ایشال... منم یهروز قیمه تورو بخورم....
عمراً من خون به پشه هم نمیدم چه برسه به قیمه
در ضمن من پسرم دختر نیستم هم از این شوخیها با من نکن
:د
ایشال... منم یهروز قیمه تورو بخورم....
ما اینجا با کلمات بازی نمی کنیم!
منظورت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اهان! ببخشید حواسم نبود....میگم این ماجرای موازی مخمو تیلیت کرده....
بله! به طور قطع،هر ادم عاقلی بین این دنیا،و دنیای احتمالی بعدی،دنیای حاضر رو می چسبه!(به قول معروف،نقد رو بچسب و نسیه رو ولش!).......
ده همین رو دارم میگم........سوال و بحث من هم همینه!!
چرا باید هزاران نفر که حرف های پیامبر رو می دونستن،بیان یه کاری خلاف اون رو انجام بدن؟!(هرچند،با وجود تمام این بحث ها،تعداد سونی ها از شیعه های خیلی بیشتره!!!).....
ایا اونها یادشون رفت که این علی (حضرت علی) بوده که براشون شب غذا می اورده و اونها نمی شناختنش و نمی فهمیدن کی بوده؟
ایا اونها،اون عدالت و خوبی مطلق که در حکومت ایشون بوده رو یادشون رفته؟! اگر همه چیز در عدالت خلاصه میشه و زندگی ها خوب میشه،حتی افرادی که چشمشون به این دنیا بوده هم باید با پسرای ایشون می موندن نه اینکه برن تو گروه مقابل!!!
خوب لابد یه مشکلی بوده دیگه.....یه مشکلی که باعث شد مردم به پسراش پشت بکنن.....
مطمئنی طرف هیچ مذهب یا ریشه ایرو نگرفتی؟؟؟
لابد مشکلی بوده به نظر خودتون شد حرف مستند؟!!!ما اینجا با کلمات بازی نمی کنیم!
اهان! ببخشید حواسم نبود....میگم این ماجرای موازی مخمو تیلیت کرده....
بله! به طور قطع،هر ادم عاقلی بین این دنیا،و دنیای احتمالی بعدی،دنیای حاضر رو می چسبه!(به قول معروف،نقد رو بچسب و نسیه رو ولش!).......
ده همین رو دارم میگم........سوال و بحث من هم همینه!!
چرا باید هزاران نفر که حرف های پیامبر رو می دونستن،بیان یه کاری خلاف اون رو انجام بدن؟!(هرچند،با وجود تمام این بحث ها،تعداد سونی ها از شیعه های خیلی بیشتره!!!).....
ایا اونها یادشون رفت که این علی (حضرت علی) بوده که براشون شب غذا می اورده و اونها نمی شناختنش و نمی فهمیدن کی بوده؟
ایا اونها،اون عدالت و خوبی مطلق که در حکومت ایشون بوده رو یادشون رفته؟! اگر همه چیز در عدالت خلاصه میشه و زندگی ها خوب میشه،حتی افرادی که چشمشون به این دنیا بوده هم باید با پسرای ایشون می موندن نه اینکه برن تو گروه مقابل!!!
خوب لابد یه مشکلی بوده دیگه.....یه مشکلی که باعث شد مردم به پسراش پشت بکنن.....
گفتم که،سوال شما از حد من خارجه!!ساده تر بپرسین،تا نظرم رو بگم!
شوخی نکردم.کاملا جدی بود.عمراً من خون به پشه هم نمیدم چه برسه به قیمه
در ضمن من پسرم دختر نیستم هم از این شوخیها با من نکن
:د
من بگم.لابد مشکلی بوده به نظر خودتون شد حرف مستند؟!!!
طرفدار حق همیشه کم بوده چون هدف زر و زیور نبوده ضمن اینکه تمام لشکریان یزید یا به خاطر زر و زیور طرفش بودند یا کینه ای که از حضرت علی داشتند
توصیه من به شما اینه حداقل بی طرف باشید تا اگر یک درصد احتمال وجود دنیایی دیگر رو دادید متضرر نشید چون در تفکر ما دشمن اهل بیت به طور قطع در جهنم خلود خواهد داشت!!
سوالم هم سادست انسان معلول است چون همیشه نبوده خب علت این معلول چیه؟؟؟
با عرض معذرت نخیر!!!من بگم.
جانم ؟!شوخی نکردم.کاملا جدی بود.
حالا جدی جدی فک کردی خوردنی هستی؟؟؟
ضمنا میدونم پسری.
شما دوست داری دنیا و قضاوت هاتون را با رفتارهای خودتان بسنجید و این یعنی کمبودایا دلیلی هست که اینجوری بوده؟! من از دوستمون پرسیدم که ایا کسی شمشیری رو پشتشون گذاشته که اگر نکنین،میکشیمتون؟!!!
ایشون به این نتیجه رسیدن که چون حق اکثریت با دینداران هست،پس حق با نیست که اکثریت مردم مخالف امام حسین بودن پس همه چیز از بن و بیخ اشتباهه و اینا.....
از چه لحاظی؟! خلقت؟ تاثیرش روی سایر چیزا؟ این علت و معلول رو یادمه کلاس 8 کنفرانس دادم،ولی هیچوقت بهش اعتقاد نداشتم و نتونستم سوالاتمو از معلمم بپرسم چون سر سوالات قبلی کتکم زد!!!
قبلا در تاپیک بازیگری که گفته بود مجبوریم چادر سرمون بکنیم و در حالت عادی چادری نیستین هم گفتم!! جامعه اونقد خراب و پر از بازیگر شده،که شخصیت های واقعی داستان،به دلیل گفتن واقعیت بازخواست میشن!!!!!
من از این مباحث خیلی خوشم میاد....همیشه میشه راجع بهشون تا سالها حرف زد...ایا،خدا اومد و باک رو خنک کرد که نسوزه؟ من شخصا دیدم که ماشینی تصادف کرد،مردی از بیرون،در عقب رو باز کرد،سرنشین ها رو پیاده کرد.....شاگرد رو پیاده کرد....در سمت راننده باز نشد،سعی کرد راننده رو از شیشه در بیاره......ماشین اتیش گرفت....پاور ویندوز احمق ماشین،شیشه رو بالا داد و اون مرد،گیر کرد و من زنده زنده سوختن ادمی رو دیدم که داره دست و پا میزنه...... ایا خدا،اون لحظه نمیخواست کمک کنه؟!(اضافه میکنم الان که ایا اونها هم دعا نکردن؟ ایا اونها هم از خدا کمک نخواستن؟! و اینکه میدونین ده ها نفر دیگه وایساده بودن که بدون اینکه ما رو بشناسن،همراه ما داشتن نذری میدادن که اتفاقی که داره می افته،متوقف بشه؟ ولی چرا نشد؟)
اگر بگم از خونواده ی هر دو برادر که با هم سوختن خبر دارم و ادم های خوبی بودن،قبول میکنین که گناهکار هم نبودن؟؟؟
همیشه عادت داریم خدا رو در مباحثی ببینیم که نقشی نداشته!!!!
وقتی کمربند ایمنی ما رو نجات بده،جای تشکر از مخترعش،از خدا تشکر میکنیم که جونمون رو نجات داد....
و وقتی باک ماشینی نمی ترکه،به جای طراحش،از خدا تشکر میکنیم!!
بر خلاف شما،من سعی میکنم توانایی هام رو بیشتر و بیشتر بکنم در هر مورد و تنها راهش رو حضور در پروژه ها و برنامه ها پیدا کردم....التماس نکردم،ولی وقتی اشتباهی کردم عذرخواهی چرا!
اقای senaps
بنده با دودوتا چهار تای عقلی خواستم که نشونتون بدم که چقدر نظریه شما(حق با اکثریت است) چقدر ایراد داره.
همینجا شما خودتون رو با این نظریه محکوم کردید.
ببینید.
مشاهده کنید که همه علیه شما موضع گرفتن و به قول شما این اکثریت حال حاضر اینجاست. و شما در جبهه ناحق قرار داری.
البته بنده فقط خواستم با منطق خودتون(منطقی که ما قبولش نداریم) باهاتون صحبت کنم و محکومتون کنم.(چون دیدم به هیچ دینی اعتقاد نداری)
وگرنه انقدر مثال تاریخی هست که بخوام بزنم برات تا ببینی نظریه "اکثریت معیار حق است" چقدر مضحک میتونه باشه.
اکثریت هیچ وقت نشان حق بودن نیست.گاهی اکثریت میتونه بر اساس جو غلط موجود و یا تبلیغات مسموم نظری پیدا کنه بر خلاف حق.
و این بارها در تاریخ (حتی تاریخ غیر دینی) اتفاق افتاده.حتی بخواهید مثالهای غیر دینی هم میارم براتون که خودتون هم قبول خواهید داشت.
در ضمن پست اولتون رو مشاهده کنید.
چیزی نوشتید که عمق عداوت و کینه شما رو میرسونه.اینکه اگر من اون موقع بودم یزیدی بودم و بعد از جنگ کسی رو باقی نمیزاشتم یعنی چی؟؟؟
چیزی است جز بغض و کینه !!!
دلم براتون میسوزه.
به خدا قسم میسوزه! چرا؟؟؟
چون حس میکنم که جهل مرکب دارید و نمیدونید که دارید چی میگید.و وای به حالتون اگر!!! اون دنیایی و خدایی و امام حسینی وجود داشته باشه.
فقط کافیه یه خرده به این احتمال(که برای ما یقین هست)فکر کنید.کمی فکر کنید.ببینید که چه خسرانی میکنید.
آره دیگه حق بودن رو با معیار جمعیت باید سنجیداحتمالا شما مسلمون نیستی پس باید سند از قران هم برات نیارم درسته؟؟؟
یه سوال :
حضرت مسیح رو وقتی داشتن اونطور زجر میدادن و به صلیب میکشیدن(به اعتقاد خود مسیحی ها) اون موقع چرا تنها بود .
حتما به منطق شما اشتباه فکر میکرد که مردم طرفش نبودن و حتی سنگ هم بهش پرت میکردن!!!
یه سوال منطقی دیگه. حق بودن یا نبودن رو با معیار جمعیت باید سنجید؟؟؟
آره دیگه حق بودن رو با معیار جمعیت باید سنجید
مگه شما جذب حداکثری و دفع حداقلی آقا رو قبول نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه تو رو خدا
وای خدای من .حالا بیا این رو یه جور متوجه کن که موضوعات با هم فرق میکنه.
شما مثل اینکه از تاریخ اگاهی ندارید امام حسین(ع) اگر با خانوادش به طرف کوفه حرکت کرد به خاطر دعوت خود کوفیان بود اما کوفیان به خاطر بی وفای شون خام وعده های پول و ترس از یزید در مقابل امام حسینی ایستادن که خودشون به کوفه دعوت کرده بودن پس اینجا نتیجه میگریم که خود کوفیا هم میدونستن امام حسین(ع) حق ولی به خاطر قصاوت قلبی که داشتن با امام حسین(ع) جنگیدن حتی زمانی که امام حسین(ع) از مدینه به سمت کوفه حرکت کرد میدونست که اینها منکر دعوت میشن ولی رفت که حجت وبر اونا تموم کنه تا اونا در پیشگاه خدا بهانه ای نداشته باشن که ما دعوت کردیم ونیومد. شما یه کم رو سوالات فکر کنی جوابت و میگیری و احتیاج نداری با مطرح کردنشون تو این ایام با پا فشاری رو عقیده ای که خودتم میدونی باطل دیگران و از نیت زشتت مطلع کنی!ما داریم راجع به امام حسین،حسن و پدرشون امام علی صحبت میکنیم!
چرا بعد از اینشون،که در حکمومتشون به طور مطلق،عدالت بر پا بود،مردم چرا قبول کردن معاویه خلیفه بشه؟! خوب چرا بعد از مردن ایشون،مردم به پسر هاشون اعتماد نکردن؟!!!!!
چرا عمده ی مردم،همراه یزید شدن تا امام حسین ؟!!! ایا اون همه هزاران نفر،احمق بودن و فقط 70 نفر می فهمیدن؟!
لابد مشکلی بوده به نظر خودتون شد حرف مستند؟!!!
طرفدار حق همیشه کم بوده چون هدف زر و زیور نبوده ضمن اینکه تمام لشکریان یزید یا به خاطر زر و زیور طرفش بودند یا کینه ای که از حضرت علی داشتند
جایی که من الان وایسادم،به خاطر اتیش سوزان اعتقاداتم بود!! من خدا رو در حدی که شما فکر میکنی،کوچک ندیدم و به اینجا رسیدم.....اتفاقا فکر میکنم اگر اون دنیایی وجود داشت،خدا من رو بیشتر از خیلی های دیگه دوست خواهد داشت!....چون من مطلقا فکر میکنم که گناه خاصی نکردم......با کسی هم دشمنی ندارم....اگر اهل بیت مزاحم من نبود،من هم مزاحم اون نمی شدم!! این به اون در......توصیه من به شما اینه حداقل بی طرف باشید تا اگر یک درصد احتمال وجود دنیایی دیگر رو دادید متضرر نشید چون در تفکر ما دشمن اهل بیت به طور قطع در جهنم خلود خواهد داشت!!
هیچ چیز همیشه نبوده!! موجودات از تک سلولی،به چند سلولی،به نرم تنان،به سخت تنان،و بعد از دریا ها بیرون اومدن.....نسل های مختلف جانوران تشکیل شد که این وسط،یکیش تونست از عقلش بیشتر استفاده کنه و به جای شکار بقیه ی حیوونها،بعضی از اونها رو مورد استفاده قرار داد....تجربیاتش رو به جای خاک،به کوچیک تر ها داد و به اینجا رسید.....سوالم هم سادست انسان معلول است چون همیشه نبوده خب علت این معلول چیه؟؟؟
خیر! بنده دوست دارم دنیام و قضاوت هام رو با رفتار های خودم بسنجم و این یعنی عاقل بودن!! به من ربطی نداره که فلانی چیکار میکنه!! من فقط عقل خودم رو اندازه میگیرم و به اندازه ی اون،کار میکنم یا حرف میزنم یا هر چیزی....عقلم میتونه کم باشه یا زیاد،ولی تاثیرش رو خودمه بس!شما دوست داری دنیا و قضاوت هاتون را با رفتارهای خودتان بسنجید و این یعنی کمبود
بهتون تبریک میگم....احتمالا سن بنده خیلی کمتر از شماست!! ولی بنده 4 سال پیش،توی سیستم دانشنامه ی گوگل(شایدم ماکروسافت!!) مقاله ای در مورد تولد و مرگ ستارگان نوشتم!! به زبان انگلیسی....هرچند جاش رو بد انتخاب کرده بودم و کس زیادی ندید،ولی به هر حال،من چیزی رو میدونستم و نوشتم.....من دارم مقاله بین الملی ثبت می کنم شما کجایی این دنیا هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر اطلاعات شماکمه و داری یک چیزی که بهتون دیکته شده حرف می زنی من خودم و ارزش زندگی راشناختم
بنده با دودوتا چهار تای عقلی خواستم که نشونتون بدم که چقدر نظریه شما(حق با اکثریت است) چقدر ایراد داره.
موره رو اب برد،فک کرد کل دنیا رو اب برده.....البته دور از جون شما،فقط خواستم به اطلاعتون برسونم که اینجا تو این سایت،من 20 نفر ادم رو می بنیم که 19 تاش با من مخالفه!! ولی این بیرون، من صدها نفر رو می بینم که اعمال و رفتارشون در طول روز،به شدت نشون میده که اونها با من هم نظر هستن!! پیشنهاد میکنم به بازار سری بزنین و استفاده ی ابزاری از مذهب و دین مردم رو ببینید!!!اگر دلیل دین نبود،احتمالا قسم به هر چیز دیگه ای رو می شنیدیم الان!!!مشاهده کنید که همه علیه شما موضع گرفتن و به قول شما این اکثریت حال حاضر اینجاست. و شما در جبهه ناحق قرار داری.
من همون اول به شما گفتم که ازادید دلیل بیارید تا راجع بهش بحث کنیم و شاید حتی تونستین من رو به لشکر حسینی برگردونین!!! ولی چه کنم که شما از بحث و گفت و گو،فقط برنده شدن در بحث براتون مهمه!!وگرنه انقدر مثال تاریخی هست که بخوام بزنم برات تا ببینی نظریه "اکثریت معیار حق است" چقدر مضحک میتونه باشه.
اکثریت هیچ وقت نشان حق بودن نیست.گاهی اکثریت میتونه بر اساس جو غلط موجود و یا تبلیغات مسموم نظری پیدا کنه بر خلاف حق.
و این بارها در تاریخ (حتی تاریخ غیر دینی) اتفاق افتاده.حتی بخواهید مثالهای غیر دینی هم میارم براتون که خودتون هم قبول خواهید داشت.
کینه ای که شما هیچوقت نمی تونید دلیلش رو بفهمید!! به طور قطع هنوز حرفم همینه و به طور قطع،در رابطه با مسایل دینی،به هر دوره ای از تاریخ که برم،کار درست رو انجام میدم!!چیزی نوشتید که عمق عداوت و کینه شما رو میرسونه.اینکه اگر من اون موقع بودم یزیدی بودم و بعد از جنگ کسی رو باقی نمیزاشتم یعنی چی؟؟؟
چون حس میکنم که جهل مرکب دارید و نمیدونید که دارید چی میگید.و وای به حالتون اگر!!! اون دنیایی و خدایی و امام حسینی وجود داشته باشه.
فقط کافیه یه خرده به این احتمال(که برای ما یقین هست)فکر کنید.کمی فکر کنید.ببینید که چه خسرانی میکنید.
دیگران و از نیت زشتت مطلع کنی!
خیلی وقته اینارو میخوام به یه عده بگم.وای به حال خیلی ها اگر عدالتی باشه .
من توانایی هام را باور دارم و کاری که نتوانم انجام بدم اصلا سمتش نمی رم هیچ وقت هم از کسی معذرت نخواستم چرا که من مسول ناتوانی دیگران نیستم
همیشه از آدم های که به دیگران التماس می کنند متنفرم
اما یک بار موقع مسافرت ضروری توی جاده فرعی ماشین چپ کرد منم گیر افتاده بودم نزدیک بود زنده زنده تو آتیش بسوزم و آن لحظه ماندم چکار کنم وقتی داشت بابام داد می زد باک بنزین داره می ترکه آن موقع کدام توانای من می توانست کمکم کنه یا اصلا فردی بود که بخوام التماسش کنم آن جا هیچکس نبود به دادم برسه فقط یاد یک جمله افتادم یاد خدا آرامش دهنده قلب هاست
چه شودهيچي به اندازه ياد خدا ارومم نميكنه
وقتي ناراحت باشم و دلم بخواد گريه كنم ...ميشينم نماز ميخونم و توي ربنا كلي با خدا حرف مي زنم
كلي گريه هم ميكنم وسط نماز
فكر كنم كلا نمازه باطله
ولي بعدش خاليه خالي ميشم
راحته راحت
الهي فداش بشم كه هر چي ازش خواستم و به صلاحم بود بهم داد
مگه الان يزيد و سپاه يزيد نداريم؟با توجه به شناختی که از خودت داری اگر به گذشته برگردی الان جزو کدوم دسته بودی؟
چه شود
جناب سینپس این طور ادبیات رو خیلی شنیدم که من مسلمون دو آتیشه بودم و الان چشمم باز شد و...پس به کارش نبرید چون تخیلی بودنش ثابته!!!
شیطان هم فکر نمیکرد مطلقا گناه خاصی کرده باشد از ادبیاتتون معلومه که شما طلب کار هستی و خدا بدهکار!!!
شما از علت و معلول حرف میزنین،من از عمل و عکس العمل!!! تک سلولی ها پیشرفت کردن تبدیل شدن به موجود های پیشرفته برای شما قابل باور تره، یا اینکه به بدنتون با میلیارد ها سلول نگاه کنین و بگین که بدن من از خاک افریده شد و درش روح دمیده شد و من به وجود امدم؟!!! حتی وقتی می بینیم که یه چند تا قطره ی ا س پ رم ی که شامل سلول هستن،تبدیل به یک جنین میشن،بازم باید از این حرف بزنیم که انسان از خاک اومده؟!!!معلم کلاس دو ابتداییتون هم نیاز نیست ضمن اینکه نگفتم نظریه داروین رو برای من توضیح بدین!!!
میتونید باور نکنین....ولی من مسلمون دو اتیشه بودم و از اون ورش دارم بر میگردم!!مهم هم نیست که شما چی فکر میکنی،چون تو زندگی من تاثیری نخواهد داشت.....میتونه فک کنی تخیلیه....
هه هه ماخ!! ترم پیش،استاده داشت میگفت که خدا شیطان رو به خاطر سجده نکردن انداخت بیرون،بعد شیطان اومد خودش رو به پای یه طاووس وصل کرد و اومد تو بهشت و ادم و هوا رو گول زد!!
منم برای تمسخر دینشون هم که شده،گفتم که این کفره!! مگه میشه خدا که عالمه،نفهمه شیطان خودشو تو پای اون طاووس قایم کرده و داره میاد تو؟!!
جواب گرفتم که خدا میخواد انسان رو ازمایش کنه!!
سوال این بود که اگر خدا همه چیز رو میدونه،چه نیازی به ازمایش کردنه؟!! من میدونم که کد مثلا cout ،یه خروجی رو برای من چاپ میکنه،پس نیازی به ازمایشش ندارم!!! حالا خدا که همه چیز رو درست کرده،چرا باید به ازمایش احتیاج داشته باشه؟!!!
حاج اقای سر کلاسمون،چند قدم راه رفت و خواست که موضوع درس رو عوض نکنم....
البته اون ترم،یکی از بهترین ترم ها از لحاظ توانایی بحث مذهبی بود که متاسافنه استادم فقط اجازه میداد سوالات پرسیده بشن و پاسخی ارایه نمیداد!!
حالا،ربطش چیه؟! ربطش اینه که من خدا رو خیلی بزرگ تر از اون چیزی میدیدم که دیگران میدیدن!!
وقتی تو مشهد،نمازم تموم شد،ادمایی رو دیدم که داشتن برای رسیدن به ضریح(ظریح؟زریح؟ضریه؟!!) همدیگه رو له میکردن!! مشخص بود خدا رو انقد کوچیک می دیدن که فک میکردن اگه دستشون به اون ضریح نخوره،خدا حرفشون رو نمی شنوه.....و البته،همونجا هم پی بردم که اینا دارن از امام رضا میخوان براشون کار بکنه!! ولی خدا گفته که فقط از من بخواین و بس!!! مشخصه که من از اونا،درک بالاتری از خدا داشتم!! اگر خدا،اینو درک نکنه،پس نیازی به ترسیدن ازش نیست!!چون خدا نیست!!!
شما از علت و معلول حرف میزنین،من از عمل و عکس العمل!!! تک سلولی ها پیشرفت کردن تبدیل شدن به موجود های پیشرفته برای شما قابل باور تره، یا اینکه به بدنتون با میلیارد ها سلول نگاه کنین و بگین که بدن من از خاک افریده شد و درش روح دمیده شد و من به وجود امدم؟!!! حتی وقتی می بینیم که یه چند تا قطره ی ا س پ رم ی که شامل سلول هستن،تبدیل به یک جنین میشن،بازم باید از این حرف بزنیم که انسان از خاک اومده؟!!!
من دارم عقل رو براتون توضیح میدم!و در مقابل افسانه ی مادر بزرگ هامون میذارم!
اهان یادم افتاد!! این اسمه من،سینپس یا سناپس نیست! سیناپس هستش....ممنون میشم درست تلفظ کنین!
مرسي كه اجازه دادي باور نكنيم، من موندم بچه ها چرا با شما بحث ميكنن ، ايشون ميگن دينشون و الان ظاهرا دينمون رو هم قبول ندارن ، خوب چرا الكي بحث ميكنين
استاد بیسوادی داشته اید چون قضیه شیطان اصلا چنین چیزی نیست!!!میتونید باور نکنین....ولی من مسلمون دو اتیشه بودم و از اون ورش دارم بر میگردم!!مهم هم نیست که شما چی فکر میکنی،چون تو زندگی من تاثیری نخواهد داشت.....میتونه فک کنی تخیلیه....
هه هه ماخ!! ترم پیش،استاده داشت میگفت که خدا شیطان رو به خاطر سجده نکردن انداخت بیرون،بعد شیطان اومد خودش رو به پای یه طاووس وصل کرد و اومد تو بهشت و ادم و هوا رو گول زد!!
منم برای تمسخر دینشون هم که شده،گفتم که این کفره!! مگه میشه خدا که عالمه،نفهمه شیطان خودشو تو پای اون طاووس قایم کرده و داره میاد تو؟!!
جواب گرفتم که خدا میخواد انسان رو ازمایش کنه!!
سوال این بود که اگر خدا همه چیز رو میدونه،چه نیازی به ازمایش کردنه؟!! من میدونم که کد مثلا cout ،یه خروجی رو برای من چاپ میکنه،پس نیازی به ازمایشش ندارم!!! حالا خدا که همه چیز رو درست کرده،چرا باید به ازمایش احتیاج داشته باشه؟!!!
حاج اقای سر کلاسمون،چند قدم راه رفت و خواست که موضوع درس رو عوض نکنم....
البته اون ترم،یکی از بهترین ترم ها از لحاظ توانایی بحث مذهبی بود که متاسافنه استادم فقط اجازه میداد سوالات پرسیده بشن و پاسخی ارایه نمیداد!!
حالا،ربطش چیه؟! ربطش اینه که من خدا رو خیلی بزرگ تر از اون چیزی میدیدم که دیگران میدیدن!!
وقتی تو مشهد،نمازم تموم شد،ادمایی رو دیدم که داشتن برای رسیدن به ضریح(ظریح؟زریح؟ضریه؟!!) همدیگه رو له میکردن!! مشخص بود خدا رو انقد کوچیک می دیدن که فک میکردن اگه دستشون به اون ضریح نخوره،خدا حرفشون رو نمی شنوه.....و البته،همونجا هم پی بردم که اینا دارن از امام رضا میخوان براشون کار بکنه!! ولی خدا گفته که فقط از من بخواین و بس!!! مشخصه که من از اونا،درک بالاتری از خدا داشتم!! اگر خدا،اینو درک نکنه،پس نیازی به ترسیدن ازش نیست!!چون خدا نیست!!!
شما از علت و معلول حرف میزنین،من از عمل و عکس العمل!!! تک سلولی ها پیشرفت کردن تبدیل شدن به موجود های پیشرفته برای شما قابل باور تره، یا اینکه به بدنتون با میلیارد ها سلول نگاه کنین و بگین که بدن من از خاک افریده شد و درش روح دمیده شد و من به وجود امدم؟!!! حتی وقتی می بینیم که یه چند تا قطره ی ا س پ رم ی که شامل سلول هستن،تبدیل به یک جنین میشن،بازم باید از این حرف بزنیم که انسان از خاک اومده؟!!!
من دارم عقل رو براتون توضیح میدم!و در مقابل افسانه ی مادر بزرگ هامون میذارم!