*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***
- شروع کننده موضوع Medical_eng87
- تاریخ شروع
[FONT="]اگر بدانی ؛ چه قــــدر دلتنگم[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ چه قــــدر دوستت دارم[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ دلم برای دیدنت[/FONT][FONT="] ,[/FONT]
[FONT="]برای شنیدن ِ صدایت پر می زند[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ جز تو , کسی را نمی خواهم[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر[/FONT][FONT="] ..[/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ می آیی ؟[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ چه قــــدر دوستت دارم[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ دلم برای دیدنت[/FONT][FONT="] ,[/FONT]
[FONT="]برای شنیدن ِ صدایت پر می زند[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ جز تو , کسی را نمی خواهم[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]اگر[/FONT][FONT="] ..[/FONT]
[FONT="]اگر بدانی ؛ می آیی ؟[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]مخاطب خــاص " من" ، شما هستید[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="] [/FONT]
[FONT="]چرا که من هرچـه برای " او " نوشتم , خــواند و خندیــد و بــاور نکــرد[/FONT][FONT="] !!![/FONT]
[FONT="] [/FONT]
[FONT="]چرا که من هرچـه برای " او " نوشتم , خــواند و خندیــد و بــاور نکــرد[/FONT][FONT="] !!![/FONT]
[FONT="]کــور باش بانــو[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]نگاه که می کنی ؛ می گویند : نخ داد[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]عبوس باش بانــو[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]لبخند که میزنی ؛ می گویند : پا داد[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]لال باش بانــو[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]حرف که می زنی ؛ می گویند : جلوه فروخت[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]نگاه که می کنی ؛ می گویند : نخ داد[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]عبوس باش بانــو[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]لبخند که میزنی ؛ می گویند : پا داد[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]لال باش بانــو[/FONT][FONT="] ![/FONT]
[FONT="]حرف که می زنی ؛ می گویند : جلوه فروخت[/FONT][FONT="] ...[/FONT]
[FONT="]به كوه گفتم عشق چيست ؟ لرزيد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به ابر گفتم عشق چيست ؟ باريد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به باد گفتم عشق چيست ؟ وزيد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به انسان گفتم عشق چيست ؟ پوزخندي زد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]اشك از گوشه ديدگانش جاري شد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]و گفت عين ديوانگيست[/FONT][FONT="] . . .[/FONT]
[FONT="]به ابر گفتم عشق چيست ؟ باريد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به باد گفتم عشق چيست ؟ وزيد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به انسان گفتم عشق چيست ؟ پوزخندي زد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]اشك از گوشه ديدگانش جاري شد ،[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]و گفت عين ديوانگيست[/FONT][FONT="] . . .[/FONT]
آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..
مانند بارانی بروی شیروانی..
اما…
ناودان ندارد..!!
غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند.
مانند بارانی بروی شیروانی..
اما…
ناودان ندارد..!!
غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند.
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …
از میان این همه “بود”من در آرزوی یکی ام که ” نبود “
چشمهای تــو ، یک مرضِ مسری دارند
هربار نگاه می کنم …
تب می کند ، وجودم …
اگه کسی بهت گفت دوستت دارم
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
در خلوتی احساسی نشسته ام
اینجا هیچ کس صدایم را نمیشنود
برای همین بی هیچ ترسی سخن میگویم از غمی درونی
میگویم وقتی کسی احساست را به صخره بگیرد چه دردی دارد
اینکه ته مانده دوست داشتنت را به التماس از کسی که او دوست داشت کشیدم
اما منتی نیست
اخر میخندم به خودم که چه ساده لوحانه باورش کردم
میگذارم اسمش را تجربه
اما بعد از این دیگر نمیخواهم هیچ کس را زیاد از حد دوست بدارم
اخر تازگیها ادمها پرمدعا شدند اگر زیادی دوستشان بداری تنها توقع دارند بسوزی برایشان اما نه
وقتی ارزش دوست داشتن کسی را نمیفهمی پس بهتر هست خودت اندازه خودت را بگویی تا کسی دوستت زیاد نداشته باشد
نه اینکه بی خیال دل شکسته من باشی
اینجا هیچ کس صدایم را نمیشنود
برای همین بی هیچ ترسی سخن میگویم از غمی درونی
میگویم وقتی کسی احساست را به صخره بگیرد چه دردی دارد
اینکه ته مانده دوست داشتنت را به التماس از کسی که او دوست داشت کشیدم
اما منتی نیست
اخر میخندم به خودم که چه ساده لوحانه باورش کردم
میگذارم اسمش را تجربه
اما بعد از این دیگر نمیخواهم هیچ کس را زیاد از حد دوست بدارم
اخر تازگیها ادمها پرمدعا شدند اگر زیادی دوستشان بداری تنها توقع دارند بسوزی برایشان اما نه
وقتی ارزش دوست داشتن کسی را نمیفهمی پس بهتر هست خودت اندازه خودت را بگویی تا کسی دوستت زیاد نداشته باشد
نه اینکه بی خیال دل شکسته من باشی
مهندس2010
عضو جدید
چقدر سخته دلتنگی های غروب جمعه هاااااااااااااااااااااااااااااا.....
چقدر سخته که عشقت آسمون باشه...ولی آسون بگن چنده؟؟؟
چقدر سخته کنارش باشی و بدونی هیچ وقت بهش نمی رسی...
چقدر سخته حضورش آزارت بده...
چقدر سخته یه روزی واسه بودن کنارش لحظه شماری کنی...ولی حالا که کنارشی دوس داشته باشی نباشه...
چقدر سخته در حین بودن...دلتنگش بشی...
چقدر سخته که عشقت آسمون باشه...ولی آسون بگن چنده؟؟؟
چقدر سخته کنارش باشی و بدونی هیچ وقت بهش نمی رسی...
چقدر سخته حضورش آزارت بده...
چقدر سخته یه روزی واسه بودن کنارش لحظه شماری کنی...ولی حالا که کنارشی دوس داشته باشی نباشه...
چقدر سخته در حین بودن...دلتنگش بشی...
[FONT=courier new, courier, mono]دیدی که سخــــت نیســـــت[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]تنها بدون مــــــــــن ؟!![/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]دیدی صبح می شود[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]شب ها بدون مـــــــــن !![/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]فرقی نمی کند[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]با مــــــن …بدون مــــــن…[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]دیــــــروز گر چه ســـــــخت[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]امروزم هم گذشت …!!![/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]طوری نمی شود[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]فردا بدون مــــــن !!!…[/FONT]
مي خوام از دوست داشتن بگم
از دوست داشتن تو و خودم بگم
دوست داشتن براي من يه واژه بود
مثل موج تو دريا سرگردون بود
به وقت تنهايي سراغش ميرفتم
وقت خوشي فراموشش مي كردم
تو روزاي ابري
پشت پنجره واسي آدم برفي بيچاره
دل مي سوزندم
چون خودمو مثل اون تو حصار مي ديدم
وقت بهار
دنبالت مي گشتم
دنبال اداي دوست داشتن گلها
زير بارون مي رقصيدم
اما هيچي ازش نمي فهميدم
اما با اومدن تو
همه چيز عوض شد
رنگ گلها
خواب زندگي
رنگ ديگي شد
دفتر مشقم هر شب با اسم تو پر شد
رنگ نقاشيام رنگ چشماي تو شد
شبا تو خواب روياي من
نوازش دستهاي گرم تو شد
تو خواب و بيداري
تو زندگي و رويا
فقط يه آرزوي كوچيك دارم
يه آرزوي كوچيك و محال دارم
از دوست داشتن تو و خودم بگم
دوست داشتن براي من يه واژه بود
مثل موج تو دريا سرگردون بود
به وقت تنهايي سراغش ميرفتم
وقت خوشي فراموشش مي كردم
تو روزاي ابري
پشت پنجره واسي آدم برفي بيچاره
دل مي سوزندم
چون خودمو مثل اون تو حصار مي ديدم
وقت بهار
دنبالت مي گشتم
دنبال اداي دوست داشتن گلها
زير بارون مي رقصيدم
اما هيچي ازش نمي فهميدم
اما با اومدن تو
همه چيز عوض شد
رنگ گلها
خواب زندگي
رنگ ديگي شد
دفتر مشقم هر شب با اسم تو پر شد
رنگ نقاشيام رنگ چشماي تو شد
شبا تو خواب روياي من
نوازش دستهاي گرم تو شد
تو خواب و بيداري
تو زندگي و رويا
فقط يه آرزوي كوچيك دارم
يه آرزوي كوچيك و محال دارم
چه سنگین گذشت عصر بارانی ام
گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را
گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود
تا حرفهایم
در بستری از بغض بخوابند
گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را
گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود
تا حرفهایم
در بستری از بغض بخوابند
باران که می بارد :
یکی باید باشد که به تو زنگ بزند و بگوید چترت را برده ای ؟
یکی که نگرانت باشد حتی نگران اینکه زیر باران به این لطیفی خیس شوی …
یکی باید باشد که دست بکشد توی سرت و آب ها را کنار بزند …
اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای ؟
و کسی نبوده که دست بکشد توی موهایم …
اصلا همه ی اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد یکبار دیگر یاد تو بیفتم …
خودم هستم
با چشمانی باز بنگر
همان دیروزی ام
امروزی شده ام
مثل تمام رسم ها…
با چشمانی باز بنگر
همان دیروزی ام
امروزی شده ام
مثل تمام رسم ها…
این روزها دچار سر گیجه‌ام
تلخ تر از تلخ…
زود می رنجم ، انگار گمشده‌ام! حتی گاهی میترسم …
چه اعتراف بدی…
شاید لحظه کوچ به من نزدیک شده، دلم هوای سردی غربت دارد …
تلخ تر از تلخ…
زود می رنجم ، انگار گمشده‌ام! حتی گاهی میترسم …
چه اعتراف بدی…
شاید لحظه کوچ به من نزدیک شده، دلم هوای سردی غربت دارد …
product man
عضو جدید
با سلام خدمت همه دوستان عزیز و میهن پرست ، با وجود کلی کار و گرفتاری و مشغله شرکت اومدم و خودم و رسوندم به باشگاه تا این روز را که مصادف هست با سالروز به دنیا آمدن شخصیتی بزرگ و آرمانی که تمام عمر خویش را صرف ایران و ایرانی کرد و زبان شیرین و دلکش پارسی را در دل وجان ما ایرانیان زنده نگاه داشته است را اعلام ، ما در قبال چنین شخصیتی به تاریخ مدیونیم و این دین بزرگ بر گردن تمام پارسی زبانان تا ابد باقی خواهد ماند...............
زنده باد هر ایرانی پارسی زبانی که به ایرانی بودنش افتخار می کند و مهمتر از آن ایرانیانی که نام و یاد اسطوره های پیشین خویش را زنده نگاه داشته و برای آرمانهایشان جان بر کف خواهند بود.........
جای افسوس دارد که در تقویم ما ایرانیان چنین روزی را با رنگ سفید بر کاغذ سفید نوشته اند ....... افسوس
دوستان عزیز هر کس شعر یا نوشته ای از فردوسی پاکزاد را به یاد دارد می تواند در این تاپیک به ثبت رساند وخود را در بزرگداشت تنها شاعر آزادیخواه و سرکش تاریخ ما ایرانیان سهیم گرداند ............
هر کجا می رومیم می گویند ؛ سیاسی نگویید ، سیاسی ننویسید ، سیاسی فکر نکنید و سیاسی ......................
آخ ای سیاست ................. همه چیز ما رو گرفتی ................
زنده باد هر ایرانی پارسی زبانی که به ایرانی بودنش افتخار می کند و مهمتر از آن ایرانیانی که نام و یاد اسطوره های پیشین خویش را زنده نگاه داشته و برای آرمانهایشان جان بر کف خواهند بود.........
جای افسوس دارد که در تقویم ما ایرانیان چنین روزی را با رنگ سفید بر کاغذ سفید نوشته اند ....... افسوس
دوستان عزیز هر کس شعر یا نوشته ای از فردوسی پاکزاد را به یاد دارد می تواند در این تاپیک به ثبت رساند وخود را در بزرگداشت تنها شاعر آزادیخواه و سرکش تاریخ ما ایرانیان سهیم گرداند ............
هر کجا می رومیم می گویند ؛ سیاسی نگویید ، سیاسی ننویسید ، سیاسی فکر نکنید و سیاسی ......................
آخ ای سیاست ................. همه چیز ما رو گرفتی ................
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | |
|
رد پای احساس ... | ادبیات | 13699 |
Similar threads
-
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم)
- شروع شده توسط حمید...HaMiD
- پاسخ ها: 122
-