یک تلنگر

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز


ویلیام کنت (در این تصویر 24 ساله)، در دبیرستان با همسر آینده خود (اِما) آشنا شد.



پس از چند سال دوستی، او در روز ولنتاین سال 2009 به اِما پیشنهاد ازدواج داد. اِما پذیرفت اما آن دو قرار گذاشتند به خاطر ملاحظات مالی، تا سال 2014 ازدواج خود را به تعویق بیندازند.





درآوریل آن سال، ویلیام دچار سرفه های شدید و درد مزمن در ناحیه بازو احساس شد.
معلوم شد که او دچار سرطان غدد لنفاوی است. شش ماه بعد، سرطان به کل سیستم عصبی و مغز او سرایت کرد که باعث شد قدرت تکلم خود را از دست بدهد.



ویلیام و اما تصمیم گرفتند در بیمارستان به عقد ازدواج یکدیگر درآیند.







ویلیام که قادر به تکلم و پاسخ به کشیش نبود، با فشردن دست اما، رضایت خود را برای جاری شدن عقد اعلام کرد.



دردمندانه، تنها 11 روز پس از ازدواج با عشق زندگی اش، ویلیام روی در نقاب خاک کشید.





این تنها یک تلنگر بود تا قدر افراد و عشق اونهایی رو که در زندگیمون هستند بیشتر بدونیم و با رفتار متکبرانه، غرور و نادانی تیشه به ریشه عشق و محبت خود نزنیم شاید فردا خیلی دیر باشه دوستان ........
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب انگیزناک بود ممنون
ولی خودمونیم اونجا راحت میتونن به عقد هم دران و مطلقه ای معنی نداره ولی اینجا پسر که مرد دختر هم ببا اون زنده به گور میشه و دیگه تو جامعه قبولش نمیکنن متاسفانه...
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جالب انگیزناک بود ممنون
ولی خودمونیم اونجا راحت میتونن به عقد هم دران و مطلقه ای معنی نداره ولی اینجا پسر که مرد دختر هم ببا اون زنده به گور میشه و دیگه تو جامعه قبولش نمیکنن متاسفانه...

فكراشونو بكنن تا به طلاق نرسن
 

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
فكراشونو بكنن تا به طلاق نرسن
خب منظورم اینه که عقد کنن بعد پسر مریض بشه این یچیزی که هیچکس نمیتونه قبلا بهش فکر کنه
ولی یکی تو شرایط اینا که با اینحالی که میدونه پسره میمیره و ازدواج میکنه رو میگم که واس اونا هیچ سختی نداره این ایثار ولی اینجا..
 

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویلیام کنت (در این تصویر 24 ساله)، در دبیرستان با همسر آینده خود (اِما) آشنا شد.



پس از چند سال دوستی، او در روز ولنتاین سال 2009 به اِما پیشنهاد ازدواج داد. اِما پذیرفت اما آن دو قرار گذاشتند به خاطر ملاحظات مالی، تا سال 2014 ازدواج خود را به تعویض بیندازند.

........

عزیزم فک کنم اشتباه تایپی داشتی چون ازدواجشون رو به تعویق انداختن نه تعویض
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب منظورم اینه که عقد کنن بعد پسر مریض بشه این یچیزی که هیچکس نمیتونه قبلا بهش فکر کنه
ولی یکی تو شرایط اینا که با اینحالی که میدونه پسره میمیره و ازدواج میکنه رو میگم که واس اونا هیچ سختی نداره این ایثار ولی اینجا..

الان جو جامعه عوض شده وقتي بدونن دليل طلاق چي بوده بهتر باهاش كنار ميان
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب منظورم اینه که عقد کنن بعد پسر مریض بشه این یچیزی که هیچکس نمیتونه قبلا بهش فکر کنه
ولی یکی تو شرایط اینا که با اینحالی که میدونه پسره میمیره و ازدواج میکنه رو میگم که واس اونا هیچ سختی نداره این ایثار ولی اینجا..

مسئله اینه که وقتی بدونن یعنی اول باید بخوان و بیان طرفش که بخوان بدونن...
اوني كه بخواد بياد مياد و بدون قبلش كه بياد طرفش خودش تحقيق كرده


عذر خواهم از استارتر كه تاپيكشو كرديم مشاوره خانواده:D
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

glosi

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرسی
واقعا ...................
منکه اشک تو چشمام جمع شد :cry:
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب منظورم اینه که عقد کنن بعد پسر مریض بشه این یچیزی که هیچکس نمیتونه قبلا بهش فکر کنه
ولی یکی تو شرایط اینا که با اینحالی که میدونه پسره میمیره و ازدواج میکنه رو میگم که واس اونا هیچ سختی نداره این ایثار ولی اینجا..

این شرایطه که گاهی برای ما تصمیم می گیره و هیچ مقاومتی هم نمی تونی جلوش بکنی
 
بالا