*معلم کلاس اولت رو یادته؟*

googele

اخراجی موقت
اول:خانم مصدقی
دوم: خانم میرباقری که یاد نگرفتن الفبای فارسی را تا به امروز از ایشون دارم
سوم:خانم تدین
چهارم:یادم نمیاد اگه اومد می نویسم.ولی منو خیلی دوست داشت همش بغلم می کردو بهم میگفت مامان.:gol:
پنجم:خانم شکر ریز:gol:
فکر کنم الفبای فارسی مربوط به معلم کلاس اولت میشه
یا حداقل به ما تو کلاس اول یاد دادن
اخر سال هم از هممون امتحان گرفتن
 

Ramin-GT

عضو جدید
آره من یادمه خانوم مایلی بودش

اتفاقا اونقدر که من توی دوران ابتدایی شاکی بودم از دست املا و درس و مشق الان نیستم

معمولا املا های منزل و مشق های رونویسی رو 3 خط در میون مینوشتم که زود تموم بشه:D

اگه ببینمش که هیچی خودش منو میشناسه که شاگرد اول کلاس بودم...:D

نوکرشم هستم:D
 
آخرین ویرایش:

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:w14:چرا که نه!!!!!!!!!!!!
اتفاقا امروز دیدمش..............اصلا فکرشو نمیکردم منو یادش باشه................خیلی خوشحال شدم............
 

hamed 33

عضو جدید
من يادمه
هنوز يادم چه شكلي بود
بهش مي گفتيم
آقا هادي
يادش بخير..........
 

thamin

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره یادمه خانوم سیاری اون میگفت بهم بگید پروانه جون همه بچه ها به این اسم صداش میزدن کلا از نظر من معلم شوخ و مشنگی بود هر وقت املا داشتیم به بچه ها میگفت اسمتونو بالای اون صفحه از دفترتون که توش املا نوشتینو بنوسین منو همیشه یادم میرفت بنویسم برای همین همیشه 1 نمره بابت همین ازم کو میکرد اگه الان منو ببینه میشناسه منو آخه خیلی شیطون بودم چند بار منو دید کلی میخندید:biggrin:
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانم ظفر پرنده.....
همه رو یادمه
دوم ابتدایی دستم شکسته بود معلممون با همه بچه ها اومدن خونه مون عیادتم!:smile:
 

ilili

عضو جدید
لولوفر خام

لولوفر خام

منم يادمه خانم ابراهيمي بووود
خيلي معلم جدي و خوبي بود دوسش داشتم
 

Mythical

کاربر بیش فعال
سلام به تمام دوستان گل و بلبل...!
چند وقتی یه بار آدم دلش میگیره
وقتی مشکلاتمون زیاد میشه پیش خودمون فکر میکنیم آخه این چه وضعشه؟؟!!
چرا اینهمه گرفتاری؟؟
من کی آزاد میشم؟؟

یه کم که بیشتر فکر میکنیم یاد بچگی هامون میفتیم...
آخ یادش به ‏خیر
چه زود گذشت...
چقدر خوب بود...
بی دغدغه زندگی میکردیم
نه مثل حالا که از در و دیوار واسمون بدبختی میباره...

هرچی فکر میکنم میبینم هیچ دوره از زندگیم مثل سال اول دبستان نمیشه...
کوچولو بودیم خیلی
هیچی از دنیا حالیمون نبود...!
صبح ها میرفتیم مدرسه، عصر هم فوقش یه ساعت کتاب و دفترمون رو جلومون باز میکردیم...
چه مشقهایی داشتیم ها
عجب سخت بودن!!!
چه قدر ناله میکردیم!!!
اگه میدونستیم یه روز اینقدر بزرگ میشیم، از لحظه لحظه ی اون موقع نهایت استفاده رو میبردیم...
حیف...
زود تموم شد...

حالا بیایید کمی به گذشته برگردیم..
به کلاس اول
روز اول رو یادتونه؟
معلم رو چی؟
فامیلش چی بود؟ ‏
اگه الان اینجا بود چی بهش میگفتی؟؟؟
بیا و با معلم کلاس اولت درد و دل کن....
من گوش میکنم...
مگه میشه یادم نباشه خانوم شیرانی بودش
دلم خیلی واسش تنگ شده
اگه بود بهش میگفتم ..........
خیلی چیزا بهش میگفتم:biggrin:
 

الهه بهادری

کاربر بیش فعال
یادش بخیر...
اول دبستان خانم دادگر دبستان ایثار تو نگین پارک
دوم.................هدایتی .......ایثار
سوم....خانوم صادقی .........ایثار
چهارم ...خانم خیر خواه...دبرستان خدیچه کبری تو خیابان عارف ولیعصر
پنجم....خانم خیر خواه دبرستان...............................................
یادش بخیر
چه دورانی بود
 

donya...

عضو جدید
آره یادمه
معلمم رو هم یادمه
خانم بهادران
بهش میگفتم همه ی معلما و مقاطع تحصیلی یک طرف کلاس اول و شما هم یه طرف به یادتونم....
من با کسی درد دل نمیکنم این موقع ها خودم هستم و خدای خودم...
 

amir-

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به تمام دوستان گل و بلبل...!
چند وقتی یه بار آدم دلش میگیره
وقتی مشکلاتمون زیاد میشه پیش خودمون فکر میکنیم آخه این چه وضعشه؟؟!!
چرا اینهمه گرفتاری؟؟
من کی آزاد میشم؟؟

یه کم که بیشتر فکر میکنیم یاد بچگی هامون میفتیم...
آخ یادش به ‏خیر
چه زود گذشت...
چقدر خوب بود...
بی دغدغه زندگی میکردیم
نه مثل حالا که از در و دیوار واسمون بدبختی میباره...

هرچی فکر میکنم میبینم هیچ دوره از زندگیم مثل سال اول دبستان نمیشه...
کوچولو بودیم خیلی
هیچی از دنیا حالیمون نبود...!
صبح ها میرفتیم مدرسه، عصر هم فوقش یه ساعت کتاب و دفترمون رو جلومون باز میکردیم...
چه مشقهایی داشتیم ها
عجب سخت بودن!!!
چه قدر ناله میکردیم!!!
اگه میدونستیم یه روز اینقدر بزرگ میشیم، از لحظه لحظه ی اون موقع نهایت استفاده رو میبردیم...
حیف...
زود تموم شد...

حالا بیایید کمی به گذشته برگردیم..
به کلاس اول
روز اول رو یادتونه؟
معلم رو چی؟
فامیلش چی بود؟ ‏
اگه الان اینجا بود چی بهش میگفتی؟؟؟
بیا و با معلم کلاس اولت درد و دل کن....
من گوش میکنم...
واسه ما یه بی وجدان بود که حلالش نمیکنم
 

Troll war

اخراجی موقت
صفحه 7 رو برین بخونید

خیلی خنده داره
 

baharan-67

عضو جدید
اره کلاس اول خانوم راسخ عالی بودند تازه الان هم با معلم کلاس سومم همکار هستم
 

Engineer Sahar

عضو جدید
آمادگی: خانم پنیرک (نخندیدا فامیلیشون همین بود)
کلاس اول: خانم فیروزه ای
کلاس دوم: خانم آذری
کلاس سوم: خانم ثناگو
کلاس چهارم: خانم اهری
کلاس پنجم: خانم عطالو
دوستان اگه حوصله داشته باشید اسامی معلمای دوره راهنمایی و دبیرستان و اساتید دانشگاه رو هم واستون میگم مخ نیست که، کامپیوتره! :biggrin:
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
اسمش رو دقیق یادم نمیاد . ولی محمود توی فامیلیش داشت !:D
اومد مثلا بهمون بگه پفک نخورین ضرر داره و ...
جلوی هممون یه دونه پفک رو آتیش زد گفت ببینید جمع میشه . همه گفتن خوب که چی ؟!؟!؟! گفت خوب پفک توش پلاستیک داره واسه همین جمع شد ! هممون اینجوری شدیم :|
 

???zendegi

عضو جدید
خانم رهبری بود خیلی هم قیافه مهربونی داشت ولی یادمه دوست نداشتم برم مدرسه خودمون.همیشه گریه میکردم که میخوام با مامانم برم آخه اونم معلم بود وقتی باهاش میرفتم شاگردای مامانم کلی بهم میرسیدن از خوراکی و بازی گرفته میشدم مرکز توجه همه احساس خوبی بود:biggrin:.ولی همیشه مامان کلی سفارش میکرد خوراکی هایی که بهم میدن نگیرم منم نمیگرفتم وقتی همه به زور به خوردم میدادن بازتابش چپ چپ نگاه کردن مامان بود :redface:
 

مجتبی اس

عضو جدید
خانم رهبری بود خیلی هم قیافه مهربونی داشت ولی یادمه دوست نداشتم برم مدرسه خودمون.همیشه گریه میکردم که میخوام با مامانم برم آخه اونم معلم بود وقتی باهاش میرفتم شاگردای مامانم کلی بهم میرسیدن از خوراکی و بازی گرفته میشدم مرکز توجه همه احساس خوبی بود:biggrin:.ولی همیشه مامان کلی سفارش میکرد خوراکی هایی که بهم میدن نگیرم منم نمیگرفتم وقتی همه به زور به خوردم میدادن بازتابش چپ چپ نگاه کردن مامان بود :redface:
اییییییییییییی شکمو
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا اون دورانو یاد آوردین! یادش بخیر یاد فلکایی که معلمون با چوب میزد کف پامون! هییییییی بچگی یادت بخیر. :surprised:
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
ای بابا اون دورانو یاد آوردین! یادش بخیر یاد فلکایی که معلمون با چوب میزد کف پامون! هییییییی بچگی یادت بخیر. :surprised:
واااااااا!!!!!!!
مهندس!!!!
شماهم؟؟؟؟
مگه چندسالتونه كه فلك و كتك داشتين؟؟؟
يا شوخي بود .. فك كنم مربوط به زمونه پدرو مادرمون بودا!!
 

گلبرگ نقره ای

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
کاربر ممتاز
اسمشون يادم نيست ..اما چهره مهربوني داشت ... زياد خاطره از كلاس اولم ندارم... آخه قبل اينكه برم مدرسه كل كتابارو خواهرم بهم درس داده بود و رفتن به مدرسه خيلي عادي بود برام... هيجان داشتم چون بالاخره منم بزررررررررررگ شده بودم .. اما خاطره ندارم
 

Similar threads

بالا