زندگی دانشجویی (مشکلات ارتباط عاطفی)

عاشق پیشه

عضو جدید
[FONT=&quot]زندگی دانشجویی [/FONT]


[FONT=&quot]قلم در دستم برای نوشتن بیتابی می کند، بی تابی می کند تا بلغزد و افکارم را بر دل کاغذ سفید نقش کند.می ترسم نوشته هایم غربت ام را طولانی تر، وصالم را سخت تر کند.می ترسم باعث شکستن دلی شوم هر چند اگر کوچک باشد ولی آرزو می کنم بی نهایت سخی وبخشنده باشد.اکنون نوشته هایم مقدمه نیست اصل مطلب است، می خواهم یکی از بزرگترین مسئله های زندگی دانشجویی را طرح کنم.نمی دانم حدس تان چیست ولی[/FONT] [FONT=&quot]امیدوارم با عقیده من همراه باشید. بله [/FONT][FONT=&quot]"[/FONT][FONT=&quot]دوست دختر[/FONT][FONT=&quot]"[/FONT][FONT=&quot]شاید بزرگترین مشکل نیز همین باشد نمی دانم در این آشفته بازار پندار و خیال می توان داشتن دوست دختر را به طور کامل نفی کرد؟ یا به هجوم هجمه نا هماهنگ اندیشه های رنگارنگ روبرو خواهم شد، بهتر است اختیار را به قلم بسپارم تا بی پروا حرف دل را بزند.[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]دیدگاه این نانو بنده حقیر راجب این موضوع چیزی جز ردّ آن نمی تواند باشد عده[/FONT] [FONT=&quot]ای[/FONT] [FONT=&quot]پنداشته اند که دوست دختر خوب و با معرفت انسان را از لحاظ روحی تسکین می دهد ولی بدانیم دوست دختر هر چقدر هم که خوب باشد، با معرفت باشد یا به اصطلاح فرشته آسمانی باشد باز هم بزرگترین قاتل وقت و زمان ماست[/FONT] [FONT=&quot]چون از تو انتظار دارد که برایش زنگ بزني[/FONT][FONT=&quot]،[/FONT] [FONT=&quot]اس ام اس بفرستی یا به دیدارش[/FONT] [FONT=&quot]بروی . اس ام اس بازی و زنگ زدن می تواند مقدار زیادی از وقتت را تلف کند اگر هم در این زنگ زدن ها دعوا نشود یا بحثی پیش نیاید باز هم افکارتان را مشغول خودش می کند هر شب خوابش را می بینی، هر لحظه تصویر چهره اش در ذهنت و تصاویر و خاطرات اولین دیدار برایت تداعی می شود در موقع خواندن درس ناخودآگاه ذهنت را بسمت خودش متمایل می کند و آرامش و تمرکزت را می گیرد. با اینکه ساعت ها به کتاب نگاه می کنی و مشغول مطالعه هستی، ولی می فهمی[/FONT] [FONT=&quot]که کاملا با مطالب بیگانه ای و چیزی یاد نگرفته ای آن وقت چون علاقه شدیدی[/FONT] [FONT=&quot]به دوست دخترت داری هیچ وقت این مشکلات را از جانب او نمی ببینی، سعی می کنی مشکلات را بر عهده استاد، دانشگاه و سختی درس و رشته خودت بگذاری در واقع سر خودت کلاه می گذاری خودت را فریب می دهی به جای حل مسأله سعی در پاک کردن صورت آن داری چون از لحاظ درسی افت می کنی از دیدگاه دیگران ابله به نظر میرسی و زندگی ات را در بلاهت کامل می گذرانی دیگران تو را موجودی بی فکر و بی استقلال دانسته و سعی می کنند با ترحمشان به تو کمک کنند ولی تازه مشکل آغاز می شود، یعنی باید تحمل کنی که افراد و اطرافیانت به شعورت توهین کنند پشت سرت حرف[/FONT] [FONT=&quot]هایی بزنند که وقتی[/FONT] [FONT=&quot]به گوش ات میرسد تازه شناختت نسبت به آنها کامل می شود قصد این را دارند تو را به ابزاری برای راه اندازی و پیشرفت امور خودشان تبدیل کنند به علت عدم صلاحیتی که در تو پنداشته اند تو را در تصمیم گیری ها دخالت نداده و تو را به عنوان فرمانبر خود می دانند. مشکلات از این هم بیشتر می شود این مشکلات برای مواقعی بود که به اصطلاح دوست دختر با معرفت نصیب ات شده بود اگر بی معرفت باشد علاوه بر مشکلات فوق، دعواها و نزاع های تلفنی و اس ام اسی تو را از لحاظ روحی دگرگون و متزلزل خواهد ساخت و مشکلات یاد شده را تا حد قوی تری تشدید خواهد کرد آن وقت است که دیگر توان دور اندیشی از ذهنت رخت بر بسته و دچار روزمرگی می شوی.دیگر خودت توانایی حل مشکلات را در خودت نمی بینی ناگزیر به روانشناس مراجعه میکنی چون روانشناس با علم کلیشه ای که دارد به تو نگاه میکند و خبرگی خاص خود را ندارد ناگزیر به تو راه حل های کلیشه ای پیشنهاد خواهد کرد. مدیریت زمان ، ورزش صبحگاهی، مطالعه کتاب و... که چاره ساز مشکل نخواهد شد چون اینها راه حل هایی برای درمان عکس العمل های مشکلی است که نمایان می شود ولی ریشه مشکل در جایی دیگر تغذیه می شود.هر چه بیشتر به مشکل بر میخوری، چون از ریشه آن خبر نداری بیشتر به سمت دوست دخترت گرایش پیدا میکنی و شاید قصد داشته باشی تعدادشان را افزایش دهی تا شاید مشکلاتت حل شود ولی علاوه بر اینکه مشکلی حل نمی شود با افزایش تعدادشان، تعداد مشکلاتت را افزایش میدهی و در حقیقت از چاله به چاه خواهی افتاد که دیگر در آن موقع راه برگشت بسیار دشوار تر از قبل خواهد بود بعد یکی از آنها را انتخاب میکنی و با حماقت محض عشق کودکانه ات را آغاز میکنی چون هر آغازی پایانی را می طلبد تو زودتر از آنکه آغاز کنی زندگی ات را متلاشی کرده ای یعنی پایانی ناخوشایند و سرد به زندگی شاد و زیبایی که داشته ای داده ای و آغازی را شروع کرده ای که پایانش از همین حالا واضح است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] سفر به عمق چاه، بله به نظر من بهترین اسم همین می تواند باشد چون در این سفر هر چقدر که بیشتر پیش بروی احتمال نجاتت کمتر است.می توان وارد جزئیات بحث شد و و آن را کاملا موشکافی کرد ولی همین مقدار هم کفاف درک مشکلات دوست دختری را می دهد و هر چند این بحث بسیارشیرین در ظاهر جلوه می کند ولی در باطن غمی عمیق در وجود انسان قرار می دهد که پاک کردن آن کار ساده ای نیست. به راستی اسلام کاملترین دین است چون ارتباط عاطفی با دختر را به هر نحوی به غیر از ازدواج مجاز ندانسته است چون خداوند سبحان در تمام مشکلاتی که پیش خواهد آمد واقف است.

نوشته: عاشق پیشه (نگاه)[/FONT]
:gol:[FONT=&quot]

[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبول دارم و خوشحالم از این دیدگاه به مسئله نگاه کردید.جذاب و خواندنی.مرسی
 

belfi_mnm

عضو جدید
در دوران دانشجویی اینجور مسایل سخته وکلی مشکلات میاره موافقم با نوشتتون
اما همیشه هم اینطور نیست باز بستگی به ادمش داره وشخصیت طرف وبرنامه ریزیاش چه در مورد دوست داشتن یک نفر وچه درباره درس خوندنش که تداخلی ایجاد نشه ودیدم که خیلی ها در زمان دانشجویی به هم علاقه مند شدند وخیلی هم باعث پیشرفت درسی هم شدن البته کم هستند اینجور اشخاص اما خیلی دیدم که اینطور بودن.

تشکر از شما
 

1trust

عضو جدید
چه قلم زیبایی داری ممنون از نوشتت


یه بنده خدایی که درگیر رابطه دوستی بود میگفت اگه آدم دنبال دوست دختر/دوست پسر بره دیگه نمیتونه رهاش کنه ،با این بهم میزنی میری دنبال یکی دیگه با اون بهم میزنی بعدی خلاصه دیگه حتما باید بایکی(یا چندتا) باشی یه جورایی آدم معتاد میشه!
 

elnaz-k

عضو جدید
کسی که توی کارش جدی باشه و شخصیتش به طور کامل شکل پیدا کرده باشه هیچ وقت از چاله تو چاه نمیوفته.. آدم باید خیلی ضعیف النفس باشه که برای حل مشکلات عاطفیش به دنبال دوستی با غیر هم جنسش کشیده بشه. یادمه توی دانشگاه یکی از دخترا توی یه درسی افتاده بود برا مشاوره میره از سال بالاییاش کمک بخواد اونا هم بهش میگن یه دوست پسر پیدا کنی حله! هه اینم از سال بالایی ها که فکر می کنن عقل کل دانشکده ان.
 

عاشق پیشه

عضو جدید
چه قلم زیبایی داری ممنون از نوشتت


یه بنده خدایی که درگیر رابطه دوستی بود میگفت اگه آدم دنبال دوست دختر/دوست پسر بره دیگه نمیتونه رهاش کنه ،با این بهم میزنی میری دنبال یکی دیگه با اون بهم میزنی بعدی خلاصه دیگه حتما باید بایکی(یا چندتا) باشی یه جورایی آدم معتاد میشه!
مرسی عزیزم
شما قشنگ و با احساس می خوانی
 

Similar threads

بالا