طب در تاریخ تمدن اسلامی

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس از ظهور اسلام و گسترش آن در کشورهاي خاور ميانه از جمله ايران ، درحاليکه در کشورهاي اروپايي به ندرت افراد با سواد يافت مي شدند مسلمانان تحول عظيمي در علوم طبيعي و طب بوجود آوردند . نخستين بار داروخانه بوسيله مسلمانان ايجاد شد وآنها بودند که نخستين مدرسه داروشناسي را بنيان گذاري کردند . طبيبان مسلمان به شست وشو مخصوصاً هنگام تب و به هنگام بخار اهميت فراواني مي دادند . در درمان آبله و سرخک پيشرفت هاي زيادي داشتند . بيهوشي به وسيله استنشاق را در برخي کارهاي جراحي به کار مي بردند و از مخدرات براي ايجاد خواب عميق استفاده مي کردند . نام سي و چهار بيمارستان را که در اين دوران در قلمرو اسلام فعال بوده است مي دانيم که ظاهراً همگي به شيوه انجمن علمي و بيمارستان ايراني جندي شاپور پديد آمده است .
اولين بيمارستاني که از آن خبر داريم در بغداد در دوران هارون الرشيد بوجود آمد . سپس در قرن دهم ميلادي ‍پنج بيمارستان ديگر ايجاد شد . بزرگتر از همه بيمارستان هاي قلمرو اسلام ، بيمارستاني بود که درسال ۸۸ هجري در دمشق بنيان نهاده شد . در سال ۳۶۸ هجري بيست و چهار طبيب در آنجا مشغول به کار بودند . بيمارستانها مهمترين جاي تدريس طب بودند . هيچکس حق طبابت نداشت مگر در امتحاني که به اين منظور ترتيب داده مي شد شرکت مي کرد و از دولت اجازه مي گرفت .

داروساز ، مسلماني و شکسته بند تابع نظاماتي بودند که دولت براي مراقبت اعمال آنها وضع کرده بود . علي بن عيسي ، وزير و طبيعي دان ، گروهي از طبيبان موظف را برگماشته بود که در شهرهاي مختلف بگردند و بيماران را علاج کنند و هم طبيباني بودند که همه روزه به زندانها سرکشيده ، زندانيان بيمار را معالجه مي کردند . از مبتلايان به امراض روحي مراقبت خاص به عمل مي آمد و معالجه ايشان با رأفت و انسانيت انجام مي شد . تنها در شهر بغداد در سال ۳۱۹ هجري ، هشتصد و شصت طبيب مجاز بودند .
از همان روزها ، واژه فارسي بيمارستان در تمام دنياي اسلام مصطلح گرديد . اغلب اين بيمارستانها در ايران ، مراکش و سوريه بودند . در قاهره اولين بيمارستان در سال ۸۷۲ ميلادي توسط بن لادن تأسيس شد و تا قرن پانزدهم هنوز باقي بود و چندين بيمارستان ديگر نيز پس از آن برپا گرديد . تاريخچه هاي اسلامي راجع به زمان ساختمان و تاسيس اين بيمارستانها به تفصيل سخن گفته و نه فقط بودجه بيمارستان بلکه حقوق پزشکان ، مستخدمين و غيره را ذکر کرده است . بايد دانست که جراحان حاذق به دانشجويان آموزش مي دادند ، جلسات سخنراني داشتند ازآنها آزمون به عمل مي آوردند و سپس گواهي نامه به آن ها داده مي شد .
 
بالا