گنجینه معماری استان مرکزی

zanememar

عضو جدید
کاربر ممتاز
این برج به دست تواناي متخصصان داخلی ساخته شده است البته فکر نکنید که اول ساخته شده وبه دلیل اینکه فنداسیون ضعیفی داشته کج شده .تو رو خدا اینجوری فکر نکنید ها. اینو مخصوصا اینطوری ساختیم(گفته مهندسین)

 

پیوست ها

  • image001.rar
    27.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

کیانا احمدی

کاربر فعال
گنجینه معماری نراق

گنجینه معماری نراق

به نام خدا
منظرتاریخی شهر نراق
مقدمه
نمايشنامه در حال تكامل منظر هرگز به انتها نمي رسد. طراحي يك منظر يعني آمدن روي صحنه در حين اجراي نمايشنامه اي كه مدتهاست شروع شده و وارد شدن وبسط دادن گفتمانهائي است كه در حال وقوع است . منظر نمايشنامه اي ست با تعداد زيادي هنر پيشه مانند گلها.مردم درختان و صخره ها كه به صحنه مي آيند و مي روند . بعضي ها يك هفته و بعضي ديگر يك فصل ولي بعضي هم هشتاد يا دويست و يا هزاران سال باقي مي مانند.به اين گونه مناظر كه در طول ساليان دراز براي ما به يادگار مانده است و يادآور تاريخ و فرهنگ مردم آن مرز و بوم است منظر تاريخي مي گويند.
منظر تاريخي خاطرات را از يك نسل به نسل ديگر انتقال داده و به ياد آوري يك شخص يا يك رويداد به نحوي خاص اشاره دارند.(بر گرفته از كتاب زبان منظر)

معرفي شهر نراق
نراق از قدمت تاریخی بسیار طولانی برخوردار است . بعضی از مورخان تاریخ نراق را قبل از اسلام می دانند ،به طوری که معتقدند نراق در محل فعلی نبوده ، بلکه از هفت دهکده پراکنده تشکیل می شده که این دهکدهها در اطراف نراق در قسمت شمال و جنوب شرقی و غرب آن بوده اند.
فراموش كردن گذشته احمقانه است و تلاش براي احياي مجدد آن مي تواند حتي خطر ناك نيز باشد .منظره هاي بومي و سنتي مي توانند با باز گوئي،تكثير و تطبيق در طول زمان، موقعيت و فرهنگ قومي كسب نمايند.
در منظر هر سنگ ،هر رودخانه و هر درخت تاريخ فردي خود را دارد. تاريخ يك رود خانه و يك درخت مجموعه ي همه ي گفتمانهاي آن است نه چيزي كمترونه بيشتر. (بر گرفته از كتاب زبان منظر)

- دروازه
دروازه اصلي شهر نراق كه در در واقع از سه چنار قديمي تشكيل شده است كه اين سه چنار طوري در كنار هم قرار گرفته بودند كه محدوده اي را براي ورود تعريف ميكردند اين محل علاوه بر دروازه ورودي شهر محل ملاقات نيز به حساب مي آمد. اين چنارها ي قديمي هم اكنون براي مردم شهر از تقدس خاصي برخوردار مي باشند و به همين دليل مراسمات مذهبي در ايام محرم و صفر در اين دروازه برگزار مي شود.


- بارو
- ديوار هاي خانه هاي حاشيه شهر نراق كه لبه شهر را تشكيل مي دهند ، از ضخامت و ارتفاع بيشتري بر خوردار بودند كه يكي از دلايل اين امر حفاظت از شهر و برقراري امنيت بوده است.


- ميدان
در شهر هاي كوچك در هر كوي و برزني،ميدانگاهي وجود داشت كه همه ي كوچه هاي آبادي و يا كوچه هاي اصلي آبادي را به هم متصل مي كردو معمولا فعاليت هاي مهم در كنار آن ميادين شكل مي گرفت. (بر گرفته از كتاب معماري اسلامي ايران)در شهر نراق نيزدر كنار ميدان اصلي شهر مسجد جامع ، تاجر سرا ،آب انبار و حسينيه وجود داشت.
بازار و كاروانسرا

بازار محل اجتماع ، محل داد و ستد ، كانون شورش هاو اعتصاب ها، سياستمداري ها، محل پخش اطلاعات و مراوده،آشنايي و گاهي اوقات نقش مكاني امنيتي را نيز ايفا مي كرده است. در جشن ها بازار را چراغاني ، آيينه بندي و تزئين بندي مي كردند.
در شهر نراق در نوارهاي تجاري راههاي اصلي نه تنها كار ترافيك عبوري را انجام ميدهد بلكه به عنوان مكانهاي ملاقات و مبادله كالا و اطلاعات نيز عمل ميكنند. در بازار نراق خيابان اصلي كه محل اصلي مبادله كالا مي باشدراه ورود و خروج نيز مي باشد.در پشت اين نماي تجاري موجود معمولا انبارهايشان قرار دارد كه دسترسي آن براي خريداران امكان پذير نمي باشد.
در بازار نراق پس از گذشتن از چهار سوق، وارد غلافخانه (بازارهاي كوچك جلوي كاروانسرا)كه به عنوان پيش فضاي ورودي كاروانسرا محسوب ميشود شده و سپس وارد كاروانسرا مي شويم.
شهر نراق بر سر راه شهرهاي مهمي چون همدان،اراك،كرمانشاه، جابلق و كاشان بوده است.به همين منظور كاروانسراهايي در كنار مجموعه تاريخي بازار شكل گرفته است.بازار نراق كه متشكل از راسته بازار و دكان هايي در اطراف و داراي چند تيمچه است قدمت و سابقه درخشان تاريخي و تجاري نراق را بيشتر آشكار مي كند.




در نراق خانه ها عموما درون گرا هستندكه خاص مناطق كويري است.
علاوه بر علت اقليمي ، به دليل محرميت اين امر اتفاق افتاده است و به دليل مطلوب كردن شرايط داخل خانه چه از لحاظ اقليمي و چه از نظر رواني ، حياط خانه حكم تكه اي از بهشت را داشته كه شامل حوض و درخت است.كه در بعضي خانه ها نيز از گودال باغچه استفاده شده كه اين امر فوايد زيادي چون:مسلط بودن بر فضا،سوار شدن بر آب،استفاده از خاك برداشت شده و...را دارد.

- ساباط

از ديگر عوامل مطرح در شهر نراق ساباط مي باشد كه همچون ديگر شهرهاي كويري به منظور سايه اندازي بر روي كوچه ها براي آسايش و راحتي عابرين ساخته مي شود.



- زندگي و معيشت

معيشت ساكنين شهر،از طريق كشاورزي و باغداري و گاهي دامداري مي باشدكه مزارع در خارج از دروازه شهر و در كنار يكديگر قرار دارند. هر مزرعه از طريق چينه هاي سنگي( به ارتفاع حدود كمر انسان ) و همچنين كاشت يك رديف درخت بادام كه حريم بيروني را شكل مي دهد از مزارع ديگر جدا مي شود كه در عين ابعاد حريم و محدوده براي هر مزرعه ، ديد و ارتباط بصري افراد را نيز فراهم مي كند كه اين بيانگر بخشي از فرهنگ و تعاملات اجتماعي مردم شهر است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنجینه معماری اراک

گنجینه معماری اراک

آب و هواي پاک و لطيف و چشمه جوشان با آب بسيار خنک و گوارايش خاصيت درماني و تقديس آن (به گفته اهالي و مراجعه کنندگان) باعث جذب عده‌اي از علاقمند به طبيعت شده که اکثراً پس از استفاده از آب...
شهر اراک پايتخت استان مرکزي يا همان سلطان‌آباد قديم اگرچه به عنوان شهري صنعتي در کشور شناخته شده است، اما بي بهره از طبيعت و جاذبه‌هاي طبيعي نيست؛ جاذبه‌ها و منابعي که اگرچه ممکن است چندان شناخته شده نباشند، اما هرساله دوستداران طبيعت را به سوي خود مي‌کشانند. آنچه در پي آمده است شرحي است بر تعدادي از اين جاذبه‌ها.

درياچه ميقان
در شمال شرقي شهر اراک و در منطقه فراهان سفلي درياچه فصلي قرار دارد که در فصل بارندگي پر آب شده و در فصول خشک به صورت باتلاق و نمکزار در مي‌آيد که به کوير يا درياچه ميقان شهرت دارد.

خاک اين منطقه از مارون و رس بوده و در هواي مرطوب و باراني نرم مي‌شود. با کاهش رطوبت هوا قدرت تبخير افزايش يافته و گنبدها و طبقات نمکي شکل مي‌گيرد. اين طبقات و لايه‌هاي نمکي تمامي‌ سطح درياچه را پوشانده و از فاصله دور سفيد برفي جلوه مي‌دهد. مردم از حفره‌ها و گودال‌هاي اطراف درياچه نمک استخراج کرده و پس از تصفيه به مصرف مي‌رسانند.
زيبايي اين درياچه در تمام ايام روز به ويژه در هنگام طلوع و غروب خورشيد شگفت انگيز بوده و جلوه‌ها و سراب‌هاي ايجاد شده آن هر بيننده‌اي را متحير مي‌سازد. مساحت درياچه بين 100 تا 110 کيلومتر مربع بوده و حدود 1655 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. درياچه در فصل پاييز و زمستان زيستگاه پرندگان مهاجري است که از نواحي سرد سيبري به سوي سرزمين‌هاي گرمسيري کوچ مي‌کنند.

کوير ميقان يکي از مهمترين معادن سولفات سديم جهان را در اختيار دارد. ذخاير سولفات سديم اين معدن بيش از 45 ميليون تن برآورده شده است که در صورت استخراج و تصفيه مي‌تواند علاوه بر تامين نياز داخلي به اکثر کشورهاي جهان صادر شود.

در اطراف درياچه و کوير، گياهان شورزاري وجود دارد که به قره‌داغ معروف است. اين گياه که بومي‌ منطقه مي‌باشد همانند سدي پيش روي شن‌هاي روان را گرفته و به صورت چتري بزرگ شاخه‌هاي خود را روي تپه‌هاي ماسه‌اي مي‌گستراند.
ريشه‌هاي اين گياه به سرعت در داخل تپه‌هاي ماسه‌اي نفوذ کرده و مانع پراکندگي ماسه‌ها مي‌شود. اين گياه که به قهرمان کوير مشهور شده به صورت طبيعي باعث تثبيت شن‌هاي روان گرديده و هم اکنون حدود 39 هزار هکتار از زمين‌هاي اطراف کوير را پوشانده است.

چشمه چپقلي
اين چشمه در دامنه شمالي "باغ برآفتاب" در جنوب سه راهي اراک - ملاير – شازند قرار دارد. اين چشمه در بالاي درهاي بسيار زيبا واقع شده‌ است که پس از رسيدن به بالاي دره و در کنار چشمه به هر تازه از راه رسيده‌اي جاني تازه مي‌بخشد. آب و هواي پاک و لطيف و چشمه جوشان با آب بسيار خنک و گوارايش خاصيت درماني و تقديس آن (به گفته اهالي و مراجعه کنندگان) باعث جذب عده‌اي از علاقمند به طبيعت شده که اکثراً پس از استفاده از آب چشمه مقداري از آن را با خود مي‌برند.

غار هيزج
در غرب استان مرکزي و شمال غربي اراک در شهرستان کميجان و روستاي هيزج غار بزرگي در دامنه شمال غربي کوه قوزي قشلاق قرار دارد که به غار هيزج معروف است. اين غار با غار قلعه جوق حدود 6 کيلومتر فاصله دارد. دهانه غار در بين قلعه مخروبه‌اي باز مي‌شود که آن را زاغه دره‌سي مي‌نامند. از بقايا و آثار بجا مانده، اين نکته استنباط مي‌شود که بدليل موقعيت طبيعي و پناهگاهي غار، در اطراف آن دژ و سنگرهاي دفاعي ساخته‌اند و ساکنان اطراف آن در هنگام ضرورت يا جنگ به درون غار پناه مي‌برده‌اند. در دهانه ورودي غار ديوار سنگر مانندي وجود دارد که براي دفاع از هجوم دشمنان به درون غار ساخته شده است.

غار کيخسرو
اين غار که به شازنده، کيخسرو و شاه کيخسرو معروف است در فاصله 35 کيلومتري جنوب غرب شهر اراک و در قله کوه مرتفع شاه‌زنده از رشته کوه راسوند قرار دارد. ارتفاع اين غار از سطح دريا حدود 2890 متر است. دهانه ورودي غار به سمت غرب است و درون غار يک دهليز باريک به طول 18 متر، عرض متوسط 6 متر و ارتفاع 3 متر قرار دارد.
غار کيخسرو جايگاه ويژه‌اي در اسطوره‌هاي ايران باستان داشته و در نزد زرتشتيان جهان به عنوان يکي از مکان‌هاي مقدس بشمار مي‌رود. هر ساله تعداد زيادي از علاقمندان بويژه زرتشتيان ساکن ايران و همچنين کشور هندوستان جهت زيارت و اداي نذر به اين مکان مي‌آيند. روي ديوارهاي غار اسامي‌ پلهلوان ‌هاي ايراني از جمله پولاد تيرانداز و سياوش شهريار حک شده است.

غار قلعه جوق
اين غار در نزديکي روستاي چهرقان از توابع بخش وفس اراک در کوهي به نام قوزي قشلاق (در زبان محلي يعني سايه رو) واقع شده است. اين غار بوسيله انسان و در دل کوه حفر شده و داراي سه مدخل است. در گذشته نردباني در پاي آن قرار داشت که رفتن به درون آن را آسان مي‌کرد، اما امروزه آن نردبان از بين رفته و بدون وسايل کوهنوردي رفتن به درون غار ممکن نيست. علاوه برآن دسترسي به آن کمي ‌مشکل است. برخي معتقدند که اين غار يا دهليز به منظور دفن مردگان در آئين زرتشت بوده و در واقع بايد آن را آرامگاه دانست.

غار سوله خونزا
در جنوب شهرستان اراک و در نزديکي روستاي شمس آباد، در دامنه کوهي به همين نام، غار سوله خونزا واقع شده است. غار داراي دو دهانه است. دهانه اول 37 متر طول و 5/1 متر عرض و دهانه دوم که در ارتفاع بالاتر قرار دارد 47 متر طول و يک متر عرض و 5/1 متر ارتفاع دارد. در انتهاي غار حوضچه‌هايي ساخته شده است که جنس ديواره‌هاي آن از ساروج بوده و داراي آب خنک و گوارايي است. احتمال مي‌رود در گذشته اين غار براي پناهگاه مورد استفاده قرار مي‌گرفته است.
موقعيت طبيعي و شکارگاهي شمس‌آباد با چشمه‌هاي فراوان آن منطقه زيبايي را براي جلب گردشگران علاقمند به طبيعت ايجاد کرده و وجود اين غار بر غناي جاذبه‌هاي منطقه افزوده است.

غار سفيد خاني
در جنوب غربي اراک و در رشته کوه سفيدخاني (کوه تخت) از توابع شهر سنجان به فاصله 18 کيلومتر از شهر اراک، غار طبيعي سفيدخاني وجود دارد. اين کوه در ارتفاع 3118 متري از سطح دريا واقع شده و تقريباً در تمام ايام فصل زمستان و بهار پوشيده از برف است. در گذشته روستائيان براي مصارف شهري از يخچال‌هاي طبيعي اين کوه، يخ و برف مورد نياز خود را تامين مي‌کردند. با توجه به برفگير بودن اين ارتفاعات، چشمه‌هاي متعددي از آن سرچشمه مي‌گيرد که از مهمترين آنها مي‌توان به چشمه چپخلي (چپقلي) اشاره نمود که آب بسيار گوارايي داشته و براي بيماري‌هاي مجاري ادرار و سنگ مثانه مفيد است.
در دامنه اين رشته کوه غار سفيد خاني قرار دارد که دهانه ورودي آن 70×40 سانتيمتر بوده و عمود بر غار است. در بالاي دهانه غار دودکش بزرگي به صورت تنور دهانه باز ديده مي‌شود که در اصطلاح علمي ‌به آن دودکش جن مي‌گويند. در اصطلاح محلي از آن به ايوان عباس قيلخان ياد مي‌شود.
در کف اين غار حوضچه پر آب بزرگي به عمق 7 متر، عرض 3 متر و طول 5 متر وجود دارد که از آب‌هاي نفوذي برف و باران تغذيه مي‌شود. از سقف غار نيز قنديل‌هاي زيبايي به شکل ستون، آويزان است که از آنها آب به کف غار جاري شود. اين قنديل‌ها بر اثر محلول‌هاي آهکي پديد آمده و شکل‌هاي استالاکتيکتي را بوجود آورده است.

غار آسيلي
اين غار نزديک روستاي آمان‌آباد و در غرب روستاي انجدان قرار دارد. طول کلي غار 5/73 متر و عرض آن 8 متر است. در داخل اين غار حوضچه‌هايي قرار دارد که ديواره‌هاي آن يک پارچه از مواد آهکي و بلورهاي منشوري استالاکتيتي پوشيده شده است . مدخل آن داري دو دريچه دايره شکل است که ستوني به محيط يک متر، ديواره وسطي اين دو دريچه را تشکيل مي‌دهد.

منبع: ميراث فرهنگي و گردشگري
تهيه وتنظيم: زهره حضرتي
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلويي از زيبايي‌هاي طبيعي و تاريخي

تابلويي از زيبايي‌هاي طبيعي و تاريخي

روستاي سرسختي واقع در بخش مرکزي شهرستان شازند ، يکي از مناطق بکر گردشگري و جاذبه هاي طبيعي استان مرکزي است .
اين منطقه شامل دو روستاي سرسختي عليا و سفلي است که در پهنه دشتي سرسبز و در بين دو رشته کوه شهباز و راسوند واقع شده و هر گوشه آن تابلويي کم نظير از زيبايي هاي طبيعي و تاريخي است.
مردم اين منطقه با زبان فارسي تکلم مي کنند ولي گويش و فرهنگ آنان متاثر از فرهنگ و گويش استان لرستان است .
روستاي سرسختي يکي از کانون هاي جمعيتي قديمي شازند است و به خاطر واقع شدن در عرصه هاي جنگلي بلوط ، داراي چشم اندازي کم نظير است .

وجود تپه اي تاريخي در جوار سرسختي نيز از جاذبه هاي تاريخي اين منطقه است که بيش از پنج هزار سال قدمت دارد و باستان شناسان در اين محوطه شواهدي از دوره‌هاي سنگ ، مس، مفرغ، اشکاني و ايلخاني به دست آورده اند.
وجود پنج آسياب آبي در اين روستا را که در گذشته به منظور تامين آرد روستاهاي اطراف فعال بوده از ديگرجلوه هاي گردشگري زيباي اين منطقه است.
آثار به دست آمده از تپه تاريخي سرسختي نشان مي دهد که سفال هاي اين تپه با سفال هاي "جوراب" در شش کيلومتري ملاير ، تپه گيان نهاوند و تپه گلدشت ساوه همخوان است .
سفال هاي برگرفته از اين تپه داراي تنوع در نقوش هندسي، حيوانات شطرنجي ، خطوط تزئيني و خطوط موازي است.
مجموعه تپه تاريخي،آسياب ها، جنگل هاي بلوط و رسوم و باورهاي منطقه، " سرسختي" را مستعد تبديل شدن به قطب گردشگري کرده است .

بقاياي قلعه ويران شده مسّ در جنوب روستاي سرسختي پايين، نشانگر پيشينه تاريخي اين روستا است که در يک کيلومتري جنوب غربي آن و در کنار يک رشته قنات به صورت تلي از خاک به چشم مي خورد.
تپه مذکور در بين اهالي روستاي سرسختي به "تپه مس"شهرت دارد و بناي ويران شده در محوطه اي به قطر حدود 100 متر روي آن قرار گرفته که از حفاري هاي پراکنده و ناشيانه سارقان اشياء عتيقه در امان نبوده است.
بقاياي شکسته هاي ظروف سفالي و تکه هاي بدون لعاب اين ظروف که داراي خميره قرمز آجري و پوشش نخودي است حکايت از قدمت اين قلعه دارد.
سفالينه به دست امده از اين منطقه شامل بشقاب ، کاسه، خمره و ديگ است و تعدادي سفال لعابدار آبي فيروزه اي و لاجوري نيز در اين مکان به چشم مي خورد.
مردم اين روستا نقش موثري در صحنه هاي دفاع از انقلاب اسلامي داشته اند به طوريکه در دوران هشت سال دفاع مقدس 13 نفر از اهالي غيرتمند اين روستا به فيض شهادت و 7 نفر به افتخار جانبازي و يک نفر نيز به درجه آزادگي نايل آمدند.

اين روستا داراي دهياري،دفتر مخابرات،خانه بهداشت ،پايگاه بسيج،کانون فرهنگي، يک دبستان و يک مدرسه راهنمايي است و از شبکه آب،برق،راه آسفالت بهره مند است .
عمده محصولات کشاورزي روستاي سرسختي انگور و غلات است و در جنگل هاي بلوط آن در گذشته نه چندان دور پلنگ نيز مشاهده شده است.
قوچ و کل، گرگ، روباه، شغال، سمور ، سنجاب ، خرگوش ، کبک ، باقرقره و عقاب از جمله وحوش و پرندگاني است که در طبيعت اين منطقه وجود دارد.
جنگل بلوط واقع شده روي تپه سرخ در جوار روستاي سرسختي اينک به عنوان تنها ذخيره گاه جنگلي بلوط استان مرکزي تحت حفاظت منابع طبيعي قرار دارد.
شغل اصلي مردم اين روستا زراعت،دامداري و کارگري و برخي مشاغل خدماتي است و بيکاري يکي از معضلات اساسي اين روستا است .
روستاي سرسختي در سرشماري نفوس و مسکن سال 1385 که توسط مرکز آمار ايران انجام شده است،از توابع دهستان قره کهريز بخش مرکزي شهرستان شازند است و 278 خانوار جمعيت دارد.
جمعيت کل روستا 1170 نفر شامل 601 نفر مرد و 569 نفر زن است که 779 نفر آنان با سواد هستند.
برگزاري آيين کلوخ اندازان ، يکي از رسومات رايج و منحصر به فرد منطقه سرسختي است که با حضور عامه مردم هر ساله در سه روز متوالي مانده به رمضان در دامن طبيعت توام با بازي هاي محلي و تفريحات متنوع و طبخ غذاهاي سنتي در صحرا برگزار مي شود.
اين آيين با هدف شکرانه نعمت هاي خدادادي و آمادگي بيش تر براي حضور در ميهماني روزه داري برپا مي شود و مردم روستا با انداختن کلوخ در رودخانه جوار محل زندگي خود از خداوند مي خواهند که توفيق روزه داري و عبادت خالصانه را در ماه مبارک رمضان به آنان عطا کند.

منبع: جام جم
تهيه وتنظيم:زهره حضرتي
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
زادگاه خورشید

زادگاه خورشید

اینجا خورهه است. جایی كه در آن خورشید برآمده است. خورهه در اوستا به معنی محل برآمدن خورشید است. روستای خورهه از بخش‌های مركزی شهرستان محلات است كه از غرب به كوه «لوراخ گاو» و از جنوب به كوه خورزرین محدود می‌شود.
این شهرستان بین روستاهای دودهك، ورین و آب گرم، در كنار رودخانه خورهه واقع شده كه ارتفاعات 70 قله خورزن، سنگ تراش و طایقان آن را احاطه كرده است.
اگر در این فصل سال بخواهید به خورهه سفركنید، با آب و هوایی سرد وخشك روبه‌رو می‌شوید، زیرا این روستا در محدوده كوهستانی قرار دارد اما در بهار و پاییز هوایی ملایم و مطبوع و در تابستان گرمای لذت‌بخشی دارد. رودخانه فصلی خورهه كه از كنار این روستا عبور می‌كند، از كوه‌های طایقان سرچشمه می‌گیرد و زیبایی خاصی به منطقه داده است.

وقتی وارد روستای خورهه می‌شوید، سكوت آرامش بخشی گوش‌تان را نوازش می‌كند، چون بجز پیرمردها و پیرزن‌ها كسی در این روستای شگفت‌انگیز نیست و اكثر جوان‌ترها روستا را ترك كرده و به شهر آمده‌اند.
خورهه هنوز بافت قدیمی و سنتی خود را حفظ كرده است و خانه‌های با گل و چوب ساخته شده در این روستا خودنمایی می‌كند. گیاهانی چون گل گاوزبان، پونه، شاتره، آویشن، خاكشیر، بومادران، اسپند، خارشتر و گون می‌رویند كه مصارف غذایی و دارویی دارند، همچنین انواع جانوران و پرندگان مانند شغال، گرگ، روباه، خرگوش، كبك، و تیهو در پیرامون این روستا زندگی می‌كنند.

[h=2]جاذبه‌های طبیعی[/h]غار شاه بلبل كه در كوه‌های بین خورهه و دلیجان واقع شده و غار تاریخی لوراخ گاو از جاذبه‌های طبیعی و تاریخی روستای خورهه است كه در انتهای آن نیز چشمه كم‌آبی جریان دارد.
همچنین چشمه وزوان (چشمه شوره) كه در شمال معبد سلوكی این روستا واقع شده و آب آن سنگ ساز و غیر قابل شرب است، در این روستا جریان دارد.

محوطه تاریخی خورهه محلات از آثار تاریخی به جا مانده از دوره اشکانی، اسلامی و سلجوقی است که 3 هزار متر مربع وسعت دارد و از یک بنای اربابی شامل: بخش درونی، اتاق‌های متعدد و محوطه بیرونی تشکیل شده است​

[h=2]تاریخ در خورهه[/h]محوطه تاریخی و باستانی خورهه در مجاورت روستایی به همین نام و در 48 کیلومتری شمال شرق شهرستان محلات، در استان مرکزی قرار دارد. محوطه تاریخی خورهه محلات از آثار تاریخی به جا مانده از دوره اشکانی، اسلامی و سلجوقی است که 3 هزار متر مربع وسعت دارد و از یک بنای اربابی شامل: بخش درونی، اتاق‌های متعدد و محوطه بیرونی تشکیل شده است.

از این محوطه تاریخی تنها 2 ستون متشکل از 6 قطعه سنگ با مجموع ارتفاع 8 متر، بقایای فرو ریخته ستون‌ها، بخشی از دیواره‌های سنگی، گورها و آثار به دست آمده در 6 مرحله عملیات کاوش در این منطقه به جا مانده است.
این محوطه باستانی نخستین بار توسط ناصرالدین شاه قاجار مورد کاوش قرار گرفت. تصاویری از این کاوش در آرشیو کاخ گلستان و نیز کتاب تازه منتشر شده کاوش‌های باستان شناسی خورهه موجود است.

امامزاده هفت ایوان با گنبدی مخروطی شكل كه توانسته به لحاظ معماری بسیار مورد توجه قرار گیرد، از جاذبه‌های این روستای دورمانده است​


از دیگر آثار و اشیای به دست آمده از ساختمان معبد خورهه اسكلت و گورهای متعلق به دوره اسلامی، اشیای سفالی، پیكان و تیغه‌های سنگی متعلق به دوره‌های تاریخی اشكانیان، دیواره‌های سنگی‌، طاق‌های خشتی و تعدادی از اتاق‌های مدفون شده بناست. مورخان این مجموعه را به نام آتشكده، معبد، كاخ و مركز برگزاری جشن‌ها و مراسم ملی و مذهبی، عمارت و منزل ییلاقی و قبرستان در آن دوران می‌دانند.

اما به جز این می توانید بنای باستانی معبد خورهه را که منسوب به دوره سلوكی (قرن‌های چهارم و سوم پیش از میلاد) است و حتی به معبد سلوكی نیز معروف است، در روستا ببینید.
سنگ نوشته منسوب به دوره سلجوقی از دیگر آثار تاریخی روستاست كه فاصله چندانی با آثار سلوكی خورهه ندارد. این سنگ نوشته در «نیم ور» در جنوب غربی روستای خورهه از توابع شهرستان محلات در استان مركزی قرار دارد. مكان اصلی این سنگ نوشته در كنار رودخانه قم‌رود كه از كنار این روستا می‌گذرد، است.‌
امامزاده هفت ایوان با گنبدی مخروطی شكل كه توانسته به لحاظ معماری بسیار مورد توجه قرار گیرد، از جاذبه‌های این روستای دورمانده است.


[h=2]سوغات و صنایع دستی در خورهه[/h]بهترین سوغات و یادگاری‌هایی كه می‌توانید به همراه خود از این روستای زیبا بیاورید، انواع قالی و قالیچه‌های كوچك در طرح‌های روستایی و انواع جوراب‌های پشمی و كرباسبافی است.
به شما پیشنهاد می‌كنیم علاوه بربازدید از جاذبه‌های طبیعی و تاریخی این روستا از خوراكی و غذاهای بسیار خوشمزه این روستا كه شامل نان‌های شاته، فطیر، شیری و آش‌های جو، بی بی سه‌شنبه، دوغ، شیر (ترخینه شیر) و خوراكی‌های آبگوشت، كالجوش، اشكنه، خورشت‌كرفس، خورشت‌كنگر و بامیه، خشكبار، انگور و انواع لبنیات نوش جان كنید.


فراوری: الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

برگرفته از جام جم، همشهری
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه دختر(قیز قلعه)

قلعه دختر(قیز قلعه)

شاید یكی از مهمترین آثار شگفت انگیز معماری كشور در مناطق مرتفع و سخت گذر ایران در دوره باستان كه تاكنون ناشناخته مانده قیز قلعه ساوه باشد.
عظمت بنا و فلسفه وجودی ساخت آن دراین منطقه به حدی جالب است كه می‌توان از آن به عنوان یكی از منابع مهم جذب گردشگر بین‌المللی به استان مركزی و همچنین معرفی دستاوردهای معماری ملی و باستانی ایران قدیم اشاره كرد.

قصر، عبادتگاه ودژ دفاعی قلعه دختر ساوه بر روی صخره بلندی مشرف به دشت ساوه بنا شده كه از سه طرف شرق، غرب و جنوب بوسیله صخره‌های متعدد دیگری احاطه شده‌است.
از نمای شمالی قلعه سه قله صخره‌ای بلند مشاهده می‌شود كه قصر و قلعه در نوك قله‌ای كه در وسط قرار گرفته ساخته شده و این قلعه از جاده ساوه به همدان و از تمامی دشت و شهر ساوه قابل رویت است.
در دو طرف صخره قیز قلعه دو رودخانه كوچك جاری است، رودخانه ضلع شرقی دایمی، اما رودخانه‌ای كه در ضلع غربی قرار دارد به صورت فصلی است.
نزدیكترین آبادی به قلعه، روستای قیز قلعه است كه از منابع آبی این دو رودخانه تغذیه می‌شود، بعداز قیزقلعه، روستای سرخده‌است كه در كنار رودخانه قره‌چای قرار دارد و قلعه از روی پل سرخده به راحتی قابل دید است.
قلعه از دو بخش اصلی دژدفاعی و قصر تشكیل شده كه در مجموع حدود سه هزار متر مربع مساحت دارد.
برای رسیدن به قلعه می‌توان باوسیله نقلیه سواری تا پای دامنه صخره رفت، و سپس مسافتی حدود300متر را باید پیاده طی كرد تا به دروازه اصلی ورود به قلعه رسید.
دروازه ورودی در ضلع‌شرقی صخره قرار دارد كه بعداز عبوراز رودخانه كوچك، بقایای دیواره دروازه كه از سنگ و ساروج ساخته شده است دیده می‌شود.

با عبور از این دروازه باید حدود یكصد متر دامنه شیب دار ضلع جنوب شرقی صخره را برای رسیدن به نوك قلعه كه ساختمان اصلی قصر(نیایشگاه) قرار دارد را طی نمود، شیب دامنه جنوب شرقی حدود 60درصد است.
تمامی دیوراه صخره به صورت پرتگاه می‌باشد و هر نقطعه‌ای كه احساس می‌شده می‌توان از آن عبور نمود باسنگ وساروج تا بالای صخره بسته شده است، به طوری كه هیچ راه نفوذی از سه ضلع شمالی، شرقی و غربی به درون قلعه وجود ندارد.
ورود به قلعه از طریق چند راه پله سرپوشیده صورت می‌گرفته كه با مهارت ویژه‌ای استتار شده‌اند و استتار راه پله‌ها با ساختن دیورای از لاشه سنگ و ساروج درست در امتداد دیواره‌های صخره صورت گرفته است.
پنج راه‌پله پشتی بنا و دو راه‌پله درغرب بنا كه دركنار پرتگاه در ارتفاع چندمتری از سطح رودخانه ساخته شده به اتاقهای تعبیه شده در دل صخره منتهی می‌شوند.
ازپله‌های پشت بنا برای ورود و خروج محافظان و نگهبانان استفاده می‌شده و از پله‌های غربی برای وررد و خروج مقامات به‌داخل قلعه و حمل آذوقه استفاده می‌شده‌است.

در مقابل راه پله‌های غربی و بر روی صخره مقابل راه باریكی وجود دارد كه محل رفت وآمد ساكنان قلعه بوده و اتاقهای قلعه تو درتو و به‌یكدیگر ارتباط داشته‌اند.
باتوجه به ارتفاع دیواره و طاقهای فرو ریخته احتمال می‌رود كه بنای قصر دارای طبقه دوم‌وسوم هم بوده و در سمت دروازه ورودی، بنای دیگری وجود دارد كه احتمالا برای عبادتگاه مورد استفاده بوده و این مكان دارای محرابی به سوی دشت ساوه (دریاچه قدیمی ساوه) و در جهت خلاف قبله می‌باشد. در اطراف كاخ اصلی حفره‌های متعددی برای ذخیره آب ساخته شده و لوله‌های سفالی شكسته‌ در این مجموعه یافت شده كه نشانگر استفاده از شبكه آبرسانی و فاضلاب می‌باشد.
بنای قیز قلعه كاملا بر دشت ساوه مسلط بوده ودارای چهار برج دیده‌بانی در ضلع شمالی، غربی و شرقی است كه از میانه صخره تا بالای آن با سنگ و ساروج كار شده‌است.
اما از نظر قدمت و كاربرد بنا، بر اساس اسناد و مدارك تاریخی و تحقیقات به‌عمل آمده درخصوص قلعه‌های دختر ساخته شده درایران می‌توان به سوابق معابد آناهیتا و مهر پرستی ایرانیان اشاره نمود.
بر اساس این تحقیقات، قلعه دختر ساوه نیایشگاهی برای عبادت و احترام به آب و ناهید در پیش از اسلام و قبل از خشكیدن دریاچه ساوه در دوره ساسانیان بوده، محراب ساخته شده بر روی دریاچه قدیمی ساوه در قلعه این احتمال را بیشتر می‌كند.
بنای تاریخی قیز قلعه در تاریخ9/2/1382به شماره 8600در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است. از دیگر قلعه‌های تاریخی استان مركزی می‌توان به قلعه‌های حاج وكیل اراك، آردمین غرق آباد در 56كیلومتری جاده ساوه به همدان، الویر روستای ساوه، اسماعیلیه بر روی كوه قره‌داغ در 35كیلومتری جنوب‌غربی ساوه، جمشیدی نیمور محلات، آقاخان محلاتی شهر محلات و خسروانی محلات اشاره نمود.

منبع: ایرنا
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]تاریخــچه تشكیــل استــان مرکزی[/h]


بررسیهای نشان می دهد ، سه ایالت مادها شامل بیت كاری ، مادای و پاسارگارد كه به ماد سفلی معروف بوده در محدوده شهرستان اراك امروزی قرار داشته و این محدوده شامل منطقه وسیعی از حوزه شازند ، خنداب ، فراهان ، وفس تا آشتیان و تفرش و قسمتهایی از ساوه را شامل می شد ه است در دوره هخامنشیان ، استان مركزی بخشی از ساتراپ دهم بوده و در زمان اشكانیان جزء ولایت ماد بزرگ و در دوره ساسانیان در كوست خوریزان قرار داشت .
جغرافی نویسان موقعیت استان مركزی را از قرن اولیه هجری ، جزئی از بلاد كهستان یا كوهستان یا قهستان و یا جبال اعلام نموده كه در زمان سلاجقه به عراق عجم تغییر نام یافته است . از اواخر عهد قاجاریه تا سال 1316 استان مركزی جزء یكی از ولایتها بوده و بعد از این سال در محدوده استان یكم به مركزیت شهر رشت قرار گرفت .
در سال 1326 با تغییراتی كه در تقسیمات كشوری به وجود آمد شهرستان اراك و سایر شهرستانهای استان در محدوده استان مركزی ( تهران ) به مركزیت شهر تهران قرار گرفت . و در سال 1356 دولت وقت تصمیم گرفت مركز استان مركزی و به مركزیت تهران را به اراك منتقل كند وی بعد از مدتی به واسطه مواجه شدن با مشكلات عدیده ای از این اقدام منصرف گردید و تصمیم گرفت استان مركزی را به دو استان تهران به مركزیت تهران و استان مركزی به مركزیت شهر اراك تفكیك نماید و متعاقب این تصمیم عملاً استان مركزی تاسیس شد كه شهرستانهای آن عبارت بودند از اراك ، ساوه ، خمین ، محلات ، تفرش ، كاشان ، قم و آشتیان پس از مدتی شهرستانهای كاشان و قم از استان منتزع شدند و شهرستانهای دلیجان در سال 1358 و شازند ( سربند ) در سال 1359 و شهرستانهای زرندیه و كمیجان در سال 1382 تاسیس گردید . همچنین پس از تشكیل استان بخشهای خنداب ، سربند ( هندودر ) كمره ، زالیان و میلاجرد به تعداد بخشهای استان اضافه شده اند و در حال حاضر استان مركزی دارای 10 شهرستان ، 18 بخش و 61 دهستان و 28 نقطه شهری است . بخش میلاجرد در سال 1381 تاسیس شده است .
شهر اراك مركز استان مركزی در 270 كیلومتری تهران قرار گرفته است . این شهر بنا بر عللی به دستور فتحعلی شاه قاجار بوسیله یوسف خان گرجی (( سپهدار عراق )) در سال 1231 هجری قمری ساخته شده است یكی از اهداف بنای شهر ایجاد مركز نظامی برای تامین امنیت منطقه بود ، نخست نام شهر یا قلعه نو بنیاد ( قلعه سلطان آباد ) نام گرفت و پس از چندی واژه ( قلعه )) از آن حذف شد و به نام (( سلطان آباد)) نامیده شد .
سابقه تاریخی و فرهنگی :
با بررسیهای بعمل آمده سه ایالات مادها شامل بیت كاری –مادای و پاساردا كه به ماد سفلی معروف بوده در محدوده شهرستان اراك امروزی قرار داشته و این محدوده شامل منطقه وسیعی از حوزه شازند ، خنداب ، فراهان ، وفس تا آشتیان و تفرش و قسمتهایی از ساوه را شامل می شده است . در دوره هخامنشیان استان مركزی بخشی از ساتراپ دهم بوده و در زمان اشكانیان جزء ولایت ماد بزرگ و در دوره ساسانیان در كوست خوریزان قرار داشت .
جغرافیا نویسان موقعیت استان مركزی را از قرن اولیه هجری ، جزئی از بلاد كهستان یا كوهستان یا قهستان و یا جبال اعلام نموده اند كه در زمان سلاجقه به عراق عجم تعییر نام یافت . از اواخر عهد قاجاریه تا سال 1316 استان مركزی جزو یكی از ولایتها بوده و بعد از این سال در محدوده استان یكم به مركزیت رشت قرار گرفت تا اینكه در سال 1356 به عنوان استان تعیین گردید .
برخی از شهرهای استان دارای سابقه تاریخی كهن هستند از جمله ساوه (دوره سلوكیان) آستانه (سلوكیان) آشتیان (دوره مادها) تفرش (دوره ساسانیان) نیمور(دوره ساسانیان) .


منبع:
تبیان استان مرکزی

[h=1]جشنها و مراسم سنتی در استان مرکزی[/h]



بیل گردانی

این مراسم سنتی که نوعی ورزش باستانی و پهلوانی نیز محسوب می شود در شهر نیمور برگزار می شود . این مراسم در میدان اصلی نیمور برگزار می شود .



جشن هاوسرورهای خصوصی

این قبیل جشن ها عمدتا به صورت جشن عروسی و خواستگاری در مراحل مختلف برگزار می شود . شیوه برگزاری این نوع مراسم در قیاس با سایر نقاط کشور تفاوتهای چندانی ندارد ، ولی ویژگی برگزاری این مراسم به ویژه در مناطق روستایی استان متفاوت است . مراسم عروسی ، مراحل مختلف خواستگاری ، شیرینی خوران ، عقدکنان ، حنابندان و شب عروسی را دربر می گیرد.



جشن های ملی و مذهبی

در بیشتر نقاط استان مراسم اعیاد ملی مذهبی برگزار می شود . این نوع مراسم مانند جشن های ملی چهارشنبه سوری ، عیدنوروز ، سیزده بدر و عیدهای مذهبی قربان ، فطر، غدیرخم ، نیمه شعبان ، روز مبعث پیغمبر(ص) ، روز تولد ائمه اطهار و ..... با شور و شوق از طرف مردم برگزار می شوند.



قالیشویان

بر اساس روایات معتبر حضرت سلطان علی فرزند بلافصل امام پنجم که در اوایل قرن دوم هجری به دعوت اهالی فین ، قم و کاشان به این سرزمین مسافرت کرده بود در مشهد اردهال به شهادت رسیده است . گفته می شود در روز واقعه خون مطهر این شهید نقش های ترنج و محراب قالی را رنگین کرده است و از این رو پس از گذشت بیش از یک هزارو سیصد سال ، مردم فین کاشان همه ساله با برگزاری مراسم « قالیشویان » یاد آن امام زاده را گرامی می دارند . این مراسم در دومین جمعه مهرماه برگزار می شود



مراسم ویژه محلی اهو اهو

این سنت در روستای خورهه در شامگاه چهاردهمین ماه رمضان - شب تولد حضرت امام حسن (ع) برگزار می شود . با تاریک شدن هوا ، نوجوانان و کودکان به دسته هایی تقسیم می شوند و به در خانه ها می روند و اشعاری می خوانند . یکی از افراد گروه که از همه بزرگتر است با صدا ی بلند شعری می خواند و دیگران در پایان آن با صدای بلند اهواهومی گویند . این گروه معمولا به در منازلی می روند که فرزند پسر کوچکی داشته باشد . حال اگر نام فررزند کوچک یک خانواده «عادل» باشد ، این ابیات به صورت زیر خوانده می شود :

عـادل خـوان شمائیـد اهواهو ، از قلعه در نیائیـد اهواهو

کـه مردم دشمنت اند اهواهو ، به قصد کشتنت اند اهواهو

..........

آجیل بیار زودی اهواهو

در پایان اشعار معمولا پسر کوچک خانواده مقداری آجیل و تنقلات برای گروه مورد نظر می آورد . اگر صاحب خانه دیر آجیل بیاورد دوباره اشعار فوق خوانده می شود .



لهجه و اصطلاحات

گویش، لهجه واصطلاحاتی که در این بخش می آید در اصل ترکیبی از ناحیه عراق عجم و قسمتهای مرکزی ایران می باشد که پس از گذشت نزدیک به دو قرن هویتی خاص و مستقل پیدا کرده که ازلحاظ گویش و کلمات تغییرات جزئی نموده ولی از لحاظ مفهوم با دیگر نقاط کشور یکسان است .

درباره گویش اراکی باید گفت که قبل از پیدایش شهر فعلی اراک در نقاط مختلف این بخش از ایران لهجه های مختلفی وجود داشت ، از جمله گویش تاتی در منطقه وفس، لهجه مردم شراء(چراء) و کزاز و سربند که هر کدام در صوت و آوا تفاوتهایی با هم داشته و دارند، اماپس از بنای شهر اراک و اسکان گروههای مختلف در این شهر و مهاجرت مردمی با لهجه های مختلف به این ناحیه یک ترکیب خاصی از لهجه های مختلف بوجود آمد که تا قبل از پیدایش رادیو و سینما و تلویزیون متداول بود اما با پیدایش رسانه های گروهی و تسلط زبان لفظ قلم با لهجه تهرانی و زبان رسمی دولتی گویش محلی کم کم فراموش گردید و اینک مردم اراک تا حدی بدون لهجه بوده و کتابی یا تهرانی سخن می گویند. ولی در روستاها یا طراف و خود شهر محاوره پیرمردان و پیرزنان همان لهجه قدیمی می باشد و لغات والفاظی که در بین مردم روستاها و پیرمردان در سخن گفتن متداول و معمول است بیشتر واژه های فارسی دری و گاهی لغاتی از زبان اوستایی و پهلوی بوده که امروزه در حال نابودی و از بین رفتن است و ضرورت دارد برای حفظ و نگهداری واژه های اصیل قدیمی به روستاها و در بین عشایر رفته و به جستجوی آن پرداخت تا به این گنجینه نفیس ادبی دست یافت.

متأسفانه غلبه زبان تهرانی و جایگزینی کلمات بیگانه و تعمیم فرهنگ و راهیابی واژه های اروپایی،غالب لغات صحیح و قدیمی ما را پایمال کرده و از ادبیات فارسی خارج ساخته است تاجایی که پیرمردان و روستائیان را به خاطر استعمال کلمات درستشان مورد تمسخر قرار میدهند و بدون دقت به گفته های آنان می خندند و تفریح می کنند درحالیکه همانطوریکه ملاحظه خواهد شد بسیاری از لغات ریشه دار و اصیل و گاهی اوستایی و پهلوی که ریشه یابی شده اند معنی و تلفظ صحیح آن همان است که در سخن گفتن پیرمردان می آید و باتحقیق در فرهنگهای فارسی متقدمین از شعرای بزرگ ایران شواهد شعری نیز آورده شده است اما برای بسیاری از واژه ها نتوانستیم قرینه و معنی به دست آوریم زیرا در فرهنگ ها ضبط نشده اند.

ادامه...

منبع:
تبیان استان مرکزی
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
نراق ،روستایی با خانه های تاریخی ماندگار

نراق ،روستایی با خانه های تاریخی ماندگار

تاریخچه نراق

نراق از قدمت تاریخی بسیار طولانی برخوردار است . بعضی از مورخان تاریخ نراق را قبل از اسلام می دانند ،به طوری که معتقدند نراق در محل فعلی نبوده ، بلکه از هفت دهکده پراکنده تشکیل می شده که این دهکدهها در اطراف نراق در قسمت شمال و جنوب شرقی و غرب آن بوده اند .
این دهکده های کوچک ه ظاهرا مردمی با دین مجوس یا گبر داشته است به نام های : گرینان ، بیدشک علیا ، بیدشک سفلی ، در چاله سرخ ، شمس آباد ، کندقه و … بوده است . در کنار این دهکده ها آثار زندگی ، از سفال تا برج و باروها و نیز قبرهایی به چشم می خورد و این آثار در قسمت بیدشکین ( علیا و سفلی ) بیشتر در معرض دید است . در قسمتی از این محل ، کوهی به نام کافران قرار دارد که بر فراز آن قلعهای جهت نگهبانی و سکونت سر گروههای آن قوم قرار داشته و این قلعه در حمله افغان ها تخریب شده و فقط تعداد کمی از سنگ های آن همچنان بر فراز کوه باقی مانده است .


به هر حال ، شهر نراق از نظر قدمت در سطح شهرهای قدیمی ایران است . چنان چه مرحوم شیروانی در کتاب بستان السیاحه خود قدمت نراق را به هزار سال ذکر کرده و می نویسد : “نراق بر وزن عراق ، قصبه مانند و محلی است خاطر پسند از توابع کاشان ، در دامن کوه اتفاق افتاده ، سه طرفش فی الجمله گرفته و سمت مغربش غایت گشاده است و مردمش شیعه مذهبند .”
ابن بطوطه نیز نراق را به قدمتی برابر هفتصد سال معرفی می نماید .


آنچه است ، نراق دارای قدمتی بیش از هفتصد سال است . اما همان طوری که ذکر شد ، نراق فعلی پس از اسلام و توسط شخصی به نام ریش بلند که در آن زمان سمت کدخدایی داشت ، در محل سفلی نراق جمع شدند و به خانه سازی پرداختند و از آن جمله مسجدی با نام مسجد پایین بنا گردید .
از نظر تاریخ نویسان ، نراق به معنای نر یا نره و عبارت از برآمدگی و بلندی زمین است و چون زمانی سلطان آباد ( اراک امروزی ) را با نام عراق می شناختند و نراق در بلندترین نقطه عرق قرار داشت ، آن را نر عراق ( یا بلندترین نقطه عراق ) نامیدند . کم کم نیز نر عراق به نراق مبدل گشته است . بعضی از مورخان اسم نراق را اقتباس از نام ستاره ای می دانند و برخی دیگر ازمردم قدیمی نام نراق را از حروف درهم ریخته قرآن دانسته و اعتقاد بر این دارند که چون نراق فعلی در زمان گرویدن مردم به اسلام و نابود شدن کفار در اطراف این شهر به وجود آمده است این نام را بر این شهر گذاشته اند .ولی به نظر می رسد که نظر اول موافق وجه تسمیه نراق باشد .
نراق پس از اسلام نیز سابقه درخشانی در تاریخ داشته به طوری که سبک بناهای تاریخی آن نشان دهنده این واقعیت است . سبک معماری مسجد سفلی نراق که در محله سفلی بناگردیده نشان می دهد که این ساختمان در قرون اولیه اسلام در سه قسمت که دالان هایی به هم مرتبط می شود ساخته شده و تاریخ ساخت آن دقیقا مشخص نشده است .
در دوران شاهان صفوی و قاجاریه از رونق ویژه ای در ساختمان سازی و به کار بردن مصالح ساختمانی خاص آن زمان که در این محل تهیه شده است داشته و در تجارت نیز جلوه ای خاص داشته است . به طوری که این شهر از نظر تجارت و قرار گرفتن بر سر راه شهرهای مهمی چون همدان ، اراک ، کرمانشاه ، جاپلق و کاشان شهره بوده است .
کاروانسراهایی که در کنار مجموعه تاریخی بازار قرار دارد به همین منظور بنا شده بودند . بازار نراق که متشکل از راسته بازار و دکان هایی در اطراف و دارای چند تیمچه است قدمت و سابقه درخشان تاریخی و تجاری نراق را بیشتر آشکار می کند .


با توجه به مطالب فوق الذکر و تاریخچه شکل یابی نراق ، چه در زمانی که متشکل از هفت قست پراکنده بوده و چه زمانی که به صورت مجتمع در محله سفلی بنای تشکیل شهری را نهادند ، نمی توان نسبت به پیشینه تاریخی نراق نظری ارائه نمود و تنها در اثر کاوش های باستان شناسی می توان به تاریخ دقیق و نیز نتیجه علمی قابل اعتمادی دست یافت .

یکی از جاذبه های دیدنی شهر نراق وجود خانه های قدیمی آن با قدمت بیش از ۱۰۰ سال است.


این بناهای دیرینه به علت رونق تجارت در شهر نراق به ویژه در دوران قاجار محله ای جدید در شرق نراق ، شکل گرفته اند که در آن افراد متمکن خانه هایی زیبا و دیدنی احداث کردند که در حال حاضر این خانه ها به مجموعه ای از خانه های تاریخی شهر بدل شده و نماد معماری دوران قاجار محسوب می شود.


این خانه ها اغلب از هشتی ، بیرونی ، اندرونی ، میهمان پذیر ، مطبخ ، محل نگهداری چهارپایان ، محل اسکان خدمه ، و بادگیر های خشتی جهت خنک کردن فضای داخل منزل تشکیل شده اند.


از امتیازات منحصر به فرد این خانه ها که به اعتراف کارشناسان معماری در هیچ کجای ایران مشابه آن وجود ندارد جریان آب زیر زمینی قناتی(قنات حاج اله داد) است که تمامی این خانه ها را مشروب کرده و در نهایت به میادین اصلی، حمام عمومی ، حوض خانه و بازار شهر منتهی می شده است. درون این خانه ها قسمتی احداث که به زبان محلی آن را سیپک می گویند.


اغلب درهای این خانه ها گره کاری ، همراه با شیشه های رنگی و مشبک است که به بنا جلوه ای ویژه بخشیده است.


تزئینات به کار رفته دراین خانه ها در عین سادگی بسیار زیبا و دیدنی است و شاهکارهای استفاده از کاهگل و گچ را می توان در این بناها مشاهده کرد که چگونه معمارهای توانمند گذشته از حداقل امکانات بهترین و ماندنی ترین اثر ها را خلق و برای نسل های آینده به یادگار گذارده اند.


در شهر نراق خانه های متعددی وجود دارد چنانچه حفظ ، مرمت و احیا شود، می تواند نراق را به نمونه شهر های به جای مانده از دوران قاجار بدل کند و این می طلبد مسوولا ن میراث فرهنگی و گردشگری جاذبه های این شهر را بررسی کنند و به عنوان یک شهر نمونه در بازسازی آن تلاش کرده تا در آینده نراق نیز همانند روستای ابنیه و شهر نیاسر که در فاصله ای نزدیک از این شهر قرار دارند، شهرت جهانی پیدا کند.


از جمله خانه های دیدنی شهر نراق که عمدتا به همت بازماندگان تا به حال پابرجا مانده و از ویرانی آنها جلوگیری شده است ، خانه های زیر است:

خانه فاضلین نراقی:


دارای قدمت بیش از ۲۸۰ سال که در سقف این بنا که طاقدیس نام دارد تاریخ ساخت بنا قید شده است.


خانه مرحوم حاج تقی خان رئوفی:

این بنا یکی از زیبا ترین سیپک های شهر نراق را در خود جای داده است و نزدیک به ۲۰۰ سال قدمت دارد.


خانه مرحوم محمد رئوفی:

این بنا مجموعه ای کامل از دیدنی ترین خانه های تاریخی نراق است و از دو قسمت زمستان نشین و تابستان نشین تشکیل و در بین این دو سرا باغچه های بسیار زیبا همراه با حوض آب وجود دارد.


خانه غلامحسین خان نراقی:

این بنا نزدیک به ۲۰۰ سال قدمت دارد و در ضلع شرقی آن برج دیدبانی بسیار زیبایی ساخته شده است.

این سرا در بین خانه های تاریخی نراق ویژگی های منحصر به فردی دارد که متاسفانه به علت نداشتن متولی خاص در حال تخریب و نابودی است و انتظار می رود با توجه به اینکه صاحب این بنا در قید حیات است و از خانواده های بزرگ نراقی و در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند ترتیبی اتخاذ شود که بنا بیش از این مورد تخریب قرار نگیرد و به سرنوشت خانه حسینعلی خان صفایی که به تلی از خاک بدل شده است دچار نشود.

خانه صفایی

یکی از خانه های تاریخی و زیبای نراق بوده است که در سالهای اخیر به علت کم توجهی صاحبان و مسوولان مربوطه تخریب و از آن د ر ذهن سالخوردگان شهر تنها خاطراتی به جای مانده است.

خانه علیرضا خان یوسفی نراقی:

این بنا نیز در مسیر جریان آب قنات حاج الله داد قرار دارد و در طبقه زیر زمین آن مجموعه بسیار دیدنی و تاریخی شکل گرفته است. قدمت این بنا به بیش از ۱۸۰ سال پیش بر می گردد.

خانه حاجی خان نراقی:

این بنا یکی از با ارزش ترین بنا های شهر نراق است که در سال های اخیر به همت وراث بازسازی شده و لی متاسفانه به علت اصولی نبودن کار و پیروی نکردن از سبک معماری قدیم به ویژه نوع مصالح ساختمانی صدمات جبران ناپذیری به بنا وارد شده است.

خانه مرحوم آمیرزا منصور قاسمی:

این بنا نیز نزدیک به ۱۸۰ سال قدمت دارد و یکی از دیدنی ترین بنا های نراق است. این مجموعه سه ویژگی منحصر به فرد دارد که آنرا از دیگر بنا های نراق متمایز کرده است:

۱) بزرگترین بادگیر خانه های نراق را در خود جای داده است.

۲) زیبا ترین درهای گره کاری شده و پنجره های مشبک همراه با شیشه های رنگی در شهر نراق که فعلا موجود می باشد متعلق به این خانه است.

۳) زیبا ترین گچبری و تزئینات داخلی ساختمان در شهر نراق نیز در انحصار این خانه است.

ورثه مرحوم قاسمی این بنا را در اختیار شهرداری نراق قرار داده اند تا با کمک آنها مرمت و به کارگاه آموزشی دانشجویان رشته معماری و مرمت آثار تاریخی بدل شود. در آینده این ساختمان پذیرای تمامی علاقه مندان رشته معماری و مرمت آثار تاریخی از سراسر ایران برای تکمیل پروژه های آنها خواهد بود.

خانه فروغی ها:

این بنا در محله بالا و در ضلع جنوبی شهر قرار دارد. از امتیازات این بنا دست نخوردن ترکیب و سبک معماری قدیم آن است. نزدیک به ۲۰۰ سال قدمت داشته و خانه پدری مرحوم فروغی خواننده و موسیقیدان معاصر ایران است.

در هنگام مرگ وصیت می کند اور ادر روستای قرقره از توابع بوئین زهرا که بسیار شبیه به نراق است ، دفن کنند.
منبع : نواندیشان
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
کلاه فرنگی وکیل اراک مرکزی

کلاه فرنگی وکیل اراک مرکزی

قلعه کلاه فرنگی حاج وکیل، از جمله آثار اواخر دوره قاجاریه، در شهر اراک قرار دارد.

بانی این بنا در اصل یک شرکت تجاری انگلیسی (سویسی الاصل) به نام زیگلر بود که پس از انحلال، قسمتی از آن توسط یکی از متمولین شهر اراک به نام حاج محمد حسین میثمی وکیل خریداری شد و از آن پس به نام قلعه حاج وکیل شهرت یافت.
این کلاه‌فرنگی شامل حیاط، ایوان، شبستان، قسمت همکف و بالاخانه است که در مساحت حدود ۹۰۰ متر مربع و در محوطه‌ای به مساحت ۳۸۰۰ متر مربع قرار دارد.
بخش شمالی بنا برونگرا و بخش جنوبی آن نیمه درونگرا است. بخش هایی از خارج بنا و ستون‌ها بوسیله کاشی‌های لعابدار تزئیناتی وجود دارد و در داخل بنا تزئینات خاصی نیست.
بخش برون گرای شمالی شامل یک ایوان سرتاسری است که از ستون های آجری متعددی تشکیل شده است و سر ستون‌های آن دارای تزیینات ساده و زیبایی است.

از زیرزمین این بنا به عنوان انبار استفاده می شده و در بالای طبقه هم کف کلاه فرنگی بسیار زیبایی دیده می شود. بخش‌هایی از پوشش بیرونی این بنا به وسیله کاشی های نره لعاب دار تزیین شده است.
در داخل بنا تزیینات خاصی وجود ندارد. پنجره های قلعه نیز توسط شبکه های چوبی محافظت می‌شود.
در بالای طبقه همکف کلاه فرنگی بسیار زیبایی دیده می‌شود که هم چون سریری برای شاه در فصول سرد و گرم سال بوده است. مخصوصا در تابستان ها این کلاه از چهار طرف باز بوده و محیط مطبوعی را فراهم می آورده است.
آب در این ساختمان به وسیله قنات و چاه‌هایی که در آن جا کنده شده بود تامین می‌شده است. برای این شواهد می توان به وسعت قابل توجه بنا اشاره کرد که احتمالا در ابتدایی‌ترین دوره متعلق به شخص یا اشخاصی متمول بوده است.
قلعه کلاه فرنگی حاج وکیل در سال ۱۳۷۵ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۷۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.



لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/8163/کلاه-فرنگی-وکیل-اراک-مرکزی/
 

Similar threads

بالا