چرا دکترا نمیخوانی؟

irpersian20

عضو جدید
از سال ۸۰ که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال ۱۳۸۴ باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال ۸۶ که کارشناسی ارشد مدیریت را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز تا امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا دکترا نمیگیری…

پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…

مقدمه اول:

یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم.

شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟

هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.

اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.

خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!

لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز٫ چیزی مثل جواز کسب!

من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم.

من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.

به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند.

فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.

مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید

دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.

——————————————————————————————————

مقدمه دوم:

اما در ایران تعریف متفاوتی در ذهن مردم است. همه فکر میکنند تا جایی که وقت و استعداد دارند باید این مقاطع را درست یکی پس از دیگری ادامه دهند!

کارکرد اصلی هم، نه دغدغه توسعه دانش و مهارت فردی است و نه پیشرفت علم. عمدتاً یک عنوان است.

این را از اینجا میفهمم که میبینم برخی دوستانم در دوره دکترا، درد دل میکنند که باید هر هفته یک مقاله بخوانند! این خود نشان میدهد که مقاله خواندن، یک «درد» است نه «غذایی برای یک روح گرسنه علم».

——————————————————————————————————-

اما حالا دلایل من:

- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.

شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!

من کارخانه های بنز و بی ام و و برخی از برترین صنایع دنیا را از نزدیک میشناسم و بارها بازدید کرده ام. مرکز طراحی آنها پر از کسانی است که لیسانس (یا به قول آنها دیپلم مهندسی) دارند و یکی دو نفر دکتر هم برای پرستیژ به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند. من نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!

- در بسیاری از حوزه ها ما هنوز Generalist هم نداریم پس چرا باید به دنبال Specialist برویم.

در رشته خودم عرض میکنم. وقتی هنوز در بسیاری از رشته های دانشگاهی ما، هنوز «ارتباطات و مذاکره» را به عنوان یک درس ارائه میدهند و این دو حوزه کاملاً تخصصی از هم تفکیک نشده اند، بیشتر شبیه شوخی خواهد بود که من بروم دکترا بگیرم و مثلاً به طور خاص در خصوص

«تفاوتهای الگوهای مذاکره درونسازمانی بین زنان و مردان با سن ۳۰ تا ۴۰ سال در مشاغل خصوصی و بنگاه های کوچک و متوسط در کلانشهر های ایران»

تز بنویسم!!!!

شاید بعد از نوشتن این تز، به من به جای «مهندس شعبانعلی» بگویند «دکتر شعبانعلی». اما من هر بار که دکتر صدایم کنند فکر میکنم دارند مسخره ام میکنند! شاید آنها نفهمند چه میگویند اما من که میدانم معنی دکتر چیست…

- شاید یکی از کارکردهای مدرک دکترا، تدریس در دانشگاه ها باشد. اما واقعیت این است که هدف من بزرگتر از تدریس دانشگاهی است. من در حال آموزش به مدیران اقتصادی کشور هستم و فکر میکنم آموزش امروز آنان، فوریت بیشتری دارد تا آموزش جوانان فردا. اگر فردا اقتصاد کشورم، مثل امروز باشد، جوانان کشور شغلی نخواهند داشت تا بتوانند از آموخته های دانشگاهی خود استفاده کنند…

- تجربه امروز ایران و جهان نشان داده که بزرگترین تغییرات اقتصادی و مدیریتی و صنعتی جهان را نه دانشگاهیان نظریه پرداز، بلکه صنعتگران عملگرا ایجاد کرده اند. انتخاب با ماست که در زمره کدام گروه باشیم اما من گروه دوم را ترجیح میدهم.

- مبحث هزینه فرصت نیز بحث مهمی است که همیشه به آن اشاره کرده ام. وقتی من میتوانم به جای ۵۰۰۰ ساعت وقت گذاشتن و اخذ مدرک دکترا (با هدف اینکه عنوانی به القابم اضافه شود) ۲ یا ۳ کتاب ارزشمند تألیف کنم که برای ده ها هزار نفر از هم وطنانم مفید فایده واقع شود، خیانت به جامعه است که عنوان و لقب خودم را به نیاز مردم جامعه ام ترجیح دهم.

خلاصه اینکه به نظر من، نیاز امروز جامعه من مدرک نیست. بلکه ما نیازمند دانشمندانی عملگرا و مطالعه محور هستیم که علم روز دنیا را بیاموزند و آن را همچون لباسی بر قامت فرهنگ و جامعه ما بدوزند و ما را از این عریانی که گرفتار آنیم نجات دهند. ادامه تحصیل در دانشگاه، یکی از روشهای علم آموزی و دانش اندوزی است که ۱۵ سال فعالیت دانشگاهی و صنعتی در ایران و جهان، به من به تجربه ثابت کرده که برای ایران امروز، اگر هم یکی از روشهاست قطعاً بهترین روش نیست.

من ضمن احترام به همه دوستان عزیزم که در دانشگاهها در خدمتشان هستم، احساس میکنم کار کردن با مدرک دکترا در بسیاری از رشته ها در شرکتهای ایرانی مانند به دست داشتن ساعت رولکس برای کسی است که در پرداخت هزینه تخم مرغ شام خود هم دچار بحران است…

یا شبیه پرتاب کردن ماهواره به سمت آسمان، در شرایطی که هواپیماها به سمت زمین سقوط میکنند.

یا شبیه مطالعه بر روی فن آوری نانو، در کشوری که خط کش ها در ابعاد سانتی متر هم درست اندازه نمیگیرند.

یا شبیه…

منبع:نوشته های بی مخاطب محمدرضا شعبانعلی
http://www.shabanali.com/ms/?p=1136
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
عالی بود
واقعا یکی از تاپیکهایی بود که باخوندش لذت برم :gol:

به کشورهای پیشرفته نگاه کنید .. ما از نظر تعداد متخصص کمبود نداریم بلکه این مدیریت ضعیفمون هست که نمیتونه از این نیرو ها استفاده کنه
مقایسه کنید ایران رو با ژاپن .. ما خیلی عقبتر هستیم و این نشون میده که ما به نیروی متخصص زیادی نیاز داریم و فرصت کار باید خیلی زیاد باشه که به چنین جایگاهی برسیم اما حالا چرا کشورمون کسی که ارشد گرفته میره رانندگی جای سواله!!

یکی از هزاران مشکل ضعف در مدیریت هست
خیلی هاش هم به خودمون برمیگرده که در این تاپیک اشاره شد که اصلا چرا باید مثلا من برم دکترا بخونم !!

دانشگاه هاروارد (دانشگاهی که ده سال پیاپی برترین دانشگاه دنیا بود) میدونید چطوری دانشجوی دکتری در گرایش MBA میگرفت ؟؟ اونها فردی رو بعنوان دانشجو میگرفتن که طرف کلی سابقه مدیریتی (اشتباه نکنم 10 الی 12 سال )داشته باشه و مثل ما به یه کنکور و مصاحبه اکتفا نمیکنه

من خودم کارشناسی (عذر میخوام از واژه کارشناس استفاده میکنم چون درجایگاهش نیستم) رو سال 90 گرفتم (دوسال پیش) .. یه سال ارشد شرکت کردم جای خوب قبول نشدم و ول کردم .. شاید چون فکر کنین قبول نشدم اینو میگم .. ولی خیلی راضی هستم که نرفتم چون بنظرم هنوز خیلی چیزا باید یاد میگرفتم تا جاپای مدرک قبلیم یکم محکم میشد بعد میرفتم مرحله بعد و شاید امسال کنکور شرکت کنم خیلی چیزا توی این دوسال فهمیدم که واقعا لازم بود برام


دوستان دقت کنین .. یبار زندگی میکنید پس طوری زندگی کنید که در آینده حسرت گذشته رو نخورین .. که انشاالله هیچ کس حسرت گذشته از دست رفته اش رو نخوره
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست من، نوشته هاتون عالی بود.
راستش این موضوع یکی از دغدغه های بزرگ ذهن من تو این روزهاست.من هم کاملا با شما موافقم ولی میترسم که در آینده به فرصتی که از دست دادم افسوس بخورم.
 

s.j.khataeepour

کاربر بیش فعال
سلام
توی ایران بعضی از رشته هارو ناچاراً باید تا دکترا ادامه داد( برای پیدا کردن کار) اما من اگه رشتم اونهایی باشه که میشه با ارشدش کار پیدا کرد ، دکترا نمیخونم .

و نخوندم
و راضیم که نخوندم.

اما خیلیا میگن باید میخوندی! اما من چیزی میدونم که اونا نمیدونن:D
 

اولدوز-ف

عضو جدید
ممنون از مبحثی که باز کردید. من هم لیسانسم رو 84 گرفتم تا 91 کار کردم و به این نتیجه رسیدم که بهتره فوق لیسانس بخونم و الان که فوقم رو تموم کردم میگم اشتباه محض بود ارشد خوندن ( البته تو ایران ) آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران لبه پرتگاهه و داره سقوط میکنه.
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا حدودی موافق و تا حدودی هم مخالفم ...
درسته تو ایران از رشته و درس به خوبی استفاده نشده .... ولی من جدای از بازارکار و صنعت ادامه تحصیل در مقاطع بالا رو برای افزایش دانش و انتشار آن می دونم ...
کسی هم که از دوره دکترا و خوندن هفته ای یه مقاله میناله ..هدفش تحصییل نبوده .. بلکه بیشتر قضیه مادی براش مهمه نه خود علم و پیشرفتش .
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من مشکل اصلی ما جدایی صنعت و دانشگاه هست. دانشگاه راه خودشو میره صنعتم که فقط استاندارها رو اجرا میکنه استاندارهایی که یه عده طرح کردن و بقیه چون دارن از محصولات اونا استفاده میکنن مجبورن قبول کنن.
مثلا ما درس طراحی پست میخونیم بعد میریم میبینیم یه سری استاندار برای شینه بندی پست هست که باید فقط از همونا استفاده بشه و کسی نمیاد ریسک کنه و یه طراحی جدید رو قبول کنه!
به نظر منم الان ما با توجه به چیزی که در واقعیت هست زیادی اطلاعات بیخود(البته اینجا)داریم.

به قول استادمون میگفت فکر نکنین دکترا بگیرین کار و درامدتون بیشتره اتفاقا این راه راهی هست که زاهد ها میرن. :biggrin:

ولی من پیشنهادم برای ارشد حداقل اینه که سال اول حتما شرکت کنین و تلاشتون رو بکنین اگر جایی که دوست داشتین قبول نشدین برین دنبال کار و بعد از پیدا کردن ضعفتون تو یه زمینه خاص برین دنبال ادامه تحصیل.
چون سال اول خیلی بیشتر احتمال داره دانشگاه خوبی قبول شید و دانشگاه خوب خیلی مهمه البته برای بعضی رشته ها!
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حدودی موافق و تا حدودی هم مخالفم ...
درسته تو ایران از رشته و درس به خوبی استفاده نشده .... ولی من جدای از بازارکار و صنعت ادامه تحصیل در مقاطع بالا رو برای افزایش دانش و انتشار آن می دونم ...
کسی هم که از دوره دکترا و خوندن هفته ای یه مقاله میناله ..هدفش تحصییل نبوده .. بلکه بیشتر قضیه مادی براش مهمه نه خود علم و پیشرفتش .

الان همه واسه بدست آوردن شغل مناسب تن به ادامه تحصیل میدن دوست من.
چون انصافا دانش من که با خوندن فوق لیسانس تغییری نکرد
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دانشگاه من از نظر رتبه بندی جزو دانشگاههای برتر بوده
دانشگاه فردوسی مشهد خوندم.اسمش به گوشتون خورده تا بحال؟
:razz:

نه به چشمم خورده :)
نمیدونم چی بگم ....
ولی شریف و امیرکبیر و علم صنعت و بهشتی برا ارشد واقعا پر بارن ...
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه به چشمم خورده :)
نمیدونم چی بگم ....
ولی شریف و امیرکبیر و علم صنعت و بهشتی برا ارشد واقعا پر بارن ...

اوناهم مثل فردوسی
در اصل تو ارشد همون دروس کارشناسی دوره میشه

به جز تعدادی درس که از نو گذرونده میشه چیزی نداره
تز ارشد هست که به افزایش دانش کمک میکنه
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اوناهم مثل فردوسی
در اصل تو ارشد همون دروس کارشناسی دوره میشه

به جز تعدادی درس که از نو گذرونده میشه چیزی نداره
تز ارشد هست که به افزایش دانش کمک میکنه

به شدت باهاتون مخالفم ....
من سراغ دارم تو دانشگاههای دیگه دروس و منابع فارسی میدن و مثه کارشناسی....
ولی تو این سه دانشگاه رفرنس اصلی رو میدن دانشجو با کلی مقاله و ترجمه و...........
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
به شدت باهاتون مخالفم ....
من سراغ دارم تو دانشگاههای دیگه دروس و منابع فارسی میدن و مثه کارشناسی....
ولی تو این سه دانشگاه رفرنس اصلی رو میدن دانشجو با کلی مقاله و ترجمه و...........
بله دوست گرام
جزوه ها و کتابهایی که ما هم میخوندم انگلیسی بود و تو همین مقطه که زبان انگلیسی هم تقویت میشه.طوری قوی شده بودم که مقالات انگلیسی رو با چشم میخوندم.منظور من اصل موضوعات درسی است که با هم مشترک اند.
من اصل موضوع رو عرض میکنم که هموناست(دروس کارشناسی) که گسترده تر شده
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله دوست گرام
جزوه ها و کتابهایی که ما هم میخوندم انگلیسی بود و تو همین مقطه که زبان انگلیسی هم تقویت میشه.طوری قوی شده بودم که مقالات انگلیسی رو با چشم میخوندم.منظور من اصل موضوعات درسی است که با هم مشترک اند.
من اصل موضوع رو عرض میکنم که هموناست(دروس کارشناسی) که گسترده تر شده
خب بیس دروس همونه .... ولی تو ارشد رو گرایش خاصی فوکاس میشه ... که بصورت تخصصی ادامه بدی گرایشتو .
شاید استادهای شما دانش کافی برا تدریس و ارایه نداشته اند ....
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب بیس دروس همونه .... ولی تو ارشد رو گرایش خاصی فوکاس میشه ... که بصورت تخصصی ادامه بدی گرایشتو .
شاید استادهای شما دانش کافی برا تدریس و ارایه نداشته اند ....

بله متوجه هستم که روی گرایش تمرکز میشه.
ای بابا چرا منظور منو متوجه نمیشین شما!هی میخاین بزنین تو سر دانشگاه من!
بله همون دروس تخصصی هم تا حد زیادی شبیه تعدادی از دروس گذرانده شده در دوره کارشناسی هستش.
شما کدوم دانشگاه مشغول به تحصیلید؟
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله متوجه هستم که روی گرایش تمرکز میشه.
ای بابا چرا منظور منو متوجه نمیشین شما!هی میخاین بزنین تو سر دانشگاه من!
بله همون دروس تخصصی هم تا حد زیادی شبیه تعدادی از دروس گذرانده شده در دوره کارشناسی هستش.
شما کدوم دانشگاه مشغول به تحصیلید؟
شما کدوم دانشگاه مشغول تحصلیید ؟ :|
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
:)
خب به من چه دانشگاتون در حد لیسانس درس ارایه میده
من امیرکبیر
مگه من گفتم در حد لیسانس درس ارائه میده؟!:mad:
گفتم در انتها دانش آدم بعد فارغ التحصیلی تفاوت فاحشی با دوره لیسانسش نداره.چرا تو کار تز خیلی چیزا یاد گرفتم.که در واقع اینهاست که تو بازارکار به درد آدم میخوره
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مگه من گفتم در حد لیسانس درس ارائه میده؟!:mad:
گفتم در انتها دانش آدم بعد فارغ التحصیلی تفاوت فاحشی با دوره لیسانسش نداره.چرا تو کار تز خیلی چیزا یاد گرفتم.که در واقع اینهاست که تو بازارکار به درد آدم میخوره

داره ..خوبشم داره ...
من که تفاوتو احساس کردم ...
خاهشن بحثو به حاشیه نکشونید .
ممنونم .
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حاشیه؟!
این یه نظرسنجی ساده است
شما دارین کلا" سیستم آموزشی رو زیر سوال میبرین ...
.
.
.
اصن یکی از استادای ما میگفت دانشجو : دانش+جو : یعنی نباید منتظر استاد و دانشگاه موند، باید خودت تلاش کنی .
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتری توو ایران سخته، مخصوصاً برای بعضی از رشته‌ها.
با توجه به اینکه سطح علمی و امکانات دانشگاه‌ها و اساتید خوب نیست، برای جبران این نقیصه باید هفته‌ای بیش از 70 ساعت دانشگاه باشی، که در این صورت درآمدی نداری و از زندگی عقب می‌افتی.
از طرفی هم با مدرک ارشد هرچقدر هم که در کارت پیشرفت داشته باشی باز به کسی که دکتری گرفته نداری نمی‌رسی و این لینک‌ها و جای پیشرفت بیشتری داره (مگه اینکه شرکتی بزنی و ...).
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما دارین کلا" سیستم آموزشی رو زیر سوال میبرین ...
.
.
.
اصن یکی از استادای ما میگفت دانشجو : دانش+جو : یعنی نباید منتظر استاد و دانشگاه موند، باید خودت تلاش کنی .

مگه چیزی جز اینه.مگه استاد سوالای امتحانو قبل امتحان میاد میذاره جلومون و میگه بخونین؟!
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مگه چیزی جز اینه.مگه استاد سوالای امتحانو قبل امتحان میاد میذاره جلومون و میگه بخونین؟!

من برای دانش فرای مباحث دانشگاه منظورم بود .... برا کی که بخاد پیشرفت کنه ... نه نمره پاس کنه .
 

Similar threads

بالا