دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بزرگ ڪہ مے شوے ،


غصـہ هایت زوבتر از خودבت قـב مے کشنـב ؛


בرב هایت نیز !


غاقل از آنڪہ لبخنــــבهایت را


בر آلبوґڪوבڪے ات جا گذاشتے ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هَمیشه نمے شود

زد به بی خیالےو گفتــــ:

تنهـــــــــــا آمَــده امــ ٬ تنهـــــــا می روم...

یک وقت هایے

شاید حتے برای ساعتےیا دقیقه اے..

کم می آورے

دِل وآمــآنده اتـــ

یک نـَفــر را می خواهد!


براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 800x683 مي باشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدمهـــا




غــمهایــشان را پُک مــی زنند!




تا ریه هایــشان زندگـــی را کـم بیاورد؛




و شرعـــی ترین خودکشـی را تجـــربه کنند!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدها...

هر روز بی تو روز مباداست!
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ایـטּ روزها غرق سـڪوتم...[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سـڪوتے برگرفتـﮧ از تنهایے...[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سـڪوتے ڪـﮧ בر پشت فریاבهاے بے صـבایم است[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]בلگیرم از פֿـوבم ، از سـڪوتے ڪـﮧ نمیشڪنـב...[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]از لبانے ڪـﮧ نمے פֿـنـבنـב ، و از چشمانے ڪـﮧ بے روح شـבه انـב...[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ایـטּ روزها آسماלּ פֿـاڪسترے است...[/FONT]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه راهی پیش روم بذار یه کم بهم فرصت بده

برای عاشق‌تر شدن خودت بهم جرات بده

یه کاری کردی عاشقت هر لحظه بی‌تابت بشه

من جونمو بهت می‌دم شاید بهت ثابت بشه

طاقت بیار اینا همش یه خواهش برای داشتن تو یه کمی طاقت بیار

دوست دارم می‌دونم می‌رسه یه روزی که تو منو بخوای بیا یه گوشه از دلت برام یه جایی بزار

واسه همین یه بار یه کمی طاقت بیار
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر هایم را جمع کرده ام عشقم را مچاله

خاطراتم تکه تکه

اکنون بر بلندای کوهی از اندوه ایستاده ام

تمامشان را

با تو

به حواسم سپرده ام

تا پرتش کنم...
 

eelhamm

عضو جدید
انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یكشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شكست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می كند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.


فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
از دلنوشته های پروفسور حسابی
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیچاره دلم
با دیدنت باز هم لرزید
نمیدانست تو همان بی وفای دیروزی
بیچاره دل است
عقل ندارد
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
آموختم خواستن توانستن نیست گاهی خواستن داغیست که تا ابد بر دل می ماند.
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
توکه رفتی خدا همرات ، ولی تنها شدی ! برگرد !
سراغ اون که شبهاشو ، فقط با یاد تو سر کرد
اونی که ظاهرا انگار، زیادی از سرش بودی
ولی تنها اجابت از، دعای هر شبش بودی
واسه تو مثل من شاید، توی دنیا فراوونه
ولی هیشکی شبیه من، مگه قدرت رو میدونه ؟
دیگه حرفی نزن با من، نذار بدتر بشه حالم
دارم میمیرم و از این که تنها نیستی خوشحالم
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻣـﯽ ﮔــﻮﯾـﻨــﺪ ﻧـﺎ ﺍﻣــﯿـﺪی ﺍﺯ ﺩﺭﮔــﺎه ﺧــﺪﺍﻭﻧــﺪ ﮐـُﻔـــــﺮ ﺍﺳــت . . .
ﻣــــَن ﮐـــﺎﻓــــﺮ ﻧـﯿـﺴـﺘــم . . .
تو …
برمی گردی !!!
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
لبخندی تلخ میزنم…
تمام لذت های دنیا خلاصه شده اند…
در یک کافه…
در یک نخ سیگار…
و انتظاری بی پایان.!!
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگی پیچیده نیست……..
یک دل…..
یک آسمان……….
یک بغض….
و آرزوهای ترک خورده……..به همین سادگی….
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم
هست کسی که مثل من دلش
نه برای کسی،
نه برای عشقی،
نه برای جایی…
نه برای چیزی!
بلکه دلش برای خودش تنگ شده…
برای خود خودش!؟
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا که رفتهــ ای،
ساعتهــــا به این می اندیشم
که چرا زنــــده ام هنـــوز؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟
خدا یادش رفته استــــــ مرا بکشــــد،
یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه دوست داشتم ابر باشم!

چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره

جلوی همه گریه کنه...
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای تو، مردن بهانه نمی خواهد، وقت نبودنت خود مرگیست برای خودش . .
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﯾﻌــــﻨﯽ ﻣﯽ ﺭﺳد ﺭﻭﺯﯼ
ﮐـــﻪ ﺭﻭﯼِ ﻫﻤـﯿﻦ ﺻﻔـﺤـﻪ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ:
ﺁﻣـــﺪ ….
ﮐـــﻪ ﺑﻤــــﺂﻧﺪ …”
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست سرنوشت را …

بـایـــــــد قطــــــــع ڪـــــــرد …

او دزد ” آرزوهـــــــاے ” "مــــــــن" اســــــت …



باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم …

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …



ﺧــﺪﺍﯾــــــﺎ

ﺑﻪ ” ﺟﻬﻨﻤﺖ ”

ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ

” ﻣﯿﺴﻮﺯﺍﻧﯿﻢ “

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا