مهندسی متالورژی یا مهندسی مواد؟

namavar1989

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهندسي مواد يا مهندسي علم مواد جاي فكر و صحبت داره ولي ديگه خودمون كه بايد بدونيم سراميك جزو متالورژي نيست . پس مهندسي متالورژي به عنوان اسم اين رشته كاملا نادرسته. البته تو دانشگاه ما كه اسم دانشكده رو گذاشتن مهندسي مواد و متالورژي ولي تو شريف مهندسي و علم مواده
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
مهندسي مواد يا مهندسي علم مواد جاي فكر و صحبت داره ولي ديگه خودمون كه بايد بدونيم سراميك جزو متالورژي نيست . پس مهندسي متالورژي به عنوان اسم اين رشته كاملا نادرسته. البته تو دانشگاه ما كه اسم دانشكده رو گذاشتن مهندسي مواد و متالورژي ولي تو شريف مهندسي و علم مواده


بله سرامیک جزو مواد هههه نه متالورژی !!! متالورژی حوزه کاریش همونطور که از اسمش چقدر فلزکاریه ! حتی به عقیده من پلیمر باید زیر شاخه مواد باشه
مهندسی مواد - پلیمر !!! این هم نظر دیگه :)
 

salehtaee

عضو جدید
متالورژی یک واژه فرانسویه اورژ یعنی کار روی چیزی... اگه متالوژی بود بله لوژی یعنی شناختن چیزی...urgy ریشه فرانسوی یه logy ریشه یونانی لاتینه...
پس متالورژی یعنی فلزکاری
ببخشیدا شناختن مواد به چه دردی می خوره؟ مهندس کسیه که بتونه عمل کنه نه اینکه فقط تئوریسین باشه...


طبق گفته دکتر اکبرزاده دانشیار محترم دانشکده مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی شریف
اگه مواد نشناسی نمی تونی عملی کار کنی آقا پسر اینو به اون دکی هم بگو
 

khodaparasti

عضو جدید
بحث جالبی بود و تمامی نظرات را خواندم. خودم هم در دوران دانشجویی افسانه ها و داستانهای مختلفی درباره ی اینکه "متالورژی" درست است یا "متالوژی" شنیده بودم. آنچه در زیر می آید نظر من در این مورد است:
متالورژي از دو واژه يوناني metal به معني فلز و ourgein به معني كار كردن تركيب شده است. در اينجا توجه به اين نكته لازم است كه حتي بسياري از متخصصين نيز نام اين رشته را "متالوژي" نوشته و تلفظ مي كنند كه با توجه به ريشة كلمه، نادرست است. احتمالاً منشأ اين خطا، قياس نادرستي است كه بعضي ها در ذهن خود مي سازند. چون بيولوژي، فيزيولوژي، راديولوژي و صدها رشتة علمي ديگر به" لوژي" ختم مي شوند، آنها تصور مي كنند كه اين رشتة علمي هم بايد به همان قياس متالوژي باشد.
در دنیا رشته ی مواد تحت عنوان "علم و مهندسی مواد" یا materials science and engineering شناخته می شود که کوتاه شده ی آن MSE است. پس می توان بخش فلزی MSE را متالورژی نامید.
اما چرا در رشته ی مواد، "علم" و "مهندسی" در کنار هم امده اند؟ چرا ما "مهندسی مکانیک " داریم نه "علم و مهندسی مکانیک"؟
این پرسشی اساسی است که ماهیت رشته ی مواد را روشن می کند. نخست ببینیم تعریف مهندسی چیست :
مهندسی حرفه ای است که در آن از دانش علوم پایه که از آموزش، تجربه و عمل به دست آمده است بهره برداری عملی صورت گرفته و از آنها در سازندگی جامعه و رفاه انسانها استفاده می شود.
MSE هر دوی اینها را در کنار هم دارد یعنی از فاصله ی دو اتم (ابعاد آنگستروم ) تا ورقی که نورد می شود یا کشتی که جوشکاری می شود (ده ها متر یا صدها متر). بنابراین MSE یک پل است بین علوم پایه ( فیزیک، شیمی، ریاضی و ...) و مهندسی.
من همیشه رشته ی مواد را به گروه خونیO منفی تشبیه می کنم یعنی به بقیه سرویس می دهد. در صنعت و دنیای حرفه ای نیز اینگونه است و معمولا سایر دیسیپلین های مهندسی در مراحل مختلف یک پروژه نیاز به ارجاع کار به یک مهندس مواد یا مشورت با او دارند.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که "مهندس" با "دانشمند" تفاوت دارد. بهترین تعریف را در این مورد به باور من آقای فون کارمن (Von Karman) انجام داده است. ( بچه های مکانیک ایشان را به خوبی می شناسند چون در زمینه تئوری سیالات و تونل باد صاحبنظر بوده و چندین فرمول به نام خود دارد) ایشان این تفاوت را اینگونه بیان می کند:
دانشمند چیزی را که قبلا وجود داشته است، کشف می کند. مهندس چیزی را می آفریند که قبلا وجود نداشته است.
“ A scientist discovers which exist, an engineer creates what has never been.”

برخی دوستان از ناشناخته بودن رشته ی مواد بین عموم یا تلقی اهمیت کمتر ان نسبت به سایر رشته های مهندسی نوشته بودند. آلان اوضاع بهتر شده است. یادم هست در اولین کار جدی حرفه ایم، من بودم در میان 20 مهندس مکانیک، 2 مهندس شیمی و یک مهندس صنایع. این جمله را درشت روی کیس کامپیوتر چسبانده بودم:
Without materials, there is no engineering.:D
البته باید بگویم که کار مهندسی یک کار گروهی است و در آن سالها تا به امروز چیزهای بسیاری از همکاران سایر رشته های مهندسی آموخته ام.

امیدوارم این مطالب به روشنتر شدن موضوع کمک کرده باشد.
 
آخرین ویرایش:

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
بحث جالبی بود و تمامی نظرات را خواندم. خودم هم در دوران دانشجویی افسانه ها و داستانهای مختلفی درباره ی اینکه "متالورژی" درست است یا "متالوژی" شنیده بودم. آنچه در زیر می آید نظر من در این مورد است:
متالورژي از دو واژه يوناني metal به معني فلز و ourgein به معني كار كردن تركيب شده است. در اينجا توجه به اين نكته لازم است كه حتي بسياري از متخصصين نيز نام اين رشته را "متالوژي" نوشته و تلفظ مي كنند كه با توجه به ريشة كلمه، نادرست است. احتمالاً منشأ اين خطا، قياس نادرستي است كه بعضي ها در ذهن خود مي سازند. چون بيولوژي، فيزيولوژي، راديولوژي و صدها رشتة علمي ديگر به" لوژي" ختم مي شوند، آنها تصور مي كنند كه اين رشتة علمي هم بايد به همان قياس متالوژي باشد.
در دنیا رشته ی مواد تحت عنوان "علم و مهندسی مواد" یا materials science and engineering شناخته می شود که کوتاه شده ی آن MSE است. پس می توان بخش فلزی MSE را متالورژی نامید.
اما چرا در رشته ی مواد، "علم" و "مهندسی" در کنار هم امده اند؟ چرا ما "مهندسی مکانیک " داریم نه "علم و مهندسی مکانیک"؟
این پرسشی اساسی است که ماهیت رشته ی مواد را روشن می کند. نخست ببینیم تعریف مهندسی چیست :
مهندسی حرفه ای است که در آن از دانش علوم پایه که از آموزش، تجربه و عمل به دست آمده است بهره برداری عملی صورت گرفته و از آنها در سازندگی جامعه و رفاه انسانها استفاده می شود.
MSE هر دوی اینها را در کنار هم دارد یعنی از فاصله ی دو اتم (ابعاد آنگستروم ) تا ورقی که نورد می شود یا کشتی که جوشکاری می شود (ده ها متر یا صدها متر). بنابراین MSE یک پل است بین علوم پایه ( فیزیک، شیمی، ریاضی و ...) و مهندسی.
من همیشه رشته ی مواد را به گروه خونیO منفی تشبیه می کنم یعنی به بقیه سرویس می دهد. در صنعت و دنیای حرفه ای نیز اینگونه است و معمولا سایر دیسیپلین های مهندسی در مراحل مختلف یک پروژه نیاز به ارجاع کار به یک مهندس مواد یا مشورت با او دارند.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که "مهندس" با "دانشمند" تفاوت دارد. بهترین تعریف را در این مورد به باور من آقای فون کارمن (Von Karman) انجام داده است. ( بچه های مکانیک ایشان را به خوبی می شناسند چون در زمینه تئوری سیالات و تونل باد صاحبنظر بوده و چندین فرمول به نام خود دارد) ایشان این تفاوت را اینگونه بیان می کند:
دانشمند چیزی را که قبلا وجود داشته است، کشف می کند. مهندس چیزی را می آفریند که قبلا وجود نداشته است.
“ A scientist discovers which exist, an engineer creates what has never been.”

برخی دوستان از ناشناخته بودن رشته ی مواد بین عموم یا تلقی اهمیت کمتر ان نسبت به سایر رشته های مهندسی نوشته بودند. آلان اوضاع بهتر شده است. یادم هست در اولین کار جدی حرفه ایم، من بودم در میان 20 مهندس مکانیک، 2 مهندس شیمی و یک مهندس صنایع. این جمله را درشت روی کیس کامپیوتر چسبانده بودم:
Without materials, there is no engineering.:D
البته باید بگویم که کار مهندسی یک کار گروهی است و در آن سالها تا به امروز چیزهای بسیاری از همکاران سایر رشته های مهندسی آموخته ام.

امیدوارم این مطالب به روشنتر شدن موضوع کمک کرده باشد.



با تشکر از مهندس خداپرستی... خیلی ممنون استفاده کردیم
 

navid_milani

عضو جدید
در تکمیل حرف دوستان باید بگم بطور متوسط از هر 6 ساعت کار یک مهندس 1 ساعت با علم مواد سروکار خواهد داشت.

اما در رابطه با مهندسی وعلم مواد : به نظر من متالورژی بیشتر از راه آزمون وخطا و تجربه به اینجا رسیده پس علم رو من تعبیر به تجربه می کنم که ما بر اساس اون و مهندسی روی آزمایشات عمل میکنیم ...البته همه ی رشته ها آزمون و خطا دارن اما نمو این موضوع در متالورژی بیشتر هست...
 

Ho$$ein

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
بحث جالبی بود و تمامی نظرات را خواندم. خودم هم در دوران دانشجویی افسانه ها و داستانهای مختلفی درباره ی اینکه "متالورژی" درست است یا "متالوژی" شنیده بودم. آنچه در زیر می آید نظر من در این مورد است:
متالورژي از دو واژه يوناني metal به معني فلز و ourgein به معني كار كردن تركيب شده است. در اينجا توجه به اين نكته لازم است كه حتي بسياري از متخصصين نيز نام اين رشته را "متالوژي" نوشته و تلفظ مي كنند كه با توجه به ريشة كلمه، نادرست است. احتمالاً منشأ اين خطا، قياس نادرستي است كه بعضي ها در ذهن خود مي سازند. چون بيولوژي، فيزيولوژي، راديولوژي و صدها رشتة علمي ديگر به" لوژي" ختم مي شوند، آنها تصور مي كنند كه اين رشتة علمي هم بايد به همان قياس متالوژي باشد.
در دنیا رشته ی مواد تحت عنوان "علم و مهندسی مواد" یا materials science and engineering شناخته می شود که کوتاه شده ی آن MSE است. پس می توان بخش فلزی MSE را متالورژی نامید.
اما چرا در رشته ی مواد، "علم" و "مهندسی" در کنار هم امده اند؟ چرا ما "مهندسی مکانیک " داریم نه "علم و مهندسی مکانیک"؟
این پرسشی اساسی است که ماهیت رشته ی مواد را روشن می کند. نخست ببینیم تعریف مهندسی چیست :
مهندسی حرفه ای است که در آن از دانش علوم پایه که از آموزش، تجربه و عمل به دست آمده است بهره برداری عملی صورت گرفته و از آنها در سازندگی جامعه و رفاه انسانها استفاده می شود.
MSE هر دوی اینها را در کنار هم دارد یعنی از فاصله ی دو اتم (ابعاد آنگستروم ) تا ورقی که نورد می شود یا کشتی که جوشکاری می شود (ده ها متر یا صدها متر). بنابراین MSE یک پل است بین علوم پایه ( فیزیک، شیمی، ریاضی و ...) و مهندسی.
من همیشه رشته ی مواد را به گروه خونیO منفی تشبیه می کنم یعنی به بقیه سرویس می دهد. در صنعت و دنیای حرفه ای نیز اینگونه است و معمولا سایر دیسیپلین های مهندسی در مراحل مختلف یک پروژه نیاز به ارجاع کار به یک مهندس مواد یا مشورت با او دارند.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که "مهندس" با "دانشمند" تفاوت دارد. بهترین تعریف را در این مورد به باور من آقای فون کارمن (Von Karman) انجام داده است. ( بچه های مکانیک ایشان را به خوبی می شناسند چون در زمینه تئوری سیالات و تونل باد صاحبنظر بوده و چندین فرمول به نام خود دارد) ایشان این تفاوت را اینگونه بیان می کند:
دانشمند چیزی را که قبلا وجود داشته است، کشف می کند. مهندس چیزی را می آفریند که قبلا وجود نداشته است.
“ A scientist discovers which exist, an engineer creates what has never been.”

برخی دوستان از ناشناخته بودن رشته ی مواد بین عموم یا تلقی اهمیت کمتر ان نسبت به سایر رشته های مهندسی نوشته بودند. آلان اوضاع بهتر شده است. یادم هست در اولین کار جدی حرفه ایم، من بودم در میان 20 مهندس مکانیک، 2 مهندس شیمی و یک مهندس صنایع. این جمله را درشت روی کیس کامپیوتر چسبانده بودم:
Without materials, there is no engineering.:D
البته باید بگویم که کار مهندسی یک کار گروهی است و در آن سالها تا به امروز چیزهای بسیاری از همکاران سایر رشته های مهندسی آموخته ام.

امیدوارم این مطالب به روشنتر شدن موضوع کمک کرده باشد.


متشکرم. عالی بود .
 

850620

عضو جدید
مهندسی پوووول
(البته با عرض معذرت برای اونایی که از حرفم ناراحتن)
 
بالا