[h=2]«« آرامش را ياد بگيريد! »»[/h]
هوا سرد است، به بيرون نگاهي مياندازد و از منزل خارج ميشود. شدت بارش برف آنچنان است که چند متر جلوتر از خود را به سختي ميبيند. هنگام رانندگي مدام نگران از دست دادن زمان است. ترافيک صبحگاهي با بارش برف دو چندان شده و انگار تمام شدني نيست.
پشت فرمان خودرو از بخت بد خود گلايه و بر ترافيک شهري بد و بيراه ميگويد. ساعت از هشت و نيم گذشته و هنوز در ترافيک گير کرده است، ديگر اميدي براي به موقع رسيدن ندارد. از همين حالا ميتواند نتيجه دير رسيدن به اداره و سرزنشهاي رئيسش را پيشبيني کند. هنگام وارد شدن به محل کار به دنبال بهانه اي ميگردد تا تأخيرش را توجيه کند.
به محض ورود، ناگهان رئيس را مقابل خود ميبيند. بر خلاف انتظار رئيسش به خوبي و گرمي با او صحبت ميکند. از برخورد او تعجب کرده و تازه متوجه ميشود رئيس و ديگر همکارانش هم امروز دير به محل کار رسيده اند و به همين خاطر جلسه امروز برگزار نشده است. از اينکه تا اين حد به خودش سخت گرفته و تمام مدت ناراحت و نگران بوده است، خود را سرزنش مي کند.
از پنجره نگاهي به بيرون مي اندازد، بارش برف تمام شده است. بچه هايي را ميبيند که با شادي مشغول برف بازي هستند حتي بزرگترها نيز کودکان را همراهي مي کنند. به خاطر مي آورد هميشه بارش برف را دوست داشته اما افسوس که خود را از ديدن آن محروم کرده است.
مهارت چگونه زندگي کردن امريست که برخي از افراد حتي با داشتن تحصيلات عالي از آن آگاهي ندارند و خود را از بسياري از زيبايي هايي که پيرامونشان وجود دارد محروم مي سازند. اين گروه از افراد آنچنان درگير مسائل جزئي شغل، تحصيل و... مي شوند که هيچگاه زندگي توأم با آرامش و شادي را تجربه نمي کنند.
انسانها در شرايط مختلف زندگي، واکنشهاي گوناگوني را از خود بروز مي دهند. برخي از افراد هنگام مواجه شدن با شرايط سخت زندگي تعادل رفتاري خود را از دست مي دهند و نسبت به همه چيز از جمله خانواده، همکاران و اطرافيان احساس بدي پيدا کرده و دچار نااميدي شديدي مي شوند.
نااميدي و نداشتن آرامش در برخي افراد تا حدي شديد است که بخشهاي ديگري از زندگي اين افراد نيز تحت الشعاع اين احساس قرار مي گيرد. از دست دادن تعادل رفتاري تنها هنگامي که افراد با سختي ها مواجه مي شوند به وجود نمي آيد بلکه در برخي از موارد وقتي که انسان به موقعيت بالاتري در زندگي مي رسد، تعادل منطقي رفتار خود را از دست مي دهد.
هوا سرد است، به بيرون نگاهي مياندازد و از منزل خارج ميشود. شدت بارش برف آنچنان است که چند متر جلوتر از خود را به سختي ميبيند. هنگام رانندگي مدام نگران از دست دادن زمان است. ترافيک صبحگاهي با بارش برف دو چندان شده و انگار تمام شدني نيست.
پشت فرمان خودرو از بخت بد خود گلايه و بر ترافيک شهري بد و بيراه ميگويد. ساعت از هشت و نيم گذشته و هنوز در ترافيک گير کرده است، ديگر اميدي براي به موقع رسيدن ندارد. از همين حالا ميتواند نتيجه دير رسيدن به اداره و سرزنشهاي رئيسش را پيشبيني کند. هنگام وارد شدن به محل کار به دنبال بهانه اي ميگردد تا تأخيرش را توجيه کند.
به محض ورود، ناگهان رئيس را مقابل خود ميبيند. بر خلاف انتظار رئيسش به خوبي و گرمي با او صحبت ميکند. از برخورد او تعجب کرده و تازه متوجه ميشود رئيس و ديگر همکارانش هم امروز دير به محل کار رسيده اند و به همين خاطر جلسه امروز برگزار نشده است. از اينکه تا اين حد به خودش سخت گرفته و تمام مدت ناراحت و نگران بوده است، خود را سرزنش مي کند.
از پنجره نگاهي به بيرون مي اندازد، بارش برف تمام شده است. بچه هايي را ميبيند که با شادي مشغول برف بازي هستند حتي بزرگترها نيز کودکان را همراهي مي کنند. به خاطر مي آورد هميشه بارش برف را دوست داشته اما افسوس که خود را از ديدن آن محروم کرده است.
مهارت چگونه زندگي کردن امريست که برخي از افراد حتي با داشتن تحصيلات عالي از آن آگاهي ندارند و خود را از بسياري از زيبايي هايي که پيرامونشان وجود دارد محروم مي سازند. اين گروه از افراد آنچنان درگير مسائل جزئي شغل، تحصيل و... مي شوند که هيچگاه زندگي توأم با آرامش و شادي را تجربه نمي کنند.
انسانها در شرايط مختلف زندگي، واکنشهاي گوناگوني را از خود بروز مي دهند. برخي از افراد هنگام مواجه شدن با شرايط سخت زندگي تعادل رفتاري خود را از دست مي دهند و نسبت به همه چيز از جمله خانواده، همکاران و اطرافيان احساس بدي پيدا کرده و دچار نااميدي شديدي مي شوند.
نااميدي و نداشتن آرامش در برخي افراد تا حدي شديد است که بخشهاي ديگري از زندگي اين افراد نيز تحت الشعاع اين احساس قرار مي گيرد. از دست دادن تعادل رفتاري تنها هنگامي که افراد با سختي ها مواجه مي شوند به وجود نمي آيد بلکه در برخي از موارد وقتي که انسان به موقعيت بالاتري در زندگي مي رسد، تعادل منطقي رفتار خود را از دست مي دهد.
ادامه دارد ..............
آخرین ویرایش: