فرش بهارستان و اعراب درنده

وصف مداين و فرش بهارستان :

وصف مداين و فرش بهارستان :

مولف حبيب السير در اين مورد چنين مي نويسد : « چون سعد از فرار يزدجرد وقوف يافت ، به دل جمع و خاطر مطمئن به مداين درآمده نظر بر آن قصور منقش و منيع و ايوانهاي دلكش رفيع انداخت و آن اموال لاتعد و لاتخصي و اجناس بيحد و قياس ديد ، زبان به حمد مهيمن منان ، گردان ساخت و ضبط غنايم را به عهده عمر بن مقرن مزني كرده آن مقدار اشياء نفيسه و اقمشه ظريفه و اواني نقره و طلاو فرش و بساطهاي گرانبها به دست آمد كه وصف آن با مداد و قلم و دست ميسر نباشد و از آن جمله فرشي بود ابريشمي 60 گز در 60 گز كه اطراف آن به زمرد آراسته بود . و 18 ارش از آن فرش به جواهرات غير مكرر تزيين داشت ، چنانچه ده ارش از زمرد سبز بود و ده ارش از بلور سفيد و ده ارش از ياقوت سرخ و ده ارش از ياقوت كبود و ده ارش از ياقوت زرد . و در حواشي و جوانبش ، انواع گلستانها و گلها و درختان از جواهرات آبدار و گوهرهاي شاهوار بافته بود و آن را بهارستان نام نهاده . و ملوك عجم در فصل زمستان آن فرش را گسترانيده ، مجلس عشرت مي آراست و ميان زمستان را اولين ايام بهار مي پنداشتند . القصه سعد از آن غنايم خمس جدا كرد ، نهصد شتر جهت حمل آن ترتيب نموده و به مدينه فرستاد و مابقي را بر شصت هزار سپاه عرب تقسيم نمود . به دست هر سواري 12 هزار دينار رسيد و چون اموال خمس و خبر فتح مداين ، به مدينه رسيد ، عمر بسيار هيجان زده و خوشحال گشته و آن امول را بخش كرد ، و فرش بهارستان را كه به محض رويت موجب نشاط و انبساط خاظر ميگشت ، قطعه قطعه كرده و بين مسلمين تقسيم نمود ، به روايتي تكه اي از آن كه نصيب علي ابن ابيطالب گشته بود توسط آن جناب به بيست هزار دينار فروخته شد .»

اینو حتما بخونین
شمای با غیرت چرا ساکتین؟

سکوت من به خاطر همون بی غیرتیه که شما گفتی
سکوت من به خاطر اینه که تو جنگ دیدم چطوری دوستام به خاک و خون کشیده میشدن
ولی حالا مادرم پولهاشو جمع میکنه بره بده به همونهایی که پسرشو شیمیایی کردن
حالا فرش که شما میگی خیلی مهمتر از جون ادمها نیست
ولی تا ما مردم این افکارو داریم
من باید بگم بی غیرتم
و حرف دیگه ای هم نمی تونم بزنم

emajid16 گفت:

سکوت من به خاطر همون بی غیرتیه که شما گفتی
سکوت من به خاطر اینه که تو جنگ دیدم چطوری دوستام به خاک و خون کشیده میشدن
ولی حالا مادرم پولهاشو جمع میکنه بره بده به همونهایی که پسرشو شیمیایی کردن
حالا فرش که شما میگی خیلی مهمتر از جون ادمها نیست
ولی تا ما مردم این افکارو داریم
من باید بگم بی غیرتم
و حرف دیگه ای هم نمی تونم بزنم

کلیک کنید تا باز شود...

بله شاید یک فرش در نظر شما خیلی مهم نباشه اما مهمتر از اون اینه که چی برسر فرهنگ و مردم ما اومد...
بله یک فرش ارزشی چندانی شاید در نظر امثال شما نداشته باشه ...شاید همه عرب پرستی مسئولای ما هم اصلا مهم نباشه...
مهم غیرت ایرانیه که فقط برا جهان اسلام درخروشه....

عنوان جالبی انتخاب کردی
مرسی

Alborz Rad گفت:

عنوان جالبی انتخاب کردی
مرسی

کلیک کنید تا باز شود...

خواهش میکنم...
بله خوب این عربا که فرق نمک و کافور رو نمیدونستن چطور ارزش این فرش رو میفهمیدن....

*setareh66* گفت:

مولف حبيب السير در اين مورد چنين مي نويسد : « چون سعد از فرار يزدجرد وقوف يافت ، به دل جمع و خاطر مطمئن به مداين درآمده نظر بر آن قصور منقش و منيع و ايوانهاي دلكش رفيع انداخت و آن اموال لاتعد و لاتخصي و اجناس بيحد و قياس ديد ، زبان به حمد مهيمن منان ، گردان ساخت و ضبط غنايم را به عهده عمر بن مقرن مزني كرده آن مقدار اشياء نفيسه و اقمشه ظريفه و اواني نقره و طلاو فرش و بساطهاي گرانبها به دست آمد كه وصف آن با مداد و قلم و دست ميسر نباشد و از آن جمله فرشي بود ابريشمي 60 گز در 60 گز كه اطراف آن به زمرد آراسته بود . و 18 ارش از آن فرش به جواهرات غير مكرر تزيين داشت ، چنانچه ده ارش از زمرد سبز بود و ده ارش از بلور سفيد و ده ارش از ياقوت سرخ و ده ارش از ياقوت كبود و ده ارش از ياقوت زرد . و در حواشي و جوانبش ، انواع گلستانها و گلها و درختان از جواهرات آبدار و گوهرهاي شاهوار بافته بود و آن را بهارستان نام نهاده . و ملوك عجم در فصل زمستان آن فرش را گسترانيده ، مجلس عشرت مي آراست و ميان زمستان را اولين ايام بهار مي پنداشتند . القصه سعد از آن غنايم خمس جدا كرد ، نهصد شتر جهت حمل آن ترتيب نموده و به مدينه فرستاد و مابقي را بر شصت هزار سپاه عرب تقسيم نمود . به دست هر سواري 12 هزار دينار رسيد و چون اموال خمس و خبر فتح مداين ، به مدينه رسيد ، عمر بسيار هيجان زده و خوشحال گشته و آن امول را بخش كرد ، و فرش بهارستان را كه به محض رويت موجب نشاط و انبساط خاظر ميگشت ، قطعه قطعه كرده و بين مسلمين تقسيم نمود ، به روايتي تكه اي از آن كه نصيب علي ابن ابيطالب گشته بود توسط آن جناب به بيست هزار دينار فروخته شد .»

کلیک کنید تا باز شود...

سلام، چیز هایی که نوشتید، جالبند ولی مستنداتی هست دال بر آنکه این فرش وجود خارجی نداشته و اولین بار در کتاب تاریخ طبری به آن اشاره شده و هیچ منبعی قبل از تاریخ طبری از آن حرفی به میان نیاورده. این که کشورمان در حمله اعراب خسارت زیادی متحمل شد غیر قابل انکار است ولی ریز به ریز این خسارات نیازمند تحقیقات خیلی دقیقی است هر چند ممکن است شکیات نیز واقعی بوده باشند!

عرب های وحشی با ما همون کاری رو کردن که مغولها و چنگیز کردن ، حالا اسممون عربی شده ، اسم خیابونامون عربی شده مراسممون عربی شده و....، وای بر ما

کاش اعراب هیچ وقت خدا را نمی شناختن

ممنون مطلب جالبی بود
افسوس که از اون همه تمدن و فرهنگ فقط خرابه های تخت جمشید باقی مونده وبرخی از مستندات واقعی که از تاریخ ایران برجا مونده را افسانه میخونیم

حاکمان اعراب بدنبال این مسله بودن که وسعت سرزمین خود را با حمله به کشورهای دیگر مثل ایران بیشتر کنند .امامردم ما هنوز غرق در خرافات هستند و در این گرداب فرو رفتند و نکته مهم که نمی خواهند رها شوند.

شنیده بودم که اگه از یه طرف به فرش نگاه میکردی طلوع افتابو میدیدی و اگه از طرفه دیگه نگاه میکردی غروب افتابو...البته فقط شنیدم واز واقعیت داشتنش مطمئن نیستم
ایران بارها وبارها مورده حمله و غارت قرار گرفته یونانیان اعراب و مغولان...هرکدومشون به فجیع ترین صورت ایرانو تصاحب کردن ....جز افسوس خوردن کاره دیگه ایی نمیشه کرد

غیرت داشتن یانداشتنمون مربوط به وضعه الانه ایرانه نه یه فرش ماله1400 سال پیش
ممنون استارتر

من هم زیاد به این سوسمار خور ها علاقه ندارم
ولی در حال حاضر ایجاد فاصله بین عرب و عجم به نفعمون نیست
ما باید اتحاد منطقه ای رو حفظ کنیم
امیدوارم درک کنید

باسلام
لطفا حرفی زده میشود منبع، انتشارات و نویسنده انرا بنویسید، هر حرفی میتونه حرف بیاره شما حساب کن از این فرضیه شما نزدیک 1000 سال گذشته، حرف من این است که هر چیزی تو اینترنت میشه گذاشت و طرفدارای مختلفی پیدا کنه و تو مملکتی که میگن کل مطالعه سالیانه ان خیلی ناچیزه شما حساب کن خیلی ها هم باور میکنند عزیزم وقایع تاریخی تو بهترین کتابها از نظر موسسه که قراره منتشر کنه و بهترین تالیف کنندگان دارای ایراد است چه برسه به یه پی دی اف که نه نویسنده آن معلومه نه انتشارات آن
به هر حال 1. فرضیه نیاز به اثبات شدن دارد و فرضیه شما تا حالا اثبات نشده
2. در بیان فرضیه در کل دنیا و در بین متفکران متشخص، اخلاق را رعایت میکنند که متاسفانه شما ...
3. فرض کنیم شما درست میگید پس بالاخره تیکه ای از این فرش بزرگ در موزه ای در جایی باید خودنمای کند
4. تا حالا هیچ کارشناسی وقت خودش را برای اینجور مسائل تلف نکرده که بگه خوب آیا برای این مترمربع فرش چقدر طلا و .. نیاز بوده و آیا ان زمان این موجودی بوده و آیا اگر بوده چه معدنهایی استفاده شده و آیا ایرانیان دانش انرا داشتند و آیا فرش به این سنگینی وجود واقعی داشته و ...
5. حالا شما در نظر بگیر پادشاهی که از این فرش برای زیر پاش استفاده میکرده چه مردمی داشته آیا فقیر بودند آیا مالیات زیاد دادند آیا خیلی ثروتمند بودن که باید مطالعه میدانی شود
موفق باشی

استیاگ گفت:

کاش اعراب هیچ وقت خدا را نمی شناختن

کلیک کنید تا باز شود...

مگه میشناسن؟ خدا شناس بودن به زنهای ما تجاوز میکردن؟؟؟ مملکت مارو با شهوت افکار حیوانی نابود میکردن؟ از خونه خدا کاسبی را مینداختن؟؟؟ عرب و اسلام این عرب ها یعنی شکم و زیر شکم،همین،زندگیشون فقط شهوته!