سطح اتصال كوتاه شبكه

iiranican

عضو جدید
[h=2]چكيده:[/h]
رشد سريع مصرف در شبكه‌هاي برق با توسعه و گسترش منابع توليد و ايستگاههاي تبديل و توزيع همراه مي‌باشد. كيفيت برقرساني از نقطه نظر ايمني و قابليت اطمينان و ملاحظات پارامترهاي اقتصادي ايجاد سيستم‌هاي بهم پيوسته را مدنظر قرار داده است كه بدنبال آن مسائل ديگري از قبيل تامين پايداري شبكه و انتخاب سطوح ولتاژ بالاتر را در پي دارد. گسترش وسيع شبكه مسائلي را ايجاد مي‌كند كه در مواردي موضوعاتي با كيفيتي جديد و در موارد ديگر آنهايي هستند كه بطور عام در شبكه‌هاي برقرساني وجود دارند ولي در شبكه‌هاي بزرگ با سرعت بيشتر و بشكل حادتري بروز مي‌كنند. يكي از عمده‌ترين اين موضوعات افزايش سطوح اتصال كوتاه و چگونگي كاهش آن مي‌باشد. موضوع اين مقاله بررسي روشهاي كاهش سطح اتصال كوتاه بويژه ارائه پيشنهادات در مورد بكارگيري اين روشها در شبكه بهم پيوسته برق ايران است.
شرح مقاله:
يك شبكه الكتريكي كه در شرايط عادي بكار مشغول است عهده دار وظايفي است كه به آن محول شده است. بطور مثال در يك شبكه ساده انتقال نيرو از مركز توليد به محل مصرف مي‌بايستي تنظيمات و كنترل آنچنان باشد كه فركانس و ولتاژ مورد نظر مصرف كننده را در حد مشخص تامين نمايد.
بدلايل مختلف مواردي پيش مي‌آيد كه اختلافي در شرايط كار عادي شبكه بوقوع مي‌پيوندد كه در اين حالت مقادير كميات الكتريكي شبكه مورد نظر از حدود نقطه كار عادي آن فاصله بسياري دارند. طراحي تجهيزات و نحوه كنترل بايستي قابليت تحمل و پيشگيري اين شرايط ناخواسته را داشته باشد. اختلالاتي كه در شبكه ايجاد مي‌شوند متنوع هستند مانند قطع و وصل ناگهاني بار، خارج شدن و يا در مدار آمدن الماني از شبكه كه خارج از قابليت تحمل آن باشد. شدت افزايش اختلالات است كه درجه اهميت شناسائي و نحوه برخورد با آنها را مشخص مي‌سازد. شاخص‌ترين آنها عيب‌هاي غير متعارفي هستند كه در شبكه بوقوع مي‌پيوندد و با عنوان اتصال كوتاه مي‌شناسيم. اتصال كوتاه در شبكه‌هاي سه فاز بستگي به نحوه اتصال فازهاي مختلف با هم و يا با زمين انواع مختلفي دارند كه مهمترين آنها اتصال كوتاه سه فازه است. اتصال كوتاه ممكن است در هر نقطه‌اي از ژنراتور تا المانهاي موجود در پست و يا خطوطي ارتباطي رخ دهد. با گسترش شبكه‌هاي انتقال و افزايش خطوط انتقال نيرو بدليل عوامل غير قابل كنترل احتمال وقوع اين حوادث بر روي خطوط انتقال نيرو به مراتب خيلي بيشتر از حوادثي است كه در ايستگاهها بوقوع مي‌پيوندند. دستيابي به كميات الكتريكي در موقع بروز اين حوادث بمنظور بكارگيري تجهيزات از نظر قابليت تحمل و همچنين تنظيمات وسايل حفاظتي اهميت محاسبات اتصال كوتاه را آشكار مي‌سازد.
با توسعه شبكه‌هاي توليد و انتقال نيرو سطوح اتصال كوتاه شبكه افزايش مي‌يابد و اين مقادير در مورد تاسيسات موجود از حدود قدرت تجهيزات بكار گرفته شده فراتر مي‌روند و در نتيجه مي‌بايستي تجهيزات موجود تعويض شوند و در مورد طرحهاي آينده تجهيزات با قدرت بيشتري انتخاب شوند.
تعويض تجهيزات در صورت جابجائي آنها در دستگاههاي مختلف به همراه تقويت مناسب تجهيزات و يا انتخاب قدرتهاي بالاتر علاوه بر محدوديتهاي تكنولوژيكي از نقطه نظر اقتصادي هم مقرون بصرفه نمي‌باشد.
اگر فقط از همين ديدگاه به مسئله بنگريم لزوم كاهش سطوح اتصال كوتاه مشخص مي‌شود و اهميت بررسي روشهايي كه كاهش سطوح اتصال كوتاه را سبب مي‌گردند بارزتر مي‌شود. در اين رابطه عوامل افزايش سطوح اتصال كوتاه و روشهاي كاهش آن و چگونگي كاربرد اين روشها در شبكه برق ايران مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

1ـ افزايش سطوح اتصال كوتاه:
به جهت رسيدن به روشهايي كه سطوح اتصال كوتاه را كاهش دهند قدري بيشتر به عواملي كه سبب افزايش سطوح اتصال كوتاه مي‌شوند مي‌پردازيم زيرا كه قبلاً اين عوامل را بايد شناخت و سپس به مقابله با آنها پرداخت. مهمترين اين عوامل را بصورت زير ميتوان دسته‌بندي نمود.

1ـ1ـ بالا رفتن قدرت توليدي نيروگاههاي جديد:
نيروگاههايي كه در رابطه با توسعه شبكه در مدار قرار مي‌گيرند در مجموع از قدرت توليدي بيشتري نسبت به نيروگاههاي قديمي برخوردار هستند و واحدهاي جديد اين نيروگاهها داراي قدرت زياد مي‌باشند. واضح است كه با بالا رفتن مصرف نصب نيروگاههاي جديد الزامي است و در مدار آمدن اين نيروگاهها جريان اتصال كوتاه شبكه را بالا مي‌برند. اين افزايش در مورد پستهاي نيروگاه و پستهاي مجاور آن از شدت بيشتري برخوردار است.
2ـ1ـ افزايش مدارهاي ارتباطي:
در سطح ولتاژ معين بمنظور تغذيه بارهاي جديد در مراحلي از توسعه شبكه براي انتقال بار احداث خطوط ارتباطي جديد اجتناب ناپذير است و همانطور كه قبلاً هم اشاره شده به جهت بالا بردن ضريب اطمينان شبكه وجود ارتباطات بيشتر الزامي است.
جدا از مسائل فوق بهم پيوسته شدن سيستمهاي نواحي مختلف هم عامل عمده‌اي در ايجاد اتصالات جديد و بالا رفتن سطوح اتصال كوتاه هستند. تأمين پايداري شبكه در سيستمهاي بهم پيوسته از عوامل مهم افزايش اتصالات و عامل تعيين كننده‌اي در انتخاب كلاس ولتاژ بالاتر است.
3ـ1ـ كلاس ولتاژ بالا:
در مراحلي از توسعة شبكه با توجه به ميزان انتقال بار و اهميت پايداري شبكه به دلايل فني و اقتصادي كلاس ولتاژ بالاتري انتخاب مي‌گردد. در مواردي كه ولتاژ بالاتر براي تغذيه پست‌هاي با بارهاي سنگين بكار گرفته مي‌شوند به دليل مشخصات الكتريكي مدارهاي ارتباطي در كلاس ولتاژ بالاتر افزايش سطوح اتصال كوتاه مطرح است ولي با ارتباط سيستم جديد با ولتاژ بالاتر به سيستم موجود با ولتاژ پائين‌تر مسئله افزايش سطح اتصال كوتاه براي سيستم با ولتاژ پائين‌تر به صورت هادي مطرح خواهد شد.
4ـ1ـ پستهاي تبديل ولتاژ:
چنانكه در مرحلة قبل ذكر شد انتخاب كلاس ولتاژ بالاتر به منظور انتقال بار بيشتر است كه در مسيرهاي انتقال از طريق ترانسفورماتورهاي تبديل ولتاژ در ايستگاههاي مورد نظر اين عمل انجام مي‌گردد. محل ايستگاههاي تبديل در مراحل برنامه‌ريزي توسعه شبكه تعيين مي‌شود. نكتة مهم اين است كه وقتي در نقطه‌اي از شبكه چنين تبديلي انجام شود در طرف ولتاژ پائين‌تر معمولاً مدارات موجود در اين ايستگاهها ورود و خروج مي‌گردندكه علاوه بر اتصال از طريق ترانسفورماتور به شبكه با ولتاژ بالاتر، افزايش تعداد مداراتي كه با نيروگاهها در سطح ولتاژ پائين‌تر رينگ هستند باعث افزايش جريان اتصال كوتاه مي‌گردند.

5ـ1ـ افزايش ظرفيت پستها:
جابجايي و يا اضافه شدن ترانسفورماتورها به منظور بالا بردن ظرفيت پست از مواردي است كه باعث افزايش جريان اتصال كوتاه و به خصوص در طرف فشارضعيف پستها توزيع مي گردد.

2ـ روشهاي كاهش سطوح اتصال كوتاه:
با توجه به شناخت عوامل عمده افزايش سطوح اتصال كوتاه به بررسيروشهاي كاهش آن مي‌پردازيم. خطوط اساسي كاهش سطح اتصال كوتاه را مي‌توان بشرح زير طبقه‌بندي كرد.
1ـ2ـ استفاده از تجهيزات با ظرفيت مناسب:
در مرحله‌اي كه قدرت تجهيزات از سطوح اتصال كوتاه كمتر مي گردد مي‌توان اقدام به تعويض آن نمود و تجهيزاتي با قدرت بيشتر نصب كرد و همچنين با در نظر داشتن سطوح اتصال كوتاه آينده شبكه كه براي فاصله زماني مناسبي محاسبه گرديده ظرفيت تجهيزات مورد نظر را انتخاب نمود.
كاربرد اين روش در شبكه‌هائي كه زياد گسترده نيستند معمول است و حتي در مورد شبكه‌هاي بسيار بزرگ هم تا جائي كه امكانات تكنولوژي اجازه مي‌دهد محدوديتي وجود ندارد ولي از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيست.

2ـ2ـ در نظر گرفتن كاهش جريان اتصال كوتاه در طراحي با احتساب معيار لازم بزاي قابليت اطمينان، پايداري و انعطاف‌پذيري سيستم:
منظور آن است كه طرح پستها و اتصالات به گونه‌اي باشند كه قابليت مانور فراوان داشته باشند و در شرايط به خصوصي به توان امكانات تغذيه مناسب را از طريق آنها برقرار ساخت و يا اينكه راكتور سري كه در زمان بروز عيب بتواند با پديدة ـ افزايش جريان اتصال كوتاه مقابله نمايد منظور شود. به عنوان مثال در ايستگاهائي كه اهميت آنها از اين نظر بارز است با بررسي مشخص مي‌شود كه ترتيب شينه بندي و كليدهاي كوپلاژو تقسيم كننده چگونه باشد تا بتوان امكان جداسازي شينه‌ها و مانور خطوط بر روي شينه مورد نظر را فراهم آورد. هزينه در اين روش با توجه به قابليت مانور گران ولي از تجهيزات استفاده بيشتري حاصل مي‌آيد.
جداسازي شينه‌ها قابليت اطمينان شبكه را در مواقعي كه اين عمل انجام شود پائين مي‌آورد.
طرحهاي ويژه اتصالات سيم‌پيچي ژنراتورها و ترانسفورماتورها سبب كاهش جريان اتصال كوتاه به مقدار مؤثري مي‌گردند.

3ـ2ـ استفاده از وسايل محدود كنندة جريان اتصال كوتاه:
استفاده از دستگاههاي محدود كننده جريان اتصال كوتاه در شبكه‌هاي بسيار بزرگي كه حتي با بكا گرفتن كليدهاي با قدرت قطع 50 و 63 كيلو آمپر هنوز با افزايش سطح اتصال كوتاه مواجه مي‌باشند مطرح گرديده است.
متذكر مي‌گردد كه براي شبكه برق ايران كه جريان اتصال كوتاه آن تا قدرت قطع كليدهاي فوق الذكر فاصله زيادي دارد بكارگيري چنين وسايلي توصيه نمي گردد.

4ـ 2ـ بكارگيري سيستم‌هاي حفاظتي ويژه جهت كاهش صدمات ناشي از وصل‌هاي مجدد و بي مورد كليدها:
جهت كاهش اثرات جريان اتصال كوتاه بر روي تجهيزات با اندازه‌گيريهاي BACK-UP و استفاده رله‌هاي حفاظتي خاص مي‌توان از شدت خسارت وارده جلوگيري كرد. اين روش با كاربرد سيستم‌هاي حفاظتي ويژه در مقياس ـ وسيعي براي تجهيزات مختلف با توجه به امكانات عملي مي‌تواند بكار گرفته شود.
و بدين وسيله مي‌توان صدمات وارده به تجهيزات ناشي از باقي ماندن عيب در وصل‌هاي مجدد بطور خودكار و يا بطور دستي را كاهش داد.

3ـ كاهش سطح اتصال كوتاه در شبكه برق ايران:
شبكه برقرساني ايران در ابتدا مانند شروع و بكارگيري اين صنعتدر ممالك پيشرو در اين زمينه از سيستمهاي جداگانه تشكيل مي‌شد كه بعداً با گسترش و بهم پيوسته شدن سيستمهاي جدا از هم سيستم بهم پيوسته برق ايران بوجود آمد بطوريكه امروز بغير از نواحي خراسان و سيستان و بلوچستان بقية نواحي در مجموعه سيستم بهم پيوسته برق ايران قرار گرفته‌اند. در مراحل اوليه گسترش سيستم بغير از ناحية تهران و تا حدودي خوزستان بسياري از شبكه‌هاي نواحي آلت تغذيه شعاعي را داشتند هر چند كه در داخل شبكه‌هاي مورد نظر منابع توليد وجود داشت ولي ميزان توليد كم و واحدها كوچك بودند. شبكة مازندران از طريق خط تك مداره 230 كيوولت بعثت ـ قائم شهر، ناحيه غرب شامل استانهاي همدان و باختران از خط 230 كيلوولت تك مداره خرم‌آباد ـ كنگاور، به ناحيه‌آذربايجان از خط تك مداره 230 كيلوولت لوشان ـ سرد رود و ناحيه گيلان از طريق خط 132 كيلوولت سفيد رود ـ رشت تغذيه مي‌شدند و نواحي فارس، اصفهان، بندرعباس و جنوب شرقي سيستم‌هاي تغذيه جداگانه را داشتند. در همان زمان كه ناحيه اصفهان از شبكه جدا بود در محدودة تهران رينگ كامل 230 كيلوولت با تعداد زيادي پست 63/230 كيلوولت با منابع توليدي نزديك به آن وجود داشت.
با گسترش بيشتر شبكه افزايش سطوح اتصال كوتاه در ناحيه تهران آثار خود را نشان داد انتظار مي‌رود كه نواحي ديگر بخصوص خوزستان و اصفهان در آينده با مشكل بالا بودن جريان اتصال كوتاه مواجه شوند.
بنابراين لازم است كه به طريقي جريان اتصال كوتاه در شبكه بهم پيوسته برق ايران كاهش يابد. با توجه به حاد بودن اين مسئله براي ناحيه تهران اعمال روشهاي فوق را براي شبكة تهران مورد بررسي قرار داده و نتايج حاصله از بررسي ناحيه تهران مي‌تواند براي ساير نواحي مفيد واقع شود.
از ميان روشهاي شناخته شده همانطور كه قبلاً هم گفته شد استفاده از دستگاههاي محدود كننده جريان اتصال كوتاه توصيه نمي‌گردد زيرا كه اساساً سطح اتصال كوتاه در ناحيه تهران در حدي نيست كه نتوان آن را بدليل محدوديتهاي تكنولوژي بر طرف ساخت.
بكار گرفتن سيستمهاي حفاظتي ويژه احتمال وقوع صدمات را كاهش مي‌دهد و استفاده از آن ايمني بيشتري را براي آن دسته از تجهيزات كه در وضعيت بحراني نيستند فراهم مي‌آورد ولي مشكل در مورد تجهيزاتي كه قدرت تحملشان پائين‌تر از جريان اتصال كوتاه ناحية تهران است. به قوت خود باقي است.
بنظر مي‌رسد كه روش تعويض تجهيزات پاسخگوي حل مشكل باشد. اعمال اين روش با محدوديتهايي روبروست كه از آن جمله بار مالي آن است كه مي‌بايستي صرف خريد تجهيزات جديد گردد. در صورتيكه از نظر مالي محدوديتهايي وجود نداشته باشد. در بعضي موارد بدليل محدوديتهاي كه در پستها وجود دارد امكان كاربرد اين روش بسيار محدود است و حتي در بعضي پستها مشكل بنحوي است كه بايد تغييراتي اساسي در طراحي پست بعمل آورد. با بكارگيري اين روش ميتوان براي آن گروه از پستها كه امكان تعويض تجهيزات وجود دارد به مقابله با مشكل پرداخت. براي اين گروه از پستها در فاصله زماني كه اينكار انجام مي‌شود. مسئله بقدرت خود باقي است و همچنين براي آن گروه از پستهائي كه كاربرد اين روش هزينه زيادي در بر دارد روش ديگري بايد مورد بررسي قرار گيرد.
از ميان روشهاي ذكر شده روش جداسازي شينه‌ها و كم كردن تعداد مدارات ارتباطي مي‌تواند براي آن گروه از پستها كه در فاصله زماني معيني مواجه با شكل بالا بودن سطح اتصال كوتاه هستند مفيد واقع شود. لازم به ذكر است كه در مراحل مختلف برنامه ريزري توسعه شبكه است كه زمان تعويض تجهيزات هم براي سيستم موجود و هم براي طرحهاي آينده مشخص مي‌شود. در مورد برنامه‌هاي آينده با در نظر گرفتن موضوع كاهش جريان اتصال كوتاه، طرح پست بايستي به نحوي باشد كه قابليت مانور براي جداسازي شينه‌ها را فراهم آورد. راكتور سري و يا طرحهاي ويژه براي سيم‌پيچي ژنراتورها و ترانسفورماتورها كه در كاهش سطح اتصال كوتاه به مقدار قابل ملاحظه اي مؤثرند مي‌توان در نظر گرفته شود. منظور نمودن پارامترهاي ذكر شده در طرحها بايد با معيارهاي قابل قبول براي قابليت اطمينان، پايداري و حداقل تلفات همراه باشد. كه مسلماً هزينه طرح را افزايش خواهد داد ولي از تجهيزات استفاده بيشتري بعمل خواهد آمد.
در مورد سيستم موجود كه به اجبار بايد روش جداسازي را به كار گرفت تعداد پست‌هايي كه امكان اين كار را دارند محدود است و ضريب اطمينان تا حدودي پائين خواهد آمد.
جدا از محدوديتهاي فوق اعمال اين روش واحد بهره‌برداري را با اشكالاتي ديگر مواجه مي‌سازد كه از نقطه نظر بهره‌برداري از شبكه بسيار مهم است.
براي رسيدن به ترتيب بخصوص براي جداسازي شينه‌ها قبلاً بايستي مطالعات لازم از نظر پرباري خطوط و تا حدودي پايداري شبكه انجام گيرد و نتايج حاصله در اختيار بهره‌بردار قرار گيرد تا وضعيت مورد نظر را ايجاد نمايد.
بهره‌ بردار با هر اتفاقي بايد وضعيت جديدي را بوجود آورد ولي براي ايجاد وضعيت جيدي احتياج به مطالعه و محاسبات دارد. در صورت وجود امكانات محاسباتي با سرعت زياد در مراكز كنترل بهره‌بردار بايد راساً مطالعه لازم را جهت دستيابي به وضعيت جديد انجام دهد كه اين خارج از توانائي و يا حداقل كار بهره‌بردار را ـ فوق‌العاده مشكل مي‌سازد. در صورتي كه بهره‌بردار بخواهد از نتايج مطالعاتي كه قبلاً انجام شده مدد بگيرد نتايج حاصله از چنين مطالعاتي بسيار حجيم است كه براي بهره‌بردار قابل استفاده نخواهد بود.
بنابراين در چهارچوب همين روش بايد آن جداسازي را انجام داد كه عملي‌تر و ساده‌تر باشد. براي شبكه‌اي مانند ناحية تهران كه داراي رينگ كامل 230 كيلوولت است و تعداد مدارهاي كافي 400 كيلوولت آن را در بر گرفته است مي‌توان با در نظر گرفتن ميزان بار انتقالي به پست‌هاي 63/230 كيلوولت تعدادي از مدارهاي 230 كيلوولت را از مدار خارج كرد.
با مانور درسطح ولتاژ فوق توزيع 63 كيلوولت براي تهران مي‌توان بار پست‌هاي 63/230 كيلوولت را در حد مطلوب نگاه‌داشت و با ادامه خارج ساختن خطوط 230 كيلوولت به تغذيه شعاعي پست‌ها رسيد. در اين روش بهره‌بردار با مشكل خاصي از نظر ترتيب اتصالات مواجه نيست و فقط در موقع خروج مدار در اثر عيب ماندگار است كه پت را از ـ طريق مدار ديگر برقرار مي‌نمايد. مطالعه در اين زمينه براي ناحية تهران نشان مي‌دهد كه با اين كار جريان اتصال كوتاه در سطح ولتاژ 230 كيلوولت به ميزان قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌يابد و اگر با جداسازي شينه‌ها در سطح ولتاژ 63 كيلوولت همراه نباشد ميزان كاهش جريان اتصال كوتاه در سطح ولتاژ 63 كيلوولت برق تهران بسيار زياد خواهد بود.
اشكال اين روش بي‌برق شدن پست براي مدت كوتاهي در زمان خروج مدار تغذيه كننده آن است كه در مقابل مزاياي استفاده طولاني‌تر از تجهيزات و سهولت اجراي آن قابل صرفنظر كردن است. خلاصه روش آن است كه همان وضعيت شبكه 63 كيلوولت در مقابل شبكه 230 كيلوولت را براي شبكه 230 كيلوولت در مقابل 400 كيلوولت ايجاد نماييم. اين روش كه براي شبكه ناحيه تهران عملي است براي شبكه‌هاي ساير نواحي سيستم بهم پيوسته برق ايران كه در آينده با چنين مشكلي مواجه شوند مي‌تواند بكار گرفته شود.
نتايج حاصله از مطالعه روش جداسازي شينه‌ها براي سيستم 230 كيلوولت موجود و اعمال روش تقليل مدارات براي سيستم 230 كيلوولت آينده تهران كه به تغذيه شعاعي پستها مي‌انجامد در جدول 1 درج گرديده‌اند. در بررسي شبكه آينده تهران ارتباط مدارات به نحوي در نظر گرفته شده كه هر پست از دو طرف تغذيه شود و فقط پست دوشان تپه به صورت شعاعي تغذيه شده است.
در صورتي كه در مورد ساير پستها 230 كيلوولت هم تغذيه شعاعي مطرح گردد ميزان كاهش جريان اتصال كوتاه از مقادير ارائه داده شده به مراتب كمتر خواهد بود.

4ـ نتيجه:
روشهاي مقابله با افزايش جريان اتصال كوتاه و كاهش آن را مي‌توان به شرح زيرطبقه‌بندي كرد.
الف ـ تعويض تجهيزات
ب ـ جداسازي شينه‌ها و تقليل مدارات
ج ـ بكارگيري دستگاههاي محدود كننده جريان اتصال كوتاه.
دـ استفاده از سيستم‌هاي حفاظتي ويژه بمنظور كاهش صدمات ناشي از اتصال كوتاه در مورد شبكه برق ايران به خصوص ناحيه تهران براي مقابله با افزايش جريان اتصال كوتاه در مرحله اول مي‌توان روش تعويض تجهيزات را بكار گرفت و در صورت وجود محدوديتهايي براي اعمال اين روش در مرحله بعدي روش جداسازي شينه‌ها و تقليل مدارات را بكار برد. براي سهولت اجرا فقط تقليل مدارات مي‌تواند براي شبكه 230 كيلوولت اعمال شود و نهايتاً به تغذيه شعاعي پست‌ها 63/230 ـ كيلوولت بيانجامد استفاده از دستگاههاي محدود كننده جريان اتصال كوتاه براي شبكه برق ايران مورد نظر نيست ولي بكارگيري سيستم‌هاي حفاظتي ويژه بمنظور كاهش صدمات به تجهيزات مي‌تواند مطرح گردد.

جدول(1)- کاهش سطح اتصال کوتاه و شبکه 230 کیلوولت ناحیه تهران برای وضعیت موجود و آینده
*درصدهای فوق نشان دهنده سطح اتصال کوتاه به کمترین قدرت قطع کلید است .
** یک دژنکتور 230 کیلوولت باید تعویض شود.​
 

Similar threads

بالا