معماری با مصالحی از جنس دل

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

جایی
در دور دستها
در میان
اندیشه های خاک خورده
خویش
به دنبال
افسانه ها
میگردم
شاید
در یک
افسانه
بیابم کسی را
که بشود دوستش داشت
و مرا دوست بدارد
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که عادلانه نیست
من ،‌ مدام دست تو را بگیرم
تو ، مدام مرا دست کم بگیری !
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که عادلانه نیست
من ،‌ مدام دست تو را بگیرم
تو ، مدام مرا دست کم بگیری !
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام دنیا هم که بگویند تو مال من نیستی ، باز این دل زبان نفهمم بهانه ات را میگیرد …
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سر بلندی
بسر خواهم برد
در اوج تنهایی
در خیال کسی جایی ندارم
تنها دل تنگ خودم میشوم
در میان ادمها
فراموش شده ام
و چه لذتی دارد
وقتی
همانهایی
فراموشم کرده اند
که تا
دیروز میگفتند
همه دنیا هم نباشد کنارم
انها کنارم خواهند
ماند
دیگر دل به همچین حرفهای
قشنگی نمیدهم
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم


قصد این قوم فریب است بیا برگردیم


آنکه یک روز دل به نگاهش دادیم


خنده اش سرد و غریب است بیا برگردیم.
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران که میبارد...

دلم برایت تنگ میشود...

راه میافتم...

زیر باران...

تنها بدون چتر

من بغض میکنم...

آسمان گریه...
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق..

عشق..

یک عشق ...

یک عشق عروج است و رسیدن به کمال ...

یک عشق غوغای درون است و تمنای وصال ...

یک عشق سکوت است و سخن گفتن چشم ...

یک عشق خیال است و خیال است و خیال ...

 

mohanna360

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیداندکه من چقدردلتنگم!!!
دلتنگ اویی ک دیگر…….دلش برای من….تنگ نمیشود!!!!
دلتنگی ام را درک نمیکند…
من دلتنگم، دلتنگ، دلتنگی هایی ک عوض شده اند،همانند خودم..!!…..
چه کسی مرادرک میکند....؟
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی...

گاهی...

گاهي فقط بوي يك عطر ، يك تشابه اسم !

براي چند لحظه ...

باعث ميشه دقيقاً احساس كني ،كه قلبت داره از تو سينه ات كنده ميشه ...

 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
درد

درد

برای بعضـــی دردها نه میتوان گریــــــه کَــرد..

نه میتوان فریــــــآد زد

برای بعضـــی دردها

فقـــط میتوان نگــــاه کرد و بی صـــــدا شکست . . .

 

mohanna360

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازگشتی در کار نیست...
یک بار که برود
برای همه ی عمر رفته است...
حتی اگر برگردد دیگر او نیست..!



 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بــــــــــــــــــــــی تو شعـــــــــــــــــــــر خواهم گفت...

تو بی مــــــــــــــــــــن چه خواهی کرد؟

اصـــــــــــــلا

یادت هست که نیـــــــــــــستم...؟!
:(:(:(
 

mohanna360

عضو جدید
کاربر ممتاز
فــرامــوش ڪــردنـتـــ بــرایـم مـثـل آبـــ خــوردن استــ …
از همــان آبـهـایـے خــفــه ات میــکنـد …
از همان هایے ڪــه بــایــد ساعـت هـا سـرفـه ڪـنـے …
از همــان هـایـے ڪــه بـی اختیــار اشـڪــهایـت را جـاری میـڪــند.. .

 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
"قفس داران سکوتم را شکستند

دل دائم صبورم را شکستند

به جرم پا به پای عشق رفتن

پر و بال عبورم را شکستند

مرا از خلوتم بیرون کشیدند

چه بی پروا حضورم را شکستند

تمنا در نگاهم موج میزد

ولی رویای دورم را شکستند "
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
به انتهای بودنم رسیده ام…

اما …

اشک نمی ریزم…

پنهان شده ام

پشت لبخندی که درد میکند…
:(




تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام


دردِ یک اتفاق که شاید با اتفاقِ تـو دردش متفاوت باشد


ویرانم می کند ...


من از دست رفته ام ،


شکسته ام می فهمی ؟؟؟


به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛


اما اشک نمی ریزم !!!


پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند ...
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
بد جور با دلم “بــــــــــازی” میکنی...

بد جور با دلم “بــــــــــازی” میکنی...

می آیی . . . می روی . . . و فقط یک سلام . . .
و گاهی یک خداحافظی . . . نه . . . این انصاف نیست . . .
من و یک دنیا عشق . . . تو و یک دنیا بی تفاوتی . . . !
حرف میزنی اما تلخ ! محبت میکنی ولی سرد !
چه اجباری است دوست داشتن من ؟
نشانه میگیری
سنگ می اندازی و بعد خنده کنان !
لِی .. لِی .. لِی ..
پای میکوبی و میروی !
بد جور با دلم “بــــــــــازی” میکنی !
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجا صدای پا زیاد می شنوم اما هیچکدام تو نیستی !!!
“دلم” خوش کرده خودش را به این فکر که شاید “پا برهنه” بیایی !

 
آخرین ویرایش:

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنوز هم مرا به جان “تو” قسم مى دهند…
مى بینى؛ تنها من نیستم که رفتنت را باور نمى کنم…!!!:(
 

mohanna360

عضو جدید
کاربر ممتاز
هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی.......

یـــک نقطـــــه

یـــک لبخنـــــد

یـــک نگــــــــاه

یـک عطر آشنـا


یــک صــــــــدا


یــک یـــــــــــاد


از درون داغونـــت می کــــند


هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی…!


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
صبوری میکنی دلم چه سود
کسی که
برایش فرقی ندارد
انکه
همه دنیایت بود
رفته
دیگر برای که اینگونه صبوری میکنی
او رفته و
تنهایت گذاشته
بفهم دل
زبان نفهم
خسته ام کردی
او رهایم کرده
اینقدر
صدایش نزن
اینقدر دل تنگش نباش
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتی که به احترام دل باران باش
باران شدم و به روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفر را
از عشق تو گونه های او را بوسیدم
گفتی که ستاره شو دلی روشن کن
من همچو گل ستاره ها تابیدم
گفتی که برای باغ دل پیچک باش
بر یاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی که برای لحظه ای دریا شو
دریا شدم و ترا به ساحل دیدم
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش
مجنون شدم و زدوریت نالیدم
گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز
گل داده و با ترنمت روییدم
گفتی که بیا و از وفایت بگذر
از لهجه بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست
معنای لطیف عشق را فهمیدم
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی تو،بی تو،سترونم بی تو
لکه ی ننگ دامنم بی تو
بی تو دیگر نشانی از من نیست
خانه ی بی نشیمنم بی تو
صفحه ای نقطه چین معدودی
باورت نیست؟این منم بی تو
دست رد می زند به سینه ی من
هر چه زنجیر می زنم بی تو
گرچه چشمی علم نکرد مرا
یک حسینیه شیونم بی تو
با کسی دوست نیستم اینجا
می گریزم ز همگنم بی تو
رشته ی صحبتم دراز شده
تار هایی ست می تنم بی تو
:gol::gol::gol::gol:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در فراسوی
زمانهای دور
در جایی که
دلها را احترام میگذارند
میشود زیست
در جایی که
عشق
مقدس هست
و هوس ننگ
اما
اینجا
هوس مقدس
و عشق ننگ هست
 
بالا