ دعای دوازدهم ـ وَ كانَ دُعائُهُ (ع) فِی طَلَبِ الحَوائِجِ إلَی اللهِ تَعالی
3- صحیفه سجادیّه/ دعای دوازدهم ـ وَ كانَ دُعائُهُ (ع) فِی طَلَبِ الحَوائِجِ إلَی اللهِ تَعالی
4- سوره الرَّحمن/ آیه 29
5- سوره اسراء/ آیه 80





ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و سه

بسم الله الرحمن الرحیم


یكی از آداب و سنن دعا، پرهیز از «استكبار» است و استكبار اختصاص ندارد به این كه كسی كافرانه زندگی كند یا عاصیانه به سر ببرد؛ اگر كسی مطیع بود، واجب‌ها را انجام داد و محرّمات را ترك كرد، لكن این توفیقات را از خود دانست،‌ یك نحوه استكبار است. كسی عالم شد و عمل كرد، توفیق تحصیل علم و امتثال دستورات الهی را از خود دانست،‌ این هم یك نحوه استكبار است. بهترین راه برای نجات از استكبار آن است كه انسان اسمای حُسنای الهی را رقم بزند و با بیان و بنان بازگو كند و همه كمالات را به خدا اِسناد دهد و همه نقص‌ها را به خود.

در دعای نورانی عرفه سیّدالشهداء سلام الله علیه این است؛ یك فرازهای فراوانی دارد كه أنْتَ الَّذِی اَحسَنْ، أنْتَ الَّذی كَذا و كَذا و كَذا و كَذا، اسمای حُسنای إله را می‌شمارد. بعد نقصان‌ها و قصور و خطیئات و سیّئات خود را یادآور می‌شود. أنَا الّذِی كَذا، أنَا الَّذِی عَصَیْتُ، أنَا الَّذِی اَسَأتُ و مانند آن. مشابه آن در دعای عرفه امام سجاد سلام الله علیه است و در دعای سحر ابوحمزه ثمالی هم هست.

در این بخش وجود مبارك امام سجاد اسماء حسنی و كرائم اخلاقی و مكارم الهی را ذكر می‌كند، بعد مكاره خود را هم یاد می‌كند. در برابر آن مكارم، این مكاره است. در برابر آن كرامت‌ها این كراهت‌ها هست. در برابر آن اوج‌ها این حضیض‌ها هست. عرض می‌كند: پروردگارا ! تو اگر درباره پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به عنوان نمونه فرمودی: ألَمْ یَجِدْكَ یَتِیمَاً فَأوی، وَ وَجَدَكَ ضالّاً فَهَدی، وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأغْنی(2)، همه این ضعف‌ها را ما داشتیم.

ما بی‌سرپرست بودیم، سرپرستی‌مان را به عهده گرفتی؛ بی‌نوا بودیم، به ما نوا دادی؛ بی نان و آب بودیم، نان و آب دادی؛ بی نام بودیم، ما را مشهور كردی؛ بی جام و جامه بودیم، به ما جام و جامه دادی؛ بی لانه و آشیانه بودیم، به ما لانه و آشیانه دادی؛ بی نان بودیم، بی آب بودیم، همه این امور را به ما مرحمت كردی. می‌ترسیدیم، به ما امنیّت دادی؛ اقتصاد نداشتیم، به ما دادی. بیمار بودیم، شفا دادی؛ گمنام بودیم، نامدار كردی؛ همه این نقص‌ها مال ما، همه آن كمال‌ها مال شما. گنه كار بودیم، بخشودی. ستّار بودی، غفّار بودی؛ لغزیدیم، دست ما را گرفتی.

در قرآن كریم ذات أقدس إله به مردم مكّه فرمود: فَالْیَعبُدُوا رَبَّ هذَا البِیتْ اَلَّذِی اَطعَمَهُمْ مِنْ جُوع وَ آمَنَهُمْ مِنْ خُوف(3). اینجا هم امام سجاد عرض می‌كند: ما همه بندگان این چنین بودیم. امنیّت نداشتیم، تو دادی؛ اقتصاد نداشتیم، تو دادی. وجود مبارك ابراهیم خلیل عرض می‌كند: إذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشفِینْ (4)، خدا شافی است. امام سجاد عرض می‌كند: ما بیمار بودیم، تو شفا دادی. پس آنچه درباره پیغمبر آمد، آنچه درباره مردم مكّه آمد، آنچه درباره سنّت و سیرت ابراهیم خلیل آمد و آنچه درباره انبیاء و اولیای دیگر آمد، وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه همه این‌ها را جمع بندی كرد و به این صورت بازگو كرد؛ عرض كرد: پروردگارا ! من كوچكی بودم كه تربیت كردی؛ جاهلی بودم كه تعلیم كردی؛ گمراهی بودم كه هدایت كردی؛ پستی بودم كه بلند كردی؛ ترسانی بودم كه امنیّت دادی؛ گرسنه‌ای بودم كه سیر كردی؛ تشنه‌ای بودم كه سیراب كردی؛ برهنه‌ای بودم كه پوشاندی؛ فقیری بودم كه توانگر كردی. تو تُهیدست را توانگر كردی. ضعیفی بودم كه قوی كردی؛ فرومایه‌ای بودم، عزیز كردی؛ بیمار بودم، شِفا دادی؛ از تو سئوال كردم، چیزی خواستم، عطا كردی، ناامید نكردی؛ گناه كردم، پوشاندی؛ اشتباه كردم، استقاله كردم، تو عِقاله كردی؛ یعنی پشیمان شدم، پشیمانی ما را پذیرفتی؛ اندك بودم، تكثیر كردی؛ مستضعف بودم، یاری كردی؛ رانده بودم، بی مكان و بی جا بودم، جا دادی. ""فَلَكَ الحَمْد"
مستحضرید شمارش اسمای حُسنای حقّ از یك سو، شمارش اسمای قبیح و نقصانات ممكن بنده و برده از سوی دیگر و ترمیم این نقص‌ها به لطف و عنایت خدای جبّار كه او جبروت دارد، جبران كننده هر نقص و ضعف است از سوی دیگر، این مجموعه زمینه استحقاق حمد خدا را فراهم می‌كند. در پایان نتیجه گرفت؛ عرض كرد: فَلَكَ الحَمْد.

.....................
2- سوره ضحی / آیات 6 تا 8
3- سوره قریش / آیات 3 و 4
4- سوره شعراء / آیة 80







ادامه دارد.....




 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و چهار


بسم الله الرحمن الرحیم

عرض می‌كند: خدایا ! من نه در خلوت، نه در جلوت حیا نكردم و گنه كردم ! أنَا یا رَبِّ الَّذِی لَمْ اَستَحِیْكَ فِی الخَلاء. من حاضر نبودم در ملاء و در حضور دیگران، گناه كردم. در خلوت و تنهائی حیا نكردم. من صاحب مصیبت‌های عظیم ام. من كسی هستم كه بر مولای خود جرأت كرده است. من كسی هستم كه جبّارُ السَّماء را معصیت كرده است. من كسی هستم كه وقتی خبر معصیت دادند، من مقدّماتش را فراهم می‌كردم، كمك می‌كردم، به كسی چیزی می‌دادم، به كسی كه وسیله معصیت را برای من فراهم بكند. من كسی هستم كه وقتی به من خبر معصیت دادند، به من بشارت می‌دادند تا من زمینه را برای گناه فراهم كنم.

من كسی هستم كه مهلت دادی، من رعایت نكردم؛ پوشاندی، حیا نكردم؛ به معصیت عمل كردم، تعدّی كردم، تو مرا از چشم رحمتت راندی، من حیا نكردم ! امّا مع ذلك تو روی همه این آنها پرده عفو پوشاندی،

"وَ بِحِلْمِكَ أمهَلتَنِی وَ بِسِتْرِكَ سَتَرتَنِی حَتّی كَأنَّكَ أغفَلْتَنِی وَ مِنْ عُقُوباتِ المَعاصِی جَنَّبْتَنِی حَتّی كَأنَّكَ اسْتَحیَیْتَنِی."

خدایا! آنقدر محبّت كردی كه گویا من هیچ بَدی نكردم! كَرم خدا، این كه گفته شده است: كَرم او نامتنهی، نِعَمش بی پایان، تنها از نظر كمّی كرم او نامتنهی نیست! از نظر كیفی هم كرم او نامتنهی است.

اگر ما نسبت به كسی بَد كردیم، او نسبت به ما مهربانی روا داشت، ما هر وقت او را می‌بینیم، شرمنده‌ایم. و بخواهیم این شرم درونی را برطرف كنیم، توان آن را نداریم! ولی ذات أقدس إله توانمند است كه این خطر را هم برطرف كند. اگر تبهكاران به بهشت رفتند، یادشان باشد كه گناه كرده‌اند، در بهشت شرمنده‌اند. در حالی كه در بهشت رنج و عدم و اندوه و غم نیست! خدا این شرم را هم می‌زداید. خدا كه مُقلّبُ القلوب است از یاد تبهكاران و تیره دلان محو می‌كند كه اینها سابقه سوء داشتند. لذا همانند پرهیزكاران در بهشت متنعّم اند. اصلاً یادشان نیست كه گناه كرده‌اند تا در بهشت شرمنده باشند! این كار از غیر خدا بر نمی‌آید.

كسی نسبت به ما بَد كرد، حداكثر این كه ما نسبت به او احسان كنیم و رُخش نیاوریم و به دیگران هم نگوئیم. امّا هر چه او را بِنْوازیم، او شرمنده‌تر می‌شود. بخواهیم آن رنج درون را از او بزدائیم، توان آن را نداریم. ما كه مُقلّب القُلُوب نیستیم كه بر خاطره او سلطه داشته باشیم ! تا آن خاطرات گذشته از یادش رفت، شرمنده است.

ولی ذات أقدس إله این چنین می‌كند؛ یعنی تبهكار را مانند پرهیزكار می‌پذیرد، با دعا و نیایش و توبه و كُرنش اوّلاً. او را وقتی وارد بهشت كرد، همانطوری كه وَ نَزَعنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلْ (1)، هرگونه غِلّ و خیانت و كینه توزی را از قلب بهشتیان می‌زداید، از قلب چنین تبهكار بَد سابقه‌ای می‌زداید كه او سابقه سوء داشت. وقتی از یادش رفت، دیگر شرمنده نمی‌شود. چنین خدائی اوست!! هر چه بخواهیم، او دارد. هر چه بخواهد، می‌تواند. و هرگز خزینه كَرم او به پایان نمی‌رسد.

لذا در این پایان عرض می‌كند: خدایا ! من را وقتی كه معصیت كردم، روی استكبار نبود و هرگز به ربوبیّت تو، اِنكار نكردم ربوبیّت را ! امر تو را سبك نشمردم و خود را در معرض عقوبت تو نیاوردم و وَعید تو را سبك و خار نشمردم، لكن اشتباه كردم، غفلت كردم، بَد كردم، شهوت بر ما غالب شد،‌ غضب بر من غالب شد،
"خَطِیئَهٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفسِی."

این «تَسویل نفس» اگر ذات أقدس إله توفیق داد باید در نوبت دیگر بازگو بشود كه نفس مُسوّله چیست، چه خطری را به همراه دارد كه امیدواریم خداوند ما را از شرور أنفس ما، مخصوصاً از شرور نفس مُسوّله و اَمّاره برهاند!



.....................
1- سوره اعراف / آیة 43 و سوره حجر / آیة 47







ادامه دارد.....





 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب بيست و هشتم ماه مبارك رمضان:


شش ركعت در هر ركعت حمد و صد مرتبه آيةالكرسى و صد مرتبه توحيد و صد مرتبه كَوْثَرْ

و بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد


هر كس بخواند آمرزيده مى شود

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ وَفِّرْ حَظّى فيهِ مِنَ النَّوافِلِ،
وَاَكْرِمْنى فيهِ بِاِحْضارِ الْمَسآئِلِ
وَقَرِّبْ فيهِ وَسيلَتى اِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسآئِلِ،
يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ
؛


پروردگارا در اين روز توفيق انجام مستحبات را و برآوردن خواسته هايم را عنايت فرما
و مرا در اين روز از مقربين خود قرار
بده اى كسى كه اصرار اصراركننده ها او را مشغول نمى كند.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم


ثواب دعاى روز بيست و هشتم:

هرگاه مقايسه شود بهره او در بهشت به دنيا بهره او در بهشت چهل برابر دنيا شود.



ثواب روزه روز بيست و هشتم:

در روز بيست و هشتم خداوند در بهشت جاويد صد هزار شهر از نور براى شما قرار مى دهد، در جنت الماوى (نوعى بهشت) صد هزار قصر از نقره، در جنت النعيم (بهشت نعمت) صد هزار خانه از عنبر اشهب (نوعى عنبر خالص) در جنت فردوس (نوعى از بهشت) صد هزا شهر كه در هر شهرى هزار اتاق است، در بهشت جاويد صد هزار منبر از مشك كه درون هر منبرى هزار خانه از زعفران و در هر خانه اى هزار تخت از در و ياقوت و بر هر تختى همسرى از حورالعين هست، به شما عطا مى نمايد.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و پنج

بسم الله الرحمن الرحیم

در نوبت قبل اشاره شد كه وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه حال نیایشگر را چنان ترسیم می‌كند كه دعا كننده عرض می‌كند : پروردگارا ! من نه تنها تو را معصیت كردم، هم به جلالت و عظمت تو آگاه بودم، و هم برای معصیت رشوه می‌دادم، و هم از پرداخت رشوه‌های سنگین دریغی نداشتم
این نسخه‌ای كه آمده است:

"وَ أعطَیتُ عَلی مَعاصِی الجَلیلْ اَلرُّشی."

چند سبك نقل شده است؛ یكی این كه: اَعطَیتُ عَلَی مَعاصِی الجَلیلْ اَلرُّشی، یعنی من نه معصیت‌های خدای جلیل و بزرگوار رشوه می‌دادم! كه این یك نقصی است روی نقص قبلی؛ انسان با اعتراف به جلالت خدا او را معصیت می‌كند كه بر معاصی خدای جلیل رشوه می‌دادم. برخی از نُسخ این چنین آمده است كه: اَعطَیتُ عَلی جَلیلِ المَعاصی الرِّشی. من بر آن معصیت‌های بزرگ رشوه می‌دادم.

برخی از نُسخ این چنین است: فَأعْطَیتُ عَلی مَعاصِی جَلیلَ الرُّشی، كه هم رشوه‌های سنگین می‌پرداختم . به هر تقدیر چه نسخه اول یا نسخه دوم یا نسخه سوّم باشد، نیایشگر اعتراف می‌كند كه خدایا! من نه تنها معصیت می‌كردم، بلكه برای پرداخت معصیت، مقدّمات معصیت را هم فراهم می‌كردم، یعنی رشوه می‌دادم تا گناه كنم؛ این نهایت فرومایگی را می‌رساند.

این كار به نام (تَسویل) است كه زشت را زیبا نشان دادن، زیبا را زشت نشان دادن، حقّ را باطل نشان دادن، باطل را حقّ نشان دادن، صدق را كذب نشان دادن، كذب را صدق نشان دادن، حسن را قبیح نشان دادن، قبیح را حسن نشان دادن، این نیرنگ، كار تَسویل است. نفس انسان در برابر عقل در جبهه جِهاد اكبر در این بخش كارش تَسویل است. وقتی كه مُسوّلانه رفتار كرد، انسان را فریب می‌دهد. وقتی فریب داد، مبتلا می‌كند به این كار . وقتی مبتلا كرد به این كار ، این را حقّ دید و صدق دید، مكرّر این را انجام می‌دهد. وقتی مكرّر انجام داد، به دام اسارت همین نفس مُسوّله قرار می‌گیرد. در جبهه جهاد اكبر شكست می‌خورد. وقتی شكست خورد ، آن وقت اسیر می‌شود.

آنگاه عرض می‌كند: ذات أقدس إلها! من در تمام این تبهكاری‌ها روی لِجاج و عناد نبود، روی ضعف بود. در جبهه جهاد درونی وقتی شهوت بر عقل غالب بشود یا غضب بر عقل غالب بشود، روی بیان نورانی امیرالمؤمنین سلام الله علیه كه فرمود:

كَمْ مِنْ عَقلٍ اَسیرٍ تَحتَ هَوَیً اَمیر (1)

یعنی در جهاد درونی گاهی هوس امیر می‌شود و عقل اسیر، من عقل‌ام امیر هوس شد! وقتی اسیرانه زندگی كردم، قهراً تن به تباهی دادم و برای این تباهی هم غرامت‌های سنگینی ارائه كردم.

آنگاه نوبت به (تَسویل) می‌رسد؛ وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در این قسمت یك روانشناسی حكیمانه‌ای را ارائه می‌كند تا انسان نفس خود را و شئون و شُعب نفس را بشناسد و بداند هر پیشنهادی كه در محضر او ارائه می‌شود از كدام شأن از شئون نفس است، گرچه نفس فِی وَحدَتِها كُلُّ الاُوس

خلاصه آن تحلیل این است كه انسان گرچه دارای شئون گوناگونی است، ولی اگر بتواند این شئون را رهبری كند، همه این شئون‌های ادراكی و تحریكی به امامت عقل او نماز جماعت می‌گذارند. یعنی در درون او یك قافله و یك كاروانی است به مدیریت عقل كه در پیشگاه ذات أقدس إله كُرنش می‌كنند، نماز می‌خوانند، اطاعت می‌كنند به امامت عقل. یعنی هم نیروی ادراكی او به نام حس و خیال و وَهم به عقل نظر او اقتدا می‌كنند،

هم نیروی تحریكی او به نام شهوت و غضب در بخش‌های اراده و تصمیم و جَزم و عزم ما و مانند آن به عقل عملی او اقتدا می‌كنند و چون حقیقت گوهر انسانی جامع عقلین عملی و نظری است، در آن قلّه فرمانروائی و هِرم دستور دهی و عمارت آن عقل جامع قرار می‌گیرد كه جوامع كَلِم به همان عقل داده می‌شود. آنگاه او امامت این قافله‌های علمی و عملی را به عهده دارد، یك كاروان علم و عمل به آن قلّه عقل جامع اقتدا می‌كنند. چنین كسی در جهاد اكبر پیروز است.
و اگر این توفیق نصیب كسی نشد، خطر از اینجا شروع می‌شود كه انسان یك خواسته‌هائی دارد، هم در بخش‌های وَهم و خیال برخی از اندیشه‌ها نسبت به او معقول جلوه می‌كنند، هم در بخش‌های شهوت و غضب برخی از خواسته‌ها برای او محبوب و حقّ جلوه می‌كند.


شیطان به كمك این خواسته‌های درونی آنچه را كه مورد علاقه انسان است، گرچه زشت است او را زیبا نشان می‌دهد، آنچه مورد انزجار و نفرت انسان است، یعنی نفرت شهوت اوست، در پیشگاه شهوت او یا در پیشگاه غضب او منفور است، او را زشت نشان می‌دهد. وقتی كه زیبا را زشت و زشت را زیبا نشان داد در بخش عقل نظری، حقّ را باطل و باطل را حقّ و صدق را كذب و كذب را صدق می‌پندارد.
در بخش‌های حكمت عملی حسن را قبیح و قبیح را حسن تلقّی می‌كند.
انسان گرچه دارای شئون گوناگونی است، ولی اگر بتواند این شئون را رهبری كند، همه این شئون‌های ادراكی و تحریكی به امامت عقل او نماز جماعت می‌گذارند. یعنی در درون او یك قافله و یك كاروانی است به مدیریت عقل كه در پیشگاه ذات أقدس إله كُرنش می‌كنند، نماز می‌خوانند، اطاعت می‌كنند به امامت عقل .

آنگاهیكی از شئون نفس كه او نفس مُسوّله نام دارد، كارش این است كه اوّلا بداند انسان چه چیز می‌طلبد. این شخص آیا مال دوست است، جاه دوست است، میز و پُست و مقام می‌طلبد یا در اِِعمال غرائض جنسی گرفتار مشكلات است؛ برخی‌ها در مقام جاه زانوهای آنها می‌لرزد، برخی در مقام اِعمال غرائض زانوهای آنها می‌لغزد، بعضی از نظر پول، بعضی از نظر تهدید، برخی از نظر تَحبیب، بالأخره هر كسی یك نقطه ضعفی دارد؛ این شأن از شئون نفس وقتی كه روان كاوی كرد، درون كاوی كرد، بررسی كرد كه این انسان چه چیزی را دوست دارد و از چه چیزی می‌ترسد، آنچه را كه او دوست دارد، زشت‌ترین و بَدترین رخدادها را به صورت یك امر زیبای آن شخص پسند در می‌آورد، در برابر دیدگان او مُجسّم می‌كند و او را زیبا نشان می‌دهد. یا یك چیزی را كه زیباست، زشت نشان می‌دهد و از او دورش می‌كند. این كار به نام (تَسویل) است كه زشت را زیبا نشان دادن، زیبا را زشت نشان دادن، حقّ را باطل نشان دادن، باطل را حقّ نشان دادن، صدق را كذب نشان دادن، كذب را صدق نشان دادن، حسن را قبیح نشان دادن، قبیح را حسن نشان دادن، این نیرنگ كار تَسویل است. نفس انسان در برابر عقل در جبهه جِهاد اكبر در این بخش كارش تَسویل است. وقتی كه مُسوّلانه رفتار كرد، انسان را فریب می‌دهد. وقتی فریب داد، مبتلا می‌كند به این كار . وقتی مبتلا كرد به این كار ، این را حقّ دید و صدق دید، مكرّر این را انجام می‌دهد. وقتی مكرّر انجام داد، به دام اسارت همین نفس مُسوّله قرار می‌گیرد. در جبهه جهاد اكبر شكست می‌خورد. وقتی شكست خورد ، آن وقت اسیر می‌شود.

این است كه وجود مبارك امام سجاد عرض كرد: پروردگارا ! من در تمام موارد، هیچ كدام، در هیچ موردی شما را با انكار ربوبیّت معصیت نكردم ، بلكه

سَوَّلَتْ لِی نَفسِی وَ غَلَبَنِی هَوانِی وَ اَعانَنِی عَلَیها شِقوَتِی وَ غَرَّنِی سِترُكَ المُرحی عَلَیّ .
از یك سو تو پرده‌داری كردی، پرده‌دری نكردی، من مغرور شدم . از طرفی شهوت و غضب غالب شد، من در این جهاد شكست خوردم.

همانطوری كه برادران یوسف طبق بیان یعقوب سلام الله علی سَوَّلَتْ لَكُمْ اَنفُسُكُمْ(2)
بود، همانطوری كه سامری گفت: سَوَّلَتْ لِی نَفسِی(3) ؛ گاهی گوساله پرستی در اثر تَسویل نفس، توحید می‌شود! گاهی برادركُشی در اثر تَسویل نفس كار خوب تلقّی می‌شود. این تَسویل از خطرناك‌ترین مراحل نفس انسانی است در بخش جهاد اكبر . وقتی انسان گرفتار نفس مُسوّله شد، به دام می‌افتد؛ وقتی دام افتاد، اسیر می‌شود.
آنگاه وجود مبارك امام سجاد عرض می‌كند:
پروردگارا ! منِ اسیر شده به دام افتاده را كی باید درمان كند
.



.....................



1- بحار الأنوار/ ج 66/ ص 410
3- سوره یوسف/ آیه 18 و آیه 83
سوره طه/ آیه 96 3-






ادامه دارد.....



 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و شش

بسم الله الرحمن الرحیم
اَلدُّعاء مُخُّ العِبادَه. (1)
در نوبت قبل به عرضتان رسید كه دعای ابوحمزه ثمالی از نظر تحلیل مسائل عقلی به نوبه خود یك دائرة‌ المعارفی محسوب می‌شود. یعنی به صورت دقیق بررسی می‌كند كه چه طور انسان گناه می‌كند. چنین كه در نوبت‌های قبل به صورت دقیق تحلیل كرد كه چه طور انسان در نماز حضور قلب ندارد . در نوبت قبل به نفس تَسویل و نفس مُسوّله رسیدیم . حالا روشن شد

وقتی انسان به دام نفس افتاد، كم كم اسیر می‌شود. از آن به بعد نوبت به نفس اَمّاره است. نوبت به نفس امّاره بعد از نفس مُسوّله تلاش و كوشش می‌كند. انسان در طلیعه امر عاملاً عامداً گناه نمی‌كند. فریب می‌خورد، زشت را زیبا، زیبا را زشت، كم كم به دام می‌افتد. وقتی به دام افتاد، از آن به بعد عالماً، عامداً گناه می‌كند، چون اسیر است و هر دستوری كه امیر بدهد او اطاعت می‌كند، كه إنَّ النَّفسَ لَاَمّارَهٌ بِالسُّوء. (2)

امام سجاد سلام الله علیه عرض می‌كند: 1- پروردگارا ! حالا كه تبهكار به این دام افتاد، راه او چیست؟ كی او را امروز از خطر و انحراف می‌رهاند. 2- و در قیامت كه روز داوری و دادگری است، كی او را از متخاصمان و متداعیان رهائی می‌بخشد؟ فردا قرآن طلبكار است، عترت طلبكار است، اسلام طلبكار است كه چرا حقوق و احكام و حِكم ما را رعایت نكردی! فرد و جامعه طلبكارند كه چرا حقوق ما را رعایت نكردی! اعضاء خانواده طلبكارند چرا حقوق داخلی را رعایت نكردی! همسایه‌ها و هموطنان و كشورهای مجاور طلبكارند كه چرا حقوق همسایگی را رعایت نكردی! چون انسان هم نسبت به همسایه نزدیك، هم نسبت به همسایه دور مسئول است. امام سجاد عرض كرد كه : كی فعلاً ما را می‌رهاند؟ كی فردا از دست طلبكاران نجات مان می‌دهد؟ هیچ راهی نیست. بنابراین ما مضطر واقعی هستیم. تو هم كه وعده دادی مضطّرین را دریابی . فَالآنَ مِنْ عَذابِكَ مَنْ یَستَنْقِذُنِی وَ مِنْ أیدِی الخُصَمآءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنِی.

آنگاه عرض كرد: خدایا ! كسی كه الآن مرتّب دارد سقوط می‌كند، اگر بخواهد صعود كند یك ریسمانی می‌طلبد، یك حبل آویخته‌ای را طلب می‌كند. من به طناب كی متوسّل بشوم؟

وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه حال چنین تبهكاری را در سحرهای ماه مبارك رمضان ترسیم می‌كند كه آن تبهكار به خدا عرض كند: پروردگارا ! تمام ریز و درشت اعمال زشتم را مأموران تو تنظیم كردند هیچ راهی برای پرهیز از سقوط و نِیل به صعود نیست! و اگر تو دستور نداده بودی كه ناامیدی ممنوع است، ممكن بود من ناامید بشوم . چون هیچ راهی نیست. و تو یك كسی هستی كه بهترین مدعوّی. هیچ كس تو را نخواند كه ناامید بشود!

"و بِحَبلِ مَنْ أتَّصِلُ إنْ أنتَ قَطَعتُ حَبلَكَ عَنّی . فَوا سُوأتا عَلی مَا أحْصی كِتابُكَ مِنْ عَمَلِی اَلَّذِی لُولا مَا أرجُوا مِنْ كَرَمِكَ وَ سِعَهِ رَحمَتِكَ وَ نَهیِكَ إیّایَ عَنِ القُنُوطِ لَقَنَطْتُ ."


.....................
1- وسائل الشیعه / جلد 7 / صفحة 28 ؛ مستدرك الوسائل / جلد 5 / صفحة 167
2- سوره یوسف / آیه 53







ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگرش اديان توحيدى به روزه

گروه جوانان موسسه گفت وگوى اديان گروهى است تازه تاسيس متشکل از ۷ عضو از دين هاى اسلام، مسيح، يهود و زرتشت که هدف اصلى آن ايجاد صلح در ميان پيروان اديان و مذاهب با تاکيد بر مشترکات آنهاست.
اين گروه روز 7 آبان83 با دعوت از ۳ کارشناس دينى از اسلام، يهوديت و مسيحيت جوانان حاضر در جلسه را با روزه در اين ۳ دين توحيدى آشنا کرد.
در اين جلسه ابتدا مهندس آرش آبائى، نماينده انجمن کليميان تهران درباره روزه در دين يهود سخنانى ايراد کرد. آبائى گفت: در شريعت يهود سه راه متعارف براى نزديکى به خدا و کسب رحمت او موجود است: صم، قل، و مامون، يعنى روزه، دعا، و صدقه. بنابراين يک فرد مومن يهودى روزه ميگيرد تا به خدا نزديک شود.

وى از روزه يوم کيپور به عنوان روزه بزرگ و مهمترين روزه در آيين يهود نام برد و گفت: روزه يوم کيپور، يا روزه توبه مهمترين واقعه مذهبى يهوديان در طول سال است؛ روزى که تمام اقشار يهودى آن را گرامى ميدارند، زيرا در اين روز گناهان بخشوده ميشوند.
وى سپس با ذکر اين مطلب که ساير روزههاى واجب آيين يهود به مناسبتهاى مختلف تاريخى و بلايايى که بر قوم آنها نازل شده است، گرفته ميشود، سپس از روزههاى مستحب آيين يهود نام برد و گفت: هدف از روزه گرفتن فقط گرسنگى دادن به جسم نيست. يشعياى نبى، يکى از پيامبران يهود در پاسخ به گروهى از يهوديان که انتظار داشتند خداوند به روزه جسمانيشان توجه کند و همه حاجتهاى آنها را برآورده کند، گفت: روزهاى که مورد نظر خداست، روزهاى نيست که شما ميگيريد و چند ساعتى خود را رنج ميدهيد و گرسنه ميمانيد. هدف خدا آزادى بردگان و پاره کردن زنجيرهاى ظلم و ستم است و توجه به معنوياتى است که در پشت روزه نهفته است.
وى در پايان گفت: اين آيه در صبح روز يوم کيپور در همه کنيسه ها خوانده ميشود تا مردم بدانند هدف خداوند چيزى فراتر از يک روز گرسنگى است.

در ادامه کشيش آشو تمرز سخنان خود را با آيه اى از انجيل متى، باب چهارم آغاز کرد که مسيحيان را به روزه دعوت ميکند، و گفت: در مسيحيت روزه نه تنها روزه ظاهرى، بلکه روزه باطنى و معنوى است؛ دورى از شريران و گناهان بزرگترين فايده براى متدينين است. خداوند سه آزمايش را در کتاب مقدس براى مسيح مطرح کرد تا او را به کمال انسانيت برساند؛ سه آزمايشى که آدم و حوا از آن موفق بيرون نيامدند. اين سه وسوسه اى که هميشه انسانها را به خود مشغول داشته باعث شده که در تمام اديان روزه يکى از واجبات باشد و اولين چيزى که مورد آزمايش قرار ميگيرد، گرسنگى است. کشيش تمرز از انتظار به عنوان دومين شاخصه از تکبر به عنوان سومين وسوسه نام برد و افزود: انسان امروزى با تکبر در ستيز است. دوست دارد تمام دنيا مال او باشد؛ روزه به ما ياد ميدهد از چيزهايى که درگير آن هستيم، يعنى روزمره‏گى فاصله بگيريم و به جايى برسيم که ببينيم اطرافيان ما چگونه زندگى می کنند.
کشيش آشو تمرز سخنان خود را با آيهاى از انجيل در همين مورد پايان داد: گنجه اى خود را در زمين ميندوزيد که زنگ يا بيد آنها را زيان ميرسانند، يا دزدها نقب زده، آنها را ميدزدند؛ بلکه گنجها براى خود در آسمانها بيندوزيد، زيرا جايى که گنج شماست، دلهاى شما نيز آنجا خواهد بود.


قابل توجه است که مسيحيان در تمام طول سال چهارشنبه ها و جمعه ها را روزه ميگيرند؛ چهارشنبه ها به خاطر راى به مرگ مسيح و جمعه ها به خاطر مرگ مسيح. آنها در حقيقت از خوردن مواد پروتئينى امساک ميکنند، اما ميتوانند گياهخوارى کنند.
سخنران آخر اين کارگاه، دکتر حجت الله جوانى، استاد دانشگاه الزهرا به تبيين و تشريح روزه در دين اسلام پرداخت. دکتر جوانى گفت: وقتى پيامبرى مبعوث ميشود، مجموعه اى از اعتقادات را به مردم متذکر ميشود که اين تذکرات دستگاه نظرى اعتقادات دينى را تشکيل ميدهد، اما براى اينکه اين دستگاه نظرى تقويت شود و جلوه عملى پيدا کند، به يک دستگاه عملى يا به تعبير ديگر احکام، آيين و مناسک نياز است. ما با پذيرش اختيارى اين احکام در حقيقت رابطه دوستى بين خدا و خودمان را تقويت ميکنيم.
بعد از سخنرانيها، شرکتکنندگان در کارگاه تجربى در ۳ گروه مجزا به بحث راجع به لزوم اجراى مناسک دينى، از جمله روزه پرداختند، آثار اجتماعى و فردى مرتبط بر آن را بررسى كردند و نظر خود را راجع به اين که تاکيد بر آموزه هاى مشترک اديان چگونه ميتواند باعث نزديکى پيروان آنها به يکديگر و ايجاد دنيايى پر از صلح و آرامش شود، اعلام کردند.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و هفت

بسم الله الرحمن الرحیم
نامه اعمال طوری است كه هیچ چیزی را فروگذار نمی‌كند. انسان در قیامت می‌گوید به این كه: مَا لِهذَا الكِتابْ لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا كَبیرَهً إلا اَحصاها (1). چیزی را فروگذار نكرده.
آنگاه برای این كه از هر خطری برهم، تو دستور دادی: وَابْتَغُوا إلِیهِ الوَسِیله (2).

من در درجه اوّل به مهم‌ترین وسیله‌هائی كه محبوب توست توسّل می‌كنم . اوّلاً به اسلام متوسّل می‌شوم . من مسلمانم ، مُنقاد و مطیع ام . اگر عمل نكردم، ولی اسلام دارم . به طناب اسلام متوسّل می‌شوم. تو هم فرمودی: وَابْتَغُوا إلِیهِ الوَسِیله . من اسلام را وسیله قرار دادم . اسلام جامع قرآن و عترت است . بعد به این مجموعه‌ها كه زیر مجموعه اسلام اند متوسّل می‌شوم. اَللّهُمَّ بِذِمَّهِ الإسلامِ أتَوَسَّلُ إلِیكْ، من تعهّد اسلامی دارم ، تو هم مرا به عنوان مسلمان بپذیر . من در اثر اسلام به تو متوسّل می‌شوم .


"وَ بِحُرمَهِ القُرآنِ أعتَمِدُ اَلِیكْ وَ بِحُبّی لِلْنَبّیِ الاُمّیِ القُرَشی الهاشِمیِّ العَرَبیِّ التَّهامِی المَكّی المَدَنی (صَلَواتُكَ عَلَیهِ وَ‌آلِهِ) أرجُو زُلفَهَ لَدَیكْ ."

به پیغمبر ، یعنی در حقیقت به عترت طاهرین كه عبارت از پیغمبر و اهل بیت او (صلوات الله و سلامه علیهم أجمعین) است، متوسّل می‌شوم . و اینها بهترین وسیله است . هیچ وسیله‌ای بالاتر از اسلام و قرآن و عترت نیست ! اوّل به جامع كه به صورت متن است، بعد به مجموع كه شرح آن متن است، بیگانه اوست. در حقیقت من به قرآن و عترت متوسّل شدم . فَلا تُوحِشْ اِستیناسِ اِیمانی وَ لا تَجعَلْ ثَوابی ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواكْ . خدایا ! من به اینها اُنس گرفته ام و این اُنس را به وحشت تبدیل نكن و ثواب مرا ثواب مشركان قرار نده ! عدّه‌ای غیر تو را پرستیدند، من غیر تو را نپرستیدم . باورم هست كه تو خدای منی ، خالق منی ، ربّ منی ، معبود منی . لكن در اثر جهل و اشتباه و غفلت ، در اثر غلبه شهوت و غضب تن به گناه دادم

پروردگارا ! من هرگز لَدودانه ، لَجوجانه ، معاندانه گناه نكردم. عدّه‌ای به زبان گفتند: ما مسلمانیم، خونشان محفوظ شد . من كه با دل می‌گویم: مسلمانم ! آنهائی كه با زبان گفتند مسلمان اند ،‌ به آرزویشان رسیدند. یك عدّه با زبان خالی گفتند: مسلمانیم، برای این كه خونشان محفوظ بماند، محفوظ ماند.

من كه به زبان من، با قلب من،‌ با همه اعضاء و جوارحم ایمان آوردم. منتها در اثر جوانی، غفلت، جهالت، شهوت تن به گناه دادم. من با قلب و قالَب، با زبان و دل گفتم: آمَنتُ وَ اَسلَمْتُ . آمَنّا وَ اَسلَمْنا . تو از ما عفو بكنی ، ما را در یابی و امید ما را تثبیت بكنی و قلب ما را بعد از این كه هدایت كردی، منحرف نكنی . و رحمت لَدُن را نصیب ما بكنی . وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنكَ رَحمَه . برای این كه تو وهّابی . تو بهترین بخشنده‌ای . تنها هِبه در دستگاه توست.
بعد آنگاه نیایش را با سوگند به عزّت او هماهنگ می‌كند. عرض می‌كند: خدایا ! به عزّت تو قسم اگر بنای تو بر این است كه مرا برانی، من از اینجا بیرون نمی‌روم . چون جای دیگری نیست. فَوِعِزَّتِكَ لَوِ انْتَهَرتَنِی مَا بَرِحتُ مِنْ بابِكَ . قریب به این مضمون در جمله‌های دیگر گذشت؛ انسان آن روز می‌فهمد. اوّلاً خیلی‌ها، همگان در قیامت می‌فهمند كه راه تنها راه مستقیم الهی است. ولی در سحرهای ماه مبارك رمضان برای یك عدّه خوب روشن می‌شود كه هیچ راهی نیست، مگر راه الهی. وقتی یك چنین حالی طبق ترسیم و تحلیل امام سجاد سلام الله علیه نصیب كسی شد، قهراً درهای رحمت به روی او باز می‌شود. عرض می‌كند: خدایا ! به عزّت تو قسم اگر مرا برانی‌، من بیرون نمی‌روم . چون راه نیست. مَا بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ . لا كَفَفْتُ عَنْ تَخَلُّقِكْ . آن كُرنش، آن خضوع را خواهم داشت. برای این كه قلبم به معرفت تو مُلحَم است . من می‌دانم غیر از تو كسی نیست. یك وقت است به امید غیر انسان می‌رود. قهر می‌كند، از كسی قهر می‌كند به امید مهر دیگری . اگر قهر قهر است، قهر توست؛ اگر مهر است، مهر توست. من مُلحَم شده قلبم به كَرم تو ، معارفم . از سعه رحمت تو با خبرم .

"إلی مَنْ یَذْهَبُ العَبدْ إلا بِالمُولی . وَ إلی مَنْ یَلْتَجِأُ المَخلُوقَ إلا لِخالِقِه ."
خدایا ! بنده جز مولا پناهگاهی ندارد . مخلوق جز خالق حریمی ندارد. بر اساس وحدت خالق تنها ملجاء و تنها مَحرم دستگاه توست. من از اینجا بیرون نخواهم رفت. امیدواریم ذات أقدس إله همگان را در سایه رحمت خاصّ خود بپذیرد. .

غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَالسَّلامُ عَلِیكُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُه



.....................
1- سوره كهف / آیه 49
2- سوره مائده / آیه 35

ادامه دارد.....

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت بیست و هشت

بسم الله الرحمن الرحیم

إذا سَألَكَ عِبادِی عَنّی فَإنّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إذا دَعانِ فَلْیَستَجِیبُوا لِی وَلْیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرشُدُونْ. (1)
وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در دعای سحرهای ماه مبارك رمضان حال تبهكار تائب را چنین ترسیم می‌كند؛ عرض می‌كند:

پروردگارا ! نه تنها اگر مرا از دَرِ لطف و رحمت برانی من ناامید نمی‌شوم، بلكه اگر مرا به دوزخ ببری و مرا ببندی و بسته عذاب بكنی و در بین مردم قیامت، عَلی رُؤُسِ الأشهاد اسرار مرا عَلنی كنی، مرا مُفتضح و رسوا كنی، بین من و بین اولیایت جدائی بیندازی، بین من و ابرار و اخیار تفرقه بیفكنی و مرا در دوزخ به عذاب روحی و جسمی معذّب كنی، باز دست از تو بر نمی‌دارم ! زیرا محبّت تو در دل من جایگزین است.

اصل هستی من از توست، دوام هستی‌ام از توست، تبدیل جهل به علم، تبدیل عجز به قوّت، تبدیل تهی دستی به توانگری، تبدیل هراس و خوف به اَمن، تبدیل گرسنگی و تشنگی به سیرابی و سیر شدن، همه این نِعَم ظاهره و باطنه از توست. همه اینها را در كنار سفره انعام تو دارم. بنابراین دست از مهر تو بر نمی‌دارم.

خدایا! من‌ آنچنان نیستم كه در برابر تو عِناد بورزم . من مهربانی تو را در دل جا دارم ، محبّت و صفا و وفای تو را در دل تعبیه كرده‌ام . طوری كه اگر مرا برانی، باز دوست توام . مرا تعذیب كنی، ببندی، باز دوست توام؛ مرا رسوا و مفتضح كنی ، باز دوست توام . مرا بسوزانی، باز دوست توام . چون برای من روشن شده است كه در كنار سفره تو نشستم و تو را معصیت كردم.


ذات أقدس إله در قبال این گروه، مردمی را می‌ستاید، معرفی می‌كند كه آنها در اثر اِعتیال به كُفر وقتی به جهنّم رفتند، به خدا عرض می‌كنند: ما را نجات بده! خدا می‌فرماید: كُلاّ، لُو رُدُّوا لَعادوا لِمَا نُهُوا عَنْه. (2) اینها اگر از جهنّم به دنیا برگردند، باز دست از گناه بر نمی‌دارند. زیرا عادت برای اینها طبیعت ثانیّه شد.

همه، مخصوصاً جوان‌ها و نوجوان‌ها باید بدانند كه اگر كسی خدای ناكرده به گناه عادت كرده است، یك امر زشتی برای او زیبا جلوه كرد، یك باطلی برای او حقّ جلوه كرد، یك دروغی برای او صدق تجلّی كرد، چنین كسی به زشتی عادت می‌كند و اگر ده‌ها بار عذاب بشود، باز دست از زشتی بر نمی‌دارد. و اگر بمیرد و بعد از مرگ حقائقی را دیگران ببینند، برای او روشن بشود، باز باور نمی‌كند . و اگر به جهنّم برود و از جهنّم بیرون بیاید و دوباره به دنیا برگردد، باز دست از گناه بر نمی‌دارد.

"كَلاّ لُو رُدُّوا لَعادوا لِمَا نُهُوا عَنه."

این آیه، همه ما، مخصوصاً پدران و مادران را، اولیای مدرسه و منزل را راهنمائی می‌كند كه در تربیت نوباوگان و نوسالان و جوانان و نوجوانان كمال كوشش را رعایت كنند


.....................
1- سوره بقره / آیه 186
2- سوره انعام / آیه 28

ادامه دارد.....


 
آخرین ویرایش:

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب بيست و نهم ماه مبارك رمضان:

دو ركعت در هر ركعت حمد و بيست مرتبه توحيد

ميباشد از مرحومين و مرتفع مى شود نامه عمل او در عليين
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:از تو می خواهم، خیر آخر کارم را

درهم و با قیمت، تو بخر بارم را

خرج مولایم کن، هرچه که دارم را

جان دهم پای دین، یا حبیب الباکین

من به حق زهرا، از گناهم بیزار

با نگاهی امشب، کن دلم را بیدار

روزی ام کن یارب ،توبه و استغفار

تا شوم از خوبان، یا قدیم الاحسان
:gol:
 
آخرین ویرایش:

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز بیست و نهم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ غَشِّنى فيهِ بِالرَّحْمَةِ،
وَارْزُقْنى فيهِ التَّوْفيقَ وَالْعِصْمَةَ،
وَطَهِّرْ قَلْبى مِنْ غَياهِبِ التُّهَمَةِ
يا رَحيماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنينَ
؛

پروردگارا در اين روز مرا مشمول رحمت خود فرما
و توفيق و عصمت عنايتم كن
و قلب مرا از تاريكى وضلالت تهمت پاك كن
اى مهربان بر بندگان مومن.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم


ثواب دعاى روز بيست و نهم:

بنا كرده مى شود از براى او هزار شهر در بهشت از طلا و نقره و زمرد و لؤلؤ.


ثواب روزه روز بيست و نهم:

هنگامى كه روز بيست و نهم فرا رسد خداوند يك هزار هزار محله به شما عطا مى كند كه درون هر محله اى گنبد سفيد است و در هر گنبدى تختى از كافور سفيد كه بر اين تخت هزار رختخواب از سندس سبز است و بر هر رختخوابى حورالعين است كه هفتاد هزار لباس پوشيده است ، هشتاد هزار زلف جلو پيشانى داشته و هر زلفى با در و ياقوت زينت شده است.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزه و فشارخون

روزه دارى باعث كاهش فشارخون در افراد با فشارخون بالا مى شود. به دليل كاهش ميزان قند و چربى و نمك خون در طول روز، سختى ديواره رگها كمتر شده و در نتيجه فشار كمترى به آنها وارد آمده و فشارخون پايين مى آيد. در افراد عادى روزه دار در آخر روز ممكن است فشارخون كمى پايين تر بيايد كه زيانى نداشته و باعث استراحت دستگاه هاى گوناگون بدن مى شود.
يادآورى:

1- بيمارانى كه بايستى دارو را بر اساس دستور پزشك، سر ساعت ويژه اى (مانند هر8 ساعت يكى) بخورند، نمى توانند روزه بگيرند. زيرا چنانچه ساعت مصرف دارو بگذرد ميزان غلظت خونى دارو در بدن پايين آمده و اثربخش بودن آن از دست مى رود. بيماران يالا در صورتى مى توانند روزه بگيرند كه پزشك درمانگر آن دارو را عوض كرده و داروى مشابهى براساس ساعاتى كه تداخلى با طول روزه دارى نداشته باشد (مثلاً هر 12 ساعت يكى) تجويز نمايد.

2 - در زنان باردار به علت نياز جنين به موادغذايى كامل روزه سفارش نشده است . البته روزه دارى تغيير در وزن و حالت مادر ندارد، بلكه احتمال كمتر رسيدن موادغذايى لازم به جنين وجود دارد.

۳ – درزنان شيرده در 4 تا 6 ماهه اول پس از زايمان بدليل تغذيه انحصارى كودك از شير مادر، بدليل احتمال نرسيدن موادخوراكى لازم به بدن كودك شيرخوار روزه سفارش نشده است.

4 – در بيمارى هاى غذه تيروئيد، در زمان پركارى و كم كارى فعال غده، روزه توصيه نمى شود . ولى در صورت كنترل و مهار شدن بيمارى با دارو، روزه گرفتن اشكال ندارد . همچنين در بيمارى گواتر ( بزرگ شدن غده تيروئيد ) روزه دارى سودمند است.



5-در مورد بيمارانى كه به دليل جسمانى نمى توانند روزه بگيرند دو شرط اصلى وجود دارد: يا اينكه پزشك درمانگر روزه را برايشان زيان آور بداند يا اينكه خودشان احساس كنند كه با روزه دارى بيمارى شديدتر مى شود. البته براى تمامى بيماران نمى توان يك حكم كلى داد و بايد شرايط فردى را در نظر گرفت.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم


قال الإمام الصادق عليه السلام:

إنّ من تمام الصوم اعطاء الزكاة يعنى الفطرة كما ان الصلوة على النبى صلى الله عليه و آله من تمام الصلوة؛

تكميل روزه به پرداخت زكات يعنى فطره است،

همچنان كه صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله كمال نماز است.

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت آخر

بسم الله الرحمن الرحیم



به هر تقدیر وجود مبارك امام سجاد حال گنهكار را در سحرهای ماه مبارك رمضان چنین ترسیم می‌كند؛ عرض می‌كند: خدایا! من‌ آنچنان نیستم كه در برابر تو عِناد بورزم . من مهربانی تو را در دل جا دارم ، محبّت و صفا و وفای تو را در دل تعبیه كرده‌ام . طوری كه اگر مرا برانی، باز دوست توام . مرا تعذیب كنی، ببندی، باز دوست توام؛ مرا رسوا و مفتضح كنی ، باز دوست توام . مرا بسوزانی، باز دوست توام . چون برای من روشن شده است كه در كنار سفره تو نشستم و تو را معصیت كردم.


وجود مبارك امام سجاد عرض می‌كند: پروردگارا ! محبّت دنیا را از دلم بیرون ببر . هر چیزی انسان را از نام و یاد خدا اِعراض می‌دهد،‌ دنیاست. گاهی تحصیل است، گاهی علم است، گاهی عرفان است، گاهی كسب است، گاهی شغل و میز و صندلی و پست و جاه و مانند آن است. هر چه كه انسان را از یاد خدا اِعراض می‌دارد، او دنیاست . و حبّ چنین چیزی هم رَأسُ كُلِّ خَطِیئه است.

این از آن جمله‌های روشن این دعای ابوحمزه ثمالی است:
"اِلهی لُو قَرَنْتَنِی بِالأصفادِ وَ مَنَعْتَنِی سِیْبَكَ ، (سِیب) یعنی عطا . مِنْ بِینِ الأشهادْ وَ دَلَلْتَ عَلی فَضائِحِی عُیُونَ العِباد وَ أمَرْتَ بِی إلَی النّارِ وَ حُلْتَ بِینِی وَ بِینَ الأبرارِ مَا قَطَعْتُ رَجائِی مِنكْ وَ مَا صَرَفَتْ تَأمِیلِی لِلْعَفو عَنكْ."

چون هیچ گاه من نعمت‌های تو را فراموش نمی‌كنم.

بعد عرض می‌كند: پروردگارا ! در درجه اوّل درودت را بر محمّد و آل محمّد (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) نازل بفرما ! این دعا كه مستجاب شد، آن ادعیّه بعدی هم مستجاب خواهد شد.
"وَ اَخرِج حُبَّ الدُّنیا مِنْ قَلبِی."

این از نظر تحلیل مسئله عقلی، ریشه یابی كردن مسئله گناه است. چون حُبُّ الدُّنیا رَأسُ كُلِّ خَطِیئه(3) و رأسُ كُلِّ خَطِیئه هم حُبُّ الدُّنیا (4) است.
امام سجاد عرض می‌كند كه: محبّت دنیا را كه رأس هر خطا است از دل من بیرون ببر، بین من و بین رسول گرامی و عترت طاهرین اُلفت برقرار كن و جمع كن و مرا به درجه توبه نائل كن،‌ من كه توبه كنم . و گریه كه بهترین كمك هست در این راه، مرا بر گریه كردن كمك بكن.
گریه معاون خوبی است، معین خوبی است، تو معین من باش بر معین، تو معاون من باش بر معین، أعِنّی بِالبُكآءِ عَلی نَفسِی . برای این كه من با تصویف و وقت گذرانی و با آمال و امیال عمرم را به پایان رساندم و الآن دارم ناامید می‌شوم. گرچه ناامید نخواهم شد، چون یأس كُفر است و پروردگارا ! به درگاه تو امیدوارم.


امیدواریم كه امید هر امیدواری را ذات أقدس إله ترتیب اثر بدهد.

غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَكُم وَالسَّلامُ عَلِیكُمْ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُه
.


.....................
3- كافی / جلد 2 / صفحه 131
4- كافی / جلد 2 / صفحه 315 ـ .. ابی عبد الله (ع) قال : رَأسُ كُلِّ خَطِیئهً حُبُّ الدُّنیا

 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمرزش؛ رهاورد رمضان

ماه مهمانی خدا، ماه آمرزش و پاکی از پلیدی هاست. از این رو، امام سجاد علیه السلام در وداع با این ماه مبارک می فرماید:

«درود بر تو ای همسایه ای که دل ها بر اثر عبادت و بندگی در آن نرم و فروتن گردید
و گناهان بر اثر آمرزش و عفو خدای بزرگ در آن کم شد. درود بر تو! چه بسیار گناهان را محو کردی و چه بسیار زشتی ها را پوشاندی».


پیامبر گرامی اسلام نیز در فضیلت ماه رمضان می فرماید: «ماه رمضان، ماه خدا و ماه مغفرت است».[SUP](1)[/SUP]


ماه بی پایان

اگر پی آمدهای معنوی رمضان را در غیر این ماه هم حفظ کنیم، گویا ماه پربرکت رمضان پایانی نخواهد داشت. وداع با ماه رمضان، هرگز به معنای وداع با ویژگی های ارزشمند این ماه نیست. بنابراین، اگر صفات پسندیده ای چون پهن کردن سفره اطعام، حضور در محافل دینی،
قرائت
قرآن،شب زنده داری و پرهیز از محرمات را حفظ کنیم، می توانیم همواره و تا رمضان بعد، از پی آمدهای معنوی آن بهره ببریم.(2)

مهمان بی زحمت

امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «سلام بر تو که در هنگام وداع، ما احساس خستگی نکردیم». ایشان در بخش دیگری از این دعا می فرماید: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گران قدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از برکات را به ما بخشید».[SUP](2)[/SUP]


وداع جانکاه

امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «اکنون این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما جدا شد و تنهایمان گذاشت و ما این ماه را وداع می کنیم». وداع با این ماه، وداع جانکاه و دشواری است که اهل رمضان را دچار غم و اندوه می کند. اهل معنا، در این ماه خیرشان بیشتر شد و کسانی که گرفتار گناه بودند، کمتر به گناه آلوده شدند. پس با ماه مبارکی وداع می کنیم که رفتنش برای ما دشوار است و غمگینمان می کند. ماهی که ماه رحمت خداوندی بود و هر لحظه اش، خیری برای ما به ارمغان می آورد.

.....................................................................

1. بحار الانوار، ج 96، ص 340
1. محمدصادق مؤمنی، «رمضان ادامه دارد اگر...»
2. آیة اللّه جوادی آملی، «وداع با ماه خدا»
 
آخرین ویرایش:

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز


اعمال شب آخر ماه مبارک رمضان






اول: غسل
دوم: زیارت امام حسین علیه‌السلام
سوم:خواندن سوره انعام و کهف و یس و صد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
چهارم: بخواند این دعا را که شیخ کلینی از حضرت صادق علیه‌السلام نقل کرده:



اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ یَا رَبِّ أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ أَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ یَوْمَ أَلْقَاکَ



پنجم: بخواند دعای یا مدبر الامور که در اعمال شب بیست و سوم آمده است .



ششم: وداع کند ماه رمضان را به دعاهای وداع که شیخ کلینی و صدوق و شیخ مفید و طوسی و سید بن طاووس رضوان الله علیهم نقل کرده‌اند و شاید بهترین آن‌ها دعای چهل و پنجم صحیفه کامله باشد و سید بن طاووس روایت کرده است از حضرت صادق علیه‌السلام که: هر که در شب آخر ماه رمضان وداع کند آن ماه شریف را و بگوید:



اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِی لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعُوذُ بِکَ أَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّیْلَةِ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَ لِی


بیامرزد حق تعالی او را پیش از آنکه صبح کند و روزی فرماید او را توبه و انابه سید و شیخ صدوق از جابر بن عبد الله انصاری روایت کرده‌اند که گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله در جمعه آخر ماه رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود که‌ای جابر این آخر جمعه‌ای است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو
اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما

پس به درستی که هر که این دعا را در این روز بخواند از دو خصلت نیکو ظفر می‌یابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بی انتها (و سید بن طاووس و کفعمی نقل کرده از حضرت رسول صلی الله علیه و آله که فرمود: هر که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز گزارد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو الله أحد ده مرتبه و بگوید در رکوع و سجود ده مرتبه
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ

و بعد از هر دو رکعت تشهد بخواند و سلام دهد و چون از تمام ده رکعت فارغ شد و سلام داد هزار مرتبه استغفار کند بگوید
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و بعد از استغفار سر به سجده گذارد و بگوید در حال سجود یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا

قسم به حق آنکه مرا براستی به نبوت مبعوث فرموده که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالی که سر از سجده بر نداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او الخبر) و این نماز در شب عید فطر نیز روایت شده و لکن در آن روایت است که تسبیح أربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و به جای اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا تا به آخر دارد اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیَامِی .



قسم به کسی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، جبرئیل به نقل از اسرافیل و او از پروردگار متعال به من خبر داد که: - او سرش را از سجده بر نمی‌دارد مگر این که خداوند او را آمرزیده، ماه رمضان را از او قبول نموده و از گناهانش می‌گذرد، گرچه هفتاد گناه انجام داده باشد که هر کدام از آنان بزرگ‌تر از گناهان بندگان باشد، و از تمام اهالی منطقه‌ای که در آن است قبول می‌کند
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]عملی برای قبول شدن اعمال ماه رمضان
[/h] برای قبول شدن اعمال ماه رمضان این عمل وارد شده است: عمل شریفی که سید قدس سره آن را در (اقبال) از (جعفر بن محمد الدوریستی) از کتاب (حسنی) از پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمودند: (کسی که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت یک بار فاتحه الکتاب و ده بار قل هو الله احد بخواند و در سجده و رکوع خود ده بار بگوید: (سُبحان اللهِ وَالحَمدُ للهِ و لا اِلهَ الا اللهُ وَاللهُ اَکبَرُ) و در هر دو رکعت یک بار تشهد خوانده و سپس سلام بدهد، و در پایان ده رکعت نماز بعد از سلام دادن صدبار (استغفرالله) بگوید و هنگامی که از استغفار فارغ شد سجده کند

و در سجده بگوید:
(یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا ذَالجَلالِ وَالاکرام یا رحمن الدنیا رَحمنَالدُّنیا والاخِرَه وَرَحیمَهُما، یا الهَ الاوَّلینَ والاخِرینَ اِغفِرلَنا ذُنوبَنا و تَقَبَّل مِنّا صَلواتَنا و صیامَنا و قیامَنا)


قسم به کسی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، جبرئیل به نقل از اسرافیل و او از پروردگار متعال به من خبر داد که: - او سرش را از سجده بر نمی‌دارد مگر این که خداوند او را آمرزیده، ماه رمضان را از او قبول نموده و از گناهانش می‌گذرد، گرچه هفتاد گناه انجام داده باشد که هر کدام از آنان بزرگ‌تر از گناهان بندگان باشد، و از تمام اهالی منطقه‌ای که در آن است قبول می‌کند تا این که فرمود: این هدیه، مخصوص من و مردان و زنان امتم می‌باشد و خداوند متعال آن را به هیچ‌کدام از پیامبران و مردم قبل از من نداده است.



مؤمنی که در پی اصلاح مردم بوده و بهره‌ای از رحمت خداوندی دارد، باید این نماز را به خاطر خیر زیادی که برای بندگان خدا دارد بخواند. عالمی که در طول ماه برای هدایت مردم و اصلاح اعمال آنان در جایگاه وعظ نشسته بود چگونه می‌تواند نسبت به این عمل جزیی که حتی به اندازه یک جلسه وعظ نیز زحمت ندارد بی تفاوت باشد در حالی که به خوبی می‌داند که موعظه‌های او برای تمامی کسانی که در مجلس وعظ او حضور پیدا می‌کنند سودمند نیست، چه رسد به اهل منطقه‌اش که ممکن است گاهی جمعیت آن به چند میلیون نفر برسد و نیز فایده وعظ برای آنان یک دهم فایده آمرزش و قبول تمامی اعمال این ماه که در روایت آمده نیست.
 

mary69

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدای پای عید می آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است.. از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاک ترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است.

 
بالا