تفاوت نگاه..(خانه تکانی باور)

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]يكي از اساتید دانشگاه خاطره جالبی را که مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]"چندين سال قبل براي تحصيل دردانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]دقيقا يادمه ازدخترآمریکایی كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]كاترينا گفت آره،همون پسری که موهاب بلوند قشنگی داره و رديف جلو ميشينه!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]گفتم نميدونم كيو ميگي!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]گفتم نميدونم منظورت كيه؟

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]بازم نفهميدم منظورش كي بود!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فیلیپ دیگه، همون پسر مهربونی كه روي ويلچير ميشينه...

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم پوشي كنه...

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]چقدر خوبه مثبت ديدن...

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو

ميشناختم، چي ميگفتم؟

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]وقتي نگاه کاترینا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]شما چي فكر ميكنيد؟

[/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif]چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"[/FONT]
 

samaneh91

عضو جدید
فوق العاده بود
بگذار عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه که به آن مینگری...........
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
عالی بود عزیزم
ایشالا بتونیم درس بگیریم و عمل کنیم
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خیلی قشنگک بود برای منم اتفاق افتاده یبار یکی از همکلاسیام بهم زنگ زد سوال بپرسه که من شمارشو نداشتم
اون هی میخواست خودشو معرفی کنه هی ادرس میداد من فلان ام پیش عادله میشینم اسمم اینه فامیلیم اینه من نمیشناختم
اخرش مجبور شد بگه همون که بار دار بودم
اینو که گفت من خوشحال شدم گفتم آهاااا
بعدیه لحظه خجالت کشیدم که اون این همه ادرس داده من نشناختم حالا حتما باید شرایطشو به من بگه تا بشناسم خیلی شرمنده شدم
 

...ARASH...

عضو جدید
جالب بود
ديده مثبت داشتن خوبه،
اما تو اين زمونه به نظرم يه نقطه ضعفه بزرگه
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اینجور آدما خیلی خوشم میاد ولی هیچوقت نتونستم اینجوری باشم متاسفانه :(
مرسی عزیزم جالب بود ...
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
عالی بود البته من قبلا خونده بودم واقعا نگاه دختر عالیی بود
 

Similar threads

بالا