رد پای احساس ...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به تو مي انديشم


اي سراپا همه خوبي


تک و تنها به تو مي انديشم


همه وقت


همه جا


من به هر حال که باشم به تو مي انديشم


تو بدان اين را تنها تو بدان!


تو بيا


تو بمان با من . تنها تو بمان


جاي مهتاب به تاريکي شبها تو بتاب


من فداي تو. به جاي همه گلها تو بخند


اينک اين من که به پاي تو درافتادم باز


ريسماني کن از اين موي بلند


تو بگير


تو ببند


تو بخواه


پاسخ چلچله ها را تو بگو


قصه ابر هوا را تو بخوان


تو بمان با من تنها تو بمان


در دل ساغر هستي تو بجوش


من همين يک نفس از جرعه جانم باقي است


اخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]عجیب است دریا ، همین که غرقش میشوی پس میزند تو را ، مثل تو[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انگار از همون روزاست.. حال و هوام رنگه توئه...

کوچه دلتنگه توئه...


دلم گرفته.....

دوباره هوای تورو دارم......

چشمای خیسم.........

واسه ی دیدنت بی قراره.......

این راهه دورم.. خبر از دل من که نداره....

آروم ندارم...

یه نشونه میخوام واسه قلبم.....

جز این نشونه... واسه چیزی دخیل نمیبندم...

این دل تنهام... دوباه هوای تورو داره....


هوای شهر تو و بوی گلا...

پیچیده توی اتاقم مثل خواب...

داره بدجوری غریبی میکنه...

آخه جز تو دردمو کی میدونه...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه


مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه
 

TELLI

عضو جدید
خدا جون من آروم نمی گیرم


یه کاری کن بمیرم


یا دستاشو بگیرم


تموم دلخوشیم بود


تنهام گذاشت چقدر زود


از این زندگی سیرم...

:heart:


 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
می‌نماید چند روزی شد که آزاریت هست

غالبا دل در کف چون خود ستمکاریت هست



چونی از شاخ گلت رنگی و بویی می‌رسد

یا به این خوش می‌کنی خاطر که گلزاریت هست
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
جز رخ دوست در آیینه و آیینم نیست......کفر اگر زلف تو باشد منش ایمان دارم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ز روی دوست دل دشمنان چه دريابد

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
 

capslock

عضو جدید
خدا داند خدا داند در دلم چه میگذرد کاش دستم به خدایم میرسید میگفتم چه میخواهی از من حقیر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غوغا نکن که دلم با شور دردناک نفس های گرم تو
بی تاب می شود .
آهسته تر بیا،دلواپسم نکن،
وقتی تو می رسی
احساس می کنم
سکوت می شکند
ثانیه ها گرم می شوند
فاصله ، از لای انتظار پنجره فرار می کند
آغوش می شود تمام تنم از نگاه تو
جایی برای کلام نیست
خاطره ، خود با تمام آنچه هست
میان چشم های عاشق ما
حرف می زند و آرام برگ می خورد وقتی تو می رسی
زندگی ، با تو می رسد - لبخند ، با تو می رسد
احساس می کنم - جایی ، میان پلک های مدام اضطراب

برای ما ساخته اند
وقتی تو می رسی
عاشق تر از همیشه ی حرف ها،حرف می زنم
شیرین تر از همیشه ی بغض ها،بغض می کنم
وقتی تو می رسی - من، به تمام آنچه دوست دارمَش
می رسم...!
 

Nilpar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا بحث عشق و عاشقی نیست ... تمام حرف من سر چشم های توست! همین چشم هایت که حواس دلم را پرت کرد ... که کشاندم تااینجا ، تا تو!
بحث دلباختگی نیست ... من فقط از راز صدف چشم هایت پرسیدم ... از جاذبه شان! ... که انگار هر صبح خدا برق می اندازد به جواهر نگاهت و دلم را مچاله می کند در این دوری!
می دانی؟! بحث دلتنگی نیست ... نه ... یعنی نه اینکه نباشد اما ؛
...
[سرفه]
سرفه هایم از سرما و آلرژی نیست ... شیرینی چشم هایت می پرد در گلویم ...
نه ؛ هل نشده ام ... لکنت هایم برای این است که بشود چند لحظه ای سرم را بیاورم بالا و چشم بدوزم به چشم هایت و بعد دلم مچاله شود و سرفه ام بگیرد ... و تو از چشمانت دانه دانه مروارید غلطان بریزی به گلوی دلم ! ... آتش بزنی لحظه های بی تو بودنم را!
اصلا صحبت تو نیست ... صحبت من نیست ... صحبت جاذبه دو سیب است و کویر تشنه یک دل!صحبت ِ دنیای وارونه ای است حوالی چشمان " تو " و دل " من " ! همین!!
خداحافظ
 

Nilpar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام...

با تو نیستم
تو نخوان
با خودم زمزمه میکنم

.

.
.

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


فقط کمی

تو را کم اورده ام

یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟

حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند

با این همه واژه چه کنم؟

تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟

باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم

باید خوب باشم

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

فقط کمی

بی حوصله ام

آسمان روی سرم سنگینی میکند

روزهایم کش امده

هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم

باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم

روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند

چون

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد

اما شبها..

وای از شبها

هوای آغوشت دیوانه ام میکند

موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند

تک تک نجواهای شبانه ات لا به لای موهایم مانده اند


کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم

لالایی ها پیشکش

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم

آه

و

آه

و بازم آه

خسته شدم از این همه آه

شبها تمام آه ها در سینه منند

ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم

اما حیف که قول داده ام


من خوبم ....من آرامم......

فقط کمی دلواپسم

کاش قول گرفته بودم از تو

برای کسی از ته دل نخندی

می ترسم مثل من عاشق خنده هایت شود

حال و روزش شود این...

تو که نمی مانی برایش آنوقت مثل من باید

آرام باشد .....خوب باشد..... قول داده باشد

بیچاره...

خداحافظ
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
آموخته ام که وقتي عاشقم ، عشق در ظاهرم نيز نمايان مي شود.

آموخته ام که عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت .

آموخته ام که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشقش شويم .

آموخته ام که اين عشق است که زخم ها را شفا ميدهد ، نه زمان .

آموخته ام که تنها کسي مرا شاد ميکند ، که بمن ميگويد « تو مرا شاد کردي »

آموخته ام که گاهي مهربان بودن بسيار مهمتر از درست بودن است .

آموخته ام که مهم بودن خوبست ولي خوب بودن مهمتر است .

آموخته ام که هرگز نبايد به هديه اي که از طرف کودکي داده ميشود « نه » گفت

آموخته ام که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمکش نيستم ، دعا کنم .

آموخته ام که زندگي جديست ولي ما نياز به «دوستي» داريم که لحظه اي با او از جدي بودن دور باشيم .

اموخته ام که تنها چيزي که يک شخص ميخواهد فقط دستي است براي گرفتن دست او و قلبي براي

فهميدنش.

آموخته ام که زير پوست سخت همه افراد کسي وجود دارد که خوشحال شود و دوست داشته باشد.

آموخته ام که خدا همه چيز را در يک روز نيافريد ، پس من چگونه ميتوانم همه چيز را در يک روز بدست آورم .

آموخته ام که چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد.

آموخته ام که وقتي با کسي روبرو ميشويم ، انتظار لبخندي از سوي ما دارد.

آموخته ام که لبخند ارزانترين راهي است که ميتوان با آن نگاه را وسعت بخشيد .

آموخته ام که باد با چراغ خاموش کاري ندارد.

آموخته ام که به چيزي که دل ندارد نبايد دل بست .

آموخته ام که خوشبختي جستن آن است نه پيدا کردن آن .

و آموخته ام که قطره درياست ، اگر با درياست .

و آموخته ام که عشق ، مهرباني ، گذشت ، صداقت وبلند نظري خصلت انسانهاي انسان است.
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
اشکامو هدیه می کنم به جاده ی جداییمون
به التماسه آخرم دو واژه ی نرو بمون
اشکامو هدیه می کنم به رفتنت بدونه من
به تلخیه این واقعه حادثه ی جدا شدن
اشکامو هدیه می کنم به قابه عکسه رو به روم
قطره به قطره می چکم تا بشکنه بغض تو گلوم
حس می کنم بی اختیار این همه عکس و یادگار
حریفه رفتنت نشن می ری به رسمه روزگار
اشکامو هدیه می کنم به این ترانه این صدا
به این که تو اوله راه قصه رسید به انتها
حس می کنم بی اختیار این همه عکس و یادگار
حریفه رفتنت نشن می ری به رسمه روزگار


 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]پدر ژپتو به پینوکیو گفت :[/FONT]
[FONT=&quot]پینوکیو چوبی بمان ، آدم ها سنگ اند ، دنیایشان قشنگ نیست...[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پدر ژپتو به پینوکیو گفت :
پینوکیو چوبی بمان ، آدم ها سنگ اند ، دنیایشان قشنگ نیست...

تو باش تا دنيا بي تو نباشد ، زيبايي هاي زندگي با تو زيبا باشد ،

من عاشق اين زيبايي هستم ، بگذار كه زندگي در قلب ما زنده باشد ،

و من به عشق تو ، زيبا زندگي كنم.
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]
بدم میاد از اینایی که وقتی دارن از طرفشون جدا میشن براش آرزوی خوشبختی می کنن[/FONT] !
[FONT=&quot]داری میری برو دیگه فیلم بازی نکن[/FONT][FONT=&quot] ..[/FONT].
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
شعرم خیلی سیاه شد
اما
گاهی
سیاه بازی تئاتر صحنه
سفید تر است
از نقش های بی طراوت
دلقک های خیمه شب بازیهای مضحک
این روزگار!!!
مرا سیاه کنید
هرچند قرن هاست
که از
تازیانه هایتان
کبودم
کبود
یکی بود
یکی نبود
این پایان شعر پر تولد من است
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]
حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است[/FONT]!
[FONT=&quot]تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟[/FONT]
 

mehravehoath

عضو جدید
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم ویا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم
اگر از دست من در خلوت خود گریه ای کردی
اگر بد کردمو و هرگز به روی خود نیاوردی
اگر زخمی چشیدی گاهگاهی از زبان من
اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من
حلالم کن....حلالم کن
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ای مسافر
در قطار بی واگن
اگر بفهمی !!!
اینجا
آخرین ایستگاه نفهمیدن است
پیاده شو
تا در هجوم استقبال
خرمگس های معرکه
بال زنی بال زنی بال زنی
نفهمیدن
چه درد مشترکی ست
میان مسافران قطار
سوزنبان فقط می فهمد
ریل ها را
که بر پشت آهنی خود
میکشند
قطارهای پیر پینه بسته جهالت را
که در محاصره مسافرانش
نفهمیدن را
هر ایستگاه
در تزاحم تردد تردید !!!
سوت میزنند
اینجا آخرین ایستگاه است
لطفا پیاده شوید
 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]
آدم ها عادت می کنند[/FONT] !
[FONT=&quot]به هر چیزی[/FONT] !
[FONT=&quot]حتی به خنجر هایی که از پشت می خورند[/FONT] !
 
  • Like
واکنش ها: noom

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
کوه بودم
گشودی چشمان کهربایی ات
کاه شدم
پریدم
با هر پلک زدنت
 
  • Like
واکنش ها: noom

الهام3

عضو جدید
دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را


در انحصار قطره های اشک نبینم


و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد


دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم


و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم


دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد

همیشه از حرارت عشق گرم باشد
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی
جایی که برایت سرچشمه آرامش است

حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2234

Similar threads

بالا