ویلیام کنت (در این تصویر 24 ساله)، در دبیرستان با همسر آینده خود (اِما) آشنا شد.
پس از چند سال دوستی، او در روز ولنتاین سال 2009 به اِما پیشنهاد ازدواج داد. اِما پذیرفت اما آن دو قرار گذاشتند به خاطر ملاحظات مالی، تا سال 2014 ازدواج خود را به تعویق بیندازند.
درآوریل آن سال، ویلیام دچار سرفه های شدید و درد مزمن در ناحیه بازو احساس شد.
معلوم شد که او دچار سرطان غدد لنفاوی است. شش ماه بعد، سرطان به کل سیستم عصبی و مغز او سرایت کرد که باعث شد قدرت تکلم خود را از دست بدهد.
ویلیام و اما تصمیم گرفتند در بیمارستان به عقد ازدواج یکدیگر درآیند.
این تنها یک تلنگر بود تا قدر افراد و عشق اونهایی رو که در زندگیمون هستند بیشتر بدونیم و با رفتار متکبرانه، غرور و نادانی تیشه به ریشه عشق و محبت خود نزنیم شاید فردا خیلی دیر باشه دوستان ........
معلوم شد که او دچار سرطان غدد لنفاوی است. شش ماه بعد، سرطان به کل سیستم عصبی و مغز او سرایت کرد که باعث شد قدرت تکلم خود را از دست بدهد.
ویلیام و اما تصمیم گرفتند در بیمارستان به عقد ازدواج یکدیگر درآیند.
ویلیام که قادر به تکلم و پاسخ به کشیش نبود، با فشردن دست اما، رضایت خود را برای جاری شدن عقد اعلام کرد.
دردمندانه، تنها 11 روز پس از ازدواج با عشق زندگی اش، ویلیام روی در نقاب خاک کشید.
این تنها یک تلنگر بود تا قدر افراد و عشق اونهایی رو که در زندگیمون هستند بیشتر بدونیم و با رفتار متکبرانه، غرور و نادانی تیشه به ریشه عشق و محبت خود نزنیم شاید فردا خیلی دیر باشه دوستان ........
آخرین ویرایش توسط مدیر: