حسینیه باشگاه مهندسان ایران

مدیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نزدیک به 1400 ساله که همه ساله محرم و صفر باشکوه عزت برگزار میشه

تا حالا از خودت پرسیدی چرا؟؟

هر اتفاقی هر چند ناگوار بعد از مدتی کمرنگ شده و بعد بکلی فراموش

فکر کن بخون در مورد محرم و قیام حسین (ع) بخوان که چه شد شب عاشورا

بخوان نقل دلاوری های عباس (ع)

بخوان ماجرای امان نامه یزید را که شمر برای عباس (ع) آورد

بخون یک سرچ کوچیک تو گوگل اونقدری وقتتو نمی گیره اونوقت عزاداری بیشتر بهت می چسبه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

بسم الله الرحمن الرحیم

کـاروان محـرم از راه رسیـد

ماهی که در آن عشق آفریده شد و مردانگی و شرف در عطش عشق به حسین معنا گرفت
ماهی که هیچ واژه ای گنجایش اندوه بی کرانه ی آن را ندارد
ماهی که هر ساله خون خدا را بر آسمان دنیا می پاشد تا ابرهای روزمره سرخی آفتاب را نپوشاند

محرم ماه فریاد و ماه بیداری و پایداری است
محرم ماهی که تمام تاریخ وام دار یک نیم روز آن است
ماهی که خاک و خون و آتش و عطش و مشک و تیر، رازهای سر به مهر آنند
ماهی که هفتاد و دو آیه ی سرخ بر صحیفه ی دل ها نازل شد و هفتاد و دو کهکشان در مدار هستی قرار گرفت

محرم؛ آمدی و عقده های دل ما را در برابر عشق به حسین باز کردی
محرم؛ تو طوافی عرفانی هستی در حریم هفتاد و دو نام آسمانی
محرم؛ ماه دخیل بستن دل به سقاخانه های اشک است

باز محرمی دیگر و شور و شوقی دیگر، بعد از مدت ها چشم هایمان عاشقانگی
از سر می گیرند و دست هایمان به تمنای عشق باز می شوند

کیست که آزاده باشد و محرم را به سوگ ننشیند؟!

محرم فصل آشنا شدن با خوبی هاست و فصل عاشقی کردن به حسین است

پس کیست که حسین را چراغ راهش کند و در بیراهه های پر پیچ و خم گم شود؟
کیست که گوش جان بسپارد و نام تو را ای حسین (ع) در هیاهوی فرات نشنود؟



یا حسین فرات هنوز شرمگین است
بیچاره رود پیر قرن هاست آهسته و شکسته میرود
هنوز چکاچک شمشیرها را میشنود
هنوز صدای گریه بچه ها و نعره های دلیرانه را میشنود
هنوز شیون های زنان و غم و اندوه اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان آنها شنیده میشود
هنوز شهادتها و دلاورى ها و شجاعت ها و ایثارهاى سید الشهدا امام حسین(ع) و یاران با وفاى او را میشودحس کرد خاطرات زیادی این پیر کهنه رود در دل دارد که همچنان در درون خویش محفوظ نگاه داشته است

ماه محرم برای مذهب شیعه دوستدار اهل بیت، ماهی است كه پیروزی در متن فداكاری و خون به دست آمده است
محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست كه با قیام خود در مقابل طاغوت تعلیم سازندگی و كوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شكستن ستمكار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحۀ تعلیمات اسلام است برای ملتهای جهان تا آخر الزمان ...



یا حسین ما هر ساله در ماه محرم دل خویش را به بال و پر خونی ات دخیل می بندیم
تا گره کور چشمانمان را به نور اجابتت باز کنی
ما چنین بزرگواری را فقط در کرامت و بزرگی نوه پیامبر خدا میتوانیم ببینیم یا حسین جان

ماه محرم ماه ایثار حماسه و شجاعت و فداكاری است
ماهی كه خون بر شمشیر پیروز شد
ماهی كه قدرت حق باطل را تا ابد محكوم کرد و داغ باطل بودن باطل را بر جبهه ستمكاران
و حكومتهای شیطانی زد ماهی كه به نسل ها در طول تاریخ آموخت پیروزی بر سر نیزه به دست می آید

حسین ثابت کرد كه میشود باطل را در مقابل كلمه حق به شكست کشاند و این مسئله را حسین و یارانش به اثبات رساندند و درهمین ماه محرم بود که امام حسین به ما شیعیان ومسلمانان آزاده راه مبارزه با ستمكاران تاریخ را آموخت



محرم ماهی است كه به وسیله سید مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده و از توطئه عناصر فاسد
و رژیم بنی امیه كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند رهایی بخشید و همین خون سیدالشهدا(ع) است
كه خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش آورده است

محرم ماهی است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام كرد و حسین و
یارانش توانستند پیروزی حق بر باطل را برای تمام دنیا برای همیشه به اثبات برسانند

حماسه کربلا بزرگ‌ترین و دلخراش‌ترین واقعه تاریخ است که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز هم زنده
مانده و پس از چهارده قرن به یاد آن واقعه‌ها اشک ها ریخته می‌شود و ناله و فریاد به پاست

و گریه كردن بر عزای امام حسین(ع) و زنده نگه داشتن نهضت او، همانا زنده نگه داشتن آزادمردی،
شجاعت، فداکاری، از خودگذشتگی و ایستادگی تمام معنای او در مقابل ظلم یك امپراطوری بزرگ
بود و این درس را به سالکان راهش آموخت که قدرت لایتناهی حق همواره بر باطل پیروز است ...



هر محرم که فرا می‌رسد

از روز نخست تا عاشورا

روزها کند می‌گذرند و عطشناک

و من ...

نگران که مباد امروز با آنان باشم که امام حق را

به شمشیر باطل و قساوت سر بریدند

بیمی گنگ که

مرز حق و باطل چه باریک است

مبادا پوستین حق بر باطل پوشانده باشم؛

و به این امید واهی که در خیل حق‌مدارانم ...

اما روز حساب دریابم که

آمدن محرم فرصتی است دوباره تا از خویشتن خویش بازخواست کنم


فرارسیدن ماه محرم؛ ماه سوگ و عزای حسینی بر آزادگان عالم تسلیت و تعزیت باد

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین نه من شده‌ام ریزه‌خوار خوان حسین
كه هست عالم ایجاد، میهمان حسین

ز آفتاب قیامت نباشدش باكی
كسی كه رفت دمی زیر سایبان حسین

رخش به دست نگیرد ز شرم در محشر
به صدق هر كه نهد رخ بر آستان حسین

كسی كه خار گلستان عشق، خود را خواند
عزیز هر دو جهان شد، قسم به جان حسین

همیشه باغ بُود پایمال دست خزان
ولی همیشه بهارست گلستان حسین

به گوش دل بشنو نوحه از لب هستی
كه بسته است لب از نوحه، نوحه خوان حسین
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنان که به گوش دل شنیدند تو رارفتند و به پای دل رسیدند تو راآن کوردلان که بر دلت تیر زدنددیدند تو را، ولی ندیدند تو را . . .

جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشیدهفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشیدبـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـوراییخـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید . . .

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسیناین چشم تهی نگشت از آب حسینعمری است نیازمند این درگاهمیک لحظه گدای خویش دریاب! حسین . . .​
 

BLOOD STONE

عضو جدید
کاربر ممتاز
این سنگ ها كه دور و برت را گرفته اند

چون تیغ تیز بر بدنت جا گرفته اند

دیدند بی زره چو تن نازك تو را

با شدت تمام تری پا گرفته اند

چشمت زدند بس كه حَسن صورتی عمو!

زیبایی تو را به تماشا گرفته اند

آنان كه تیر گوشه تابوت می زدند

حالا تو را شبیه به بابا گرفته اند

گفتند كوچه باز كنید از سپاهیان

یاد حسن به كوچه ی زهرا گرفته اند

كم دست و پا بزن نفسم بند آمده

خون تو را به صفحه صحرا گرفته اند

تشییع می كنند تنت را به اسب ها

جسم تو را مباح بر آن ها گرفته اند
 

BLOOD STONE

عضو جدید
کاربر ممتاز
قاسم بن الحسن

جان زهرا ای عمو بنما قبولم
دلت آمد که بمانم تنها
که دوباره بشوم بی بابا
دلت آمد ز علی دور شوم
یا که شرمنده شوم از زهرا
ای عمو آخرین کشته عشق تو منم
ای عمو طفل یتیم حسنم
ای عمو تیغ دو دم دست من است
پاسداری حرم دست من است
غم مخور شاه که لشکر باقیست
بعد عباس علم دست من است
رد مکن سائل خود را ز درت
دست ناقابل من شد سپرت
یادگار حسنم نسل بتولم
جان زهرا ای عمو بنما قبولم
زیر یک کوه بلا پنهانی
ز چه روی اشهد خود می خوانی؟
اذن جانبازی من امضا کن
تو نه آنی که یتیمان رانی
حضرت عشق پرستوی توام
طالب طلعت دلجوی توام
یادگار حسنم نسل بتولم
جان زهرا ای عمو بنما قبولم
قتلگه لاله پرپر خواهد
قتلگه نور ز حیدر خواهد
قتلگه ناله مادر خواهد
قتلگه تیغ جفا سر خواهد
این منم پرتو آیینه ی تو
سر من می رود از سینه ی تو
دل من سوخته کرب و بلا
خون من رشته ای از خون خدا
 

BLOOD STONE

عضو جدید
کاربر ممتاز

سیــزده بار حزینـــم امشب

با غم و غصه عجینم امشب

به خود عشق قسم، دل شده ی

سیزده سالــه ترینــم امشب

 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار



عصر یک جمعه ی دلگیر ،دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است ؟

چرا آب به گلدان نرسیده است ؟

چرا لحظه ی باران نرسیده است ؟

و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است ؟

به ایمان نرسیده است و غم عششق به پایان نرسیده است ؟

بگوحافظ دل خسته زشیراز بیاید

بنویسد .که هنوزم که هنوزاست چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است ؟

دل عشق ترک خورد ،گل زخم نمک خورد ،زمین مرد،زمین مرد ،خداوند گواه است، دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است ،ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی ...

عصر این جمعه ی دلگیر ،وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس ،تو کجایی گل نرگس ؟

به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم ،زده آتش به دل آدم و عالم

مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر از عمق نگاهت ،
نکند باز شده ماه محرم که چنین میزند آتش به دل فاطمه آهت ،به فدای نخ آن شال سیاهت .

به فدای رخت ای ماه ! بیا ،صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم تویی آجرک الله ...

عزیز دو جهان ،یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت ،دل من بال کبوتر شده ،خاکستر پرپر شده همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی ،و سپس رفته به اقلیم رهایی ،به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت ،زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی .

به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد ،قلمم گوشه ی دفتر ،غزل ناب ندارد .

شب من روزن مهتاب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد .....؟؟

تو کجایی ..؟تو کجایی شده ام باز هوایی ،شده ام باز هوایی ....

گریه کن گریه و خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه زمقتل بنویسم ،
و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است ،به گستردگی ساحل نیل است ....

و این بحر طویل است

و ببخشید اگر این مخمل خون بر تن تب دار حروف است ،که این روضه ی مکشوف لهوف است .....

عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است

و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ، ولی حیف که ارباب (( قتیل العبرات )) است ،ولی حیف که ارباب

((اسیر الکربات )) است ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ..

الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که (( الشمر ......))

خدایا چه بگویم که (( شکستند سبو را و بریدند ))....

دلت تاب ندارد به خدا با خبرم ،میگذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی ،تو خودت کرب و بلایی ،قسمت میدهم آقا

به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی ...
تو کجایی ...
تو کجایی ....


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین
.
.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]صحراي كربلا به وسعت تاريخ است و كار به يك «ياليتني كنت معكم» ختم نمي‌شود.[/FONT]

مگر نه این است که... هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟


مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مسلخ کربلای عشق آسان تر بریده شود؟


سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی​
 

sadansy

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یا حسین....تو رو یه همه ی آبرویی که پیش خدا داری...دعامون کن...دعا کن همه دختر پسرای مسلمونو..که پاشون نبلغزه...سخته مسلمون موندن تو این...
دعا کن دلم سر به راه بشه...و نا شکری نکنه...دعا کن که تو امام منی....تو شفیع منی...من که هیچ ...هیچ آبرویی ندارم...خودت سفارشمو بکن یااااااااااااااا حسین...یا امامی...یا مولایی
دعام کن....
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بی تو هوای خیمه ی ما سرد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]رنگ رُخ سه ساله ی من زرد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خورشید انعکاس وجود نجیب توست[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]این دایره نباشی اگر سرد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]این حلقه های گریه ی سردرگم و غریب[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]زنجیر آهنی و پر از درد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دامان کودکانه ی یک دختر نجیب[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بی تو اسیر آتش نامرد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بر گِرد توست گردش سیاره ی زمین[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هر جاذبه بدون تو ولگرد می شود[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]رفتی و روز روشن ما در مسیر شام[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دنبال صبح ِ روی تو شبگرد می شود[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبهای خشک کودکان
اشکهای خشک شده چشمان زنان
خندههای وحشیانه سپاه یزید
کجای حسین تا ببین چه کرده اند با اهل بیتت
کجایی تا ببینی در این زمانه با نام تو چه کارها که نمیکنند
کجایی تا بگویی عدالت چیست در زمانه من که من عدالت را تنها در اشکهای کودکان یتیم جستجو میکنم
در دستان مادری که عشق حسین را به کودکش فرامیدهد تا یاریش کنی
کاش میدانستیم در زمانه شما اگر میزیستیم در کدامین صف جا داشتیم یارانت یا دشمانتت
با این حال دعا میکنم هرگز تنهایمان نگذاری حتی اگر بد هستیم حتی اگر نمیتوانیم خوب معنای حسینی بودن را درک کنیم کنارمان بمان
این روزهای محرم را تسلیت میگویم
امیدوارم امام حسین تمام دوستان نگهدار و پشتیبان باشه
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ گاه شش ماهه ای به بزرگی تو درتاریخ نخواهد آمد
به کدامین رسم و آیین تشنگی ات را نشاندند
در کدامین دیار جز نینوا جای آب به شش ماهه تیر سه شعبه میدهند
و کدام شش ماه ای چون تو باخونش سیراب میشود و از دستان پدر تا ملکوت بال میگشاید
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رسیده از دل کویر،

شمیم کاروانی از گل محمدی،

نسیم نینوا شده پر از،

طنین وحی ایزدی،

حسین جان!

به وعده گاه عشق ما، خوش آمدی،

به کربلا،

خوش آمدی.

خدای تو نشسته در برابر نگاه تو

و چشم قدسیان

همه،

به راه تو،

قرار ما میان قتلگاه تو،

حسین جان! خوش آمدی...
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آسمان
سقف کوتاهی بود
تو نماز را قامت افراشتی
و محراب گسترده شد تا خون
وخون شفق بر سر نیزه ها ریخت
هیچ سوره ای به سان چشم تو
در فلق تکرار نشد
نام تو
کهکشان کهکشان خورشید دارد
هفتاد و دو منظومه خورشیدی روشن
برگرد چشم های تو می گردند.
 

sadansy

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بچه ها از همتون ممنونم....خیلی دوستون دارم....خدا یا متشکرم که هنوزم افرادی هستن که احساس زلالشونو میفهمم
منم دعا کنین بچه ها خوب....منم دلم عجییییییییییب خدا میخواد...دلم میخواد نیست بشم...بمیرم برای این همه مهربونیش....خدای من....خدای من....چجوری....با کدوم حس شکرت کنم...خدای من...مالک من....بخاطر آبروی امام حسین....حضرت عباس....حضرت زینب....منو ببخش...و ظرفیتمو زیاد کن....و عشقتو دائمی....الهی آمین...بحق علی (ع)
دلم خدا میخواد
عجیب...

هیچ گاه شش ماهه ای به بزرگی تو درتاریخ نخواهد آمد
به کدامین رسم و آیین تشنگی ات را نشاندند
در کدامین دیار جز نینوا جای آب به شش ماهه تیر سه شعبه میدهند
و کدام شش ماه ای چون تو باخونش سیراب میشود و از دستان پدر تا ملکوت بال میگشاید

لبهای خشک کودکان
اشکهای خشک شده چشمان زنان
خندههای وحشیانه سپاه یزید
کجای حسین تا ببین چه کرده اند با اهل بیتت
کجایی تا ببینی در این زمانه با نام تو چه کارها که نمیکنند
کجایی تا بگویی عدالت چیست در زمانه من که من عدالت را تنها در اشکهای کودکان یتیم جستجو میکنم
در دستان مادری که عشق حسین را به کودکش فرامیدهد تا یاریش کنی
کاش میدانستیم در زمانه شما اگر میزیستیم در کدامین صف جا داشتیم یارانت یا دشمانتت
با این حال دعا میکنم هرگز تنهایمان نگذاری حتی اگر بد هستیم حتی اگر نمیتوانیم خوب معنای حسینی بودن را درک کنیم کنارمان بمان
این روزهای محرم را تسلیت میگویم
امیدوارم امام حسین تمام دوستان نگهدار و پشتیبان باشه

رسیده از دل کویر،

شمیم کاروانی از گل محمدی،

نسیم نینوا شده پر از،

طنین وحی ایزدی،

حسین جان!

به وعده گاه عشق ما، خوش آمدی،

به کربلا،

خوش آمدی.

خدای تو نشسته در برابر نگاه تو

و چشم قدسیان

همه،

به راه تو،

قرار ما میان قتلگاه تو،

حسین جان! خوش آمدی...

آسمان
سقف کوتاهی بود
تو نماز را قامت افراشتی
و محراب گسترده شد تا خون
وخون شفق بر سر نیزه ها ریخت
هیچ سوره ای به سان چشم تو
در فلق تکرار نشد
نام تو
کهکشان کهکشان خورشید دارد
هفتاد و دو منظومه خورشیدی روشن
برگرد چشم های تو می گردند.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بسم رب الحسين

سلام به همه عزيزان و عزادارن حسيني

مطلب زير رو يكي از گروههاي اينترنتي برام فرستاده بود،‌به دلم نشست با تمام سادگيش؛‌گفتم شما هم بخونيدش.
التماس دعا
:gol:




خوب گوش کن. می شنوی؟!
انگار از دور دست ها صدایی می رسد. صدایی محزون و غریب
نه...! انگار صدا آنقدرها هم دور نیست. همین نزدیکی هاست. خوب گوش کن ببین می شنوی چه می گوید؟

"من برای اصلاح دین جدم و احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم"

این صدا چقدر آشناست. انگار که سالهای سال است هر شب و روز در گوشم زمزمه می شود و گویی که خوب صاحبش را می شناسم.

دوباره گوش کن. صدا نزدیک تر می شود. دقت کن ببین می شناسی صدا از کیست؟

"اگر دین جدم پیامبر(ص) جز با كشته شدن من استوار نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید"

نمی دانم. صدا برایم آشناست اما این حرفها را نمی فهمم. نمی شناسم این حرفها از کیست!

الله اکبر! برادر این صدای حسین(ع) است!

حسین؟ حسین کیست؟ كدام حسین را می گویی؟!

آهان، فهمیدم. همان حسین را میگویی که هر سال به بهانه محرمش، مشکی می پوشیم و صبح تا شب و شب تا سحر، سینه برایش می زنیم و عزاداری اش می کنیم.

همان که مداحان و مرثیه خوانان، حسین زهرا می خوانندش و از روضه ها و دردها و مصیبت هایش ناله سر میدهند.
همان که گفته اند با 72 تن از یارانش و با خاندان و اهل بیتش، در کربلا وارد شد و در برابر سپاه یزید ایستاد و جنگید و با لب تشنه شهید شد.

همان که... !
آری صدا را می شناسم. می گویند که حسین خیلی غریب بود. مظلوم و بی یار و یاور بود. الحق که چه سرگذشت تلخ و دردناکی داشت این حسین. باید سالهای سال برایش عزاداری کنیم و نوحه سر دهیم و سیه بپوشیم و بر سر و سینه زنیم. جانم به فدای حسین(ع) که پس از گذشت چهارده قرن هنوز هم مظلوم است!

آری برادر. من این حسین را می گویم و اما این تمام حسین(ع) نیست.

حسینی که من می شناسم، تمام اینها که تو گفتی در وصفش درست است، اما اینها تعریف حقیقی حسین(ع) نیست.
حسینی که من شناختم، حسینی بود که نمی خواست بهانه عزا و گریه من و تو باشد. نمی خواست که هزار و چهارصد سال بعد، من و تو، تنها به فکر مصائب و دردها و غربت و تشنگی اش باشیم و گریه کنیم و بر سر بزنیم.

حسین(ع) به کربلا نرفت تا ما تمام سال غرق کبیره و صغیره باشیم اما ده روز ابتدای محرم، سیه پوش شویم و ناله کنان به خیابان بریزیم که یا حسین و یا الهی العفو ...

برادر، حسین(ع) به کربلا نرفت تا من و تو، بهانه ای داشته باشیم برای گریه کردن و اشک ریختن. نه اینکه گریه و اشک بر عزای حسینِ زهرا ناپسند باشد که والله اجر قطره قطره این اشکها را تنها خدا می داند و بس.

اما برادر؛
حسین(ع)، به کربلا رفت تا مبادا اسلام، آنگونه که معاویه ها و عمر و عاص ها و یزیدها و شمرها و عمر سعدها می خواهند، اسلام سازش و تسلیم، اسلام زر و زور و تزویر، اسلام سرمایه داری منهای عدالت، اسلام کاخ های مرمرین، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلام اسلام شیطانی شناخته شود.

حسین(ع)، با تمام اهل بیتش، با زن و فرزند و کوچک و بزرگش، و با بهترین یارانش (که سلام و درود خدا بر آنها باد) به کربلا رفت، تا اسلام حقیقی زنده بماند.

حسین(ع)، رفت تا اسلامی که برایش سنگ ها به دندان محمد(ص) خورد و خاکسترها بر سرش پاشیده شد و جگر حمزه ها برایش دریده شد زنده بماند.

حسین(ع)، رفت تا اسلامی که فاطمه(س) برای دفاع از حریم ولایتش، درب به پهلویش كوبیده شد و محسنش شهید شد، زنده بماند.

حسین(ع)، رفت تا بیست و پنج سال سکوت و خانه نشینی علی(ع) و سلام های بی جوابش، معنا و مفهوم بیابد.

حسین(ع)، به کربلا رفت تا درخت نرمش قهرمانانه و عزت مدارانه حسن(ع)، ثمر پیدا کند.

حسین(ع)، برای دفاع از اسلام عدالت خواه، اسلام استکبار ستیز، اسلام مستضعفین و محرومان و در یک کلام اسلام ناب، به کربلا رفت و چه دردناک به شهادت رسید.

برادر، حسینی که من می شناسم، برای اطاعت امر خدا ولو به قیمت ارباً اربا شدن علی اکبر(ع) و پرپر شدن علی اصغر(ع) و قطع الیمین شدن عباس(ع)، به کربلا رفت. من از حسینی دم می زنم که حاضر شد برای رضای خدا، تمام خاندانش به اسارت شقی ترین دشمنان خدا درآیند تا مبادا اسلام ناب محمد(ص)، اسلام ناب علی(ع) و فاطمه(س)، اسلام ناب حسن مجتبی(ع)، رنگی به جز حقیقت نگیرد.

به راستی حسین(ع) کیست؟ چگونه زیست؟ چگونه سخن گفت؟ چگونه جانش را در راه معشوق نثار کرد؟

او فقط رضای خدا را جست و جان خویش و اهل بیت خویش و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد.

او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا اله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند.

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ ، نام او، یاد او، خاطره شگفت انگیز او و داستان شگرف كربلاى او، همه و همه در طول تاریخ براى همه نسل‏ها نیروبخش، حیات آفرین، پندآموز، امیدزا و انقلاب گستر است. به راستى كدامین ملت را میتوان سراغ گرفت كه با روح و خون حسین همگرایى كنند و به افتخارات معنوی آن نائل نشوند ؟ خون حسین، مایه حیات‏ بخشى است كه در گذر زمان بر كالبد ملت‏ها دمیده مى‏شود و آنها را به زندگى فرا مى‏خواند و حضرت سیدالشهدا(ع) زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مى‏شود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مى‏كند و عظمت واقعه عاشورا و قهرمانانش را متجلی می سازد. باشد که با سیره و خلق وخوی او زندگیمان را رنگ الهی ببخشیم و به گونه ای دوستی با او و خاندانش را ابراز کنیم که چگونه زیستن، چگونه مردن، و آزادگی را از او درک نموده باشیم. چرا که شناخت هدف و سرلوحه قرار دادن آرمان های امام حسین(ع) سرآغاز درک آزادی و آزاد اندیشی است ...


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
فرا رسيدن محرم،ماه پيروزي خون بر شمشير برسوگوران آل الله تسليت باد


اي غبارت توتياي چشم ما ای کربلا
در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است
جاری از چل چشمه دلها زلالی دیگر است
با حلولش برنخیزد جز فغان از عاشقان
طاق ابروی محرم را هلالی دیگر است
بس که لحظه لحظه هایش سرخ و عاشورایی است
سیر شیون کردنش امر محالی دیگر است
لحظه ای با لحظه هایش اشک حرمان ریختن
نیست ناممکن ولی محتاج حالی دیگر است
ماتمش اطفال را سازد چو زالان سوگوار
در غمش هر شیرخواری شیر زالی دیگر است
چند روزی با علم نی اسبها را هی کنند
کودکان را در محرم قیل و قالی دیگر است
هیچ کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را
با محرم شیعیان را اتصالی دیگر است
تشنه یک سینه ی سیرم، مرا بسمل کنید
بال بال مرغ بسمل، بال بالی دیگر است
عزتی گرهست جز" هیهات منَ الذِله" نیست
درس عشق آموختن کسب کمالی دیگر است
هرچه داریم از حسین(ع) و عشق او داریم ما
کربلا ای کربلا ای کربلا ای کربلا
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نام جانبخش تو چون بر دهنم مي‌آيد
عطر فردوس برين از سخنم مي‌آيد​
زمزم اشک ز چشم تر من مي‌جوشد​
نام شيرين تو چون بر دهنم مي‌آيد​
اى مسيحا دم عالم ز نسيم مهرت​
روح ايمان و يقين بر بدنم مي‌آيد​
همچو جان سخت گرانقدر و عزيز است مرا​
ز تو هر غم که به جان و به تنم مي‌آيد​
دل نشسته است به سوگ و به عزايت شب و روز​
ناله و گريه ز بيت‌ الحزنم مي‌آيد​
از شرار غم تو سوختم اما شادم​
که به سويت خبر سوختنم مي‌آيد​
گر پس از مرگ ببويند مرا در دل خاک​
نکهت مهر حسين از کفنم مي‌آيد​
گرچه خارم چو "وفايي" ولى از لطف حسين​
روز محشر خبر گل شدنم مي‌آيد​

 

مدیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]گر چه رو سياهم،زمين گير گناهم
نگاهي كن به اشكم،نگاهي كن به آهم

بخواهي يا نخواهي،منم عبد سياهت
مي آيم مي نشينم،كنار خيمه گاهت
[/h][h=5]
حسين"ع" جانـــم،حسيـــــن جان...

به چه كار آيدم دل،نلرزد گر برايت
به چه كار آيدم سر،نيوفتد گر به پايت

همين است آرزويم،كه لبيك بگويم
نه با حرف و كلامي ،كه با خون گلويم
[/h]
 
بالا