[ابنیه سنتی ایران] مسجد

mina.eror

عضو جدید
کاربر ممتاز
مناره در معماری اسلامی ایران

مناره در معماری اسلامی ایران


مناره؛
محلی برای خودنمایی معماری اسلامی


با توجه به اینکه مناره از بخشهای اولیه و اصلی ساخت مسجد به شمار نمی رود، اما مسلمانان طی دورانهای مختلف و طی سالها سعی کردند با ساخت مناره هنر معماری اسلامی را به نمایش گذاشته و با رنگهای مختلف، زیبایی و تزئینات شایسته ای به مساجد بیفزایند.
در تاریخ و روایات آمده که حضرت محمد (ص) از بلال خواست مردم را به نماز فراخواند، پس بلال از بالاترین سطح مجاور مسجد شروع به اذان گفتن کرد.
اولین مناره جهان اسلام به وسیله زیاد بن ابیه از عاملان معاویه در شهر بصره در سال 45 هجری ساخته شد. از این رو ساخت مناره را به معاویه نسبت می دهند، اما همچنان میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد . با توجه به اینکه ادیان دیگر اعم از مسیحیان و یهودیان برجها، کلیساها و معابدی داشتند که به سبک بیزانسیها تزئین می کردند، این مسئله عاملی شد تا مسلمانان نیز خواستار مناره شوند تا به واسطه آن هنر معماری اسلامی خود را به نمایش گذارند.
گفته می شود بر اساس این مسئله ولید بن عبدالملک خواست از این نوع برجها داشته باشد از این رو مسجد اموی دمشق را در سال 96 هجری ساخت و برای آن مناره هایی قرار داد. برای اولین بار در دمشق مناره به شکل برجی مربع شکل بنا شد و به آن "مئذنة" مشتق از اذان به عنوان مکانی که از آن اذان گفته می شود، ساخته شد.
در برخی از کشورهای اسلامی از مناره به عنوان جایی برای اشاعه نور و روشنایی استفاده می کردند. که بیشتر در شمال آفریقا بود چرا که مناره از کلمه آتش و نور گرفته شده است. حتی برخی از ساکنان مراکش نیز به جای کلمه مئذنه از عساس به معنای مراقبت و نگهداری استفاده می کردند و مانند برجهای دیده بانی در آن کار نگهبانی و حفاظت را انجام می دادند چرا که ارتفاع بالاتر از سطح زمین به بیننده اجازه می داد تا امکان دورتر را بدون مانع ببیند .
اما در عین حال، مناره های اسلامی که ساخته می شد از زیبایی خاصی برخوردار بودند . از قدیمی ترین مناره های باقی مانده از دوران اسلامی مناره عیسی در دانشگاه اموی دمشق است که برجی مربع شکل با نقشهای زیبا آراسته شد.
این مناره با سنگهای تراشیده شده تزیین شده است که با وجود حوادث روزگار و آتش سوزی دانشگاه بیشتر از یکبار همچنان باقی مانده است. ارتفاع این مناره 48 متر است، 5/37 آن به شکل برج مربع شکل است که سر آن به شکل مخروطی است. این مناره تنها مناره ای است که به مناره سامراء شباهت دارد، برای ساخت این مناره حدود سه سال از سال 234 تا 237 هجری زمان صرف شد که نظیر آن در کشورهای اسلامی وجود ندارد.
نقش مناره ها زمانی پررنگ می شد که نمایانگر هنر معماری اسلامی بود و مسلمانان از آن به عنوان ارائه هنر معماری خود بهره می بردند، از این رو سعی می کردند تا با رنگهای مختلف زیبا، با ادوات و وسایل مختلف آنها را تزیین کرده و به زیبایی مساجد بیفزایند.
بنابراین می توان گفت هر کشوری با توجه به رویکرد و نگاه خود به معماری در صدد بود تا معماری اسلامی را به نمایش بگذارد از این رو کشورهای اسلامی با توجه به هنر اصیل اسلامی خود و با توجه به فرهنگ و تمدن دیرینه ای که داشتند از این هنر بهره می بردند و با ادوات و وسایل خاص به تزئین آن اقدام می کردند. به طوری که در برخی از کشورهای اسلامی در بالای برخی از مناره ها هلال ماه وجود دارد که جهت قبله را نشان می دهد و این مسئله به ویژه در شهرهای بزرگ در مسائل اجتماعی آنها تأثیر به سزایی دارد. به طوری که می توان گفت وجود مناره در مساجد منجر به جذب نمازگزار و گردشگر می شود .

منبع parsianforum.com
 

DDDIQ

مدیر ارشد
نقش طرح کالبدی در حس مکان مسجد

نقش طرح کالبدی در حس مکان مسجد

نقش طرح کالبدی در حس مکان مسجد

دکتر منصور فلاحت
نشریه هنرهای زیبا / شماره 22/ تابستان 84


این پژوهش به بررسی حس مردم نسبت به مساجد معاصز ساخته شده با طرح کالبدی مختلف می پردازد
 

پیوست ها

  • naghshe tarh kalbodi dar hes makan masjed.pdf
    593.3 کیلوبایت · بازدیدها: 1

DDDIQ

مدیر ارشد
بررسى تطبيقى مسجد با ديگر فضاهاى عبادى

بررسى تطبيقى مسجد با ديگر فضاهاى عبادى

قانون خلأ و خلق فضاى معنوى
(بررسى تطبيقى مسجد با ديگر فضاهاى عبادى)


جواد زيبافر
چكيده
يكى از مهم ترين مسائلى آه هر هنرمند و هر معمارى همواره با آن درگير است رابطه بين صورت و معنى يا قالب و محتوا مى باشد؛ به عبارتى هر معنى و مفهومى را در قالب هايى خاص مى توان بيان آرد آه با توجه به نوع هنر و تكنيك هاى هنرمند بعضى از اين قالب ها بهتر و گوياتر مى توانند به معنى موردنظر اشاره آنند.مسجد محل عبادت است و جايى آه معمار به دنبال خلق فضايى است آه در آن مخاطب بهتر از ساير فضاها بتواند حضور خداوند را احساس آند و به پرستش او بپردازد. مقاله با اشاره به سه نوع نگرش نسبت به جهان به مقايسه تطبيقى فضاهاى عبادى پرداخته است و با توجه عدم امكان بازنمايى حقيقت مطلق در نمادهاى محدود مدل سوم را برگزيده و آن را شرح قانون خلاء معرفى نموده است و براين نكته تأآيد آرده آه هرچه خالى تر امكان تجلى حقيقت يشتر و در پايان چنين نتيجه گيرى نموده است:
در معمارى مسجد قالب هاى گوناگونى را مى توان براى خلق فضاى معنوى بكار برد آه تأثيرگذارى آن بر روى افراد گوناگون متفاوت خواهد بود. هرچه درك مخاطب از مفهوم خدا ابتدايى تر باشد قالب ها صورى و مادى مؤثرند و هرچه اين درك عميق تر شود قالب هاى انتزاعى مؤثرتر خواهند بود آه در نهايت اين قالب ها به فضاى خالى منتهى خواهند شد. هيچ يك از اين مراتب بى ارزش نيست و آنچه آه بى ارزش است ساآن شدن و راآد ماندن در يك قالب خاص است و رمز حرآت و ساآن نشدن خالى شدن است .خالى شدن فكر و ذهن، خالى شدن دل و خالى شدن فضاى معمارى.ابتدا، خالى شدن از هر چيز زايد و بد و بعد خالى شدن از چيزهاى بيهوده و در انتها خالى شدن از چيزهاى خوب براى رسيدن به چيزهاى بهتر.
صورتگر نقاشم هر لحظه بتى سازم / وانگه همه بتها را در پيش تو اندازم
صد نقش بر انگيزم با روح در آميزم / چون نقش تو را بينم در آتشش اندازم
 

پیوست ها

  • بررسى تطبيقى مس&#1.pdf
    182 کیلوبایت · بازدیدها: 1

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسجدی در دل غار

مسجدی در دل غار

مسجد قدمگاه در نزدیكی روستای قدمگاه (بادامیار) در جنوب آذرشهر قرار دارد و مانند غاری در دل كوه كنده شده و در دوره‌های قبل از اسلام به عنوان معبد مهری استفاده می‌شد. این معبد در قرون 6-8 ه. ق به عنوان تكیه عرفا و دراویش و سپس به عنوان مسجد مورد استفاده قرار می‌گرفت.
فضای غار زیرزمینی دایره شكل است و قطری برابر 15 متر دارد. دالانی به طول 9 و عرض 1/5 و ارتفاع 2/5 متر به دهلیزی وسیع‌تر به طول 4/5 و عرض 3/20 و ارتفاع 2/5 تا 4 متر می‌پیوندد. سپس این دهلیز به فضای گنبدی شكل غار باز می‌شود. این فضا از كف تا پنجره نورگیر سقف 12 متر ارتفاع دارد.

محراب غار با مقرنس‌های آویخته كه به دوره صفوی تعلق دارد به نحوی احداث شده كه گمان می‌رود در زمانی نزدیك‌تر تعبیه شده باشد. می‌توان فرض كرد كه این فضا برای مقاصد مذهبی ساخته نشده باشد. یعنی نه مسجد بوده است و نه مقبره، برخی از باستان‎شناسان آن را به دوران پیش از تاریخ نسبت می‎دهند که بعداً به صورت آتشکده و بعد از آن با تعبیه‌ محرابی كه روی به قبله دارد به صورت عبادتگاه اسلامی در آورده‌اند. بنابراین ممكن است زمان احداث این بنا بسیار دور باشد و كاربرد دیگری جز مسجد داشته است. به احتمال زیاد این بنا پیش از اسلام ساخته شده است.

در حال حاضر مردم روستاهای همجوار مراسم مذهبی ماه‌های رمضان و محرم را در آنجا برگزار می‌كنند و نذورات خود را در كنار این مسجد قدیمی به جا می‌آورند.
برای دیدن این مسجد باید به گورستان قدمگاه در نزدیکی روستای بادامیار از توابع آذرشهر در استان آذربایجان شرقی سری بزنید و بنای این مسجد را در بالادست گورستان ببینید.

معبد یا مسجد غار به لحاظ شیوه معماری، از جمله بناهای مهم و تاریخی به حساب می‌آید. قطر قائده گنبد این اثر تاریخی بیش از 15 متر است و 12 متر ارتفاع دارد. همچنین راهرو آن نیز دارای 12 متر طول است. این معبد یا مسجد در سال 1347 از سوی وزارت فرهنگ وهنر با شماره 779 در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسید.

[h=2]گورستان قدمگاه[/h]گذارتان اگر به آذرشهر و مسجد غار افتاد، تماشای گورستان قدمگاه را هم از دست ندهید. گورستانی که در 15 کیلومتری جنوب آذرشهر در قریه بادامیار (قدمگاه) قرار گرفته و متعلق به قرن 9 و 10ق/15 و 16م است. بیشتر مردگان این گورستان از شیوخ دوره صفوی هستند. اهالی محل، آن را به نام دیک قبرستان می‎نامند.

این گورستان بر روی پشته‎ای قرار گرفته و سنگ‎نبشته‎ها و حجاری هایی جالبی در آن دیده می‎شود. سنگ نبشته ها و الواح قبور به خط كوفی و ثلث نو است. جالب است بدانید که سنگ نبشته های ثلث تقریباً همه یكنواخت و یك دست است و نشان می دهند كه در روزگاری كنده شده اند كه مذهب جعفری در آذربایجان رسمیت و عمومیت یافته و نام ائمه اطهار(ع)، روی قبور درج شده است.


بخش گردشگری تبیان

 

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مسجد جامع قزوین

مسجد جامع قزوین

مسجد جامع قزوین یا مسجد جامع کبیر از بزرگ‌ترین مساجد ایران و به سبک چهار ایوانی است. این مسجد در
محله دباغان و در کنار حاشیه غربی سپه کنونی واقع شده است .آثار معماری چند دوره در این بنا مشاهده می‌گردد و قدیمی‌ترین بخش آن متعلق به قرون اولیه اسلامی است. ایوان‌ها در دوره صفویه ساخته شده اما ایوان شرقی در دوره قاجار بازسازی گردید.

ساخت مقصوره خمارتاشی در ضلع جنوبی مسجد به دستور امیر خمار تاش ابن عبداله عمادی، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی به سال ۵۰۰ هجری قمری انجام شد. کتیبه‌هایی به ۵ ردیف نیز نیز به خط کوفی گلدار، نسخ و ثلث در این مکان دیده می‌شود.



در مسجد :

مسجد در قرن هفتم درهای متعددی داشته که هر کدام در ضلعی از آن قرار داشته است .پس از حمله مغول در دوران از وضعیت درهای مسجد اطاعی در دست نیست . اکنون مسجد دو در تو در تو یکی در شرق و دیگری در شمال غربی دارد. در اصلی دری است که در سمت شرق واقع شده است . این در ، در جلوی خیابان سپه واقع شده است . سر دری با شکوه و مجلل دارد ولی بانی آن شناخته شده نیست . زیرا کتیبه آن ریخته شده و فقط یک سطر آن باقی مانده که این جمله از آن خوانده می شود : (( به سر کاری کیخسرو غلام خاصه شریفه به اتمام رسید . )) پس از 117 سال که سر در در شرف ویرانی بوده است محمد صادق از مردم قزوین در سال 1191 ه ق به تجدید بنای آن پرداخت و کتیبه ای از کاشی در آن نصب نمود .
آخرین بار که سر در مزبور رو به ویرانی گذارده بود است حاج مهدی قزوینی ، معروف به سنمار سردر و هشتی آن را با آجر تراش به صورت مجلل بنا کرد و رباعی زیر را بر کاشی نوشته شده است در آن نصب کرد .
این مسجد که بود در قزوین الحق نبود قرینه اش روی زمین
کریاس ودرش جدا بشد از بنیان مهدی سنمار ز نو ساخت متین
حیاط مسجد :
حیاط مسجد به شکل مربع مستطیل و درازای آن از شرق به غرب است . مساحت آن متجاوز بر 4000 مترمربع و دارای 4 ایوان رفیع است. در وسط حیاط حوض بزرگیست که از خیابان سپه آب می گیرد و بین حوض و ایوان شرقی ، در حیاط مسجد آبخواره ای است که 10 پله باید پایین رفت تا به قنات خمار تاش رسد . آب قنات از میان آبخواره می گذرد و به طرف جنوب شهر می رود .
ایوانهای مسجد :
ایوان شمالی : با دو مناره ی با شکوه که در دو طرف آن قرار دارد با کاشیهای رنگارنگ مزین است و به احتمال قوی از بنا های دوره ی شاه تهامسب صفوی است .چون کاشی های مناره ها و ایوان بر اثر مرور زمان ریخته بود بین سالهای 132-1313 ه ق به امر میرزا علی اکبر خان اتابک مرحوم سعدالسلطنه فرماندار قزوین گلدسته های مناره ها را ساخت و کاشیکاری مناره و ایوان و گنبد را به اتمام رسانید . در سال 1318 ه ق صاعقه به یکی از مناره ها اصابت کرد و مقداری از کاشیها فروریخت . از آن پس کاشی های هر دو مناره و ایوان تدریجا ریخته و صورتی زشت و زننده به این ایوان و مناره ها داد . در سال 1317 ه ق تا اندازه ای به وسیله رئیس فرهنگ وقت آقای رضا جعفری مرمت شد و در سالهای 1326-1327 معادل 120000 ریال مردم نیکوکار شهر بوسیله ابو تراب مجتهد و به دستیاری آقای حاج علی اصغر معمار زاده صرف تعمیر رواقهای شمالی و غربی مسجد نممودند .
ایوان شمالی قدری از کف حیاط بالاتر است و دهنه آن10 ذرع یا در حدود 110 متر و عرضش 11.5 متر است . ارتفاع مناره از کف حیاط تا نوک گلدسته 25 ذرع است . این مناره ها را همانند منار جنبان باید جنبان دانست . چون مکررا برای آزمایش ظرف آبی را در یک مناره گذارده اند و مناره ی دیگر را که تکان داده اند آب این ظرف حرکت کرده و ریخته است .در بالای ایوان شمالی و در بین دو مناره ماذنه بزرگی وجود داشته است که اینک به واسطه فرسودگی و خرابی آنرا برچیده اند .
ایوان غربی : این ایوان در برابر ایوان شرقی واقع شده است و در طرفین آن دو راهروی شمالی و جنوبی است که به هشی پشت ایوان می رفته است و نخستین در مسجد در این قسمت بوده است و معلوم نیست به چه سبب این در را به طور کلی مسدود کرده اند .این ایوان هم از آثار دوره ی صفویه و با کاشیکاری های زیبا بوده است اما اینک کاشیکاری های آن ریخته است و به صورت متروکی در آمده است . ایوان غربی در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شده است . دهنه ی ایوان هشت ذرع و طول آن یازده ذرع است .
ایوان جنوبی : مهمترین و زیباترین ایوان مسجد است . این ایوان از لحاظ عظمت و رفعت بنا و اسلوب ساخت وتزیینات متناسب از بناهای کم نظیر شمرده می شود بانی آن شاه عباس دوم صفوی است و در سال 1069 ه ق موفق به اتمام آن شده است .
ایوان چهار ده ذرع و عرض آن داوزده ذرع است و ارتفاعی نزدیک به بیست و یک ذرع دارد . قطر دیواری که این ایوان را از طرف جنوب به گنبد متصل نموده است شش آجر می باشد . ازاره های ایوان با سنگ و بقیه با آجر تراش بنا شده است و در فواصل آجر ها به جای بند کشی گچ کاری های باریک لاجوردی رنگ به کار رفته است از این ایوان دو راهرویی که به راقهای شرقی و غربی می رود مسدود کرده اند و راهرو طرف غربی را هم با در بزرگی مانند در حیاط قفل کرده اند . در این ایوان کتیبه ی باریکی است به خط نستعلیق و به رنگ لاجوردی در زمینه کاشی زرد رنگ .
کتیبه دیگری هم در این ایوان قرار دارد که به خط نسخ است و سوره ی جمعه به رنگ طلایی در کاشی لاجوردی نوشته شده است و آخر آن چنین است :
« غلام شاه وایت شریف کاشی پز » . شریف کاشی پز ، از کاشی کاری هی معروف آن زمان بوده است . اداره ی باستان شناسی در سال 1318 خورشیدی این ایوان محتشم را که از نیمه خراب شده بود مرمت کرد .در دو طرف ایوان لوحه هایی از سنگهای مرمر صیقلی نصب شده است و در آنها معافی و رفع پاره ای تحمیلات و عوارش نوشته است .
آب انبار : در نزدیکی این مسجد ( سمت دیگر خیابان سپه ) آب انباری قرار دارد که متعلق به مسجد جامع بوده است . این آب انبار در حال حاضر مرمت شده است و یکی از پایگاه های سازمان میراث فرهنگی جهت نمایش دادن عکس های از دیدنیها ی شهر قزوین است .
هر ذرع حدود 104 سانتی متر است .
 

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مسجد جامع ارومیه

مسجد جامع ارومیه

معرفی مسجد جامع ارومیه




مسجد جامع یکی از آثار کهن و قدیمی شهر تاریخیارومیه است و در خیابان اقبال قرار دارد. این مسجد در میان بازار قدیمی شهر واقع شده و یکی از ارکان اصلی بافت قدیمی شهر است. برخی از محققین معتقدند این بنا ابتدا آتشکده بود و بعد از تسلط مسلمین ویران شد و سپس در قرن هفتم هـ . ق بر روی آن مسجدی ساخته شد. به اعتقاد این گروه از محققین سبک تزیینات، گچ بری ها، ستون بندی ها و طاق های مسجد عیناً شبیه به سبک معماری سلجوقیان است.

تاریخ تجدید بنای این مسجد معلوم نیست، اما محراب آن در تاریخ 676 هـ.ق ساخته شده است. این مسجد به همراه سایر اجزاء بافت قدیمی شهر به ویژه بازار و راسته های آن بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. مسجد جامع با دو در ورودی که از صحن بزرگ آن منشعب می شود، به بازار راه دارد.


این مسجد دارای آثاری از دوره های مختلف است:





شبستان گنبددار قدیمی: هسته اولیه بنا را این مجموعه تشکیل می دهد و حاوی کلیه مشخصات معماری اسلامی است. به احتمال قریب به یقین این بخش مربوط به دوره سلجوقیان (قرن ششم هـ.ق) به بعد است. محراب مسجد با گچ بری نفیس در این قسمت قرار دارد و در تاریخ 676هـ.ق- در زمان حکومت ایلخانان- به بهترین نحو ساخته شده است.





چهل ستون متصل به شبستان گنبددار: زمان ساخت آن جدیدتر از شبستان اولی به نظر می رسد و در خاک برداری از کف آن مقداری اشیای متعلق به دوره ایلخانان به دست آمده است. این چهل ستون به خاطر صدمات وارد ه چندین بار مرمت شده است.
حجره های قدیمی اطراف صحن مسجد: این حجره ها مربوط به اوایل دوره زندیه است. براساس سنگ نوشته موجود زمان احداث آن 1184 هـ.ق است.
بخش نوساز اطراف صحن: این مجموعه به جای بافت قدیمی ساخته شده و بیشتر مربوط به دو دهه اخیراست.
مصالح به کار رفته در اجزای مختلف ساختمان مسجد نیز متفاوت است. شبستان گنبددار و چهل ستون با دو نوع مصالح- قسمت تحتانی و قسمت های بالایی آن از آجر- ساخته شده است.





از مهم ترین عوامل تزیینی مسجد کتیبه های کوفی دور گنبد و گچ بری محراب آن است.




منبع:میراث فرهنگی آذربایجان غربی
 

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مسجد جامع اردستان

مسجد جامع اردستان

مسجد جامع اردستان

بنای مسجد جامع اردستان در مركز محله محال اردستان واقع شده و از كهن ‌ترین مساجد ایران است كه براساس بررسی های صورت گرفته بنای اولیه آن ، مربوط به قرون اولیه اسلامی است و در دوره سلجوقی تجدید بنا و در دوره های دیگر، بخش‌های مختلفی به آن اضافه شده است. براساس بررسی‌های باستان ‌شناسی، مسجد جامع اولیه اردستان، بین اواخر قرن دوم هجری تا نیمه اول قرن چهارم هجری، بر روی بقایای ساختمان‌های بزرگ خشتی ـ احتمالاً از دوره ساسانی ـ ساخته شده است. در نیمه دوم قرن ششم هجری، با تخریب بخشی از شبستان جنوبی مسجد اولیه، گنبدخانه كنونی بنیاد شده و چندی بعد از آن، ایوان جنوبی و رواق‌های متصل به آن ساخته شده‌اند. در مرحله بعد، با حفظ تركیب اصلی، تغییراتی در جرزها و پایه‌ها به منظور تقویت و تحكیم آنها صورت گرفته و سرانجام در مرحله چهارم ساختمانی كه احتمالاً دوره صفوی را شامل می‌شود، ایوان‌های دیگر ـ خاوری، باختری و شمالی ـ به صحن اضافه شده‌اند. گسترش و اتصال مسجد به بناهای دیگر ـ مدرسه و حسینیه ـ نیز در همین دوره صورت گرفته است. با توجه به اطلاعات به دست آمده، ایوان شمالی و غرفه های جانبی آن، در یک زمان ـ 946هـ . ق بر روی آثار مسجد اولیه بنا شده است.





مسجد اولیه با نقشه شبستانی ستون دار، دارای صحن مركزی تقریباً به اندازه صحن فعلی شبستان‌های ستوندار در چهار جانب صحن، دیوار خشتی محصور كننده و سردر بوده است. شبستان‌های جنوبی و شمالی مسجد دارای پنج دهانه عریض به طرف صحن و سه چشمه عمق و شبستان‌های خاوری و باختری دارای شش دهانه كم عرض‌تر به طرف صحن و دو چشمه عمق بوده‌اند. از نقطه نظر ساختمانی، ستون‌ها دارای تفاوت‌های مشخصی بوده‌اند كه به نظر می‌آید به خاطر وجود دوره های مختلف ساختمانی باشد. در گوشه شمال باختری مسجد، ساختمان كوچک و مجزایی ـ در فصل مشترک مسجد و مدرسه ـ قرار دارد كه نمازخانه‌ای هم زمان با مسجد اولیه بوده است. پوشش این نمازخانه در دوره های گذشته تجدید شده، ولی دیوارها و قوس‌های خشتی پایین آن دست نخورده باقی مانده است. بقایای ستون‌ها، جرزها و تزیینات مسجداولیه، در دالان ورودی جنوبی باختری، شبستان باختری و شبستان شمال خاوری كشف شده است. مصالح مسجد اولیه، آجر با ملاط گچ بوده و تزیینات آن را گچ بری، آجركاری و نقاشی روی گچ تشكیل می ‌داده است.





بنای كنونی مسجد با طرح چهار ایوانی در كنار بناهای قدیمی دیگری چون حسینیه، آب انبار، مدرسه علمیه، كاروان سرا و بازارچه قرار گرفته و مشتمل بر سردر، صحن، ایوان‌های چهارگانه، گنبدخانه، شبستان‌های متعدد، رواق، بخش‌های زیرزمینی و كتیبه های تاریخی و تزیینات نفیس است. این مسجد در اصل شش ورودی داشته كه از طریق دالان‌هایی به صحن مركزی مربوط می ‌شده، اما ظاهراً دو ورودی مسدود شده است. ورودی اصلی در گوشه جنوب باختری مسجد و سر راه دشت محال قرار گرفته و نمای آن دارای قوس پنج او هفت، دو طاقنمای محرابی شكل، دو لچكی، دو نیم ستون آجری، دو قاب تزیینی و دو سكوی آجری است. صحن مسجد به ابعاد 84/20×10/25 متر با ایوان‌ها و غرفه های دو طبقه در برگرفته شده است. ایوان جنوبی صحن با طاق گهواره‌ای و تزیینات بسیار زیبای گچ بری و آجركاری و كتیبه نفیس و تاریخی مربوط به دوره سلجوقی مهمترین ایوان مسجد است. متأسفانه قسمت عمده تزیینات ایوان فروریخته، با این حال، كتیبه تاریخی آن تقریباً سالم باقی مانده است. این كتیبه به خط نسخ در متن تزیینی گچبری شده است. بر طبق مفاد این كتیبه، ساختمان ایوان جنوبی و رواق باختری متصل به آن در سمت راست و دو رواق متصل سمت چپ آن، در سال 555هـ . ق توسط ابوطاهر بن غالی ساخته شده است.





این ایوان، از طریق درگاه های جانبی، به شبستان‌های مجاور گنبدخانه و به وسیله مدخلی با قوس جناغی، به داخل گنبدخانه راه پیدا می ‌كند. برجانب باختری مدخل گنبدخانه، سنگ نوشته‌ای مشتمل بر فرمان شاه عباس اول مبنی بر تخفیف مالیات شیعیان اردستان، مورخ 1024هـ . ق نصب، شده است.
گنبدخانه مسجد دارای نقشه مربع است كه در بالا با چهار گوشواره و چهار طاق نمای تزیینی به هشت ضلعی تبدیل گشته و سپس توسط قوس‌های كوچكتری به 16 ضلعی و دایره مبدل شده و پاكار گنبد بر آن قرار گرفته است. گنبد بنا از نوع دو پوسته پیوسته است. پوسته داخلی گنبد، از نوع تركین و مقطع گنبد بیرونی، شبدری تند است. دهانه گنبد خارجی در حدود 10 متر، ارتفاع گنبد داخلی از تیزه آن تا كف حدود 19 متر و ارتفاع گنبد خارجی حدود 50/21 متر است. نیروی رانشی و فشار گنبد، از شمال، خاور و باختر توسط ایوان جنوبی و شبستان‌های خاوری و باختری و از جنوب توسط جرزهای پشتیبان قوی مهار می‌شود. سطح زیرین گنبد، با نقوشی شبیه كلوک بندان نُه رجی و شانزده باریک طاق به نحو زیبایی تزیین شده است. سطوح بخشی از دیوارهای گنبدخانه نیز با تزیینات گچبری و گل انداز آجری به صورت پنج رجی مزین شده است. در بالای بخش چهار ضلعی بنا، كتیبه سرتاسری گنبدخانه به خط نسخ بر زمینه تزیینی گچ بری شده است. به نظر می ‌رسد كه ساختمان گنبدخانه اندكی قبل از این تاریخ ساخته شده و در این سال، تزیینات آن به اتمام رسیده و در سال 555هـ . ق ، ایوان جنوبی به آن اضافه شده باشد. در اضلاع باختری و خاوری گنبدخانه، درگاه‌هایی وجود دارد كه طاق آنها مزین به كتیبه های قرآنی و به خط كوفی است.





محراب اصلی بنا در ضلع جنوبی به ارتفاع تقریبی 7 و عرض 40/4 متر مشتمل بر دو حاشیه كتیبه و دو طاق نمای تو در تو با قوس تیزه‌ داراست كه هركدام بر دو ستون گچ بری قرار گرفته‌اند. هر كدام از بخش‌های محراب به طور مجزا دارای قاب آجری است. سرستون‌ها نیز از آجر هستند. قسمت ازاره محراب كه حاوی تاریخ ساخت است، آسیب دیده، اما با توجه به تشابه كتیبه آن با كتیبه سرتاسری زیرگنبد به نظر می‌رسد كه از ساخته های سال 553هـ . ق باشد. نقوش تزیینی محراب، متشكل از گل و بوته و خطوط اسلیمی و كتیبه های آن نیز به خط كوفی و نسخ متضمن آیات قرآنی است. علاوه بر این محراب، در شبستان‌های مجاور گنبدخانه، هركدام دو محراب كوچكتر به قرینه همدیگر با تزیینات مشابه قرار داشته كه محراب‌های شبستان سمت چپ به ابعاد 60/1×70/3 متر سالم‌تر برجای مانده‌اند. بر روی لایه های گچی ازاره شبستان‌های مسجد، به خصوص در شبستان‌های جنوبی، مجموعه‌ای از یادگاری‌ها و یادداشت‌ها متعلق به دوره های مختلف تاریخی به جای مانده كه قدیمی‌ترین آنها مورخ 792هـ . ق و مربوط به خواندن خطبه در مسجد است. با توجه به كتیبه های موجود، ایوان شمالی مربوط به اوایل دوره صفوی است و ایوان خاوری( معروف به صفه امیر جمله) نیز از ساخته های دوره صفوی است. به نظر می ‌رسد كه بنای اصلی مناره متعلق به دوره سلجوقی یا بعد از آن باشد.
این مسجد در دوره اخیر به صورت علمی مورد مطالعه و تعمیر قرار گرفته و به شماره 180 به ثبت تاریخی رسیده است.


منبع: مرکز گردشگری علمی و فرهنگی دانشجویان ایران
 

mandana-n

عضو جدید
مسجد جامع آمل

مرسی از تاپیک خوبتون.
این پروژه ی مرمت ما هستش که در مورد مسجد جامع آمله.
اولی یه فایل پی دی اف هستش که سه فصله: فصل اول کلیاتی درباره شهر آمل و شناخت ویژگی هاشه. فصل دوم درباره شناخت مسجد جامع آمله. فصل سوم هم آسیب شناسی مسجده.
دومی هم باز یه فایل پی دی اف هستش (که پاورپوینت بوده و به پی دی اف تبدیلش کردم) که عکس ها و پلان ها و مقاطع و نما های بنا هستش و در آخر هم جداولی که آسیب های وارده به بنا رو به طور دقیق مشخص میکنه.

دانلود قسمت اول:
http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://mandanaaaa.persiangig.com/4matn.rar


دانلود قسمت دوم:
http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://mandanaaaa.persiangig.com/power%20point2.rar


امیدوارم مفید باشه.
:gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

mandana-n

عضو جدید
مسجد جامع اصفهان
مهسا جان من فایل پی دی افی رو که از مطالب سایت مسجد جامع اصفهان درست کردم رو برای دانلود قرار میدم. مطالبش جالبه حتما دانلود کنید.:smile:

دانلود:
tp://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://mandanaaaa.persiangig.com/masjed jame esfehan.pdf

منبع: سایت مسجد جامع اصفهان: http://esfatiqmosque.sabaec.ir/

اینم یه فایل زیپ شده که 147 تا عکس از مسجد جامع اصفهان داره:smile:

دانلود: http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://mandanaaaa.persiangig.com/ax.rar
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mandana-n

عضو جدید
مسجد جامع اردبیل

این مسجد باقى‌مانده یک بناى بزرگ از دوره سلجوقیان است که در محله پیر شمس‌الدین، میان گورستانى قرار گرفته و از سه قسمت تشکیل شده است: اولین قسمت بنا پایه مناره‌اى است که در فاصله اندکى از مسجد به چشم مى‌خورد. این مناره شیوه سلجوقى را دارد و از دو قسمت پایه هشت ضلعى (هر ضلع 2.1 متر) و بدنه استوانه‌اى به قطر پنج متر تشکیل شده است. در بدنه مناره، ‌ دو سنگ ‌نبشته باقى مانده که عبارت است از فرمان اوزون حسن آق‌قویونونلو و کتبیه‌اى که تاریخ 878 هجرى را دارد و در اداره فرهنگ و هنر سابق حفاظت مى‌شود.دومین قسمت اصلى بنا، مسجد تیرپوش است به ابعاد 9.8 × 12.5 متر که روى نُه ستون چوبى قرار گرفته است و ستون‌ها هم بر پایه‌هاى سنگى غیرمنتظم استوار شده‌اند. در ورودى چوبى تکه‌کوب شده، ‌ میخ‌هاى آهنى برجسته دارد و بالـاى یک لنگه آن نوشته‌اى، کنده‌کارى شده است.سومین قسمت بنا، مسجد قدیمی است که بنایى مرکب از چهار تاق و گنبد است. تمام بنا آجرى و به مقدار خیلى کم در تزئینات آن کاشى به کار رفته است. بسیارى از نما تقریباً از بین رفته و تنها مقدارى از آن باقى مانده است.در سال‌هاى گذشته سازمان میراث فرهنگى کشور کاوش‌هایى در محل جمعه مسجد اردبیل به انجام رسانده که به نتیجه‌هاى بسیار درخشان نیز رسیده است: حفارى‌هاى انجام شده، هیأت باستان‌شناختى را با شبکهی‌ گسترده مسجدى عظیم و ویران شده روبرو ساخت که تاکنون کسى گمان وجود آن را نداشت و بیشتر نوشته‌ها و مطالعات تنها به بناى سرپاى مکعب مستطیلى شکل محدود مى‌شد. در حالى که حجم موجود و سراپاى ایوان و گنبدخانه، مجموعه‌اى بزرگ بود که با گذشت زمان، ‌ دست حوادث روزگار، اجزا و بخش‌هاى مختلف آن را به تل خاک بدل ساخت و عظمتى را در حجمى ناهماهنگ، ‌ به اندازه‌هاى تقریبى 30 × 20متر محدود ساخت که از آخرین کف متعلق به سدهی نهم هجرى، در حدود 10 متر ارتفاع دارد. امروزه تنها بخش‌هایى از ساقهی ترک‌دار منشورى گنبد باقى‌مانده و گنبد رفیع تک‌پوش آن فرو ریخته است. ایوان شمالى گنبدخانه که یادآور سنت ایوان‌سازى دوره ساسانى است، ‌ در دوره قاجاریه به بقعه و شبستانى ساده با سقف مسطح تیرپوش تغییر شکل یافت.از مسجد بزرگ سلجوقى نیز جز منار آجرى استوانه‌اى شکل چیزى برجا نیست و مسجد عصر ایلخانى نیز با تغییراتى در پلـان و فضاهاى آن، ‌ در دوره قره‌قویونلوها، دستخوش تخریب و دگرگونى شد.سفال‌ها و آثار مکشوفه در جریان کاوش‌هاى هیأت باستان‌شناختى، ‌ بیشتر به سده‌هاى پنج و شش هجرى و مسجد سلجوقى تعلق دارد. بقایاى کتیبه‌هاى فرو ریخته و شکسته سده‌هاى سوم و چهارم نیز در زیر دیوار سنگى سراسرى که شبستان قرن نهم را محصور مى‌کرد، ‌ به دست آمده است.
بنا در دوره‌های مختلف بازسازی و مرمت شده است. گنبدخانه و ایوان مربوط به دورهی سلجوقی است که در حملهی مغول خسارت دید. گنبد در سال 597 یا650 ق بازسازی شد. محراب فعلی در دورهی ایلخانی بر روی محراب قدیمی‌تری ساخته شده است. منارهی مسجد نیز از آثار دوره سلجوقی است.

منبع:
http://www.mehavira.ir/mehavira.php?kindex=9



 

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مسجد جامع دامغان

مسجد جامع دامغان



اين همان مسجدی است که مقدسی نوشته است، در کوچه ق
رار دارد. در ورودی مسجد جامع و مدرسه حاج فتحعلی بيک که مدرسه پامنار می گويند زير گنبد بزرگ خشتی که «قيصريه» می نامند روبروی هم است که مدرسه در سمت شمال و مسجد در جنوب گنبد است و راه عبور است و درب ديگری هم مسجد دارد که در محله «خوريا» است از درب قيصريه بدالانی وارد می شويد طرف راست، مدخل مناره و در سمت چپ دری است که به حياط کوچکی که گودتر از سطح دالان است و دو پله دارد وارد می شود و در جهت شرقی اين محوطه مسجدی است که از سطح محوطه قريب چهار متر پايين تر است و آن را مسجد زيرزمينی می نامند و در تابستان سرد است.


این مسجد دارای 35 متر طول , 18 متر عرض و دو ردیف ستون است که روی ستون‌ها سقف‌های مدور آجری کار شده است و فواصل آجرها نیز با گچ بند‌کشی شده است. دالان ورودی به صحن مسجد که دارای 38 متر درازا و 36 متر پهنا است, منتهی می‌شود. ضلع جنوبی صحن دارای سه ایوان است که ایوان وسط آن مرتفع‌تر و عریض‌تر از ایوان‌های طرفین است. محراب در همین ایوان واقع شده است. دهانه این ایوان هفت متر و درازای زیر سقف 16 متر است.این مسجد در ضلع غربی و شرقی خود دو شبستان دارد که چند سال پیش مرمت و بازسازی شده است.

مناره مسجد جامع:


در ورودی آن در سمت چپ ضلع غربی دالانی است که از طرف «قيصريه» وارد می شوند. ارتفاع آن از سطح زمين 75/26 متر است و مقداری از قاعده آن در خاک و بين ساختمانهای متصل به آن است. قطر پايين آن 5/13 متر و بالای آن در جايي که کلاهک شروع می شود 85/6 متر است کتيبه ای آجری قريب ده متر بالاتر از زمين دارد که قسمتی از آيه نور در آن آمده است. در اسفند ماه 1311 شمسی برقی به مناره اصابت کرد و مانند ماری به آن پيچيد. روکاری ظريف آن را مقداری خراب کرد که بعداً تعمير کردند. گفته می شود در حوالی سال 500 هجری قمری (925 سال پيش) ساخته شده است.
 

mandana-n

عضو جدید
مسجدجامع ورامين



دراوايل سده چهاردهم شهرورامين- مانند نطنز- مركز ساختمان سازي شد،زيرا ري براثرنخستين حمله هاي مغول با خاك يكسان گرديده بود.مقبره برج مانند علاءالدين(1287)به سبك شمالي ساخته شد،با 32 يال قائم و سقف مخروطي با كاشي آبي،يك كتيبه شيار تزييني و يك قرنيز نوار مانند ازكاشي آبي و سفال.مسجدشريف (1307) كه اينگ خراب شده آثار كمي ازشكوه پيشين خود را حفظ كرده،ولي مسجدجامع هنوز يكي از جالب ترين مسجدهاي اين كشور است. ساختمان اين مسجدبنا بر كتيبه اش درسال 1322 آغاز شده ودر سال 1326 در زمان ابوسعيد – آخرين ايلخان مغول – به اتمام رسيد.اين مسجد با دقت فوق العاده اي طراحي و ساخته شده و نسبت هاي سنجيده اش حاكي از زيبايي خارق العاده است.درعين فروتني شيوه هاي آرايش گوناگوني رانمايان مي سازد،شامل نقش هاي جالب ازرديف هاي كاشي آبي همراه با آرايش هاي سفالي نخودي. گل و بوته هاي دل انگيز خط سايه هاي آجرهاي برجسته و فرورفته پيام ديني خطوط درشت كوفي را نمايان مي سازد و كتيبه هاي حكاكي شده به خط نسخ به صورت شيارهاي تزييني مويد آنهاست.پايه ها را با گچ سفيد كرده اند و نوارهاي نازك گچبري شبيه بندكشي تزييني بادقت بسيار اجراشده.
داخل شبستان بازگشتي است به سبك سلجوقي. سه بخش افقي متمايز(اتاق چهارگوش،ناحيه انتقال و گنبد) ، كاري كه دربناهاي آن عصر جايش را به قاب هاي قائم و هلالي هايي داده بود كه مستقيما سنگيني گنبد را به زمين منتقل مي كردند.تمايز عمده بنا دركامل بودن نقشه چهار ايوان آن است كه به طور هماهنگي با مجموعه بنا سازگار شده . توجه انسان به طور طبيعي و آساني از سردر بيروني به اوج محراب نمازخانه و گنبد منتقل مي شود كه باوقار و برازندگي بر تمامي بنا مسلط است . كتيبه اي حاكي است كه معمار اين بناي جالب علي قزويني بوده است.

شناخت بنا،تاريخ و زمان بناي مسجدجامع:


مسجدجامع ورامين بناي شاخص شهر ورامين است.اين بنا دراوايل قرن 8 يعني سال هاي 722و726 ساخته شده است و در زمان شاهرخ تيموري تعميرشده است ولي قرائني وجود دارد كه نشان مي دهد تاريخ بناي اين مسجد بايد متعلق به قرون قبل باشد زيرا مورخين جغرافي دان هاي قرن 14 اشاره به اين مطلب دارند كه ورامين بزرگ و داراي جمعيت زياد است ولي منبر ندارند و با صراحت يا كنايه به ضرورت مسجدجامع درورامين اشاره كرده اند.بعيد به نظر مي رسد كه مردم و حكومت تا قرن 8 كه ظاهرا تاريخ تأسيس مسجد است نسبت به اين نياز مذهبي و سياسي بي تفاوت باقي مانده باشند. ازطرفي مولف النقص كه كتاب خود را در حوال سال 560 تأليف كرده است به وجود مسجد جامع و مدرسه هاي فيضيه و رضويه اشاره دارد. وجود مدرسه هاي فيضيه و رضويه در آثار ديگر نيز مورد اشاره قرار گرفته.از آنجايي كه اين مدارس معمولا از ملحاقات و سازمان هاي ضميمه مسجدجامع محسوب مي شدند. دليل ديگري بر تأسيس مسجدجامع ورامين درقرن 5يا 6 است بعضي از محققين نيز مسجد را متعلق به عصر غزنوي يا سلجوقي مي دانند ولي با توجه به اينكه اين هردو سلسله از خانواده هاي سنتي مذهب متعصب بوده اند و بعضي از كتيبه ها نشان مي دهد كه اين مسجد يك بناي شيعي است. احتمال آن بعيد به نظر مي رسد اما اينكه مسجد مورد اشاره مولف النقص مسجد فعلي باشد كه در دوره ايلخانيان.بر روي آن تعميراتي انجام گرفته و بر آن برچسب ايلخانيان خورده و يا مسجد فعلي حاصل توسعه و تكامل مسجد باشد كه در قرن 5 و 6 بناي آن گذاشته شده و بر ما روشن نيست.احتمال اين موضوع بعيد نيست كه مسجد قبلي به مرور تخريب شده و مسجد ديگري روي خرابه هاي آن و يا درمحل جديدي ساخته شده است. اين مسجدجامع تا سال هاي اخير تقريبا خارج از بافت شهر قرار داشت ولي با احداث شهرك رضي و ساخت و سازهاي مجاور مسجد در جنوب شهر در داخل بافت شهر قرار گرفته است.

اهميت مسجدجامع ورامين
اين مسجد تقريبا كامل ترين نمونه معماري مسجد سنتي ايران است كه از نظر مولف تاريخ كمبريج اهميت مسجدجامع ورامين ازآن جهت است كه درآن مي توان مرحله اي از تكامل معماري اسلامي را مشاهده كرد كه از 2قرن قبل از بناي اين اثر ابداع ودر مسجد اصفهان به اوج خود رسيده است. اين اثر از طرف سازمان ميراث فرهنگي در رديف شماره 176 به ثبت رسيده است.آقاي نصرت اله مشكوتي در ص 241 و 248 كتاب از سلاجقه تا صفويه راجع به بناي مسجدجامع و تكميل آن چنان مي نويسد((معلوم مي شود كه باني مسجد ابوسعيد بهادر خان است كه به دست ياري محمد فرزند محمد قوهدي(قوهه اي) در سال 722 هجري به بناي اين مسجدپرداخته ازاين رو بايستي تاريخ آغاز ساختمان جامع را 722 هجري بدانيم .))مولف در پاورقي كتاب فوق صفحه 241 و 248 اضافه مي كند در مدخل در ورودي شبستان زير گنبد در درون دو قاب آجر لوحي از زمان شاهرخ بهادر تيموري نصب شده كه مي رساند پايان ساختمان در زمان سلطنت شاهرخ و به سعي امير غياث الدوله يوسف خواجه در تاريخ محرم سال 821 هجري انجام يافته . قسمتي از متن لوح در قاب سمت راست و بقيه در قاب سمت چپ نوشته شده بدين ترتيب بايستي تزيين شبستان و گچبري محراب و زيرگنبد از آثاري باشد كه با قر شاهرخ اتمام پذيرفته است متأسفانه تاريخ اين لوح هم مانند تاريخ پايان كتيبه ازبين رفته است بدين ترتيب تاريخ در اين جامع به نظر باستان شناسان رسيده است اولين تارخ آن 722 دومين تاريخ 726 هجري كه بايستي مجموعه بنا باستان شناسي تزيينات دوره تيموري در فاصله دوسال فوق الذكر به پايان رسيده باشد.( از سلاجقه تا صفويه ، نصرت اله مشكوتي كتابخانه ابن سينا سال 1343) ص 241 و 248

طرح بنای مسجد جامع:
طرح و بنای مسجد جامع ورامین مستطیلی است، که طول آن حدود 66 وعرض آن حدود 43 متر و نقشه ای به ظاهر ساده و سر راست دارد.مصالح به کار رفته در این بنا آجرهایی است که ابعاد آن 24در 24 سانتی متر است. بافت و نحوه ترکیب آجرها جابه جا فرق می کند، بدین ترتیب که ضمن اینکه در ساختمان بنا به کار رفته در عین حال نما و تزئین آن نیز می باشد.
جهت بنا رو به شمال است و می توان سه بخش مجزا درآن تشخیص داد.
1- مدخل و سر در مسجد
2- قسمت های طاق دار که خود شامل دو بخش شرقی و غربی می شود.
3- بخش اصلی مسجد که دارای گنبد بزرگ است.

موقعيت و اهميت مسجد جامع:
معمولا شهرها در عصر اسلامي دوپايه اصلي داشتند يكي مسجد جامع و ديگر بازار،مسجدجامع در اوايل دوره اسلامي مركز مذهبي و سياسي بود بناي مسجدجامع به عنوان مركز روحاني شهرو منطقه زير نفوذ آن مورد استفاده قرار گرفت، درمحل مناسبي در كنار شاهراه اصلي و يا در محل برخورد شاهراه هاي اصلي در محوطه اي بزرگ مستطيل شكل بنا مي شد. در كنار جامع ساختمان هاي اصلي دولتي جاي داشت كه قرارگاه فرمانروا يا نايبان او بود. مسجدجامع مركز اجتماعات سياسي و ابلاغ فرمان ها و خواندن خطبه به نام فرمانروا بود و گذشته ازآن كاركرد فكري و علمي نيز داشته و مركز آموزش عالي بود.در سوي ديگر مسجد مسجد و گاهي گردآن بازار يا بازارها قرار داشتند گرچه قلمرو شهر ورامين قديم براي ما مشخص نيست ولي مسلم است كه مسجدجامع درمركزآن قرار داشته است آثار خرابه هاي ورامين قديم را معتمرين در ضلع جنوبي اين مسجد به ياد دارند.در ضلع غربي در سالهاي قبل از انقلاب حفاران غير مجاز توانسته بودند از زير خاك كاشي هاي ذيقيمتي را در حمام يا قصر حكام بكار گرفته شده بود بدست آورند . كشاورزان اين منطقه اين اراضي را به عنوان زمين هاي پاي قصر و اراضي جنوبي و جنوب شرقي مسجدرا يه عنوان خرابه ها مي شناختند. اين مسجد مستطيل شكل درابعاد 66 در 43 متر است. اين مسجد از بناهاي چهارايواني است يعني دراطراف حياط مركزي چهارايوان قرار دارد.1- شمالي(كه شامل مدخل بنا مي شود) 2- جنوبي (كه شامل گنبد و ملحقات آن مي شود) 3- ايوان شرقي 4- ايوان غربي نيارش ساختمان دقيق است و آمودهاي پايداري دارد گنبد آن دوپوسته بوده كه خود آن ريخته و آهيانه مانده است كه گنبد نار است.



پلان موقعیت مسجد جامع ورامین


1-ايوان شمالي
سردر يا ايوان شمالي نسبتا كوتاه ساخته شده است و همانند سردر مسجد كبود تبريز است .ارتفاع آن حدود12 متر است و نسبت به گنبد(حدود 23 متر ارتفاع)كوتاه ساخته شده است. ظاهرا به اين علت كوتاه ساخته شده تا گنبد نمايان باشد، چيزي كه درحال حاضر امكان ديدن آن وجود ندارد به علت آنكه بعداز مرمت ارتفاع سردر شمالي بيشتر شده، و گنبد نمايان نيست و قرار است در آينده قسمت زيادي از بين برود.در دو طرف آن دو نغول مستطيل شكل دو طبقه ارتفاع بنارا شكسته است.دردوسوي ايوان دو ستون نما مي باشد.
اندازه دهانه ايوان 80/5 و عمق آن 60/3 متر ذكرشده است.در بالاي مدخل ورودي مسجد كتيبه اي در يك كادر مستطيل شكل به اضلاع 60/2 .30/1 متر تعبيه شده .زمينه كتيبه لاجوردي و كاشي ها فيروزه اي است.قسمت اعظم اين كتيبه از بين رفته است و در مرأت البلدان كه از زمان تاليف آن بيشتر از يك قرن مي گذرد اشاره شده كه سالم بوده و كتيبه خوانده مي شوده ((ذكر القديم اولي بالتقديم وي هذه العماره الجامع و ساير المنازل الا علي موسي السلطان المعظم و الخاقان الاعظم ومالك الرقاب الامم و السلطان السلاطين العرب و العجم ابو سعيد بهادر خان خلدالله سلطانه العبد الضعيف محمد بن منصورالقوهدي تقبل الله المرضاته بسعي ولده الخلف الصالح الحسن بن محمد سلمه الله تعالي سعيد في شهور سنه 722 )) ترجمه:در ابتدا ياد خداوند قديم سزاوارتر است اين مسجد و ساير بناهاي رفيع به امر پادشاه فرمانرواي امتهاي عرب و عجم ابو سعيد بهادر خان كهخداوند سلطنت او را جاويدان بفرمايد و باكمك فرزند خلف ونيكوكارش حسين بن محمد كه خداوند او را سلامت بدارد در ماههاي سال 722 (ه ق)بنا گرديده.
اين كتيبه به خط ثلث بوده ،مولف مرآت البلدان رنگ سفيد و در كتاب فهرست بناهاي تاريخي خط كتيبه را ثلثسياه و در متن لاجوردي ذكر كرده است. ظاهرا در بالاي اين كتيبه نيز كتيبه ديگري وجود داشته كه سه طرف ايوان را دور ميزده و فعلا اثري از آن به جاي مانده است .ابعاد اين كتيبه حدود 70 سانتي مترعرض و 40/10 متر طول داشته است و علاوه بر كتيبه ها در بخش سر در تزيينات بسيار متنوع و استادانه و پركاري از جمله طرحهاي اسليمي و گره چيني و رنگهاي آبي و فيروزه اي و لاجوردي كاشي كاري شده كه قسمت اعظم آنها فرو ريخته و از بين رفته است.


2-ايوان شرقي
شامل ده طاق كوچك و يك طاق نماي بزرگ در وسط است،كه بر روي هم راهروي قوس هاي ايوان غربي . بافت ايوان شرقي چه از نظر رنگ آجرها و تزيينات انجام شده بسيار ظريف تر و ملموس تر از ايوان غربي است.براي ساخت اين ايوان از آجر و ساروج استفاده شده است.



3-ايوان غربي
در ضلع غربي گرچه در سالهاي اخير قرينه ضلع شرقي بنا احداث شده ولي قبل از آن اثري آن نبوده ، البته بعد از حفاري در عمق حدود 5/2 متر اثري از پايه ستون ها در زير خاك نمايان شد ، كه قرينه ايوان شرقي بود و به همين علت آن را بازسازي كردند .عده اي از محققين عقيده دارند ، ضلع غربي قرينه ضلع شرقي نبوده بلكه ضمايمي داشته كه شامل مدارس معروف فتحيه و رضويه مي شده كه از مدارس شيعي معروف آن زمان بوده است و در حال حاضر نيز به صورت قرينه ساخته نشده است.در این ایوان نیز دو ورودی به پشت بام به صورت قرینه با ایوان شرقی وجود داشته،که در حال حاضر بعد از بازسازی یک ورودی به صورت قرینه درقسمت جنوبی آن گذاشته اند . این ایوان در حال حاضر هیچ تزئینی ندارد . در کل این مسجد فقط از آجر ساخته شده حتی در درون دیوارها نیز فقط آجر مصرف شده است، آجرهای خراب و شکسته و چارک نیز در درون آن استفاده شده.


4- ایوان جنوبی
ایوان جنوبی مسجد جامع ورامین که به گنبد خانه منتهی می شود ، این ایوان 55/10 طول و 10/4 عرض و ارتفاع آن15 ذرع ذکر شده است . این ایوان از نظر تزیینات پرکارترین و زیباترین قسمت مسجد است و تزیینات آن شامل کاشی کاری ،آجرکاری با آجر تراش ، مقرنس کاری و کتیبه هایی با خط بسیار خوش از نوع ثلث و بنایی ایجاد کرده اند . در دو قسمت شرق و غرب به وسیله دو طاق به شبستان راه پیدا می کند که این طاقها با لچکیها گچبری یا طرحهای گل و بوته گلهای شش پر تزئین شده است . در ابتدای ورودی به ایوان توسط ستون نمایی که در جنب ایوان می باشد و با کاشی فیروزه ای رنگ و آجر تزئین شده قسمت جنبین ایوان نیزبه وسیله آجرکاری با شکلهای ستاره ای هشت پر و صلیبی تا زیرکتیبه به صورت آجرهای برجسته تزئین شده است . در قسمت روبه روی ایوان تزئینات تا زیر
کتیبه سه وجهی ایوان بدین شرح می با شد . در وسط به وسیله یک طاق با قوس جناقی به گنبد خانه راه پیدا می کند. دور قوس طاق دارای گچبری بسیار زیبا و پیچکهای گچبری می با شد با طرحهای گیاهی در جنبین این طاق (مدخل ورودی ) درون قابهای مستطیل شکل چهار کتیبه گچی وجود دارد . دور تا دور در بالا کتیبه های زیری قرینه هم می باشد . از کتیبه به سمت راست چیزی باقی نمانده ولی نیمی از کتیبه سمت چپ باقی مانده ، این کتیبه ها درون طاق نمایی با عمق بسیار کم با حاشیه گچبری ساخته شده اند و در بالای این دو ، دو کتیبه دیگر است که زمان تعمیر مسجد در زمان شاهرخ را بیان می کند .
در این بخش علاوه بر کتیبه فوق کتیبه دیگری بشرح زیر وجود دارد:
1- دورتادور سر طاق کتیبه ای کم عرض به خط بنایی است که در آن کلمات الله،محمد،علی تکرار شده است
2-در قسمت میانی ایوان کتیبه ای سه وجهی در کادری مستطیل شکل که در بالای آن گچبری گل برگ فرا گرفته ، عرض این کتیبه به صورت مادر و بچه (جلی و خفی) می باشد و دو قسمت دارد:
الف)در قسمت پائین به خط ثلث درشت با گچ آیات 10 و11 سوره جمعه نوشته شده است .
ب)در قسمت بالای کتیبه به خط کوفی دو سوره ماعون و اخلاص کتیبه شده است
ایوان شمالی بر کل مسجد تسلط دارد .درز آجرهای ساختمانی با ساروج سفید بند کشی شده، و بر روی درزهای عمودی که به عرض چهار سانتی متر هستند، نقش و نگاری با نوک ماله کنده کاری شده است که مجموعه زیبایی را تشکیل می دهند.روی هم رفته، تمام بنا بسیار عالی و خاص طراحی شده و فوق العاده با شکوه و شایسته احترام است.


گنبد وگنبد خانه مسجد جامع
گنبد مسجد جامع از سایر بخش های بنا ارتفاع بیشتری دارد و در سر در ورودی و سر در شبستان هر دو کوتاه ساخته شده است تا گنبد به خوبی نمایان باشد . گنبد مسجد جامع بعد به دایره تبدیل شده است . اظلاع مربع 5/10 در 5/10 و ارتفاع طاق سفلای گنبد 25/17 متر و ارتفاع طاق 25/23 متر می رسد . گر چه بعضی از محققین (مهندس پیر نیا) گنبد مسجد را دو پوسته پنداشته اند ولی نظر اکثریت محققین بر یک پوسته بودن گنبد است . در داخل گنبد عناصر اجزا تزئین بسیاری به چشم می خورد که عبارتند از اضلاع شرقی و غربی گنبد خانه که هر کدام به وسیله دو طاق جناقی به محوطه های جنب گنبد خانه منتهی می شود . دور این طاق ها که درون کادر مستطیل شکل قرار دارند با نقوش دایره ای و برگی شکل گچکاری شده است، با لچیکیهایی که بین پاکار قوس تا تیزه آن و کادر مستطیل شکل ایجاد شده نیز با نقوش گل و برگ گچکاری شده و در وسط هر کدام از آنها درون دایره کلمه ((الله)) نوشته شده است . طرح گچبری هر کدام از لچکیها با طرح روبه روی خود کاملا شبیه است . دور این کادر مستطیل شکل در یک کادر دیگربه عرض 48 سانتی متر بر زمینه کاشی فیروزه ای با آجر تراش دار و قالبی کتیبه ای کوفی گوشه دار نوشته شده است . این کتیبه ها سه طرف طاقها را دور می زنند و تا ارتفاع 5/2 متری آنها ریخته است. فاصله بین دو طاق را با طرحهای تزئینی آجر کاری به صورت 7 یا 8 با آجرهای برجسته و فرورفته ایجاد کرده اند که در قسمتهای پایین مسجد از بین رفته اند ولی قسمتهای بالا باقی مانده است ،در بالای مربع در زیر گنبد کتیبه ای به خط ثلث از ابتدا تا پایان آیه هشت سوره جمعه کتیبه شده در انتها سنه 726 مشهود است. در بالای کتیبه فوق الذکر مربع و به وسیله سه کنجی هایی در گوشه مربع تبدیل به هشت ضلعی شده و در سه کنجها بوسیله مقرنس کاری نیم گنبدهایی ایجاد شده و در لچکیهای آن به وسیله کاشی وآجر تزئین شده است. در هشت ضلعی در ضلغی غربی و شرقی دو نور گیر ایجاد شده که علاوه بر تامین نور گنبد را نیز سبکتر کرده است. پس از این مرحله 8 ضلعی را تبدیل به 16 ضلعی کرده و در هشت ضلع از شانزده ضلع به صورت یک در میان نور گیرهای دیگری تعبیه شده است که همان عملکرد نور گیرهای پایین را دارند، پس 16 ضلعی تبدیل به دایره شده و گنبد را استوار کرده است. بر روی دایره گنبد بر روی آجرها در کادرهای مربع کلمات الله و محمد وعلی به صورت متداخل کتیبه شده اند. در بعضی هم دو کلمه الله متداخل کتیبه شده است،هر کدام از این مربع ها به رنگی می باشد که رنگهای بکار گرفته سفید قهوه ای روشن،وفیروزه است. در اطراف طاق های متداخل شرقی و غربی گنبد که به فضای جنبین گنبدخانه منتهی می شود. کتیبه هایی به خط کوفی تزئینی بر زمینه ای از کاشی فیروزه ای به کاشی بدون لعاب نوشته شده، این کتیبه ها سه طرف طاق ها را دور می زنند. در عرقچین گنبد نیز طرح های آجر و کاشی و شکل شمسه دیده می شود.
طاق های مسجد جامع ورامین از نوع طاق های چهاربخش (چهار ترک) می باشد. این سبک که ظاهرا به تقلید از معماری غرب ایران رایج شده در واقع یک طاق چهار ترک پیکره ای است که از تقاطع دو طاق هم آهنگ،هم ارتفاع وهم عرض حاصل شده است. فایده این نوع طاق آن است که می توان دیوارهای تالاری را که طاق آنرا می پوشاند کاملا حذف کرد. نظیر چنین طاق هایی در مسجد جامع نطنز و مسجد قدیمی شیراز وجود دارد.


محراب
محراب مسجد جامع ورامین حدود 90/3 متر عرض 35/1 متر عمق و حدود 6 متر ارتفاع دارد، از پایین تا ارتفاع 3 متری محراب عاری از هرگونه تزئینی است که بعضی محققین اعتقاد دارند که این محراب از ابتدا به همین صورت بوده و در حقیقت بنا به دلایلی نیمه کاره باقی مانده است. نظر دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه دست حوادث و گذشت روزگار گچبری ها و تزئینات پایین محراب را از بین برده است. محراب مسجد جامع ورامین قابل مقایسه با محراب مساجد مرند و مسجد جامع ارومیه قابل مقایسه است. در محراب این مسجد کتیبه هایی وجود دارد که به خط ثلث و کوفی ساده و کوفی تزئینی نوشته شده اند. کتیبه ها در لابه لای نقوش گیاهی و اسلیمی با طرحهای لانه زنبوری به گونه ای پر کار و استادانه در سطوح و قالبهای مستطیل شکل در اندازه های بزرگ به روش تراش و برجسته کاری خاص دوره سلجوقی است، ولی در دوره ایلخانی با ضخامت و برجستگی بیشتروبه مراتب پرکارتر انجام گرفته است، گچ را با لوازمی مانند نقاله، بوم خوار،دمبروغیره تراش داده اند.
در این مسجد شش محراب وجود دارد که بزرگترین و با شکوه ترین آن در داخل گنبد خانه است. دلیل اینکه این مسجد شش محراب دارد این است که این محراب ها مربوط به قبایل مختلفی بوده است ،که در این مسجد نماز می خوانده اند. محرابی که در گنبد خانه وجود دارد ، محراب اصلی محسوب می شود که در زمان میرزا شاهرخ موقع تعمیر مسجد ساخته شده است.


کتیبه ها و لوایح محراب به شرح زیر است:

لوح اول:
که به صورت یک کادر(حاشیه) کل بقایای موجود محراب را دربرمی گیرد که در بعضی از نقاط آن به خط کوفی گوشه دارد،کلمات لا اله الا الله والله اکبر مشاهده می شود .
لوح دوم: این لوح که برجسته ترین بخش محراب را شامل میشود، قوس طاق محراب و لچکیهای بالای محراب را در می گیرد وخوددرون کادر مستطیل شکل به عرض نیم متر سه طرف محراب را دور می زندودارای کتیبه ای کوفی با حروف پهن وباریک که اصطلاحا (مادروبچه یا جلی وخفه نامیده می شود) کتیبه مادر آیاتی از سوره هفدهم قرآن مجید (الاسراء) می باشد.
لوح سوم: این لوح دور تا دور محراب وقوس محراب را در برمی گیرد و به خط کوفی ساده می باشد .
لوح چهارم: در منتهی الیه بخش بالای تزئینات گچ بری در سمت چپ محراب لوح مستطیل شکل و عمودی که با حواشی طول و عرض حدود ((3.1)) است.


منبع:
http://munirst.blogfa.com/8910.aspx



آجرکاری و بخشی از کتیبه‌های ایوان جنوبی مسجد




طرح‌های اسلیمی و رنگ‌های آبی و بنفش و فیروزه‌‌ای آدم را حیرت‌زده می‌کند... این نمونه‌ای از کاشی‌کاری ورودی ضلع شمالی مسجد است






طرحی که مادام دیولافوا همسر مارسل دیولافوا، باستان‌شناس معروف فرانسوی، از ایوان شرقی و نمای بیرونی مسجد زده. مادام دیولافوا سه بار به ایران سفر کرده و سفرنامة معروفی هم دارد که روایت او از سفر به شهرهای مختلف ایران است




تنوع آجرچینی را می‌بینید؟ این کتیبه، تمام ایوان جنوبی را دور می‌زند و آیه‌هایی از سورة جمعه را می‌شود روی آن خواند. کاشی‌کاری کلمه علی در دل آجرها بی‌نظیر است. در مسجد جامع ورامین عموما حال و هوای مساجد شیعی دیده می شود. بد نیست بگویم که در دورة ایلخانان، در وانفسای دعوای حنفیان و شافعیان، الجایتو حتی نام امامان شیعه را روی سکه‌ها زد. او از دعوای فرقه‌ها به تنگ آمده بود. این‌جا بخشی از دیوارِ ایوان جنوبی است.




اگر در ضلع غربی مسجد بایستید ضلع شرقی را این‌طوری می‌بینید. خوشبختانه این ضلع تا حد زیادی سر پا مانده است. ایوان شرقی یک راهروی سرپوشیده است که ده طاقنمای کوچک و یک طاقنمای بزرگ دارد. شما هم دارید طاقنمای بزرگ را می‌بینید. اگر نزدیک‌تر بروید می‌بینید که بالای آن کلماتِ الله، محمد و علی در سه جهت دیده می‌شود.




این‌ها کتیبه‌های شاهرخ تیموری هستند. نام شاهرخ را اگر خوب دقت کنید می‌بینید. غیر از آیات و اشعار که در کتیبه‌های تزئینی ساختمان‌های مساجد قدیمی دیده می‌شوند، اطلاعات ساخت، تعمیر و تاریخ بنا را می‌شود از کتیبه‌های مساجد به دست آورد. در زیر طاقنمای ایوان جنوبی دو کتیبة آجری وجود دارد که این کتیبة سمت راستی است.




این طاق ایوان جنوبی است. پر از آجر. آجرها به شکل‌های مختلف کنار هم چیده شده‌اند. خوب که دقت کنید ظرافت‌های زیادی را کشف خواهید کرد. به طور کلی ضلع جنوبی این مسجد پرکارترین قسمت ساختمان است. از این ایوان می‌توانیم برویم داخل نمازخانه. از آن‌جا می‌توانیم داخل گنبد را ببینیم. از داخل گنبد تا زمین، حدود بیست و دو سه متری می‌شود.




دیدن بازی نور و آجرها چه کیفی دارد اما حیف که اصالتی ندارد. این‌جا همان ایوان بازسازی شده است. این چیزی را که حالا می‌بینید روی پِیِ اصلی که 5/2 متر زیر خاک بوده ساخته‌اند. این را بگویم که در مساجد اسلامی، ایوان نقش مهمی داشته و از آن به عنوان یک فضای ارتباطی استفاده می‌شده. این‌جا داخل ایوان غربی است.

منبع:
http://hamshahrionline.ir/news-12890.aspx
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مسجد جامع سمنان

مسجد جامع سمنان


مسجد جامع سمنان یكی از آثار با ارزش و كهن شهر سمنان به شمار می آید و از لحاظ مذهبی و فرهنگی و حتی اجتماعی دارای ارزش و اعتبار زیادی است. گرچه در طول زمان تغییرات و تحولات زیادی در آن بوجود آمده ، اما قدمت بنا به گونه ای است كه عده ای بنای اولیه آن را به قبل از اسلام می رسانند. عقیده بر این است كه این مسجد در قرن اول هجری و بر روی خرابه های آتشكده بنا گردیده است. سیاحان و مورخینی كه از شهر سمنان دیدن نموده و مطالبی راجع به این شهر و آثار آن در تألیفات خود به یادگار گذارده اند بعضی به اختصار و بعضی از آنها به تفصیل از این اثر در نوشته های خود آورده و اغلب نیز آن را به خوبی و عظمت یاد نموده اند.


قدیمی ترین و كهن ترین سندی كه در این ارتباط به جا مانده نوشته ها و توصیفات مقدسی جغرافی دان اسلامی می باشد كه به عنوان سندی معتبر و موثق می توان نام برد. وی در توصیف شهر سمنان و مسجد جامع آن می نویسد : "(سمنان) در كنار جاده است. جامعی خوب در بازار دارد. " به احتمال زیاد منظور مقدسی از جامع، همان مسجد جامع سمنان می باشد كه در آن زمان و در حال حاضر در بازار سمنان قرار داشته و یك در آن به بازار سمنان باز می شده است.










بهترین توصیف را اعتماد السلطنه در دو اثر معروف خود یعنی مطلع الشمس و مرآه البلدان بیان كرده است : مرحوم اعتماد السلطنه در كتاب مطلع الشمس دربارة مسجد جامع می نویسد : " … یكی دیگر از ابنیه متعدده سمنان مسجد جامع این شهر است و آن بنایی است قدیمی و عالی با تكلف تمام و كمال استحكام در زمان میرزا شاهرخ تیموری بنا شده … مقصوره این مسجد مربع شكل متساوی الاضلاع چهارده قدم در چهارده قدم می باشد ارتفاع گنبد مقصوره تقریبا ۱۴ذرع و ارتفاع ایوان ۲۰ذرع دهنه یاوان ۱۰ذرع پیش روی طاق فاصل ما بین ایوان و مقصوره را از اطراف كوچك كرده اند و شبكه آهن قرار داده و دور ایوانچه كه این شبكه در آن است كتیبه ایست كه بقیة كتیبه دور ایوان بوده و موقوفات جامع را ثبت نموده اند.

" اعتمادالسلطنه در كتاب دیگرش مرآه البلدان در توصیف مسجد جامع چنین نگاشته است : " … در حكومت عبدا… بن عمر اعیان سمنان مسجد حالیة این بلد را ساختند ولی این بنا را چندان عظمتی نبود به دفعات اشخاص عدیده بر بنای اول افزودند مثلا گنبد غربی و شبستان شمالی را با منار خواجه وند خواجه ابوسعید سمنانی و خواجه نظام الدین در عهد سلطنت سنجر سلجوقی ساختند و … " محمد خان حكیم در اثرش تحت عنوان گنج دانش كه جغرافیای تاریخی شهر های ایران را به رشته تحریر در آورده است در توصیف مسجد جامع سمنان می نویسد : "از ابنیه قدیمه ، مسجد جامع این شهر است.

بنایی است قدیمی با كمال استحكام در زمان میرزا شاهرخ بن تیمور بنا شده و بانی ملك حسین بن الصاحب الاعظم خواجه عزالدوله والدین محمد بالیجة سمنانی فی رجب سنة ۸۲۸" حكیم الممالك نیز در اثر خود تحت عنوان روزنامة سفر خراسان كه شرح روزانه مسافرت ناصرالدین شاه به سمنان و شهرهایی كه در مسیر دارالخلافه به مشهد قرار داشتند را به رشته تحریر در آورده است در شرح مسجد جامع سمنان كه مورد بازدید ناصرالدین شاه نیز قرار گرفته در این ارتباط چنین می نویسد : "به اتفاق ایشان (ناصرالدین شاه) مسجد جامع را نیز ملاحظه فرموده حكم به تعمیرات آنجا فرمودند … و این مسجد كه محتاج به تعمیر كلی است منارة بلند دارد و وضع او به وضع مساجد اهل سنت شبیه است وقف نامة این مسجد كه دو محكوك به دیوار نصب است تاریخ بنای مسجد را معلوم می كند كه در سنة هزار و یكصد و سیزده بنا شده است. " به طور كلی باید بگوئیم كه اجزای كنونی مسجد جامع سمنان را ایوان مقصوره، شبستان و صحن تشكیل می دهد. ایوان آجری رفیع و بلند مسجد جامع سمنان به ارتفاع بیش از بیست و یك متر در قسمت غرب صحن قرار دارد كه در زمان سلطنت شاهرخ تیموری و بوسیله وزیرش خواجه شمس الدین علی بالیجه سمنانی و با استفاده از مال خالص وی ساخته شده است.









در قسمت فوقانی ایوان و برسه بدنة آن كتیبه ای از كاشی وجود دارد كه از ضلع شمالی ایوان شروع شده و پس از گذشتن از ضلع غربی تا انتهای جنوبی ادامه می یابد بر این كتیبه عبارت ذیل به خط ثلث سفید بر متن لاجوردی نوشته شده است: "اسمه القدیم اعلی و اولی بالتقدیم اتفق بناء العماره المباركه الشریفه فی ایام دوله سلطان الاعظم مالك رقاب الامم مولی ملوك العرب و العجم ظل الله فی الارضین المؤید بتأئید رب العالمین باسط الامن و الامان … المؤمنین معین الاسلام و المسلمین شاهرخ شاه ادام الله ملكه و سلطانه و مرحمته و احسانه و الموفق لبناء الخیر من خالص ماله الصاحب الاعظم دستور الوزراء فی الامم ملك الحاج و زائر الحرمین معزالدنیا و الدین ملك حسین بن الصاحب الاعظم خواجه عزالدوله والدین محمد بالیجه سمنانی و كتب فی رجب سنه ثمان و عشرین و ثمانمائه (۸۲۸هجری)" در پائین این كتیبه چند لوح سنگی بزرگ دیده می شود مهمترین آنها دو لوحی است مشتمل بر فرمانهای پادشاهان صفویه كه برای اطلاع قاطبة اهالی سمنان در ایوان نصب كرده اند. فرمان اول مربوط به دورة سام میرزای صفوی معروف به شاه صفی است كه یكسال بعد از مرگ شاه عباس كبیر یعنی در سال ۱۰۳۹ هجری قمری صادر شده است از متن این فرمان مهم تاریخی كه دربارة اخذ مالیات ناحیة سمنان نوشته شده و در سمت چپ ایوان نصب شده است .

چنین استنباط می گردد كه در زمان سلطنت شاه عباس كبیر به مردم سمنان به علت داشتن مذهب تشیع از بابت مالیات نقدی سالانه پنج یك تخفیف داده بودند. متن فرمان دوم كه در سمت راست ایوان مسجد جامع سمنان نصب است مربوط به دوره سلطنت حسین صفوی است كه در سال جلوس خود یعنی ۱۱۰۶هجری قمری برای حاكم خوار و سمنان نوشته و در آن تأكید نموده است كه اهالی آن سامان را از قمار و سایر محرمات باز دارد و عموم عامیان و بدكاران را در حضور ریش سفیدان توبه دهد و چنانچه از عمل خود منصرف نشدند در انظار عامه حد بزنند مخصوصا در آخر فرمان نوشته شده است كه اهالی و اربابش را از كبوتر پرانی و كرك دوانی و نگاهداشتن گاو و قوچ و سایر حیوانات جهت جنگ و پرخاش ممنوع ساخته و متن فرمان را بر سنگ نقش نموده و در مسجد جامع نصب نمایند.

از مضمون سومین لوح كه قرینة دو لوح مذكور است چنین فهمیده میشود كه در سال ۱۰۲۱ هجری قمری فرمانی صادر شد كه به موجب آن بعضی افاضات ظلم و تعدی و مالیات از شیعة عراق رفع شده و لوح سنگی دیگر كه بالای در سمت شمال غربی وجود دارد فرمانی مشتمل بر بخشش تمغای سمنان است كه در سال ۹۶۲ هجری قمری صادر شده است. از دیگر ویژگیهای ایوان مسجد جامع سمنان داشتن دهنه ای به وسعت ۴۰/۱۰متر و در پشت آن مقصوره ای مربع شكل به طول و عرض ۱۴ قدم و به ارتفاع بیش از ۵/۱۴ متر وجود دارد كه به وسیلة دو درب كوچك طرفین محراب ایوان به صحن و به كمك چند در كوچك و بزرگ به شبستانهای اطراف راه می یابند.

صحن مسجد به شكل مستطیل به طول ۲۷متر و عرض ۲۵ متر می باشد. شبستان شمالی مسجد جامع مشتمل بر ۱۶ستون مدور و قطور است كه بر روی آن طاقهای ضربی شبستان استوار گردیده است. شبستان شرقی كه به وسیلة در ورودی جنوب شرقی از شبستان جنوبی به وسیله در شمالی از شبستان شمالی جدا می گردد و به همت كیقباد بن ملك شرف الدین سمنانی وزیر امیر تیمور گوركانی ساخته شده است. این شبستان به وسیلة هشتی كوچك باطاق گنبدی كم خیز مزین به تزئینات معقلی بسیار زیبا به بازار حضرت راه می یابد. در گوشة شمال شرقی این شبستان منار سلجوقی به ارتفاع ۲۰/۳۱ متر واقع است. شبستان جنوبی مشتمل بر ۱۶ ستون مدور در وسط و ۵/۸ ستون در طرف دیوار شرقی می باشد كه پایه های ۲۷ طاق شبستان را تشكیل می دهد. این شبستان در زمان ارغون خان و به وسیلة وزیرش شیخ علاء الدوله سمنانی احداث گردیده و در عهد سلطنت فتحعلی شاه قاجار توسط ذوالفقارخان سمنانی حاكم سمنان - دامغان - شاهرود و بسطام نسبت به تعمیر آن اقدام گردید.

درب ورودی جنوب شرقی كه در گوشة مسجد قرار دارد بوسیلة راهروی كوچكی به هشتی بزرگی متصل می شود كه دارای حوض خانه - وضوخانه و توالت می باشد. مسجد جامع سمنان كه از نظر ساختمانی در اختیار سازمان میراث فرهنگی میباشد تحت شمارة ۱۶۳ جزء آثار ملی به ثبت رسیده است.

باید متذكر شد كه از موقعیت محلی كه مسجد جامع در آن مكان احداث شده است به خوبی به اهمیت این اثر پی می بریم زیرا مسجد سمنان در مركز شهر قرار گرفته و تقریبا راه اكثر محله های سمنان به این مسجد ختم شده و مراكز دیگری از جمله بازار و حمام حضرت و … در اطراف این مجموعه قرار گرفته اند. پس می توانیم نتیجه بگیریم كه مسجد جامع سمنان در زمانهای قدیم مركز استقرار دینی شهری است كه به خاطر مراجعة مستمر همة قشرهای مردم شهر و به دلیل خلوصی كه می تواند بالقوه داشته باشد نقطه پخش هر گونه آگاهی نسبت به شرایط عمومی شهروندان و نحوة زندگی و نظام اداری آنان محسوب می شود و در همین مكان نیز آگاهیهای پخش شده به بحث گذاشته می شوند و انعكاس آنها در افكار عمومی هم نقطه بازگشت خود را می یابد. اگر چه مسجد جامع بیشتر مركز مذهبی محسوب می شود تا یك مرجع اجتماعی اما شكل گیری افكار عمومی و جهت گیری هدفهای مربوط به آینده شهر در این مكان صورت می گرفته و به این لحاظ است كه مساجد جامع شهرهای ایران و بخصوص آن دسته از شهرهایی كه بیشتر در معرض تهاجم خارجیان و یا تصرف نیروهای حكومتی واقع شده اند بیش از هر چیز دیگر نهادی بودند اجتماعی و به همین لحاظ مسجد جامع بدلیل اینكه ركن اصلی قدرت مذهبی شهر به حساب می رود نمی تواند جدا یا با فاصله زیاد از بازار قرار بگیرد.

به طور خلاصه باید بگوییم كه ساختمان و منار مسجد جامع سمنان آنطور كه مشخص است از قدمت زیادی برخوردار است و بعضی از مؤلفین حتی زمان ساختمان آن را به قبل از اسلام و یا قرون نخستین اسلامی می رسانند ولی باید بگوییم كه به احتمال زیاد از زمان حكومت سلاطین سلجوقی و قریب به یقین در زمان حكمرانی سلطان سنجر پیكره و قالب اصلی مسجد ریخته شده و در قرون بعد به ویژه در زمان حكومتهای تیموریان و صفویه و قاجاریه ملحقات و اجزای جدیدی به آن اضافه شده و یا بعضی از قسمتهای مسجد مورد مرمت قرار گرفته است.

 

mandana-n

عضو جدید
پلان و نماهای مسجد جامع ورامین

پلان مسجد جامع ورامین


نمای شمالی


نمای جنوبی بیرونی


مقطع شرقی غربی رو به جنوب از مرکز بنا


نمای شرقی بیرونی


نمای غربی بیرونی


مقطع شمالی جنوبی رو به غرب از مرکز بنا


پلان معکوس زیر گنبد
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
بلندبالای کبود و شکسته

بلندبالای کبود و شکسته

[h=1]بلندبالای کبود و شکسته[/h]



مسجد کبود تبریز، یک تکه از زیبایی مخدوش آذربایجان است که کاشی های شکسته و فرو ریخته اش را باید همین طور که هست بپذیرید. مسجدی که تا پا به صحن سنگی اش نگذارید، عظمت معماری آن را درک نخواهید کرد.


برای تماشای مسجد کبود، باید راهی تبریز شوید و در خیابان امام خمینی (ره)، بعد از چهارراه منصور، در پارکی حقیر، بنایی را ببنید که اصالتش در لا به لای کاشی های فیروزه ای تکه تکه شده جا مانده است. بنایی که اگر پای صحبت قدیمی های تبریز بنشینید، هنوز هم آن را به نام عمارت مظفریه می شناسند و تاریخچه آن را این طور برایتان می گویند: «مسجد، به دستور جهانشاه بن شاه یوسف -از فرمانروایان قره قویونلو- ساخته شد ولی ادامه کار آن به خواست خاتون جان بیگم، همسر جهانشاه صورت گرفت و در نهایت در سال 870 ه‍. ق به پایان رسید.»

سر در اصلی مسجد کبود که این روزها با ذوق دوستداران میراث فرهنگی در حال تعمیر است، با کاشی‌کاری معرق و کتیبه‌هایی به خط ثلث و تابلو‌هایی با خط کوفی پوشیده شده است. روی این کاشی ها می توانید ردی از سوره‌های قرآن را ببینید که هنوز هم کاملترین نمونه‌ معرق دوران اسلامی‌به شمار می‌روند.

در آرامگاه بنا کاشی‌های شش ضلعی لاجوردی به چشم می خورد که در کنار تخته سنگ‌های مرمر و کتیبه‌هایی حجاری شده به نقوش اسلیمی‌ظریف جلوه خاصی پیدا کرده اند.
اما جاذبه های مسجد کبود به همین جا ختم نمی شود. گنبد این مسجد یکی از بزرگترین ساخته‌های آجری معماران دوره ایلخانی است که معماری حساب شده ای دارد. به طوری که تقسیم وزن گنبد بر روی پایه‌های متعدد آن یکی از ظریف ترین نمونه های معماری را به وجود آورده است.

کاشیکاری محراب این مسجد هم با مقرنس‌های زیبای معرق پوش و طرح‌های اسلیمی‌ و کاشیکاری‌هایی فیروزه‌ای، ‌لاجوردی، سفید و طلایی یکی از بخش هایی است که حتما باید از نزدیک ببینید.

هر چند که سقف آرامگاه و گنبد خانه اصلی مسجد در زلزله‌ای که در سال 1193 هجری قمری تبریز را لرزاند تا حدود زیادی از بین رفت، اما این بخش‌های تخریب‌شده به همت استاد رضا معماران در سال 1352 بازسازی شد تا هنوز هم کاشیکاری این مسجد یکی از جذاب ترین نمونه های معماری ایرانی- اسلامی باشد.


گروه گردشگری تبیان- رستم زاد
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحول معماري اسلامي در مسجد جامع اردستان

تحول معماري اسلامي در مسجد جامع اردستان

نويسنده: ساشا رياحي مقدم
در ميان كوير خشك و سوزان مركزي ايران، به سبب وجود قنات هاي متعدد تاريخي، شهر كهن اردستان سرسبز و خرم با سكوتي دل انگيز و قدمتي بسيار قرارگرفته است. در مركز محله محال (از محلات تاريخي اردستان) مجموعه بناهاي تاريخي، فرهنگي در كنار مسجد جامع با تزئينات و خطوط معماري باشكوه و بي نظيرش، جلوگاه بخشي از ويژگي هاي هنرو معماري دوره اسلامي ايران است. در اين نوشته شرح مختصري از قابليت هاي نهفته معماري در اين ارسن شهري بيان مي شود. پيش از آغاز هر كلامي ياد استاد، مرحوم دكتر باقرآيت الله زاده شيرازي را كه زحمات فراواني در مطالعه و بررسي اين مجموعه متحمل شده اند گرامي مي داريم.

*واژه شناسي
واژه اردستان با عنوان هاي اَزدستان، اَزدَستان، اَزگ دَستان، اَرگستان و اَرجستان در متون تاريخي آورده شده است. به زبان بومي كه لهجه اي از زبان پهلوي است، اردستان را «آرسون» يا «اَسون» و گاهي هم «اَردستون» مي گويند. كلمه اردستان در زبان هاي باستاني به معناي جايگاه مقدس و پاك، جايگاه درستي و راستي و سرزمين مردمان متدين با خاكي به رنگ آرد، بيان شده است.

* اقليم اردستان
رشته كوه هاي مركزي ايران عامل عمده سكونت و زندگي در حاشيه كوير به شمار مي آيند و تقريباً تمامي آبادي و رستاق هاي خرد و كلان بر سر شاهراه باستاني ري - كرمان در دامنه اين ارتفاعات شكل گرفته اند. بخش هايي از مركز اين سلسله جبال بين كوه كركس (كاشان) و شيركوه (يزد) با نام كوه هاي اردستان شناخته مي شود كه شهر تاريخي اردستان و ديگر آبادي هاي اين محدوده در ميان دره ها و دامنه كوه و جلگه هاي شمالي آن تا حاشيه كوير مركزي پراكنده اند. اگر بر روي نقشه جغرافيايي ايران خطي از گوشه شمال شرقي (سرخس) به گوشه جنوب غربي (خرمشهر) و خطي ديگر از گوشه شمال غربي (كوه آرارات) به گوشه جنوب شرقي آن (خليج گواتر) ترسيم كنيم، اين ۲ خط همديگر را در نقطه اي قطع مي كنند كه اصطلاحاً مركز ايران خوانده مي شود. اردستان در اين نقطه يعني مركز جغرافيايي كشور قرار دارد و يكي از شهرستان هاي شمالي استان اصفهان است. تقريباً بيشتر نقاط جنوب غربي اين منطقه، كوهستاني و بخش هاي شمالي بيابان و كوير است و مساحتي در حدود ۱۱۲۹۳ كيلومتر مربع دارد. ناحيه كوهستاني كه از جنوب غربي شروع و تا جنوب شرقي و قسمتي از مشرق اردستان امتداد مي يابد، هوايي معتدل سرد و سالم دارد. آب اين منطقه گوارا و شيرين و از قنوات تأمين مي شود. ناحيه گرمسير از شمال شرقي تا شمال غربي و قسمتي از غرب اردستان امتداد داشته و هواي اين ناحيه گرم متغير به واسطه نزديكي به كوير و شن ها و ريگ هاي روان اغلب اوقات، غبار آلود است. ميزان بارندگي در اين اقليم بسيار كم و معمولاً از پاييز تا اواخر بهار است. وزش باد در فصول مختلف تفاوت دارد و شامل باد كويري، باد كاشي، باد خراسان و باد قبله است.

* پيشينه تاريخي اردستان
درباره قدمت بناي اوليه سكونتگاه اردستان نظرهاي متفاوتي وجود دارد. برخي از تاريخ نويسان بناي شهر را به دستان ابن سام نسبت داده اند و زواره (شهري در نزديكي اردستان) را از بناهاي برادر رستم مي دانند. يكي از اديبان دوره قاجاريه مي نويسد: در دوره سلاطين عجم، اراضي نطنز و قراي خمسه از متعلقات جوشقان قالي و اردستان و كاشان و قم و حدود كنار رودخانه عراق جزو مملكت اصفهان بوده و آنها را سلاطين عجم بنا نهاده وآباد ساخته اند. از سوي ديگر اهالي اردستان مي گويند كه سرزمين آنجا جزو املاك و تيول رستم دستان بوده و رستم در آنجا ارگي داشته به نام ارگ رستم دستان كه امروز به مرور زمان تبديل به كلمه اردستان شده است. همچنين باغ و گذري به نام فرامرز پسر رستم در محله باب الدحي، آب و ملك و خانه اي در محله كبودان به نام «كاوه» و قريه اي در يك فرسنگي شهر به نام «شيده» پسر افراسياب موجود است. اردستان پايتخت اردوان چهارم اشكاني بوده و او قصر مجللي در مجاورت دشت محله راميان بر روي تپه اي ساخته كه آن به «تل عاشقان» مشهور بوده و مردم به زبان محلي آنجا را كوپه عاشقان گويند. در شهر اردستان قنات بزرگي به نام «آرمنه» وجود دارد كه باني آن را آرمن شاه يا اروند شاه فرزند كي قباد از ملوك كيان مي دانند. كهن ترين تاريخ مكتوب اين شهر به عهد كيانيان مي رسد. دژ ارونه (كه تا اوايل سلطنت ناصرالدين شاه قاجار موجود بوده و سپس به باغ تبديل شده است) و بناي شهر را به بهمن بن اسفنديار بن گشتاسب بن سهراب بن اروند شاه بن كي قباد، از پادشاهان كياني نسبت داده اند. در واقع بناي ابتدايي اردستان، قلعه اي با حصار و باروي بسيار استوار بوده و نزديك حصار خندقي قرار داشته كه هنوز آثارش باقي است. طبق نقل حمزه اصفهاني، در ميان قلعه، آتشكده اي وجود داشت كه همان آتشكده مهراردشير است. از عهد اشكانيان اثر قابل توجهي به جز قنات خسروشاه اشكاني باقي نمانده است. عده اي از مورخان محل تولد انوشيروان را اردستان مي دانند و معتقدند مادر وي اردستاني بوده است و تا هنگام عزيمت به مدائن، در آن جا زندگي مي كرده است. انوشيروان ساساني زماني كه به سلطنت رسيد براي كودكاني كه هم درس او بودند در اردستان كوشك هايي بنا كرد كه اكنون از بين رفته است. در عهد اسلام نيز از قرن نخست هجري قمري، بناهايي در اردستان به وجود آمده است. در قرن نخست هـ . ق، امام حسن عليه السلام از اردستان عبور كردند و در مسجد كهن و در مسجد كبودان، نماز خواندند كه هر ۲ مسجد به نام ايشان ناميده شدند. در قرن ۲ و ۳ هـ . ق، بناي نخستين مسجد جامع اردستان به دست عمر بن عبدالعزيزآل ابودلف به انجام رسيد. اين مسجد قبلاً آتشكده يا معبد بوده است. هلاكوي مغول در قرن ۷ هـ . ق به قتل و غارت ساكنان شهر پرداخت و آن را به صورت نيمه ويران درآورد. مسجد جامع اردستان در محله محال كه بزرگ ترين محله از ميان محلات اردستان است، قرار دارد.

* عناصر و فضاهاي تاريخي
مركز محله محال اردستان شامل مجموعه اي از بناهاي گوناگون خدماتي، مذهبي و فرهنگي است. اين ارسن شهري شامل ابنيه تاريخي چون مسجد جامع اردستان، مدرسه حاج حسين نورالدين، حمام پايين مسجد، حسينيه، آب انبار، كاروانسرا و بازارچه سنتي است. از كاروانسراي مجموعه امروزه آثاري بر جاي نمانده است و به دليل تعريض خيابان كاملاً تسطيح شده است. حمام مجموعه داراي ۲ بخش مردانه و زنانه بوده و ۲ ورودي در قسمت هاي جنوبي و غربي خود دارد و بخش زيادي از ساختار اين ساختمان در حال تخريب است. بازارچه مجموعه در قسمت شرقي مسجد جامع واقع شده و در فرم پلان در راستاي ورودي جنوبي و جنوب شرقي مسجد قرار گرفته است. مدرسه حاج حسين نيز به اداره ميراث فرهنگي اردستان تغيير كاربري داده است. آب انبار و حسينيه مجموعه محله نيز مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته و از نظر ساختاري كاملاً پايدار هستند.

*مسجد جامع اردستان
بناي اوليه مسجد جامع اردستان براساس بررسي هاي صورت گرفته، مربوط به قرون اوليه اسلامي است و در دوره سلجوقي تجديد بنا و در دوره هاي بعدي، بخش هاي مختلفي به آن اضافه شده است. مسجد اوليه با فرم شبستاني، داراي صحن مركزي (ميانسرا)، شبستان هاي ستوندار در ۴ سمت حياط، ديوار خشتي محصور كننده و سر در بوده است. از ديدگاه ساختاري، ستون هاي موجود داراي تفاوت هاي مشخصي هستند كه به نظر مي رسد به دليل وجود دوره هاي مختلف ساختماني باشد. بقاياي ستون ها، ديوارها و آرايه هاي مسجد اوليه، در دالان ورودي جنوب غربي، شبستان غربي و شمال شرقي نمايان شده است. ساخت مايه بنا از آجر با ملات گچ بوده و تزئينات آن را گچبري، آجركاري و نقاشي روي گچ تشكيل مي داده است. البته ساختمان كنوني مسجد با طرح ۴ ايواني در كنار ابنيه تاريخي ديگري چون حسينيه، آب انبار، مدرسه علميه، كاروانسرا و بازارچه سنتي قرار گرفته و مشتمل بر سردر، حياط مركزي، ايوان هاي چهارگانه، گنبدخانه، شبستان هاي متعدد، رواق، فضاهاي زير زميني و كتيبه هاي تاريخي و آرايه هاي نفيس و با شكوه است. اين مسجد در اصل ۶ ورودي داشته كه از طريق دالان هايي به صحن مركزي مربوط مي شده، اما ظاهراً ۲ ورودي مسدود شده و ورودي اصلي در گوشه جنوب غربي مسجد قرار گرفته است. ايوان جنوبي صحن با طاق گهواره اي و تزئينات بسيار زيباي گچبري، آجركاري و كتيبه تاريخي (مربوط به دوره سلجوقي) با اهميت ترين ايوان مسجد است. ساختمان ايوان جنوبي از سوي ابوطاهربن غالي ساخته شده و بر جانب غربي مدخل گنبدخانه، سنگ نبشته اي مشتمل بر فرمان شاه عباس اول مبني بر تخفيف ماليات شيعيان اردستان، مربوط به قرن دهم هـ . ق، نصب شده است. ايوان شمالي با توجه به كتيبه هاي موجود، مربوط به اوايل دوران صفوي است و با توجه به كاوش هاي انجام شده به طور مستقيم بر روي مسجد اوليه قرار گرفته است. با عنايت به اين نكته كه ايوان هاي شرقي و غربي نيز در دوره صفوي شكل گرفته اند، مي توان گفت كه مسجد دوره سلجوقي با فضاهاي صحن مركزي، گنبدخانه، ايوان جنوبي و شبستان هاي ستوندار مجاور ميانسرا شكل يافته است. درگوشه شمال غربي مسجد، مناره آجري ساده وكم ارتفاعي قرار دارد كه بخش فوقاني آن از بين رفته است. به نظر مي رسد كه بناي اصلي مناره متعلق به دوره سلجوقي يا بعد از آن باشد. مسجد جامع اردستان در دهه هاي اخير از سوي استاد مرمت و معماري ايران، مرحوم دكتر باقر آيت الله زاده شيرازي مورد مطالعه، كاوش و بررسي قرار گرفت. همان طور كه بيان شد مسجد جامع اردستان داراي ورودي هاي متعددي است كه عامل ارتباط فضاهاي اطراف با مسجد هستند. اين امر نشان دهنده نقش گسترده ارتباطي مسجد در طول تاريخ است و بيانگر اين ويژگي است كه ساختمان به چه صورت، با گذرهاي متعدد اطراف خود به آساني امكان ارتباط با شهر را برقرار مي سازد. در اين مسجد وجود ورودي هاي متعدد در اطراف بنا نقش مركزيت مسجد در ارسن (مجموعه) را نيز نمايان مي كند. اگر اين مسجد در يك راسته بازار و يا بافت قديمي شهري به تنهايي كاربرد داشت، شايد ورودي ها و دسترسي هاي كمتري را مي طلبيد ولي با توجه به نيازهاي موجود، اين ورودي ها خود را از اطراف و گوشه هاي ساختمان به داخل كشيده است و هر كدام پاسخگوي نياز دسترسي به مسجد جامع از طرف يكي از عناصر مجموعه است. مسجد جامع اردستان در ادوار مختلف تاريخي دستخوش تغييرات و دگرگوني هايي گشته كه علاوه بر تحولات به وجود آمده در فرم بنا و فضا هاي موجود، اين مسأله در تزئينات مسجد جامع نيز صادق است. با توجه به دوره هاي مختلف ساخت بنا، تزئينات موجود در آن نيز به دوره هاي متفاوتي باز مي گردد. قديمي ترين بخش تزئينات به كار گرفته شده در بناي مورد نظر، مربوط به ساختمان اوليه مسجد است. دوره دوم تزئينات به كار رفته در بنا مربوط به دوره اي است كه مسجد به صورت شبستان ستوندار بوده. از اين دوره نيز در دور ستون هاي شبستان تزئينات گچبري بر جاي مانده كه حائز اهميت و بسيار زيبا هستند. بقيه تزئيناتي كه در بنا وجود دارد از زمان تبديل شدن مسجد ازطرح شبستاني به ۴ ايواني است. در هر دوره تزئينات زيبايي اجرا شده و گاهي دوره جديد دوره متأخرتر را پوشانده است. در زير ايوان جنوبي مسجد، تزئينات گچبري زيبايي يافت مي شود كه بسيار ماهرانه كار شده و همچنين در اطراف ورودي از ايوان جنوبي به گنبد خانه نيز اين تزئينات ادامه مي يابد كه شامل كتيبه اي از آيات قرآن كريم است. سطح طاق نماها با گچ پوشيده شده و مهرهاي گچي به صورت چهارتايي، شكل چليپايي را به وجود آورده است. در بين بند هاي عمودي آجرها نيز مهرهاي نقش دار گچي به كار رفته است. محراب مسجد جامع اردستان يكي از زيباترين جلوه هاي هنر معماري ايران در دوره اسلامي به شمار مي رود كه پس از گذشت ساليان دراز، همچنان پرآوازه و بي نظير است.

* كارشناس ارشد مرمت معماري مدرس دانشگاه آزاد اسلامي اليگودرز

ایران
25/10/1386​




Read more: http://mehrazi.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=212&Itemid=61#ixzz1nNnX69s5
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
مساجد تاريخي استان آذربايجان غربي

مساجد تاريخي استان آذربايجان غربي

مسجد مناره


مسجد مناره در فاصله كمي از مسجد سردارو در محله اميرنظامي شهر اروميه قراردارد. اين مسجد بنايي است با مناره هاي بلند و در دوره قاجاريه توسط دو تن به نام "حاج علي يار خان" و "حاج يد الله خان" امير نظامي افشار ساختهشده است.مناره مسجد در گوشه جنوب شرقي قرار دارد. و كاربردآجر درآن از نظم و دقت بسياري برخوردار است. پوشش سقف و ستون هاي تالار اصلي از چوب است. ديوار هاي جانبي با آجر كاري منظم به خوبي بند كشي شده است. در حد فاصل بندهاي مناره مسجدآجر هاي لعابدار مربع شكل كوچك به صورت مارپيچ قراردارد. و قسمت فوقاني مناره كه با كاشي هاي هفت رنگ حاشيه سازي شده حكايت از ذوق سازندگان بنا دارد. اين ذوق در ساخت ستون هاي چوبي و تزئينات روي چوب و همچنين محراب اين مسجد نيز ديده مي شود.
مسجد جامع اروميه

اين مسجد يكي از آثار كهن و قديمي شهر تاريخي اروميه است كه در ميان بازار قديمي اين شهر قرار دارد و يكي از اركان اصلي بافت قديمي شهر به شمار مي رود. بعضي از محققين اعتقاد دارند كه در ابتدا اين بنا آتشكده بوده و بعد از ورود مسلمين ويران گشته و سپس در قرن هفتم بر روي آن مسجدي بنا شده است.به اعتقاد اين محققين سبك گچبري ها،تزئينات، ستون بندي ها، طاق هاي مسجد عينا شبيه سبك معماري سلجوقيان است. تاريخ تجديد بناي اين مسجد معلوم نيست اما محراب آن در تاريخ 676 هجري قمري ساخته شده است. اين مسجد به همراه بافت قديمي شهر مخصوصا بازار و راسته هاي آن بار ها مورد مرمت قرار گرفته است . مسجد جامع با دو ورودي كه از صحن بزرگ آن منشعب مي شود،به بازار راه دارد. اين مسجد داراي آثاري از دوره هاي مختلف است. شبستان گنبد دار قديمي؛ هسته اوليه اين بنا را تشكيل مي دهد كه حاوي كليه مشخصات معماري اسلامي است.به احتمال زياد اين بخش متعلق به دوران سلجوقيان مي باشد. محراب مسجد با گچبري خيلي نفيس در اين قسمت قرار دارد و در زمان ايلخانان ساخته شده است. چهل ستون متصل به شبستان گنبد دار؛ زمان ساخت آن جديد تر از ساختمان اولي به نظر مي رسد. در خاكبرداري از كف آن مقداري اشياي متعلق به دوره ايلخانيان به دست آمده است. اين چهل ستون به خاطر صدمات وارده چندين بار مرمت شده است. حجره هاي قديمي اطراف صحن مسجد؛ اين حجره ها متعلق به اوايل دوره زنديه مي باشد و بر اساس سنگ نوشته آن متعلق به سال 1184هجري قمري است. بخش نوساز اطراف صحن؛ اين مجموعه به جاي بافت فرسوده ساخته شده و مصالح به كار رفته در مسجد نيز متفاوت است . شبستان گنبددار و چهل ستون با دو نوع مصالح ، قسمت تحتاني وقسمت هاي بالايي آن از آجر ساخته شده است.از مهمترين عوامل تزئيني مسجد كتيبه هاي كوفي دور گنبد و گچبري محراب آن است.

مسجد جامع مهاباد

مسجد جامع مهاباد در خيابان حافظ اين شهرستان قرار دارد. اين مسجد در گذشته در بافت قديمي شهر قرار داشت. در حال حاضر اين بافت تغييرات عمده اي يافته است. مسجد جامع كه به مسجد سرخ نيز معروف است، به دستور <بداق السلطان> حاكم مهاباد ساخته شده و در زمان شاه سليمان صفوي تكميلشده است. همچنين مدرسه اي جهت تحصيل طلاب علوم ديني نيز در ضلع شرقي آن تاسيس شد . اين مسجد قديمي ترين مسجد مهاباد است و از نظر توازن در طرح با هجده گنبد خشتي و شبستاني با هجده ستون سنگي و حجره هاي پيرامون آن از زيباترين بنا هاي تاريخي استان به شمار مي رود. مصالح به كار رفته در پي ديوار ها،ستون ها و كف شبستان سنگ و بقيه قسمت هاي آن آجر است. جدا از تراش سنگ ستون ها و نوع آجر چيني بنا به خصوص در بخش داخلي شبستان كه از توازن مناسبي برخوردار است كل فضا ي مسجد و حجره هاي اطراف صحن بدون تزئينات معماري است.

مسجد شيخ

يكي ديگر از مساجد آباد و قديمي شهرستان خوي مسجد شيخ است كه در خيابان طالقاني و تقريبا رو به روي بازار قديمي اين شهر قرار دارد. اين مسجد در سال 1238 هجري قمري توسط <حسين خان بيات ماكويي> جهت اقامه نماز <حاج شيخ محمد نمازي خويي> ساخته شد. با اينكه بيش از صدو پنجاه سال از ساخت اين بنا مي گذرد ولي هم اكنون از مساجد داير است. اين مسجد نام خود را از عالم برجسته <حاج شيخ محمد> گرفته است. چون وي همواره در حال نماز خواندن بود به همين جهت نمازي لقب گرفته بود. حاج محمد داماد وي در سال 1200 هجري قمري براي تدريس وي مدرسه اي در كنار خانه اش داير كرد اين مدرسه هم اكنون به مدرسه نمازي معروف است و تا به حال صد ها عالم تحويل داده است. اين مجموعه زماني مركز علمي بود وطالبان علوم ديني را از قفقاز،تركيه، زنوز،تسوج، اروميه و نقاط ديگر به سوي خود جذب مي كرد . در سال 1238 مسجدي در كنار مدرسه ساخته شد تا شيخ محمد نمازي،نمازش را در آنجا اقامه كند. اين مسجد توسط حسين خان احداث شد. ساختمان مسجد ساده و بدون تزئينات است. در رواق آن چهار ستون سنگي وجود دارد و شش گنبد آجري سقف مسجد را مي پوشاند.ورودي مسجد از سمت خيابان به حياط راه دارد و ورودي ديگري نيز در كوچه مقبره است. بر سر در اين ورودي لوحه اي از مرمر ديده مي شود. دركاشيكاري هلال يكي از پنجره هاي حياط، تاريخ 1396 هجري قمري آمده است. محراب مسجد با مقرنس هاي گچي و گچبري آياتي از كلام الله مجيد تزئين شده است .


مسجد داش اغليان

اين مسجد در كوچه امير ديوان شهرستان خوي قرار دارد واز مساجد آباد و داير اين شهر به شمار مي رود. مساحت ساختمان مسجد درحدود 400 متر مربع مي باشد. سقف اين مسجد بدون ستون چوب پوش است. همين امر يكي از خصوصيات معماري اين مسجد محسوب مي شود. بامي شيرواني، سقف آن را مي پوشاند. اين مسجد داراي ايواني با چهار ستون چوبي است. سر ستون ها كنده كاري شده اند. ستون هاي ايوان و رواق ، مسجد را به سه قسمت تقسيم كرده است. در وسط ستون ها اين جمله ديده مي شود : (از بركات حضرت مستطاب اجل مولانا الحاج شيخ عبدالوهاب النمازي دامه بركاته)كه شايد تاريخ بنا يا تعمير ويا بازسازي بعدي آن است. در بناي مسجد از چوب ،سنگ و آجر استفاده شده است و بعد از پي ها آجرها با ملات آهك و شن روي هم چيده شده اند.از جمله تزئينات اين بنا گچبري ساده است كه در سراسرديواره ها با خطوط موازي به اندازه تقريبي50 سانتيمتري به چشم مي خورد . همچنين در و پنجره بزرگ مسجد به سمت حياط داراي كاشيكاري زيبايي باآيات قرآن مجيد است. معمار ساختمان بيشتر ذوق و سليقه خود را در بر پايي طاق نما و تزئينات آجري پايه ها و هلال در مسجد انجام داده است. بالاي اين در لوحه اي به ابعاد تقريبي 90*60 سانتيمتري ديده مي شود كه حاوي نوشته هايي در چهار ستون است و متا سفانه به خاطر فرسايش آن خوانده نمي شود. در اين مسجد سنگي به نام "داش اغليان" وجود دارد. اين سنگ در داخل محفظه اي نگهداري مي شود و مورد احترام مردم است.


مسجد حماميان

اين مسجد در كنار قريه حماميان در شهرستان بوكان قرار دارد. بقاياي مدرسه قديمي حماميان و وضو خانه آن همچنان سالم بر جاي مانده است.مسجد با نقش مربع شكل و به صورت تك گنبدي با مصالح سنگ لاشه اي و آجر چهار گوش در بدنه و گنبد پوششي به صورت دو لايه، بنا شده است . بعد از احداث بناي مسجد مدرسه اي در جوار آن ساخته و در فاصله 30 متري آن نيز وضو خانه هايي در ضلع شمال غربي مسجد احداث شد. موسس اين مسجد مرحوم "محمود آقايي ايلخاني زاده " و معمار آن مرحوم" معمار باشي مراغه اي" است.

آفتاب یزد
24/09/1387



 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
مساجد تاريخي مازندران

مساجد تاريخي مازندران

مسجد جامع يالو: اين مسجد در روستاي يالي (يالو) از روستاهاي توابع نور واقع شده و شبستاني دارد كه شش فيلپاي مربع، پوشش طاق و گنبدي آن را استوار ساخته است. اين مسجد در سال 1230 هجري قمري تعمير و مرمت شده است. مسجد جامع بابل: بناي مسجد جامع بابل مربوط به سال 160 هجري قمري است كه گويا به دست <مازيار بن قارن> بنا شده است. اين مسجد بارها و به ويژه در دوره صفوي بازسازي شده و د ر دوران فتحعلي شاه قاجار د ر سال 1225 هجري قمري به مباشرت <ميرزا محمد شفيع- > صدر اعظم - و توسط محمدحسين - متولي بنا- مجدداً بازسازي شده است. بناي كنوني مسجد باقي مانده آثار د وره قاجاريه و تعميرات و مرمت هايي است كه بعدها صورت گرفته است. اين مسجد داراي د و سر د ر ورود ي شرقي و غربي است كه بالاي سر د رغربي آيات و عباراتي بر خشت هاي كاشي به تاريخ 1230 هجري قمري نوشته اند. صحن مسجد به صورت شرقي - غربي قرار گرفته و دراطراف آن ، ايوان و شبستان هايي است. در غرب شبستان، محراب قديمي و در ضلع جنوبي آن ، دو محراب كاشي كاري جديد قرار دارد. محراب قديمي، نيمه خراب است و خشت كاشي هاي آن به هم ريخته است. بر متن و اطراف محراب، كتيبه هايي كاشي كاري و گچبري شده است ،اشعاري از فتحعلي خان صبا به تاريخ 1227 هجري قمري، در پاكار طاق ايوان ديده مي شود.

مسجد محدثين (شيخ كبير ) بابل: اين بنا در محله <طوقدار بن> واقع شده و در سال 1136 هجري قمريتوسط شخصي به نام <ملانصير> ساخته شده است.اين مسجد حياطي وسيع و شبستاني بزرگ دارد و بر بالاي محراب آن سه كتيبه گچبري به تاريخ 1136 هجري قمري ديده مي شود . لازم به يادآوري است، در دوره اخير آن را بازسازي و تعمير كرده اند.

مسجد جامع آمل: اين بنا در محله مسجد جامع واقع شده و بناي اوليه آن مربوط به قرن هاي اوليه اسلامي است. بناي كنوني مسجد داراي صحني مربع شكل است كه در چهار جهت آن، بناهايي قرار دارند. بناهاي چهار طرف حياط، د و طبقه است. اين مسجد د ر د وره قاجار بازسازي و تعمير شده است. در راهروي اين مسجد، لوحه اي سنگي متضمن فرماني از شاه سلطان حسين صفوي و تاريخ 1106 هجري قمري نصب شده است.

مسجد كاظم بيگ بابل : اين بنا درميدان <محله سر حمام> واقع شده و در سال1092 هجري قمري توسط حاج كاظم بيگ ساخته شده و در سال 1101 هجري قمري توسط پسرش- آقا محمد رضا - و سپس در سال 1169 توسط <مولانا مير نظام الدين محمد> تعمير شده است. اين مسجد داراي حياطي بزرگ و مربع شكل، ايوان هايي با پوشش مسطح سفال پوش، شبستان و گنبد است. در ضلع جنوبي بخش مياني مسجد، محرابي تعبيه شده كه بر آن دو سنگ نوشته متضمن ابياتي به تاريخ 1169 هجري قمري و به خط نستعليق نصب شده است. مقبره سه تن از علماي منطقه دراين مسجد قرار دارد. اين مسجدهمچنين در سال 1342 شمسي توسط متولي آن - محمد جعفركاظم بيگ - تعمير گرديد و سر در ورودي شمالي آن دوباره ساخته شد.

مسجد چهار سوق بابل: اين بنا در چهار سوق محله بازار واقع شده و از آثار دوره صفويه است كه در سال 1211 هجري قمري به دست <حاجي حسين نامي> تجديد بنا شده است. در ديواره اين مسجد سنگ نوشته اي به تاريخ 1211 هجري قمري نصب شده كه متضمن اشعاري در وصف باني مسجد مي باشد.
آفتاب یزد
15/11/1387


Read more: http://mehrazi.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=409&Itemid=61#ixzz1nNshZm6E
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنچه در مسجد کبود ندیده‌اید

آنچه در مسجد کبود ندیده‌اید

مسجد کبود تبریز طبق کتیبهء سردر آن در سال 870 هجری قمری و 1465 میلادی و در زمان سلطان جهانشاه مقتدرترین حکمران سلسله قره‌قویونلو و به دستور دختر او صالحه خانم بنا شده‌است تنوع و ظرافت کاشی‌کاری و انواع خطوط به‌کاررفته در آن و به‌خصوص به دلیل رنگ لاجوردی کاشی‌کاری‌های معرق آن سبب شده‌است که به «فیروزهء اسلام» شهرت یابد.


 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مسجد کبود ایروان

مسجد کبود ایروان

مسجد کبود ایروان

نویسنده: دکتر آرمن حق نظریان


شهر ایروان(یرِوان)، پایتخت ارمنستان، در 1340م، در زمان اوزون حسنآققویونلو شکل گرفت. این شهر با جمعیتی حدود 1,200,000 نفر دارای هستهای کهن است که پس از قرن شانزدهم میلادی به منزلۀ مرکز منطقه تعیین شد. از بناهای تاریخی معدود این شهر به منزلۀ عناصر تزیینی استفاده شده است. از جملۀ این بناها میتوان به کاتدرال ارمنی قرن سیزدهم و مسجد جامع کبود(مسجد ـ مدرسۀ حسین علیخان) متعلق به قرن هجدهم میلادی/ قرن دوازدهم قمری اشاره کرد که در نزدیک میدان (بازار) برپا شده است، مکانی که امروزه در بنایی سرپوشیده و عظیم موسوم به بازار قدیم مورد استفاده است.
تصویری قدیمی از مسجد کبود و میدان ایروانمسجد کبود و بازار شهر
این شهر حوادث فراوانی را از سر گذرانده از جمله زلزلۀ قرن هفدهم، تسخیر به دست ترکان عثمانی، پیوستن به ایران در زمان صفویه و تهاجم رو به گسترش روس ها در زمان قاجاریه که در نهایت نیز با عقد معاهدۀ ترکمنچای تسلیم روسیه شد. چنین حوادثی طبعاً نمیتواند در تخریب بخش اعظم آثار تاریخی ـ معماری این شهر بیتأثیر باشد. در آمار تهیه شده از بناهای این شهر در 1830م/1245ق، از سوی حکمران روسی آن، علاوه بر دو مسجد در ارک حکومتی از شش باب مسجد نیز در پایین شارستان یاد شده است. درون بنای ارک حکومتی یا قلعۀ سردار هم علاوه بر منازل مسکونی خان بناهای دیگری نیز وجود داشته از جمله دو مسجد یکی متعلق به عثمانیها و دیگری متعلق به ایرانیها که بعدها تخریب شده و از آنها اطلاعات و تصاویر چندانی در دست نیست.مسجد عثمانیها، موسوم به رجب پاشا، را در 1725م ساخته بودند که بعدها به دست روسها تخریب شد و جای آن را کاتدرال گرفت. امروزه هم اثری از این مسجد برجای نمانده است. مسجد ایرانیها، موسوم به سردار یا عباس میرزا، را در قرن نوزدهم میلادی، در زمان فتحعلیشاه، ساخته بودند که آن هم پس از تصرف ایروان به دست روسها به اسلحهخانه تبدیل و به سرعت تخریب شد. خود قلعه را نیز در نیمۀ قرن نوزدهم تخریب و به پارک تبدیل کردند.
کلیسای روسی بنا شده در مکان مسجد عثمانیمسجد عباس میرزا
در محلۀ مرکزی شهر، معروف به شهر کهنه، بازار قرار داشت که در جوار آن مسجد کبود یا مسجد حسینعلی خان واقع شده بود. این بنا مسجد جامع شهر محسوب میشد که در عین حال محل آموزش علوم دینی نیز بود. در محلۀ تپه باشی یا کُند محل، که به سوی شرق گسترش داشت و در زمان قدیم آن را کولیها اشغال کرده بودند و بعدها به بازار هفتگی پنجشنبه بازار تبدیل شد، مسجدـ مدرسۀ نوروز علی بیگ و حاج امام وردی قرار داشت. در شرق قلعه، محلۀ حومهای دمیربولاق واقع شده بود که در آن چند بنا از جمله مسجد کوچک جعفر بیگ یا حاج جعفر قرار داشت. مسجد سرتیپ خان نیز در محلۀ دمیربولاق واقع بود و در قسمت جنوب و شرق قلعه مسجد کرک بولاق قرار داشت. امروزه، تنها مسجدهای باقی مانده در ایروان مسجد کبود و مسجد نورزال است.
مسجد محلۀ تپه باشیمسجد محلۀ دمیر بولاق
مسجد ـ مدرسۀ جامع ایروانمسجد کبود، که روسها آن را گولوبا (مسجد کبود) مینامند، به نام حسینعلیخان بانی آن نیز شناخته میشود. این مسجد ـ مدرسه، که نقش مسجد جامع (اصلی) شهر را ایفا میکرده، در 1179ق با هزینهای بالغ بر شش هزار تومان، که حسینعلیخان (قاجار) بیگلر بیگی، حاکم ایروان، آن را پرداخت کرده بود، احداث شده و امروزه در مرکز شهر جای گرفته است.بین سالهای 1826ـ1912م وضعیت بنا سالم و مسجد نسبتاً فعال بود اما به تدریج بافتهای اطراف آن تحلیل رفت و در پی تأثیرات نظام کمونیستی در ارمنستان، فعالیتهای مذهبی آن نیز به تدریج تعطیل شد تا اینکه در نهایت، در 1996م، با آغاز همکاریهای ایران و ارمنستان برای احیای این مسجد از طریق سازمان میراث فرهنگی و بنیاد مستضعفان مرمت این بنای تاریخی در دستور کار قرار گرفت. هستۀ اصلی مسجد گنبدخانه و دو شبستان جانبی است که ساخته و پرداختۀ دوران حسینعلی خان قاجار؛ یعنی، اوایل دورۀ زندیه و سالهای شکوفایی کریمخان زند است اما بر حسب مدارک شفاهی که لینچ گزارش کرده تصور میشود تاریخ بنای مسجد به عهد نادرشاه افشار (1736 ـ 1747م)؛ یعنی، به زمان سردار حسینعلی خان، حاکم ایرانی ایروان، برمیگردد.ترکیب ویژه و هستۀ اصلی مسجد را، در مجموع، تالار دلپذیر و فراخی به ابعاد34 × 13 متر تشکیل میدهد. مسجد ویژگی معماری برجستهای ندارد اما چون در فضایی سربرافراشته که انبوه درختان نارون آن را احاطه کرده از زیبایی چشمگیری برخوردار است. کاشیکاریهای جالب و کنارۀ بستر آن از جمله نقوشی است که در ذهن بیننده باقی میماند. روحیۀ حاکم بر فضای مسجد تداعیکنندۀ معماری ایرانی است. این مسجد، در زمان خود، بزرگترین مسجد ایروان و غنیترین مسجد تمام قفقاز به شمار میرفته و شاید از همین روست که بهتر از سایر مساجد از آن حفاظت شده است. در 1930م، به همت و با تدبیر برخی از روشنفکران و به منظور نجات مسجد از نابودی و تخریب، با کسب اجازه از مقامات دولتی، این مسجد تبدیل به موزۀ تاریخ طبیعی و موزۀ تاریخ ایروان شد. مسجد جامع مدتی به علت تحلیل بافت اطراف آن، که به نظر میرسد از 1912م/1330ق شروع شده بود، متروک ماند و شبستانهای شمالی آن را عمدتاً مردم تصرف کردند و گوشۀ غربی آن را هم خیابان ماشتوتز (لنین سابق)، که حکم شریان اصلی شهر را دارد، قطع کرده است. بناهای بلند چند طبقه، که بین1940 ـ 1950م ساخته شدهاند، حالتی غریبانه به مسجد دادهاند. فضاهای داخلی مسجدمسجد جامع ایروان، که به سبک چهار ایوانی بنا شده، دارای دو بلوک عمدۀ شمالی و جنوبی (به طرف قبله) است. دو ایوان کوچکتر شرقی و غربی حجرههای واقع در دو ضلع مذکور را به دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم میکند. گروه شمالی شامل هفت حجره و گروه جنوبی شامل شش حجره است. حجرهها شامل دو قسمت ایوان و خود حجرهاند. ورودی اصلی مسجد را دهانۀ منتهاالیه جنوب شرقی شکل میدهد و دهانۀ منتهاالیه جنوب غربی به فضای خدماتی مسجد از جمله راهپلۀ منتهی به بام ختم میشود. ایوان غربی دسترسی به مسجد را از طریق جبهۀ غربی فراهم میکند. بنابراین، ظاهراً ورودی مسجد تنها از طریق جنوب و غرب است. حیاط یا صحن مسجد ـ مدرسه
مسجد کبــود یـک مسجد ـ مدرسه محسوب میشودکه نظایر آن را در تمام دورههـای تاریخ معماری اسلامیایـران فراوان میتـوان یافت. فضای کلی مسجـد جامع ایروان در نگاه نخست القا کنندۀ فضای مدرسه است تا مسجدی تمام عیار.از ویژگیهای برجستۀ این مسجد ـ مدرسه صحن دلگشا و طراحی شدۀ آن است که فضاهای داخلی تماماً به آن اشراف دارد و حیاط مملو از درخت آن به باغی زیبا میماند تا صحنی برای عابدان.صحن مدرسه دارای دو بخش است: باغ و حوض مرکزی آن و دیگری خیابانهای وسیعی که آن را دور میزند. این دو بخش را ستونچههایی سنگی و نردههایی آهنی احاطه کرده که تاریخهایی بین 1325 ـ 1328ش دارد.اختلاف سطحی، حدود یک پله، خیابانهای محوطهسازی باغچهها و حوض مرکزی را از یکدیگر مجزا ساخته و تمام صحن با سنگهای بزرگ خاکستری توف فرش شده است. فضای مسجد از سالها پیش به دو موزه به نام موزۀ تاریخ ایروان و موزۀ تاریخ طبیعی اختصاص داده شده بود (1929 ـ 1994م) که فعالیت چشمگیری هم نداشت و پس از چندی نیز (از 1996م/1375ش) بحث واگذاری آن از سوی شهرداری به بنیاد مستضعفان ایران مطرح شد. محرابهای گنبد و مقصورهمحراب اصلی
مهمترین محراب مسجد شامل محراب گنبدخانه است که کتیبهای با دو بخش عمده دارد: کتیبۀ پیشانی که شامل شمهای از اوضاع سیاسی و اجتماعی منطقه، سال ایجاد مسجد و توصیف بانی اوست. بخش دوم کتیبه نیز آیاتی از قرآن کریم را شامل میشود.محراب دوممحراب دوم در واقع سنگنبشتهای است به شکل محراب بر بدنۀ جنوبی(سمت قبله) شبستان جنوب شرقی که دوازده بیت شعر به خط نستعلیق دربارۀ ایروان، مسجد جامع و بانی آن، حسینعلی خان، بر روی آن نگاشته شده و تاریخ احداث آن 1179ق است.محراب سومدر شبستان جنوب غربی، بر بدنۀ جنوبی(سمت قبله)، محراب سنگی مزینی قرار دارد که برروی آن آیاتی از قرآن کریم حک شده است.محراب چهارمبر بدنۀ داخلی استوانهای ساقۀ گنبد این محراب آیاتی از قرآن کریم نوشته شده. نام دو کاتب کتیبه میرمرتضی تبریزی و غفار اوجانی و سال کتابت آن 1180ق است. سردر جنوبیمسجد جامع ایروان در مجاورت میدان اصلی بازار سرپوشیده و دیگر تأسیسات عمومی شهر ایروان قرار داشته و در مجموع مرکز قسمت پایین شهر(محلۀ مسلماننشین) محسوب و هستۀ اصلی فعالیتها و عملکردهای عمومی شهر تلقی میشده است. وجود دو سر جبهۀ جنوبی و غربی و نورگیری حجرهها و فضاهای اصلی مسجد از بدنههای خارجی گویای آن است که مسجد با گذرهای عمومی در چهار طرف احاطه میشده و مسدود شدن معابر اطراف و تصرف آن طی تغییرات عمدۀ شهرسازی در مرکز ایروان و بالا آمدن سطح شهر از 1932م/1311ش به بعد صورت پذیرفته است. بر اسـاس شواهـد و مدارک موجود مهمترین دسترسی مسجد به فضای خارجی از طریق سردر جنوبی و در درجۀ دوم از سردر غربی بوده. سردر جنوبـی پس از افتتاح سردر جدید در خیابان ماشتوتز، در گوشۀ شمال غربی، عملاً به سردری درجه دوم و خدماتی مبدل شد، طاق آن فروریخت و به شکل ویرانهای در آمد.ســردر جنوبــی، پیش از ویرانی، دارای تزیینات معقلی و قطاربندی آیینهکاری شده بود. تک منارهای رفیع در شرق و مأذنهای کوتاه و سرپوشیده در غرب در جلوی آن وجود داشت. مجموعۀ سردر در دورههای مختلف شکل گرفته است و تزیینات ایوان دورههایی متفاوت دارد اما استخوانبندی آن همزمان با ساخت مسجد شکل گرفته است.
سر در جنوبیسردر غربی
مأذنهمأذنۀ مسجد، که در حال حاضر وجود ندارد، هشتگوش بوده و در سمت غربی سردر قرار داشته و ساخت آن نیز به دورههای بعد از ساخت سردر و مناره مربوط بوده است. مأذنه، که بر پایهای مستقل از سردر از سطح همکف آغاز میشده، فاقد پلۀ داخلی بوده و برای رفتن به بالای آن ابتدا از کف بام و از پلۀ پشت طاق سردر به اتاقک پاگرد، واقع در فراز سردر، میرفتند و سپس از آنجا به کف مأذنه وارد میشدند. مأذنه به احتمال زیاد از الحاقات دورۀ متأخر قاجاری است (احتمالاً 1305ق به بعد). راهروی سرپوشیدهعکسهای تاریخی راهروی سرپوشیدۀ مقابل سردر جنوبی این قسمت بنا را، در دورههای مختلف، در وضعیتهای متفاوت نشان میدهد. قدیمیترین عکس(1862م/1277ق) راهروی سرپوشیده را بر روی چهار ستون (احتمالاً سنگی) با سقفی تخت نشان میدهد که ارتفاعی برابر ارتفاع سردر دارد. در این عکس کلاهک مأذنه نیز به صورت کلاه درویشی است.در عکسهــای جدیدتر ستونهــای راهروی سرپوشیده بلندتر شده، سقف آن به صورت شیبدار در آمده و قوسهای بین ستونها حذف شده است. کلاهک مأذنه نیز به صورت چتری ساده درآمده و ارتفاع آن، به احتمال زیاد، بلندتر شده است. ستونهای نگهدارندۀ راهروی سرپوشیده هم تغییر یافته. راهروی سرپوشیده احتمالاً به همان دورهای تعلق دارد که مأذنه ساخته شده و مربوط به سالهای 1305ق به بعد است.
عکسی قدیمی از سردر جنوبیوضعیت کنونی سردر جنوبی
با توجه به عکسهای موجود ارتفاع سردر همتراز پاگرد شبستان شرقی کنار گنبد؛ یعنی، حدود 5/7 متر و پاکار قوس سردر همتراز با اولین پای قطاربندی و حدوداً 15/4متر از کف اصلی است. قطاربندی سردر نیز آیینهکاری بوده (گفتههای اهالی این امر را تأیید میکند) که احتمالاً مربوط به دورۀ سوم تزیینات سردر است.با عنایت به گمانهزنیها آنچه مسلم است اینکه ساختار مناره با ساختار سردر مسجد تفاوت داشته. این بدان معنا نیست که این دو در دو دورۀ متفاوت و دور از هم ساخته شدهاند بلکه ظن قوی آن است که معمار بنا به علت کاربرد متفاوت دو سازه تعمداً آنها را درز داده و به صورت هشتگیر نساخته. تقدم یکی از این دو سازه بر دیگری چندان محرز نیست اما احتمال تقدم ساختمان مناره، همانگونه که در ادامه خواهد آمد، وجود دارد.نکتۀ دیگر آنکه بررسی سنگ مناره و سردر و نشان واضحی که در سکوی سردر وجود دارد حاکی از آن است که مناره و بدنۀ جنوبی مسجد و از جمله سردر جنوبی در ابتدا یکبار طراحی و ساخته شده اما به دلایلی، از جمله به منظور برجسته ساختن نمای سردر، با جلو کشیدن جرزهای دو طرف (به اندازۀ52سانتیمتر) و ایجاد پَخی در دو طرف سردر، آن را نسبت به بدنۀ مناره و مسجد نمایانتر ساختهاند. آنچه ظن قدیمیتر بودن و اصلی بودن این سازه را تقویت میکند وجود تزیینات کاشیکاری معقلی روی پَخهاست که از نوع کاشیکاری مرحلۀ اول سردر است. مناره
آنچه در نگاه اول به گنبد جلب نظر میکند منارۀ ستبر و خوشاندام آن است که گلدستۀ آن، به ویژه، منارههای دورۀ صفویه را به یاد میآورد. مناره شامل سه بخش است: پایه، تنه و گلدسته. پایه مکعب مستطیلی است به ابعاد 342 × 330 × 380 سانتیمتر که از درون و بیرون سنگی و پاکتراش است و بدنۀ غربی آن، که بر سردر مناره تکیه دارد، آجری است. ورود به مناره از همکف شمالی آن میسر است که خود نشانهای از منفرد بودن مناره محسوب میشود، همانگونه که روال تمام منارههای منفرد است و احتمال ساخت آن پیش از سردر و حتی پیش از مسجد وجود دارد. پایۀ مناره با چهار نیم شبه هرم به تنۀ استوانهای آن متصل میشود (مرحلۀ انتقال). بخشی از تنۀ مناره، از قسمتی که پایۀ سنگی مکعب مستطیل خاتمه مییابد و تنۀ آجری مناره شروع میشود، به ارتفاع 120سانتیمتر سنگی و به تبعیت از تنۀ مناره، استوانهای شکل است.تنۀ مناره با پلهها و میلۀ سنگی وسطی آن تا کف نعلبکی و امال است. از نعلبکی به بالا (سرمناره) پله وجود ندارد و در فضای خالی آن چوبهایی به صورت نردبان تعبیه شده است. بر بدنۀ داخلی سرمناره یادگارهایی از دوران جنگ جهانی اول دیده میشود. در زمانی نه چندان نزدیک، در بخشی از مناره، در قسمت کف بام سردر، درگاهی ایجاد شده تا دسترسی به مناره را از روی بام ممکن سازد. با ایجاد این درگاه ورودی به مناره از قسمت همکف متروک میماند. این حدس نیز وجود داردکه در زمان ساخت سردر، که پس از بنای مناره بوده، به علت ضرورت دسترسی به مناره از بام، این درگاه همزمان با بنای سردر ایجاد شده است.مناره به طور محسوسی به سمت جنوب غربی(سمت سردر) کج شده است. این انحراف به طور مشخصی در بخش استوانهای شکل مناره دیده میشود، نه در پایۀ مناره که به سردر تکیه دارد. ضایعات وارده بر اثر عدم تعادل در بخش انتقالی(از مکعب مستطیل به استوانه) و امال یا بخش شبه مخروطی مناره کاملاً مشهود است. خردشدگی سنگهای پلهها، میلۀ مناره و اولین سنگهای محل اتکای استوانۀ مناره برروی مکعب مستطیل پایه از علائم این عدم تعادل و چرخش است. با توجه با اینکه هیچگونه نشستی در سطح اتکای پایۀ مناره برروی شالوده دیده نمیشود میتوان عامل این عدم تعادل را زلزلههایی دانست که در سالهای گذشته رخ داده است. به نظر میرسد ضعیف شدن بدنۀ مناره در اثر ایجاد درگاه و نیز خرابی و ناتمام بودن سردر (که میتوانست تا حدی از انحراف مناره به سمت سردر جلوگیری کند) در جهتگیری انحراف مناره به سمت سردر کمک کرده باشد. در عکسی متعلق به 1877م/1294ق نیز این انحراف قدیمی دیده میشود. نمای پیشطاق گنبد و تغییرات آنعکسی که در 1877م/1294ق از بنای مسجد گرفته شده وضعیت سردر را در شکل اصلی، پیش از تغییرات صورت گرفته در کاشیکاریهای نما و گنبد در 1305ق، نشان میدهد. با مقایسۀ این تصویر با وضعیت امروز بنا میتوان تغییرات زیر را در آن مشاهده کرد:ـ کتیبــۀ قــرآنی خط ثلث بر خشتهای هفت رنگ شامل سورۀ الدهر، که تاریخ احداث و نام بانی در پایان آن آمده ، با کتیبۀ جدید کاشی هفت رنگ پوشانده شده است. ـ جای طاقچهسازی کاربندی شدۀ پیشانی پیشطاق را، که ترکیبی کاملاً نو در معماری زندیه است، دو کتیبۀ هفت رنگ پر کرده.ـ طاقنماهای جرزهای دو طرف نما با ترکیبی جدید از کاشی هفت رنگ پر شدهاست.ـ پیشانینما برای نصب یک کتیبۀ هفت رنگ دیگر بالا برده شده است که موجب کاهش دید گنبد از داخل حیاط شده.ـ طرح لچکیهای نما با یک طرح اسلیمی هفت رنگ جایگزین شده است. ـ شبستان زیر گنبد با درب ارسی بزرگ چوبی سه دری بسته شده است. این ارسی هماکنون نیز وجود دارد و طی احیای مسجد تعمیر شده است.
کاشیکاری گنبد و تغییرات طرح آنکاشیکاری گنبد نمایانگر قدیمیترین وضع طرح کاشیکاری بر روی گنبدها، حدأقل، در فاصلۀ سالهای 1862 ـ 1877م/1277ـ 1305ق؛ یعنی، فاصلهای حدود یک نسل است. هرچند با توجه به اقلیم سرد ایروان بعید به نظر میرسد در فاصلۀ 1765ـ 1862م/1179 ـ 1277ق؛ یعنی، حدود یکصد سال تعمیراتی در گنبد صورت نگرفته باشد. کاشیکاری گنبد به شیوۀ نره امکان تعمیرات موضعی آن را میدهد و احتمال نگهداری کاشیکاری گنبد به این شیوه در طول سالهای فوقالذکر وجود دارد. بههرحال، از مستندات تصویری چنین مستفاد میشود که تغییرات و تعمیرات عمدۀ گنبد همزمان با تغییرات صورت گرفته در نمای ایوان جنوبی بوده. این تغییرات عبارتاند از:ـ تعبیۀ نه ترنج با ذکر نام متقارن علی، در زمینۀ طرح اسلیمی، روی کاشی نرده (وضع گنبد قبل از تعمیرات اخیر)ـ تغییر طرح کمربند (آوگون) گنبد به طرحی بر زمینۀ اسلیمی و کاشی هفت رنگ ـ تغییر طرح پایینترین بخش گنبد (زیر خاکانداز و آوگون)ـ تغییراتی در طرح عرقچین گنبد آخرین تعمیرات روی گنبدبه نظر میرسد گنبد از آن تاریخ (1862م/1277ق) تا زمان آخرین تعمیرات اساسی تنها یکبار دیگر تعمیر شده و آن زمانی بوده که برای استحکام بخشی از گنبد اقدام به تعبیه کمربند وکشهای فلزی در آن کردهاند و احتمالاً مربوط به سالهایی است که بنا تبدیل به موزه شده بود.تغییرات صورت گرفته حاکی از آن است که تعمیرکاران کاملاً از هنر کاشیکاری بیاطلاع بودهاند زیرا پس از نصب کلاف تسمهای به دور گنبد در نصب مجدد کاشیهای نرده، براساس طرح قبلی، دچار مشکل شدهاند و کاشیها را بدون رعایت نظم و ترتیب و به شکلی درهم چیدهاند. از آن زمان تا به امروز گنبد به علت ناآشنایی تعمیرکاران با فن ساخت کاشی و تعمیرات دچار فرسایش شدید شده است. این فرسایش و فروریختن کاشیها، به ویژه، در کلاهک گنبد و کتیبۀ آن مشهود است.
ساختار گنبدگنبد مسجد جامع ایروان گنبدی آجری و دوپوسته است. آهیانه (پوستۀ زیرین) و گنبد (پوستۀ رویی) با فاصلهای برابر 325سانتیمتر از یکدیگر قرار دارند. گنبد به شیوۀ سروی و متناسب با شرایط اقلیمی سرد و برفخیز ایروان، به صورت تیز و تند ساخته شده است. هیچگونه ارتباط سازهای بین دو پوسته وجود ندارد و پوستهها به صورت مستقل عمل میکنند و مانند سایر گنبدهای مشابه دو پوش از طریق تیغههای آجری شعاعی (خشخاشیها) به یکدیگر تکیه ندارند و فاقد کشهای چوبیاند. تنها ارتباط شبهسازهای بین دو پوسته در محل نوکها وجود دارد که عبارت است از ستونی چوبی که به نظر نمیرسد نقش سازهای داشته باشد و احتمالاً با طوق روی گنبد مرتبط است. آمود یا روکش پوشش بیرونی را کاشیهای نرۀ ریشهدار (به قطر بیست سانتیمتر) میپوشاند که نقش سازهای به آن میدهد و کمک پوشش رویین محسوب میشود که ضخامت آن یک آجر است (25سانتیمتر).ساقۀ گنبد، که نورگیرها در آن تعبیه شده، استوانهای است به ضخامت هشتاد سانتیمتر با ترکیب سنگ و آجر. سنگپاکتراش ضخیمی، که همزمان با آجر چیده شده، نمای ساقه را میسازد. در مجموع گنبد از سلامت نسبی برخوردار است جز برخی علامتهای فرسایشی ناشی از نفوذ آب باران و برف و یخبندانها که در فاصلۀ باریک بین ساقه و پیشانی بلند شدۀ پیشطاق ایوان جنوبی قابل مشاهده است.در بازدید 1372 مشاهده شد کورهپوشهای پشت پیشطاق فروریخته و محلی برای انباشت برف و باران پدیدآمده است که خوشبختانه در 1375 طی تعمیر مسجد این عیب برطرف شد.مشاهدۀ گنبد پیش از تعمیرات و بازسازی ما را به این نکته رهنمون کرد که گنبد به علت تعمیرات غلط سالهای گذشته فاقد آوگون شده اما بررسی عکسهای قدیمی وجود آوگون را در گذشته محرز میسازد.
رنگبندی گنبدآنچه در تغییرات کاشیکاری 1305 ـ 1306ق کاملاً مشهود است به کارگیری رنگ طلایی در کنــار رنگ آبــی آسمانـی (کبود) است. تأکید در ترکیب این دو رنگ، که به فضا شادابی و نشاط میبخشد، چه در نمای پیشطاق و چه در گنبد (کاشیهــای هفت رنگ و ترنجهای یاعلی) دیده میشود. این ترکیب در بازسازی اخیر کاشیکاری گنبــد نیــز محفوظ مانــده است.
گنبدهای شبستانهای شرقی و غربی گنبدخانهسازۀ گنبدهــای شبستانهــای شرقی و غربی به شکل گنبدهای دو پوش پیوسته ساخته شده و ساقۀ گنبدها از سنگ پاكتراش و به ارتفاع 65 سانتیمتر از سطح بام است. این ارتفاع با توجه به شیب بندی بام برای دفع آب باران تفاوت دارد و در جوار بدنۀ گنبدخانه به حداقل میرسد و نظر به فاصلۀ بسیار محدود گنبد بزرگ با گنبدهای شرقی و غربی بام در این بخش به صورت آبرو در میآید. ساقۀ سنگی در واقع پوستهای سنگی است كه ساقۀ كوتاه آجری گنبدها را محافظت میكند. شكل تمامشدۀ گنبد (با نظر به گنبد نسبتاً سالم شرقی) شروعی تند (شیبی نزدیك به 30 درصد) و رأس افتاده دارد. به بیان دیگر، برفگیر است و بر خلاف گنبد اصلی خوابیده و فرسایش آنها را موجب شده است.در زمانی كه از مسجد به منزلۀ موزه استفاده میشد راهحل این مشکل را در شیروانی كردن روی گنبد و تمام بامها دیده بودند. بازشوهای ایوان و حجرههابه منظور آمادهسازی فضاهای متفاوت مسجد جامع برای موزه، دخل و تصرفاتی در آن صورت گرفته است كه از آن جمله میتوان به بازشوهای بین ایوانها برای ایجاد رواق دور حیاط و واشدگاههای بین حجرهها اشاره کرد.نظر به اینكه این اقدام به ویژه، در ایوانها، موجب تضعیف وضع استحكامی ایوانها شده بود در طرح مرمت تصمیم گرفته شد تمام دیوارهای ایوانها را، كه سوراخ شده و در آن راه عبور به ایوان دیگری ایجاد شده بود، به شكل اصلی (كه معمولاً طاقچۀ ایوان است) بازسازی کنند. اغلب درگاهها و روزنههای بالای آن را نیز در حجرهها تغییر داده بودند كه قرار شد آنها را هم بر اساس طرح اصلی بازسازی کنند. جبهۀ شمالی
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با توجه به تصاویر گویا و روشنی كه از نمای جبهۀ شمالی به طرف صحن وجود دارد و با عنایت به بقایای موجود از این نما، در گوشۀ شمال شرقی و شمال غربی، امكان دستیابی به نمای بخش مركزی و دیگر قسمتهای ویران شدۀ آن از طریق كاوشهای لازم میسر است. بر اساس آنچه از بررسی عكسها و وضعیت موجود برمیآید این بخش از مسجد مهمترین بخش پس از هستۀ مركزی جبهۀ جنوبی است و به احتمال زیاد، به شكل مدرسه از آن بهرهبرداری میشده و شامل یك گنبدخانۀ مركزی با فضایی بسیار كوچكتر از گنبدخانۀ مقصوره اما بسیار پرتكلفتر و دارای تزیینات بیشتر بوده است. بر فراز دو گوشۀ شمال شرقی و شمال غربی جبهۀ مذكور و مشرف به حیاط مسجد دو گنبدخانۀ كوچكتر از گنبد مركزی و همحجم یكدیگر وجود داشته كه نقشۀ قدیمی موجود در بایگانی ادارۀ كل حفاظت بناهای تاریخی ارمنستان ابعاد آن را تا حدودی مشخص میسازد. این دو گنبد در واقع فضای حیاط مسجد را در گوشههای شمالی محدود و آن را تعریف میكند. کاوشها و مطالعات صورت گرفته در گنبدخانۀ گوشههای شمال غربی دستیابی به تمام اطلاعات لازم را دربارۀ ساختار گنبد میسر ساخت ضمن آنكه طی این کاوشها به محرابی در جبهۀ جنوبی آن در بین دو در ورودی به فضای گوشۀ شمال غربی از حیاط دست یافتیم. احتمال اینكه در فضای گوشۀ شرقی نیز یك چنین محرابی وجود داشته باشد قوی است.دو گنبد مذكور هرچند از نظر ابعاد چندان از گنبد مركزی كوچكتر نیستند اما از نظر ساختار با آن تفاوت دارند و در ارتفاع پایینتری برپا شدهاند. حد فاصل بین گنبد مركزی و دو گنبد مورد بحث دو فضای مشابه وجود داشته كه عیناً در جانب دیگر آنها و در منتهاالیه گوشههای شمال شرقی و غربی جبهۀ شمالی، تكرار و به احتمال زیاد با شیوۀ طاق و تویزه پوشانده میشده است.با توجه به اینكه گوشۀ شمال غربی مسجد ایروان در پی ایجاد خیابان ماشتوتز بریده شده و كف حیاط مسجد حدود دو متر پایینتر از كف پیادهرو خیابان مذكور قرار دارد مرمت این بخش از مسجد و ایجاد نمایی متناسب با مسجد و فضای شهری آن از حساسیتی ویژه برخوردار است.خوشبختانه، میزان بریدگی ایجاد شده در گوشۀ شمال غربی مسجد در حدی است كه امكان بازسازی كامل صحن مسجد در گوشۀ شمال غربی و ایجاد فضایی یكدست و هماهنگ با معماری مسجد وجود دارد. در بازسازی مسجد در قسمت بر خیابان ماشتوتز میبایست موارد زیر در نظر گرفته میشد:ـ ضرورت ایجاد دسترسی به مسجد از خیابان.ـ ضرورت ایجاد ارتباطی فضایی و كالبدی بین مسجد و خیابان به نحوی كه تداخل نامأنوس صورت نگیرد.ـ ارائۀ حجم زیبای گنبد و مناره در فضای شهری بدون آنكه فضای شهری امروزی خود را بر فضای یكدست و تاریخی مسجد تحمیل كند.همزمان با بازسازی جبهۀ شمالی دكتر جبل عاملی طرحی را نیز برای ورودی مسجد از خیابان ماشتوتز تهیه کرد. آسیب شناسی بنامتروك ماندن بنامتروك ماندن مسجد طی1912م (تحركهای منطقهای و بروز جنگ جهانی اول) تا 1930م (تأسیس موزه در مسجد) از جمله عوامل تخریب آن بوده است.عوامل مخرب ناشی از برنامههای شهرسازیـ پیاده شدن طرح جامع ایروان و تحولات شهری حاصل از آن از جمله تخریب گوشۀ شمال غربی مسجد و قسمت اعظم بدنۀ شمالی در پی ایجاد خیابان اصلی ماشتوتزـ ایجاد ورودی اصلی به موزه از خیابان ماشتوتز و متروك ماندن سردر جنوبیـ ساخت و سازهای جدید در حریم بلافصل مسجد و بالا آمدن كف گذرها و عرصههای اطراف مسجد تا بیش از دو متر و در نتیجه ایجاد تغییرات در تناسبات نماهای خارجی بنا و اثرات منفی منظری و ضایعات كالبدی بر اثر نفوذ رطوبتهای صعودی جانبیعامل ویرانگر رطوبتبالا آمدن كف اطراف بنا بسته شدن روزنههای حجرهها را نیز (احتمالاً برای تأمین امنیت موزه) به همراه داشت. این دو اتفاق بنا را شدیداً در معرض نفوذ رطوبت قرار داده و جریان هوا را نیز در فضاهای آن متوقف ساخته بود. توقف جریان هوا و جلوگیری از تنفس بدنهها همراه با عارضۀ به شدت آسیبرسان تعریق، که با نصب پانلها و ویترینهای موزه در مقابل بدنهها تشدید شده بود، از دیگر عوامل تخریب بنا بود، هرچند با نصب شیروانیهایی برروی بام حجرهها و فضاهای جانبی گنبدخانه از نفوذ آب باران جلوگیری به عمل آمد با فرسایش شیروانیها آب باران از سقفها نفوذ میکرد. بدین ترتیب، رطوبت صعودی و نزولی را باید عامل اصلی ویرانگر بنا دانست.دخل و تصرفات سازهایبه منظور ایجاد ارتباط بین فضاهای موزه دخل و تصرفاتی غیر فنی در بنا به عمل آمد كه تأثیراتی نامطلوب بر سازۀ بنا گذارده بود. از جملۀ این دخل و تصرفات میتوان به گشودن در بین ایوان حجرهها برای ایجاد رواقی در اطراف صحن اشاره کرد که این تغییر عدم تعادلهایی را در جرزها و گاه پوششها موجب شده بود.تخریبهای ناشی از عدم نگهداری چنین به نظر می رسد كه در تمام 65 سالی كه از بنا به منزلۀ موزه بهرهبرداری میشده نسبت به نگهداری آن سهلانگاری جدی صورت گرفته. این امر هر چند در سلامت بنا اثر منفی داشته در حفظ شواهد تاریخی مؤثر بوده است.كلافكشی گنبدگنبد در قسمت بالای ساقۀ آن با تسمه کلافکشی شده است. هنوز روشن نیست كه این اقدام در چه تاریخی صورت گرفته اما نه تنها تأثیر عمدهای نداشته بلكه به علت ناآشنایی تعمیرکاران با فن و هنر كاشیكاری در بازسازی طرح كاشیكاری این بخش به هیچ وجه طرح اصلی آن رعایت نشده است. ضمناً اكسیده شدن تسمۀ فولادی به كار رفته و ازدیاد حجم آن و انقباض و انبساط تسمه خود باعث طبله شدن كاشیكاریهای گنبد شده.سازۀ بنا در اصل، همان گونه که پیشتر یادآور شدیم، از استواری و ایستایی بسیار رضایتبخشی برخوردار است و آسیبهای وارد شده عموماً ناشی از استفادۀ نامطلوب از بنا و عدم نگهداری بوده. بنابر مطالعات صورت گرفته برروی ضایعات وارد شده آسیب عمدهای ناشی از اثرات مخرب زلزله در بنا مشاهده نشده است. این ضایعات عمدتاً از عوامل برونی بوده که بر روی محیط داخلی تأثیر گذاشته و كمتر از ساختار خود بنا ناشی شده است. این ضایعات، که بر روی گنبد بیشتر به چشم میخورد، بر اثر فرسایش كاشیكاریها به وجود آمده و به نظر میرسد از 1330ش به این سو اقدامی برای مرمت آن صورت نگرفته. لذا ضایعات ناشی از عوامل جوی امری طبیعی است. سنگ بدنۀ ساقه، كه جزو سازۀ ساقه به حساب میآید، در قسمت نسا (شمالی)، كه محل تجمع برف و یخزدگی است، باعث آسیب بیشتری شده بود.سازۀ گنبد با توجه به معاینات دقیق مهندس سعیدی، كارشناس سازۀ هئیت، سالم اعلام شده بود. به ویژه، پوشش اول آن كه مشكل خاصی در آن وجود نداشت. عوامل مخرب تأسیساتی یكی دیگر از عوامل مخرب وجود لولهكشیهای بسیار فرسودۀ سیستم حرارتی (شوفاژ) و آب و فاضلاب در بنا بود كه در دراز مدت موجب سرایت رطوبت به طور مستمر در بنا و در تمام بخشهای آن شده بود. در مجموع، صحن مسجد (سنگفرش و باغچهسازی آن)، جز عدم نگهداری مناسب در نیم قرن اخیر مشکل دیگری نداشته است. حجرههاكل مجموعۀ مسجد ـ مدرسه به شیوۀ چهار ایوانی طراحی شده، هرچند در جبهۀ شمالی فاقد ایوان است و دسترسی به فضاهای مركزی، جنوبی و شمالی مستقیماً از فضای آزاد صحن صورت میگیرد و در دورههای بعد با در و ارسی از فضاهای باز حیاط جدا شده است. ایوان غربی نقش دالان ورودی را برای صحن ایفا میكند و ایوان شرقی، كه قرینۀ ایوان غربی است، احتمالاً مدرسۀ تابستانی بوده که پوشش طاق تویزهای و نمایی آجری دارد. هر دو ایوان با تركیب سه دهانهای از فضای حیاط جدا و تبدیل به حجره شدهاند که قبری نیز در آنها وجود دارد.
هفت حجره در شمال ایوان غربی و شرقی و شش حجره در جنوب این دو ایوان موجود است كه جمعاً 26 حجره را در جبهۀ شرقی و غربی تشكیل میدهد. دهانۀ ورودی مدرسه از گوشۀ جنوب شرقی و دهانۀ صحن و فضای مرتبط مسجد به بام دیده میشود.هر حجره ایوانی رو به صحن دارد و از طریق دری كه روزنی كوچك بالای آن است به حجره راه پیدا میكند. حجرهها فاقد پستو هستند و هر یك دو روزن رو به خارج دارند و یك دستگاه بخاری دیواری و طاقچههایی در بدنهها و طاق آهنگ معماری آن را میسازد. ایوانها نیز طاق آهنگ دارند كه ساختار آن در بام با دیوارهایی از طاق آهنگ حجرهها جدا میشود.ارتفاع حجرهها از كف صحن حدود پنجاه سانتیمتر است. حجرهها مانند زنجیرهای دو جبهۀ شرقی و غربی مسجد را هم ارتفاع با نمای فضاهای جانبی هستۀ مركزی جنوبی دور میزنند. بدنۀ شمالیبدنۀ شمالی مسجد، به علت آفتابگیر بودن، بیشتر در زمستان مورد استفاده بوده است اما در حال حاضر جز بخشهایی از نمای گوشۀ شمال شرقی چیزی از آن باقی نمانده است. گنبد مركزی این بدنه، كه عرصۀ آن در تصرف مسجد است، كاملاً ویران شده. بخش شمال شرقی آن در تصرف مردم است و بخش شمال غربی آن در هنگام ساخته شدن خیابان ماشتوتز از بین رفته اما امكان بازسازی جبهۀ شمالی وجود دارد.در بررسی اولیه مشاهده شد كه درهای ورودی به فضاهای داخلی (دو طرف فضای مركزی) در محور طاقنماها قرار ندارد اما در فضاهای داخلی متقارن است. در اتصال بدنۀ شرقی صحن اختلالاتی را نشان میدهد كه ظن ساخت آن را در دو دورۀ متفاوت القا میكند. نمای بدنۀ شمالی صحن، نسبت به بدنههای شرقی و غربی، مشخصاً ارتفاع بیشتری دارد و جرزهای آن نمایی سرستونی به خود گرفته است.بر اساس عكسها و نقشههایی كه از مركز اسناد ادارۀ كل حفاظت بناهای تاریخی ارمنستان به دست آمده جبهۀ شمالی با سه گنبد، یكی با ارتفاعی فراتر در مركز و دو گنبد در دو طرف بر فراز فضاهای گوشۀ شمال شرقی و شمال غربی صحن، دارای نمایی چشمگیر بوده است. بررسی صورت گرفته بر روی بدنۀ سمت قبلۀ اتاق، واقع در گوشۀ شمال غربی، حاکی از آن است که محرابی بر روی دیوارۀ میان دو در اتاق وجود داشته است. تعمیرات و تغییرات 1305 ـ 1306ق
صرف نظر از کتیبههای محرابهای گنبدخانه و شبستانهای جانبی آن، که حکایت از بنیان مسجد دارد، مهمترین شاهدی که از تغییرات و تعمیرات در مسجد در سالهای بعد حکایت میکند کتیبههای نمای شمالی، صحن و جبهۀ ورودی به گنبدخانه است.بر اساس تزیینات کاشیکاری باقی مانده از دورۀ زندیه مسجد ـ مدرسه در هیچ جای مسجد، جز در دو کتیبۀ از بین رفتۀ ایوان شمالی و جنوبی،کاشی هفت رنگ به کار برده نشده و تنها از 1305ق بعد است که کاشی هفت رنگ در مسجد کاربرد پیدا میکند و کاشیکاریها با استفاده از کاشیهای نرده و صابونک در نماهای داخلی و خارجی مسجد و گنبد صورت میپذیرد.کاشیکاریهای 1305ق در نمای ایوان(سردر گنبد) جنوبی(یا بخش مرکزی نمای شمالی صحن) هرچند خوشطرحاند از کیفیت بالایی برخوردار نیستند اما به هر حال، چهرهای تازه و معنادار به مسجد دادهاند. این نوع کاشیکاری را در نواری برروی گنبد در حدود منطقۀ گریو نیز مشاهده میکنیم.در مرکز دو ترنج پیشانی ایوان عبارت زیر قبل مشاهده است:((در یک هزار و سیصد و شش مشهدی کریم محکم نمود خانۀ ایمان مستقیم تعمیر طاق گنبد مسجد تمام شدعهد جناب حاجی حسین از دل صمیم محمد رضا)) .در لوحهای متعدد تزیینات کاشیکاری برروی دو جرز دو طرف تاریخ 1305 و 1306ق به کررات تکرار شده است. این اقدام بین 1305 ـ 1306ق، در عهد جناب حاج حسین، به دست محمدرضا نامی و به عمل حاج حسنعلی و رقم میرزا محمدعلی صورت گرفته است.از این زمان به بعد است که نام علی به گونههای مختلف بر دیوارهها، بدنه و گنبد به وفور مشاهده میشود. از آن جمله است نقاشی نام علی به صورت درشت و متقارن بر جرز جنوبی فاصل بین گنبدخانه و شبستان غربی. کتیبههای از بین رفتۀ ایوانهای جنوبی و شمالیبا توجه به مدارک موجود و به استناد عکسهای قدیمی به نظر میرسد تغییرات عمدتاً متوجۀ نمای شمالی صحن و ورودی گنبدخانه اصلی بوده و شمای جنوبی صحن را متأثر نساخته است. بررسی دقیق عکسهای به یادگار مانده از 1877م/1294ق حاکی از آن است که هر دو جبهۀ ایوان دارای کتیبه بوده. کتیبۀ ایوان جنوبی، که امکان قرائت آن از روی عکس وجود دارد، مشتمل بر تمام سورۀ الدهر است که دور تا دور بخش مرکزی نما را دور میزند و انتهای آن قابل خواندن نیست اما در پایان کتیبه نام حسینعلی خان قاجار و سنۀ 1179 قابل رؤیت است. کتیبه به خط ثلث نوشته شده و از کاشی هفترنگ است. پیچی از کاشی برخاسته از گلدان ظریفی دور دهانۀ ورودی ایوان به شبستان زیر گنبد را فراگرفته است. پیشانی ایوان در زیر بخش افقی کتیبه ترکیبی از قوسهای کلیل همراه با کادربندی است. دو جرز دو طرف ایوان را دو طاقنمای کمعمق آجری زینت بخشیده است. امکان وجود کتیبه و طاقنماهای روی جرزهای دو طرف در زیر تزیینات فعلی هست.کتیبۀ ایوان شمالی در سراسر لبۀ فوقانی و پیشانی قرار گرفته که آن هم از کاشی هفترنگ و خط ثلث بوده اما امکان خواندن آن از روی عکس ممکن نیست. این کتیبه هنگام ساختن گنبد خراب شده است. اشخاص و سازمانهای ناظر و مجری طرحهای تعمیراتی مسجد جامع کبودعبدالرحمان وهاب زاده به منزلۀ نمایندۀ سازمان میراث فرهنگی و دکتر عبدالجبل عاملی با سفرهای مکرر خود به ارمنستان در امور اجرایی و مطالعاتی نقشی عمده داشتهاند. آقای نیککار در نظارت بر اجرای طرحهای تعمیراتی و تهیۀ مدارک و مستندات مربوط به مسجد جامع ایروان از قبیل عکسهای تاریخی و نقشههای مهندسی و آقای نعلبندیان، کارشناس مرمت ادارۀ کل حفاظت بناهای تاریخی ارمنستان و عضو هیئت علمی دانشگاه ایروان، کمک مؤثری در تعمیر بنا کردهاند و به منزلۀ مهندس ناظر مقیم در ایروان همراه با آقای تنباکوچی، نمایندۀ بنیاد مستضعفان و مجری طرح، همکاری مؤثر و صبورانهای داشتهاند. شایان ذکر است تعمیرات مسجد جامع ایروان و مطالعه برروی این بنا، که کار عمدۀ آن تا کنون صورت گرفته، سرآغاز همکاری و تشریک مساعیای بینظیر بین مسؤلان ایرانی و ارمنی بوده که نقش مهم و اساسی را در این زمینه بنیاد مستضعفان، بهخاطر سرمایهگذاری سخاوتمندانهاش، برعهدهداشته و این مهم از تاریخ 25مرداد 1375 در ایروان جامۀ عمل پوشیده است. ادارۀ حفاظت بناهای تاریخی ارمنستان و به طور اخص، آقای غفاریان، مدیر کل این اداره، با درایتی قابل تحسین پشتیبان این طرح بودهاند و مسؤلان تراز اول ارمنستان، از جمله معاون فرهنگی رئیس جمهوری، آقای هراند باکراتیان و معاون اول وزارت امور خارجه، آقای آرا کیراگزیان، نیز شهردار ایروان، آقای واماک خاچاطوریان، همگی با علاقهای خاص و با همکاری معنوی خود این اقدام فرهنگی را حمایت کردهاند. هرچند بحث این اقدامات از 1369ش آغاز شد تعمیرات عملاً با حضور آقای تنباکوچی، نمایندۀ اجرایی بنیاد مستضعفان و آقای وهابزاده، ناظر سازمان میراث فرهنگی کشور، از 25مرداد 1375، در ایروان، آغاز شد.در پایان، یاد زنده یاد دکتر باقرآیتالله شیرازی را، که مطالب فوق خلاصهای از مقاله و گزارشی به نام ((مطالعه و مرمت مسجد جامع ایروان)) به نگارش آن مرحوم است، گرامی میداریم.

منابع
اف،هانس. ارمنستان و خاور نزدیك، پاریس: [بینا]، 1828.
دید. شهر ایروان، پایتخت ارمنستان، روسیه:[بینا]، 1833.
ام فون، تلمن. سفر در قفقاز، ایران و تركیه در آسیا، لندن: [بینا]، 1875.
اف،دوملی. چهارده ماه در روسیه، بیجا: [بینا]، 1878، ج1.
شانتر. در عبور از ارمنستان، [بیجا]، [بینا]،1891، ج2.
لینج. ارمنستان، سفرها و مطالعات، لندن: [بینا]، 1901.
 

LOVELORNG

عضو جدید
مسجد چهارمنار

مسجد چهارمنار

مسجد چهارمنار
 

پیوست ها

  • مسجد چهارمنار.zip
    476.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

architect110

کاربر بیش فعال
مسجد جامع قزوین(مسجد جامع عتیق قزوین)

مسجد جامع قزوین(مسجد جامع عتیق قزوین)

مسجد جامع قزوین:

مسجد جامع‌ قزوین‌ از بناهای‌ ارزشمند دوره‌ اسلامی‌ ایران‌ است‌ که‌ بصورت‌ چهار ایوانی‌ ساخته‌ شده‌ و شامل‌ شبستان‌ گنبددار، مناره‌، ایوانهای‌ رفیع‌، صحن‌ و رواق‌ است‌.

بر اساس‌ روایتهای‌ تاریخی‌ این‌ مسجد به‌ دستور هارون‌ الرشید در سال‌ 192 هـ .ق‌ ساخته‌ شده‌ و به‌ روایتی‌ دیگر به‌ دستور هارون‌الرشید، قاضی‌ ابوالحسن‌ محمد بن‌ یحیی‌ بن‌ زکریا و
صاحب‌ ابی‌ العباس‌ بن‌ سریح‌ ساخته‌ شده‌ که‌ بعدها به‌ «طاق‌ هارونی‌» معروف‌ گردید. و در سال‌ 393 هـ . به‌ توسط‌ ابواحمد کسائی‌ و ساوة‌ منادی‌ مورد تعمیر و مرمت‌ قرار گرفت‌ .


در سال‌ 413 هـ . به‌ فرمان‌ سالار ابراهیم‌ مرزبان‌ طبقات‌ صحن‌ بزرگ‌، دوباره‌ ساخته‌ شد و در سال‌ 509 هـ .ق‌ امیر زاهد خمار تاش‌ بن‌ عبدالله‌ عبادی‌ ساختمان‌ مقصوره‌ بزرگ‌ و گنبد و صحن‌ و مدرسه‌ و خانقاه‌ و چاه‌ خانه‌ مسجد را ساخت‌ و در سال‌ 548 هـ . ملک‌ مظفرالدین‌ الب‌ ارغون‌ بن‌ تعش‌ سراچه‌ جداگانه‌ دیگری‌ رو به‌ قبله‌ بنا کرد که‌ در آن‌، مجلس‌ تفسیر و حدیث‌ برگزار می‌شد و سرانجام‌ در دوره‌ صفویه‌ بخشهای‌ وسیعی‌ به‌ این‌ مسجد از جمله‌ ایوان‌ها، مناره‌ها و رواقها افزوده‌ شد.


صحن‌ و بزرگ‌ و وسیع‌ مسجد جامع‌ کبیر قزوین‌ به‌ صورت‌ مستطیل‌ بوده‌ و در چهار جهت‌ آن‌ را چهار ایوان‌ با رواقها در برگرفته‌ است‌. در وسط‌ صحن‌ حوض‌ بزرگی‌ دیده‌ می‌شود. در شمال‌ غربی‌ مسجد، حیاط‌ کوچک‌ و در شمال‌ شرقی‌ آن‌، حیاط‌ دیگری‌ واقع‌ است‌.


ایوان‌ جنوبی‌ که‌ بزرگترین‌ و زیباترین‌ ایوان‌ مسجد است‌ در سال‌ 1069 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ صفوی‌ ساخته‌ شده‌ است‌ و به‌ شبستان‌ سلجوقی‌ الحاق‌ شده‌ است‌.


ازاره‌ ایوان‌ با سنگ‌ و بقیه‌ قسمت‌های‌ آن‌ با آجر تراش‌ بنا شده‌ است‌ و به‌ جای‌ بندکشی‌ گچی‌، از کاشی‌های‌ باریک‌ لاجوردی‌ رنگ‌ استفاده‌ کرده‌اند.

ایوان‌ غربی‌ مسجد در سال‌ 1081 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ سلیمان‌ صفوی‌ ساخته‌ شد. در طرفین‌ این‌ ایوان‌ دو راهروی‌ شمالی‌ و جنوبی‌ است‌ که‌ به‌ هشتی‌ پشت‌ ایوان‌ می‌رفته‌ و در نخستین‌ مسجد در جانب‌ غربی‌، در این‌ قسمت‌ بوده‌ که‌ مسدود شده‌ است‌.


ایوان‌ شرقی‌ مسجد بین‌ سالهای‌ 1313 - 1312 هـ .ق‌ توسط‌ باقرخان‌ سعدالسلطنه‌ فرماندار قزوین‌ و به‌ دستور و هزینه‌ میرزا علی‌خان‌ اتابک‌ دوباره‌ ساخته‌ شده‌ است‌.


ایوان‌ شمالی‌ در زمان‌ شاه‌ تهماسب‌ صفوی‌ ساخته‌ شد و در دوره‌ قاجار بازسازی‌ گردید. در هر دو سوی‌ هر ایوان‌، رواق‌های‌ ساخته‌ شده‌ که‌ هر کدام‌ به‌ نام‌ امام‌ جماعت‌ آن‌ زمان‌ که‌ در این‌ مسجد پیشنماز بوده‌، نامگذاری‌ شده‌ است‌.


در بین‌ رواقهای‌ جنوبی‌، دو صفه‌ یکی‌ بنام‌ طاق‌ هارونی‌ و دیگری‌ بنام‌ طاق‌ احمدیه‌ یا طاق‌ حلاج‌ قرار دارد.
رواق‌ واقع‌ در ایوان‌ جنوبی‌ و نیز سرداب‌ را سعدالسلطنه‌ به‌ سال‌ 1313 - 1312 هـ .ق‌ و رواق‌ واقع‌ در جنوب‌ ایوان‌ غربی‌ را حاج‌ محمد علی‌ از تجار قزوین‌ در سال‌ 1320 هـ .ق‌ ساخته‌اند.

طاق‌ هارونیه
:

این‌ بخش‌ متصل‌ به‌ دهلیز ورودی‌ شرقی‌ و از خشت‌ خام‌، قطع‌ بزرگ‌ و گل‌ ساخته‌ شده‌ است‌. مقصوره‌ خمار تاشی‌ یا طاق‌ جعفری‌ در پشت‌ ایوان‌ جنوبی‌ واقع‌ شده‌ که‌ از بخشهای‌ باقیمانده‌ از دوره‌ سلجوقی‌ است‌ که‌ بدست‌ امیرخمارتاش‌ در دوره‌ ملک‌ شاه‌ سلجوقی‌ ساخته‌ شده‌ است‌.


این‌ مقصوره‌ به‌ صورت‌ مربع‌ بوده‌ و دارای‌ طاق‌ نماهایی‌ در اطراف‌ است‌ و در قسمت‌ جنوبی‌ آن‌ محرابی‌ از سنگ‌ مرمر با کاشی‌های‌ رنگارنگ‌ تزئین‌ شده‌ و در سمت‌ جنوبی‌ محراب‌، منبری‌ سنگی‌ دیده‌ می‌شود. برفراز شبستان‌ مقصوره‌، گنبد با شکوهی‌ از دوره‌ سلجوقی‌ به‌ صورت‌ دوپوش‌ دیده‌ می‌شود. در داخل‌ با نیم‌ طاقهای‌ زیبایی‌ در چهار گوشه‌ داخلی‌ طاق‌ ساخته‌ شده‌ است‌.


سطح‌ خارجی‌ گنبد با کاشیکاری‌ و طرح‌های‌ زیبایی‌ پوشش‌ یافته‌ است‌. در طرفین‌ شبستان‌ زیر گنبد امیرخمارتاش‌، دو شبستان‌ دیگر نیز بنا کرده‌ که‌ محل‌ آنها امروزه‌ به‌ آتشکده‌ معروف‌ است‌.


این‌ مسجد در قرن‌ هفتم‌ هجری‌، درهای‌ متعدد داشته‌، اما امروزه‌ تنها دو در تودرتو در مشرق‌ و در دیگر در شمال‌ غربی‌ دارد. در شرقی‌ و اصلی‌ مسجد، سردری‌ باشکوه‌ و مجلل‌ دارد.

کتیبه ‌های‌ مسجد:

کتیبه‌ تاریخی‌ سردر مسجد فرو ریخته‌ و تنها عبارات‌ کوتاهی‌ از آن‌ باقیمانده‌ است‌: «به‌ سر کاری‌ کیخسرو غلام‌ خاصه‌ شریفه‌ با تمام‌ رسید کتیبه‌ حاج‌ محمد صالح‌ قزوینی‌ 1074» دری‌ که‌ در جهت‌ آخرین‌ طاقنمای‌ شمالی‌ در سال‌ 1272 هـ .ق‌ باز شده‌، بالای‌ این‌ درگاه‌ کتیبه‌ای‌ قرآنی‌ که‌ از کاشی‌ لاجوردی‌ است‌، دیده‌ می‌شود.

در ایوان‌ جنوبی‌، در طبقه‌ دوم‌ ایوان‌، پنج‌ غرفه‌ بنا گردیده‌ که‌ راه‌ دسترسی‌ به‌ آنها از طریق‌ یک‌ پلکان‌ است‌. بین‌ این‌ دو طبقه‌ کتیبه‌ای‌ باریک‌ و سر تا سری‌ به‌ خط‌ نستعلیق‌ و به‌ رنگ‌ لاجوردی‌ در کاشی‌ لیموئی‌ رنگ‌ قرار دارد که‌ متن‌ آن‌ ساخت‌ ایوان‌ به‌ سال‌ 1069 هـ .ق‌ توسط‌ شاه‌ عباس‌ دوم‌ می‌باشد. در بالای‌ غرفه‌های‌ فوقانی‌، کتیبه‌ دیگری‌ به‌ خط‌ نسخ‌ عالی‌ «سوره‌ جمعه‌» به‌ رنگ‌ طلایی‌ در کاشی‌ لاجوردی‌ نقش‌ شده‌ و در آخر آن‌ عبارت‌ «غلام‌ شاه‌ ولایت‌ شریف‌ کاشی‌ پز» آمده‌ است‌.


در طرفین‌ در گاههای‌ مقصوره‌ زیرگنبد، لوحه‌هایی‌ از سنگ‌ مرمر نصب‌ شده‌ که‌ بر آن‌ کتیبه‌هایی‌ آز دوره‌ صفویه‌ و قاجاریه‌ در خصوص‌ معافی‌ و پاره‌ای‌ تحمیلات‌ و عوارض‌ نوشته‌ شده‌ است‌.
در ایوان‌ غربی‌، در طرفین‌ این‌ ایوان‌، کاشی‌های‌ زیبایی‌ که‌ بر آن‌ دو بیت‌ شعر به‌ خط‌ نستعلیق‌ آمده‌ است‌:
این‌ طاق‌ گل‌ نبود طاق‌ دل‌ روشندلان‌
«فیضش‌ چو دید افزون‌ ز حد گفتا به‌ تاریخش‌ خرد
غلام‌ شاه‌ ولایت‌ شریف‌ کاشی‌ پز»
کتبه‌ الفقیر کاوس‌ مصور

کتیبه‌ مقصوره‌ خمار تاشی‌:

در این‌ بخش‌ از بنا پنج‌ رشته‌ کتیبه‌ به‌ خطوط‌ مختلف‌ گچبری‌ شده‌ که‌ هر کدام‌ از کتیبه‌ها از لحاظ‌ هنر حسن‌ خط‌ و زیبائی‌ ارزش‌ و مقام‌ خاصی‌ دارند.

کتیبه‌ اول‌ به‌ خط‌ ثلث‌ با قلم‌ درشت‌ در هشت‌ ضلع‌ گنبد گچبری‌ شده‌ که‌ درباره‌ ساختمان‌ گنبد و شبستان‌ آن‌ است‌ که‌ در زمان‌ ابی‌ شجاع‌ محمد بن‌ ملک‌ شاه‌ بدست‌ ابومنصور خمارتاش‌ بن‌ عبدالله‌ العمادی‌ در بین‌ سالهای‌ 507 و 514 هـ . ساخته‌ شده‌ است‌.

کتیبه‌ دوم‌ به‌ خط‌ کوفی‌ درباره‌ وقف‌ مدرسه‌ متصل‌ به‌ مسجد، زمین‌ها و بستان‌هایی‌ توسط‌ امیرخمارتاش‌ به‌ این‌ مسجد است‌.
کتیبه‌ سوم‌ به‌ خط‌ کوفی‌ مارپیچ‌ شامل‌ آیاتی‌ از «سوره‌ بقره‌» است‌.
کتیبه‌ چهارم‌ به‌ خط‌ نسخ‌ همانند کتیبه‌ درباره‌ وقف‌ به‌ مسجد است‌.
کتیبه‌ پنجم‌ به‌ خط‌ نسخ‌ درباره‌ وقف‌ و تقسیم‌ آب‌ خمارتاش‌ است‌.
______________________________________________________________________________________________
______________________________________________________________________________________________
خلاصه مطلب:

مسجد جامع قزوین یا مسجد جامع عتیق یا مسجد جامع کبیر از بزرگ‌ترین مساجد ایران و وکهن ترین مسجدجامع ایران است.
بنای نخست آن برروی آتشکده ای از دوران ساسانیان ساخته شده است(آتشکده دربخش ایوان جنوبی بوده است).
این مسجدبه سبک چهار ایوانی است و در شهر قزوین قرار دارد.این بنا به فرمان هارون الرشیدوبه سال 192 هجری ساخته شده است.در یورش مغولان به قزوین وازآنجاکه مهمترین مسجدشهربوده،بخشی از آن( وازجمله ایوان جنوبی) تخریب گشته ولی در دوره های پسین ترمیم گردیده است.
آثار معماری چند دوره در این بنا مشاهده می‌گردد و قدیمی‌ترین بخش آن متعلق به سده ی دوم اسلامی است.
ایوان‌ها در دوره صفوی بازسازی شده اما ایوان شرقی در دوره قاجار مرمت گردیده است.
ساخت مقصوره خمارتاشی در ضلع جنوبی مسجد به دستور امیر خمار تاش ابن عبداله عمادی، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی به سال ۵۰۰ هجری قمری انجام شد. کتیبه‌هایی
به ۵ ردیف نیز نیز به خط کوفی گلدار،نسخ و ثلث در این مکان دیده می‌شود.
طاق هارونیه نیز متصل‌ به‌ دهلیز ورودی‌ شرقی‌ و از خشت‌ خام‌، قطع‌ بزرگ‌ و گل‌ ساخته‌ شده‌ است‌.

پرسپکتیو و نما-مقطع:



 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهل ‌محراب در یك مسجد

چهل ‌محراب در یك مسجد

مسجد با مناره و گنبد و گلدسته‌هایش بخشی جدایی‌ناپذیر از شهرهای سرزمین ماست و در این بین، نقطه عطف هر مسجد محراب آن است كه تمام نقوش و هنر مسجد به آن ختم می‌شود و از این گذشته محراب كانون تمركز عبادتگران و نمازگزاران است.
تا به حال هر چه دیده و شنیده ایم، این بوده که هر مسجد یك محراب دارد و اگر خیلی اهل جستجو باشید، شاید به ندرت در مساجد قدیمی به دو محراب برخورده باشید. چند محرابی بودن مساجد معمولا به این دلایل اتفاق می‌افتد که در صدر اسلام قبله اولیه مسلمانان رو به بیت‌المقدس بود كه بعدها به سمت كعبه تغییر كرد. در برخی مساجد اولیه اسلامی دو محراب در دو جهت مختلف وجود دارد كه دلیل آن این موضوع است.
این مساجد با دو محراب در مسیرهای مختلف بسیار كمیاب است، ولی در بیشتر موارد دلیل وجود دو محراب در یك مسجد را باید در مشكل تعیین جهت جغرافیایی مسیر كعبه دانست كه معمولا مسجد با محراب نخست ساخته می‌شد و پس از آن سازندگان مسجد، هنگامی كه به اشتباه در تعیین قبله پی می‌بردند نسبت به اصلاح آن اقدام می‌كردند. گاهی انحراف قبله در محراب نخست به حدی است كه برای اصلاح آن محراب دیگری می‌ساختند.
برخی از مساجد هم دارای دو یا چند شبستان است كه معمولا به صورت شبستان زمستانی و تابستانی است. در مساجدی كه دارای چند شبستان است نیز در هر شبستان یك محراب وجود دارد.
در ضلع جنوبی صحن، مقبره‌ای كه مزار آقا نامیده می‌شود وجود دارد. در ضلع شرقی صحن سه غرفه دیده می‌شود که در یكی از آنها کاشی محرابی فیروزه ای رنگی به چشم می خورد. شبستان بنا در ضلع غربی صحن قرار دارد كه غرفه‌های آن به‌صورت دو طبقه دیده می‌شود. در یكی از این غرفه‌ها هم کاشی محراب فیروزه ای رنگ نصب شده است​

[h=2]مسجد 40محراب![/h]ممكن است برایتان عجیب باشد كه در قلب ایران و شهر یزد مسجدی وجود دارد كه به مسجد چهل‌محراب معروف است. این مسجد در خیابان سیدگل سرخ و جنب زندان اسكندر شهر یزد قرار گرفته است.
این بنا در گذشته چهل‌محراب داشته كه امروزه اثری از آنها باقی نمانده است. در كل مسجد هیچ گونه تزئینات خاصی نداشته و محراب فعلی آن نیز كاملا ساده است. مسجد چهل محراب سر دری دارد که ماذنه ای کوتاه بر بالای آن قرار گرفته است. این مسجد دارای صحن، شبستان زمستانی، سردر و غرفه‌ها و یک اتاق مشهور به مزار آقا در ضلع جنوبی است. در ضلع جنوبی صحن، مقبره‌ای كه مزار آقا نامیده می‌شود وجود دارد. در ضلع شرقی صحن سه غرفه دیده می‌شود که در یكی از آنها کاشی محرابی فیروزه ای رنگی به چشم می خورد. شبستان بنا در ضلع غربی صحن قرار دارد كه غرفه‌های آن به‌صورت دو طبقه دیده می‌شود. در یكی از این غرفه‌ها هم کاشی محراب فیروزه ای رنگ نصب شده است.
سومین کاشی محراب در اتاقی مشهور به مزار آقا نصب است كه جمله «بحسن توفیقه» به خط نستعلیق و برجسته برآن نقش بسته است. به گفته ایرج افشار در کتاب یادگارهای یزد کاشی های محراب این مسجد قابل مقایسه با کاشی محراب های ابوالمعالی و باغ صندل است که امروزه نیز اثری از کاشی محراب های این دو مسجد نیست .
این مسجد هنوز دایر است. ماذنه مسجد در بالای سردر ورودی فعلی قرار دارد و از آجر است. در داخل بنا و زیر طاق‌ها نورگیر‌های مشبكی تعبیه شده است كه نور فضای شبستان را تامین می‌كند و در سه طرف شمال، غرب و شرق شبستان دارای غلام گردش می‌باشد.

[h=2]یادگار تاریخی[/h]به گفته جامع مفیدی، مسجد چهل‌محراب در محله شهرستان و حوالی زندان اسكندر و محله فهادان واقع شده كه از بناهای خواجه شمس‌الدین محمد تازیكوست (قرن 7) است. ایرج افشار در كتاب یادگارهای یزد، به نقل از تاریخ یزد چنین می‌نویسد:
«و خواجه شمس‌الدین محمد تازیكو مسجد چهل‌محراب انشاء كرد و خانقاه و عمارتی بساخت و چهاردانگ از قریه هنزا وقف بر آن مسجد كرد و مصلی و عیدگاه مقابل شیخ [جمال] الاسلام اعظم سعید از انشای اوست.»
در كتاب یادگارهای یزد صفحه 255 در‌مورد وجه تسمیه این مسجد چنین آمده است: چون در آن چهل‌محراب كاشی تعبیه شده بود به این نامش بخوانند. در حال حاضر فقط شش قطعه از كاشی‌ها باقیمانده سه كاشی در غرفه‌های شرقی و یكی در صفه غربی و دو تا در اتاق مقبره‌ای واقع در سمت جنوبی هستند.


فراوری: الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از: جام جم، یادگارهای یزد
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
مساجد تاریخی ایران...1

مساجد تاریخی ایران...1

مسجد ومحراب اگر چه در آموزه های دینی دارای جایگاهی منحصراً معنوی نبوده ( به ویژه محراب که اسم مکان از ریشه حرب است ) و بیشتر به عنوان پایگاهی برای پاسخگویی به غالب نیازهای مسلمانان برآمده بود ، به اندک زمانی با روحی که از لطافت ایمان و جذبه حضور درآمیخته بود به زیباترین بنای اسلامی بدل شد . به گونه ایی که شکل و ساخت مساجد در کشورهای اسلامی زیر بنای هنر و معماری اسلامی را تشکیل داد. معماری زیبا ، با کاشی کاری های هوش ربا ، کتیبه ها، گچبری ها ، معرق ها و دیگر عناصر معماری در هم آمیخت ومعماری اسلامی را پدیدآورد که هم اکنون مایه فخر ومباهات ملل اسلامی و یکی از جاذبه های گردشگری این کشورهاست . نمونه هایی از این مساجد ، مسجد شیخ لطف الله در اصفهان و تاج محل در آگره هند است .
در این گفتار سعی داریم مسجد یا مساجدی را از دوره خلفای عباسی تا قاجار معرفی کرده و به پاره ای ویژگی های معماری هرکدام از این بناها اشاره کنیم .

[h=2]دوره عباسی :[/h]در اوایل این دوره مساجد با طرح صحن روباز و ایوان های ستون دار ساخته می شدند که نمونه ای از معماری دوره اموی و به طور کل اعراب بوده است . در بناها بیشتر از خشت استفاده شده و ستون های یک پارچه بودند . رفته رفته تغییراتی اساسی در بنای ساختمان ، ایجاد و به جای خشت از آجر استفاده شد و دیگر ستون های یک پارچه به کار نرفت . ازویژگی بسیار مهم مساجد در این دوره آن است که سقف مساجد کاملا مسطح و مناره در خارج و یا در جوار مسجد ساخته می شد. و برای تزیین دیوارها از کتیبه هایی به خط کوفی بهره گرفته می شد . نمونه برجا مانده از این دورهمسجد تاری خانه دامغان که در قرن دوم هجری ساخته شده و قدیمی ترین مسجد ایران است . جلوه این ساختمان با شکوه در سادگی و بی پیرایگی آن متجلی است . صحن این مسجد تقریباً مربع است که با ردیف طاق ها ، سه دالان را در امتداد قبله ایجاد می کند. طاق های بیضی شکل این مسجد به وسیله دیوارهای آجری ضخیم استوانه ای برپا ایستاده است . مسجد تاری خانه بیانگر ترکیبی از تکنیک های اصیل ایرانی و نقشه عربی است .مناره موجود، مدور و در قرن پنجم هجری ساخته شده است ، ولی بقایای یک مناره مربعی شکل که احتمالاً به هنگام بنای کل مسجد ساخته شده ، برجای مانده است. ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )




[h=2]دوره آل بویه :[/h]ویژگی های معماری این دوره شبیه معماری ساسانی ( پیش از اسلام ) بوده و ابنیه مذهبی این دوره چهارایوانی ، دارای ستون های عظیم و ایوان های بلند طاقدار است . تزیین اصلی بنا در این دوره گچبری است که دارای رنگهای متنوع بوده و طرح های آن ، سنت های قدیمی ایران در دوره ساسانی را یادآوری می کند . از مساجد این دوره می توان بهمسجد جمعه نایین اشاره کرد. این مسجد که هنوز مورد استفاده است قدیمی ترین مناره به یادگار مانده در ایران را داراست . نقشه آن نقشه یک مسجد ساده ستون دار است که از قدیم تا کنون دچار تغییرات زیادی شده است . مناره این بنا که در اصل بر بالای قاعده مربعی شکل قرار داشت با نمای مسجد هماهنگ بود اما چندی بعد با اضافاتی محصور شد . بدنه هشت ضلعی آن کاملاً بدون تزیین است و نشانه مرحله انتقالی از مناره های مربعی به مناره های مدور است، شکوه و جلال اصلی مسجد جمعه نایین در غنای گچبری های آن است . ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )



ازدوره غزنویان و سامانیان که تقریباً مقارن با آل بویه بوده اند ، در ایران مسجدی بر جای نمانده است . بنابراین به بررسی مساجد دوره سلجوقی می پردازیم .

[h=2]دوره سلجوقیان :[/h]ویژگی معماری این دوره را به اختصار می توان موقر ، نیرومند و دارای ساختاری زیبا توصیف کرد . در این دوره با وجود فاصله زمانی نزدیک به چهار قرن با ایران باستان باز هم می توان طرح کلی چهارایوانی ساسانی را مشاهده کرد . طرح مساجد و مدارس این دوره اکثراً چهارایوانی با طاقنماهای دیواری است ، ایجاد گنبدهای عظیم بر روی گوشواره در مساجد از دیگر ویژگی های مساجد این دوره است و در تمام ابنیه این دوره سردر اهمیت به سزایی دارد. بناها آجری و تزیینات آن شامل خطوط و نقوش هندی به صورت مهر در آجر، گچبری ، کاشی ساده معرق و کتیبه هایی به خط کوفی و نسخ است . از جمله مساجد به جای مانده از این دوره می توان بهمسجد جمعه اردستان ومسجد جمعه زوره اشاره کرد .

[h=2]مسجد جمعه اردستان[/h]در قرن ششم ساخته شده است ، طاق ایوان ، مزین به گچبری زیبای مشبک با نقش برگ نخلی است که به آن وجهه ی بی نظیری داده است . محراب و گچبری های آن در این مسجد در دوره ایلخانان مغول بازسازی شده است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )





[h=2]زوره[/h]واحه ی کوچکی در حاشیه غربی کویر مرکزی است ومسجد جمعه آن براساس نقشه چهارایوانی بناشده و تاریخ بنای آن به خط کوفی ساده روی کتیبه ای در حیاط نوشته شده است ، مناره این مسجد دارای آجرکاری با کاشی های آبی روشن و تیره است . حجره محراب دارای گچبری ظریف و دارای شکوه وجلال خارق العاده ای است ، سادگی گنبد این مسجد حاکی از ساخت این بنا در دوره سلجوقی است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )




[h=2]دوره ایلخانان :[/h]در این دوره انواع ساختمان ها ، حالت سنتی و سبک سلجوقی خودرا حفظ کرده، ولی مغولان برای نمایش قدرت خود به ساخت بناهای عظیم با گنبدهای بسیار بزرگ و برج های بلند روی آوردند و برای افزایش هیبت بنا ، نماهای ساختمان را با قاب های باریک و بلند وهلال های نوک تیز آراستند . در این زمان استفاده از تزیینات آجر لعابدار و بدون لعاب ، قطعات گچ و آجر در موزاییک ، کاشی های آبی رنگ با نقش های زیبای گل و بوته ، کتیبه های زیبای کوفی و نسخ با نوارهای تزیینی ونازک گچبری به صورت بندکشی رواج داشت . از بناهای مذهبی و مساجد این دوره می توان ازمسجد جمعه ورامین نام برد. این مسجد مانند مسجد زوره بر اساس طرح کلی چهارایوانی ساخته شده و برخلاف دیگر مساجد ایران سردر کوتاهی دارد آنچنان که کل ساختمان در سیطره گنبد بزرگ بالای حجره ی جلوی محراب قرار گرفته است . طرح داخلی این مسجد نشانه پیشرفت معماری نسبت به قرون قبل است که احساس خاصی از ارتفاع را در بیننده ایجاد می کند . دیوارهای جانبی با روزنه هایی جهت ورود نور، مشبک شده اند . تزئینات محراب با تصاویر گل های کاملاً شکفته تزیین شده است. سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیم گنبدهایی بر فراز طاق های مقرنس کاری شده و مزین به آجرهای لعابدار آبی رنگ است که مشخصه عمده تزئینات این دوران به شمارمی رود.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )


 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
مساجد تاریخی ایران...2

مساجد تاریخی ایران...2

[h=2]دوره تیموریان:[/h]بناها در این دوره بازهم بر پایه شکل ها و ساختمان های دوره سلجوقی استوار است. ولی در سایه تسلط مغولان ، مقیاس و عظمت تازه ایی یافته و در تزئینات بنا توجه بسیار مبذول شده است. بناها اغلب چهار ایوانی با ایوان های بلند و سردرهای مزین به مقرنس کاری های بسیار زیباست و تزئینات عمدتاً شامل کاشی کاری های زیبا و باشکوه و معرق و هفت رنگ است ، گنبدهای پیازی شکل و شیاردار از ویژگی های بناهای خاص دوره تیموریان است . معماری این دوره را می توان کمال کاربری رنگ در معماری دانست که نمونه های آن را می توان در کتیبه های کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشی های آبی مشاهده کرد . از مساجد نمونه و بسیار معروف این دوره می توانمسجد گوهرشاد را نام برد . بی اغراق اوج هنر و تکنیک کاشیکاری این دوره و ایران را می توان در این بنا مشاهده کرد . در این بنا مناره در جوار ساختمان قرار دارد ، پیش از این مناره ها برفراز دیوارها قرار داشتند و این سبک(مناره جدا از ساختمان) احتمالاً از سبک معماری هند اقتباس شده است. ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )





[h=2]دوره ترکمانان:[/h]نمونه ابنیه مذهبی این دورهمسجد مظفریه یا کبود تبریز است که در نوع خود ممتاز بوده و هم اکنون در حال مرمت است. حیاط مرکزی کاملاً سرپوشیده و دارای گنبد است. نماهای داخلی و خارجی آن به ظریف ترین کاشی های ایران مزین شده است. قاب های مختلف و هماهنگ دارای رنگ های مختلف به همراه آبی روشن و در برخی قسمت ها با روکش طلا ست.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )





[h=2]دوره صفویه:[/h]بناهای این دوره باز هم دارای طرح کلی چهار ایوانی است البته به ساخت ایوان های عظیم با ابعاد بزرگ توجه بسیار شده است. در ابنیه مذهبی کاشی های لعاب دار، معرق و هفت رنگ در تزیین دیواره های خارجی و داخلی بنا ، طاق ها، مناره ها، گنبدها و محراب ها استفاده شده است. کتیبه های نسخ و ثلث سفید و درخشان، در طاقچه ها به کاتر رفته و نور ورودی از طریق پنجره های تعبیه شده در ساقه گنبد حالتی روحانی به فضا می بخشد. در بناهای ییلاقی تزئینات چوبی نقش اصلی را به عهده داشته و بر روی آن تذهیب کاری و نقاشی های لاکی استفاده شده است. از نمونه های معماری این دوره می توان بهمسجد شاه اصفهانکه توسط شاه عباس ساخته شده و اوج ساختمان سازی در اصفهان به شمار می آید اشاره کرد. این مسجد دارای ابتکارات و نوآوری هایی در هنر معماری است ، سردر ورودی آن در مرکز ضلع جنوب میدان(نقش جهان) قرار دارد، ولی خود مسجد با زاویه ای روبه قبله ساخته شده است ، معماران این تغییر زاویه مسجد را به قدری استادانه و با موفقیت اجرا کرده اند که در قسمت ورودی مسجد کسی به وجود چنین زاویه ای پی نمی برد و نمای عمومی آن از سمت میدان ناموزون به نظر نمی رسد.مساجد در این دوره همچنان با طرح چهار ایوانی و گنبدهای بزرگی که به اوج کمال رسیده اند، ساخته شده است . ( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )





[h=2]مسجد شیخ لطف[/h]اولین بنای ساخته شده در اطراف یک مربع می باشد که هسته سازنده یک مجتمع شهری جدید در زمان شاه عباس را تشکیل می داد. دالان ورودی ابتکاری بنا ، باعث شده که مسجد رو به سمت قبله بوده و در ضمن نمای بیرونی آن هم ردیف با میدان باشد. نورخورشید از طریق پنجره های دوتایی واقع درساقه گنبد وارد شبستان می شود. داخل گنبد کوتاه این مسجد با طرح های لوزی شکل که اندازه آنها رفته رفته تا مرکز گنبد کاهش می یابد تزئین شده است.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )






[h=2]مسجد جمعه یا مسجد اعظم[/h]که می توان آن را کلکسیونی از مساجد دوره های پیشین دانست ، از دیگر شاهکارهای معماری دوره صفویه است ؛ با حفاری های اخیر، بسیاری از آثار مربوط به مساجد قدیمی قرن دوم هجری در این مکان و آثار و بقایای مساجد آل بویه و سلجوقیان کشف شده است.( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )







[h=2]دوره قاجار:[/h]این دوره را باید دوره افول معماری ایران به شمار آورد چرا که در مقایسه با ابنیه بسیار زیبای دوره صفوی ، بنایی که بتواند با آن برابری کند ، ساخته نشد. برجسته ترین ابنیه این دوره متعلق به فتحعلی شاه است که خود تقلیدی از ابنیه صفوی است و اکثر تزئینات مهم از هنر اروپایی اقتباس شده است .

[h=2]مسجد و مدرسه سپهسالار(شهیدمطهری)[/h]یکی از عمارت های معروف تاریخی تهران است که توسط میرزا حسین خان سپهسالار ساخته و وقف شده است . اولین کلنگ آن درسال 1296ق زده شد . حیاط مسجد توسط 62حجره ای که جهت سکونت طلاب ساخته شده ، از چهار جهت محصور شده است . در سردر هر یک از حجره ها طرحی بدیع و مجزا از یکدیگر با مقرنس کاری زیبا تزئین یافته است. در اصلی بسیار بزرگ، دو لَتی و فلزی است ودر قسمت بیرونی با کاشی کاری های معرق و مقرنس کاری زیبایی تزئین شده لست. گنبد اصلی عمارت بر روی شبستان تابستانی و تماماً از بیرون و درون کاشی کاری می باشد. کل ساختمان دارای 8 مناره است که تماماً با کاشیکاری تزئین شده است .( برای مشاهده عکس های این مسجد اینجا را کلیک کنید )


از دیگر مساجد دوره قاجار می توان به مسجد نصیرالملک در شیراز ، مسجد ومدرسه آقا بزرگ در کاشان و مسجد معاون الملک در کرمانشاه اشاره کرد.( برای مشاهده عکس های این مساجد اینجا را کلیک کنید )



برگرفته از سایت گردشگری تبایین.
 

DDDIQ

مدیر ارشد
مسجد جامع کبیر نی ریز

مسجد جامع کبیر نی ریز

مسجد جامع کبیر نی ریز
مهندس سید محمد حسین ذاکری - دکتر غلامحسین معماریان


این پژوهش سعی بر معرفی و تجزیه و تحلیل عناصر و اجزا مسجد جامع نی ریز را دارد . مسجدی که نه تنها جز کهن ترین مساجد ایران است بلکه در بسیاری از موارد دارای خصوصیات منحصر به فردی است که تنها در این مسجد شاهد آن هستیم.
 

پیوست ها

  • masjed niriz.pdf
    611.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
معماری مساجد ایرانی، سرآمد معماری مساجد جهانی‌

معماری مساجد ایرانی، سرآمد معماری مساجد جهانی‌

بی‌شک معماری اسلامی در مقطع خاصی مدیون معماری ایرانی اسلامی یا بهتر بگوییم معماری شیعه است. این‌که هنرمندان ایرانی به چه اندازه در رونق دین از طریق معماری خاص خویش در ساخت مساجد تاثیر گذارده بودند، چیزی نیست که تنها درکتاب‌های شیعی یافت شود بلکه امری است بدیهی که در تمامی کتاب‌های هنری جهان اسلام و حتی غیر اسلامی به آن اشاره شده است.
مسجد امام اصفهان


تاثیرپذیری بسیاری از بناهای عظیم جهان اسلام همچون مسجد الحرام از هنر معماری شیعی، در ساخت مسجد نشان‌دهنده عمق بالای تاثیر‌گذاری این حوزه در هنر جهان اسلام است.اکنون بسیاری معتقدند دست‌هایی نیز وجود دارد که می‌خواهد این نگاه لطیف شیعی را از میان مساجد جهان اسلام بردارد. در این میان، اما آن که اکنون مساجد کشورمان با داشتن پیشینه‌ای قطور در این زمینه چقدر تبلور هنر ایرانی اسلامی در ساخت مساجد هستند، بحثی دیگر است که این روزها چندان اوضاع و احوال خوبی ندارند.بر اساس گفته یکی از مسوولان امور مساجد کشورمان، با آن‌که در حال حاضر تنها کمتر از ۵۰‌هزار مسجد در ایران وجود دارد نیاز سنجی‌ها نشان می‌دهد که باید بیش از ۲۵۰ هزار مسجد در کشور احداث و بنا شود.
مسجد جامع عباسی (مسجد امام) و میدان نقش جهان ، اصفهان

شاید بررسی این‌که معماری مساجد ایرانی اکنون چقدر دارای آن هویتی هستند که در چند سطر قبل‌تر به آن پرداخته شد ، موضوعی باشد که توجه به آن بیش از هر چیز حائز اهمیت باشد.
در گزارش زیر ، در گفتگو با چند تن از معماران به وضعیت کنونی این موضوع پرداخته شده است.
این‌که معماری نماد و ظاهر هویت و فرهنگ عصر خودش است بحثی که در آن شکی نیست و از آن مهم‌تر این‌که ایران ما با داشتن فرهنگی ۷ هزار ساله در حال حاضر دارای آنچنان هویتی تاریخی است که معماری لاجرم نمادی از آن باشد نیز قابل هضم است.
این امر در دوره بعد از اسلام و با روی کار آمدن دولت صفویه باعث خلق مساجدی شد که جلوه‌گر و آیینه تمام نمایی از هنر ایرانی به شمار رفت. چرا مساجد کنونی ایران کمتر از شاهکارهای معماری این دوره بهره برده‌اند موضوعی است که نگاه تیزبینانه‌ای را طلب می‌کند.
مهندس سید علیرضا قهاری، معمار و رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در این خصوص عقیده دارد: معماری در ایران نمادی از فرهنگ است و به قول رهبر معظم انقلاب این روزها فرهنگ مظلوم واقع شده، پس با این اوصاف نمادهای فرهنگ نیز مظلوم هستند.
تزئینات مسجد شیخ لطف ‌اللّه اصفهان

او می‌افزاید: به نظر من اما مظلوم‌ترین نماد معماری امروز ایران نیز مساجد هستند که بیش از همه دچار بی‌مهری شده‌اند و اگر بخواهیم به دنبال پاسخی برای این مشکل باشیم، بهترین جواب این است که اکنون کمترین توجه به معماری مساجد در ایران می‌شود.
این استاد دانشگاه می‌افزاید: نماد‌های معماری مساجد درعصر ما بیانگر فرهنگ ما نیستند، ضمن این‌که غنای فرهنگ گذشته را هم ندارند. بزرگ‌ترین افتخاری که در ساخت مسجد می‌توانیم داشته باشیم، این است که در صفویه و با ساخت مساجد مهمی مثل مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان که در واقع با اصول‌ترین و با اسلوب‌ترین مسجد ایرانی در طراحی و معماری بخش‌های مهم یک مسجد همچون محراب مسجد یا گنبد است به ثمر نشسته است.
مسجد جامع اصفهان

به عقیده او، مهم‌ترین مساله برای یافتن پاسخ پرسش این است که بدانیم اکنون چه عاملی باعث می‌شود که با آن که همه چیز برای ساختن یک مسجد زیبا فراهم است، ولی مساجد آن‌طور که بایسته و شایسته است ساخته نشوند.
دکتر حسین سلطان‌زاده، معمار و عضو هیات علمی دانشگاه در این خصوص می‌گوید: ‌امروزه دسته‌ای از مساجد کشورمان مساجدی هستند که به صورت مستقیم از الگو‌ها و فرم‌های سنتی تاثیر گرفته‌اند و شاید در نظر یک بیننده عادی، ابتدا این مساجد کاملا‌‌ سنتی نیز به نظر برسند، اما نکته اصلی این که چنین مساجدی تنها با الگو گیری ، ‌اقتباس، تاثیرپذیری و حتی تقلید صرف از این آثار قدیمی ساخته شده‌اند و با آن که این مساجد طبعا‌ دارای این بار معنایی که هویت‌گرا به شمار روند؛ اما نکته‌ای که برخی متخصصان معماری در خصوص این مساجد مطرح می‌کنند، این است که اینها هویت دوران معاصر خودشان را منتقل نمی‌کنند و در واقع خلاقیت معمارانه در آن کم است.

منبع : وب سایت پرشین کد
 

Similar threads

بالا