چقدر به شفاعت اعتقاد دارید؟

چقدر به شفاعت اعتقاد دارید؟

  • کاملاً اعتقاد دارم

    رای: 36 76.6%
  • اصلاً اعتقاد ندارم

    رای: 7 14.9%
  • شک دارم

    رای: 4 8.5%

  • مجموع رای دهندگان
    47
وضعیت
موضوع بسته شده است.

simiar

عضو جدید
منظور معنی لغوی شفاعت نیست بلکه مفهوم آن در دین خصوصاً شیعه است و اینکه افرادی که دارای قرب الهی بیشتری باشند جهت رسیدن افراد دیگر واسطه شوند.
به زبان ساده تر اینکه در روز قیامت از بزرگان دین کمک بخواهید.
 
آخرین ویرایش:

simiar

عضو جدید
شرمنده تشکر ندارم
کاملا اعتقاد دارم حتی میگم بدون شفاعت هرگز نمیشه!
با قرآن هم منافاتی نداره
از اینکه تذکر دادین ممنونم. البته شفاعت و توسل هم بی ربط نیستند ولی حق با شماست.
1- با آیاتی که قدرت رو فقط در ید خداوند میدونه و هیچ شفیعی رو قائل نیست چطور کنار میایید؟
2- تعارض بین عدل خدا و شفاعت وجود نداره؟
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
از اینکه تذکر دادین ممنونم. البته شفاعت و توسل هم بی ربط نیستند ولی حق با شماست.
1- با آیاتی که قدرت رو فقط در ید خداوند میدونه و هیچ شفیعی رو قائل نیست چطور کنار میایید؟
2- تعارض بین عدل خدا و شفاعت وجود نداره؟
1-قدرت بله دست خداست ولی هیچ شفیعی نیستو آیه بدین لطفا
2-چه تعارضی؟؟؟
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم زیارت که به قصد دریافت شفاعت انجام میشه یک جور آرامش به انسان میده و یک حس مثبت درونش هست که این حس در نهاد انسان وجود داره و دقیقا همون حسیه که در زمان باستان مردم برای ارضای این حس از پرستش اشیاء و حیوانات و ... استفاده میکردند الان هم فرقه ها و مذاهب مختلف محل ها و چیزهای مختلفی برای پرستیدن دارند.
یک چیز جالب رو هم بگم، من این ترم تاریخ تحلیلی داشتم توی کتابش نوشته بود <<بت پرستان خطاب به مخالفانشون میگفتند که بت ها رو نمیپرستند و بت ها فقط واسته ای است بین انها و کسی که از نظرهاشون پنهان است>> یعنی دقیقا کاری که ما توی اسلامه خودمون میکنیم!
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اینکه تذکر دادین ممنونم. البته شفاعت و توسل هم بی ربط نیستند ولی حق با شماست.
1- با آیاتی که قدرت رو فقط در ید خداوند میدونه و هیچ شفیعی رو قائل نیست چطور کنار میایید؟
2- تعارض بین عدل خدا و شفاعت وجود نداره؟
با اینکه از کس دیگه ای پرسیدید من جسارتا جوابتون رو میدم
1- در همون آیات که میگید ذکر شده که خدا با اختیار خودش به کسانی که بخواهد این قدرت شفاعت رو اعطا میکنه که این دلیل محکمی بر شفاعت هست.
متاسفانه الان حضور ذهن ندارم که آیات رو اینجا بگم
2- شفاعت چه منافاتی میتونه با عدل خدا داشته باشه؟ این امتیازی هست که خدا خودش به اولیا میده.
ضمنن هر کسی هم شفاعت نخواهد شد. بر عکس چیزی که عوام میگن و بعضی مداح ها بازار گرمی میکننن.
شفاعت ییقینا شامل حال کسانی خواهد بود که خدا بخواد اونا آمرزیده بشن و هیچ کسی (انبیا و امامن ) مخالف نظر خدا نمی تونن کاری بکنن.
در احادیث هم داریم که مثلا شفاعت ما شامل حال کسی که نمازش رو سبک بشماره نمیشه(از امام صادق)
موفق باشید
شب بخیر
 

simiar

عضو جدید
1-قدرت بله دست خداست ولی هیچ شفیعی نیستو آیه بدین لطفا
2-چه تعارضی؟؟؟
1- «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» بقره (2)، آیه 254.
«یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» طه 20

2- اینکه کسی در دنیا گناهکار باشه و به خاطر شفاعت بخشوده شود . چه تفاوتی با کسی که گناه نکرده دارد؟
این با عدل خدا در یک قالب جا نمیگیره.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظرم زیارت که به قصد دریافت شفاعت انجام میشه یک جور آرامش به انسان میده و یک حس مثبت درونش هست که این حس در نهاد انسان وجود داره و دقیقا همون حسیه که در زمان باستان مردم برای ارضای این حس از پرستش اشیاء و حیوانات و ... استفاده میکردند الان هم فرقه ها و مذاهب مختلف محل ها و چیزهای مختلفی برای پرستیدن دارند.
یک چیز جالب رو هم بگم، من این ترم تاریخ تحلیلی داشتم توی کتابش نوشته بود <<بت پرستان خطاب به مخالفانشون میگفتند که بت ها رو نمیپرستند و بت ها فقط واسته ای است بین انها و کسی که از نظرهاشون پنهان است>> یعنی دقیقا کاری که ما توی اسلامه خودمون میکنیم!
بت پرستها بت ها رو واسطه ی خدا میدونستن و ما ائمه رو واسطه یخدا میدونیم. با این دو تفاوت:
اونها برای بتها قدرتی غیر از قدرت خدا واستقلال عمل قائل بودند ولی ائمه ی ما همه چیزشون به اذن خداس مثل بقیه بنده ای خدا.
2- اونها سننگ و چوب قلاب رو واسطه میکردن و ما منتخبین خود خدا رو بر طبق آیات قران واسطه میدونیم
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1- «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» بقره (2)، آیه 254.
«یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» طه 20

2- اینکه کسی در دنیا گناهکار باشه و به خاطر شفاعت بخشوده شود . چه تفاوتی با کسی که گناه نکرده دارد؟
این با عدل خدا در یک قالب جا نمیگیره.
این آیه خودش دلیل و اثبات شفاعت هست
 

simiar

عضو جدید
این آیه خودش دلیل و اثبات شفاعت هست

کلا عادت به سرچ و کپی پیست ندارم ، چون دوستمون جواد خواست مجبور شدم.

توی قرآن آیاتی هست که تأیید میکنه و ایاتی هم هست که با صراحت رد میکنه،مثلاً این ایه

قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً» زمر (39)، آیه 44. «بگو تمام شفاعت یکسره برای خدا است».

بنابراین تکیه من بیشتر بر موضوع منافات با عدله.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
1- «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» بقره (2)، آیه 254.
«یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» طه 20

2- اینکه کسی در دنیا گناهکار باشه و به خاطر شفاعت بخشوده شود . چه تفاوتی با کسی که گناه نکرده دارد؟
این با عدل خدا در یک قالب جا نمیگیره.

1-آیه اول در مورد کسانیست که خمس و زکات نمیدهند
آیه دوم هم به قول دوستمون دلیلی بر شفاعت است
2-اول باید دید چه گناهی شامل شفاعت میشه؟آیا بدون توبه میشه؟
دوما بخشنده بودن خدا رو میرسونه که بوسیله مقربین درگاهش میشه به او تقرب جست.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست من ما هم همین رو میگیم
اولیا بدون اجازه خدا حق خوردن آب رو هم ندارن چه برسه به شفعت
وفتی میگه شفاعت مخصوص خداس یعنی اینکه بقیه هم که شفاعت میکنن با اجازه ی خدا صورت میگیره.
لطفا پست دوم منو توی این تایپیک با دقت بخونید
 

simiar

عضو جدید
1-آیه اول در مورد کسانیست که خمس و زکات نمیدهند
آیه دوم هم به قول دوستمون دلیلی بر شفاعت است
2-اول باید دید چه گناهی شامل شفاعت میشه؟آیا بدون توبه میشه؟
دوما بخشنده بودن خدا رو میرسونه که بوسیله مقربین درگاهش میشه به او تقرب جست.
دوست من ما هم همین رو میگیم
اولیا بدون اجازه خدا حق خوردن آب رو هم ندارن چه برسه به شفعت
وفتی میگه شفاعت مخصوص خداس یعنی اینکه بقیه هم که شفاعت میکنن با اجازه ی خدا صورت میگیره.
لطفا پست دوم منو توی این تایپیک با دقت بخونید
علی آقا همه ی پست ها رو به دقت میخونم. موضع من مخالفت نیست بلکه سواله.

به نظر شما چه دلیلی میتونه وجود داشته باشه که خدا واسطه ای رو قرار بده؟ اونم روز قیامت.
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
بت پرستها بت ها رو واسطه ی خدا میدونستن و ما ائمه رو واسطه یخدا میدونیم. با این دو تفاوت:
اونها برای بتها قدرتی غیر از قدرت خدا واستقلال عمل قائل بودند ولی ائمه ی ما همه چیزشون به اذن خداس مثل بقیه بنده ای خدا.
2- اونها سننگ و چوب قلاب رو واسطه میکردن و ما منتخبین خود خدا رو بر طبق آیات قران واسطه میدونیم
1)منظورت چیه که همه چیزشون به اذن خداست؟ اگر همه چیزشون به اذن خدا باشه که شفاعتشون هم میشه به اذن خدا کلا وجودشون همون خدا میشه نه چیز دیگری؛ اینجا این سوال پیش میاد که چه کاریه واسطه بندازی بین خودت و خدا؟!
2) همون سنگ و چوبی که شما میگی توی آیین اونها نمادی از منتخبین خدا بوده که اونها این منتخبین رو با الهه های مختلف مشناختند و خوب تو آیین اونها به این شکل بوده، همونطور که ضریح امامان برای شیعیان نمادی از اون امامه من نمیتونم بگم چرا شیعیان میچسبند به یک تیکه فلز و توی حرم های مختلف 4-5 نفر رو زیر دست و پا له میکنند تابه این سازه برسند و ماچ و بوسه و کنند و این حرف ها!
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
کلا عادت به سرچ و کپی پیست ندارم ، چون دوستمون جواد خواست مجبور شدم.
توی قرآن آیاتی هست که تأیید میکنه و ایاتی هم هست که با صراحت رد میکنه،مثلاً این ایه
قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً» زمر (39)، آیه 44. «بگو تمام شفاعت یکسره برای خدا است».
بنابراین تکیه من بیشتر بر موضوع منافات با عدله.
این آیه در مورد مشرکانی بود که میگفتند ما به بتهایمان توسل میجوییم!!!
((من ذا الذى يشفع عنده الا باذنه )): ((چه كسى است كه نزد او جز به اذن و فرمان او شفاعت كند))؟! (بقره - 257)
منظور از توسل,توسل جستن به اسماء الهی که مظهر این اسماء اولیای معصوم و مقربین درگاه احدیتند پس چگونه ممکنه ما به اسماء الهی توسل بجوییم در حالی که اجازه او را نداریم!!!
اصلا راهی غیر از توسل و شفیع قرار دادن مظاهر اسماء نداریم!
 

drippy*

عضو جدید
از اینکه تذکر دادین ممنونم. البته شفاعت و توسل هم بی ربط نیستند ولی حق با شماست.
1- با آیاتی که قدرت رو فقط در ید خداوند میدونه و هیچ شفیعی رو قائل نیست چطور کنار میایید؟
2- تعارض بین عدل خدا و شفاعت وجود نداره؟

من در این مورد اطلاع زیادی ندارم ولی تا جایی که میدونم حق الناس جز گناهانی که شفاعت میشن نیست پس با عدل خدا منافاتی نداره
والبته شفاعت شرایط خاصی داره
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1)منظورت چیه که همه چیزشون به اذن خداست؟ اگر همه چیزشون به اذن خدا باشه که شفاعتشون هم میشه به اذن خدا کلا وجودشون همون خدا میشه نه چیز دیگری؛ اینجا این سوال پیش میاد که چه کاریه واسطه بندازی بین خودت و خدا؟!
2) همون سنگ و چوبی که شما میگی توی آیین اونها نمادی از منتخبین خدا بوده که اونها این منتخبین رو با الهه های مختلف مشناختند و خوب تو آیین اونها به این شکل بوده، همونطور که ضریح امامان برای شیعیان نمادی از اون امامه من نمیتونم بگم چرا شیعیان میچسبند به یک تیکه فلز و توی حرم های مختلف 4-5 نفر رو زیر دست و پا له میکنند تابه این سازه برسند و ماچ و بوسه و کنند و این حرف ها!
1- دقدقا همین طوره که گفتی
همه ی کارهای ائمه ی ما به اذن خداس، این که ما واسطه میندازیم بین خودمون و خدا به دلیل اینه که علم و معرفتمون درباره ی خدا کمه و ائمه به ما خدا رو میشناسونند و لا غیر. و الا همه ی کارها هم مربوط به خداس و ائمه دکان نیستند. اونها واسطه ی آشنایی ما و خدا هستند.
2- سنگ و چوب و انسان یا هر چیز دیگه وقتی از طرف خود انسانها اتخاب شده نمی تونه منتخب خدا باشه، ولی پیامبر و ائمه از طرف خدا انتخاب میشن.
در ضمنکجای اسلام گفته که ضریح امامان نماد خدا یا ائمه هست.
لطفا خرافات عده ای رو به پای اسلام نذارید. چیزی رو که مراجع و علمای واقعی اسلام میگن رو بفرمایید.
ضریح فقط یک حصار روی قبر ائمه هست که برای احترام بیشتر دور اون کشیده میشه و متبرک هست چون متعلق به اون شخصیت هست و شخصیت های بزرگ همه چیزشون و حتی خاک قبرشون الهی و متبرک هست
 

Mohammad.aryan

اخراجی موقت
علی آقا همه ی پست ها رو به دقت میخونم. موضع من مخالفت نیست بلکه سواله.

به نظر شما چه دلیلی میتونه وجود داشته باشه که خدا واسطه ای رو قرار بده؟ اونم روز قیامت.


به جز خدا هیچ شفاعتی وجود ندارد!

تمامی مخلوقات خدا که اجازه شفاعت دارند در اصل نوعی وسیله و ابزار خداوند برای شفاعت هستند.


مثل اینکه ما گوسفندی را با چوقو سر ببریم و بگوئیم ان را ما بریدیم و بعد بگوئیم چاقو ان را برید!

در اصل انجام دهنده ما هستیم و وسیله بریدن چاقو است.

خداوند برای انجام هر کاری وسیله ای دارد و مستقیما ابا دارد که کاری را انجام بدهد.

و وسیله شفاعت نیز مخلوقاتش هستند.

بعنوان مثال در روایات است که کسی که در دریا غرق شود شهید میمیرد.

و از سوی دیگر در روایات است که شهیدان میتوانند شفاعت کنند!

پس کسی که در دریا غرق شود میتواند شفاعت کند!
و شفاعت او همان شفاعت خداست چون او و تمامی خلقت ابزارها و وسیله های خداوند برای جاری شدن اراده اش هستند.

اگر واقعا به این جمله اعتقاد داریم که:

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

هیچ حول و قوه ای نیست مگر حول و قوه خداوند متعال

پس هر حول و قوه ای چه شفاعت و چه نعمت و چه عذاب همه خداوند است. و اگر ما نمیتوانیم خداوند را ببینیم و مخلوقات خداوند را میبینیم به خاطر این است که به درک کامل حضور خداوند در خلقت نرسیده ایم.

عرفای اسلامی در این باره اصطلاحی دارند با نام وحدت و کثرت یعنی که در عین اینکه در خلقت تعداد زیاد مخلوقات خوب و بد وجود دارد ولی در عین حال همگی جلوه یک خداوند واحد هستند که این معنی وحدت وجود است.

و اما در مورد شفاعت خداوند خود فرموده هر که را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد عذاب میکند (قران کریم)

اما بخشش و عذاب اتفاقی و تصادفی نیست بلکه از روی حساب و کتاب و عدالت است.

ولی چون خداوند مجبور نیست به کسی حساب پس بدهد لذا میفرماید هر که را بخواهم میبخشم و هر که را بخواهم عذاب میکنم

تا کسی از خدا سوال و جواب نکند که چرا عذاب میکنی و یا میبخشی!



یا حق
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
1- دقدقا همین طوره که گفتی
همه ی کارهای ائمه ی ما به اذن خداس، این که ما واسطه میندازیم بین خودمون و خدا به دلیل اینه که علم و معرفتمون درباره ی خدا کمه و ائمه به ما خدا رو میشناسونند و لا غیر. و الا همه ی کارها هم مربوط به خداس و ائمه دکان نیستند. اونها واسطه ی آشنایی ما و خدا هستند.
2- سنگ و چوب و انسان یا هر چیز دیگه وقتی از طرف خود انسانها اتخاب شده نمی تونه منتخب خدا باشه، ولی پیامبر و ائمه از طرف خدا انتخاب میشن.
در ضمنکجای اسلام گفته که ضریح امامان نماد خدا یا ائمه هست.
لطفا خرافات عده ای رو به پای اسلام نذارید. چیزی رو که مراجع و علمای واقعی اسلام میگن رو بفرمایید.
ضریح فقط یک حصار روی قبر ائمه هست که برای احترام بیشتر دور اون کشیده میشه و متبرک هست چون متعلق به اون شخصیت هست و شخصیت های بزرگ همه چیزشون و حتی خاک قبرشون الهی و متبرک هست
1) توی این قسمت با شما هم عقیده ام ،توی ادیان دیگه هم این وجود داره مثل همین جیسز که مسیحی ها زمان ترس یا چیز دیگه میگن
2)اینکه امامان و امام زاده های ما که امروزه در ایران زیارت میشن و مردم ازشون شفاعت میخوان از طرف خدا بودند و متبرک هستند در دین و مدهب شما وجود داره و شما بنا بر روایات دینی خودت اینها رو مقدس و خدایی میدونی، مطمعنا اون چوب و سنگ هم برای اون بت پرست حالت تبرک و خدایی داشته که اون رو واسطه میکرده برای خداش. همه هم ماشالا فقط دین و فرقه خودشون رو درست میدونند ، به شخصه فرقی بین این دو عمل نمیبینم.
حالا توی پست قبلی گفتم ضریح نماد خدا بوده شما گفتی بگو متبرکه به اون شخصی که خدایی بوده، که در کل جفتش یکیه و به یک مفهوم میرسه.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
1) توی این قسمت با شما هم عقیده ام ،توی ادیان دیگه هم این وجود داره مثل همین جیسز که مسیحی ها زمان ترس یا چیز دیگه میگن
2)اینکه امامان و امام زاده های ما که امروزه در ایران زیارت میشن و مردم ازشون شفاعت میخوان از طرف خدا بودند و متبرک هستند در دین و مدهب شما وجود داره و شما بنا بر روایات دینی خودت اینها رو مقدس و خدایی میدونی، مطمعنا اون چوب و سنگ هم برای اون بت پرست حالت تبرک و خدایی داشته که اون رو واسطه میکرده برای خداش. همه هم ماشالا فقط دین و فرقه خودشون رو درست میدونند ، به شخصه فرقی بین این دو عمل نمیبینم.
حالا توی پست قبلی گفتم ضریح نماد خدا بوده شما گفتی بگو متبرکه به اون شخصی که خدایی بوده، که در کل جفتش یکیه و به یک مفهوم میرسه.
ببخشید ولی اون مشرکه چیزیو واسطه میکرده که جسم خالی بوده اما در نظر ما شخص شفیع شونده به خاطر روح بلندی که داشته مورد توسل قرار میگیره آنهم به این دلیل که او مظهر اسماء و صفات الهی شده پس از هر بعدیش که نگاه کنی اصلا ربطی به اون نداره و شرک هم محسوب نمیشه
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
علی آقا همه ی پست ها رو به دقت میخونم. موضع من مخالفت نیست بلکه سواله.

به نظر شما چه دلیلی میتونه وجود داشته باشه که خدا واسطه ای رو قرار بده؟ اونم روز قیامت.
دوست عزیز من من هم از نحوه ی پست دادن شما متوجه شدم که موضع شما کاملا سواله و اتفاقا شخص دینداری هم هستید .
من میگم شفاعت امتیازی هست که خدا به اولیا ی خودش میده و اونها در این مورد آزادی عمل دارند،خوب اینجا ممکنه کسی بگه عدالت خدا چی میشه و همچنین اون حرف من که گفتم همه چیز به اذن خداست.
جواب این سوال هم اینه که همه ی کارهای ائمه ی ما به اذن خداس و اگر اونها کسی رو شفاعت کنند این کار به خواست خدا و رضایت خدا انجام میشه. با توجه به اینکه هر کسی و هر گناهی هم مشمول شفاعت قرار نخواهد گرفت.
دلیل اینکه خدا در دنیا واسطه قرار میده به دلیل شناخت بهتر خود خداست. انبیا و امامان برای شناساندن خدا آمده اند. به پاس خدمات و زحمات اونها خدا حق شفاعت رو به اونها داده.
 

Mohammad.aryan

اخراجی موقت

تصور کنید که شما توی یک تصادف باعث مرگ یک بیچاره شده اید

و آوردنتون توی دادگاه و میگند یا بادید مثلا یکصد میلیون دیه بدی و یا اعدام بشی!

از قضا و از شانس شما ولی دم یا بستگان کشته شده مثلا پدر مقتول
راننده اتوبوسه که اون هم چند ماه پیش توی یک تصادفی زده ده نفر رو با اتوبوس کشته مثلا

اون باید دیه ده نفر رو بده
که میشه یک میلیارد تومن

حالا قاضی اومده به پدر مقتول میگه که اگه ادیه پسرت رو ببخشی
من از خزانه دولت یک میلیارد تومن برای تو وام میدم تا ازاد بشی و بری کار کنی پول دولت رو برگردونی

بعدش قاضی میاد بخشی از دیه پسره رو که شما زدین کشتین رو ازتون که توان پرداخت دارین مثلا نصفش رو میگیرن
میریزن توی خزانه دولت
و بقیه رو دولت میبخشه

شما خهم خلاص میشین
و اون راننده هم برای جبران اشتباهش فرصت پیدا میکنه

ولی این کار در قتل عمده و غیره ممکن نیست

در حالت کلی این وساطت برای حل و فصل دعوی را میگویند شفاعت
و کار خیلی پیچیده ای نیست

حالا شفاعت کننده یک قاضی ساده باشه

یا یک ریش سفید محل باشه

یا امام یا فرشته یا قاضی و فرهگذر!


 

simiar

عضو جدید
تصور کنید که شما توی یک تصادف باعث مرگ یک بیچاره شده اید

و آوردنتون توی دادگاه و میگند یا بادید مثلا یکصد میلیون دیه بدی و یا اعدام بشی!

ا.
.
پست قبلیتون فوق العاده بود و به شخصه یاد گرفتم و اگه همون بحثو ادامه میدادیم بهتر بود. ولی در مورد این پست با احترام میگم که قیاس بین حل اختلاف انسان با انسان و انسان با خدا از نوع مع الفارقه ، چون در نوع اول اختلاف وجود داره ولی در نوع دوم اختلاف در کار نیست. در نوع مثال اول (انسان با انسان) شخصی با مقام بالاتر از اعتبار و یا علم و... خود در نزد دو طرف استفاده کرده و حل اختلاف می کند
ولی در مثال دوم (انسان با خدا) کسی که وساطت می کند دارای مقامی بالاتر نیست.
 
آخرین ویرایش:

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز

تصور کنید که شما توی یک تصادف باعث مرگ یک بیچاره شده اید

و آوردنتون توی دادگاه و میگند یا بادید مثلا یکصد میلیون دیه بدی و یا اعدام بشی!

از قضا و از شانس شما ولی دم یا بستگان کشته شده مثلا پدر مقتول
راننده اتوبوسه که اون هم چند ماه پیش توی یک تصادفی زده ده نفر رو با اتوبوس کشته مثلا

اون باید دیه ده نفر رو بده
که میشه یک میلیارد تومن

حالا قاضی اومده به پدر مقتول میگه که اگه ادیه پسرت رو ببخشی
من از خزانه دولت یک میلیارد تومن برای تو وام میدم تا ازاد بشی و بری کار کنی پول دولت رو برگردونی

بعدش قاضی میاد بخشی از دیه پسره رو که شما زدین کشتین رو ازتون که توان پرداخت دارین مثلا نصفش رو میگیرن
میریزن توی خزانه دولت
و بقیه رو دولت میبخشه

شما خهم خلاص میشین
و اون راننده هم برای جبران اشتباهش فرصت پیدا میکنه

ولی این کار در قتل عمده و غیره ممکن نیست

در حالت کلی این وساطت برای حل و فصل دعوی را میگویند شفاعت
و کار خیلی پیچیده ای نیست

حالا شفاعت کننده یک قاضی ساده باشه

یا یک ریش سفید محل باشه

یا امام یا فرشته یا قاضی و فرهگذر!



یعنی بین شما و خدا باید کسی باشه و وساطت کنه؟! یعنی اون امام به شما نزدیکتره تا خدا؟!
من میگم شفاعت به درد کسایی میخوره که کارهایی که میکنند به جای اینکه برای خدا باشه برای امامانه مثلا خیلی از آدم ها رو دیدم که میگن بریم عزاداری کنیم سینه بزنیم زنجیر بزنیم غمه بزنیم که امام حسین شفاعتمون رو به خدا بکنه! یا میرن زیارت با علم به اینکه خدایی اون بالا هست و همه چیز هم دست اونه حاجتشون رو از یک امامزاده میخوان؛ چون اون امام یا امامزاده رو به خودشون نزدیکتر میدونند تا خدا! شدیم امام پرست نه خدا پرست...
 

Mohammad.aryan

اخراجی موقت
پست قبلیتون فوق العاده بود و به شخصه یاد گرفتم و اگه همون بحثو ادامه میدادیم بهتر بود. ولی در مورد این پست با احترام میگم که قیاس بین حل اختلاف انسان با انسان و انسان با خدا از نوع مع الفارقه ، چون در نوع اول اختلاف وجود داره ولی در نوع دوم اختلاف در کار نیست. در نوع مثال اول (انسان با انسان) شخصی با مقام بالاتر از اعتبار و یا علم و... خود در نزد دو طرف استفاده کرده و حل اختلاف می کند
ولی در مثال دوم (انسان با خدا) کسی که وساطت می کند دارای مقامی بالاتر نیست.

یعنی بین شما و خدا باید کسی باشه و وساطت کنه؟! یعنی اون امام به شما نزدیکتره تا خدا؟!
من میگم شفاعت به درد کسایی میخوره که کارهایی که میکنند به جای اینکه برای خدا باشه برای امامانه مثلا خیلی از آدم ها رو دیدم که میگن بریم عزاداری کنیم سینه بزنیم زنجیر بزنیم غمه بزنیم که امام حسین شفاعتمون رو به خدا بکنه! یا میرن زیارت با علم به اینکه خدایی اون بالا هست و همه چیز هم دست اونه حاجتشون رو از یک امامزاده میخوان؛ چون اون امام یا امامزاده رو به خودشون نزدیکتر میدونند تا خدا! شدیم امام پرست نه خدا پرست...

رفیق از قدیم گفته اند در مثل مناقشه نیست

من مثال زدم همه عالم و ادم میدونند که خدا رو با بشر ناقص نمیشه مقایسه کرد چه برسه به عملکرد خدا با بشر رو!

فقط خواستم ذهن انسان روشن بشه

عیسی مسیح برای یارانش و مردمش بیشتر از مثال استفاده میکرد

اکثر پیامبران حتی در قران برای بیان خیلی مسائل از مثال استفاده کرده اند.

خداوند در سوره بقره میفرماید:

خداوند ابا ندارد که از مگسی مثال بزند یا بزرگتر از ان!

یعنی که از مگس و پشه و فیل و زرافه میشه برای بیان حقیقتی مثال آورد.

و اگر از مگس مثال آورده میشود دلیل بر این نیست که خدا را با مگس مقایسه میکنیم و یا مع الفارقه هست یا وصف الفارقه!

یه کم فکر کن بعد قضاوت کن!

یا حق
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اول با آیه زیر شروع می کنم به راحتی قابل درکه
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ كَحُبّ‏ِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ(165
سوره مباركه بقره)

و برخی از مردم به جز خداوند ، همانندهایی بر می گزینند و آنها را همچون دوستی خداوند دوست می دارند ولی کسانی که ایمان آورده اند به خدا محبت بیشتری
دارند کسانی که (با برگزیدن معبود خیالی به خود ) ستم نموده اند اگر می دانستند در هنگام عذاب را مشاهده می کنند تمام نیرو (ها) از آن خداست و خدا سخت کیفر است.
کسی حرفای منو در ادامه به دل نگیره هدف من فقط:
همانا من نیتی جز اصلاح ندارم (هود 88)
و برخى از مردم به جاى خدا همتايانى (از بت‏ها و ستارگان و اجنّه) برمى‏گزينند كه آنها را چنان كه بايد خدا را دوست داشت دوست مى‏دارند، ولى كسانى كه ايمان آورده‏اند محبتشان به خداوند بيشتر است (از محبت آنها به معبوداتشان). و اگر كسانى كه ستم كرده‏اند آن هنگام كه عذاب (آخرت) را مشاهده مى‏كنند ببينند كه قدرت و نيرو همه از آن خداست و خدا سخت‏كيفر است (به شدت پشيمان خواهند شد)

خوب ربطش به شفاعت چی بود؟؟؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا