تخصص، زمان، همکاری

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا کجایین نیستین
کتاب خریدین؟
دو روزه از کتاب خوندن فرار کردین ها؟

کو مردان عمل؟
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
امیدوارم حال همگی خوب باشه
منم یکی داشتم اون یکی راهم خریدم
کتاب جالبی به نظر میاد
یه روز بذاریم در موردش بحث کنیم!!!!!!
 

mi.ab.kr.ir

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
امیدوارم حال همگی خوب باشه
منم یکی داشتم اون یکی راهم خریدم
کتاب جالبی به نظر میاد
یه روز بذاریم در موردش بحث کنیم!!!!!!


سلام
بابا کجایین نیستین
سایه اتان سنگین شده
یادی از ما فقیر فقرا نمی کنید
پارسال دوست امسال آشنا
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هییییییییییییی واییییییییییییییی..........................

یاد قدیما افتادم..............:cry:
چه خبر بود اینجاااااااااااااااااااااااااااااااا:(
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدونم چرا هر چی میخوام در مورد شما
مثبت اندیش باشم نمیشه!!!!!!!!!!
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیدونم چرا هر چی میخوام در مورد شما
مثبت اندیش باشم نمیشه!!!!!!!!!!


چراااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی من منفیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:w20:
:question:

میشه کمی توضیح بدین؟
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه معلومه شطرنج زیاد بازی میکنید
اما جدا شوخی بود درراستای چند شب پیش!!!!
راستی
کتاب جامعه شناسی خودمانی هم زیاد معروف بود و خیلی توصیه میشد!!!!
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه معلومه شطرنج زیاد بازی میکنید
اما جدا شوخی بود درراستای چند شب پیش!!!!
راستی
کتاب جامعه شناسی خودمانی هم زیاد معروف بود و خیلی توصیه میشد!!!!

:surprised::cool:
این یکی کتابو انوقت مخصوص ما معرفی کردین دیگه !!!!!!!!!!!!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ گاه تنهایی و كتاب و قلم ، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا كسی از من نخواهد گرفت ... دیگر چه میخواهم ?????????????
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بمانیم تا كاری كنیم ٬ نه كاری كنیم تا بمانیم .

گاهی وقت ها فقط یک راه می ماند و آن هم یافتن راهی جدید است!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابته من خودم نخوندمش بعدا..............(خنده)


هنر من و بزرگترین هنر من: فن زیستن در خویش. همین بود که مرا تا حال زنده داشت. همین بود که مرا از اینهمه دیگرها و دیگران بیهوده مصون می داشت.
هر گاه با دیگران بودم خود را تنها می دیدم. تنها با خودم، تنها نبودم اما، اما اکنون نمی دانم این "خودم" کیست؟ کدام است؟
هر گاه تنها می شوم گروهی خود را در من می آویزند که منم و من با وحشت و پریشانی و بیگانگی در چهره هر یک خیره می شوم و خود را نمی شناسم! نمی دانم کدامم؟
می بینی که چه پریشانی ها در بکاربردن این این ضمیر اول شخص دارم، متکلم! نمی دانم بگویم از اینها من کدامم یا از اینها من کدام است؟ پس آنکه تردید می کند و در میان این "من" ها سراسیمه می گردد و می جوید کیست؟ من همان نیستم؟ اگر آری پس آنکه این من را نیز هم اکنون نشانم می دهد کیست؟
اوه که خسته شدم! باید رها کنم. رها میکنم اما چگونه می توانم تحمل کنم؟
تا کنون همه رنج تحمل دیگران را داشتم و اکنون تحمل خودم رنج آورتر شده است.
می بینی که چگونه از تنهایی نیز محروم شدم؟!
« دکترعلی شریعتی »
( هبوط در کویر )
 

Similar threads

بالا