[عناصر و مصالح مرمت] - سنگ ازاره در مسجد جامع عباسی

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنگ ازاره در مسجد جامع عباسی

http://www.7eghlimsepahan.com/forum/thread-73.html

آغاز ساخت مسجد جامع عباسی در سال 1021 هجری به دستور شاه عباس بوده است. اگرچه سردرب آن با شتاب بیشتری ساخته می شود تا میدان نقش جهان را کامل کند. ساخت سردرب در سال 1025 هجری پایان می یابد . پیترو دلاواله در سال 1026 می گوید که مسجد در آن سال تنها پی ریزی شده بود. آخرین تاریخ ثبت شده در مسجد هم مربوط به سال 1040 هجری می باشد.

اولئاریوس در سال 1047 می آورد که ساخت مسجد در زمان شاه عباس پایان یافته بود و در زمان شاه صفی دیوارها را با سنگ مرمر می پوشاندند. شاردن نیز می آورد که شاه عباس برای شتاب کار قصد داشت تا سنگهای ازاره را از مسجد جامع بیاورد اما ملایان خود را به پای او افکندند و او را منصرف کردند و در همین زمان نیز خبر کشف معدن سنگ مرمر در اردستان می رسد که باعث می شود مسجد جامع ویران نگردد.





با توجه به گفته شاردن معلوم می شود که سنگهای مرمر مسجد شاه را از اردستان آورده اند و از گفته های اولئاریوس نیز چنین برمی آید که تاریخ نصب ازاره ها از سال 1047 به بعد در زمان شاه صفی بوده است، اگرچه تصمیم گیری برای کندن ازاره های مسجد جامع در دوران شاه عباس است.
در طراحی ازاره ها از عنصرهای آرایه ای مانند ستونچه و گلدونی با نگاره های گوناگون استفاده گردیده که هماهنگ نبودن, کامل نبودن و ناهمسانی نگاره های آنها مورد بحث دیگری است که آن را به شتاب کار, درگذشت استادکار و عواملی از این دست نسبت می دهند. البته به نظر نگارنده این ناهماهنگی و کامل نبودن جای شگفتی دارد, چون اگر چه ساختمان سازیهای روزگار شاه عباس را با شتاب توصیف می کنند, اما چنین ناهماهنگی و ناهمسانی در ازاره های مسجد جامع که ساخت آن بسیار پیشتر از روزگار صفوی است هم دیده می شود. شاید بتوان انگیزه های دیگری چون بیان برخی مفاهیم و عقاید را نیز برای آنها عنوان کرد که خود نیازمند پژوهشی دیگر است. اگر چه راهنمایان گردشگری در برابر شگفتی گردشگران خارجی، برای توجیه همسان نبودن نگاره ها مفاهیمی چون یکتا بودن پروردگار و همتا نداشتن او را بیان می کنند.




عوامل اصلی آسیب در ازاره ها:



• نبود شیب بندی مناسب در پای ازاره ها که موجب بجا ماندن آب باران و فرسایش سنگ می شود.
شیب بندی نامناسب و جمع شدن آب پای ازاره
• لرزشهای ناشی از حرکت وسایل نقلیه و انفجارهای خفیف
• آلودگی هوا و وجود ذرات آلاینده شیمیایی ناشی از وسایل نقلیه و ...
• روشهای نادرست مرمت در گذشته مانند دوغاب ریزی گچ در پشت ازاره ها
• عدم رسیدگی و مراقبت و حفاظت از سنگها
• از میان رفتن استحکام و تراکم خاک پی






سنگهای ازاره به طور معمول از قسمت بالا دچار رانش شده و به سمت جلو آمده و در مواردی کاشیهای بالا را نیز با خود به همراه آورده است. علت اصلی این رویداد فرسودگی و خورده شدن پای سنگ است. چون سنگ ازاره بیشتر جنبه تزیینی داشته و نقش باربری ندارد که رانش حاصل از بار علت آن باشد. هنگامی که سنگ به دلایل مختلفی چون رطوبت و جمع شدن آب در پای آن فرسوده می گردد دیگر این سنگ نمی تواند بار حاصل از وزن بسیار خود را تحمل کند و در نتیجه پای آن که پوسیده شده اندکی نشست می کند و در بالا از جای خود خارج می شود. بار کاشی نیز در آنجایی که روی ازاره می باشد و یا به سنگ پیوند دارد همراه با نشست و جابجایی ازاره حرکت می کند.

یکی از اقداماتی که برای استحکام ازاره ها بسیار انجام می شده ریختن دوغاب گچ در پشت ازاره بوده که این کار با توجه به ضریب انبساطی گچ موجب وارد آمدن فشار به سنگ و بیرون آوردن آن از جایگاهش می شد. دوغاب گچ مانند یک گوه می ماند که در شکاف چوب گذاشته می شود و آن شکاف را بیشتر می کند.
وصالی، لقمه گذاری یا تکه بری روش دیگری است که بیشتر برای مرمت گلدونیها و ستونچه های آسیب دیده که دچار خوردگی یا شکستگی شده اند بکار می رود. در این روش تکه سنگی را در اندازه مورد نیاز فراهم آورده و به بخش آسیب دیده با ملات یا چسب مخصوص می چسبانند.
در مواردی بر روی بخشهای شکسته و خورده شده و ترکها با ملاتهای مختلف به ویژه سیمان اندود می کشیدند. این ملاتها بیشتر سیمان و چسب و خرده سنگ بوده که البته بیشتر در اثر انقباض و انبساط طبله کرده و کنده می شدند. به اندود در معماری سنتی پوسته چسبانی نیز گفته می شود.

البته در مورد این سنگها آنچه بسیار اهمیت دارد وجود رگه های مختلف است. رگه هایی چون رگه های خاکی، آهن، مس و اکسیدهای مختلف که باید دقت شود که رگه کمتر داشته باشد یا اینکه سنگ رگه دار را در کجا بکار ببرند. از نمونه های بسیار عالی، می توان به سنگ مرمر سر درب مسجد و سنگ یک تکه منبر اشاره کرد.

در برخی جاها برای اتصال سنگ و سازه میخهایی را به کار می برند که به طور معمول از جنس برنج بوده و به آن اسکوپ یا کفگیرک گفته می شود. علت انتخاب برنج آن است که این آلیاژ در برابر اکسید شدن مقاومت بیشتری دارد.

 
بالا