◄[ پرسش پاسخ در مورد سازه هاي فولادي ]►

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز




تی بی ام
تونل سازی به روش TBM(Tunnel Boring Machine) یکی از پیشرفته ترین روشهای تونلینگ است. استفاده از این ماشینهای حفار در ایران نیز مقبولیت یافته است و در حال حاضر پروژه های زیادی به روش TBM در ایران انجام می شود .قطعات پلاستیکی که در این روش بکار می رود . دارای استانداردهای خاص در طراحی و نوع مواد است.
در روش حفاری با TBM برای لاینینگ تونل از سگمنتهای بتنی پیش ساخته استفاده می شود این سگمنتها در کارگاه سگمنت تهیه می شود و برخی قطعات پلاستیکی در آنها قرار داده می شود .این قطعات وظایف مختلفی بر عهده دارند .قطعات راهنما برای اتصال دقیق و راحت سگمنتها و قطعات باربر برای تحمل وزن سگمنتها استفاده می شود .جنس و تعداد این قطعات متناسب با نوع دستگاه و روش کار متفاوت است .
* conex برای سگمنتهای لاینینگ
* پلی آمید
* مطابق با استانداردهای Cooper & Tunner , Sofrasar
* مقاومت کششی > 60 kn
* برای تونلهای با قطر 8 متر

conex جزو قطعات راهنماست . هدایت سگمنتها برای اتصال به هم در تونل توسط conex انجام می شود . تحمل بار در لحظات اولیه اتصال از خواص مهم
conex است.

Threaded Lifting Socket در میان سگمنت قرار می گیرد و برای بلند کردن و انتقال از آن استفاده می شود .جنس آن پلی آمید یا پلی اتیلن مخصوص است تا بتواند فشارهای زیاد را تحمل کند و Duracility لازم را دارا باشد.

مجموعه Dowel Connecting Systems جزو قطعات باربر است .این قطعه در میان سگمنت مدفون می شود و هنگام بلند کردن و انتقال سگمنت از آن استفاده می شود .تزریق بتن نیز از مجرای این قطعه انجام می شود.



[FONT=&quot][/FONT]
 
آخرین ویرایش:

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
تی پلاس
تی پلاس برای تنظیم فاصله میان کاشی و سرامیکهای کف و دیوار بکار می رود.منظم بودن این فواصل در زیبایی کار بسیار مهم است.
[FONT=&quot]با استفاده از بند کاشی های استاندارد ضمن رعایت دقیق فواصل ، سرعت نصب نیز افزایش می یابد .



[/FONT]
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
داکتبنک
فاصله نگهدار داکتهای مخابراتی برای کابل کشی در صنایع مخابراتی کاربرد دارد .این فاصله نگهدار که به نام شانه کفی و رویه لوله نیز شناخته می شود، کمک می کند تا داکتهای مخابراتی به صورت منظم و یکپارچه به هم متصل شوند.


 

mamali_062

عضو جدید
سلام

مطالب جالبي نوشتين

يعني مطالب توپي نوشتين


من اولين باري بود كه اسم اسپيسر رو ميشنيدم

:eek::eek:[FONT=&quot]
[/FONT]
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
تاریخچه

تاریخچه

بطور کلی در عملیات سازه های بتن مسلح، قرار گرفتن میلگردها در محلی که نقشه های اجرایی تعیین کرده است اهمیت بسزایی در حفظ کیفیت سازه های بتن مسلح دارد.
سال هاست در اروپا تشخیص داده شده که برای تقویت میلگردها، ضخامت پوشش بتن (concerete cover) تضمین کننده دوام سطح ساطه های بتن مسلح و عامل محافظت از هجوم عوامل خوردگی می باشند.
در همین راستا، از سال 1909 به بعد در اروپا با همکاری برخی از شرکت های تولید کننده و دانشگاه اسن و انجمن تخصصی واحد های بتن پیش ساخته آلمان و انستیتو تقویت فولاد و بسیاری دیگر، کوشیدند تا فاصله نگهدارهای پلاستیکی ( Plastic Spacer) را طبق مقررات و مشخصات Din 1045 با اشکال هندسی خاص به تایید برسانند.
در طی این مدت صنعت نوین ساخت فاصله نگهدار در 60کشور رایج یافته است.
 

A_Khorashadi

عضو جدید
◄[ پرسش پاسخ در مورد سازه هاي فولادي ]►

◄[ پرسش پاسخ در مورد سازه هاي فولادي ]►

من دارم یک ساختمان فلزی طراحی میکنم که در یک جهت قاب خمشی در جهت دیگه مهاربندی شده است. قاب خمشی رو از روشهای کانی و پرتال تحلیل کردم حالا برای بدست آوردن نیروی محوری ستونها در قاب خمشی می تونم مجموع واکنش های تگیه گاهی تیری که از جهت مفصلی به ستون می رسه و واکنش تکیه گاهی تیری که در جهت صلب به ستون می رسه رو به عنوان بار محوری ستون در نظر بگیرم. یا باید سطح بارگیر حساب کنم؟ با توجه به اینکه سقف تیرچه بلوک است و در یک جهت بار کفها پخش میشه آیا محاسبه سطح بارگیر برای ستون درسته یا روشی که در ابتدا توضیح دادم بهتره؟ دوستان جواب این سؤال رو خیلی سریع احتیاج دارم. متشکرم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

maryam_th

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر میکنم سطح بارگیر مال زمانیه که دال روی ستونها گذاشته شده باشه. اگه محل اتکای دال روی ستون نباشه بار دال فقط روی تیرها به شکل بار گسترده اثر میکنه و نیروی تیر هم به ستون منتقل میشه ونیروی ستون ها از مجموع بار DLو LL وE که زلزله از روش پرتال به دست میاد محاسبه میشه
 

middbox

کاربر بیش فعال
عملكرد انواع بادبند در ساختمان

عملكرد انواع بادبند در ساختمان

عملكرد انواع بادبند در ساختمان به چه صورت است؟
 

middbox

کاربر بیش فعال


مهار بند یا بادبند یک عضو سخت کنند سازه در برابر نیروهای جانبی همانند باد یا نیروی زلزله می باشد.به دلیل اجرای سریع نسبت به دیوار برشی عمومیت خاصی بین عامه پیدا کرده،اما جرای ناصحیح نتنها سبب پایداری بلکه سبب پیچش می گردد.
انواع باد بند:مطابق پیوست 2 آینن نامه 2800 انواع مهاربندها به صورت زیر می باشد.
1-مهاربند ضربدری:این نوع مهاربند که به همکاربند همگرا نیز معروف می باشد،حالتی است که دو عضو مهاربند به صورت قطری زوایای متقابل یک دهانه را به هم متصل نمایند.
2-مهاربند قطری:حالتی که فقط یک قطر داخل چشمه وجود داشته باشد.
3-مهاربند ٧ و ٨ :در این نوع مهاربندها،دو عضو مهاربند بر روی یک گره در رو و یا زیر تیر با یکدیگر متقارب باشند.
4-مهاربند K :در این نوع مهاربند،یک جفت مهاربند در یک طرف ستون قرار می گیرند و یکدیگر را در نقطه ای بر روی ستون قطع می نمایند.​
باد بندهای هم محور: در سيستم بادبندي هم محور طراحي تيرها در دهانه هاي بادبندي همانند ديگر تيرهاي معمولي وتحت بارهاي ثقلي انجام مي پذيرد و در تركيب بار زلزله نيروي قابل توجهي در اين تيرها ايجاد نميشود ؛ اما در سيستم برون محور علاوه بر برش و لنگرهاي بارهاي ثقلي ، در تركيب بار زلزله ودر اثر نيروهاي محوري ايجاد شده در بادبندها يك سري لنگر و برش اضافي در اين تيرها ايجاد مي شود و باعث بحراني شدن تركيب بار زلزله براي طراحي اين تيرها مي شود . معمولاً محل بحراني در اين تيرها محل اتصال بادبند به تير مي باشد و در اين محل عموماً احتياج به ورق تقويتي بال بالا وپايين مي باشد.
طراحي تيرچه ارتباطي :يكي از مهمترين و حساسترين مسايل در سيستم برون محور ، طراحي تيرچه ارتباطي مي باشد ؛ مساله اي كه اكثر طراحان به راحتي از كنار آن ميگذرند. برخي از مسايلي كه در طراحي تيرچه ارتباطي بايد به آن توجه نمود ، به شرح زير مي باشد:​
1- مطابق آيين نامه(( تيرچه ارتباطي بايد تمامي شرايط مقطع فشرده را دارا باشد.)) به اين ترتيب در صورت عدم استفاده از مقاطع نورد شده و استفاده از مقاطع ساخته شده (تيرورق) بايد محدوديتهاي مقطع فشرده در آن رعايت شود و مخصوصاً اتصال بال و جان تيرورق (حداقل در قسمت تيرچه ارتباطي) بايد با جوش پيوسته (ونه جوش منقطع) انجام گيرد. ضمن آنكه بايد توجه داشت كه جوش اتصال بال به جان بايد در برابر تنشهاي برشي موجود كفايت لارم را داشته باشند.(اين مساله در تيرچه هاي ارتباطي كوتاه كه معمولاً به صورت برشي عمل نموده و داراري برشهاي زيادي هستند بسيار حساستر ميباشد.)​
3- مطابق آيين ئامه ((جان قطعه رابط بايد از يك ورق تك بدون هرگونه ورق مضاعف كننده تشكيل يابد و هيچگونه بازشويي نبايد در جان قطعه رابط تعبيه شود.)) به اين ترتيب همانطور كه مشخص است استفاده از مقاطع دوبل (به علت وجود بيش از يك جان ) و مقاطع زنبوري (به علت وجود سوراخ در جان ) براي قطعه رابط از نظر آيين نامه يك امر كاملاً مردود مي باشد؛ امري كه متاسفانه بسيار معمول مي باشد. گاهي ديده شده است كه برخي طراحان براي قطعه رابط از مقطع زنبوري استفاده نموده و تمامي سوراخها را در قسمت تيرچه ارتباطي به وسيله ورق تقويتي جان مي پوشانند، كه اين مساله نيز به اين دليل كه ورق تقويتي جان به نوعي يك ورق مضاعف كننده مي باشد، از نظر آيين نامه مردود ميباشد. پيشنهاد ميشود كه در صورت عدم جوابگويي مقاطع نورد شده تك براي اين تيرها، طراحان از مقطع I شكل و به صورت تيرورق و با جوش پيوسته جان وبال در قسمت قطعه رابط استفاده نمايند و به هيچ وجه از مقاطع دوبل وزنبوري استفاده ننمايند.​
4- مطابق آيين نامه ((در انتهاي قطعه رابط كه عضو قطري به آن متصل است، بايد سخت كننده جان در تمام ارتفاع ، در دو طرف قرار داده شود.)) يكي از شايعترين ايرادات در طراحي قطعه رابط همين مساله ميباشد ، كه طراحان بايد به اين مساله توجه بيشتري نمايند. اين مساله به غير از سخت كننده هاي مياني قطعه رابط ميباشد كه لزوم قرارگيري يا عدم قرارگيري آنها بايد توسط طراحان مورد بررسي قرار گيرد.​
طراحي عضو قطري (بادبند):طراحي عضو قطري در اين سيستم مشابه سيستم هم محور ميباشد با اين تفاوت كه طبق آيين نامه ((هر بادبند بايد داراي مقاومت فشاري 1.5 برابر نيروي محوري نظير مقاومت خمشي قطعه رابط باشد.)) با توجه به اينكه در حالت طراحي معمولي مقاومت فشاري بادبند و مقاومت خمشي قطعه رابط به همديگر نزديك ميباشند ، رعايت اين بند باعث بالا رفتن سطح مقطع بادبند تا حدود 50 درصد نسبت به طراحي حالت معمولي در اين سيستم ميشود؛ ضمن آنكه بايد توجه داشت كه در اين سيستم به دليل آنكه معمولاً زاويه بادبندها با افق نسبت به سيستم هم محور بيشتر مي باشد ، نسبت به سيستم هم محور نيروي محوري بيشتري در بادبندها ايجاد مي شود.​
نتيجه گيري:استفاده صحيح از اين سيستم بادبندي باعث شكلپذيري بيشتر سازه و كاهش برش پايه زلزله ميشود ؛ اما در طراحي اين بادبندها بايد دقت كافي در جهت رعايت كليه نكات آيين*نامه اي چه از طرف طراحان و چه از طرف دستگاههاي نظارتي انجا م پذيرد. طراحي صحيح اين بادبندها منجر به بادبندها و تيرهايي سنگينتر از حالت بادبند هم محور مي شود ؛ به همين جهت پيشنهاد مي شود كه طراحان حتي الامكان از اين سيستم به عنوان اولين گزينه استفاده ننمايند.​
بادبندهای برون محور (EBF) و برخی ایرادات در طراحی این بادبندها
نوع جديدي از بادبندها كه به تازگي استفاده از آن رو به افزايش مي باشد سيستم بادبندي خارج از محور1(EBF) ميباشد. اما متاسفانه اكثر طراحان آشنايي اندكي با نحوه طراحي اين سيستم بادبندي دارند.و اكثرا” به اين سيستم به چشم يك بادبند پرده اي و در جهت تطبيق با نقشه معماري (به طور مثال در محل در و پنجره )نگاه مي*شود ؛ به همين جهت به نظر مي رسد لازم باشد كه در اين زمينه بحث بيشتري انجام گيرد.
در طرح و محاسبه شكلهاي مشبك و خرپاها تاكيد بر اين نكته هست كه تلاشهاي به وجود آمده همه به صورت نيروهاي محوري باشند و امتداد محور اعضاي جمع شده در يك گره تا حد امكان در يك نقطه تلاقي نمايد تا از به وجود آمدن لنگرهاي خمشي جلوگيري شود. تحقيقات سالهاي اخير در طراحي سازه هاي مقاوم در برابر زلزله نشان داده كه با طرح مهاربندي خارج از مركز، در سازه هاي فولادي مي توان مزايايي در تامين شكلپذيري سازه و اطمينان بر رفتار آن در زلزله به دست آورد. چنانچه در شكل (1) ديده مي شود مهاربندي خارج از محور به اين ترتيب به عمل مي آيد كه طراح به ميل خود مقداري خروج از مركز (e) را در مهاربنديهاي نوع 7 و8 (و يا انوا ع ديگر) تعبيه مي كند ، به طوري كه لنگر خمشي و نيروي برشي در طول كوتاهي از تير (يعنيe) كه به نام تيرچه ارتباطي (Linkbeam) ناميده مي شود به وجود آيد. تيرچه ارتباطي ممكن است در اثر لنگر خمشي به جاري شدن برسد؛ در اين صورت ارتباط را خمشي(Momentlink) ميگويند ويا اينكه اگر طول (e) خيلي كوتاه باشد جاري شدن در برش اتفاق افتد كه در اين صورت ارتباط را برشي(Shear link) مي نامند. به اين ترتيب مي توان با كنترل شكلپذيريي تيرچه ارتباطي، شكلپذيري قابل اطميناني براي كل سازه ، درزلزله به دست آورد. مطابق آيين نامه 2800 ضريب شكلپذيري براي اين سيستم سازه اي R=7 ميباشد، كه در مقايسه با سيستم هم محور R=6)) حدود 15 درصد شكلپذيرتر ميباشد ، كه همين مساله باعث كاهش برش پايه زلزله به همين ميزان مي شود.
تركيب اين سيستم با سيستمهاي سازه اي ديگر:
الف: تركيب در پلان:در بسياري از موارد ديده شده است كه طراحان در يك طبقه در يك يا چند دهانه از سيستم خارج از محور و در يك يا چند دهانه ديگر به موازات بادبندهاي نوع اول از بادبندهاي هم محور استفاده نموده اند. در اينجا بايد به اين نكته توجه داشت كه از آنجايي كه نوع رفتار اين سيستم با سيستم هم محور متفاوت مي باشد، اساساً استفاده از اين سيستم در تركيب با سيستم هم محور در يك جهت و يك پلان كاملاً مردود ميباشد و باعث ايجاد رفتارهاي غير متعارف در سازه در هنگام زلزله ميشود؛ به همين جهت به طراحان توصيه ميشود كه اگر تمايل به استفاده از اين نوع سيستم بادبندي دارند ، در پلان، تمامي دهانه هاي بادبندي را به صورت خارج از محور طراحي نمايند . البته اين مساله مانع استفاده از تركيب اين سيستم با سيستم قاب خمشي به صورت سيستم دوگانه و ضريب رفتار R=7.5 و يا استفاده از يك سيستم مقاوم متفاوت در جهت متعامد با جهتي كه از سيستم برون محور استفاده شده است ، نمي باشد.
ب: تركيب در ارتفاع:در اين زمينه نيز در موارد بسياري ديده شده است كه طراحان در يك دهانه بادبندي خاص در برخي طبقات (عموماً بنا به ملاحظات معماري) از سيستم خارج از محور استفاده كرده و باقي طبقات را به صورت بادبند هم محور طراحي نموده اند. در اينجا نيز بايد به اين نكته توجه داشت كه آيين نامه2 تركيب اين سيستم با سيستمهاي ديگر را در ارتفاع، به طور كامل ممنوع كرده است ، مگر در موارد زير:
1- براي بادبندهاي برون محور بالاتر از 5 طبقه ميتوان بادبند طبقه آخر را به صورت هم محور و بدون تيرچه ارتباطي طراحي نمود.
2- طبقه اول يك بادبند برون محور بيش از 5 طبقه مي تواند هم محور باشد به شرط آنكه بتوان نشان داد كه ظرفيت الاستسك آن 50 درصد بزرگتر از ظرفيت تسليم طبقه بالاتر از طبقه اول باشد.​
طراحي تير در دهانه بادبندي: در سيستم بادبندي هم محور طراحيتيرها در دهانه هاي بادبتدي همانند ديگر تيرهاي معمولي وتحت بارهاي ثقلي انجام ميپذيرد و در تركيب بار زلزله نيروي قابل توجهي در اين تيرها ايجاد نميشود ؛ اما درسيستم برون محور علاوه بر برش و لنگرهاي بارهاي ثقلي ، در تركيب بار زلزله ودر اثرنيروهاي محوري ايجاد شده در بادبندها يك سري لنگر و برش اضافي در اين تيرها ايجادمي شود و باعث بحراني شدن تركيب بار زلزله براي طراحي اين تيرها مي شود . معمولاًمحل بحراني در اين تيرها محل اتصال بادبند به تير مي باشد و در اين محل عموماًاحتياج به ورق تقويتي بال بالا وپايين مي باشد.​
طراحي تيرچه ارتباطي :يكي ازمهمترين و حساسترين مسايل در سيستم برون محور ، طراحي تيرچه ارتباطي مي باشد ؛مساله اي كه اكثر طراحان به راحتي از كنار آن ميگذرند. برخي از مسايلي كه در طراحيتيرچه ارتباطي بايد به آن توجه نمود ، به شرح زير مي باشد:
1- مطابق آيين نامه(( تيرچه ارتباطي بايد تمامي شرايط مقطع فشرده را دارا باشد.)) به اين ترتيب در صورتعدم استفاده از مقاطع نورد شده و استفاده از مقاطع ساخته شده (تيرورق) بايدمحدوديتهاي مقطع فشرده در آن رعايت شود و مخصوصاً اتصال بال و جان تيرورق (حداقل درقسمت تيرچه ارتباطي) بايد با جوش پيوسته (ونه جوش منقطع) انجام گيرد. ضمن آنكه بايدتوجه داشت كه جوش اتصال بال به جان بايد در برابر تنشهاي برشي موجود كفايت لارم راداشته باشند.(اين مساله در تيرچه هاي ارتباطي كوتاه كه معمولاً به صورت برشي عملنموده و داراري برشهاي زيادي هستند بسيار حساستر ميباشد​
3- مطابق آيين ئامه ((جان قطعه رابط بايد از يك ورق تك بدون هرگونه ورق مضاعف كننده تشكيل يابد وهيچگونه بازشويي نبايد در جان قطعه رابط تعبيه شود.)) به اين ترتيب همانطور كه مشخصاست استفاده از مقاطع دوبل (به علت وجود بيش از يك جان ) و مقاطع زنبوري (به علتوجود سوراخ در جان ) براي قطعه رابط از نظر آيين نامه يك امر كاملاً مردود مي باشد؛امري كه متاسفانه بسيار معمول مي باشد. گاهي ديده شده است كه برخي طراحان براي قطعهرابط از مقطع زنبوري استفاده نموده و تمامي سوراخها را در قسمت تيرچه ارتباطي بهوسيله ورق تقويتي جان مي پوشانند، كه اين مساله نيز به اين دليل كه ورق تقويتي جانبه نوعي يك ورق مضاعف كننده مي باشد، از نظر آيين نامه مردود ميباشد. پيشنهاد ميشودكه در صورت عدم جوابگويي مقاطع نورد شده تك براي اين تيرها، طراحان از مقطع I شكل وبه صورت تيرورق و با جوش پيوسته جان وبال در قسمت قطعه رابط استفاده نمايند و بههيچ وجه از مقاطع دوبل وزنبوري استفاده ننمايند.​
4- مطابق آيين نامه ((در انتهايقطعه رابط كه عضو قطري به آن متصل است، بايد سخت كننده جان در تمام ارتفاع ، در دوطرف قرار داده شود.)) يكي از شايعترين ايرادات در طراحي قطعه رابط همين مسالهميباشد ، كه طراحان بايد به اين مساله توجه بيشتري نمايند. اين مساله به غير از سختكننده هاي مياني قطعه رابط ميباشد كه لزوم قرارگيري يا عدم قرارگيري آنها بايد توسططراحان مورد بررسي قرار گيرد.​
طراحي عضو قطري (بادبند):طراحي عضو قطري در اينسيستم مشابه سيستم هم محور ميباشد با اين تفاوت كه طبق آيين نامه ((هر بادبند بايدداراي مقاومت فشاري 1.5 برابر نيروي محوري نظير مقاومت خمشي قطعه رابط باشد.)) باتوجه به اينكه در حالت طراحي معمولي مقاومت فشاري بادبند و مقاومت خمشي قطعه رابطبه همديگر نزديك ميباشند ، رعايت اين بند باعث بالا رفتن سطح مقطع بادبند تا حدود 50 درصد نسبت به طراحي حالت معمولي در اين سيستم ميشود؛ ضمن آنكه بايد توجه داشت كهدر اين سيستم به دليل آنكه معمولاً زاويه بادبندها با افق نسبت به سيستم هم محوربيشتر مي باشد ، نسبت به سيستم هم محور نيروي محوري بيشتري در بادبندها ايجاد ميشود.
نتيجه گيري:استفاده صحيح از اين سيستم بادبندي باعث شكلپذيري بيشتر سازه وكاهش برش پايه زلزله ميشود ؛ اما در طراحي اين بادبندها بايد دقت كافي در جهت رعايتكليه نكات آيين نامه اي چه از طرف طراحان و چه از طرف دستگاههاي نظارتي انجا مپذيرد. طراحي صحيح اين بادبندها منجر به بادبندها و تيرهايي سنگينتر از حالت بادبندهم محور مي شود ؛ به همين جهت پيشنهاد مي شود كه طراحان حتي الامكان از اين سيستمبه عنوان اولين گزينه استفاده ننماين​
بادبند هاي همگرا (CBF) و باد بند های واگرا (EBF)
بادبند های فولادی از جمله سیستم هایی هستند که در برابر نیروهای جانبی مقاومت می کنند با بادبندگذاری در تعدادی از قاب های ساختمان درهرامتداد و با کمک عملکرد دیافراگم صلب کف سازه می توان آن راستا را مهار شده در نظر گرفت . بادبند گذاری به دو نوع همگرا و واگرا تقسیم می شود . در مهاربندی همگرا امتداد اعضا شامل تیر، ستون و مهاربند همگرا از یک نقطه عبور می کنند.
از مزایا و معایب بادبندهای همگرا می توان به موارد زیر اشاره کرد :
مزایا:
_ سختی بالا برای سازه
_ کنترل تغییر مکان جانبی سازه تا حد زیاد
معایب:
_ایجاد محدودیت از نظر معماری برای ایجاد بازشو
_با توجه به سختی زیاد این مهاربندها شکل پذیری آنها کم می شود و در نتیجه قابلیت جذب و دفع نیروی زلزله در آنها کاهش پیدا می کند و ارتعاش در سازه بالا می رود.
مهاربندهای واگرا را در انواع زیر می توان به کار برد :
بادبندهای واگرا باید حداقل در یک انتهای باد بند به تیر متصل باشند و حداقل یک انتهای بادبند به گره تقاطع تیر و ستون متصل نباشد.
دراین مهاربندها شکل پذیری نسبت به بادبندهای همگرا افزایش پیدا می کند و عمل دفع انرژی ناشی از نیروی زلزله بهتر انجام می شود .
شکل پذیری در این مهاربند ی ها توسط جاری شدن تیر بین 2 سر مهاربند و یا تیر بین مهاربند و ستون شکل می گیرد ، که این قسمت از تیر، تیر واسط نام دارد
زمانی که طول تیر واسط زیاد باشد جاری شدن آن توسط لنگر خمشی شکل می گیرد و زمانی که طول تیر واسط کم باشد جاری شدن آن توسط نیروهای ب�%B​
 

javad.sh

عضو جدید
اجرای ناصحیح چرا سبب پیچش میشه ؟


آیین نامه بادبند k شکل رو به دو طبقه محدود کرده
دلیلشو میدونی؟
 

ZibaAhmadpoor

مدیر تالار مهندسی عمران
مدیر تالار
مدل كردن سقف كامپوزيت

مدل كردن سقف كامپوزيت

سلام دوستان
براي يه ساختمون فلزي ، ميخواهيم سقف كامپوزيت طراحي كنيم (براي كل كف پاركينگ!) ، براي مدل كردنش ، اينكارو بايد تو Etabs انجام بدم يا Safe؟؟
بهم گفتند كه سقف رو بايد تو Safe مدل كنم ، بعد داده هارو بيارم تو Etabs !! براي اوردن داده ها ، چكار بايد بكنم ؟؟(مثل ارسال داده ها به Safe است ؟؟) كسي ميتونه راهنماييم كنه ؟؟
در ضمن نميشه اينكارو تو Etabs انجام بديم ؟؟
 

ebrahim110

عضو جدید
مقایسه انواع اسکلت ساختمانی

مقایسه انواع اسکلت ساختمانی

- تقسیم بندی سازه ها از نظر مصالح و اجرا
امروزه متداول ترین مصالحی که در انواع سازه ها بکار می رود، فولاد و بتن می باشد. در میان انواع سازه ها، سازه های معمولی از قبیل سازه های تجاری، اداری، مسکونی، هتل ها، بیمارستانها و پارکینگ های طبقاتی در مقابل سازه های تخصصی از قبیل پلها، مخازن، سیلوها، برجهای خنک کننده و سدها، در دسته ای به نام "سازه های قابی شکل" یا "قاب های ساختمانی" و یا به اختصار "قاب" (Frame) قرار می گیرند.
قاب های ساختمانی می توانند بتنی یا فولادی باشند. قاب های بتنی خود به دو دسته قاب های بتنی مسلح و قاب های بتنی پیش تنیده تقسیم بندی می شوند. از سوی دیگر، قاب های فولادی به دو دسته جوشی و پیچی تقسیم بندی می شوند. (نمودار ١) در این مقاله قصد داریم به مقایسه فنی، معماری و اقتصادی این چهار دسته قاب (بتنی مسلح، بتنی پیش تنیده، فولادی جوشی و فولادی پیچی) بپردازیم.

نمودار ١



٢- مقایسه فنی انواع اسکلت ساختمانی
قاب ها دارای دو وظیفه می باشند: تحمل بارهای ثقلی (بارهای مرده و زنده) و تحمل بارهای زلزله و باد. بارهای ثقلی به صورت قائم بر قاب ها وارد می شوند، در حالی که بارهای زلزله و باد به صورت جانبی اثر می کنند. در اینجا به بررسی این دو وظیفه می پردازیم.
٢-١- بارهای ثقلی
بارهای ثقلی بر سقف وارد می شوند و سقف، این بارها را به تیرها، تیرها به ستونها و ستونها با فونداسیون منتقل می کنند. به این مسیر انتقال بار از سقف تا فونداسیون، "مسیر بار" (Load Path) گفته می شود.
٢-٢- بار زلزله
مهمترین بحث در مقایسه فنی قابها، بحث عملکرد قاب ها در مقابل زلزله می باشد. در اکثر مواقع، بار باد نقش تعیین کننده ای بازی نمی کند، به همین دلیل از بحث درباره بار باد صرف نظر می کنیم. در بررسی عملکرد قاب ها در مقابل زلزله، آنچه که به عنوان ایمنی سازه در تصور عموم جای گرفته است، "مقاومت کافی در مقابل زلزله" می باشد. در حالی که آنچه که سازه را در مقابل زلزله ایمن می کند، مقاومت کافی نیست، بلکه "شکل پذیری" است. شکل پذیری در مقابل زلزله به این معناست که سازه با تغییر شکل های مناسب و کافی، انرژی زلزله را در خود مستهلک کند. در واقع زلزله یک نیروی ثابت، همانند بارهای ثقلی نیست، بلکه بیشتر شبیه یک انرژی است. برای مستهلک کردن این انرژی، سازه باید به اصطلاح انعطاف پذیر یا شکل پذیر باشد. این به این معناست که قطور کردن تیر و ستونها، نه تنها الزاماً به باربری جانبی سازه در مقابل زلزله کمک نمی کند، بلکه ممکن است با افزایش "سختی" سازه، از شکل پذیری آن در مقابل زلزله بکاهد و موجب تخریب آن شود.
موارد ذکر شده در بالا، همگی به این دلیل می باشند که نیروی زلزله دارای یک ماهیت مستقل و ثابت نیست و بستگی به ابعاد و اندازه های سازه دارد. بار زلزله به صورت جانبی و شتاب دار به سقف هر طبقه وارد می شود. نیرویی که در سقف به این ترتیب تولید می شود، از حاصلضرب جرم سقف در شتاب زلزله بدست می آید:
شتاب زلزله (x (a جرم سقف (m) = نیروی زلزله
در نتیجه، هر چه وزن سقف کمتر باشد، نیروی زلزله کمتر می شود. هر چه سازه سخت تر باشد و بخواهد مقاومت بیشتری از خود نشان دهد، نیروی زلزله بیشتر می شود. سختی سازه به ابعاد تیرها و ستونها و دیوارهای آن بستگی دارد.
٢-٢- انواع سیستم های باربر جانبی لرزه ای
قبل از انتخاب مصالح سازه، باید سیستم باربر جانبی لرزه ای سازه مشخص شود. برای مقابله با زلزله، سیستم های باربری مختلفی را می توان انتخاب کرد. مهمترین این سیستم ها عبارتند از: دیوارهای باربر، قاب ساختمانی ساده با مهاربندهای فولادی، قاب خمشی و سیستم های دوگانه (قاب خمشی+دیوار برشی). تفاوت این سیستم ها در وجود یا عدم وجود تیرها، دیوارها و همچنین نحوه اتصالات تیر به ستون در قاب ها می باشد.
در سیستم دیوار باربر، هندسه سازه به صورت قاب (تیر و ستون) نمی باشد و بار زلزله مستقیماً از سقف به این دیوارها انتقال می یابد. این سیستم تنها در سازه های بتنی قابل اجراست. در قاب های ساختمانی با مهاربندهای فولادی، نیروی زلزله از سقف به تیرها، از تیرها به مهاربندها و از مهاربندها به ستونها انتقال می یابد. این سیستم تنها در سازه های فولادی قابل اجراست. در قاب های خمشی، نیروی زلزله از طریق اتصال گیردار تیر به ستون، از سقف به تیر و از تیر به ستون انتقال می یابد. این سیستم هم در سازه های فولادی و هم سازه های بتنی قابل اجراست. سیستم های دوگانه در واقع عملکرد همزمان قاب های خمشی و دیوارهای باربر را دارا هستند. این سیستم نیز در سازه های فولادی و بتنی قابل کاربرد است. بیشترین شکل پذیری را سیستم قاب خمشی تأمین می کند. به همین دلیل برای سازه های مهم، همیشه سیستم قاب خمشی ویژه را انتخاب می کنند. همچنین برای سازه های بلند، استفاده از سیستم های دوگانه اجباری می باشد. انتخاب این سیستم ها باید بر حسب الزامات و محدودیت های معماری و اقتصادی تعیین گردد، چرا که این سیستم ها تفاوت های بسیاری از نظر معماری و اقتصادی با ی کدیگر دارند.
٢-٤- مقایسه انواع اسکلت ها از نظر باربری و ایمنی در آتش سوزی
قاب های فولادی به دلیل وزن کمتر و شکل پذیری بیشتر نسبت به قاب های بتنی مسلح، عملکرد لرزه ای بهتری دارند. قاب های فولادی پیچی، شکل پذیری بیشتری نسبت به قاب های فولادی جوشی دارند. (نمودار ٢)

نمودار ٢



اما با ورود تکنولوژی پیش تنیدگی به دنیای قاب های بتنی، تحول عظیمی در این دسته از قاب ها اتفاق افتاد که موجب شد با کاهش وزن و افزایش شکل پذیری در قاب های بتنی، این قاب ها را در رقابت با قاب های فولادی قرار دهد و از آنها پیشی بگیرد. پیش تنیدگی همچنین امکان ایجاد هر چه بیشتر سقف صلب را فراهم می کنند. "صلبیت سقف ها" به این معناست که سقف ها خود دچار تغییر شکل نشوند تا بتوانند نیرو ها را به درستی در مسیر بار به تیرها و ستون ها هدایت کنند. به همین دلیل در انتخاب نوع سقف باید دقت کرد. دال بتنی مسلح یکی از بهترین سیستم های سقف صلب می باشد که با انتخاب دال بتنی پیش تنیده به عنوان سیستم سقف، این صلبیت به واسطه کاهش عرض ترک ها و تغییر شکل های داخلی دال، افزایش می یابد.
بزرگترین عیب سازه های فولادی، خطر آتش سوزی در آنهاست که موجب فروریختن سازه به دلیل ذوب شدن تیر و ستون های آن می شود. در حال که در سازه های بتنی، به دلیل احاطه میلگردها توسط بتن، چنین عیبی وجود ندارد.
همچنین خط زنگ زدگی، قاب های فولادی را تهدید می کند که نیاز به رنگ کاری دارند. ولی در قاب های بتنی، میلگردها در بتن محبوس می شوند و مورد تهدید زنگ زدگی قرار نمی گیرند.
٢-٥- مقایسه انواع اسکلت از نظر اجرایی
اجرای قاب های فولادی بسیار مشکل تر از اجرای قاب های بتنی است. در قاب های فولادی، ستونهای تمام طبقات و اتصالات آنها به تیرها، در پای کار سر هم بندی می شوند و با جرثقیل برپا می شوند. اصولاً عملیات جوش کاری، بسیار حساس است و باید با مهارت و دقت خاصی صورت گیرد. سهل انگاری در جوش کاری می تواند عواقب بسیار زیادی داشته باشد. تنظیم ولتاژ، آمپراژ، سرعت مناسب جوشکاری، تمیز کاری اولیه سطوح جوش کاری و پیش گرمایش قطعات، همگی مواردی هستند که نیاز به دقت و مهارت دارند. همچنین، سوراخ کاری در سازه های پیچی، نیازمند دقتی بیش از جوشکاری می باشد، و اصولاً اجرای قاب های پیچی، مشکل تر از قاب های جوشی است.
در این میان، در قاب های بتنی، تیرها و ستون ها، طبقه به طبقه به راحتی با هر هندسه و شکلی، قالب بندی و بتن ریزی می شوند و نیازی به جوش کاری و سوراخ کاری ندارند. در میان قاب های بتنی، قاب های بتنی پیش تنیده مزایای اجرایی فراوانی بر قاب های مسلح دارند. کاهش شدید شبکه های آرماتور گذاری، کاهش تعداد تیرها، کاهش حجم بتن ریزی و قالب بندی یکپارچه سقف بدون آویز تیرها از مهم ترین آنها می باشد. آرماتورگذاری تیرها و سقف ها در قاب های مسلح، عملیات بسیار دشواری است که اغلب بدلیل سختی، با سهل انگاری و اشتباهات خطرناک همراه است. متداول ترین آنها، سهل انگاری در آرایش آرماتورهای تقویتی و سنجاقی ها می باشند. به منظور تأمین شکل پذیری در قاب های مسلح، آرماتور گذاری های ویژه صورت می گیرد که مشکلات اجرایی فراوانی را داراست. پیش تنیدگی، با کاهش وزن سازه، از این آرماتورگذاری ها می کاهد و سهولت اجرا را همزمان با افزایش سرعت اجرا به ارمغان می آورد.
پیش تنیدگی همچنین موجب کاهش خیز، خزش و جمع شدگی بتن می گردد. در سقف هایی که در معرض خطر فرسایش توسط آب و انقباض و انبساط ناشی از شرایط جوی (مانند پارکینگ های طبقاتی) قرار دارند، پیش تنیدگی با از بین بردن عرض ترک ها، از خوردگی آرماتور جلوگیری می کند.
٣- مقایسه معماری انواع اسکلت ساختمانی
قاب های فولادی بسیار سازگار با معماری هستند، در حالیکه قاب های بتنی مسلح دارای ابعاد و اندازه های بزرگی هستند و از فضای مفید ساختمان می کاهند.
قاب های بتنی پیش تنیده، نه تنها ابعاد و اندازه ها را کاهش می دهد، بلکه با خذف تیرها و آویز آنها و افزایش دهانه ها، فضای یکپارچه و وسیعی را فراهم می کند که مهندس معمار می تواند به راحتی در چیدمان تیغ ها و فضاهای مورد نیاز مانور دهد. همچنین با کاهش ضخامت سقف، ارتفاع تمام شده ساختمان را کاهش می دهد تا الزامات آیین نامه های لرزه ای تامین شود. پیش تنیدگی همچنین به دلیل حذف تیرها، امکان ستون گذاری نامنظم را به مهندس معمار می دهد. امکان ایجاد بازشوهای بزرگ به منظور ایجاد چشم اندازهای زیبا از دیگر مزایای پیش تنیدگی است. تمامی این ویژگی ها موجب می شود قاب های بتنی پیش تنیده بسیار بیشتر از قاب های فولادی و بتنی مسلح، مورد پسند معماران قرار گیرد و تمایل آنها به طراحی سازه های پیش تنیده روز به روز بیشتر شود.
٤- مقایسه اقتصادی انواع اسکلت ساختمانی
از نقطه نظر اقتصادی، سازه های فولادی بسیار پرهزینه تر از سازه های بتنی محسوب می شوند. سختی در اجرا و گرانی فولاد، دو دلیل مهم برای این موضوع به شمار می آیند. همچنین در ساخت و سازهای فولادی، هزینه های هنگفتی بصورت یکجا انجام می شود، چرا که همانطور که گفته شد، ستونهای تمام طبقات همگی با هم برپا می شوند. ولی در قاب های بتنی، این هزینه ها سقف به سقف و در طول مدت زمان بیشتری انجام می شود. قاب های پیچی گران تر از قاب های جوشی تمام می شوند. سیستم های باربری قاب خمشی نیز از قاب های مهاربندی پرهزینه تر می باشند.
در قاب های بتنی پیش تنیده، با کاهش شدید هزینه ها نسبت به قاب مسلح مواجه می شویم. کاهش مصرف مصالح و سهولت در اجرا (قالب بندی، آرماتوربندی و بتن ریزی) عوامل مهم این کاهش هزینه می باشند. مزایای معماری سازه های پیش تنیده، به طور غیر مستقیم وارد این صرفه اقتصادی می شوند و با افزایش دهانه ها و فضاها، متراژ مفید و تعداد پارکینگ بیشتری را عرضه می کند. از سوی دیگر معماری زیبا و باز، مخاطب را به وجد می آورد.
٥- جمع بندی
مقایسه فنی، معماری و اقتصادی انواع قاب های ساختمانی بتنی و فولادی را می توان در یک جدول به طور خلاصه مطابق جدول ١ جمع بندی نمود.
شرکت پارس پی بی ال با معرفی و بکارگیری سیستم پیشتنیدگی به روش پس کشیده در ساختمان های مسکونی، قلمرو جدیدی از بکارگیری این سیستم را در زمینه های عمومی در ایران گشوده است. این شرکت تا به حال چندین پروژه مسکونی را با سیستم پس کشیدگی طراحی و اجرا نموده است. به منظور درک مزایای این سیستم در سازه های مسکونی، جدول ٢، مقایسه یکی از پروژه های انجام شده، با و بدون بکارگیری این سیستم را نشان می دهد.

جدول ١


جدول ٢



همچنین به نمودار ١ توجه کنید. همانطور که مشاهده می کنید، از نظر اقتصادی هزینه پس کشیدگی برای دهانه های حدود ٥/٧ متر به بالا، نسبت به بتن مسلح معمولی به تدریج کاهش می یابد. از این نمودار می توان جدول ٣ را استخراج کرد.

نمودار ١


جدول ٣
 

mohamad ali

عضو جدید
سلام

سلام

فکر کنم علت اینکه مهاربند kرا تا دو طبقه محدود کردن اتصال به ستون باشد ولی بقیه مهاربند ها به گره وارد می شوند
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام

طراحي سقف کامپوزيت در نرم‌افزار Etabs کاملاً امکانپذير مي‌باشد، نيازي به استفاده از Safe نمي‌باشد ، از نرم‌افزار Safe براي طراحي دال و فونداسيون استفاده مي‌گردد، براي سقف کامپوزيت امکانات نرم‌افزار Etabs کامل بوده و کنترلهاي خاص نظير Vibration نيز توسط اين نرم‌افزار انجام مي‌يابد.

پاينده باشيد.
 

reza2011

عضو جدید
سلام دوستان
براي يه ساختمون فلزي ، ميخواهيم سقف كامپوزيت طراحي كنيم (براي كل كف پاركينگ!) ، براي مدل كردنش ، اينكارو بايد تو Etabs انجام بدم يا Safe؟؟
بهم گفتند كه سقف رو بايد تو Safe مدل كنم ، بعد داده هارو بيارم تو Etabs !! براي اوردن داده ها ، چكار بايد بكنم ؟؟(مثل ارسال داده ها به Safe است ؟؟) كسي ميتونه راهنماييم كنه ؟؟
در ضمن نميشه اينكارو تو Etabs انجام بديم ؟؟

در سقف كامپوزيت شما موارد زير رو طراحي ميكنيد :

ضخامت دال روي تيرچه ها - سايز و نمره تيرچه ها - آرماتور حرارتي

براي طراحي اين موارد هرگز نياز به نرم افزار نداريد و به سادگي ميتونيد دستي طراحي كنيد . با استفاده از آيين نامه ضخامت دال و مشخصات آرماتور حرارتي تعيين ميشه . براي طراحي تيرچه ها هم با توجه به بارگذاري و اينكه مقطع تركيبي بتن و فولاد تبديل به يك مقطع فولادي شده و طراحي انجام ميگيرد . اگر سقف شما دال بتني باشد با استفاده از نرم افزار Safe به سادگي ميتونيد ضخامت و آرماتورهاي محاسباتي در 2 امتداد رو به كمك نرم افزار همانند يك فونداسيون نواري 2 طرفه طراحي كرده و سپس كنترل برش پانچ در محاذات ستون انجام گيرد . ضمنا بار سقف كامپوزيت در نرم افزار Etabs وارد ميشود نه Safe .
 
آخرین ویرایش:

m_haddadi66

عضو جدید
سلام
در تکمیل حرف آقایmasoud2535 باید بگم زمانی که می خواهید تیر کامپوزیت را اختصاص بدید اگر از مقاطع آماده استفاده میکنید و import میکنید از گزینه ی import general استفاده نکنید چون etabs فقط برای طراحی مقطع IPE و..... میشناسد و تحلیل میکند یعنی فقط مقطع تک طراحی میکند که برای استفاده از مقاطع CPE& http://www.iran-eng.com/member.php/60235-masoud25352IPE باید معادل آن را به صورت IPE گذاشت.
 

m_haddadi66

عضو جدید
سلام دوستان
یه نکته ای تو اسکلت فلزی با سقف کامپوزیت هست که فقط جهت یادآوری میگم
در این نوع سازه ها تازمانی که بتن سقف به مر حله ی گیرش نرسیده است رفتار
یکپارچه ای با فولاد نداشته و عملا تمامی بار های وارده تا قبل از گیرش بتن را تیر
(منظور فولاد)تحمل میکند برای همین منظور از باری به عنوان بار مرده ی افزایش یافته
(s.d.l)استفاده میکنیم که مجموع آن با D.L بار مرده ی کل ساختمان میشود یعنی
D.Lبار های وارده تا قبل از گیرش بتن می باشد که همان وزن سازه می باشدو
S.D.Lبار های وارده بعد از گیرش بتن می باشد که همان بار کف سازی به علاوه ی
بار سقف کاذب و بار معادل تیغه بندی می باشد.
 

reza toofani

عضو جدید
سلام .سقف کامپوزیت یا کرومیت رو میشه تو etabsانجامش داد البته به شرطی که پانلهای سقف مستطیلی باشه اگه نحوشو خواستین بگید براتون بیارم{رضا)
 

Miss Independent

عضو جدید
[ پرسش پاسخ در مورد سازه هاي فولادي ]

[ پرسش پاسخ در مورد سازه هاي فولادي ]

♥ سوال اول: چرا ستون های بیشتر پل های عابر پیاده و بیلبردها به شکل خرپاست؟!
بین این تصاویر چه ویژگی های مشترکی هست؟






♥ سوال دوم: بند 10-1-3-2 مبحث دهم مقررات ملی ساختمان، برای محاسبۀ سطح مقطع خالص عضو کششی، برای مسیرهای مورب، مقدار (S^2)/(4g) را در نظر میگیره. این عدد چطوری بدست میاد؟



♥ سوال سوم: در محاسبه ظرفیت کششی ورق کدوم روش اقتصادی تره؟ LRFD یا ASD ؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به نام خداوند روزی رسان...
سلام ٰ‌
ممنون از تاپیک خوب و همینطور سوال خوبتون:

در خصوص سوال اولتون :
از جمله مزایای خرپا اینه که می تونه دهانه های بسیار طولانی رو با کمترین هزینه پوشش بده ،
در تعریف خرپا داریم که عضویی است که اتصالات در آن مفصل است:

این ویژگی خرپا ، این امکان رو به طراح می ده که از نیرو های خمشی ( لنگر خمشی ) صرفنظر کند ، پس با فراغ بال بیشتری می تواند به طراحی بپردازد
از دیگر تعاریف خرپا این است که فقط نیروی محوری را تحمل می کند.

با توجه به این خصوصیت از نیروی برشی نیز چشم پوشی می شود ،
از دیگر تعاریف خرپا اینست که :عضویست که به وسیله 2 میله و یک مفصل قبل توسعه است ( خرپای دو بعدی) پس با هزینه بسیار اندکی قابلیت افزایش عضو و توسعه عضو باربر رو داریم.

و اما توضیح اینکه چرا خرپا؟!
هر شکل هندسی ویژگی ها خاص خودش رو داره ، و از جمله ویژگی شکل مثلثی قابلیت تحمل نیرو های زیاد است ،

با توجه به این خاصیت مثلث از اون در سازه و پل های زیادی استفاده میشه ، و مهم نیست که عضو باربر عمودی باشد یا افقی ...
ویژگی هایی که توضیح دادم بیشتر مربوط به تئوری های مربوط به خرپا بود و فعلا از اجرائیات آن ( مزایای اجرایی آن ) چیز زیادی نمی دونم ،

اما :
در شکل اول :
ستون ها متحمل بار های بسیار زیادی هستند ، از طرفی ارتفاع ستون ها بسیار زیاد است و قطعا ستون ها اگر از هر جنس دیگری باشند لاغر خواهند بود.ستونی هم که لاغر

باشد در اثر بار های فشاری قطعا دچار کمانش خواهد شد حتما عضو دچار ریز و سرنگونی خواهد شد ! اگر بخواهند ستونی طراحی کنند غیر از حالت خرپایی باید برای جبران لاغری و سختی مورد نیاز به ستون را با ابعاد بزرگی طراحی کنند که قطعا به صرف اقتصادی نخواهد بود، ( این نکته بماند که باید برای تامین این چنین ستونی باید نیرو های

برشی را نیز در بست های آن در نظر بگیرند!!!! )
برای جبران این نقیصه از خاصیتی استفاده می کنند که در آن با ایجاد پایه ها در فاصله ای نزدیک ( منطورم در یک ستون است) و اتصال آن به وسیله خرپا ستونی با سختی مورد

نیاز رو طراحی کنند در حالی که وزن بسیار سبکی خواهد داشت)
در شکل دوم :
اینبار عضو نیروی کششی بسیار زیادی را که حاصل از باد است را باید تحمل کند که این نیز در راستای تعارف خرپاست ،

شکل سوم : نیز تلفیقی از دو حالت قبل است :
به نظر من :
در هر سه شکل در واقع چند ستون در کنار یکدیگر و در فاصله ای نزدیک قرار گرفته اند ، ولی برای پایداری آنها از خرپا استفاده شده که دارای استحکام هندسی زیادی است، برای مثال به آخرین شکل نگاه کنید ! در واقع دو ستون در کنار یکدیگرند ، ولی صلبیت و سختی آنها به وسیله خرپا استحکام بخشیده شده است، ( البته این مورد رو در عکس های دیگه هم می تونید ببینید) پس :
برای ایجاد سختی لازم در ستون از خرپا استفاده می شود!...
ورد سوال 3 اطلاعی ندارم متاسفانه....
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سوال 2:
در پیچ ها ابتدا باید بحرانی ترین مسیر رو انتخاب کرد :

تعاریف :
Ag (مساحت کل سطح ورق است ) ( عرض * ضخامت و جواب بر حسب سانتی متر مربع خواهد بود)
An = سطح مقطع خالص
Ae = سطح مقطع خالص موثر

An :
این مسیر عبارت است از مسیری که امکان برش و پاره شدن ورق در آن مسیر بیشترین مقدار است ، به این مسیر که مساحتی را هم یجاد می کندAn ( سطم مقطع خالص) می گویند اندیس n هم مخفف کلمه نت است ( به معنی خالص)

اگر مسیری را داشته باشیم که در آن مسیری به صورت مورب وجود داشته باشد از رابطه زیر استفاده می کنیم:
An=(b-n.D)+s^2/4g استفاده می کنیم >

در این رابطه
فوق :
b عرض ورق
n تعداد پیچ های موجود در مسیر
D قطر پیچ + 2 میلی متر به عنوان تلرانس ( مثلا برای پیچی که قطر آن 20 میلی متر است به جای ِD خواهیم داشت2+0.2=2.2 )
S = تصویر مسیر زیگزاگ در امتداد تاثیر نیرو
g = تصویر مسیر زیگزاگ در امتداد عمود بر تاثیر نیرو.

است .
توجه ) نکته خیلی مهمی که در اینجا حائز اهمیت است اینست که واحد ها همگی بر حسب سانتی متر ( برای طول ) و کیلو گرم برای نیرو است .

برای اطلاع بیشتر توصیه می کنم جزوه زیر رو که خودم تایپ کردم و البته حاصل زحمت جناب آقای زینعلی هستش رو مطالعه بفرمایید ( هر جا هم که سوال داشتید، در خدمت هستم )

در مورد سوال سوم متاسفانه اطلاع زیادی ندارم!!!
 
آخرین ویرایش:

reza2011

عضو جدید
سلام .... با تشكر از طرح سئوالاي خوب شما ...

در مورد سئوال اول بايد عرض كنم كه ستون هاي پل هاي عابر پياده يا بيلبوردها در واقع نوعي از ستون به اسم ستون مركب با بست ميباشند . نمونه بارز ستونهاي با بست پايه هاي دكل هاي برق هستند . ايده كلي در اين حالت اين است كه با فاصله دادن پروفيل ها از يكديگر بدون افزايش سايز مقطع شما ميتوانيد ظرفيت خمشي مقطع رو افزايش بديد زيرا هر چقدر فاصله بيشتر ميشه ممان اينرسي مقطع افزايش پيدا ميكنه و در نتيجه ظرفيت مقطع در برابر خمش هم بيشتر ميشه . پس اينكه چرا اينگونه ستونها بيشتر در معابر ديده ميشن بحث اقتصادي قضيه هست . يعني شما به جاي اينكه از پروفيل سايز بالاتر استفاده كنيد ميتونيد از پروفيل سايز كوچكتر استفاده كنيد كه با فاصله نسبت به هم قرار گرفته و توسط بست به هم متصل ميشن . مسلما بست ها طراحي ميشن .اعضاي مورب ما بين بست ها نيز وظيفه ايجاد پايداري قطعات رو ايفا خواهند كرد . لذا در صورت اعمال نيروهاي جانبي چنانچه قطعات مورب وجود نداشته باشند بست ها بسرعت گسسته ميشن و در واقع به شكلي نقش يك مهاربندي رو ايفا ميكنن .

سئوال دوم رو نميدونم كه چجور به اين رابطه رسيده در حال حاضر . اگر چيز جديدي پيدا كردم حتما ميگم .

در مرود سئوال آخر هم بايد بگم كه روش ASD همون روش قديمي تنش مجاز هست . مسلما روش LRFD چون طراحي رو در حالت خميري انجام ميده لذا از حداكثر توان مقطع در طراحي استفاده ميكنه و بسيار اقتصادي تر از روش تنش مجاز هست . در روش تنش مجاز شما سعي مكنيد تنش هاي داخلي موجود در قطعه از تنش تسليم كمتر باشند در حاليكه در روش LRFD شما به جسم اجازه ميديد كه تنش هاي ان وارد حالت پلاستيك هم بشه ولي تغيير شكل ها رو كنترل ميكنيد كه به مرز گسيختگي وارد نشه .
 

Parvix

عضو جدید
سلام
در ادامه صحبتهای دوست گلم در مورد سوال دوم :
یک روش تجربی ساده وجود داره که توسط کوکرین پیشنهاد شده و مورد قبول آیین نامه هم هست .در این روش به جای تعیین طول مسیر مورب از تصویر آن در امتداد عمود بر امتداد نیرو استفاده شده ، بنابراین به ازای هر مسیر مورب یک جمله (S^2)/(4g) بر طول تصویر اضافه میشود
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
در مورد سوال اول فقط میتونم بگم طول دهانه ها زیاده و مثلا نمیشه تیر ورق طراحی کرد.........
 

aram27

اخراجی موقت
طراحی کاربردی در سازه‌های فلزی

طراحی کاربردی در سازه‌های فلزی





سال 2010| 224صفحه | ISBN: 9781439835715| 1,81 MB |



معرفی: این کتاب برای اولین بار به ارائه نمونه‌های کاربردی طراحی و محاسبات عملی به‌منظور ایجاد یک سازه فولادی صنعتی تحت اقدامات متفاوت فنی و مهندسی ازجمله حمل بارها با جرثقیل، بارهای تحمیلی، و نیروهای باد، نموده است.
مهندسین و دانشجویان رشته عمران می‌توانند با استفاده از این کتاب با فرایند طراحی به‌طور کامل آشنا شده و به تجزیه‌وتحلیل کل ساختار و طراحی اجزای ساختاری بپردازند.
محاسبات مورد نیاز به‌منظور طراحی کاربردی به صورت ساده و قابل درک و با به‌کار گیری یک رویکرد گام‌به‌گام همراه با ملاحظات طراحی در این کتاب ارائه شده‌اند.
نویسنده در این کتاب تجارب عملی و دانسته‌های علمی و نظری خود را با ساختاری مناسب و در قالبی آموزشی به ‌عنوان یک راهنمای ارزشمند برای دانشجویان، مهندسین و افراد شاغل در این زمینه ارائه داده است.





مطالعه، یگانه راهی است برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روزگار که قرن‌ها پیش در دنیا به سر برده و اکنون در زیر خاک منزل دارند. " دکارت"
 

asemooni

عضو جدید
با تشکر از همه دوستان خوبم باید گفت که خرپا علاوه بر هزینه پایین نسبت به دیگر روش ها همانند ستونهای پاباز عمل کرده و طبیعتا نیروی بیشتری رو تحمل میکنه
 
بالا