خاطراتی مشترک از همه ما دهه شصتی ها (شاید شما یادتون نمی یاد)

n_roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز




فقط گریه نکنید ها . . . . قول دادید







شما یادتون نمیاد، تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن… آب بخوریم


شما یادتون نمیاد، شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !


شما یادتون نمیاد، قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..


شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.


شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ


شما یادتون نمیاد، ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.


شما یادتون نمیاد، تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.


شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.


شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی ! شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.


شما یادتون نمیاد، سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شکر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.


شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.


شما یادتون نمیاد، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !


شما یادتون نمیاد، اون قایق ها رو که توش نفت میریختیم و با یه تیکه پنبه براش فتیله درست میکردیم و بعد روشنش میکردیم و میگذاشتیمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا میکرد و حرکت میکرد و ما هم کلی خر کیف میشدیم..!!!


شما یادتون نمیاد، شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت.


شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون .


شما یادتون نمیاد، یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.


شما یادتون نمیاد، دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟


شما یادتون نمیاد، ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !


شما یادتون نمیاد، که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو !


شما یادتون نمیاد، پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد !


شما یادتون نمیاد، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !


شما یادتون نمیاد، آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی !


شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن


شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !


شما یادتون نمیاد، یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم !


شما یادتون نمیاد، با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه !


شما یادتون نمیاد، انگشتر فیروزه، خدا کنه بسوزه !


شما یادتون نمیاد، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم رو در مینوشتن: آمدیم نبودید!!


شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !


شما یادتون نمیاد، گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه… بالهاشو زود میبنده… روی گلها میشینه… شعر میخونه، میخنده !


شما یادتون نمیاد، اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررترررررررررر ررر صدا میداد !


شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید یک ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.


شما یادتون نمیاد، آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!


شما یادتون نمیاد، اونجا که الان برج میلاد ساختن، جمعه ها موتورهای کراس میومدن تمرین و نمایش. عشقمون این بود که بریم اونا رو ببینیم. راستی چی شدن اینا


شما یادتون نمیاد، چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد ۴ تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.


شما یادتون نمیاد، …تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم!


شما یادتون نمیاد، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره.


شما یادتون نمیاد، انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم: بر پاااا….بر جاااا…. کی غایبه؟ مرجاااان…دروغ نگو من اینجااام…


شما یادتون نمیاد، چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر.


شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!


شما یادتون نمیاد، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!


شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم معلم بهداشت یه ساعتایی می اومد با مدادامون لای موهامونو نگاه می کرد.


شما یادتون نمیاد، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…


شما یادتون نمیاد، مراد برقی عاشق محبوبه بود، وقتی سریال مراد برقی شروع میشد پرنده تو خیابونها پر نمی‌زد.




چه شیطونی هایی می کردیم یادش به خیر یاد کودکی…….و زمان خوبم و همه بچه های اون موقع…. یاد اون روزا بخیر…………..
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینقد مشکلات زندگی یهو در عرض کمتر 1سال ریخته رو سر ملت که به کی دیگه فک میکنه
چه درورانی بود
هی
کاش بچه می موندم
 

arch_archi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیشتر از این که ناراحت بشم شاد شدم
یاد شیطنت های بچگی هام افتادم
ممنون دوست عزیز

یادش بخیــــــــــــــر
 

engage

اخراجی موقت
اوشین وو یادتون رفت کبریت بازی و بازی فکری های اون زمان اسمو فامیل :cry: هفتادی ها هیچی نمیدونن ازش :cry:
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
فوق العاده بود تمام خاطرات شیرین رو برام زنده کردی
دستت درد نکنه
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
خیلی جالب بود
مرسی .
چه دورانی بود :D

بیشتر چیزایی که گفتید رو دقیقا یادمه
 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از بچه های دهه ی هفتادم...اما خیلی هاشون زمان ما هم بود...یادش بخیررررررررررر
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما یادتون نمیاد، شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !

شما یادتون نمیاد، گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه… بالهاشو زود میبنده… روی گلها میشینه… شعر میخونه، میخنده !

شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!

خیلی ممنون
خیلی قشنگ بودند.
البته این سه مورد بالایی جدیده و مال دهه ی هفتاده. سرود ملی دوران ما این بود:
شد جمهوری اسلامی به پا......
 

thamin

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای خدا من مردم از خنده:biggrin:
مخصوصا اون در پناهه تو
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش هیچ و قت بزرک نمیشدیمو تو اون دوران میموندیم
کاش نمیفهمیدیم درد چیه و بزرگ شدن چه معنی داره!!!
 

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون دوستمممممممم یاد خونه قدیممون و اون حیاطش که همیشه شبای تابستون میرفتم وسطش میشستم و تموم شعرایی که تو کتابای درسیمون بود از حفظ میخوندم و چقد ذوق میکردم و یا زیر دخت توت تو حیاط با یه زاغی که داشتم خدابیامرزش مرد همیشه دردو دل دوران بچگیمو میکردممممممممم یادششش بخیررر چقد خوب بود کاش هنوز بچه بودیم و در خونمون بروی همه باز بود نه حالا که از ترس یارانه و مسایل اقتصادی درو قفل میکنیم و اگه هم زنگمون به صدا در بیاد از توی سوراخ در نگاه میکنیم اگه مهمونه راش ندیممممممممم اخه خرج داره مگه نههههههههههههه
هییییییییییییییییی چقد دلتنگ اونروزا شدممممممممممممممم کاششششششش میشد الانم همه اینا بود
از اون قسمتش که گفتی موقع امتحان تو میزای سه نفری نفر سوم باید روی زمین میشست اشکم در اومد یاد همه دوستای خوبم افتادم که باهممممممممم قهر و اشتی میکردم
قهر قهر تاروز قیامت
اشتی اشتی فردا بریم تو کشتیییییییی
مر300000000000000
 

n_roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون دوستمممممممم یاد خونه قدیممون و اون حیاطش که همیشه شبای تابستون میرفتم وسطش میشستم و تموم شعرایی که تو کتابای درسیمون بود از حفظ میخوندم و چقد ذوق میکردم و یا زیر دخت توت تو حیاط با یه زاغی که داشتم خدابیامرزش مرد همیشه دردو دل دوران بچگیمو میکردممممممممم یادششش بخیررر چقد خوب بود کاش هنوز بچه بودیم و در خونمون بروی همه باز بود نه حالا که از ترس یارانه و مسایل اقتصادی درو قفل میکنیم و اگه هم زنگمون به صدا در بیاد از توی سوراخ در نگاه میکنیم اگه مهمونه راش ندیممممممممم اخه خرج داره مگه نههههههههههههه
هییییییییییییییییی چقد دلتنگ اونروزا شدممممممممممممممم کاششششششش میشد الانم همه اینا بود
از اون قسمتش که گفتی موقع امتحان تو میزای سه نفری نفر سوم باید روی زمین میشست اشکم در اومد یاد همه دوستای خوبم افتادم که باهممممممممم قهر و اشتی میکردم
قهر قهر تاروز قیامت
اشتی اشتی فردا بریم تو کشتیییییییی
مر300000000000000
آره میز سه نفره خیلی جامون تنگ بود چقدر دعوا میکردیم که چه کسی دم بشینههه
 

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره میز سه نفره خیلی جامون تنگ بود چقدر دعوا میکردیم که چه کسی دم بشینههه
ولی معلم ما یجورایی الان فک میکنم نامرد بوداااااااااااااا
اخه هر کی شاگرد زرنگتر بود تو اون میز هیچ وقت زیر نمیشست اونموقعها همیشه خوشحال بودم که شاگرد زرنگ بودم و زیر نمیشستم ولی الان فک میکنم کار خوبی نمیکرد
 

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد برنامه بچه های دیروز شبکه تهران افتادم.اون سریال جنگجویان کوهستان هم یک شنبه شبها پخش میشد نه جمعه ها.اینو گفتم تا هی نگی شما یادتون نمیاد.:D
 

رهاپرتو

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی قشنگ بود دستت درنکنه بعضی چیزاش یادمه
مرسییییییییییییییییییییییییییییییی
 

donya...

عضو جدید
وای مرسی عزیزم چقد تاپیکت قشنگه .
وای خدای من چه دوران پاک و قشنگی بود :cry:
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
همچین میگین دهه شصتی انگار واسه دوران ژوراسیک بودین ! :|
ما دهه هفتادیا هم این چیزا رو داشتیم !
 

mohanna360

عضو جدید
کاربر ممتاز
عالی بود مرسی.....ب جز چنتاش بقیه شو ماهم داشتیم..........
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخیی چقد باحال بود. همه رو یادمه و بعضیاش یادم نبود ولی الان یادم افتاد از جمله همون دریااااموجه کاکا...!!
 

Similar threads

بالا