مشاعره عرفانی

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این بازار گر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی.....
حضرت حافظ
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
یک عمر همچو غنچه درین بوستان سرا

خون خورده‌ایم تا گره دل گشاده‌ایم


از زندگی است یک دو نفس در بساط ما

چون صبح ما ز روز ازل پیر زاده‌ایم

- صائب تبریزی
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک عمر همچو غنچه درین بوستان سرا

خون خورده‌ایم تا گره دل گشاده‌ایم


از زندگی است یک دو نفس در بساط ما

چون صبح ما ز روز ازل پیر زاده‌ایم

- صائب تبریزی

ما زبالاییم و بالا میرویم
ما زدریاییم و دریا میرویم...

حضرت مولانا
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ....ح
حضرت حافظ
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
غم را بر او گزيده مي بايد كرد

وز چاه طمع بريده مي بايد كرد

خون دل من ريخته مي‌خواهد يار

اين كار مرا به ديده مي‌بايد كرد
 

31434

عضو جدید
غم را بر او گزيده مي بايد كرد

وز چاه طمع بريده مي بايد كرد

خون دل من ريخته مي‌خواهد يار

اين كار مرا به ديده مي‌بايد كرد


دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج به بیگانه و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مرا وارهان زين همه ما و من ها
چو افتادگان بي ريايم كن اي عشق
مرا ذوب كن در تماميت خويش
مرا ذرّه كن ، خاك پايم كن اي عشق

محمدتقي خاني
متخلص به : آرام
 

31434

عضو جدید
مرا وارهان زين همه ما و من ها
چو افتادگان بي ريايم كن اي عشق
مرا ذوب كن در تماميت خويش
مرا ذرّه كن ، خاك پايم كن اي عشق

محمدتقي خاني
متخلص به : آرام

قربان وفا تم به وفاتم نظری کن
تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت

(قربان وفای تو به روز مرگم نظری کن تا شاید بوی تو را از رخنه تابوت استشمام کنم)
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وان را فدای طره یاری نمی‌کنی...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

حافظ
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

حافظ

در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید
بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی
باز ار چه گاه گاهی بر سر نهد کلاهی
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی
 

31434

عضو جدید
در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید
بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی
باز ار چه گاه گاهی بر سر نهد کلاهی
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی


یاقوت لب لعل تو ، یاقوت مرا قوت
یاقوت بود نام لب لعل تو ، یا قوت؟


(لب لعل تو برای لبان من مانند غذاست حال اسم لب لعل تو یاقوته یا غذا)
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
تا كوي تو باشد چه گذاري است به افلاك
تا مهر تو جاريست چه سود از زر و از خاك
ما را چه نيازي است به ميخانه و ساقي
سرمست شود هر كه نظر كرده بر اين تاك
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
من می‌نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد...
خیام..
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

 

Similar threads

بالا