اختلاف خانواده با ازدواج و گرفتن زمان

وضعیت
موضوع بسته شده است.

qpnuir

عضو جدید
من پسر هستم 28ساله و دختری که انتخاب کردم همکارم است 30 ساله
من دانشجوی ارشد هستم و ترم دیگر تمام میکنم این خانم لیسانس هستند
هر دومون که توی این شهر هستیم دور از شهر خودمون و خانواده هامون هستیم
در یک اداره کار میکنیم وقبلا توی یک اتاق بودیم الان این خانم در یک اتاق دیگر است
مدتی که در این اداره کار میکنمحدود 5ماه است
به این خانم علاقه مند شدم و 1ماه پیش درخواستم به این خانم گفتم فقط اشتباهی که کردم قبلش به خانواده ام نگفتم ویک بی سیاستی دیگر اینکه باید بازم بیشتر صبر میکردم حداقل 2ماه دیگر که بعدا نگند درا درعرض 3ماه نمیشه کسی انتخاب کرد وباهاش ازوداج کرد
دلیل مخالفت پدرم همین اختلاف سنی است واینکه همکار هستیم
واینکه زمانی که من درخواست به این خانم دادم این خانم به قول خودش گفت من فکر کردم شماره تماس هم میخواستید که شماره تماس داداشش رو که توی این شهر بود وداد وگفت تماس بگیرید ومن تماس گرفتم ویک قراری با برادرش فقط گذاشتم ویک بار هم با این خانم بیرون قرار گذاشتم البته برادرش اطلاع داشت حالا پدرم میگه این چجور دختر بدون حجب حیایی است زود تلفن برادرش رو داد
ویا این برادرش چی بی غیرت بوده گذاشته خواهرش با یک پسر غریبه بیرون صحبت کنه
از یک نظر راست میگه از یک نظر هم نه چون به نظر من دوره زمانه عوض شده قبلا یک سری اصول بود الان یکسری از ان اصول ها کمرنگ تر شده
البته جالبه این خانم وقتی که من گفتم مادرم میخواهد شما بیرون ببینه اگر همه چیز اوکی شد زمان میخواهیم که 3و4 ماهی بیرون همدیگر رفت امد کنیم با حضور خانواده وایشون گفت عمرا پدرم راضی بشه بدون محرمیت بیرون برید خوب این قبلی چی بود پس؟
میگند بعدا تو زندگی این خانم جوری رفتار میکنه که ان بزرگتره وباتجربه تر و حرف های خودش میخواد بشونه
البته این خانم خیلی خیلی عجوله و میخواهد زود کار تمام بشه که همین یک مقدار شک برانگیزه و یکمی فشار میاد به من ومن هم از این یکم عجله دارم میکنم وهمین عجله پدر ومادرم بدتر مشکوک کرده که چرا اینقدر عجله خوب باید زمان بدید نباید عجله کنید
باید حداقل اشناییتون 6ماه میگذشت بعد
الان بذارید 3و4 ماه رفت وامد کنید با هم البته درحضور خانواده در بیرون(نه خانه)
الان مادرم راضی شده این خانم بیرون ببینه حالا من ماندم برای بعد دیدار مادرم
میخواهم
این زمان رو خود همین خانم پدرشون راضی کنه اجازه بده 3و4 ماهی (بدون محرمیت)رفت وامد داشته باشیم البته خانواده ها هم توجریان باشند و یکیشون تو بیرون قرار میذاریم همراهمون باشند
که اگر همه چی اوکی بود و مشکلی نداشتیم تفاهم بود بعد خواستگاری بریم
چون عقیده انها اینه که خواستگاری میان اوکی بود بعدش فوقش یک ماه بعد عقد محضری باید بگیریم
که عقیده ما اینطوری نیست برای همین قبل خواستگاری میخواهیم این زمان داشته باشیم
چون پدرم هم فکر میکنه الان براساس دلم دارم تصمیم میگیرم نه عقلم ومیگه بذار زمان بگذره بعد ببین
شما چه راهنمایی میکنید
ممنون میشوم کامل جواب بدید
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ببین من هر فرومی میرم شما پست گذاشتید و مشخصه دل نگرانید.شما از همون اول بی گدار به آب زدید و بی تامل حرف دلتون رو به اون خانوم زدید. از همین الان مشخصه که اختلافات زیادی بین شما وجود داره و هرجاش رو که درست کنید یه جای دیگه اش خراب میشه وای به حال فردا روز .حالا شما خواستگاری انجام دادید و کاری هست که شده.اما این دلیل نمیشه که دیگه حتما بایستی این ازدواج سر بگیره.شما تحقیقاتی رو که باید از قبل انجام میدادین حالا انجام بدید سطح فرهنگ های خانواده هاتون رو با هم تطبیق بدین .نظرات خانوادتون رو هرچی که هست خوب بشنوید اگه همه چی حل بود دیگه اقدام کنید.به عجول بودن اون ها هم توجه نکنید مبادا فردا روز به چه کنم چه کنم بیفتید.(اصلا نگران جواب ردی که در آخر بدید نباشید این زندگی شماست و شما هستید که باید تصمیم بگیرید پس منطقی تر عمل کنید و عواقب بعدی هم در نظر بگیرید.خوشبخت باشید)
 

avayestan

کاربر بیش فعال
دوست عزیز... تو دوره زمونه ای هستیم که ما جوونا واس ازدواجمون به شیوه جدید عمل میکنیم و این شیوه از نظر بزرگترامون که سنتی و حداکثر با یه بار صحبت با طرفشون ازد کردن مورد قبول نیس... خب به خونوادها باید حق داد نگران باشن.. ببینین شما تو این چندماهی که تو اداره بو دین اگر دختر مورد علاقتون رو زیر نظر گرفته باشین یه سری ریز رفتارایی دیدین که بر اساس اون قدم جلو گذاشتین.. اگر اون رفتارا از نظر اخلاقی درس بوده و بر اساس ظاهر اون شخص فقط نبوده پس فک کردن به ازدواج درس بوده.. درمورد سن اینکه... تو صحبت معمولا مشخص میشه که این دختر خانوم تو چه سطحی هس.. البته دوسال زیاد مهم نیس و موضوع اینه که هردو سنتون بالاس و اگه سنتون پایینتر بود جای ترس داشت... البته بازم میگم تو صحبت با این خانوم مشخص میشه که حرفاشون حالت دستوری و فهم بیشتر داره یا نه... خاوما بیشتر دوس دارن به مرداشون از لحاظ روحی تکیه کنن که مردشون حامیه اونا باشه و مردا هم ازین موضوع احساس قدرت میکنن اگه شما تو صحبتاتون حس کردین که شما هرلحظه دارین میپرسین و ایشون شده مشاور شما و احساس قدرت نمیکنین خب احتمالا این خانوم هم سطح شما نیستن... و حالت مادر فرزندی پیش میاد.. دیگه اینکه این خانوم و خونوادش دوس دارن همه چیز سنتی برگزار شه.. اینکه همون اول شماره خونواده رو داده خوب نشونه خوبیه اما اینجا دیگه وظیفه شماس که برین تحقیق.. و بعداز تحقیقات کامل وقتی به این نتیجه رسیدین که اون دختر و خونوادش قصدو غرضی نداشتن البته با حضور پدرتون .. تا قانع شن.. بعدش با حضور خونواد هاتون باهم صحبت کنین یا بقول خودتون یکی باهاتون بیاد بیرون..چون از قراره معلوم واس خونواده دختره این موضوع مهمه.. بازم میگم حالا که به رفتار خونوادش شک کردین برین تحقیقات.. خونواده که تایید شه خیالتون جمعتر میشه... اگه تحقیق جوابش خوب بود بسم الله 1ماه ارتباط خوبه والا کات کنین.. البته این واسه حالتیه که از همون اول خونوادهاتونو درجریان گذاشتین.. چون با این وضع هردو نفرتون زیر ذره بین هستین
کاش حداقل 1ماه خودتون همو میشناختین (1ماه کافیه بیشتر شه احساس درگیر میشه و وابستگی بیشتر و اونوقت عقلتون درس تصمیم نمیگیره... یعنی به خاطر حسی که بوجود اومده سعی میکنین خودتون رو هماهنگ نشون بدین و بدیهای همو کمرنگ میبینین) بعدش خونواد ها رو درجریان میذاشتین... اینجوری تحت فشار قرار نمیگرفتین بعدم خواسته ی شما منطقیه که میخواین قبل خواستگاری شناخت پیدا کنین چون هنو تو خیلی خونواد هها خواستگاری یعنی جواب بله گفتن...
 
آخرین ویرایش:

behnam_nurse86

عضو جدید
من کوچیکتر و کم تجربه تر از این هستم که بخوام راهنمایی کنم اما خب نظرم رو میگم
بنظر من بزرگتر بودن دختر اگر شخصیت مناسبی داشته باشه اهمیت نداره به هر حال زن و شوهر باید به تفاهم برسن حالا بزرگتر و یا کوچیکتر بودن دختر فرقی نداره البته هرچند که بهتره کوچیکتر باشه چون نتیجه بهتری میده اخه این شیوه چند صد سال هست که ازموده شده و جواب داده.
در مورد قرار گذاشتن و دیدن همدیگه باید بگم که شما دو نفر توی سن ازدواج هستید پس رفتار یه دختر 30 ساله رو با یه دختر 20 ساله نمیشه مقایسه کرد طرفین دنبال تشکیل زندگی هستند پس وقتی کسی پیشنهاد میده به طور جدی دنبال میکنن. اما اینکه یکبار قرار گذاشتید و دیگه حاضر به دیدار بدون محرمیت نیست باید برید فرهنگ کلی خانواده دختر رو بررسی کنید شاید واقعا این فرهنگ رو دارن و اون قرار اول هم بخاطر نگرش جدی به پیشنهاد شما بوده.
و اینکه میگید عجله داره اینجا باید بیشتر دقت کنید باید یه دلیلی داشته باشه که شاید اینو هم توی بررسی خانوادش بشه فهمید. مثلا مدت اشنایی قبل ازدواج خواهر و برادرانش رو بدونید شاید باز هم این از رسومشون باشه اصلا گاهی این فرهنگ نه تو یه خانواده بلکه تو یه شهر غالب هست ببینید توی اون شهر مدت زمان چقدره.
البته یه چیز میگم این در مورد خودم صدق میکنه شما رو نمیدونم من ترجیح میدم از دختری با سختی بله بگیرم تا اینکه وقتی به یکی پیشنهاد دادم سریع قبول کنه اخه شما وقتی درخواستتون رو دادید اون راه ادامه رو هم کاملا باز کرده و شماره داداشش رو داده اما خب شاید اونم واقعا از صمیم قلب شما رو دوست داره
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسائل جنسی خیلی مهمه این خانوم نهایت 5 سال دیگه بازدهی جنسی داره و اون موقع شما 33 ساله شدی و باید بری دنبال یکی دیگه یا خیانت کنی یا تا اخر عمرت بسوزی و بسازی
 

qpnuir

عضو جدید
ببین من هر فرومی میرم شما پست گذاشتید و مشخصه دل نگرانید.شما از همون اول بی گدار به آب زدید و بی تامل حرف دلتون رو به اون خانوم زدید. از همین الان مشخصه که اختلافات زیادی بین شما وجود داره و هرجاش رو که درست کنید یه جای دیگه اش خراب میشه وای به حال فردا روز .حالا شما خواستگاری انجام دادید و کاری هست که شده.اما این دلیل نمیشه که دیگه حتما بایستی این ازدواج سر بگیره.شما تحقیقاتی رو که باید از قبل انجام میدادین حالا انجام بدید سطح فرهنگ های خانواده هاتون رو با هم تطبیق بدین .نظرات خانوادتون رو هرچی که هست خوب بشنوید اگه همه چی حل بود دیگه اقدام کنید.به عجول بودن اون ها هم توجه نکنید مبادا فردا روز به چه کنم چه کنم بیفتید.(اصلا نگران جواب ردی که در آخر بدید نباشید این زندگی شماست و شما هستید که باید تصمیم بگیرید پس منطقی تر عمل کنید و عواقب بعدی هم در نظر بگیرید.خوشبخت باشید)

اره درسته نباید تحت فشار عجله انها باشم
ولی اخه نگاه کنید فقط یک جور به انها بفهمونم موضوع جدی است تمامه همین دیدن مادرم که این خانم نشان میده که موضوع جدی شده وخیالم راحت میشه چون اینطوری میفهمنند فقط من خودسر نرفتم جلو الان خانواده خبر دارند
حالا میخواهم جوری سیاست انجام بدهم که این خانم بره خانواده ش رو راضی کنه این چند ماه بتونیم رفت امد داشته باشیم در حضور خانواده تو بیرون مکان عمومی
این رو چطوری انجام باید داد
همینطوری مستقیم به خانم بگم پدرتون راضی کنید بعد میگه خوب به خانوادتون بگید زنگ بزنند اجازه وفرصت رو بگیرند چی کنم؟
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اره درسته نباید تحت فشار عجله انها باشم
ولی اخه نگاه کنید فقط یک جور به انها بفهمونم موضوع جدی است تمامه همین دیدن مادرم که این خانم نشان میده که موضوع جدی شده وخیالم راحت میشه چون اینطوری میفهمنند فقط من خودسر نرفتم جلو الان خانواده خبر دارند
حالا میخواهم جوری سیاست انجام بدهم که این خانم بره خانواده ش رو راضی کنه این چند ماه بتونیم رفت امد داشته باشیم در حضور خانواده تو بیرون مکان عمومی
این رو چطوری انجام باید داد
همینطوری مستقیم به خانم بگم پدرتون راضی کنید بعد میگه خوب به خانوادتون بگید زنگ بزنند اجازه وفرصت رو بگیرند چی کنم؟



خب پسر خوب شما اول باید تمام تحقیقاتتون رو بکنید بعد اگه خواستید با خانواده میرید خواستگاری بعد اونجا از خانواده ایشون میخواین که یه مدت باهم در رفت و آمد باشید یه مدت نامزد باشید تا بهتر همدیگر رو بشناسید.به نظرت کدوم پدر و مادری قبول میکنه دخترش یه مدت الکی با یه فرد در ارتباط باشه اون هم آخرش آیا بشه آیا نشه.انصاف بده شاید تو همین زمان میتونست یه خواستگار خوب براش بیاد و بره سر خونه زندگیش اون وقت شما میخواین یه مدت معلق با شما باشه؟!
 

qpnuir

عضو جدید
دوست عزیز... تو دوره زمونه ای هستیم که ما جوونا واس ازدواجمون به شیوه جدید عمل میکنیم و این شیوه از نظر بزرگترامون که سنتی و حداکثر با یه بار صحبت با طرفشون ازد کردن مورد قبول نیس... خب به خونوادها باید حق داد نگران باشن.. ببینین شما تو این چندماهی که تو اداره بو دین اگر دختر مورد علاقتون رو زیر نظر گرفته باشین یه سری ریز رفتارایی دیدین که بر اساس اون قدم جلو گذاشتین.. اگر اون رفتارا از نظر اخلاقی درس بوده و بر اساس ظاهر اون شخص فقط نبوده پس فک کردن به ازدواج درس بوده.. درمورد سن اینکه... تو صحبت معمولا مشخص میشه که این دختر خانوم تو چه سطحی هس.. البته دوسال زیاد مهم نیس و موضوع اینه که هردو سنتون بالاس و اگه سنتون پایینتر بود جای ترس داشت... البته بازم میگم تو صحبت با این خانوم مشخص میشه که حرفاشون حالت دستوری و فهم بیشتر داره یا نه... خاوما بیشتر دوس دارن به مرداشون از لحاظ روحی تکیه کنن که مردشون حامیه اونا باشه و مردا هم ازین موضوع احساس قدرت میکنن اگه شما تو صحبتاتون حس کردین که شما هرلحظه دارین میپرسین و ایشون شده مشاور شما و احساس قدرت نمیکنین خب احتمالا این خانوم هم سطح شما نیستن... و حالت مادر فرزندی پیش میاد.. دیگه اینکه این خانوم و خونوادش دوس دارن همه چیز سنتی برگزار شه.. اینکه همون اول شماره خونواده رو داده خوب نشونه خوبیه اما اینجا دیگه وظیفه شماس که برین تحقیق.. و بعداز تحقیقات کامل وقتی به این نتیجه رسیدین که اون دختر و خونوادش قصدو غرضی نداشتن البته با حضور پدرتون .. تا قانع شن.. بعدش با حضور خونواد هاتون باهم صحبت کنین یا بقول خودتون یکی باهاتون بیاد بیرون..چون از قراره معلوم واس خونواده دختره این موضوع مهمه.. بازم میگم حالا که به رفتار خونوادش شک کردین برین تحقیقات.. خونواده که تایید شه خیالتون جمعتر میشه... اگه تحقیق جوابش خوب بود بسم الله 1ماه ارتباط خوبه والا کات کنین.. البته این واسه حالتیه که از همون اول خونوادهاتونو درجریان گذاشتین.. چون با این وضع هردو نفرتون زیر ذره بین هستین
کاش حداقل 1ماه خودتون همو میشناختین (1ماه کافیه بیشتر شه احساس درگیر میشه و وابستگی بیشتر و اونوقت عقلتون درس تصمیم نمیگیره... یعنی به خاطر حسی که بوجود اومده سعی میکنین خودتون رو هماهنگ نشون بدین و بدیهای همو کمرنگ میبینین) بعدش خونواد ها رو درجریان میذاشتین... اینجوری تحت فشار قرار نمیگرفتین بعدم خواسته ی شما منطقیه که میخواین قبل خواستگاری شناخت پیدا کنین چون هنو تو خیلی خونواد هها خواستگاری یعنی جواب بله گفتن...

نه اصلا ظاهری توجه نکردم (شاید درحد خیلی خیلی پایین) یعنی ایراد ظاهری ناجور نداشته باشه
این خانوم سوالاتی که پرسیده دوست داره حامی باشم و پشتیبانش و مثل کوه پشتش باشم از این جور چیزها
ایشون بیشتر سوال میکنند که من جواب بدهم
مثلا میگه دوست دارید من چه کاری انجام بدم یا رفتار یا لباس یا روابط
این الان یعنی چی؟ان مشاور نیست دیگه!؟

خوب همین طرز نگاه خانواده من اشتباه دیگه
میگه خوب چرا زود شماره تلفن برادرش داد؟خوب میگم چی میکرد پس؟تازه فرداش داد نه همان لحظه

درمورد بیرون رفتن میگم میگه پدرش اصلا راضی نمیشه بعد خواستگاری چند وقت بعدش باید عقد بشه یعنی اشنایی ورفت وامد دیگه نیست
ولی بعدش چطوری داداشش راضی شد که خواهرش بیرون تنها ببینم درحالی که من توی تلفنی همش تاکید داشتم خوب برادرزادت که کوچک است هم بیار که نیاورد تنها اومد

خوب الان گذشته گذشته اینده باید چی کرد؟ قدم بعدش قاطی شده ولی همین دیدن مادرم که این خانم ببینه یکجوری نشان میده که حالت جدی است وخانواده شون میفهمند که من سرخود جلو نیومدم
حالا میخواهم کاری کنم این خانم خودش از خانوادشون زمان بگیره که بگه اینها میخواهند 3و4 ماهی رفت وامد باشه توی بیرون مکان عمومی
فقط من همین یک کار میخواهم چون نشان میده یکم قضیه جدی است که راحت بدون استرس وفشار رفتار این خانوم وعقایدش بدونم که اگرم اخرش به این نتیجه رسیدیم که منفیه منفی یا ان خانم بگه منفی تمام
فقط میخواهم بدون استرس وعجله باشم زمان داشته باشم وخانواده دوطرف درجریان باشند
اگر این خانم گفت من به پدرم نمیگم وراضی نمیتونم کنم که پدرم اجازه بده 3و4 ماه اجازه رفت وامد بده چی کنم؟ یا بگه به خانواده ات بگو زنگ بزن که این زمان رو بدهند ایرادی نداره؟
 

qpnuir

عضو جدید
خب پسر خوب شما اول باید تمام تحقیقاتتون رو بکنید بعد اگه خواستید با خانواده میرید خواستگاری بعد اونجا از خانواده ایشون میخواین که یه مدت باهم در رفت و آمد باشید یه مدت نامزد باشید تا بهتر همدیگر رو بشناسید.به نظرت کدوم پدر و مادری قبول میکنه دخترش یه مدت الکی با یه فرد در ارتباط باشه اون هم آخرش آیا بشه آیا نشه.انصاف بده شاید تو همین زمان میتونست یه خواستگار خوب براش بیاد و بره سر خونه زندگیش اون وقت شما میخواین یه مدت معلق با شما باشه؟!

خوب این تو کت این پدر ومادرم نمیره
منم همین میگم اول اینکه خوب شما باید برید تحقیق بهانه میارند برف وسرماست راه ها بسته است و..
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خوب این تو کت این پدر ومادرم نمیره
منم همین میگم اول اینکه خوب شما باید برید تحقیق بهانه میارند برف وسرماست راه ها بسته است و..

خب حتما راضی نیستن دیگه.شما اول باید با پدر مادرت مشورت میکردی دیگه کاری میکردی.فردا پس فردا هم اگه کمکی خواستی میگن خودت خواستی و اینا .اگه خواهر دارید با ایشون صحبت کنید و بخواین با پدر مادرتون صحبت کنن.حرف دخترا بهتر شنیده میشه و زبونش هم بلدن.
 

qpnuir

عضو جدید
خب حتما راضی نیستن دیگه.شما اول باید با پدر مادرت مشورت میکردی دیگه کاری میکردی.فردا پس فردا هم اگه کمکی خواستی میگن خودت خواستی و اینا .اگه خواهر دارید با ایشون صحبت کنید و بخواین با پدر مادرتون صحبت کنن.حرف دخترا بهتر شنیده میشه و زبونش هم بلدن.

میگم مخالفت اصلیش همین اختلاف سنه دیگه
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
میگم مخالفت اصلیش همین اختلاف سنه دیگه


خب منطقیه مخالف باشن.خب منطقی براشون توضیح بدین دلیل هاتون رو.
من خودم استادی داشتم که با خانومش 15 سال تفاوت سنی داشت.یعنی آقا 15 سال کوچیکتر بودن.خیلی حرف هستا !!!اما زندگی خوبی دارن الان.البته بگم خانومه دکترهستن. بستگی به دبد طرفین داره.اگه خودتون جوانب رو بررسی کردید همون ها رو برای پدرمادرتون بگید.اما اگه هنوز خودتون قانع نشدید انتظار نداشته باشید اونا قانع بشن.پدر مادرا خیر و صلاح فرزنداشون میخوان ،پس یکم به اون ها هم گوش بدید.
 

qpnuir

عضو جدید
خب منطقیه مخالف باشن.خب منطقی براشون توضیح بدین دلیل هاتون رو.
من خودم استادی داشتم که با خانومش 15 سال تفاوت سنی داشت.یعنی آقا 15 سال کوچیکتر بودن.خیلی حرف هستا !!!اما زندگی خوبی دارن الان.البته بگم خانومه دکترهستن. بستگی به دبد طرفین داره.اگه خودتون جوانب رو بررسی کردید همون ها رو برای پدرمادرتون بگید.اما اگه هنوز خودتون قانع نشدید انتظار نداشته باشید اونا قانع بشن.پدر مادرا خیر و صلاح فرزنداشون میخوان ،پس یکم به اون ها هم گوش بدید.

اخه موضوع حل شده است این اختلاف سنی
تنها موضوعی که برای من حل نشده است یک تحقیق درمورد خانواده که خانوادم انجام بدهند به ظاهر ورفتار وکارهای این خانم توی محل کارش که ادم درستی است ولی گذشته خبر ندارم
و دلیل منفی دیگر همین عجله و زود تصمیم گیریش است درست منو تحت فشار زیاد گذاشته ولی اخرش من رو حرفم بودم و اون دیگه کوتاه اومده چون غیرمنطقی داشت انجام میداد که خودشم گفت که اشتباه و حق باشمابود(اینطوری موضوع اختلاف سنی هم حله)
اگر این عجله وزودتصمیم گیریش حل بشه عالیه وصبر داشته باشه
جالبه من به ان میگم صبر داشته باشه عجله نکنه
خانواده من به من میگن صبر داشته باش عجله نکن
دیگه ببین خانواده من ان خانوم ببینند فکر میکنند عجله ان درحد سرعت نور است
که دارم روی این موضوع این خانم رو خود خانم کار میکنم که صبر وتحملش زیاد بشه خودش هم قبول داره این ایرادش داره میگه دارم سعی میکنم
چون بعدش این تو زندگی مشکل ساز میشه یکدفعه صبرنداره یا عجله میزنه قهر میکنه میره که تو زندگی بده

وگرنه مشکل دیگری این خانم نداره از نظر من این حل بشه محکم میشم
 

avayestan

کاربر بیش فعال
نه اصلا ظاهری توجه نکردم (شاید درحد خیلی خیلی پایین) یعنی ایراد ظاهری ناجور نداشته باشه
این خانوم سوالاتی که پرسیده دوست داره حامی باشم و پشتیبانش و مثل کوه پشتش باشم از این جور چیزها
ایشون بیشتر سوال میکنند که من جواب بدهم
مثلا میگه دوست دارید من چه کاری انجام بدم یا رفتار یا لباس یا روابط
این الان یعنی چی؟ان مشاور نیست دیگه!؟

خوب همین طرز نگاه خانواده من اشتباه دیگه
میگه خوب چرا زود شماره تلفن برادرش داد؟خوب میگم چی میکرد پس؟تازه فرداش داد نه همان لحظه

درمورد بیرون رفتن میگم میگه پدرش اصلا راضی نمیشه بعد خواستگاری چند وقت بعدش باید عقد بشه یعنی اشنایی ورفت وامد دیگه نیست
ولی بعدش چطوری داداشش راضی شد که خواهرش بیرون تنها ببینم درحالی که من توی تلفنی همش تاکید داشتم خوب برادرزادت که کوچک است هم بیار که نیاورد تنها اومد

خوب الان گذشته گذشته اینده باید چی کرد؟ قدم بعدش قاطی شده ولی همین دیدن مادرم که این خانم ببینه یکجوری نشان میده که حالت جدی است وخانواده شون میفهمند که من سرخود جلو نیومدم
حالا میخواهم کاری کنم این خانم خودش از خانوادشون زمان بگیره که بگه اینها میخواهند 3و4 ماهی رفت وامد باشه توی بیرون مکان عمومی
فقط من همین یک کار میخواهم چون نشان میده یکم قضیه جدی است که راحت بدون استرس وفشار رفتار این خانوم وعقایدش بدونم که اگرم اخرش به این نتیجه رسیدیم که منفیه منفی یا ان خانم بگه منفی تمام
فقط میخواهم بدون استرس وعجله باشم زمان داشته باشم وخانواده دوطرف درجریان باشند
اگر این خانم گفت من به پدرم نمیگم وراضی نمیتونم کنم که پدرم اجازه بده 3و4 ماه اجازه رفت وامد بده چی کنم؟ یا بگه به خانواده ات بگو زنگ بزن که این زمان رو بدهند ایرادی نداره؟

خب بله خونواده شما نه اینکه راضی نیستن ته دلشون راضی نیس میخوان دلیل بیارن که این دختره بدردتون نمیخوره... خب اون دختر حتما رفته با دااشش صحبت کرده و اینجور صلاح دیده.. خب اگه سریع قبول میکردو شماره خودشو میداد میگفتین چه هل بوده چه سبک بوده... پس ترجیح داده به خونوادش بگه تا شما حساب کار بیاد دستتون که به ازد فک میکنه نه دوستی... و وارد رابطه جدی میشه.. اینکه حداقل یکی از اعضای خونواده رو درجریان گذاشته خب کار خوبی کرده و در مورد عجله خونوادش خب منطقی نیس اما همونطور که استاد بهنام :)redface:) گفتن شاید واقعا این جزئ فرهنگ و رسوم خونوادگیشونه... بنظر من اینکه اون خانوم بیرون باشن و مامانتون بیاد بیرون ببینتش جالب نیس... فک نکنم اصلا اون خانوم قبول کنه و در شان مادرتون هم نیس... من که میگم اول مامان باباتونو راض کنین بهشون بگین شما بیاین تحقیق کنین اگه جواب تحقیق خوب نبود شما هم عقب میشینین...و اینکه بعد تحقیق اگه فک کردین خوبن مامانتون برن خونشون صحبت کنن هم بقصد دیدن و هم اینکه اجازه بدن شناخت شما از هم بیشتر بشه... (البته تو خونواده های ایرانی معمولا اینجور رفت و امدا خواستگاری بحساب میاد و میگن اگه نشه حرف در میاد..و معمولا خونواده دختر به 2 تا 3جلسه صحبت رضایت میدن) اما حتی اگه اینجورم بود مطمئن باشین تو همون 2 یا 3جلسه صحبت حتی توی خونه طرف میتونین به این نتیجه برسین که تو مسائل اصلی باهم هماهنگین یا نه... دیگه اینکه قبل دیدن مادرتون اول شما باید از خونواده دختر مطمئن باشین یعنی حتی اگه خونوادتونم نیومدن خودتون برین تحقیقات کامل رو انجام بدین تا حداقل بعد اینکه دیدین خونواده خووبین دلتون از بابت اصرار به خونوادتون قرص باشه... و اینکه مطمئن باشین درصدش خیلی کمه که خونوادش اجازه بدن شما 4ماه حرف بزنین بعدش معلوم نیس بشه یا نه..چون همون اول موضع خونوادش رو مطرح کرده... کاش همو اول به خود دختره میگفتین قصدتون خیره و اجازه آشنایی میگرفتین بعدش میگفتین به خونوادش خبر بده.. آخه بابا کدوم خونواد های قبول میکنه دخترشون چندماه با یکی دوس باشه؟ اوناییم که باهم دوس بودنو ازد کردن مطمئن باش ار مدت آشنایی اولیه بچه هاشون خبر نداشتن.. :)D) بعدم اگه گفت به خونوادت بگو زنگ بزنن اجازه بگیرن نه خب ایرادی نداره... میخواین اجازه آشنایی بگیرین خب.. البته من که بعید میدونم خونوادش قبول کنن شما چندماه دوس باشین... اگه دختر خوبیه و به این مطمئنی و جواب تحقیقت درس درومد خب با خونوادت برو دیگه... دیگه چرا 4ماه؟؟؟؟؟؟ تو همون یک ماه کلی شناخت بدس میاد..
 
آخرین ویرایش:

qpnuir

عضو جدید
اخه اعصاب من خورده
ولی این اخرین امتحانم 10 روز دیگر است
در مورد همین موضوع
اختلاف سنی و کارمند بودن یا تعداد زیاد اعضای خانواده همکاربودن زن وشوهر انها چند تا مقاله دراوردم پرینت کردم هم به مادر وخواهر پدرم دادم بخوانند
و همچنین سوالاتی که ان جلسه از ان خانم پرسیدم و معیارهام هم نوشتم دادم پدرومادر خواهرم هم بخونند این چند روز


یا خواهرم برگشته میگه شاید این دوست پسر داره برای همین عجله داره که لو نره
بدجوری اعصابم خورد شد خواستم جواب بدم گفتم طرفداری نکنم بهتره
چرا اینقدر دوست دارند به دیگران تهمت بزنند حتی شاید 1هزارم درصد درست نباشه
اصلا نمیدونم به کی رفته این اخلاقم کمپلت باهاشون فرق دارم
دیگه باید با زور بعدش رفت جلو
فقط منتظرم تا 10روز دیگر اخرین امتحان بدم واین یک بهانه بچه گانشون بذار امتحانت تمام بشه بعد و بعدش مادرم این خانم بیرون ببینه بعدش دیگه بازور جلو میرم
اگر نه با لجبازی وتهدید که برید تحقیق اگر چیزی نبود
مجبورشون میکنم با هم بریم مشاور خانواده شاید مشاور چیزهایی بگه یا من متقاعد بشم یا انها
اگرم انها متقاعد نشدند دیگه با لجبازی میگم زندگی خودم است میخواهم بدبخت کنم خودم رو
شما وظیفه پدرومادریتون رو انجام بدید بیایید خواستگار وشکرت تو مراسم همین تمام با یک لبخند مصنوعی


همین فیلم های تلویزیونی ببینی یکی ازیکی خوشش میاد میرن خواستگاری انجا خوانواده ها با هم صحبت میکنند مسائل مطرح میکنند دختر وپسر هم جداگانه
خوب ما جداگانه یکبار صحبت کردیم خوب توی این جلسه خانواده ها هم باهم صحبت کنند خوب چه ایرادی داره من پسرم نباید برام مشکلی باشه رفتم 10جا خواستگاری (البته اولین مورد است)
چه ایرادی اصلا کلا داره بریم خواستگاری؟!
 

avayestan

کاربر بیش فعال
هیچ ایرادی نداره بری خواستگاری.. بعدم تحت هیچ شرایطی با خونوادت لج نکن که حس حسادت نسبت به اون خانوم توشون شعله ور میشه... عقلتونم این راهو تایید نمیکنه.. بعدم نظر خواهرتونم خیلی غیر منطقی بود.. فقط من نمیدونم خونوادت چرا ندیده و نشناخته اینقد سنگ میندازن.. دوست خوب مدارا کن.. صبور باش... منطقی و عاقلانه رفتار کن و ازشون دلیل منطقی بخواه.. آروم برو جلو تا موافقتشون رو واسه خواستگاری یا همون تحقیق جلب کنی.. اگه با زور بری جلو با خونوادت اختلاف پیدا میکنی و فاصله میگیری.. ازدواج اینجوری ارزشی نداره... گاهی بخاطر دلایل منطقی خونواده باید از خیلی چیزا گذشت...
 

Garibong

اخراجی موقت
این چه ازدواجیه دیگه...

این که دیگه ازدواج نیست... این فیلم هندیه.
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا