برای این پدر یک تیتر بگو...
- شروع کننده موضوع Maenad
- تاریخ شروع
فقط سکوت......
helya.azad
عضو جدید
فرياد
ناله
اشك
..........نه
فقط بغض
بغض گير كرده در گلو
و سكوتي مبهم و گنگ
ناله
اشك
..........نه
فقط بغض
بغض گير كرده در گلو
و سكوتي مبهم و گنگ
این همه انتظار و حالا ...
سلام هرچي ذهنمو زيرو رو كردم چيزي غير از اشك وبغض نيافتم
اين پدر خودش سرشار از حرفه
خيلي حسرت خوردم كه اونجا نبودم بشنوم با خودش با خدا با امام زمانش چي نجوا ميكنه
خجالت وشرمندگي اش براي امثال مني مونده كه ادعاي مسلموني داريم
عنوان : هزار پنجره باور
تاريخ : 1389/08/02
شاعر / نويسنده : نعمت الله شمسي پور
موضوع :اشعار دفاع مقدس
اي شاخه ها! دوباره كبوتر مي آورند
اي كوچه ها! شقايق پرپر مي آورند
فصلي دگر زسوختن آغاز شد
از شهر عشق، شعله ي ديگر مي آورند
اي وسعت خزان زده! گاه شكفتن است
گل هايي از بهار، فراتر مي آورند
تا در دل عقيم زمين، گل كند بهشت
مرداني از قبيله كوثر مي آورند
آيينه ي شكسته ي در خون نشسته را
از معبد ستاره و سنگر مي آورند
تا پر شود زعطر زلالي ، فضاي خاك
يك آسمان صداقت پر پر مي آورند
اي عابران اشك زده! سر در گمي بس است
فردا هزار پنجره باور مي آورند
منبع : كتاب از هشت بهار سرخ/ مجموعه شعر دفاع مقدس استان قم
اين پدر خودش سرشار از حرفه
خيلي حسرت خوردم كه اونجا نبودم بشنوم با خودش با خدا با امام زمانش چي نجوا ميكنه
خجالت وشرمندگي اش براي امثال مني مونده كه ادعاي مسلموني داريم
عنوان : هزار پنجره باور
تاريخ : 1389/08/02
شاعر / نويسنده : نعمت الله شمسي پور
موضوع :اشعار دفاع مقدس
اي شاخه ها! دوباره كبوتر مي آورند
اي كوچه ها! شقايق پرپر مي آورند
فصلي دگر زسوختن آغاز شد
از شهر عشق، شعله ي ديگر مي آورند
اي وسعت خزان زده! گاه شكفتن است
گل هايي از بهار، فراتر مي آورند
تا در دل عقيم زمين، گل كند بهشت
مرداني از قبيله كوثر مي آورند
آيينه ي شكسته ي در خون نشسته را
از معبد ستاره و سنگر مي آورند
تا پر شود زعطر زلالي ، فضاي خاك
يك آسمان صداقت پر پر مي آورند
اي عابران اشك زده! سر در گمي بس است
فردا هزار پنجره باور مي آورند
منبع : كتاب از هشت بهار سرخ/ مجموعه شعر دفاع مقدس استان قم
Engineer Sahar
عضو جدید
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
عاشق...
عاشق...
A.Radmanesh
عضو جدید
باید پدر بود تا حال اون پدر رو فهمید
fereshte akabere
کاربر بیش فعال
فقط سکوت نیست نگاهش پر از حرفهای ناگفته به فرزندش هست
که روزی با دستان خودش راه رفتن را بهش اموخت و حالا باید
ایثار
که روزی با دستان خودش راه رفتن را بهش اموخت و حالا باید
ایثار
مردی که چیزی نداره برا گفتن.
اتفاقا خیلی چیزا داره سرشو با افتخار بلند میکنه و میگه جوانم رو در راه وطن و آزادی شما فدا کردم ....وشما چه کردید؟
مردی که چیزی نداره برا گفتن.
به نظر من هر لحظه از نگاهش به اندازه یه عمر حرف با خودش داره
سکوت سکوت و سکوت
تو سکوت خ ناگفته ها گفته میشه.
.
.
.
ولی ما برای پدران و مادران شهید چی کردیم؟ احترام شهیدشون رو نگه داشتیم؟
تو سکوت خ ناگفته ها گفته میشه.
.
.
.
ولی ما برای پدران و مادران شهید چی کردیم؟ احترام شهیدشون رو نگه داشتیم؟
aji mohandes
عضو جدید
اشک و امید
Esmaeilpoor
عضو جدید
جنازه پسرشونُ که آوردند
چیزی جزء دو سه کیلو استخون نبود
پدر سرشو بالا گرفت و گفت :حاج خانم غصه نخوری ها !!!
دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادِش
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
آيا فقط من جگرگوشه پدر و مادرم هستم؟! | دفاع مقدس | 1 | |
|
عاقد دوباره گفت : وکیلم ؟ ... پدر نبود | دفاع مقدس | 0 | |
|
نامه خواندنی دختر شهید حسن طهرانی مقدم به پدر بزرگوارش | دفاع مقدس | 4 | |
|
دختر شهید کاوه در لباس پدر+عکس | دفاع مقدس | 0 | |
|
نامه دختر شهيد ب مناسبت روز پدر.... | دفاع مقدس | 6 |