انگیزه؛ عامل اصلی راه‌اندازی یک کسب وکار

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
کارآفرینی-
راهنمایی‌های ریچارد برانسون برای کارآفرینان

انگیزه؛ عامل اصلی راه‌اندازی یک کسب وکار

نویسنده : ریچارد برانسون
ترجمه: مهدی سریرچی
منبع: Entrepreneur
سوال : آیا خود انگیزشی (self-motivation) ذاتی است یا اینکه می‌توان آن را آموخت و پرورش داد؟



***
اگر نتوانید به خودتان انگیزه بدهید به احتمال زیاد در دنیای تجارت راه به جایی نخواهید برد، مخصوصا به عنوان کارآفرین. در چند سال اولی که شرکتی را راه‌اندازی می‌کنید حجم کاری سنگینی پیش رو خواهید داشت و شب‌های طولانی و روزهای سرشار از استرس را
تجربه می‌کنید.
توانایی برای اراده کردن و ثابت قدم بودن در کار، فقط یک مهارت ذاتی و درونی نیست. تا حد زیادی می‌توانید به خود یاد بدهید که با ساختاردهی به زندگی و شغل‌تان، همیشه از خودتان استقامت نشان دهید و تلاش کنید تا کسب و کار جدیدتان در مقابل ناملایمات سرپا باقی بماند و در نتیجه عملکردتان به اهداف بزرگ‌تردر زندگی
دست یابید.
مادرم شخصی فوق العاده پرانرژی و مصممی است، او خیلی چیزها به من یاد داد. همان‌طور که همیشه اشاره کرده‌ام من سپاسگزار درس‌های زندگی هستم که او به من آموخت؛ بدون آنها احتمالا امروز در جایگاه اجتماعی
کنونی نبودم.
من همیشه دوست داشتم در اجتماع خودم را اثبات کنم؛ اما در زمان کودکی بسیار خجالتی بودم، مسلم بود که اگر می‌خواهم موفق باشم باید بر این مشکل غلبه کنم. اگر او کمک نمی‌کرد تا از لاک خودم بیرون بیایم، کمرویی خیلی ساده می‌توانست مرا عقب نگه دارد.
او این احساس را به من منتقل کرد که خجالتی بودن رفتاری خودخواهانه است؛ چون این معنی را می‌دهد که تنها به خودتان فکر می‌کنید. به همین دلیل تاکید زیادی داشت که درجمع به چشمان افراد بزرگسال نگاه کنم، با آنها دست بدهم و با ایشان هم صحبت شوم. (بدون هیچ استثنایی).
مادرم همچنین به من آموخت که حتی اگر درباره توانایی‌هایم کاملا مطمئن نیستم، خودم را داخل موقعیت‌ها قراردهم و مشکلاتی را که به وجود می‌آید، در طول مسیر حل کنم. وقتی تقریبا 12 ساله بودم یک‌بار من را به تنهایی با دوچرخه به شهر دیگر فرستاد، می‌دانست که اتفاقی برایم نمی‌افتد؛ اما مجبور بودم آب پیدا کنم و در طول مسیر از دیگران آدرس بپرسم.
قبل از اینکه در سن 16 سالگی مدرسه را ترک کنم، اولین کسب‌وکارم که انتشار مجله Student بود، راه‌اندازی کردم. آن موقع بود که من و دوستانم خودمان را به انتشار آن ملزم کردیم و به زیرزمینی در غرب لندن نقل مکان کردیم؛ جایی که که هم دفترکارمان شد و هم محل زندگی، ما واقعا هرچه را که داشتیم وقف مجله‌مان
کرده بودیم. آن زمان مجبور بودیم پول‌هایمان را روی هم بگذاریم تا بتوانیم غذای مناسبی تهیه کنیم. مشکلات مالی انگیزه بزرگی بود تا پیگیر تماس‌های تلفنی برای دریافت آگهی از مشتریان بالقوه باشیم. ما تصمیم گرفتیم به این وضعیت ادامه دهیم؛ چون می‌خواستیم از طریق مجله درباره موضوعاتی مانند جنگ ویتنام که آن زمان احساسات زیادی را به خود جلب کرده بود، صدایی را به نسل خودمان برسانیم. این هدف متشرک برای هرکسی که درگیر بود، معنای
زیادی داشت.
درک اینکه کدام عامل برای شما انگیزاننده اصلی است اهمیت زیادی دارد. با دانستن آن می‌توانید تلاشتان را برای رسیدن به همان اهداف متمرکز کنید. آن‌گاه شغل خود را ساختار بدهید –طبعا با تفویض برخی کارها به دیگران- به این ترتیب شما می‌توانید حداکثر زمان و انرژی ممکن را برای منافع شرکتتان صرف
کنید.
این روزها یکی از اهدافم به چالش کشیدن خودم است. با نشستن در سالن کنفرانس و کلاس درس تنها مقدار معینی چیز می‌توان یاد گرفت؛ ولی من زندگی را به عنوان تحصیل در دانشگاهی طولانی مدت که هر روز در آن یک چیز جدید یاد می‌گیرم، می‌بینم و حاضر نیستم این طرز تفکر را از دست بدهم. اغلب چیزهای ارزشمندی که یادگرفته‌ام از افرادی بوده که با آنها ملاقات کرده‌ام؛ برخی از این افراد الهام بخش من بوده‌اند.
دیدار با مایک جیگر و استیو جابز تاثیر زیادی روی من داشت. آنها در زمینه تخصص خودشان، دستاوردهای زیادی داشته‌اند. ملاقات با آنها باعث شد من درباره کارهایی که در این زمینه باید انجام دهم، تفکر کنم. پس از آن با انگیزه‌تر از هر زمان دیگری بودم تا بهترین کار ممکن را در کسب‌وکار خودم انجام دهم. بالاتر از همه چیز، شما باید کسب و کاری را ایجاد کنید که به آن افتخار کنید. این مساله همیشه برای من انگیزه‌بخش بوده است.
از وقتی که مجله Student را منتشر می‌کردم تا آخرین کسب و کارهایی که در روزهای اخیر راه‌اندازی کرده‌ام، هرگز صرفا برای پول وارد هیچ کسب‌وکاری نشده‌ام. اگر پول تنها انگیزه شما باشد، معتقدم که هرگز نباید هیچ کسب‌وکاری را راه‌اندازی کنید.
وقتی که انگیزه و ایده‌های خودتان را شناختید، با کارمندان و همکارانتان درباره انگیزه‌هایشان صحبت کنید، آن گاه شغل‌شان را به گونه‌ای ساختاردهی کنید که به آنها اجازه دهد انرژی خود را به طور کامل به خدمت بگیرند.
وقتی شما و کارمندانتان با تعهد و انرژی مضاعف مشغول به کار شوید، خواهید دید کارهای زیادی وجود دارد که با همکاری یکدیگر قادر به انجام آنها خواهید بود.
 

Similar threads

بالا