مشاعرۀ سنّتی

nasimkhordad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تخم دیگر به کف آریم و بکاریم ز نو
کانچه کشتیم ز خجلت نتوان کرد درو
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در دور نمای عالمِ انسانی
کوتاه سخن ،فقط علی می بینم
 

shanli

مدیر بازنشسته
من بی‌خبرم خدای خود میداند
کاندر دل من مرا چه میخنداند
باری دل من شاخ گلی را ماند
کش باد صبا بلطف می‌افشاند
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است
گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست
روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم!
 

shanli

مدیر بازنشسته
مائیم که گه نهان و گه پیدائیم
گه مؤمنو گه یهود و گه ترسائیم
تا این دل ما قالب هر دل گردد
هر روز به صورتی برون می‌آئیم
 

nasimkhordad

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم کهکند محنت و جور تو هلاکم
جایی که تو هرگز نبری راه به خاکم
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما در این شهر غریبیم و درین ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم
ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا؟
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا مي خواهم و دانم كه هرگز
به كام دل در آغوشت نگيرم
توئي آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس، مرغي اسيرم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای فکر تو بر بسته نه پایت باز است
آخر حرکت نیز که دیدی راز است

اندر حرکت قبض یقین بسط شود
آب چه و آب جو بدین ممتاز است
تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سچرم
 

بارانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما شبى دست براريم و دعايى بكنيم!
غم هجران تو را چاره ز جاي بكنيم!
دل بيمار شد از دست،رفيقان مددي!
تا طبيبش به سر اريم و دوايى بكنيم!
 

shanli

مدیر بازنشسته
نی هرکه کند رقص و جهد بالا او
در فقر بود گزیده و والا او
مسجود ملک تا نشود چون آدم
عالم نشود به عالم اسما او
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما شبى دست براريم و دعايى بكنيم!
غم هجران تو را چاره ز جاي بكنيم!
دل بيمار شد از دست،رفيقان مددي!
تا طبيبش به سر اريم و دوايى بكنيم!
ماییم مست و سرگران،فارغ ز کارِ دیگران
عالم اگر بر هم رود،عشقِ ترا بادا بقا
 

shanli

مدیر بازنشسته
تو آبی و ما جمله گیاهیم همه
تو شاهی و ما جمله گدائیم همه
گوینده توئی و ما صدائیم همه
جوینده توئی چرا نیائیم همه
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو آبی و ما جمله گیاهیم همه
تو شاهی و ما جمله گدائیم همه

گوینده توئی و ما صدائیم همه
جوینده توئی چرا نیائیم همه
همه عمر بر ندارم سر از این خمارِ مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک گل بهار نیست،
صد گل بهار نیست،
حتی هزار باغ پر از گل بهار نیست!
وقتی پرنده ها همه خونین بال
وقتی ترانه ها همه اشک الود
وقتی ستاره ها همه خاموشند!
 

shanli

مدیر بازنشسته
من ذره بدم ز کوه بیشم کردی
پس مانده بدم از همه پیشم کردی
درمان دل خراب و ریشم کردی
سرمستک و دستک زن خویشم کردی



 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من ذره بدم ز کوه بیشم کردی
پس مانده بدم از همه پیشم کردی
درمان دل خراب و ریشم کردی
سرمستک و دستک زن خویشم کردی



یا روی به کنجِ خلوت آور شب و روز
یا آتشِ عشق بر کن و خانه بسوز
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا