*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***

*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***


  • مجموع رای دهندگان
    71

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
لایه سرد عجیب خورشید و خواهر دوقلویش

لایه سرد عجیب خورشید و خواهر دوقلویش

[h=1] لایه سرد عجیب خورشید و خواهر دوقلویش

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 91121610490
چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۰:۳۶



دانشمندان سوئدی دریافته اند که خورشید و ستاره «آلفا قنطورس A» در جو داغ و آتشین خود دارای یک لایه خنک عجیب هستند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تفاوت دما در لایه های مختلف خورشید همواره باعث حیرت دانشمندان شده است؛ دمای جو خارجی یا تاج خورشیدی میلیون ها درجه کمتر از سطح خورشید یا فوتوسفر است که دمای آن به حدود پنج هزار و 537 درجه سانتیگراد می‌رسد.

اما با دورتر شدن از سطح، دما افزایش پیدا نمی‌کند که این مسأله ناشی از وجود یک لایه سردتر بین فوتوسفر و تاج خورشیدی موسوم به کروموسفر است که دمای این ناحیه چهار هزار درجه سانتیگراد است.
دانشمندان اخیرا با کمک نور نزدیک مادون قرمز تلسکوپ فضایی هرشل، لایه سرد مشابهی را در اطراف ستاره «آلفا قنطورس A» بعنوان نزدیک ترین ستاره دوقلوی خورشید شناسایی کرده اند.
«رنه لیزو» سرپرست تیم تحقیقاتی رصدخانه فضایی اونسالا تأکید می کند: بررسی این ساختارها تاکنون محدود به خورشید بود، اما نشانه ای از لایه وارونگی دمایی مشابه در ستاره آلفا قنطورس A‌ شناسایی کرده ایم.
دانشمندان معتقدند که دمای فوق العاده بالای تاج خورشیدی با میدان مغناطیسی ستاره دوقلو مرتبط است که باعث افزایش شعله های خورشیدی می شود.
بررسی ستاره آلفا قنطورس A‌ می تواند به دانشمندان برای درک بهتر پدیده جوی بخصوص با توجه به مشابهت از لحاظ جرم، دما، عمر و ترکیبات شیمیایی با خورشید کمک کند.
نتایج این کشف در مجله Astronomy & Astrophysics‌ منتشر شده است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کشفیات مشهورترین ستاره‌شناسان جهان چه بود؟

کشفیات مشهورترین ستاره‌شناسان جهان چه بود؟

[h=1] کشفیات مشهورترین ستاره‌شناسان جهان چه بود؟

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 91122012770
یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۰:۲۶



اخترشناسان و فیزیکدانان مشهوری طی چند قرن گذشته موفق به کشف دستاوردهای برجسته ای در حوزه ستاره شناسی و بررسی کائنات شده اند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بطلمیوس، کوپرنیک، کپلر، گالیله، نیوتن، کاسینی و آلبرت انیشتین از جمله برجسته ترین اخترشناسان تاریخ محسوب می شوند که دستاوردهای علمی آنها باعث تحول علم ستاره شناسی و نجوم شده است.

کلاودیوس بطلمیوس

فیلسوف، ریاضیدان، جغرافیدان و اخترشناسان یونان باستان که در سال 168 میلادی در مصر درگذشت، دارای رساله جامع در حوزه حرکات ستارگان و سیارات موسوم به Almagest است.

در الگوی ارائه شده توسط بطلمیوس که مشابه سامانه خورشیدی فعلی است، زمین در مرکز گیتی قرار داشته و خورشید، ماه و سایر سیارات بدور زمین در حال چرخش بودند.

تهیه فهرست 48 صورت فلکی که نام آنها همچنان مورد استفاده قرار می گیرد، از دیگر فعالیت های این اخترشناس محسوب می شود.


نیکلاس کپرنیک

ریاضیدان و اخترشناس لهستانی متولد سال 1473 میلادی، از جمله محققانی محسوب می شود که به ناکارآمدی مدل بطلمیوس پی برده و مدل خورشید محوری را توسعه داد؛ در این سیستم بر خلاف تصورات قبلی سایر سیارات از جمله زمین بدور خورشید در حال چرخش هستند.

کتاب On the Revolutions of the Heavenly Spheres (گردش افلاک آسمانی) را پیش از مرگش به رشته تحریر درآورد.


یوهانس کپلر

ریاضیدان و اخترشناس آلمانی متولد 1571 میلادی بعنوان پدر ستاره شناسی نوین شناخته می شود.

این دانشمند با ارائه تغییراتی در دیدگاه کوپرنیک از سیستم منظومه شمسی از جمله وجود مدار بیضوی، قوانین معروف به قوانین سه گانه کپلر را ارائه کرد که ضمن تشریح حرکت سیارات نسبت به خورشید، یک منبع مهم در علم نجوم و ستاره شناسی محسوب می شود.


گالیلئو گالیله

فیلسوف، ریاضیدان و اخترشناس در سال 1564 میلادی در ایتالیا متولد شد؛ این دانشمند بدلیل ارائه نظریات ضد ارسطو و محاکمه در کلیسای کاتولیک از شهرت جهانی برخوردار است.

مطالعات گالیله از مدل کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و چرخش آن بدور خورشید حمایت می کرد که با حکم کلیسا مجبور به انکار نظریه خود و حدود یک دهه حبس خانگی شد.

گالیله با کمک یک تلسکوپ موفق شد جزئیات بسیار دقیقی از سطح ماه را رصد کند؛ کشف چهار قمر بسیار بزرگ سیاره مشتری موسوم به اقمار گالیله ای (Galilean moons) و توسعه نخستین ساعت پاندول دار از دیگر دستاوردهای علمی این دانشمند ایتالیایی محسوب می شود.

ایزاک (اسحاق) نیوتن

ریاضیدان، فیزیکدان و ستاره شناس سرشناس انگلیسی و بنیانگذار حساب دیفرانسیل و انتگرال در سال 1643 میلادی متولد شد.

قوانین حرکت نیوتن شامل سه قانون فیزیکی است که ارتباط نیروهای وارده بر یک جسم و حرکت آن را نشان می دهد.

سقوط سیب از یک درخت، الهام بخش نظریه معروف گرانش زمین مطرح می شود که بر این اساس، خورشید نیروی کششی به سیارات وارد می‌کند و این نیرو باعث حرکت منظم سیارات در مدارهای پیرامون خورشید می شود.


کریستیان هویگنس

اخترشناس برجسته هلندی دستاوردهای برجسته ای در حوزه ریاضی و فیزیک بدست آورده و تلسکوپ های پیشرفته ای را نیز طراحی کرده است که منجر به اکتشافات مهم در حوزه نجوم و ستاره شناسی شد.

هویگنس در سال 1655 میلادی نظریه ای مبنی بر وجود حلقه نازک و مسطحی بدور سیاره زحل را ارائه کرد؛ کشف نخستین قمر سیاره زحل موسوم به «تیتان» و نخستین تصویر از سحابی جبار (Orion Nebula) از دیگر دستاوردهای این دانشمند محسوب می شود.

کاوشگر قمر تیتان نیز برای گرامیداشت این محقق به نام «هویگنس» نامگذاری شده است.

جیووانی کاسینی

اخترشناس ایتالیایی در سال 1672 میلادی با همکاری «ژان ریشر» از یک روش انطباقی برای تخمین فاصله بین زمین و مریخ استفاده کردند و نخستین برآورد فاصله در منظومه شمسی را ارائه کردند.

با استفاده از روش گالیله، این دانشمند ایتالیایی موفق به انجام نخستین اندازه گیری طول و عرض جغرافیایی شد؛ کشف چهار قمر سیاره زحل شامل یاپتوس، رئا، تیتوس و دیونه نیز از دیگر کشفیات «جیووانی کاسینی» محسوب می شود.

برای گرامیداشت نام این محقق، کاوشگر زحل به نام «کاسینی» نامگذاری شده است.


چارلز مسیه

اخترشناس فرانسوی در سال 1744 میلادی و در سنین نوجوانی دنباله داری با طول شش متر دم را مشاهده کرد و چهار سال بعد خورشیدگرفتگی حلقوی را رصد کرد.

اخترشناس جوان علاوه بر رصد دنباله دارها، سحابی های مختلف را مورد بررسی قرار داد و فهرستی از اجرام اعماق فضا شامل خوشه های ستاره ای و کهکشان ها تهیه کرد.

فهرست تهیه شده توسط «مسیه» بالغ بر 110 جرم آسمانی است که امروزه نیز مورد استفاده محققان نجوم و اخترشناسان سراسر دنیا قرار می گیرد.


آلبرت اینشتین

فیزیکدان برجسته آلمانی بدلیل کشف قانون فوتوالکتریک، جایزه نوبل فیزیک سال 1921 میلادی را از آن خود کرد.

این دانشمند برجسته قرن بیستم اگرچه رصدهای نجومی عملی با تلسکوپ نداشت، اما نظریه های علمی وی بویژه «نظریه نسبیت» انقلاب عظیمی در علم نجوم ایجاد کرد.

نظریه ثابت بودن سرعت نور، نظریه نسبیت عام، نظریه نسبیت خاص، نظریه میدان یکنواخت از جمله مهمترین دستاوردهای علمی اینشتین محسوب می شود.


کارل ساگان

دانشمند آمریکایی که در سال 1996 میلادی درگذشت، از محققان برجسته نجوم و علوم فضا محسوب می شود که اکتشافات مهمی از جمله تعیین دمای بالای زهره و تغییرات فصلی مریخ به نام خود ثبت کرده است.


استفان هاوکینگ

این دانشمند انگلیسی از جمله پیشتازان در حوزه فیزیک نظری و نجوم و یکی از مغزهای بزرگ پس از اینشتین محسوب می شود. «هاوکینگ» از سن 20 سالگی به بیماری ALS مبتلا شد، با این وجود تحصیلات و تحقیقات وسیع خود را در حوزه علم فیزیک ادامه داد.


نظریه شکل گیری فضا همزمان با آغاز شکل گیری کائنات پس از انفجار بزرگ (Big Bang)‌ و کتاب های متعدد در حوزه فیزیک و نجوم از تلاش های علمی این محقق محسوب می شود.
 
  • Like
واکنش ها: jpt

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شبیـه سازی سفـر به مریـخ در بیـابان های یـوتا

شبیـه سازی سفـر به مریـخ در بیـابان های یـوتا


تیمی متشکل از دانشمندان، دانشجویان و علاقه مندان به فضا، مأموریت مریخ را در بیابان های یوتا در غرب آمریکا شبیه سازی کرده اند. بنا به این گزارش ایستگاه تحقیقاتی بیابانی مریخ (MDRS) پایگاهی در منطقه Hanksville در صحرای یوتا و محل اجرای مأموریت شبیه سازی مریخ است. هدف از مأموریت MDRS بررسی امکان حضور انسان بر سطح سیاره سرخ با استفاده از موقعیت خاص بیابانی این منطقه و مشابهت نسبی با شرایط جغرافیایی مریخ عنوان شده است. در این طرح روش های میدانی برای زندگی در یک محیط کوچک و اکتشاف بر سطح سیاره سرخ در شرایط حمل تجهیزات علمی پیش بینی شده است.

به گفته "پیت هاسبروک" هدف اصلی استفاده از ایستگاه فضایی برای شبیه سازی ماموریتی به سوی مریخ و یا یک اخترواره است. این ماموریت شبیه سازی شده یک هفته ای می تواند قدم اولی در مسیر شکل دادن به ماموریتهای پیچیده شبه مریخی به شمار رود.

فضانوردانی که در این ماموریت حضور خواهند داشت قادر به صحبت کردن با برج کنترل نخواهند بود زیرا امواج رادیویی در حالی که سرعتی برابر سرعت نور داشته باشند برای رسیدن به زمین 22 دقیقه زمان نیاز دارند و پاسخ دادن به پیام دریافت شده از سوی مریخ نیز به همین مدت زمان نیاز خواهد داشت و از این رو چنین تاخیر زمانی برقراری مکالمه عادی میان مریخ و زمین را غیر ممکن می کند.

از دیگر طرح های ارائه شده برای شبیه سازی ماموریتی مریخی استفاده از فضانوردانی است که پس از 6 ماه زندگی در بی وزنی تازه به زمین بازگشته اند تا بلافاصله پس از بازگشت به زمین و پیش از اینکه اعضای بدنشان با شرایط زمین سازگار شود از آنها در شرایطی شبیه سازی شده ماموریتی مریخی استفاده شود. 6 ماه مدت زمانی است که انسان امروزی با استفاده از تکنولوژی های کنونی می تواند خود را به مریخ برسانند.

در واقع به این دلیل از فضانوردانی که برای 6 ماه در فضا زندگی کرده اند در این ماموریت استفاده می شود تا قدرت فیزیکی آنها پس از 6 ماه اقامت در شرایط خلاء در چنین ماموریت طولانی مدتی آزموده شود. با وجود اینکه تاثیر نیروی گرانش بر روی زمین قدرتمندتر از مریخ است. ترکیب اقامتی 6 ماهه در ایستگاه فضایی و ماموریتی شبیه سازی شده بر روی زمین می تواند تجربه ای ارزشمند برای ناسا به شمار رود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
قدرتمندترین تلسکوپ جهان رونمایی شد+ تصاویر

قدرتمندترین تلسکوپ جهان رونمایی شد+ تصاویر

[h=1] قدرتمندترین تلسکوپ جهان رونمایی شد+ تصاویر

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - فناوري
کد خبر: 91122315092

چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۳



قدرتمندترین تلسکوپ جهان موسوم به آرایه میلی‌متری بزرگ آتاکاما (ALMA) رونمایی شد.
به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این آرایه هزینه یک میلیارد دلاری را به دنبال داشته که در نوع خود گران‌ترین به شمار می‌آید.
آرایه مزبور در ارتفاع 16 هزار و 400 فوتی و در صحرای شیلی که یکی از خشک‌ترین نقاط زمین است، قرار گرفته است.
این آرایه از 66 آنتن عظیم ساخته شده که امواج رادیویی ضعیف را از فضا برای پردازش توسط ابررایانه‌ها جمع‌آوری می‌کند.
با جمع‌آوری امواج رادیویی، ALMA می‌تواند به عمق ابرهای غباری غلیظ در اعماق فضا نفوذ کند.
انتهای پیام
آرایه میلی‌متری بزرگ آتاکاما

آرایه میلی‌متری بزرگ آتاکاما

آرایه میلی‌متری بزرگ آتاکاما

آرایه میلی‌متری بزرگ آتاکاما
 

Schneider

مدیر بازنشسته
[کتاب] Our Place in the Universe

[کتاب] Our Place in the Universe

Our Place in the Universe
نوشته:
Norman K. Glendenning

ناشر: World Scientific Publishing Company
سال انتشار: 2007
244 صفحه
pdf



Our Place in the Universe tells the story of our world, formation of the first galaxies and stars formed from great clouds containing the primordial elements made in the first few minutes; birth of stars, their lives and deaths in fiery supernova explosions; formation of the solar system, its planets and many moons; life on Earth, its needs and vicissitudes on land and in the seas

لینک دانلود را از ضمیمه دریافت کنید

پسورد در صورت نیاز:

www.www.iran-eng.ir

 

پیوست ها

  • ketab.txt
    70 بایت · بازدیدها: 0

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس از ۳۵ سال سفر: فضاپیما وویجر ۱ رسما از منظومه شمسی خارج شد

پس از ۳۵ سال سفر: فضاپیما وویجر ۱ رسما از منظومه شمسی خارج شد


بالاخره از منظومه شمسی خارج شدیم. هرچند هنوز پای خود بشر به خارج از منظومه شمسی نرسیده، اما وویجر ۱ فضاپیمای کاوشکر فضایی است که ۳۵ سال پیش به فضا پرتاب شد و حالا این سفینه از heliosphere خارج شده است. اینجا در واقع آخرین نقطه تاثیر پذیر از خورشید است.

حالا این فضاپیما دورترین وسیله ساخت بشر به حساب می آید و طی سفر ۳۵ ساله اش حدود ۱۷ میلیارد کیلومتر از زمین دور شده است. در حال حاضر هر تماس از این فضاپیما حدود ۲۰ ساعت در راه است تا به زمین برسد.

احتمالا خبر خروج وویجر ۱ از منظومه شمسی را قبلا هم شنیده اید. اما موضوع اینجا است که طی دو سال گذشته محققان در این مورد اختلاف نظر داشتند که چه نقطه ای را باید محل خروج از منظومه شمسی در نظر گرفت و بعضی با این موضوع موافق نبودند. حالا امروز با انتشار یک بررسی جدید، این موضوع رسما تایید شد که وویجر ۱ از منظورمه شمسی خارج شده است.

فعلا بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد که فضای جدیدی که این فضاپیما در آن قرار دارد، چیست. آنها می گویند اینجا خارج از heliosphere است اما هنوز اطمینان ندارند که محل دقیق فضا پیما چه چیزی است. چرا که اینجا منطقه ای ناشناخته برای انسان است.

محققان می گویند در فضای جدید، محاسبات و اطلاعات دریافتی ما کاملا تغییر یافته و از بابت هیجان زیادی داریم. اما هنوز اطمینان نداریم که این فضاپیما وارد فضای بین ستاره ای شده یا نه.

وویجر ۱ قرار نیست به سوی هیچ ستاره به خصوصی حرکت کند. اما از نزدیک ستاره Gliese 445 عبور خواهد کرد. (با فاصله ۱.۶ سال نوری!) بنابراین اگر ۴۰۰۰۰ سال دیگر به سفرش ادامه دهد به آن ستاره نزدیک خواهد شد.

اما متاسفانه نمی توانیم به این نزدیک شدن امیدوار باشیم. چرا که از سال ۲۰۲۰ تعدادی از سنسورهای این فضاپیما خاموش خواهد شد و سال ۲۰۳۰ هم دیگر سوختی برای ادامه سفر این فضاپیما باقی نخواهد ماند.
به روز رسانی: ناسا در ادامه این موضوع، خبری در سایت اش منتشر کرده که در آن می گوید از نظر ناسا فضاپیمای وویجر ۱ هنوز از منظومه شمسی خارج نشده است و به فضای بین ستاره ای هم نرسیده. ناسا می گوید برای اثبات نهایی خروج از منظومه شمسی، لازم است که تغییر در میدان مغناطیسی هم مشاهده شود که این موضوع هنوز توسط این فضاپیما ثبت نشده است.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها

ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها

[h=2]
[/h]
لونا رينگ٬ تصويري از خط استواي ماه. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)

گاهی اوقات دنیای واقعی و اتفاقات روزمره حتی از رویا و تصورات بسیاری از ما انسان ها نیز پیشی می گیرد. "انرژی" .بله، این واژه که به دفعات آن را شنیده اید یکی از مهمترین نیازهای انسان در کره زمین بوده و مشکلات حاصل از کاهش منابع سوختی و انرژی روز به روز در حال افزایش است. محققین و دانشمندان زیادی برای پیدا نمودن روش های جدیدی که بتوانند برطرف کننده نیازهای سوختی در کره زمین باشد در تلاشند و اینبار ژاپنی ها طرحی باورنکردنی ارائه داده اند!

نظرتان درباره يك جمع كننده خورشيدي بر سطح ماه كه قادر است انرژي را به زمين انتقال دهد چيست؟! اين طرح که "لونا رینگ" خوانده می شود توسط يك كمپاني ژاپني 200 ساله ارائه شده است. اين كمپاني با نام شي مي زو Shimizu)) به خاطر تكنولوژي هاي آينده و ارتقاء ساختارهاي گوناگون به خود مي بالد. در مورد لونا رينگ بايد گفت در واقع مجموعه اي از سلولهاي خورشيدي است كه قادر خواهد بود همانند يك كمربند در طول تمام 11000 كيلومتر خط استواي ماه قرار گرفته و يك دستگاه انتقال ليزري٬ يك پرتو ليزر متراكم پر انرژي را به سوي ايستگاه هاي دريافت كننده روي زمين خواهد فرستاد.


این پروژه همراه با هتل هايی در حال چرخش٬ پاگاه هاي قمري٬ ابرشهرهاي هرمي و بسياري چيزهاي ديگر می باشد.

انرژي جمع آوري شده در سطح ماه به زمين انتقال داده خواهد شد. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)



براي اينكه اين پروژه موفق شود تيم هايي از فضانوردان مجبور خواهند بود عمليات روباتيکي را در سطح ماه انجام دهند. بنابراين به يك پايگاه قمري نياز خواهند داشت. شي مي زو طراحي آن را مد نظر قرار داده.



يك پايگاه قمري پيشنهادي كه از ساختارهاي شش وجهي ساخته شده است. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)



پايگاه هاي قمري با استفاده از بتن هاي ساخته شده از مواد و ترکیبات قمري ساخته خواهند شد. ساختارهاي شش وجهي اجازه گسترش هاي بعدي را از همه جهت فراهم خواهند ساخت. سيستم هاي ساختاري غير بشري در محيط خشن ماه قابل اعتماد خواهند بود. كاربرد ساختارهاي خود جمع كننده با استفاده از سيستم هاي غشايي و هوا-باد طول موج هاي نوري را شناسايي كرده و هزينه انتقال را كاهش مي دهد. شي مي زو همچنين در حال آماده سازي تكنولوژي هاي روباتيكي است كه قادر باشد در پايگاه هاي قمري به كار گرفته شود. اين كار باعث مي شود خطرات فعاليت هاي انساني به حداقل برسد.


نماي جلويي يك پايگاه قمري. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)



براي ماموريت هاي انساني بلند مدت، قسمت جلويي پايگاه بايد طوري طراحي شود كه گراويته آن G6/1 باشد.
سخنگوي شركت شي مي زو مي گويد: آنها بيش از 200 سال است كه ساختارهاي تكنولوژيكي را جمع كرده اند و خوشحال خواهند شد كه آنها را براي افق هاي جديدي در ماه به كار برند. و اين درحالي است كه هنوز تحقيق و توسعه در بخش هاي ساختاري، مواد، سيستم هاي بنيادي و طراحي پايگاه هاي قمري ادامه دارد.





آسانسور هتل فضايي، 240 كيلومتر بالاي زمين. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)





شي مي زو يك هتل فضايي مد نظر دارد كه شامل يك آسانسور فضايي، تقريباً به طول 240 كيلومتر است تا به راحتي از زمين قابل دسترسي باشد. (ساخت يك آسانسور فضايي آسان نخواهد بود). اين ساختار پيچيده بزرگ از چندين بخش تشكيل خواهد شد از جمله لابي، رستوران و فضاهايي براي تفريح.


تصوير يك ابرشهر هرمي شكل كه 2000 متر ارتفاع دارد. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)



شي مي زو همچنين به دنبال اين است كه چگونه مي توان بر روي زمين بناهايي را ساخت كه بتوان در اقيانوس، مردم و ساختمان ها را درون آن جاي داد. ابرشهر هرمي، شهري است كه به تنهايي يك ميليون نفر را در خود جاي مي دهد. ساختار اوليه آن يك مجموعه از واحدهاي هشت وجهي است كه شامل يك ميله از جنس مواد سبك وزن نظير فيبرهاي كربني است. اين پروژه يك پروژه بي نظير از نظر مقياس و ابعاد خواهد بود.




جزاير سبز شناور به همراه شهرهايي در هوا. (اعتبار تصوير: شي مي زو/ Shimizu)


اين روستاهاي شناور سبز رنگ شبيه زنبق بزرگ شناور در آب است. شي مي زو مي خواهد چنين شهرهايي را خلق كند تا درست مانند يك زنبق عمل كرده و CO2 را مانند يك گياه جذب كند. همچنين با استفاده از ديگر تكنولوژي هاي محيطي به يك سيستم كربن منفي دست يابد. نيروي خورشيدي و منابعي از اقيانوس، مواد زايد را به انرژي تبديل كرده و باعث مي شود تا شهر شناور به كارايي 100 درصد دست يابد.

منبع : سایت نجوم ایران
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ثبت دقیق‌ترین تصویر از جو سیاره‌ فراخورشیدی

ثبت دقیق‌ترین تصویر از جو سیاره‌ فراخورشیدی



» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92011302156
سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۶



ستاره‌شناسان با دریافت تصاویر بهتری از گازهای موجود در جو سیارات فراخورشیدی، به جزئی‌ترین تصویر از جوِ یک سیاره‌ که خارج از منظومه‌ی شمسی قرار دارد، دست یافتند که امید می رود با کسب این موفقیت دنیاهای دور دست و بیگانه اندکی از غربت خود بیرون آیند.

به گزارش سرویس علمی ایسنا، این مطالعه تقریباً اولین مطالعه‌ای است که مستقیماً اجزای شیمیاییِ یک سیاره فراخورشیدی را مورد تحلیل قرار می‌دهد.

در گذشته٬ منجمان به وجود سیارات فراخورشیدی و گازهای موجود در آن‌ها٬ با جستجوی تغییرات ظریف در پرتوهای نوری که از ستاره‌های آن سیارات می‌رسیدند٬ پی برده بودند. اکنون با استفاده از ابزارهای بهبود یافته٬ تیمی به رهبریِ کوئین کانوپاکی (Quinn Kanopacky) از دانشگاه تورنتو٬ نوری که مستقیماً از سیاره‌ای که یک سال نوری با ما فاصله دارد را آشکارسازی کرده اند.

جاناتان فورتنی (Jonathan Fortney) دانشمند سیاره‌شناس از دانشگاه کالیفرنیا در سانتا کروز در خصوص این موفقیت گفت: «تصور می‌کنم داده‌های چنین مطالعه‌ای را ۱۰ سال خواهیم داشت.»

بر اساس گزارش چاپ شده این تیم در ۱۴ مارس در مجله‌ ساینس، داده‌های به دست آمده٬ به اندازه‌ی کافی از چنان وضوحی برخوردارند که نه تنها حضور مونوکسیدکربن و آب، بلکه فراوانی آن‌ها را نیز در جوِ آن سیاره فاش می‌کند. چنین اطلاعاتی می‌تواند چگونگی تشکیل آن سیاره را آشکار سازد. این مطالعات همچنین می‌تواند از حضور زندگی روی یک سیاره‌ی دوردست پرده بردارد٬ اما اندازه و مدار این سیاره به گونه‌ای است که آن را به عنوان جهان قابل‌زیست رد می‌کند.

همچنین سارا سیگر(Sara Seager) اخترفیزیکدانی از دانشگاه ام‌آی‌تی دراین باره گفت:« این شروعی است بر عصر جدید و با عظمت در مطالعات فراخورشیدی».

در سال ۲۰۰۸ ٬ کریستیان ماروس (Christian Marois) از رصدخانه‌ی اخترفیزیکِ دومینیون (Dominion Astrophysical Observatory) در ویکتوریای بریتیش کلمبیا و همکارانش اولین تصویر را از سیستم چند سیاره‌ای خارج از منظومه‌ی شمسی با نشان دادن سه غول‌گازی که در حال چرخش حول ستاره‌ی HR 8799 گرفتند.


ستاره‌ی HR 8799 که در صورت فلکی اسب بالدار قرار دارد٬ حدود ۱۳۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. این سیارات به شکل داغ و سوزنده هستند و این امر آن‌ها را چنان روشن می‌سازد که ستاره‌شناسان قادرند مستقیماً آنان را آشکارسازی کنند. در سال ۲۰۱۰ محققان از چهار سیاره‌ی حول ستاره‌ی HR 8799 تصویربرداری کردند.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چرا ستارگان هیچ گاه به هم نمی خورند؟

چرا ستارگان هیچ گاه به هم نمی خورند؟


خورشید ما در قسمت معمولی کهکشان راه شیری قرار گرفته است. نزدیک ترین ستاره به ما پروکسیما قنطورس در 2/4 سال نوری از ما قرار دارد. میانگین فاصله ی ستاره ها در این محدوده کهکشان 5 سال نوری است.

ولی در خوشه های کروی که تراکم ستارگان زیاد است، چی؟ تلسکوپ هابل به دانشمندان امکان می دهد تا تراکم ستاره ها را در مرکز کهکشان به طور صحیح تعیین کنند. M15، محدوده ای از راه شیری است که در آنجا تراکم ستارگان 75 میلیون برابر تراکم ستارگان ناحیه ی اطراف خورشید است. در محدوده M15 فاصله ی بین ستارگان 013/0 (سیزده هزارم) سال نوری یا 860 واحد نجومی بین ستارگان است ...


(یک واحد نجومی برابر میانگین فاصله ی زمین و خورشید است). بسیاری از کهکشان ها مانند M31 در آندرومدا، M33 در صورت فلکی مثلث و کهکشان راه شیری، در مرکز خود دارای تراکم بسیار زیاد ستارگان هستند. میانگین فاصله ی ستارگان در این محدوده ها 13/0 سال نوری است.


یکی از اقمار کهکشانی آندرومدا به نام M32 در مرکز خود دارای تراکم بسیار زیاد ستارگان است طوری که تراکم ستارگان در این محدوده 08/0 سال نوری یا 500 واحد نجومی است.

حتی در چنین ناحیه هایی که تراکم ستارگان زیاد است برخورد بین ستارگان به ندرت اتفاق می افتد. در مرکز خوشه های کروی ستارگان پُرجرمی وجود دارند که از برخورد دو ستاره ی کم جرم به وجود آمده اند.


در هر 10000 خوشه ی کروی یک ستاره ی پُرجرم دیده می شود که نشان می دهد برخورد بین ستارگان حتی در جاهایی که تراکم آنها زیاد است به ندرت اتفاق می افتد.


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
زیباترین تصاویر 8 سیاره منظومه شمسی

زیباترین تصاویر 8 سیاره منظومه شمسی

[h=2][/h]
تیر (عطارد): این عکس که توسط فضاپیمای مسنجر ناسا گرفته شده است، کامل‌ترین تصویری است که تا کنون از تیر تهیه شده است. این عکس به تازگی و در تاریخ 22 فوریه 2013 / 4 اسفند 1391 گردآوری شده است.



ناهید (زهره): تاریخ این عکس به سال 1996 / 1375 باز می‌گردد؛ زمانی‌که کاوشگر ماژلان در مدار این سیاره قرار داشت. اگرچه این کاوشگر که با نام نقشه‌بردار راداری ناهید نیز شناخته می‌شد از سال 1989 / 1368 در مدار قرار داشت؛ اما این عکس بهترین تصویری است که طی ماموریت طولانی آن از دومین سیاره منظومه شمسی تهیه شده است. لکه‌های تیره سرتاسر سیاره حاصل برخوردهای شهاب‌سنگی هستند و آن منطقه روشن سمت راست مرکز سیاره، رشته کوه عظیم Ovda Regio است.



زمین: 40 سال پس از آنکه عکس معروف «تیله آبی» نشان داد که سیاره ما از فاصله دور چطور به نظر می‌رسد، ناسا این نسخه به روز شده آن را منتشر کرد؛ عکسی که توسط ماهواره NPP گرفته شده است.



بهرام (مریخ): برای دیدن بهترین عکس بهرام باید به سال 1980 / 1359 بازگشت. اگرچه تلاش‌های اخیر در خصوص مریخ به برخی از باکیفت‌ترین تصاویری بدل شده‌اند که تا کنون از سیاره سرخ به دست آمده‌اند؛ اما اغلب آنها از فاصله نزدیک و یا از روی سطح سیاره گرفته شده است. اگرچه همه آنها تصاویری حیرت‌انگیز هستند، اما عکسی که بتواند معرف بهرام باشد باید به سبک عکس‌های «تیله‌ای» گرفته شده باشد. این عکس باشکوه‌ترین عکس این سبک به شمار می‌رود، و نتیجه کنار هم چیدن تصاویر تهیه شده توسط مدارگرد وایکینگ 1 است. عارضه زخم‌مانند وسط عکس Valles Marineris است، دره‌ای عظیم در امتداد استوای سیاره که بزرگ‌ترین دره در تمام منظومه شمسی محسوب می‌شود.



برجیس (مشتری): بهترین عکس برجیس هنگام پروازی کنارگذر گرفته شده است؛ عکس که در نوامبر 2003 / آبان 1382 توسط دوربین نصب شده بر روی فضاپیمای کاسینی ناسا و هنگام سفر آن به سوی سیاره کیوان تهیه شده است. هر چیزی که شما در این عکس می‌بینید، در واقع مجموعه‌ای ابر و نه سطح سیاره است. حلقه‌های سفید و برنزی هر کدام انواع مختلفی از پوشش ابری هستند. نکته برجسته عکس این است که رنگ‌های آن بسیار نزدیک به چیزی هستند که چشم انسان می‌بیند.



کیوان (زحل): زمانی‌که کاوشگر کاسینی پس از سفری طولانی و عبور از کنار برجیس بالاخره به کیوان رسید، مشخص شد که تحمل این همه سختی ارزشش را داشت. عکس‌های تهیه شده توسط کاسینی از کیوان و ماه‌های آن فوق‌العاده هستند. این عکس از کنار هم گذاشتن عکس‌های گرفته شده از کیوان حین اعتدال سیاره در ژوئن 2008 / خرداد 1387 به دست آمده است؛ ترکیبی از 30 عکس که در فاصله 2 ساعت گرفته شده است. در زمان گرفتن این عکس‌ها، کاسینی در فاصله حدود یک میلیون و دویست هزار کیلومتری و زیر صفحه استوایی سیاره قرار داشت.



اورانوس: بیچاره اورانوس. در سال 1986 / 1365 زمانی‌که فضاپیمای ویجر 2 در سفر خود به سوی مقصدی نامعلوم از کنار نخستین «غول یخی» منظومه شمسی گذشت، این سیاره چیزی به جز کره‌ای سبزآبی بدون هیچ عارضه‌ای به نظر نمی‌رسید. دلیل این امر وجود غباری از ابر متان است که آخرین لایه گازهای یخ‌زده این سیاره کمتر شناخته شده منظومه شمسی را تشکیل می‌دهد. تصور می‌شود که ابرهای آب جایی در زیر این سیاره وجود دارد؛ البته نمی‌توان از بابت این موضوع مطمئن بود.



نپتون: نپتون آخرین سیاره منظومه شمسی بر اساس نظر فنی اخترشناسان است. کشف این سیاره در سال 1846 / 1225 و بر اساس محاسبات ریاضی صورت گرفت. تغییرات مداری اورانوس بود که باعث شد الکسیس برووارد اخترشناس به این کشف برسد که باید سیاره دیگری در ورای اورانوس وجود داشته باشد. شاید این عکس چندان عکس خوبی نباشد، چرا که فضاپیماهای ساخته دست بشر تنها یکبار از این سیاره بازدید کرده‌اند. ویجر 2 تنها کاوشگری است که در سال 1989 / 1368 از کنار این سیاره عبور کرده است. به سختی می‌توان حسی از اوضاع در سطح نپتون داشت؛ چرا که دمای آنجا تنها اندکی بالاتر از صفر مطلق است، و شدیدترین بادهای منظومه شمسی با سرعت بالغ بر 2100 کیلومتر بر ساعت در آن می‌وزند. در حقیقت اطلاع ما از نحوه شکل‌گیری این سیاره و یا عملکرد آن بسیار ناچیز است.





 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کشف اسرار پشت بازوهای مارپیچی کهکشان‌ها

کشف اسرار پشت بازوهای مارپیچی کهکشان‌ها

[h=1] کشف اسرار پشت بازوهای مارپیچی کهکشان‌ها

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92012307666
جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۰



محققان با استفاده از شبیه‌سازی رایانه‌ای موفق به حل اسرار نحوه شکل‌گیری بازوهای کهکشان مارپیچی شدند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حدود 70 درصد کهکشان‌های نزدیک راه شیری از نوع مارپیچی هستند و راه شیری نیز یکی از نمونه کهکشان‌های مارپیچی محسوب می‌شود که منظومه شمسی و زمین در نزدیکی یکی از بازوهای آن واقع شده‌اند؛ این بازوها از مرکز مارپیچی شکل کهکشان کشیده شده‌اند و شامل تعداد زیادی ستارگان جوان و بزرگ هستند.
اما با وجود شکل مشترک کهشکان‌های مارپیچی، هرکدام از آنها دارای مشخصه‌های خاص خود هستند و نحوه شکل‌گیری این بازوها به یکی از مسائل پیچیده اخترفیزیک تبدیل شده است و هنوز پاسخ دقیقی برای تغییر شکل یافتن بازوها در طول زمان پیدا نشده است.

منشأ و نحوه شکل‌گیری بازوهای مارپیچی در کهکشان‌های دیسکی از جمله محل‌های مورد بحث اخترفیزیکدانان طی چند دهه محسوب می‌شود؛ یکی از نظریه‌های مطرح مدعی ایجاد و از بین رفتن آنها در طول زمان است و نظریه دوم مدعی است که مواد شکل‌دهنده بازوها (شامل ستارگان، گاز و گرد و غبار) تحت تأثیر تفاوت در گرانش می‌توانند باعث حفظ طولانی مدت بازوهای مارپیچی شوند.
محققان دانشگاه ویسکانسین – مدیسون و مرکز تحقیقات اخترفیزیک اسمیت سونیان برای پاسخگویی به این سوالات، بدنبال استفاده از یک شبیه سازی قدرتمند رایانه برای دنبال کردن حرکت 100 میلیون ذرات ستاره ای و سایر نیروهای اخترفیزیکی مرتبط با این ساختارهای مارپیچی هستند.
نتایج برنامه شبیه سازی حاکی از حل مسأله نحوه شکل‌گیری و تاریخچه بازوهای مارپیچی در کهکشان‌های دیسکی دارد؛ این نتایج جدید بین دو نظریه مطرح قرار می‌گیرند که نشان می‌دهد، بازوها در نتیجه نفوذ ابرهای غول پیکر مولکولی (مناطق شکل‌گیری ستارگان یا مهدهای کهکشانی) بوجود می‌آیند.
«النا دی اونگیا» سرپرست تیم تحقیقاتی و از محققان اخترفیزیک دانشگاه مدیسون تأکید می‌کند: برای نخستین بار نشان دادیم که بازوهای مارپیچی برخلاف نظریه‌های مطرح، ویژگی‌های ناپایدار و زودگذری نیستند و از دوام و جاودانگی طولانی برخوردارند.
نتایج این مطالعه در مجله Astrophysical منتشر شده است.
 

pouyan-asgharian

عضو جدید
ممنون اما متوجه نشدم که آیا پاسخ داده شد یا نه؟!
تا اونجا که من میدونم دلیل عدم برخورد ستارگان با هم به این بر میگرده که ما فقط اجسام مادی رو میبینیم و این درحالیه که 78 در صد عالم رو ماده تاریک که اطلاعات خاصی ازش نداریم تشکیل میده.یعنی منظورم اینه که به ظاهر ستارگان خیلی نزدیکند اما در واقعا اصلا اینطور نیس و بینشون هم خلا نیست .
 

jimmi

عضو جدید
یاقوت جان! عنوان رو زدید "چرا نمی خورند؟" بعد گفتید "نمیخورند دیگه همین"!

آقا پویان! شما هم حرف جالب دوراز ذهنی می زنید! یعنی چی که بخاطر ماده تاریک نمیخورن به هم!!! خییلی جالب و دورازذهن ه!!!
اگر مرجع خاصی دارید بگید. اگرم میشه یذره بیشتر توضیح بدید.
ممنون
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنون اما متوجه نشدم که آیا پاسخ داده شد یا نه؟!
تا اونجا که من میدونم دلیل عدم برخورد ستارگان با هم به این بر میگرده که ما فقط اجسام مادی رو میبینیم و این درحالیه که 78 در صد عالم رو ماده تاریک که اطلاعات خاصی ازش نداریم تشکیل میده.یعنی منظورم اینه که به ظاهر ستارگان خیلی نزدیکند اما در واقعا اصلا اینطور نیس و بینشون هم خلا نیست .

یاقوت جان! عنوان رو زدید "چرا نمی خورند؟" بعد گفتید "نمیخورند دیگه همین"!

آقا پویان! شما هم حرف جالب دوراز ذهنی می زنید! یعنی چی که بخاطر ماده تاریک نمیخورن به هم!!! خییلی جالب و دورازذهن ه!!!
اگر مرجع خاصی دارید بگید. اگرم میشه یذره بیشتر توضیح بدید.
ممنون

برای اینكه بدونید چرا ستارگان باهم برخوردی ندارند چند نكته رو بیان می كنم
اولا همانطور كه بیان شد هیچ الزامی وجود نداره كه حتما نباید ستارگان به هم برخور نكنند
پس در مواردی بوده كه برخورد ستاره انجام شده است
ثانیا در بین فضای میان ستاره ای وجود جسم تارك اجازه برخورد رو در اكثر مواقع نمی دهد
این فضای میان ستاره ای كه همان ماده ی تاریك است یك نوع نظم را در میان خوشه های ستاره ای ایجاد می كند كه نسبی به یكدیگر در فاصله و حركت مناسبی حركت كنند
...
 

pouyan-asgharian

عضو جدید
ممنون از نظراتتون...یاقوت سفید تقریبا نظر من رو تایید و جامع تر گفت...منظور من هم این بود که ستارگان اونقدر از هم فاصله دارن که لفظ برخورد بینشون تقریبا واهی و دور از ذهنه...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
«کشتی نوح» روسیه با حیوانات مختلف به فضا پرتاب شد

«کشتی نوح» روسیه با حیوانات مختلف به فضا پرتاب شد

[h=1] «کشتی نوح» روسیه با حیوانات مختلف به فضا پرتاب شد

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92013112466
شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۵



مدارگرد جدید روسیه حامل حیوانات مختلف به‌ منظور مطالعه تأثیرات پرواز فضایی بر روی حیوانات به فضا پرتاب شد.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مدارگردBion-M1 تنها ماهواره قابل بازگشت جهان است که به تحقیقات زیست‌شناسی اختصاص یافته است.

این ماهواره در تاریخ 19 آوریل از پایگاه فضایی بایکنور قزاقستان به فضا پرتاب شد.

به گفته سخنگوی آژانس فضایی فدرال روسیه (روس‌کاسموس)، ماهواره مزبور از موشک حامل سایوز جدا شده و وارد مدار بیضوی در 575 کیلومتری بالای زمین شده است.


این مدارگرد حامل 45 موش، هشت موش صحرایی مغولی، 15 مارمولک خانگی، حلزون و کانتینرهای حامل میکروارگانیسم‌ها و گیاهان است.

ساکنان این ماهواره حامل حیوانات (کشتی نوح) سوژه‌های بیش از 70 آزمایش فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی، ژنتیکی و زیست‌-مولکولی خواهند بود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
وقتی کیهان خشن می‌شود!

وقتی کیهان خشن می‌شود!

[h=1] وقتی کیهان خشن می‌شود!
[/h]
» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 92013112142
شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۱:۰۰



تیمی از دانشمندان دانشگاه وارویک نوع جدیدی از انفجار کیهانی دارای عمر طولانی و بسیار قدرتمند را شناسایی کرده‌اند که به نظر می‌رسد از تلاطم‌های خشن و مرگبار یک ستاره فوق‌عظیم ناشی شده‌اند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این انفجارات فوران‌های قدرتمندی از اشعه‌های گامای دارای انرژی بالا (موسوم به انفجارهای اشعه گاما) را خلق می‌کنند.

در حالی که اکثر انفجارها، حدود یک دقیقه به پایان می‌رسند، این نوع جدید می‌تواند چندین ساعت به طول بینجامد.

اولین نمونه این امر در سال 2010 کشف شد اما فاقد اندازه‌ مسافت بود و بنابراین در هاله‌ای از معما باقی ماند.

مطالعه جدید در دانشگاه وارویک به رهبر دکتر اندرو لوان، نمونه‌های بیشتری از این انفجارهای کیهانی نامعمول را یافته‌ است.

دانشمندان با استفاده از داده‌های تلسکوپ جیمینی (Gemini) در هاوایی، محاسبه کردند که این انفجارهای اشعه گامای فوق طولانی دارای ردشیفت (redshift) حدود 0.847 بوده است و این امر آن‌ها را در فاصله هفت میلیارد سال نوری قرار می‌دهد. این مسافت نیمی از مسافت باقی مانده تا لبه جهان شناخته شده کنونی به شمار می‌آید.

تیم دکتر لوان که متشکل از دانشمندان بین‌المللی بود، فرضیه جدیدی را برای چگونگی وقوع این پدیده ارائه کرده است.

بر اساس این نظریه، این نوع انفجار از یک ستاره فوق عظیم ناشی شده که جرم آن 20 برابر خورشید است. این ستاره یکی از بزرگ‌ترین و درخشان‌ترین ستارگان کیهان است که دارای شعاعی بالغ بر یک میلیارد مایل است. این رقم هزار برابر اندازه شعاع خورشید است.

اکثر ستارگانی که خالق اشعه گاما هستند، نسبتاً کوچک و متراکم هستند و انفجاری که آن‌ها را نابود می‌کند، در عرض چند ثانیه ستاره را سوراخ می‌کند و بنابراین انفجار اشعه گاما مدت طولانی‌تری ادامه می‌یابد.

این رخدادها در میان بزرگ‌ترین انفجارهای طبیعت هستند و نشان می‌دهد که کیهان بیش از آن که تصور می‌شود، خشن است.

نوع عام‌تر فوران اشعه گاما هنگامی رخ می‌دهد که یک ستاره Wolf-Rayet در فاز نهایی تکاملش در هسته خود به درون سیاه‌چاله سقوط می‌کند.

ماده به درون سیاه‌چاله کشیده می‌شود اما مقداری از انرژی آن می‌گریزد که این انرژی به درون جتی از ماده متمرکز می‌شود، در دو جهت فوران می‌کند و اشعه‌های گامای فراوان را در این فرایند شکل می‌دهند.

این جت‌ها بسیار سریع (نزدیک به سرعت نور) منتشر می‌شوند، در غیر این صورت، ماده به درون سیاه چاله سقوط می‌کند و نمی‌تواند از آن بگریزد و به این دلیل فقط چند ثانیه به طول می‌انجامند.

با این حال، فوران اشعه گاما در ستاره بزرگ‌تری به اندازه یک ابرغول، به نیرو از خلال یک مخزن بزرگتر از ماده نیاز دارد و بنابراین مدت آن طولانی‌تر است.

جزئیات این مطالعه قرار است در سمپوزیوم GRB 2013 در ناشویل امریکا ارائه شود.
 

*هدیه.*

اخراجی موقت
تحلیل شخصیت پیرجو

تحلیل شخصیت پیرجو

تحلیل شخصیت پیرجو:
نظرات خود را در مورد پیرجو بنویسید؟
:d
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کالبد شکافی ستارگان مرده

کالبد شکافی ستارگان مرده

[h=1] کالبد شکافی ستارگان مرده

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92021610512
دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۱



دانشمندان مدعی‌اند می‌توان از یک ستاره مرده برای مطالعه امکان وجود حیات در آن سوی منظومه شمسی بهره برد.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در حالی که هر روز به فهرست سیارات واقع در آن سوی منظومه شمسی افزوده می‌شود، دانشمندان علاقه‌مند به امکان کشف حیات در این اجرام آسمانی هستند.

با این حال، حتی با نسل جدید تلسکوپ‌ها، اسکن‌گرفتن از سیارات به اندازه زمین، برای کشف علائم شیمیایی حیات، فرایندی زمانبر و خسته‌کننده است.

دانشمندان نخست باید سیاراتی را بیابند که به نسبت خط دید زمینی، از مقابل ستارگان والدشان عبور کنند؛ این عمل هم‌اکنون توسط تلسکوپ فضایی کپلر ناسا صورت می‌گیرد.

در این میان، سیاراتی که در فاصله مناسبی از ستارگان میزبانشان قرار دارند، اهمیت خاصی دارند، زیرا مانند زمین می‌توانند دارای دماهای مناسب برای وجود آب مایع بر روی سطحشان باشند. وجود آب برای حیات ضروری است.

با این حال، زیرکانه‌ترین شیوه، گیراندازی و تحلیل بخش ریزی از نور ستاره‌ای است که از خلال جو یک سیاره در حال عبور گذر می‌کند، تا بتوان علائم اکسیژن و دیگر بیومارکرهای بالقوه را مطالعه کرد.

دو ستاره‌شناس مدعی‌اند که نوع خاصی از ستارگان موسوم به «کوتوله‌های سفید» برای مطالعه امکان وجود حیات مناسب است.

این کوتوله‌ها بقایای ستارگان مرده‌ای هستند که به اندازه زمین کوچک شده‌اند.

در واقع، همین اندازه کاهشی است که کوتوله‌های سفید را به هدفی برای شکار حیات در آن سوی زمین تبدیل می‌کند.

هنگام عبور، سیاره به اندازه زمین که در ناحیه قابل سکونت یک کوتوله سفید واقع شده، بخش قابل اندازه‌گیری از نور ستاره والدش را مسدود می‌کند. این هندسه امکان اسکن آسان‌تر و سریع‌تر جو یک سیاره را ممکن می‌سازد.

به گفته آوی لئوب از دانشگاه هاروارد، در صورت وجود جو در اطراف سیاره، فرصت بزرگی برای مطالعه ترکیب آن به دست می‌آید.


این که سیاره‌ای بتواند در ناحیه قابل سکونت یک کوتوله سفید وجود داشته باشد، باید مشخص شود. این ناحیه 100 برابر به ستاره نزدیک‌تر است تا زمین به خورشید.

به گفته کارولین برینک‌ورس از دانشگاه کالیفرنیا، دانشمندان انتظار دارند که سیاراتی را در مدارهای ثابت اطراف کوتوله‌های سفید بیابند که این کار در نوع خود، دشوار است.

یک راه برای این که یک سیاره خود را در ناحیه قابل سکونت یک کوتوله سفید بیابد، این است که از لحاظ گرانشی توسط یک سیاره بزرگ‌تر و دورتر به درون این ناحیه پرتاب شود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رییس ناسا: سفر به مریخ، جزئی از سرنوشت بشر است

رییس ناسا: سفر به مریخ، جزئی از سرنوشت بشر است

[h=1] رییس ناسا: سفر به مریخ، جزئی از سرنوشت بشر است

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92021711575
سه‌شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۴



رئیس ناسا اعلام کرد: گام گذاشتن بر روی مریخ تا دهه 2030، سرنوشت بشر و اولویتی برای ایالات متحده است و هر دلاری که در دسترس است باید برای پل‌زنی گسست‌های موجود در دانش رسیدن به مریخ صرف شود.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، چارلز بولدن که در سمینار کارشناسان فضایی در دانشگاه جورج واشنگتن سخن می‌گفت، اعلام کرد که علی‌رغم اوضاع اقتصادی دشوار، ایالات متحده در نظر دارد مرزهای جدید تفحص فضایی را بشکند.

وی در ادامه افزود که ماموریت انسان به مریخ، امروز جزئی از سرنوشت بشراست و اولویت ناسا به شمار می‌آید.

به ادعای بولدن، ایالات متحده نشان داده که می‌داند چگونه انسان به ماه برسد، اما هنوز گسست‌های فن‌سالارانه‌ای برای فرستادن انسان به سیارک‌ها و مریخ وجود دارد.

رئیس ناسا خواستار آن شد که تمامی لحظات و همچنین هر دلار منفرد از بودجه باید برای توسعه فناوری‌هایی به کار رود که امکان سفر به آن سوی ماه را فراهم می‌کنند.

گفته می‌شود باراک اوباما بودجه 17.7 میلیارد دلاری را برای ناسا در سال 2014 پیشنهاد داده است و به گفته بولدن، وی از استراتژی پرجنب‌وجوش و هماهنگ برای کنکاش مریخ حمایت می‌کند.

در میان اولین گام‌ها برای ارسال فضانوردان به مریخ، طرح‌های ناسا برای گیراندازی و تعیین‌مکان دوباره یک سیارک تا سال 2025 گزارش شده است.

این فرایند در خصوص تلاش‌های آتی برای ارسال انسان به اعماق فضا آگاهی می‌دهد.

همچنین اسکات کلی، فضانورد امریکایی و میخائیل کورنیکو، کیهان‌نورد روسی، داوطلب شده‌اند که از سال 2015، یک سال را در ایستگاه بین‌المللی فضایی سپری کنند.

هدف این فضانوردان این است که به پزشکان امکان ارزیابی این موضوع را بدهند که قرارگرفتن در معرض گرانش صفر تا چه بازه زمانی، بر تراکم استخوان، جرم عضله و بینایی اثر می‌گذارد؟

علی رغم رقابت متنوع فضایی که شامل کشورهای بیشتری در مقایسه با زمان جنگ سرد است، کارشناسان هنوز مطالب زیادی را در خصوص چگونگی رسیدن به مریخ نمی‌دانند.

به طور مثال، هیچ وسیله نقلیه فضایی برای حمل اشخاص طی سفر هفت ماهه یا طولانی‌تر وجود ندارد و هیچ طرحی برای بازگرداندن مردم به زمین نیز در دسترس نیست.


افزون بر این، متخصصان پزشکی مطمئن نیستند که چه شرایط فیزیکی برای افرادی که در تلاش برای سفر به محیط‌های دارای تشعشع بالا در چنین مدت طولانی، وجود خواهد داشت.

این که افراد چگونه بر روی سیاره سرخ خشک بقا می‌یابند، نفس می‌کشند، می‌خورند و می‌نوشند، معضلات مهمی هستند که باید بر آن‌ها غلبه کرد.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شناسایی بیش از 500 کاندیدای جدید برای حیات فرازمینی

شناسایی بیش از 500 کاندیدای جدید برای حیات فرازمینی

[h=1] شناسایی بیش از 500 کاندیدای جدید برای حیات فرازمینی

[/h]

» سرویس: علمي و فناوري - علمي
کد خبر: 92032615287

یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۷:۱۷



فضاپیمای «کپلر» ناسا موفق به شناسایی 503 گزینه جهان بیگانه احتمالی شده که ممکن است برخی از آنها از حیات به آن شکل که برای انسان شناخته شده، برخوردار باشند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، به گفته مدیران ماموریت کپلر، برخی از این سیارات کاندیدا کوچک بوده و برخی در منطقه قابل سکونت ستاره خود قرار دارند اما کار زیادی برای بررسی این نتایج مورد نیاز است.

یافته‌های اخیر تعداد کاندیداهای سیارات فراخورشیدی کپلر را به 3216 مورد رسانده و تنها 132 سیاره به وسیله رصدهای بعدی تا به امروز تائید شده‌اند اما دانشمندان این ماموریت انتظار دارند حداقل 90 درصد از هویت واقعی برخوردار باشند.

یافته‌های جدید از مشاهدات کپلر که در طول سه سال اول ماموریت آن از مه 2009 تا مارس 2012 انجام شده، به دست آمده است. این فضاپیما در پی بروز یک خطا در سیستم حفظ جهت آن در ماه گذشته هیچ رصدی انجام نداده است.

فضاپیمای 600 میلیون دلاری کپلر در مارس 2009 به فضا پرتاب شده و یک ماموریت 3.5 ساله را برای تعیین سیارات شبه زمینی در کهکشان راه شیری آغاز کرد.

این فضاپیما سیارات فراخورشیدی را با شناسایی تغییرات نوری ایجاد شده در اثر عبور آنها از برابر ستاره‌های میزبانشان تعیین کرده است. این رصدخانه این کار را با قفل ماندن بر روی بیش از 15 هزار ستاره با استفاده از دستگاههای قطب‌نما مانند موسوم به چرخ‌های واکنش انجام می‌دهد.

کپلر با چهار چرخ واکنش کاربردی به فضا پرتاب شد که سه نمونه آن برای استفاده فوری و دیگری به عنوان یدک است. اما در ژوئیه 2012 یکی از این چرخها موسوم به شماره دو از کار افتاد و چرخ دوم (شماره چهار) نیز در ماه گذشته با نقص مواجه شد که قابلیت اشاره دقیق کپلر را با مشکل مواجه کرده است.


اگر حداقل یکی از چرخهای آسیب‌دیده بازیابی نشود، روزهای شکار سیاره کپلر مسلما به پایان خواهد رسید و ماموریت جدیدی باید جایگزین آن شود.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شانس بیشتر حیات در سیارات سیستم‌های دو ستاره‌ای

شانس بیشتر حیات در سیارات سیستم‌های دو ستاره‌ای

» سرویس: علمي و فناوري - علمي

کد خبر: 92032615295
یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۷:۲۷



ستاره‌شناس دانشگاه نیومکزیکو در پژوهشی جدید مدعی شده که سیارات سیستمهای خورشیدی که دارای دو ستاره میزبان هستند از شانس بیشتری نسبت به سیارات دارای یک ستاره برای حمایت از حیات بیگانه برخوردارند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، جونی کلارک گونه‌های مختلف سیستمهای شامل دو ستاره را برای آزمایش امکان برخورداری سیارات آنها از قابلیت حیات بیشتر یا کمتر شبیه‌سازی کرده و دریافت که در این سیستمها، کشش گرانشی دو ستاره که دور هم گردش می‌کنند باعث کاهش خطر بادهای خورشیدی برای سیاراتشان شده و احتمال برخورداری از حیات و شکل‌گیری منابع آبی را در آنها افزایش می‌دهد.
کلارک به همراه پل میسون،فیزیک‌اخترشناس دانشگاه تگزاس به این نتیجه رسیده‌اند که ستاره‌های با بزرگی 80 درصد خورشید در صورت نزدیک بودن به یکدیگر می‌توانند امکان وجود حیات را افزایش دهند.
یکی از مثالهای یک سیاره حاضر در منظومه دو ستاره‌ای سیاره کپلر 35 b است. کشف این سیاره و کپلر 34 b از یک منظومه ستاره‌ای دیگر در ژانویه 2012 اعلام شد.
از دیگر منظومه‌های دو ستاره‌ای می‌توان به منظومه کپلر 47 اشاره کرد. این سیستم با حداقل دو ستاره در مدار ستارگان میزبان خود در فاصله 5000 سال نوری از زمین قرار دارد.
هنگامی که ستارگان یک سیستم دوتایی دارای حجم برابر باشند، در اطراف یکدیگر به گونه‌ای می‌چرخند که میزان بادهای خورشیدی تولید شده از سوی آنها را کاهش می‌دهد.
باد خورشیدی جریانی از ذرات بارداری است که از جو بالای یک ستاره منتشر می‌شود. این جریان بیشتر از الکترونها و پروتونها ساخته شده و دما و سرعت آنها متغیر است.
این ذرات از کشش مغناطیسی ستارگان به دلیل انرژی جنبشی بالای آنها و دمای بالای پلاسمای اطراف ستارگان موسوم به تاج فرار می‌کنند.
اگر ستارگان سرعت و دمای مشابهی داشته باشند، میزان فرار ذرات کاهش یافته و بادهای خورشیدی کمتری تولید می‌شود.
ستارگان همچنین باید طی 10 تا 30 روز بطور کامل دور یکدیگر چرخیده تا منطقه قابل سکونت گسترده‌تری را ایجاد کنند.
سیارات این منظومه‌ها با همان سرعت سیستمهای تک سیاره‌ای می‌میرند اما منطقه قابل سکونت در آنها حدود 40 درصد افزایش می‌یابد.
با اینحال کلارک مدعی شده که اگر این ستارگان بیش از حد از یکدیگر دور شوند، فشار گرانشی قابل توجهی بر سیارات اطراف آنها وارد خواهد شد.
وی همچنین دریافت که سیاراتی که به دور هر دو ستاره می‌چرخند، با 0.7 درصد شار کمتری از بادهای خورشیدی نسبت به وضعیت کنونی زمین در منظومه شمسی روبرو هستند.
اگرچه این میزان مواجهه بر موقعیت سیارات در سیستم دوستاره‌ای آنها بستگی دارد. سیاراتی که تنها به دور یکی از ستارگان منظومه دوتایی می‌چرخند، در معرض خطر بیشتری قرار داشته و اگر ستارگان میزبان از هم فاصله بیشتری بگیرند یا جرم آنها در یک حرکت همزمان تغییر کند، سیاره اطراف ستاره دوم با شار خورشیدی دو برابر روبرو خواهد بود.

این امر بدان جهت است که این سیارات بیشتر در مستعد ماندن در یک موقعیت بوده و اکثرا یک سمت آنها همیشه به طرف ستاره میزبان قرار دارد.
این در حالیست که ستارگان اطراف ستاره اول از موقعیتی مشابه سیستمهای تک ستاره‌ای برخوردارند.
در منظومه‌های دو ستاره‌ای امکان وجود سیارات صخره‌ای با منابع آبی بیشتر بوده چرا که کمتر با باد خورشیدی روبرو هستند و همچنین شرایط زندگی در آنها می‌توانند بسته به پوشش ابری متفاوت باشد.
این پژوهش در مجله Astrobiology منتشر شده است.
 

فقط مادر

عضو جدید
همتايان ما در دنياهاي دور دست

همتايان ما در دنياهاي دور دست

در روز 25 بهمن سال 1370 فضاپيماي ويجر1، پيش از آن كه چشمان روبوتيك خود را براي هميشه ببندد، نگاهي دوباره به سوي سياره ي «مادري اش» انداخت.
1.jpg 2..jpg

ما پيش تر هم تصاوير زمين را از فضا ديده بوديم- كه شاخص ترين آن ها تصاوير مأموريت آپولو بودند- با اين حال، نمايي كه ويجر1 از زمين گرفت نخستين نمايي بود كه مي شد آن را به تصوير زمين از ديد رصدگران بيگانه ي دوردست تشبيه كرد؛ نقطه ي آبي كم رنگي كه تقريباً در ظلمت اقيانوس كيهاني ناپيداست. ويجر 1 مي دانست به كجا نگاه كند. اما آيا ممكن است تمدني ما را پيدا كند؟(بچه ها این میخواد بگه که ویجر با توجه به مختصاتی که از موقعیت زمین داشته و با توجه به مشخصه مسیرش میدونسته جرمی که داره میبینه زمینه.مثه اینه که شما از یه هواپیما بپری پایینو وختی رسیدی پایین بگی اون هواپیما دوموتورس با 180 نفر مسافر الانم توش داره فیلم مثلا نابودگرو نشون میده.ولی به نظر شما فرد کنار دستیتون که تاحالا اون هواپیمارو ندیده میتونه اینجوری نظر بده؟منجمان فرازمینیم مثه همین مثال مان.مارو اگرم بتونن ببینن{که در ادامه متوجه میشین که چه کار سختی در پیش دارن}نمیدونن کی هستیم!چی روی این سیارس!اصن این سیارس؟و.....) اگر چنين شود، آيا آن ها فقط سياره مان را آشكار مي كنند يا ممكن است كه به وجود انسان هم پي ببرند؟
مي توانيم اين پرسش ها را به دو بخش تقسيم كنيم. نخستين بخش آن اين است كه زمين به طور طبيعي چقدر تابش گسيل مي كند كه به تمدني بيگانه امكان كشف آن را بدهد. و بخش دوم اين است كه تمدن ما چقدر تابش توليد مي كند يا مي تواند توليد كند تا به بيگانگان امكان كشف ما را بدهد.

تابش هاي طبيعي
خورشيد و زمين بخش مهمي از تابش خود را به صورت طول موج هاي مرئي و فرو سرخ گسيل مي كنند. بيشترين مقدار خروجي نور خورشيد در بخش سبز-زرد طيف است. زمين بخشي از اين تابش مرئي را بازتاب مي كند و اين را هر كس كه زمين تاب ماه را ديده باشد، تصديق مي كند. حتي امروز، اخترشناسان به بررسي زمين تاب ماه مي پردازند. تا بدانند در آينده براي بررسي نور بازتاب شده از سياره اي فراخورشيدي به چه نكاتي بايد دقت كنند.
مقدار نوري كه زمين بازتاب مي كند به طور چشمگيري تغيير مي كند كه به عوامل متعددي بستگي دارد؛ از جمله اين كه آيا رصدگر به نيم كره ي شمالي زمين مي نگرد يا نيم كره ي جنوبي (نيم كره ي شمالي خشكي هاي بيشتر، و نيم كره ي جنوبي درياهاي بيشتري دارد). عامل ديگر مقدار پوشش ابرها، و عامل سوم مقدار پوشش برف بر سطح زمين است.
با اين حال، رصدگر دوردستي كه در تلاش براي يافتن زمين است كار بسيار دشواري در پيش دارد. فرض كنيد رصدگري در فاصله ي 10 سال نوري از ما - يعني در همين همسايگي نزديك مان-قرار داشته باشد. از آن فاصله، جدايي زاويه ي خورشيد و زمين بيش از 0/1 ثانيه ي قوس (حدود 30 ميليونيم يك درجه) نيست. با وجودي كه زمين بازتاب دهنده ي بسيار خوبي است و حدود يك سوم نور خورشيد را بازتاب مي دهد، خود خورشيد بسيار درخشان است. در طول موج هاي مرئي، خورشيد حدود 10 ميليارد بار (حدود 25 قدر) درخشان تر از زمين است.








* يابنده ي سياره هاي زمين مانند. اخترشناسان

در طرح ناسا براي يابنده ي سياره هاي زمين مانند
در حال کار روي فناوري آشکار سازي سياره هاي
زمين مانند با بهره گيري از آرايه ي تداخل سنج
تلسکوپ هاي فضايي (چپ) يا تلسکوپي با تاج نگار
پيشرفته (راست ) هستند که مي تواند نور خيره کننده
ستاره ي ميزبان را بپوشاند.




البته اگر به سراغ طول موج هاي فروسرخ برويم، شرايط كمي بهتر مي شود. خروجي نور گسيل شده از زمين، با دماي سطحي متوسط 15 درجه ي سانتي گراد (290 كلوين)، در بخش فروسرخ به بيشترين حد خود مي رسد در حالي كه خورشيد در اين بخش طيف به درخشش نور مرئي نيست. نتيجه اين كه در اين طول موج زمين «فقط» 10 ميليون بار (حدود 18 قدر) كم سوتر از خورشيد است!
اخترشناسان امروز بر طرح هايي از تلسكوپ هاي جديد كار مي كنند كه بتوانند نور ستاره ها را سد كند تا بتوانيم سياره هاي زمين مانند اطراف آن ها را شناسايي كنيم.






* تصوير سياره ي فراخورشيدي. اخترشناسان
هم اکنون نيز از سياره هايي به دور ديگر ستاره ها
تصوير برداري کرده اند، از جمله همين تصوير که
سياره اي را به گرد ستاره ي بتا- سه پايه نشان مي دهد.
اين تصوير را تلسکوپ بسيار بزرگ (vlt) رصدخانه ي
جنوبي اروپا گرفته است. گرفتن عکس از سياره ي بتا- سه
پايه بسيار آسان تر از گرفتن عکس زمين از چنين فاصله اي است،
زيرا اين سياره بسيار بزرگ تر و درخشان تر از سياره ي ما و در
فاصله ي دورتري نسبت به ستاره اش قرار گرفته است.

*****************************************************************
اگر تمدن هايي فقط كمي پيشرفته تر از ما به دور ستاره هاي نزديك وجود داشته باشند، ممكن است تا به حال برخي از سياره هاي اطراف خورشيد- و از جمله زمين- را كشف كرده باشند.
البته حتي اگر تمدني در اين «نزديكي ها» زمين را كشف كرده باشد، به اين معنا نيست كه آن ها لزوماً بدانند ما هم اين جا هستيم. مثلاًزهره، با پوشش ابري غليظي كه دارد، بازتاب دهنده اي بسيار خوب براي نور خورشيد است و بنابراين تمدن هاي بيگانه احتمالاً آن را به آساني كشف مي كنند. اما سطح زهره براي حياتي كه ما مي شناسيم زيست ناپذير نيست. بلندپروازانه ترين طرح هاي تلسكوپ هاي آينده اين است كه نه تنها بتواند سياره هاي زمين مانند را در اطراف ستاره هاي نزديك آشكار كند، بلكه گازهاي جوّ اين ستاره را هم مشخص كند. مثلاً اين جا روي زمين، به سبب وجود حيات، مقدار اكسيژن بسيار بيشتر و مقدار دي اكسيد كربن بسيار كمتر از زهره يا مريخ است. در واقع، اكسيژن چنان عنصر واكنش پذيري است كه اگر حيان ناگهان از روي زمين ناپديد شود، بيشتر اكسيژن جوّ زمين هم طي فرايندهاي متعدد در مدت حدود 300 سال ناپديد خواهد شد. بنابراين، وجود اكسيژن در جوّ سياره اي زمين مانند در همسايگي ما نشانه اي تقريباً قطعي از وجود حيات بر آن سياره است.
سنجش تركيب شيميايي جوّ سياره فراخورشيدي آن قدر هم كه به نظر مي رسد كار پيچيده اي نيست. اخترشناسان حتي با تلسكوپ هاي امروزي توانسته اند. جوّ برخي از سياره هاي غول پيكر را، كه از مقابل ستاره ي مادري شان مي گذرند، بررسي کنند. طرح هاي پيشرفته تر تلسكوپ، كه امروز روي آن ها كار مي كنيم، مي توانند همين كار را براي سياره هاي زمين مانند نزديك ما، كه در منطقه ي سكونت پذير ستاره شان قرار دارند، انجام بدهند؛ حتي اگر اين سياره ها از مقابل ستاره ي مادري خود عبور نكنند.

مخابره ي نوري
حتي اگر تمدني بيگانه تركيبات جوّ زمين را هم آشكار كرده باشد، باز به اين معنا نيست كه مي داند حيات روي زمين به شكل گياه است يا دايناسور، يا امپراطور روم، يا تمدن پيشرفته ي امروزي، تمدن هاي ديگر در عالم چطور مي توانند ما را پيدا كنند؟
هر كسي كه تا به حال تصويري از شب زمين ديده باشد، شايد به اين فكر بيفتد كه بيگانگان ممكن است آلودگي نوري زمين را آشكار كنند. نورهاي بي هدف ما در شب براي منجمان آماتور و نيز براي حيات وحش مضر است اما در برابر نوري كه زمين از خورشيد بازتاب مي كند فروغي ندارد. آسانتر بگويم: ستاره ي مادري ما ان قدر پُرنور است كه تمدن ما براي ديده شدن در فضا بايد با خورشيد رقابت كند. تمدني بيگانه
با داشتن تلسكوپي بزرگ و پيشرفته ممكن است بتواند نورهاي شهرهاي ما را آشكار كند. اما حالا كه قرار نيست نورهاي خياباني ما خاموش شوند، راهي هست كه به كمك آن مي توانيم با خورشيد رقابت كنيم و ديده شويم و همچنين طوري اين كار را انجام بدهيم كه واضح باشد تمدني هوشمند در حال ارسال پيام به فضاست.
اگر ما ستاره اي خورشيد مانند و نسبتاً نزديك را با تلسكوپ آماتوري متوسطي رصد كنيم، در هر 10 ثانيه حدود يك ميليارد فوتون دريافت مي كنيم. اگر به مدتي بسيار كوتاه تر رصد كنيم، مثلاً يك ميلياردم يك ثانيه، ممكن است حتي يك فوتون هم از اين ستاره دريافت نكنيم. بنابراين اگر بتوانيم در بازه ي زماني كوتاهي به طور متوسط تعداد فوتوه هايي بيش از خورشيد توليد كنيم، مي توانيم به تمدني دوردست پيام بدهيم كه ما اين جا هستيم.ما ليزرها را ساخته ايم؛ مانند ليزر پتاواتي تجهيزات ملي ايگنيشن (در كتابخانه اي ملي لارنس ليورمور کاليفرنيا در آمريکا)، يا ليزر پتاواتي دانشگاه تکزاس در آستين كه هر دو در بازه هاي زماني كوتاه تپ هاي بسيار پُر انرژي نوري توليد مي كنند (هر پتاوات برابر است با 10به توان 15وات). اگر از يكي از تلسكوپ هاي دوقلوي كك در هاوايي - نه براي دريافت نور بلكه براي ارسال نوري از يك ليزر پتاوايي - استفاده كنيم، اين درخش نور در فواصل ميان ستاره اي در بازه هاي زماني كوتاه بسيار درخشان تر از خورشيد خواهد درخشيد.
هيچ يك از اين ليزرها پتاوايي فعلاً به تلسكوپ هاي بزرگ متصل نيستند. اما اخترشناسان حرفه اي و آماتور-با دانستن اين كه ساختن چنين سامانه اي شدني است- به دنبال يافتن پيام هاي مشابهي از سوي ديگر تمدن ها هستند. در اين پروژه، كه به ستي نوري مشهور است، معمولاً از تلسكوپ هاي نسبتاً كوچك مجهز به آشكارسازهاي فراسريع استفاده مي شود.
مخابره در انرژي هاي بالا
خورشيد در طول موج هاي كوتاه تر از نور مرئي به سرعت و به شدت كم فروغ مي شوند. البته خورشيد به اندازه اي تابش فرابنفش توليد مي كند كه باعث سوختگي پوست ما مي شود، يا ميدان مغناطيسي اش با برهم كنش هاي خود پرتوهاي ايكس و گاما توليد مي كند اما بيشتر تابش خورشيد در بخش مرئي طيف است. آيا زمين در انرژي هاي بالا از خورشيد درخشان تر است، آيا ما مي توانيم زمين را درخشان تر كنيم؟


* طيف خورشيدي. خورشيد ستاره ي حيات بخش ماست، اما درخشش بسيار
زيادآندر برخي از طول موج ها سبب مي شودکه تمدن هاي بيگانه نتوانند
سياره و تمدن مارا پيدا کنند؛ چرا که ما بايد بر سر ديده شدن در درخشندگي
با خورشيدرقابت کنيم. اين نمودار درخشندگي خورشيدرا در بيشتر نواحي
طيف الکترومغناطيس نمايش مي دهد. از آن جا که خورشيد ما در بخش هاي
فرابنفش نزديک، مرئي، و مقدار بسياري«نويز» در ديگر بخش هاي طيف ايجاد
کنيم.
**************************************************

طوفان هاي همراه با صاعقه مقدار كمي پرتوهاي ايكس و گاما توليد مي كنند كه البته براي آشكارشدن در فواصل ميان ستاره اي كافي نيست. خوشبختانه تمدن ما هم تابش هاي ايكس و گاماي فراواني توليد نمي كنند زيرا اين فوتون هاي پُرانرژي براي بدن ما مضر هستند و سلول هاي ما را نابود مي كنند. افزون بر اين، جوّ زمين در برابر پرتوهاي ايكس و گاما ناشفاف است (يعني آن ها را از خود عبور نمي دهد)؛ پس ما براي ارسال كردن يا دريافت كردن اين تابش ها بايد به فراتر از جو برويم. جالب اين كه پرتوهاي گاما و امواج راديويي ويژگي مشتركي دارند؛ اين دو تنها دو طول موجي از طيف الكترومغناطيس اند كه كهكشان ما در واقع نسبت به آن ها شفاف است (يعني آن ها را از خود عبور مي دهد). بخش بزرگي از ديگر طول موج هاي نور معمولاً در صفحه ي كهكشان راه شيري در ابرهاي عظيم گاز و غبار ميان ستاره اي جذب مي شوند.
راهي مستقيم براي توليد پيامي با پرتوهاي ايكس و گاما منفجر كردن بمبي هسته اي در فضاست. بيشتر انرژي هر انفجار هسته اي در اصل به صورت پرتوهاي ايكس و گاما گسيل مي شود؛ فقط به سبب برهم كنش با جوّ و سطح زمين است كه در انفجار هسته اي ابرقارچي شكل معروف شكل مي گيرد.
البته تمدن ما ديگر نمي تواند چنين علايمي به بيگانگان بفرستد؛ زيرا پيمان فضايي سال 1967/1346 منفجر كردن بمب هسته اي در فضا را منع مي كند. با اين حال، فرض كنيد ما تصميم مي گيريم وجودمان را با كمك پرتوهاي ايكس و گاما به آگاهي بيگانگان فضايي برسانيم؛ مثلاً با انفجار بمبي هسته اي در سوي دور ماه. تلسكوپ فضايي پرتو گاماي فِرمي ناسا (
FGST) در حال حاضر فوران هاي پرتو گاما (موسوم به جي آربي يا GRB) را آشكار مي كند؛ آن ها درخش هاي كوتاهي از پرتو گاما هستند كه سرچشمه شان نابودي ستاره هاي دوردست است. ماهواره ي وِلا متعلق به وزارت دفاع آمريكا در دهه ي 1960/1340، حين بررسي زمين و فضاي اطرافش به دنبال آزمايش هاي هسته اي مخفي شوروي، GRB ها را كشف كرد. آيا مي توانيم با بهره گيري از انفجارهاي هسته اي به تمدني بيگانه، كه تلكسوپي شبيه تلسكوپ فرمي داشته باشد، پيامي ارسال كنيم؟
روشي واضح براي اين كه توليد انفجاري بسيار شبيه اما به روشني متفاوت با
GRB ها است. مثلاً مي توانيم چند بمب هسته اي را در يك نقطه منفجر كنيم (نوعي كد مورس هسته اي) كه به روشني بسيار متفاوت با چيزي است كه از GRB هاي طبيعي انتظار داريم. اما متأسفانه پرتوهاي ايكس و گاماي توليدشده درهر انفجار هسته اي آن قدر طي
فواصل ميان ستاه اي، حتي تا نزديك ترين ستاره، ضعيف مي شوند كه تعداد بمب هايي كه لازم است منفجر كنيم بسيار زياد مي شود و كار را عملاً ناممكن مي كند.


* استي سکوپ. جيسون گاليچينو فيزيک دان در حال
بررسي آرايه ي آشکار ساز تلسکوپ 72 اينچي دانشگاه
هارودار در نزديکي بوستون است. اين تلسکوپ به دنبال
فلش هاي نوري نانوثانيه اي از تمدن هاي ديگر است



*ارتباط ليزري. سه تلسکوپ بزرگ بر فراز قله ي ماناکيا در هاوايي

پرتوهاي ليزري را به سوي فضا شليک مي کنند(چپ به راست):
سوبارو، کک 2، و کک1. اين پرتوهاي ليزر کار مهمي مي کنند و
آن کمک به سامانه هاي اپتيک سازگار براي خنثي کردن اثر آشفته
کننده ي جو زمين است. اما آن ها بسيار ضعيف تر از آن اند که از
فواصل ميان ستاره اي آشکار شوند. در تئوري، مي توانيم با استفاده
از تلسکوپي بزرگ، پرتو ليزري با قدرت چند پتاوات توليد و پيامي
قابل آشکار سازي به سوي فضا ارسال کنيم.




ارتباط غيرفوتوني
ديگر چه راه هايي براي فرستادن پيام يا برقرار كردن ارتباط ميان ستاره اي وجود دارد؟ نور به هر شكلش به كمك فوتون ها ارسال مي شود و ما فوتون ها را حاملان نيروي الكترومغناطيس - يعني يكي از چهار نيروي بنيادين عالم- مي دانيم. راه هاي ديگر براي برقراري ارتباط بايد به ابزارهاي غيرفوتوني (غيرالكترومغناطيسي) وابسته باشد.
البته يكي از اين چهارنيرو را مي توانيم كنار بگذاريم؛ نيروي گرانش را امواج گرانشي منتقل مي كنند و از آن جا كه گرانش ضعيف ترين نيرو در عالم است، آشكارسازي اين امواج بسيار دشوار است. اخترشناسان به طور غيرمستقيم مي توانند با بررسي منظومه هاي دوتايي حاوي دو ستاره ي نوتروني به آشكارسازي امواج گرانشي بپردازند. شايد با ارتقا دادن مداوم رصدخانه ي تداخل سنج ليزري امواج گرانشي (يا ليگو-
LIGO) به جايي برسيم كه امواج گرانشي به طور مستقيم از برخورد ستاره هاي نوتروني و سياه چاله ها آشكار كنيم كه به اين ترتيب راهي جديد براي نگاه كردن به عالم پيش روي ما باز مي شود. قوانين فيزيك مانع تمدن هاي پيشرفته براي بهره گيري از امواج گرانشي براي برقراري ارتباط نمي شوند، اما ما هنوز چندين دهه تا زماني كه بتوانيم فقط در جست و جوي اين امواج باشيم فاصله داريم، چه برسد كه خودمان بخواهيم از همين روش براي ارسال كردن پيام استفاده كنيم.
امكان ديگر، بهره گيري از نيروهاي هسته اي قوي و ضعيف است. نيروي قوي مسئول «سرپا» نگه داشتن هسته هاي اتمي است. مي توان به ارسال اتم ها نيز به شكل يكي از راه هاي برقراري ارتباط نگاه كرد. به نوعي همين حالا هم، با ارسال فضاپيماهاي ويجر 1 و 2 و پايونير 10 و 11 به بيرون از منظومه ي شمسي، چنين كاري را كرده ايم. اما براي اين فضاپيماها، با سرعتي فقط حدود 0/005 درصد سرعت نور، هزاران سال طول مي كشد تا حتي به نزديك ترين ستاره برسند.





*پرتو ذرات. راست: اين لوله ي آبي فقط بخش کوچکي از برخورد
دهنده ي بزرگ هادرون است؛ دستگاه شتاب دهنده ي ذراتي به محيط
27 کيلومتر در سوييس. اگر دانشمندان مي توانستند به نوعي چنين
تجهيزات عظيمي را در فضا بسازند، مي توانستند جريان هايي از ذرات
را به سوي ديگر ستاره ها ارسال کنند که اينجريان ها مدارک اشتباه
پذيري از وجود تمدن فناورانه ي ما خواهند بود. برخورد دهنده ي بزرگ
هادرون در اصل پروتون ها را به هم برخورد مي دهد اما شتاب دهنده ي
فرضي ذرات در فضا نوترون گسيل مي کند و مسير اين تابش هادر ميان
ميدان هاي مغناطيسي منحرف نمي شود.



***************************************************************************


در عوض مي توانيم پرتوهايي از ذرات - مانند آن هايي كه در شتاب دهنده ي بزرگ هادرون (LHC) در اروپا توليد مي شوند- را تقريباً با سرعت نور به سوي ستاره ها بفرستيم. ما ابزارهايي براي جست و جو به دنبال ذرات پُرانرژي طبيعي از فضا (يعني پرتوهاي كيهاني) در اختيار داريم. پرتويي از ذرات باردار كه به صورتي منظم ارسال شود نشانه ي خوبي از وجود ما خواهد بود. مشكلي مهم در استفاده از پرتويي از پروتون ها يا الكترون ها براي برقراي ارتباط اين است كه اين ذرات باردار در مجاورت ميدان هاي مغناطيسي منحرف مي شوند. مقدار انحراف ذره ي باردار از مسيرمستقيم در گذر از كنار ميدان مغناطيسي هم به شدت ميدان و هم به جهت گيري آن بستگي دارد. متأسفانه دانش ما درباره ي ميدان هاي مغناطيسي ستاره ها در فضاي اطراف خورشيد بسيار كم است و نمي توانيم با دقت پرتويي از الكترون ها يا پروتون ها را در مسير دلخواه به سوي ستاره اي نزديك ارسال كنيم. اگر يك LHC فضايي بسازيم (كه جوّ زمين ديگر مزاحم نباشد)، نخواهيم دانست كه كدام سياره هدف پرتو ماست. و حتي اگر بگوييم كه مهم نيست اين پيام را به سوي كدام ستاره بفرستيم، به هر حال، هنوز تا ساختن LHC فضايي سال ها فاصله داريم.





*آشکارساز نوترينو. پايين راست: کارگران در اين تصوير مشغول حفرگودالي عمنيق در يخ هاي قطب
جنوب اند. اين گودال بخشي از «تلسکوپ» نوترينوي عظيمي به نام آيس کيوب است. اين تلسکوپ
ساخته شد تا از چشمه هاي طبيعي نجومي نوترينو آشکار کند، اما در تئوري اين تلسکوپ مي تواند
پرنو نوترينويي را از تمدني بيگانه آشکار کند.
*****************************************************************************

همچنين مي توانيم پرتويي از ذرات خنثي مخابره كنيم. چنين پرتويي را مي توانيم به سوي هر ستاره اي بفرستيم و مطمئن باشيم كه ميدان هاي مغناطيسي سر راه هم آن را منحرف نخواهند كرد. يكي از نامزدهاي چنين ذراتي نوترون است. اما جالب است بدانيد كه نوترون به تنهايي و در انزوا ذره اي ناپايدار است. نيم عمر يك نوترون فقط 11 دقيقه است. يازده دقيقه پس از رسال پرتويي از نوترون ها نيمي از نوترون هاي درون پرتو واپاشيده شده و به ذراتي ديگر تبديل شده اند، 22 دقيقه ي بعد فقط يك چهارم تعداد اصلي نوترون هاي باقي است، و 33 دقيقه ي بعد فقط يك هشتم، و الي آخر. البته با توجه به نظريه ي نسبيت خاص اينشتين، 11 دقيقه براي رصدگري سوار بر پرتو ارسال شده لزوماً همان 11 دقيقه روي زمين نيست. ما مي خواهيم كه اين پرتو به هر حال به صورت نسبيتي حركت كند.
آيا مي توانيم پرتويي از نوترون ها بسازيم كه 11 دقيقه در چارچوب مرجع آن معادل 4 سال در چارچوب مرجع ما روي زمين باشد، و بنابراين نيمي از نوترون هاي آن به نزديك ترين ستاره ي بعد از خورشيد برسند؟ متأسفانه، خير! براي اين كه دانشمندان بايد نوترون ها را تا انرژي هايي قابل مقايسه با ذرات شتاب گرفته در نزديكي سطح ستاره اي نوتروني شتاب بدهند كه اين دست كم هزاربار فراتر از توانايي هاي
LHC است.
نيروي نهايي برهم كنش ضعيف نام دارد كه بر واپاشي راديواكتيو (پرتوزا) حاكم است. ما تا به حال ذراتي با برهم كنش ضعيف را به شكل نوترينوهايي از خورشيد و از ابرنواختر 1987
A آشكار كرده ايم. آشكارسازهاي نوترينو ساخته ايم يا در حال ساخته شان هستيم كه به اخترفيزيك نوترينوها بپردازيم و البته شتاب دهنده هاي ذرات ما مي توانند پرتوهايي از نوترينو هم توليد كنند. بنابراين شايد تمدني بيگانه با سطحي از پيشرفت شبيه ما هم آشكارساز نوترينو داشته باشد.
ارتباط نوتروني مزايا و معايب خاص خود را دارد. از آنجا كه نيروي ضعيف، همان طور كه از نامش پيداست، ضعيف است نوترينوها به ندرت با ديگر شكل هاي ماده بر هم كنشي انجام مي دهند. يك پرتو نوترينو ممكن است بدون اين كه حتي يكي از نوترينوهاي آن جذب يا منحرف شوند از ميان زمين بگذرد. اما اين حقيقت اين ذرات ازلي مي توانند بي هيچ مشكي از ميان سياره اي عظيم بگذرند، آشكارسازي آن ها را بي نهايت دشوار مي كند. بزرگ ترين آشكارسازهاي نوترينو روي زمين بسيارعظيم اند و حجم شان به يك كيلومتر مكعب مي رسد و البته در اعماق زمين قرار دارند.
گروهي از دانشمندان اروپايي به تازگي اعلام كردند كه نوترينوها ممكن است با سرعتي بيش از سرعت نور حركت كنند (اخبار مربوط به اين موضوع را در شماره هاي 211، 212 و 213 نجوم بخوانيد.)البته حتي اگر واقعاً چنين باشد، اين به ما در برقراري ارتباط با بيگانگان كمكي نمي كند زيرا اختلاف سرعت محاسبه شده براي نوترينوها و سرعت نور فقط 0/0025 درصد است.
متأسفانه، توليد كردن پرتويي درخشان از نوترينوها فعلاً بسيار فراتر از توانايي هاي ما قرار دارد. از ابرنواختر 1987
A در ابربزرگ ماژلان فقط كمتر از 25 نوترينو را آشكار كرده ايم. فرض كنيد مي خواستيم به اين روش با تمدني بسيار نزديك تر -مثلاً 160 سال نوري به جاي 160 هزار سال نوري تا ابر ماژلان بزرگ- ارتباط برقرار كنيم. جابه جا كردن ابرنواختر 1987A به اين فاصله را يك ميليون بار از نظر نوترينويي درخشان تر مي كند اما همچنين در انفجار ابرنواختري حدود 10 درصد جرم ستاره هم به انرژي تبديل مي شود. توليد كردن مقداري كافي نوترينو براي اين كه تمدني در فاصله ي 160 سال نوري از ما بتواند همچنان حدود 25 نوترينو را آشكار كند نيازمند رهاسازي انرژي ذخيره شده در جسمي به اندازه ي مريخ است! بنابراين روشن است كه برقراري ارتباط مؤثر نوترينويي همچنان تا سال ها فراتر از توانايي هاي ما قرار دارد.
* انفجارهاي هسته اي.
راست: پيش از اين که در سال 1346 /1967 انجام دادن آزمايش هاي هسته اي خطرناک بر فراز جو زمين ممنوع شود، ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي سابق با هم در فضا آزمايش هاي هسته اي انجام مي دادند. اين تصوير نوعي «شفق قطبي» را پس از آزمايشي موسوم به ستاره ي دريايي در امريکا نشان مي دهد. اين دو ابرقدرت جهان آن قدر سلاح اتمي توليد کردند که براي از ميان بردن تمدن زميني کافي بود اما براي علامت دادن به بيگانگان فضايي کافي نبود!
چپ: ناسا تلسکوپ فضايي پرتو گاماي فرمي را به فضا فرستاد تا تابش هاي پر انرژي چشمه هاي طبيعي - مانند ستاره هاي منفجر شونده، سياه چاله ها، و ستاره هاي نوتروني- را بررسي کند. اما تمدن هاي ديگر براي آشکار سازي انفجارهاي هسته اي دست ساز بشر در فضا بايد مدل هاي بسيار قوي تري از تلسکوپ فرمي را داشته باشند.

توانايي هاي محدود
آيا مي توانند همين حالا ما را«ببينند»؟ مسلم است كه ما در حال بهبود فناوري هاي خودمان براي ديدن سياره هاي ديگر در اطراف ستاره هاي نزديك هستيم. اگر تمدن هاي داراي فناوري در اطراف ستاره هاي نزديك وجود داشته باشند، ممكن است تا به حال زمين را رصد كرده و براي آن نامي هم گذاشته باشند. بسته به سطح فناوري شان ممكن است حتي تركيبات جوّ زمين را هم تقريباً پيدا كرده و به اين نتيجه رسيده باشند كه اين جا نوعي از حيات وجود دارد.
همان طور كه ديديم، آشكارسازي تمدن ما كار دشواري است يا به همين ترتيب، توانايي تمدن ما هم براي ارسال پيامي به تمدن هاي ديگر محدود است. در برخي موارد هم كه فناوري آن را داريم، آن را روشي براي برقراري ارتباط يا ارسال پيام به ديگران برنگزيده ايم. فعلاً فقط مي دانيم كه احتمالاً در جايي ديگر در اين عالم هم تمدني وجود دارد كه مشغول بررسي اين حقيقت است كه آيا در اين عالم تنهاست؟




آيا براي ارسال پيام به تمدن هاي ديگر تلاشي کنيم؟
استفان هاوکينگ به تازگي در جايي گفته بود: «اگر بيگانگان به ديدار ما بيايند، اوضاع بسيار شبيه زماني خواهد شد که کريستف کلمب در آمريکا از کشتي پياده شد؛ اين براي بوميان امريکا خوشايند نبود». درست است اما اگر اين فرازميني ها فناوري بسيار پيشرفته اي داشته باشند که بتوانند فواصل عظيم ميان ستاره اي را درنوردند و به زمين بيايند، حتماً تلسکوپ هاي فضايي پيشرفته اي هم داشته اند و مدت ها پيش از ظهور تمدن انساني روي زمين، سياره ي ما را در مقام سياره اي داراي حيات کشف کرده بوده اند. اگر زميني ها ناگهان «پشت در» در سياره ي ما سبز شوند به اين معناست که مي خواسته اند سياره اي داراي حيات را بررسي کنند، نه اين که پيام ما را دريافت کرده اند.
آيا بيگانگان فضايي مي توانند به راديوهاي ما گوش بدهند، يا برنامه هاي تلويزيوني ما را ببينيد؟
درخشندگي تمدن ما در امواج راديويي چقدر است؟ مثلاً سامانه ي راداري آرسيبو را در نظر بگيريد. اين سامانه منجر به كشف هاي متعددي، از جمله يخ آب بر قطب هاي ماه و عطارد، و همچنين موجب كامل شدن درك ما از ويژگي هاي سيارك هاي بالقوه خطرناك شده است. سامانه ي راداري آرسيبو، افزون بر بهره گيري از بزرگ ترين تلسكوپ راديويي جهان (به قطر 305 متر)، به زودي به فرستنده اي با قدرت هزار كيلو وات (يا يك مگاوات) مجهز خواهد شد كه در فركانس 2380 مگاهرتز كار خواهد كرد. براي مقايسه خوب است بدانيد كه فرستنده ي معمولي تلويزيوني يا راديوي اف ام، كه در فركانس حدود 100 مگاهرتز كار مي كند، با قدرت 50 كيلووات، يعني 20 بار كم قدرت تر، به مخابره ي امواج مي پردازد.
فرستنده ي راداري آرسيبو از نظر تمدني در فاصله ي 25 سال نوري، حدود 50 يانسكي (JY) درخشندگي راديويي دارد (يانسكي واحد چگالي شار طيفي و برابر است با 10به توان منفي 26 وات بر متر مربع بر هرتز؛ و چگالي شار در واقع مقدار شار گذركننده از واحد سطح تعريف مي شود.) براي مقايسه بدانيد كه اجرام آسماني راديويي معمولي حدود يك يانسكي درخشندگي راديويي دارند، در حالي كه درخشندگي راديويي يك تلفن همراه در فاصله ي حدود يك كيلومتري چند ميليون يانسكي است. درخشندگي راديوي 50 يانسكي را به آساني با ابزارهايي مانند آرايه اي بسيار بزرگ گسترده شده (EVLA) در نيومكزيكو مي توان آشكار كرد. حتي در مقياس هاي كهكشاني دو سامانه ي آرسيو مانند مي توانند با هم ارتباط مستقيم -البته با تأخير زماني بسيار - داشته باشند.
براي هر تمدني كه در جست و جوي امواج مخابره شده ي سامانه ي راداري آرسيبو باشد، پيچيدگي هايي وجود دارد، نخست اين كه سامانه همواره كار نمي كند. از اين تلسكوپ در ديگر پژوهش هاي نجومي و جوّي هم استفاده مي شود. روشن است كه هرچقدر هم تلسكوپ ها و آشكارسازهاي تمدني بيگانه قوي باشد، وقتي ما چيزي مخابره نكنيم آن ها هم چيزي آشكار نمي كنند.
پيچيدگي دوم اين است كه فرستنده ي آرسيبو هنگام مخابره ي امواج، به زمين در حال چرخش متصل است. به سبب قطر بزرگ تلسكوپ، امواج ارسال شده از آن به شدت متمركزند؛ شبيه نور چراغ فانوس دريايي. بنابراين تمدن بيگانه فقط زماني قادر به آشكارسازي اين امواج خواهد بود كه دقيقاً در لحظه ي درست و در جهت درست كار كند. بدتر اين كه حتي اگر تمدني باشد كه مدام ما را زير نظر داشته باشد اما جهت گيري تلسكوپ آشكارسازش با فرستنده ي آرسيبو يكسان نباشد، هرگز ما را نخواهد يافت! (مثل اين مي ماند كه رصدگري در شمال ايران هر شب آسمان را رصد كند، به هر حال هرگز نمي تواند ستاره ي آلفا-قنطورس را ببيند.)
پيچيدگي نهايي اين است كه سامانه ي راداري آرسيبو در همه ي عمر تلكسوپ آرسيبو به اين شكل كار نكرده بوده است؛ سامانه هاي پيشين قدر كمتري داشته اند كه به اين معناست كه از فواصل دور آشكار نمي شده اند. همچنين تمدن بيگانه بايد آسمان را در فركانس درست رصد كند.
يكي از كارهايي كه مي توانيم براي افزايش احتمال پيدا شدن انجام بدهيم اين است كه علامتي هميشه روشن توليد كنيم. فرستنده ي راديويي ديگر ما، بعد از آرسيبو، احتمالاً سامانه ي نظارت فضايي نيروي هوايي آمريكا (AFSSS) است. اين سامانه ي راداري اكنون 40 سال است كه به طور پيوسته كار مي كند و وظيفه اش ردگيري ماهواره هاست. اما، مانند آرسيبو، اين سامانه هم به سياره اي در حال چرخش متصل است؛ بنابراين تمدني دوردست همچنان بايد در زمان درست و در جهت درست رصد كند تا امواج آن را آشكار كند.
هر چند قدرت AFSSS كمي كمتر از آرسيبو است و پرتو مخابره شده از آن هم چندان متمركز نيست. پرتو كمتر متمركز آن البته مستقيماً به هدف مأموريت اين سامانه مرتبط است و آن ايجاد حصاري فضايي» است كه ماهواره ها حين گردش به دور زمين بايد از ميانش بگذرند. تركيب قدرت كمتر و پرتو غيرمتمركزتر يعني اين سامانه احتمالاً 10 هزار بار ضعيف تر است اما احتمالاً همچنان از فاصله ي حدود 25 سال نوري با تلسكوپي مانند EVLa يا تلسكوپ راديويي غول پيكر امواج متري (GMRT) درهند قابل آشكارسازي خواهد بود.
يكي ديگر از مباحث رايج اين است كه آيا امكان دارد بيگانگان فضايي برنامه هاي تلويزيوني ما را دريافت كنند؟ و نگران برخي اين است كه اگر چنين شود، برداشت آن ها از تمدن زميني چه خواهد بود؟ البته دريافت كردن برنامه هاي تلويزيوني از فواصل ميان ستاره اي چندان كار آساني نيست. مخابره هاي تلويزيوني و راديو اِف ام نه تنها ضعيف ترند بكله بسيار هم كمتر متمركزند (تا اين جا روي زمين، مردم بيشتري آن ها را دريافت كنند). تركيب قدرت كمتر و پرتوهاي كمتر متمركز يعني تمدن هاي نزديك ما بايد تلسكوپ هايي دست كم 100 بار حساس تر از تلسكوپ هاي راديويي فعلي ما داشته باشند تا بتوانند برنامه هاي تلويزيوني ما را دريافت كنند.وقتي همه اين موارد را در نظر بگيريد، متوجه مي شويد كه چرا پروژه اي مانند سِتي هنوز در نخستين مراحل خود به سر مي برد. ما فقط با داشتن تلسكوپ هايي بسيار بزرگ تر به همراه پروژه هاي دائمي سِتي سوار بر آن ها (مانند پروژه ي ستي در خانه) مي توانيم اميدوار باشيم كه روزي علامتي از همسايگان بيگانه دريافت كنيم.




* بشقاب راديويي. با وجود برنامه هاي مختلف بسيار براي
برقرار کردن ارتباطات ميان ستاره اي، همچنان بهره گيري از
علايم راديويي کاربردي ترين روش است زيرا اين امواج بسيار
آسان مخابره و آشکار سازي مي شوند و در ضمن با سرعت نور
حرکت مي کنند. در اين تصوير رصد خانه ي آرسيبو در پرتوريکو
را مي بينيد که مي تواند علايم راديويي را، حتي اگر از آن سوي
کهکشان ما آمده باشند، آشکار کند.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mohammad519

عضو جدید
کسب درآمد از اینترنت صد درصد تضمینی بدون هیچ هزینه ای

کسب درآمد از اینترنت صد درصد تضمینی بدون هیچ هزینه ای

سلام دوست عزيز خوبي
آيا درآمدتان کافي نيست؟
آيا به يه شغل پر درآمد و کم دردسر احتياج داريد؟
تا حالا در مورد درآمد اينترنتي چيزي شنيدي؟
پس به لينک زير برو و اين فايل کم حجم رو دانلود کن و به درآمد باور نکردني برسيد
کاملا هم رايگان هست و نيازي نيست پولي بپردازي
پشيمون نميشيد
http://uplod.ir/bjpqh8zsbmzn/aaaaaaaaa.zip.htm
 

fantastic girl

عضو جدید
مهندس میدونم م3 همیشه جالب و مفیده!وا3 همین چون ماشالا زیاد بود سیوش میکنم بعدا میخونم!
خسته نباشی میرزا!
حالا اون متن خوشگل ترش دقیقا چه شکلیه که تو وبلاگته؟؟!!ببین میدونی که من سخت سلیقما!سوسول نباشه تیپش لطفا!:D
 

Similar threads

بالا