قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
در پیش رخ تو ماه را تاب کجاست
عشاق تو را به دیده در خواب کجاست
خورشید ز غیرتت چنین میگوید
کز آتش تو بسوختم آب کجاست
تو روشن آينه اي ز آه دردمند بترس/ عزيز من که اثر مي کند در آينه آه
مینهم پا در رکاب مرکبش خاموشنفهمند که لبخند اویشنی
به باران احساس ابستنی
من از فهم سبزت شکوفا شدم
و یک قطره بودم که دریا شدم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |