»«»« زنـــدگـی یعنــــی .. »«»«

ham_den

عضو
زندگی زنجیره ای از خاطره هاست
.
.
.
ناخواسته به دنیا آمدن

روزی شاد و روزی در پی غم

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن . . .
 

just mechanic

عضو جدید
کاربر ممتاز
آغوش بگشا و تن تنهایم را تنگ در آغوش بگیر.
قلب یخ زده و حسرت زده ام را با دستانت گرمی ببخش و
احساس مردابی ام را بار دیگر با نیلوفر مرداب عشقت
به زیبایی بنشان . . .
دستانم را به میهمانی دستانت بخوان و
با عشق دستانم را بفشار
بگذار تمام هستیم را باز هم در دستانت بیابم . . .
بگذار دوباره گرمای وجودت آرامش بخش لحظه های تنهاییم باشد . . .
بگذار صدای نفس هایت باردیگر
طنین لالایی عشق را در شب . . .
در گوش احساسم جاری کند!!
بگذار تن لرزانم را به تو بسپارم و تنها با فشار بازوانت
یک بار دیگر احساس امنیت کنم . . .
بگذار باور کنم برای همیشه از آن منی . . .
بگذار باور کنم که تنها ستاره ی آسمان تیره و تار آرزوهایمی. . .
بگذار بدانم که تو هم دلتنگ لحظه های با من بودنی . . . !
آغوش بگشا . . .
حتی اگر شده در خواب . . .
به رؤیایم بیا و با لبخندی عاشقانه ، مرا به آغوش گرمت بخوان
. . .
آنقدر نیازمند احساس توام که حتی . . .
حتی حاضرم در خواب ، بار دیگر به آغوشت راه یابم . . .
آغوش بگشا . . .
من تنهایم . . .
. . .
 

just mechanic

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک پنجره برای دیدن

یک پنجره برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی

در انتهای خود به قلب زمین میرسد

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی
مکرر آبی رنگ

یک پنجره که دست های کوچک تنهایی را

از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریم

سرشار میکند

و می شود از آنجا

خورشید را به غربت گلهای شمعدانی
مهمان کرد

یک پنجره برای من کافیست

من از دیار عروسکها می آیم

از زیر سایه های درختان کاغذی

در باغ یک کتاب مصور

از فصل های خشک تجربه های عقیم
دوستی و عشق

در کوچه های خاکی معصومیت

از سال های رشد حروف پریده رنگ الفبا

در پشت میز های مدرسه مسلول

از لحظه ای که بچه ها توانستند

بر روی تخته حرف سنگ را بنویسند

و سارهای سراسیمه از درخت کهنسال پر زدند

من از میان

ریشه های گیاهان گوشتخوار می آیم

و مغز من هنوز

لبریز از صدای وحشت پروانه ای است که او را

دردفتری به سنجاقی

مصلوب کرده بودند

وقتی که اعتماد من از ریسمان سست
عدالت آویزان بود

و در تمام شهر

قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند

وقتی که چشم های کودکانه عشق مرا

با دستمال تیره قانون می بستند

و از شقیقه های مضطرب آرزوی من

فواره های خون به بیرون می پاشید

وقتی که زندگی من دیگر

چیزی نبود هیچ چیز بجز تیک تاک
ساعت دیواری

دریافتم
باید
باید
باید

دیوانه وار دوست بدارم

یک پنجره برای من کافیست

یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت

اکنون نهال گردو

آن قدر قد کشیده که دیوار را برای برگهای جوانش

معنی کند

از آینه بپرس

نام نجات دهنده ات را

ایا زمین که زیر پای تو می لرزد

تنها تر از تو نیست ؟

پیغمبران رسالت ویرانی را

با خود به قرن ما آوردند ؟

این انفجار های پیاپی

و ابرهای مسموم

آیا طنین آینه های مقدس هستند ؟

ای دوست ای برادر ای همخون

وقتی به ماه رسیدی

تاریخ قتل عام گل ها را بنویس

همیشه خوابها

از ارتفاع ساده لوحی خود پرت میشوند
و می میرند

من شبدر چهار پری را می بویم

که روی گور مفاهیم کهنه روییده ست

آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا
خواهم رفت

تا به خدای خوب که در پشت بام خانه قدم
میزند سلام بگویم ؟

حس میکنم که وقت گذشته ست

حس میکنم که لحظه سهم من از برگهای تاریخ است

حرفی به من بزن

آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد

جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد ؟

حرفی به من بزن

من در پناه پنجره ام

با آفتاب رابطه دارم
 

just mechanic

عضو جدید
کاربر ممتاز
پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد.
به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی!

صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی!

پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟

پاسخ شنید: کی هستی؟

پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو!

باز پاسخ شنید: ترسو!

پسرک با تعجب ازپدرش پرسید: چه خبر است؟

پدر لبخندی زد و گفت: پسرم خوب توجه کن.... و بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی!

صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی!

پسرک باز بیشتر تعجب کرد.پدرش توضیح داد: مردم میگویند که این انعکاس کوه است ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است.

هر چیزی که بگویی ،زندگی عینا" به تو جواب میدهد؛ اگر عشق را بخوانی، عشق بیشتری در قلب بوجود می آید واگر به دنبال موفقیت باشی، آن را حتما بدست خواهی آورد.
هر چیزی را که بخوانی، زندگی همان را به تو خواهد داد!
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی درک همین امروز است.

فهم فهمیدن هاست...!

شاید این خنده که امروز دریغش کردیم....

آخرین فرصت همراهی ماست.....!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استادى در شروع کلاس درس، ليوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند ٥٠ گرم، ١٠٠ گرم، ١٥٠ گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقيقاً وزنش چقدر است. اما سوال من اين است: اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاگردان گفتند: هيچ اتفاقى نمی‌افتد.
استاد پرسيد: خوب، اگر يک ساعت همين طور نگه دارم، چه اتفاقى می‌افتد؟
يکى از شاگردان گفت: دست‌تان کم‌کم درد مي‌گيرد.
حق با توست. حالا اگر يک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد ديگرى جسارتاً گفت: دست‌تان بی‌حس می‌شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می‌گيرند و فلج می‌شوند. و مطمئناً کارتان به بيمارستان خواهد کشيد و همه شاگردان خنديدند.
استاد گفت: خيلى خوب است. ولى آيا در اين مدت وزن ليوان تغيير کرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چيز باعث درد و فشار روى عضلات می‌شود؟ من چه بايد بکنم؟
شاگردان گيج شدند: يکى از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد.
استاد گفت: دقيقاً. مشکلات زندگى هم مثل همين است.
اگر آنها را چند دقيقه در ذهن‌تان نگه داريد، اشکالى ندارد. اگر مدت طولانی‌ترى به آنها فکر کنيد، به درد خواهند آمد.
اگر بيشتر از آن نگه‌شان داريد، فلج‌تان می‌کنند و ديگر قادر به انجام کارى نخواهيد بود.
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم‌تر آن است که در پايان هر روز و پيش از خواب، آنها را زمين بگذاريد.
به اين ترتيب تحت فشار قرار نمی‌گيريد، هر روز صبح سرحال و قوى بيدار می‌شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسئله و چالشى که برايتان پيش می‌آيد، برآييد!
دوست من، يادت باشد که ليوان آب را همين امروز زمين بگذار. زندگى همين است!
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی یعنی باور کنیم بی تکرار است...
زندگی یعنی بدانیم آوردن دیروز به امروز محال است...
زندگی یعنی قدر دانستن امروز قبل از آنکه بگذرد...
زندگی یعنی سعی در ساختن زیبا ترین خاطره ها...
زندگی یعنی تلاش برای باقی گذاشتن بهترین اثر در یادها........
 

mar.1980

عضو جدید
***زندگی یعنی چکیدن نه چون یک شمع از غم پروانه ها ! ...

زندگی یعنی چکیدن همچو باران خدا بر سر هر کس که در راهت ببینی

زندگی یعنی تو در پایان به یاد من بمانی و من از یادت بسی خرسند گردم که یادی با تو دارم شیرین تر از عشق !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی یعنی مهرورزیدن به تمام دنیا
زندگی یعنی بدون هیچ نگرانی زندگی کنی
زندگی یعنی دوست داشتن
زندگی یعنی رسیدن به خدا
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی را میتوان از کودک گل فروش یاد گرفت که با سختی زیاد کار میکند تحقیر میشود ولی هنوز میخنده و امید به اینده روشن داره
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی زیبا نیست آنچه زیباست تویی

به تو سوگند به نذر گل سرخ به پروانه ای که در عشقفنا میگردد


زندگی زیبا نیست آنچه زیباست تویی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی کوتاه است

پس بیایید بگوییم به هم

دوستت می دارم

کار دشواری نیست

و بیایید بخندیم به غمها باهم

زندگی یعنی عشق

عشق را تازه کنیم

عشق را با همه قلب خود

اندازه کنیم

...زندگی کوتاه است


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی را باید از عقابی اموخت که هرگز سر خود را در برابر حوادث خم نمیکند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی، زندگی نو بودن است، زندگی غير قابل پيش بينی بودن است، زندگی لحظه ای خنديدن

و لحظه ای ديگر گريستن است
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی یعنی
عشق ورزیدن به همون کسایی که از تو خوششون نمیاد
اگه به اونا بتونی عشق بورزی اونوقت یاد میگیری در برابر کسایی که دوستت دارن چطوری عشق بورزی بدون حد و اندازه تا بی انتها
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی



اون نگاه گرم تو......... جام شرابه ...........اما سرابه !

زندگی بی چشم تو....... رنج و عذابه.......رنج و عذابه

آه من ترسم شبي ....دامنت بگيره .........دامنت بگيره

با دلم بازی نکن ....... عاشق و اسیره......ترسم بمیره

یک شب از روی صفا...... ای بلای دل........با ما وفا کن

یا وفا کن با دلم ........یا منو رها کن........یا دلم رها کن

می شکنی شیشه ی دلم ..... قدرشو ندونی.....قدرشو ندونی

مهربونی با همه ...... با من و دل من .......نامهربونی !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی را از کسی بیاموز که وقتی نامش را میاوری دیگر از او اثری نیست
اخر ان هم مثل همان پروانه انقدر دور زندگی گشت که سوخت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی درک معنای آن مشکل است . آلدوس هاکلی

زندگی از بودن شروع می شود و تا شدن ادامه می یابد . ارد بزرگ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...........

...........

زندگی مثل باد میمونه
باد میره ولی هیچ اثری ازش نیست
تنها گرد و خاک کنار پنجره نشون میده باد وزیده از این سو و رفته
زندگی گرد و خاک نداره
زندگی چین و چروک داره
سپیدی مو داره
مرگ داره
مرگ اوج زندگی هست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بزار بگم دوستت دارم
اگر چه خیلی سخته
حکایت ما آدما حکایت درخته
درختی که به ساقه و به ریشه هاش می نازه
گل میکنه میوه میده همیشه سرفرازه

زندگی یک درخته و من ریشه ام تو ساقه
اگه که ما با هم باشیم دنیا دیگه یه باغه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی چیست دگر؟
من نتوانم گفتن!
جایگاهم به کجاست من نتوانم گفتن!
از چه سود این همه پرسه بزنم
تا برآرم کمی نان و پنیر و بیاشامم آب
و دگر صبح و شب و عصر تکرار شود
و پس از آن روز ها و دگر باز ماها
پس چه گویم به وجدان خودم من نتوانم گفتن؟
اما چند جمله به خاطر دارم که شاید جوابی دهدم
زندگی خوردن وخوابیدن و نوشیدن نیست
زندگی هر چه هست هست زیبا هست قشنگ
زندگی هست فهمیدن پیدایش راز گل سرخ
زندگی هست خرد
زندگی هست فکرت
زندگی دل دادن انسان به خاک
زندگی شادی وهلهله ی رودی است روان
زندگی هر چه هست هست زیبا هست قشنگ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی یعنی نگاهی پر از محبت
زندگی یعنی لبخندی مهربانانه
زندگی یعنی قدم گذاشتن میان دل ادما
زندگی یعنی پرواز کردن به جایی دور
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]زندگی ، گرمی دل های به هم پيوسته ست [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست .[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
...

...

زندگی یعنی تا میتونی کنار یه جاده خشک بشینی و منتظر کسی باشی که اومدنش معلوم نیست
زندگی یعنی پرواز به سوی نا امیدی به سوی غم
زندگی یعنی یاد بدی به دلت که کسی خیلی دوست نداشته باشه اما باز دلت بد بفهمه و همه خیلی دوست داشته باشه
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی مثل بازی حکمه....!!!


مهم نیست که دست خوبی نداری مهم اینه که یار خوبی داشته

باشی,

اینطوری شاید حتی بتونی بازی باخته رو ببری

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی تو کنار کسی بگذرون که براش حاضری جونت بدی اما با کسی که جونت میگیره ولی حتی حاضر نیست نگاهت کنه نگذرون

زندگی مثل یه پیله پروانه هست اونقدر دورت میتنه تا در اخر تبدیل به یه پروانه زیبا شوی

زندگی همون اشک گرمی که برای کسی که دوستش داری و کنارت نیست میریزی
 
بالا