اگر شرایط ازدواج ندارید.........(دمیدن در تنور احساسات ممنوع)

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
آیا شما هم وقت ازدواجتون نرسیده؟
سن شما کم هست؟
تحصیلاتتون تمام نشده؟
کار پیدا نکرده اید؟
شرایط خانواده اجازه ازدواج به شما نمی دهد؟
و .....

غالبا یک تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوائل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف هست.

دختران معمولا به خامی تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. غافل از این هستند که در اکثر مواقع این ارتباط دقیقا در جهت عکس این خواسته پیش می رود. چرا؟

چون در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط درازمدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج ندارند. لذا این خلاء را توسط بازی گرفتن یک یا چند دختر با قول ازدواج در آینده ای نامعلوم ، پر می کنند.
از همین جا ریشه بسیاری از شکست های عاطفی و عشقی مشخص می شود. چون از همین آغاز هدف درونی دختر و پسر از این رابطه متفاوت است.
دختری دبیرستان را تمام کرده، یا دانشجو هست، یا شاغل هست و تمام امکانات ازدواج برایش مهیاست. او در درونش به پسری متعهد، با احساس و وظیفه شناس فکر می کند که عاشقانه در کنارش زندگی کند. و چون می خواهد مارک سنتی بودن بهش نخوره، چون نمی خواهد امل باشه، در محل کار، تحصیل، محله یا .... با همجواری که با پسری پیدا می کند کم کم علائمی از خود بروز می دهد و خود را در چنین رابطه احساسی وارد می کند.
در اینگونه شرایط اگر این دختر درست فکر کرده باشد باید آن آقا پسر نیز همین هدف را داشته باشد، لذا بدون نیاز به پنهان کاری و وعده و عید باید با هم و خانواده هایشان در عرض چند روز آشنا شوند و بعد طی مدت آشنایی که کاملا مشخص هست(مثل 10 روز ، 1 ماه ، یا 6 ماه )، همدیگر را بررسی کنند. اما می بینم که در عمل چنین اتفاقی نمی افتد ، چون آقا پسر اصلا به چیزی که فکر نمی کنه ازدواج هست. اما این مطلب را به دختر خانم نمی گوید. چون اگر بگوید من قصدم لذت و ارتباط عاطفی و جنسی و ... هست. رابطه شکل نمی گیرد.

لذا عبارات زیر را می گوید که همه نشان دهنده عدم تعهد، عدم مسئولیت پذیری، نداشتن شرایط ازدواج و ... هست.
1 - به جای فاز منطقی شناخت برای ازدواج ، سراغ فاز احساسی می رود.
2 - با عبارت علاقه ، عشق و احساس شروع می کنه، اما هیچ وقت از آن خارج نمی شود تا به مسائل ازدواج برسه.
3 - از آشنایی با خانواده و والدین دختر طفره می رود و به زمان فردای نامعلوم حواله می کنه
4 - خواهان طول کشیدن آشنایی ، بدون مشخص کردن زمان پایان آشنایی و شروع ازدواج می باشد.
5 - مخفی کاری، مکانهای خاص و خلوت و ساکن را جهت لذتهای عاطفی یا احتمالا جنسی خواهان هست.
6 - معمولا این پسرها بیشتر از اینکه در عمل تعهدی به ازدواج یا مسائل زندگی داشته باشند، در کلام و حرف زدن در مسائل احساسی پیشقدم هستند.
7 - اگر دختران جهت آزمایش به اینها رابطه صمیمی ، لمس یا هم آغوشی در یک مکان خلوت بدهند، اینگونه پسرها به شدت استقبال کرده و این را نشانه عشق می دانند. در واقع این پسرها برای ازدواج و حریم خانواده حرمتی قائل نیستند. اینها کسانی هستند که برای لذت جویی مرزی را بنام عقد زناشویی قائل نیستند. این پسران در عمل می گویند که بدون تعهد همسری شما را لمس و هم آغوش می شوند. و این احتمال به شدت وجود دارد که در آینده هم ، با افراد دیگری بدون عقد و ازدواج همآغوشی کنند. و این یکی از نکات ظریفی هست که ممکن است دختران به آن توجه کافی نداشته باشند.
6 - معمولا این گونه پسرها همیشه در چنته خود خروارها دلیل برای به تاخیر انداخت بحث ازدواج دارند. مثلا
- درسم تمام شود
- سربازی بروم
- شغل پیدا کن
- پس انداز داشته باشم
- شرایط خانواده را آماده کنم
- مخالفت خانواده و فامیل را کم کنم
- مسئله مسکن حل شود
- کسی در خانواده جلو من هست، صبر کن او ازدواج کنه
- امتحان یا کنکورم را بدهم
-و هزاران دلیل دیگر که همگی در یک امر مشترک هستند:

من با تو ازدواج می کنم. و فقط تو را دوست دارم، اما زمانش در آینده هست و نا مشخص هست.
این یعنی تا اطلاع ثانونی و نا مشخص تو را وابسته می کنم. تو را درگیر احساسات می کنم. و در آینده هم هیچ تضمینی برای ازدواج با تو وجود ندارد.



اما اگر دختری می خواهد متوجه شود که چه پسری به ازدواج فکر می کند، باید این را بداند پسری که زمان درس به درس ، زمان کار به کار، زمان سربازی به سربازی فکر می کند یعنی مسئولیتها کارهایش را دارد پس زمان ازدواج هم به سراغ ازدواج می آید. آنهم نه با سر دوانیدن دختر و امروز و فردا کردن و گاهی ماهها و در گاهی اوقات سالها فرد را به دنبال خود کشیدن.
اگر بحث شناخت هست باید از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد. چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولی زمان خاتمه و نتیجه گیری نامشخص باشد.

پس دختران باید بدانند پسری قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرایط ازدواجش را فراهم کرده است.
متعهدانه و بدون مخفی کاری در ارتباط ظاهر می شود.
به جای تمرکز افراطی روی احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معیارها همت می گمارد.
از آشکار شدن رابطه و در جریان گرفتن خانواده ها بیمی ندارد.


آقا پسرها، احساسات و زمان ازدواج
اما آقا پسرها که شرایط ازدواج ندارند به جای بازی کردن با احساسات دختران و دوستی های دم دستی، چه کارهایی باید بکنند.
آیا به بازی گرفتن زندگی و احساس یک دختر برای پرکردن اوقات فراغت و تنوع بخشیدن به هیجانات شخصی کار صحیحی هست؟
آیا نباید به وقت درس و کار و ....، انرژی خود را به مسائل خود متمرکز کنند تا به وقت ازدواج دارای توانایی لازم اداره زندگی باشند؟

وقتی ما کوچیکتر بودیم از جلوی هر مغازه که عبور می کردیم و چیزی دلمون می خواست ، و یک لنگه پا می ایستادیم و پا به زمین می زدیم و گریه می کردیم که اونو می خواهیم. گریه می کردیم ، التماس می کردیم و خلاصه به هیچ چیزی و کسی هم کاری نداشتیم. نه به قیمتش، نه وقتش ، نه شرایطش.
البته این از خصوصیات کودکی هست. یعنی نسبت به امیال و خواسته ها صبور نیستیم. و نمی توانیم خواسته های خود را به تاخیر بیندازیم. و البته این کار را بزرگترها به اجبار برای ما می کردند. مثلا می گفتند الان وقتش نیست و دست ما رو می کشیدند و می بردند تا سر فرصت به خواسته ما رسیدگی کنند.
اما کم کم که بزرگتر می شویم یاد می گیریم که نیازهای خود را بسته به شرایط به تاخیر بیندازیم. ابتدا مسئله دفع ادرار است. قبلا در زمان نوزادی هر وقت نیاز به دفع داشتیم بدون توجه به موقعیت به نیازمان پاسخ می دادیم. بعدها یاد گرفتیم که صبر کنیم تا شرایط مهیا شود و به دستشویی برسیم.
کمی بزرگتر شدیم یاد گرفتیم که نیاز خوردن و خوابیدن خود را تحت کنترل قرار دهیم. لذا در زمان مدرسه ، یکساعت کلاس را تحمل می کردیم تا به زنگ تفریح برسیم و گرسنگی و تشنگی خود را جواب معقولانه بدهیم.

خلاصه :
ما همین طور که بزرگ می شویم یاد می گیریم که منافع و لذتهای کوتاه مدت را در قالب برنامه ها و مدیریت ها تنظیم کنیم. به نحوی که به لذتهای ماندگار دست پیدا کنیم و به تبعات رنجزای آن گرفتار نشویم. لذا برنامه درسی سخت برای کنکور می ریزیم. نه اینکه طالب رنج درس خواندن باشیم، بلکه یاد گرفته ایم برای رسیدن به اهداف عالی تحصیلی باید میزانی از بی خوابی و عدم استراحت را تحمل کنیم.
اما در خصوص نیاز جنسی و عاطفی اولیه دوران نوجوانی و جوانی هم مسئله شبیه مسائل بالاست. یعنی همانطور که در زمینه های دفع ادار، گرسنگی، تشنگی، برنامه تحصیلی آموخته ایم که تعجیل نکنیم و با توجه به شرایط و تاخیر به زمان مناسب ، نیازهایمان را ارضاء کنیم. در خصوص مسائل جنسی و عاطفی نیز لازم است چنین کاری را انجام دهیم. یعنی تا وقتی که شرایط ازدواج نداریم، سعی کنیم انرژی خود را جهت فراهم کردن شرایط ازدواج و سن ازدواج و ....، تمرکز دهیم.
اگر شما در انجمن مشاوره ازدواج ، بخش رابطه دختر و پسر گشتی بزنید، متوجه می شوید تمام کسانی که این خویشتنداری و برنامه ریزی در مورد تمایلات جنسی و عاطفی خود ، انجام نداده اند، به مرور با فراهم کردن زمینه های وابستگی و تبعات شخصی و خانوادگی آن دچار مشکلات عدیده ای از جمله افسردگی، عصبانیت، فرار از منزل، مشکلات تحصیلی ، خانوادگی، شغلی و حتی در پاره ای از موارد خودکشی شده اند.

با توجه به این مطالب توصیه مشاوران خانواده و ازدواج همواره اینست که قبل از فراهم آمدن شرایط انتخاب و ازدواج خود را درگیر روابط عاطفی ، هیجانی یا جنسی با جنس مخالف (متفاوت)، نکنید. و هر وقت نیز شرایط ازدواج فراهم آمد باز برای شناخت کامل بیشتر روی شناخت معیارها متمرکز شوید نه احساسات انفجاری و خام.

نتیجه:
1- فراهم آوردن شرایط ازدواج
2 - بررسی شناختی دقیق معیارها در شخصی که به او علاقه مندیم از طریق رسمی و آشکار

و تا قبل از فراهم آمدن موقعیت ازدواج نیاز است که انرژی خود را روی سایر زمینه های لازم متمرکز کنیم.
 

love.1982

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام
موافقم . مطالب شما کلیات واقعیتهایی است که وجود دارد . اما باید دقت کرد که شرایط پسر ها و دختر ها متفاوت است و البته انگیزه آنها.وباید منصفانه قضاوت شود.و چون حساب یک عمرزندگی است عقلانیت جایگاه محکمی دارد تااحساسات. والبته شایان ذکر است که بافت سنتی ماوالبته مشکلات جامعه کمتر به احساسات اجازه ورود می دهد.
متاسفانه چون بستر مناسب جهت شکل گیری ارتباط فی مابین پسرها و دخترها وجود ندارد ذکربعضی از این دلایل که پسرها و یا حتی دختران مطرح میکنند اجتناب ناپذیر است زیرا در اصل واقعیتها است.
:que:
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
موافقم . مطالب شما کلیات واقعیتهایی است که وجود دارد . اما باید دقت کرد که شرایط پسر ها و دختر ها متفاوت است و البته انگیزه آنها.وباید منصفانه قضاوت شود.و چون حساب یک عمرزندگی است عقلانیت جایگاه محکمی دارد تااحساسات. والبته شایان ذکر است که بافت سنتی ماوالبته مشکلات جامعه کمتر به احساسات اجازه ورود می دهد.
متاسفانه چون بستر مناسب جهت شکل گیری ارتباط فی مابین پسرها و دخترها وجود ندارد ذکربعضی از این دلایل که پسرها و یا حتی دختران مطرح میکنند اجتناب ناپذیر است زیرا در اصل واقعیتها است.
:que:
موافقم.......
 

باران7

کاربر فعال
لطفا خلاصه تاپيك رو واسم بذاريد...من حوصله خوندن ندارم....كاكو من شيرازيم....:biggrin:
 
بالا